رفتن به محتوای اصلی

که آذربایجان می سوزد و می میرد از تشنگی و گرسنگی
08.08.2013 - 19:41

که آذربایجان می سوزد و می میرد از تشنگی و گرسنگی. و آنها نماد این تشنگی تاریخی اند. گلوی سیاست و زبان و فرهنگ را در آذربایجان بسته اند. اعتصاب کنندگان ما می خواهند این فقر کشنده را که از سر اجبار سیاسی و فرهنگی بر روح و جان مردم آذربایجان چنگ انداخته به تصویر بکشند. این اعتصاب به پایان خواهد رسید اما آن اعتصاب درون مردم آذربایجان را آیا پایانی هست؟ ستم ملی، گلوی تغذیۀ آذربایجان را بریده است. اقتصاد و سیاست و فرهنگ در اسارت آن جبر مسلط نحیف تر و لاغرتر شده است. و درستش این است که بگوییم در احتضار به سر می برد. به قول " نزار قبانی " آنها نمی فهمند کسی که سر بر سینه معشوقش می گذارد و می گرید، می تواند سر بر خـــاک سرزمـــیـنــش بگذارد و بگرید. ما مردمی هستیم که عشق می ورزیم. ما می دانیم که ستیز برای نیکویی و عشق و برابری آزادی درون را جلا می دهد. و یک اعتصاب کنندۀ آذربایجانی می خواهد این نکته را یادآوری کند؛ تغذیه کردن از زبان و فرهنگ آزادی درون خویش بهتر از این است که دهان بر تغذیۀ ناسالم و اجباری سیاسیون حاکم بگشاییم. مشهورترین اعتصاب کننده غذا در تاریخ، مهاتما گاندی در نامه به یکی از هوادارانش نوشت: "در شرایط مخصوص، پرهیز از خوردن غذا سلاحی است که خدا به ما داده تا در هنگام بی پناهی محض، به کار گیریم." وارد جزییات گفتۀ گاندی نمی شوم، چون معتقدم که پرهیز از خوردن غذا سلاحی است که اجبار سیاسی مسلط بر ارادۀ ملت به ما می دهد. ما از سر ناچاری و ستم طرف مقابل به اعتصاب دست می زنیم. من اما با " در بی پناهی محض" گاندی کار دارم. آذربایجان این بی پناهی محض را به خوبی درک می کند. من عاشق فرانکلین بریتو هستم. وقتی هوگو چاوز زمین او را از دستش گرفت بریتو اعتصاب کرد و جان داد. خانواده اش طی پیامی گفتند: " جسد فرانکلین بریتو نماد همه کسانی است که از گستاخی قدرتمندان ضربه می بینند و رنج می کشند." گستاخی قدرتمندان و فرهنگ مسلط رنج مضاعف و کشنده ای را بر پیکر آذربایجان و زبان و فرهنگش وارد کرده است. 
به قول شارمان امپت راسل نویسنده کتاب گرسنگی، کسانی که اختیار از آنها سلب شده، جز تن نحیف خود چه چیزی می توانند به جهان بدهند؟
وقتی ما اختیار بر سرنوشت خویش نداریم چه باید بکنیم؟ یک اعتصاب کنندۀ آذربایجانی در حقیقت می خواهد که جهان تن نحیف آذربایجان را ببیند و لب به دفاع از هستی و زندگی آن بگشاید. مقاومت در برابر ناعدالتی ها گفتمان مردم آذربایجان است. 
برای ما جسد کرموتیوس کوردوس رومی که در اعتراض به محدودیت آزادی بیان، آن قدر غذا نخورد تا مرد با ارزش تر از زندگی و سکوت نخبگان موافق با سیاست حذف و استحالۀ اجباری در ایران است.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

محمدرضا لوایی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.