رفتن به محتوای اصلی

مخالف معني اش جاسوس نيست
11.04.2008 - 12:21

انتخاب کامنت ها و تنظیم از کیانوش توکلی:

سام قندچي

درسي از واترگيت و بازهم درباره حقوق اتنيک

دوست عزيز دوباره قرار شد کامنت نويسم و فقط اين يکي را مي«ويسم که بحث منحرف نشود و لطفاً همه اين مصاحبه ها را که خيلي جالب است را ببينيد.

اين ها مصاحبه اي است با آن آقائي که از کارکنان ساواک شاه است که آقاي نيک جعفر زاده ارسال کرده اند:

http://groups.yahoo.com/group/iran_scope_news/mes…

اقاي جعفرزاده در وبلاگ خودشان در ياداشتي به آقاي رضا پهلوي از حمله نظامي آمريکا به ايران دفاع ميکنند و ميگويند اين نوعي پرداختن بدهي امريکا به رژيم سلطنتي است چرا که آمريکا در گذشته شاه را تنها گذاشتند. کاري به تحليل ايشان ندارم، ولي آيآ همين حرف را امروز وزارت اطلاعات نميتواند بگويد که خيانت به کشور و دعوت دولت خارجي به حمله به ايران است. خسروگلسرخي و همه آنهائي که در مصاحبه هاي بالا نام برده شده اند هيچگاه خواستار حمله شوروي به ايران نشدند. حتي دوران فرقه دموکرات هم آنها خواستار حمله نشدند و بعداً هم موقع عقب نشيني شوروي قرباني شدند. تازه اگثريت چپي هاي دو دهه آخر شاه حتي ضد شوروي بودند. ببينيد بعد از 30 سال بالاخره بايد ببينيم که اقاي جعفرزاده در وبلاگ خودشان در ياداشتي به آقاي رضا پهلوي از حمله نظامي آمريکا به ايران دفاع ميکنند و ميگويند اين نوعي پرداختن بدهي امريکا به رژيم سلطنتي است چرا که آمريکا در گذشته شاه را تنها گذاشتند. کاري به تحليل ايشان ندارم، ولي آيآ همين حرف را امروز وزارت اطلاعات نميتواند بگويد که خيانت به کشور و دعوت دولت خارجي به حمله به ايران است. خسروگلسرخي و همه آنهائي که در مصاحبه هاي بالا نام برده شده اند هيچگاه خواستار حمله شوروي به ايران نشدند. حتي دوران فرقه دموکرات هم آنها خواستار حمله نشدند و بعداً هم موقع عقب نشيني شوروي قرباني شدند. تازه اگثريت چپي هاي دو دهه آخر شاه حتي ضد شوروي بودند. ببينيد بعد از 30 سال بالاخره بايد ببينيم که مخالف معني اش جاسوس نيست. هدف من هم در اين نوشتار آشتي و درک متقابل است و نه افشاگري. درست ميگويئد آنروز شرايط جنگ سرد و شوروي بود و امروز شرايظ حضور نظامي آمريکا در خاورميانه. هميشه دليل وجود دارد که به مخالف خود بصورت جاسوس نگاه کنيم. حتي در آمريکا هم زمان مک کارتيسم اينطور شد. هنر دموکراسي اين است که اين کار را نکينم. اگر جمهوري اسلامي ادعاي دموکراسي ميکند بايد به سلطنت طلب انگ جاسوس آمريکا نزند.. هدف من هم در اين نوشتار آشتي و درک متقابل است و نه افشاگري. درست ميگويئد آنروز شرايط جنگ سرد و شوروي بود و امروز شرايظ حضور نظامي آمريکا در خاورميانه. هميشه دليل وجود دارد که به مخالف خود بصورت جاسوس نگاه کنيم. حتي در آمريکا هم زمان مک کارتيسم اينطور شد. هنر دموکراسي اين است که اين کار را نکينم. اگر جمهوري اسلامي ادعاي دموکراسي ميکند بايد به سلطنت طلب انگ جاسوس آمريکا نزند.

