رفتن به محتوای اصلی

آمريکا ؛ انگليس و اسراييل لطفا به ايران حمله نکنيد!
26.07.2008 - 10:21

م.جاوید از تهران

آیا وقت عمل است ، یا هنوز نه؟

در انقلاب ايرانی فردا شصت مليون بمب منفجر خواهد شد، آمريکا و انگليس و اسراييل لطفا به ايران حمله نکنيد صدور نفت ايران را متوقف کنيد هم به نفع شماست و هم به نفع ايران. ما ايرانيها با شما دشمنی نداريم! شدت جريان رفتار و کردار و گفتار در خيابانهای شهرهايی که من ديده ام مثل تهران اصفهان، شيراز تبريز قم و مشهد و حتما شهرهای ديگر حکايت از بروز انقلابی حتمی ست. وجود يک گشت ارشاد در کيلومتر مربع در اين شهرها و دستگيری دختران و پسران بيگناه که حتا با تفسيرها و تعبير های فاشيستی خود ولايتيان هم بی گناهند همگی حکايت از حتمی بودن اين انقلاب است. گشتی های ارشادی که مردم به حق آنانرا گشتهای گشتاپو می نامند. اين گشتها که به نوع زننده و ترور زايی با شيشه های دودی يا در خيبانهای مختلف شهرهای ايران در رفت و آمدند و يا سر چهاراهها ايستاده اند و منتظرند تا با دستگيری دختران و پسران و زنان و مردان از کسان ديگری که فکر بر هم زدن «آرامش» ولايتيان را دارند زهر چشم بگيرند.

حبیب تبریزیان

اين مردم را توحش تسخير کرده

چیزی به این توصیف نمیتوان افزود بجز...

چیزی به این توصیف نمیتوان افزود بجز یک تصحیح کوچک و آنهم اینست که این، مردم نیستند که وحشی شده اند میتوان گفت، این نوع جدیدِی روانپریشی یا بیماری روانی بر خاسته از دین و آخوند سالاری است که گریبان دین زدگان یا جامعه آخوند زده مارا گرفته است. دین زدگی، آخوند گرفتگی ! نوع جدیدی از سادیسم است که ریشه در دین و فرهنگ آخوندی دارد.این روان ـ بیماری سادیستیک آخوند بنیاد، ظرفیت قتل عامهای میلیونی را برای ارضای شهوت مازوخیستس و سادیستیک خود دارداین چند نفر برایش چیزی نیست دریای خون هم این بیماری را فرو نمی نشاند و مرزی برا جنایت آفرینی آن نیست،زیرا در ذات و سرشت خود جنایت آفرین است.

کیومرث نویدی

اين مردم را توحش تسخير کرده!

آقای قندچی! این نتیجة شکستگی تمدن است. شکستگی تمدن یعنی بازگشت به بربریتی سوای نظم جنگل. یعنی ادراک دوزخ در همین جهان. و بنا بر اطلاعی که وکلای مدافع داده
اند، این زنان زبان فارسی بلد نیستند و به فارسی از آنان بازجوئی شده
است. امیدوارم حالا توجه کنید ستم ملی یعنی چه.

مزدک

این مردم مسلمانند!از خونریزی و شکنجه و درد و زجر دادن و تحقیر دیگران لذت میبرند .1400 سال کینه توزی و شرارت و ترور افکار و روان این مردم از انها جانوران درنده ای ساخته که فقط از خون و خون ریزی لذت می برند.مردمیکه از صبح تا شب بجز دروغ و تقیه و سرهم کلاه گذاشتن به هیچ چیز نمی اندیشند و پیش خدای خود هم شرمسار نیستند چون الله آنهارا چنین می خواهد.آری اینها مسلمانند و تا انسان بودن 1400 سال

فاصله دارند.قرآن به بدترین نحوی از تحقیر و زجر و شکنجه دادن کفار و مشرکین سخن می راند.الله خود راضی به یکبار کشتن کفار و مشرکین و دگراندیشان نمی شود.بلکه آنها را بعد از بدترین شکنجه ها دوباره و دوباره زنده می کند تا چند باره زجرکششان کند.اینست ایدیولوژی این حرامیان اسلامی.اسلام مردم مسلمان را بی رحم و بی احساس و دروغگو و ریاکار و متقی!بار میاورد.دلیل لذت بردن از چنین جنایاتی را باید در اسلام جست.ایا دقت نکرده اید که از نظر روحی یک مسلمان نمی تواند به سگی را نوازش کند؟و یا مثلا بایک بهایی و یا یهود ...دست بدهد؟1400 سال شب و وروز فکر و روح این مردم به بازی گرفته شده و در کارخانه مسلمان سازی از گهواره تا گور تربیت شده اند.حتی کمونیستهای ما از مسلمانان متعصب تر و ناموس پرست ترند.بدبختی این مردم از اسلام است که فکرو روح انها را تسخیر کرده و در تمام جزییات زندیشان جاریست.

منوچهر جمالی

jamali@parseng.com

فرهنگ اصیل ِ سیمرغی ایران ، برشالوده « قداست جان انسان» بنا شده است . هیچ چیزی جز جان ، مقدس نیست . هیچ خدائی حق ندارد که امر به قتل وکشتار بدهد . هیج کتابی و پیغامبری و امامی و ... مقدس نیست .

فرهنگ اصیل ِ سیمرغی ایران ، برشالوده « قداست جان انسان» بنا شده است . هیچ چیزی جز جان ، مقدس نیست . هیچ خدائی حق ندارد که امر به قتل وکشتار بدهد . هیج کتابی و پیغامبری و امامی و ... مقدس نیست . فقط و فقط ،جان مقدس و گرند ناپذیراست . هیچکسی حق دادن قتوای قتل ندارد . خرد ، نخستین تراوش جانست و ازاین رو، هیچ قدرتی حق ندارد آن را بیازارد . نخستین قانون درقانون اساسی ایران بایذ ، همین اصل فرهنگی ایران باشد . این اصل ، بنیاد قصاص را میکند. بنیاد حکومت اسلامی را ازجا میکند، وراه را برای آزادی و دموکراسی وحقوق بشر باز میکند

منظر جاوید

لطفا مقاله عبدی را با نوشته ناصر مستشار مقایسه نماید و نتیجه را بنویسید

ناصر از اپوزیسیون خارج کشور گله می کند چرا امسال مراسم 18 تیر درشهر برلین برگزار نشد و در پایان نوشته اش به یک نتیجه گیری " ارتجاعی " می رسد او می نویسد"

در چنین شرائطی، تنها یک راه برای مبارزه جدی سیاسی در خارج کشور باقی مانده است و آن این هست که مانند کارگران صنعتی در قرن هیجدهم ، که ماشین الات را دشمن بیکاری و بی عدالتی می پنداشتند و آنها را می شکستند ، اینک ماهم برای بیرون آمدن از بی رمقی و بی عملی سیاسی انگار باید کامپیوترها یمان را ازکار بیندازیم

عبدی در مقاله " چگونه آمدن؛ مسأله اين است" در واقع گپی دوستانه با اصلاح طلبان داخل کشور و در ارتباط با " انتخابات بهار سياست است" صحبت می کند پرسشی می کند که خود در پاسخ آن چنین می نویسد

" اوضاع مثل سال 1376 نيست كه مجلس پنجم همراهي كند. اين بار گربه را دم حجله مي‌كشند

اگر در چهار سال اول اصلاحات با 20 ميليون رأي و نيز حمايت قاطع مردم و نخبگان و وجود لشگري قدرتمند از رسانه‌ها، و همراهي مجلسي با اكثريت قوي و نيز همراهي افكار جهاني، و از همه مهمتر نبود درآمد نفتي و نيز چهار سال دوم با شرايط تا حدي مشابه كاري كه انجام شد نتيجه‌اش دولت فعلي بود، اكنون در بهترين حالت با فرض آوردن انتخاب شدن با آرأي نزديك به ديگران و نيز با رسانه‌هاي به شدت تضعيف شده و در طرف مقابل يكه‌تاز رسانه‌اي، و درآمدهاي نفتي بسيار و مجلسي كاملاً مخالف كه حتي يك نفر از دوستان شما را در كميسيوني موثر راه نمي‌دهند كه حضور يك يا دو نفر آنان اهميتي هم نداشت، با اين وضع چه خواهيد كرد؟"

شما چه فکر می کنید بامید" انتخابات " بنشینیم و یا کامپیوتر هایمان را بشکنیم و دست دعا بر داریم و از دولت های خارجی بخواهیم که ما اپوزیسیون_ خارج کشوری که جز ادعای رهبری ملت آرزویی در سر ندارد؛ بنشینیم _را در تپه ای در بلندیهای اطراف شهر کلن جمع کنند و بخواهند از ما که تا دولت واحدی تشکیل دهیم ...