اقاي هاشم حکيم هم اين جا در ياداشتي به آقاي مستشار نکته خوبي گفتند که يک بار ساواک ايشان را از اتهام واهي جاسوسي شوروي نجات داد. اين را وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي هم ميتواند بگويد که اطلاعات درست بهتر از بي اطلاع نابود کردن است و غلط هم نيست. اوائل انقلاب خيلي را حتي مثلاً وقتي يک روزنامه مخالف خريدند گرفتند و کشتند چون هنوز رژيم اسلامي سيست اطلاعاتي درستي نداشت و مخالف مسلح اسلحه بدشت و يک فردي که در خيابان يک روزنامه خريده بود را از هم تميز نميداد. با منطق بالا بايد همانظور که کسي از ساواک بخاطر تميز دو مورد تشکر ميکند از وزارت اطلاعات هم بکند . ولي بهتر از آن اين است که به خاطر مخالف بودن مردم تعقيب نشوند و جاسوس تلقي نشوندحال چه سطح مخالفتشان در حد خريدن روزنامه باشد و چه ايجاد يک انجمن تبادل نظر. امروز که شما هم مثل در اپوزيسيون هستيد. شايد بتوانيم بالاخره اين موضوع را با هم ببنيم. همانطور که گفتم بقيه اپوزيسيون هم فرقي نداشت. اگر چپي ها هم بقدرت ميرسيدند تشکيلات ساواک و ساواماي ديگري ميساختند. مسأله فرهنگ ضد دموکراتيک است که مخالفت جنايت تلقي ميشود و ميخواهيم مخالفمان را جاني تلقي کنيم حتي وقتي با نام روشن مينويسند و آنها را ميشناسيم بازهم دوست داريم درباره شان شک ايجاد کنيم که با اين رژيم و آن رژيم هستند و غيره نه چون ميدانيم بلکه چون با نظرشان مخالفيم. چرا خيلي در همين فوروم با نام مستعار مينويسند و نه چون از رژيم وحشت داشته باشند. چرا؟ چون به حق همانطور که همين آقا ميگويد ميترسند از پاپوش و شانتاژ و تهمت.

موفق باشيد،

Atta

جناب قندچی

مخالفت شما با شاه نباید منجر به بی انصافی شود.ایا ساواک شاه اصلا با سازمان اطلاعاتی ج ا قابل قیاس است؟ چندتن از مخالفین سلطنت ازشوروی وچین وکوبا ولیبی وسوریه ولبنان پول وامکانات وسلاح نمیگرفتند ویادر انجا دوره ندیده بودند؟ بنابراین لقب عامل بیگانه(چه مواجب بگیروچه بی جیره ومواجب) برازنده عمده مخالفان سلطنت بود چون واقعیت داشت. خوشبختانه کتب ومستندات زیادی در این باره وجود دارد.

" واقع هم وزارت اطلاعات کنوني و هم ساواک شاه نميخواستند قبول کنند که مخالفين سياسي دارند که عامل کسي هم نيستند"

1- در چنان بلبشوی جنگ سردو کمربند سبز ایا امکان تشخیص وپیش بینی درستی میبود؟ چند نفر حدس سرنگونی شاه را در چنین مدت کوتاهی حدس میزدند؟چند نفر سرنگونی شوروی را پیش بینی کرده بودند؟کی حدس میزد طالبان دستپرورده امریکا روزی برای خودش شاخ شود؟ کی حدس میزد روزی ویتنام با امریکا جی جی باجی شود؟ کدام یک ازشماانقلابیون حدس زده بودید که اخوند ها شما را با لگد بیرونتان خواهند کرد؟

در ان بلبشوی جنگ سرد وبا ان مخالفان سراپا وابسته شما بودید(که خوشبختانه در راس نبودید وگرنه جلد دوم خمر های سرخ میشدید)چه میکردید؟