عجالتا کامپیوترم را نخواهم شکست و به مانند عباس عبدی منتظر می مانم که ببینم دیگران چه می گویند!!!

ناصر مستشار

آیا وقت عمل است ، یا هنوز نه؟

کامپیوتر همه دنیای سیاست ومبارزه را به خانه ها آورده است!

بعضی ها فکر می کنند که تمام دنیای سیاست و مبارزه را با مقالاتشان تسخیر کرده اند!کار با کامپیوتر بسیاری را معتاد کرده است!بسیار نوشته شده است اما در کجا باید حاصل کار و نوشته ها جستجو کرد؟کامپیوتر بسیاری را خانه نشین کرده است! من نوشته ام که "انگار" ماهم باید کامپیتور هایمان را از کار بیندازیم تا به حر کت در آئیم اگر کسانی برای این موضوع اسطرلاب می اندازند و تحلیل مرا ارتجاعی خطاب می نمایند ،مشکل خودشان است! همانهائی که هنوز از انقلاب شکوهمند دفاع می کنند!

سئوال اوریانا فالاچی[حضرت امام! اينهايى كه الآن دم از مخالفت مى‏زنند، عده‏اى هستند كه اكثرشان مبارزه كرده‏اند و زجر كشيده‏اند و ضد رژيم گذشته بودند. چطور امكان دارد كه فضا و حق وجود به چپى كه اينهمه مبارزه و رنج كشيده، نداد؟].

- پاسخ خمینی ـ امكان ندارد. حتى يكى‏شان نه مبارزه كرده‏اند، نه رنج كشيده‏اند. همه از دولت و از رنجهاى اين ملت ما استفاده برده‏اند و بر ضد ملت ما قلمفرسايى كرده‏اند ..

-سئوال اوریانا فالاچی [منظورم گروههاى سياسيند، مثلًا احزاب توده، مثلًا فداييان، مجاهدين.].

- پاسخ خمینی ـ و احزاب هم همين طور، آنها هم- خلاف آزادى‏شان- اگر توطئه‏گر نباشند. حالا عملى كه بر خلاف آزادى باشد، نكرده‏اند و نشده است. و اما اينكه مى‏گوييد آنها رنج كشيده‏اند و در اين باره فعاليت كرده‏اند، اين معلوم مى‏شود كه درست از اوضاع ما مطلع نيستيد. آنها كه رنج كشيده‏اند اين توده مردمند كه رنج كشيده‏اند. آنها يك عده‏اى‏شان در خارج بوده‏اند و حالا آمده‏اند در داخل و مى‏خواهند استفاده بكنند بدون رنجش. يك دسته هم اينجا بودند و در پناهگاهها يا در خانه‏ها بودند. و بعد از اينكه ملت، رنجها را كشيد و خون داد و همه كارها را كرد، اينها آمدند و دارند استفاده مى‏برند. و مع ذلك‏ كسى جلو اينها را نگرفته است و آزادى دارند .. ( خمینی با صراحت تمام اعلام می کرد که انقلاب 57 اسلامی است و به هیچ وجه به چپی ها ربطی ندارد اما چپی ها با اصرار فراوان انقلاب 57 را از آن خود می دانستند و حتی دسته ائی از آنهابه رهبری خمینی لبیک هم می گفتند ودیدیم آخرش چه شد) ناصر مستشار

روشن

دستگیری كارادیج، و فرهنگ مصونیت قضایی در ایران آقای حسین باقر زاده! با درود بر شما!. و اما مقاله شما: توضیحات شما را به دقت مطالعه کردم. دوست عزیز مطلب شما کاملن درست است و مصونیت قضایی برای جنایت پیشگان وجود داشته ودارد و در آینده نیز خواهد داشت........ اما

راه کاری را که ارائه کرده اید مانند این ست که شما بخواهید دایناسور غول پیکری را از میو میو کردن گربه بترسانید.... پس آن راه کار سازنده ای بنا به دلائل زیرنمیتواند باشد:

۱) - عوامل رژیم جمهوری اسلامی که فراقانونی عمل میکنند، روزی نیست که شیر زنان ایرانی را که در حال جمع آوری امضا هستند دستگیر نکنند و خانواده های دستگیر شدگان نیز از سرنوشت عزیزانشان بی خبرند...