آیدین تبریزی

آقای سام قندچی عزیز،

واقعا از مقاله زیبایتان لذت بردم. من بدون هیچ پیش شرطی حاضرم تا پای نوشته شما را امضا کنم. اینکه من از حق طلاق و جدایی براساس قانون و به شیوه مدنی (نه با دست بردن به اسلحه و ترور که با آن مخالفم) هرگز کوتاه نمی آیم دقیقا به این خاطر است که به وضوح می دانم که اگر از این حق عقب نشینی کنم، فردا هر فعالیت سیاسی حتی تشکیل سازمان دفاع از حقوق زندانیان سیاسی آذربایجان یا کردستان عملی "تجزیه طلبانه" و غیر قانونی اعلام خواهد شد و فعالین این چنین سازمانهایی از حق بشری و سیاسی محروم خواهند شد و اجازه هیچ گونه فعالیت سیاسی نخواهند داشت! به همین دلیل من تنها اپوزیسیونی را دموکرات می دانم که علنا و آشکارا اعلام کند که هر گونه فعالیت سیاسی مدنی و بدون دست بردن به اسلحه را حتی اگر هدفش تجزیه ایران باشد، یک فعالیت سیاسی قانونی می داند. آنها باید صراحتا بگویند که از نظر آنها معتقدین به جدایی از ایران حق دارند که بتوانند حزب استقلال آذربایجان، حزب استقلال کردستان، حزب استقلال بلوچستان ... را در تبریز، سنندج، زابل و... تشکیل دهند. روزنامه، رادیو و تلویزیون رسمی و قانونی داشته باشند، در انتخابات شرکت کنند و وارد مجلس شوند. البته من آن روز مخالف سیاسی آن احزاب خواهم بود و ایده فدرالیسم را ترویج خواهم کرد ولی از حقوق شهروندی آنها برای اعلام نظرشان دفاع خواهم کرد.

من حتی حاضرم راه قانونی جدایی از ایران را در طی مذاکرات، به هفت خوان رستم تبدیل کنیم و مثلا شرط بگذاریم که در 5 سال اول کسی حق ندارد رفراندوم برای استقلال برگزار کند. تا مردم بتوانند نفس کشیدن در فضای دموکراتیک را تجربه کنند تا بهتر بتوانند تصمیم بگیرند. پس از آن نیز تنها با رای اکثریت مطلق (بیش از دو سوم) نمایندگان قانونی مثلا کردستان، امکان برگزاری رفراندوم وجود دارد و نتیجه رفراندوم نه با 50 درصد بلکه با 60 درصد و یا حتی با رای اکثریت مطلق (بیش از دو سوم) مردم کردستان (نه فقط کردها بلکه همه مردمی که در کردستان ساکنند چه کرد، چه ترک و ...) می تواند به جدایی کردستان از ایران منجر شود. همه این عدد و رقم ها می تواند در مذاکرات مجلس موسسان بالا و پایین شود و من چون به فدرالیسم معتقدم با سخت تر کردن معقول و منطقی شرایط جدایی از ایران مخالفتی ندارم ولی هرگز حاضر نیستم تا حق طلاق و جدایی را نفی کنم و چماق تجزیه طلبی را به دست عده ای بدهم تا با آن نفس کشیدن را هم به مخالفان سیاسی شان ممنوع کنند!؟ حل مسائل سیاسی اگر اراده ای برای حل آن وجود داشته باشد اصلا هم چیز غیرممکنی نیست. در سیاست صدها راهکار می توان پیدا کرد تا نظر متوسط همگان را جلب کند اما مشکل آنجاست که عده ای برای تحکیم دیکتاتوری خود به "چماق" نیاز دارند چه این چماق "عامل بیگانه" بودن باشد چه "دشمنی با خدا و اسلام" و چه "تجزیه طلبی" باشد. من هرگز با دست خود این "چماق" را به هیچ کس نخواهم داد!

جمشيد پاکباز

اینجانب از این همه شجاعت شمادر طرح مساله قومیتها ویا بهتر بگویم ملیتها در ایران دچار این احساس شدم که امثال من در ایران کم نیستد وهستند کسانیکه از بیماری خود بزرگ بینی سوپر ناسیونالیستی رها شده وحقوق ملیتها را تا حد جدایی نیز می پذیرند وجرأت گفتگوی متمدنانه را با هر کسی ویا گروهی را بدون تهمت زدن دارند . من به عنوان یک ایرانی فارس به همه ملیتهای ایرانی دیگر همچون ترکها و کردها وبلوچها وعربها وترکمنها وحتی فارسها این حق را می دهم در صورتیکه نمی توانند با دیگر ملیتها در چاچوب یک کشور متحد زندگی کنند بروند وکشور مستقل خود را تشکیل دهند ولی در عین حال به آنان می گویم که جهان به سرعت به سوی جهانی شدن و از بردن مرزها پیش می رود وآنان حتی در صورت استقلال خواسته ویا ناخواسته بار دیگر با ملتهای هم سرنوشت خود بر اساس منافع مشترک متحد خواهند شد ومرزهای جدید را از دست خواهند داد.

خشایار رخسانی

روحانیت از پراکندگی تا قدرت: ۱٩٠٩-۱٨۲٨ روحانیت در برخاست بابیان تیتر مقاله

متاسفانه بخاطر خفقان سیاسی هم در دوران پهلوی ها و بدتر از آن در سه ده گذشته که بوسیله حکومت جهل و خشونت اسلامی بر مردم ایران بکار بسته میشود، مردم ایران و جوانان از تاریخ معاصر خود بیخر هستند. و هزینه این ناآگاهی از برهان های بنیادی و شیوهمند در درس نگرفتن از اشتباهات تاریخی به اندازه ای بالا هستند که سبب ساز تکرار تاریخ بصورت تراژدی-کمدی آن میشوند، تا مردم ایران نه یک با بلکه صد بار از سوراخ افعی نیش بخورند.

بخاطر کمی وقت شاید که من هیجگاه این فرصت را پیدا نمیکردم که با خواندن یک نوشته بیطرف که تاریخ جنبش بابیان را بررسی کند، به حقیقت این جنبش پی ببرم. در اینجا باید که از مسئولین تارنمای ایران گلوبال تشکر شود که با نشر این نوشته، این امکانی را بوجود آورده اند.

بدون اینکه بخواهم در باره کتاب شادروان کسروی داوری کنم، میتوان گزارشات این نوشته را بیطرفانه ارزیابی کرد و آنرا پذیرفت. من هنوز با نوشته های شادروان آقای علی محمد باب آشنایی ندارم که بخواهم در باره آنها شخصا داوری کنم. ولی اگر فرض را بر درست بودن این گزارش نهیم، باید که از او بنام "مارتین لوتر" ایران نام برد. و از شادروان خانم قره العین "ژاندارک" ایران. و به هر دوی آنها افتخار کرد، که در آن دوره که اروپا در آغاز بیداری خود بود، ایرانیان خردمندی چون شادروان باب و شادروان قره العین بوده اند که به درد عقب ماندگی جامعه و راه درمان آن پی برده باشند. اگر جنبش بابیان در ایران چیره میشد، با آن همه توجه ای که این دیانت به آزادی دین و عقیده، فراگیری دانش و رساندن ایران به مرزها رشد صنعتی، نهادینه شدن جامعه مدنی و احترام به حقوق زنان دارد، ایران قرنها از باتلاق خرافه پرستی اسلامی گذر کرده بود و امروز پرچم دار دانش و تمدن در جهان میبود. روانشان شاد ویادشان گرامی باد

کیومرث نویدی

مشهورترین فعال زن کرد بار دیگر محکوم به زندان شد

زانا = دانا

گل از گلم شکفت که یک «کرده
ژن" دارد رهبر کردهای ترکیه می
شود.

کردها نباید از پا بنشینند تا در همة بخش
های کردستان به فدرالیسم نایل شوند. آنگاه باید دید چه می
شود کرد. منظقة ما آبستن بسیاری تغییرات است.