۲)- در صورت ایجاد این کمپین جدید شما تمام افرادی که در رابطه با آن فعالیت میکنند سر از بند ۲۰۹ زندان اوین در میآورند......

۳)- رژیمی که وکیل مدافع را تنها برای دفاع از حقوق موکل سیاسی به زندان می اندازد، از این کمپین ها نمی هراسد.

۴)- نیمی از مردم ایران هنوز از حقوق شهروندی خود با خبر نیستند، یکی از دلائل در کنار آمار بیسوادی سانسور شدید و سرکوب وحشیانه فعالین مدنی ست...

۵)- رژیم جمهوری اسلامی دنیا را در رابطه با پرونده اتمی به مسخره گرفته است، شما چگونه انتظار دارید، کمپین ها را جدی بگیرد و افراد را حتا بدون داشتن جواز دولتی یا حکم دستگیری، زندانی نکند....

تنها با سرنگون ساختن این رژیم میتوان به این جنایات پایان داد و دیگر راه ها به بن بست منتهی میشوند....

پیروز باشید........

خَشایار رُخسانی

دستگیری كارادیج، و فرهنگ مصونیت قضایی در ایران

جنابِ ِآقایِ باقرزاده، تنها راه ای که میتوان به کمک آن سران ِخلافایِ اسلامی که ایران ما را به بندکشیده اند، در برابر تبهکاری هایِ سه دهه گذشتۀِ شان پاسخگو کرد، آغازیدن ِیک کارزار (کَمپین)جهانی است که آماج ِ آن بازستاندن ِ زنهار ساستاریک (مصونیت سیاسی) از سران ِ خلافایِ اسلامی چیره بر ایران باشد، که ناروا بر ایران ِما دست یازیده اند.

آزادیخواهان ایرانی باید که با این کارزار، ویچوَر ِ (آبرو و اعتبار) سران ِا ین حکومت را در خاستگاهِ " نمایندۀِ مردم ِایران بودن" در برابر ِدیدگان ِ و فرجاد ِ(وجدان) همبودگاهِ (جامعه) جهانی به زیر پرسش ببرند. تنها در نِهند هایی (اوضاع و احوالی) که همبودگاهِ جهانی، زنهار ِساستاریک (مصونیت سیاسی) را از این تبهکارران باز ستاند، میتواند پلیس ِجهانی گُماشته ها و نماینده هایِ این رژیم را در اِوَرزش هایِ (سفرهای) برونمرزی دستگیر کنند.

ما ایرانیان باید که از خود پرسش کنیم که چرا همبودگاه جهانی باید به چنین کاری دست بزند، و با نمایندگان ِرژیم آخوندی همچون تبهکاران برخورد کند، در جاییکه ایرانیان ِ برونمرز اگر چه در گفتار، خود را پَتکار ِ (مخالف) این رژیم میخوانند ولی به پاس ِسودهایِ خودویژه (شخصی) که در مراوده با این رژیم میبرند، (راستینگی ای که در رفتار ِ آنها نمایان است) با این رژیم همراهی میکنند. یک نمونۀِ بارز آن رفت و آمد هایِ پناهندگان "ساستاریک" (سیاسی) به ایران، آنهم از سوی ِکسانیکه که خود را پتکار (مخالف) ِردۀِ نخست رژیم ِ آخوندی مینمایانند و دیگر، کسانیکه مراوده هایِ بازرگانی با این رژیم دارند. همه اینها در تمام آن کشتار و ناهنجار هایی که در ایران میشود، انباز (شریک) هستند، زیرا اگر چه اینها تناب دار را خود برگردن فرزندان این آب و خاک نمیاندازند، ولی پشت ِسنگر را برای این تبهکاران پاسمیدارند.

رستم دستان

آقای توکلی، چندی است از آقای کردی خبری نیست. شما ایشان را سانسور کرده اید و یا او؟ بد جوری سلطنت در سایت شما در خطر است!

کیانوش توکلی

masror49@hotmail.com

جناب رستم دستان ! خیر ایران گلوبال کسی و یا نظری را سانسور نمی کند؛بلکه این دوستان عزیز ( محسن کردی ؛ اسماعیل نوری اعلا ؛ شکوه میزادگی و الاهه بقراط ) خود را سانسور کرده اند البته هر چندآنان دلایلی را بیان کرده اند ولی بنظر می رسد این دوستان حذف نظر دگر اندیشانی که _ فراتر از حقوق شهروندی در چهارچوب ایران می اندیشنند_ را طلب می کنند. "فرهنگ گفتگو " نیاز مند نظرات چند گانه ای در خصوص دیسکورس های مطرح در جنبش سیاسی ایران است .( بزودی در این باره بیشتر خواهم نوشت )

منوچهر جمالی

jamali@parseng.com

اين مردم را توحش تسخير کرده

فرهنگ اصیل ِ سیمرغی ایران ، برشالوده « قداست جان انسان» بنا شده است . هیچ چیزی جز جان ، مقدس نیست . هیچ خدائی حق ندارد که امر به قتل وکشتار بدهد . هیج کتابی و پیغامبری و امامی و ... مقدس نیست

فرهنگ اصیل ِ سیمرغی ایران ، برشالوده « قداست جان انسان» بنا شده است . هیچ چیزی جز جان ، مقدس نیست . هیچ خدائی حق ندارد که امر به قتل وکشتار بدهد . هیج کتابی و پیغامبری و امامی و ... مقدس نیست . فقط و فقط ،جان مقدس و گرند ناپذیراست . هیچکسی حق دادن قتوای قتل ندارد . خرد ، نخستین تراوش جانست و ازاین رو، هیچ قدرتی حق ندارد آن را بیازارد . نخستین قانون درقانون اساسی ایران بایذ ، همین اصل فرهنگی ایران باشد . این اصل ، بنیاد قصاص را میکند. بنیاد حکومت اسلامی را ازجا میکند، وراه را برای آزادی و دموکراسی وحقوق بشر باز میکند

بهروز ستوده

کشورهای 1+5 و ادامه بازی رژیم 1+12 .

آقای جمالی عزیز ، 1 - کلمه "بیت" که با کلمات دیگر در زبان عربی ترکیب می شود هیچ تقدّس و اهمیتی را با خود به همراه نمی آورد : بیت الخلاء(مستراح)، بیت الحزن(ماتمکده) ، بیت الا بیض (کاخ سفید)، بیت العنکبوت ، بیت النار ، و.... 2 - مراجع تقلید بویژه اخوندهای شیعه عرب ، دستگاه آخوندی خودرا بیت می نامند که در این مورد نیز تقدس و جلال وشکوهی دیده نمی شود : بیت الحکیم ، بیت الشیرازی ، بیت الخوئی ، بیت الصدر ، بیت بروجردی ، بیت شریعتمداری و .... 3 - در زمان حیات خمینی بود که واژه"بیت رهبری" رایج شد و برای خمینی که در آن زمان در

زمان در اوج قدرت و تقدس و محبوبیت بود، وازه "بیت رهبری" هیچ چیزی را نمی توانست بر او و حکومت اسلامی اش اضافه کند . امیدوارم این توضیح مختصر برای اثبات اینکه واژه "بیت رهبری" در مقابل واژه هائی از قبیل بارگاه امیر المؤمنین و دربار خلیفه ، اهمیت کمتری را در ذهن شنونده تداعی می سازد و حکایت از سادگی و بی زرق و برقی می نماید کافی باشد .

منوچهرجمالی

jamali@parseng.com

انسان، سرچشمه پیدایش بینش و اخلاق و قانون

پاسخ کوتاه به آقای سامان باربد انداختن سایه سیمرغ ، معنای افشاندن تخمهای خوشه خدا بوده است. آنجه را زرتشت ، سپس ارتا واهیشت نامید ، پیشتر ارتا وه خوشت یا اردوشت ( ارتای وشی ) نام داشته است . گوهرخدا، خوشه بودخ است

آقای سامان باربد ، دوجلد کتاب به نام های « سایه هما » و « سایه سیمرغ »