یک چیز را باید فهمید: در بند نگاه داشتن مردمان یعنی عقب نگاه داشتنشان. یعنی کشتن هر دو بخش: هم عقب
نگاه داشته شدگان هم عقب
نگاه
دارندگان

rashel

"به احترام اسرای بیگناه"

باعرض سلام به آقای احمدرافت

حادثه ها واتفاقاتی که درزمان جنگ درکشوری صورت میگیردبااتفاقاتی که درزمان معمولی میافتدخیلی فرق دارد. درکشوری که من زندگی میکنم نه کودک ونه جوان ونه هیچ شخص دیگری سنگسارویااعدام نمیشود. اگرجوانی فلسطینی بعلت خرابکاری وپرت کردن بمب های دستی بطرف ساکنین معمولی دستگیرمیشود نسبت به موقعیتی که دارد درزندان بعضی وقتها به اوتعلیم میدهند که ازآن وضع روانی بیرون بیاید. بسیاری ازدختران وزنان فلسطینی ازدست تعصب کورکورانه پدر برادروفک وفامیل درپناهگاههای اسرائیل بسرمیبرند وازآنهامواظبت میشود. اما شمانباید توقع داشته باشید که بیک تروریست که باعث کشتن چندین انسان بیگناه دراتوبوس ویاهرمحل عمومی دیگرمیشود به اومحبت کنند. درایران جوانان چه دختروپسرراشکنجه میدهند فقط بدلیل اینکه باکسی مخالفت کرده ویایک پلاگ بدست گرفته ویالباسی موردعلاقه پوشیده که کاملا" بی وجدانی وخارج ازانسانیت است. ناگفته نماند که من هیچ رابطه ای بادنیای سیاست ندارم وکاملا" بیطرفانه صحبت میکنم.چنانچه کودکانی درجنگ بطوراشتباهی کشته شوند بینهایت تاثرانگیزاست زمان جنگ هردوطرف آسیب می بینند.

بااحترام

راشل

رعنا

بدبخت شما کردها، دنبال یک آرزوی الکی هستید حالا اگر شما با هم کشور تشکیل دهید می خواهید کجا را بگیرید بنشینید در کنار هم و مثل تلویزیون های کردی که نشان می دهند دلی دلی بخوانید و اطرافتان هم گاو و گوسفند باشد که چه بشود. یک کرد ترکی مثلا با یک کرد سوری احساس نزدیکی بیشتری دارد تا با هموطن خودش؟ دست یابی به حقوق دمکراتیک در یک کشوری مانند ترکیه که در آن حداقل یک قانونی حکومت می کند که آسان تر است از آنکه در یک کشور خیالی با کسانی که هیچ وقت با آن ها مشترک نزیستی بخواهی چیزی بنا کنی. با همین عقب ماندگی فکری است که کردها همیشه آلت دست دیگران شدند. یک وقت کردهای عراق آلت دست شاه شدند یک وقت همانها آلت دست جمهوری اسلامی. کردهای ایران از صدام حسین کمک می گرفتند. برای این احزاب کردی هیچ پرنسیبی وجود ندارد. حالا این ترکها در ایران هم آمدند از آنها یاد گرفته اند و هر گروه از آنها مسابقه گذاشته اند که از اربابان خود یاری بطلبند. عده ای از آنها مزدور حکومت آذربایجان هستند عده ای هم این ور و آن ور له له می زنند. برخی هم وظیفه شان این است که بیایند برای حفاظت از ارباب بزرگ و برادر بزرگ ترکیه خودشبرینی کرده وظیفه رایزن فرهنگی سفارت آنها را عهده دار شوند.

آیدین تبریزی

بالاخره پس از بارها اعتراض به مسئولان سایت بی بی سی و شکایت بردن به مقامات بالای این شبکه، آنها خبری بی طرفانه و صحیح در مورد ترکیه منتشر کردند. در این خبر برخلاف خبرهای قبلی اتهاماتی که محکومین به خاطر آن محاکمه شده اند بدون سانسور نوشته شده است. اینکه خانم لیلا زانا نه به خاطر کردی صحبت کردن بلکه به دلیل بستن پرچم پ ک ک به سرش محکوم شده بود و تا زمانی که نماینده مجلس بود مصونیت پارلمانی داشت (مقایسه کنید با پیرموذن که هنوز نماینده است و به خاطر یک مصاحبه معمولی با صدای آمریکا جرات برگشتن به ایران و شرکت در مراسم ترحیم مادرش را ندارد!) و این بار نیز به دلیل نام بردن از اوجالان به عنوان رهبر کردهای ترکیه محکوم شده است. (البته من مخالف این نظر دادگاههای ترکیه هستم و او در بیان عقایدش باید کاملا آزاد باشد ولی فرق زیادی هست بین این که کسی به خاطر کردی حرف زدن زندانی شده باشد یا به خاطر تبلیغ رهبر یک سازمان تروریستی) همچنین بی بی سی بالاخره نوشت که ترکیه پس از شروع مذاکرات ورود به اتحادیه اروپا متعهد به گردن نهادن به رای دادگاه حقوق بشر اتحادیه اروپاست و بر اساس رای همان دادگاه لیلا زانا را آزاد کرد و به او معادل نه هزار یورو خسارت پرداخت نمود. بی بی سی همچنین نوشت که او در یکی از این سخنرانیهای انتخاباتی در شهر کردنشین ایغدیر خواهان برقراری نظام فدرال در ترکیه شد ولی این خواسته جزء اتهامات او نیست. یعنی راه برای پی گیری خواسته فدرالیسم از طریق قانونی برای کردها باز است.