درباره غزلیات مولوی نوشته ام که به بررسی معنای « سایه هما یا سایه سیمرغ » پرداخته ام و نشان داده ام که سایه سیمرغ ، به معنای « نحول یابی یا متاموزفوز خدا به گیتی و به انسان » بوده است . این مطلب در 900 صفحه گسترده شده است . درشمن واژه های گوناگون « سایه » را در زبانهای گوناگون ایرانی گردهم آورده ام ونشان داده ام که سایه به معنای « تخم ماه » هست . اگر حوصله داشته باشید به این دوجلد کتاب مراجعه فرمائید که درکتابفروشیهای ایرانی در آلمان به فروش میروند . آنچه را زرتشت ارتاواهیشت مینامد ، اعالی پارس به قول ابوریحان بیرونی ، ارتاخوشت ( سغذیها ارتا وه خوشت ) مینامیده اند که به معنای ارتای خوشه هست . گوهرخدا، خوشه ای بود که تخمهایش افشانده میشد و گیتی و ... انسان، پیدایش می یافتند. درهرجانی و هرانسانی ، تخم خدا افشانده شده بود . این روند فرو افشانی تخم های خدا را ، انداختن سایه میخواند ند

آقای ستوده ، من فکرنمیکنم که آنها با نامیدن » بیت رهبری » ، به فکز تنزل بوده باشند، بلکه درست برعکس درفکر معظم ساختن و مقدس ساختن خامنه ای هستند . حتما این واژه ها را فراموش کرده اید که به کجا وبه چه کسانی اطلاق میشوند: بیت المقدس ، بیت الحرام= بیت الدعاء، بیت العتیق = کعبه = خانه خدا ، بیت المعمور، بیت اللحم ( زادگاه عیسی ) ..... و فراتر ازاینها « بیت المال » ! .... اینها بیان تنزل هستند؟

جمال

این شیوی کامنت جناب آیدین تبریزی در مورد ارمنستان و روسیه‌ دقیقأ من را به‌ یاد تظاهرات 2 سال پیش مردم آذربایجان می اندازد . که‌ مردم شعار میدادند هارای هارای من ترکم و در کنار این شعار نیز به‌ ملت روس ، ارمنستان، زبان فارسی زبان سگ است ، و توهین به‌ کردها در بعضی موارد ،

 من با دیدن 2 کامنت پشت سر هم از آیدین بر علیه‌ ارمنستان و روسیه‌ هیچ گمان ندارم که‌ اگر آیدین همان زمان تظاهرات در تبیز میبودند انگشتانش را به‌ علامت گرگهای خاکستری به‌ خبرنگارانی که‌ خبر تظاهرات را منعکس میکردند نشان میداد

جناب آیدین نمیدانم شما چرا با هر کامنتی اسرار دارید که‌ به‌ نوعی پان ترکیسم خود را به‌ همگان گوش زد کنید

اول کامنت دادید در مورد روسیه‌ بعد فکر کردید با دشمنی بر ضد ارمنستان آن را تکمیل کنید .

آیا تنفر شما پایانی دارد ؟ از روس، ارمنی، کرد، و فارس .

آیدین جان قاجارها خوب بودند کی میگوید بد بودند هر چه‌ باشد قاجارها ترک بودند مگر نه‌ ؟؟ نمیدانم کسی که‌ قاجارها را خوب میداند چرا نباید به‌ ملت فارس هم حق دهد که‌ رضا شاه را خوب بداند و به‌ ملت کردم حق دهد که‌ بگوید اسماعیل سمیتقو خوب بوده‌

آیدین تبریزی

آیا در صورت حمله به ایران روسیه جانب تهران را خواهد گرفت ؟!

"در باره ارمنستان نیز من فکر کنم که این دو کشور وجه مشترک بسیاری دارند و همکاری سازنده ای میان آنها برقرار است. بعلاوه اگر ایده احداث پالایشگاه نفت در ارمنستان در مرز با ایران اجرا شود، ارمنستان از نظر اقتصادی سودی هنگفتی کسب خواهد کرد. ایران نفت بسیاری دارد اما از کمبود صنایع پالایشی رنج می برد."

ایران خط لوله می کشد نفت را می برد به آن سوی مرز در ارمنستان و در آنجا پالایشگاه می زند!؟ چرا این پالایشگاه را این ور مرز نمی زند تا کمکی به حل معضل بی کاری باشد؟! اسم قاجار بد در رفته است، اینها از همه طرف کشور را به حراج گذاشته اند!

جناب جمال عزیز، از قدیم گفته اند که سیاست پدر و مادر ندارد! استراتژیست های جمهوری اسلامی بارها در روزنامه های رسمی شان، علنا از تشکیل بلوک منطقه ای ایران، روسیه، ارمنستان و تا حدودی یونان بر علیه بلوک آذربایجان و ترکیه و اسرائیل! حرف می زنند. که وارد کردن بی دلیل اسرائیل فقط برای توجیه نزدیکی با کشورهای غیر مسلمان برعلیه مسلمانان منطقه است! شعار روس، فارس، ارمنی، دشمن ترکها، در واقع اشاره به این استراتژی، استراتژیست های جمهوری اسلامی است. شعار باید خلاصه باشد و اینجا هدف از روس، فارس، ارمنی، دولتهای روسیه، ایران و ارمنستان بوده است که عده ای آنرا به دشمنی با ملتها تعبیر کرده اند که کاملا برداشتی مغرضانه است. حمایت ایران از ارمنستان در جنگ قره باغ و ارسال اسلحه در کامیونهای به اصطلاح کمک غذایی و بشردوستانه را حتی خود مسئولان حکومت هم انکار نمی کنند و حتی یکبار ابراهیم یزدی نیز آنرا تایید کرد.

حمایت از ارمنستان در برابر آذربایجان با خط دهی استراتژیست های تمامیت خواه است که این اقدام را با هدف تضعیف جمهوری آذربایجان و مقابله با خطر تجزیه ایران! و در پشت شعار مخالفت با اسرائیل! عملی می کنند. این در حالیست که این سیاستها زمانی در ایران روی داد که در آذربایجان هیچ درخواست جدایی خواهانه ای وجود نداشت و حتی جوانان آذربایجانی، تلاش می کردند فارسی را با لهجه تهرانی یاد بگیرند چون فکر می کردند اینجوری باکلاس تر می شوند! آنها زبان ترکی را مسخره می کردند، چه برسد به آنکه بخواهند به آن زبان تحصیل کنند! اما همین سیاستهای مغرضانه وقتی در مقیاس وسیع افشا شد و مردم آگاه شدند که پشت سر این با کلاس شدن، خالی شدن از هویت و دشمنی با منافع آذربایجان خوابیده است به یکباره در عرض چند سال ورق برگشت و همان شد که استراتژیستهای جمهوری اسلامی از ترس آن به دشمنی با هم مذهبان و هموطنان دیروزشان در جمهوری آذربایجان، روی آورده بودند!

در سیاست دوست و دشمن دائمی وجود ندارد ولی وقتی کسی منافعش را در دشمنی با شما تعیین می کند، دیگر چگونه ممکن او را دوست خود بدانی؟! شاید اینجا سئوال پیش آید که منافع جمهوری آذربایجان و ترکیه چه ربطی به منافع من آذربایجانی ایران دارد؟! من این را بارها توضیح داده ام. ژئوپلتیک منطقه حکم می کند که داشتن روابط قوی اقتصادی با همسایگان یعنی جمهوری آذربایجان و ترکیه، می تواند باعث رونق اقتصادی منطقه باشد. در زمان مشروطیت آذربایجان دروازه اروپا بود و راه رسیدن ایران به اروپا از آذربایجان و ترکیه می گذشت.

این سیاست توسط روسها هم در اتحاد شوروی عینا تکرار می شد ولی با فروپاشی روسیه، امروز کریدور بزرگ شرق به غرب و جاده ابریشم در حال بازسازی است که متاسفانه سهم ایران و آذربایجان ایران در آن صفر است. وقتی استراتژیستهای آریایی این دروازه ایران به اروپا از آذربایجان را عملا بستند و گمرک ایران را به بندرعباس منتقل کردند، عملا آذربایجان را کشتند! تبریز روز به روز به قهقرا رفت و تجارت به بندر عباس و از آنجا به دوبی منتقل شد تا ثروت ناشی از واردات و صادرات ایران به جیب عربهایی برود که مدعی جزایر سه گانه هم هستند!؟ و اخیرا مشتری پر و پا قرص دختران تن فروش ایرانی هم شده اند!

دنیا دارمکافات است!

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.