آقای جمال عزیز،

من که توضیح دادم مخالف نظر دادگاههای ترکیه هستم و مدافع آزادی بیان خانم لیلا زانا هستم. ولی حقیقت باید گفته شود تا همه بدانند که وضعیت حقوق بشر در ترکیه چگونه است و در ایران چگونه است. در همان فیلمی که شما لینکش را گذاشته بودید دیدیم که لیلا زانا با آن سابقه محکومیت و با وجود داشتن پرونده محکومیت از سال قبل (خانم زانا این حرف را نوروز سال قبل گفته بود نه امسال) اجازه داشت که سخنرانی کند و سخنانش به صورت زنده در تلویزیون پخش شود. آیا دولت ترکیه نمی توانست مانع از پخش زنده سخنرانی او شود؟ من اتفاقا اصلا منافع ترکیه برایم مطرح نیست بلکه منافع آذربایجان ایران برایم مهم است. عده ای با سیاه نمایی وضعیت کردها در ترکیه از آن چماقی بر سر ما ساخته اند. از طرف دیگر هدف من از افشای حقایق ترکیه الگو سازی برای ایران است. مثلا می خواهم بگویم که در ایران آزاد فردا نمایندگان ترک، کرد، عرب و بلوچ باید بتوانند با پرچم ملی شان وارد پارلمان شوند و خواسته فدرالیسم را آزادانه پی گیری کنند. چون بسیاری از مخالفان حقوق ملیتها در ایران خود را مدافع کردهای ترکیه جا می زنند و با دروغ گویی در مورد ترکیه می خواهند بگویند که در ترکیه کردی حرف زدن مجازات زندان دارد پس لابد وضعیت در ایران خیلی بهتر است!؟ ولی من از حقایق ترکیه استفاده می کنم تا به آنها بگویم که خود شما حداقل باید به اندازه ترکیه امروز مدارا داشته باشید و اگر مدافع لیلا زانا هستید پس نباید با آوردن پرچم آذربایجان، کردستان، بلوچستان و اهواز به پارلمان توسط نمایندگان مردم مخالفتی داشته باشید! آیا به نظر شما آنها با این مساله موافق هستند؟! امیدوارم جسارت آن را داشته باشند که حقیقت را همینجا بگویند

جمال

آقای آیدین آزادیخواهی حکم میکند انسان در هر شرایطی آزادیخواه باشد. نه‌ این آزادیخواهی و دفاعی که‌ شما دارید از حقوق ملتها میکنی من تمام کامنت ها و نوشته‌های شما را دنبال کردم چرا به‌ ترکیه‌ حساسیت داری ؟

این حساسیت شما به‌ ترکیه‌ باعث شده‌ من شما را یک پان ترک بدانم شما دارید با دمتان با کمال معذرت گردو میشکنید بلاخره‌ BBC حقانیت را بیان کرد به‌ من حق دهید بگویم شما نه‌ تنها انسان آزادیخواهی نیست بلکه‌ مواضع شما بر ضد آزادیخواهیست لیلا زانا در پارلمان دستمالی بر گردن داشته‌ به‌ رنگ سرخ ، زرد، سبز و این به‌ رنگ پرچم کردستان است و 15 سال زندان برای این

این بود تمام آزادیخواهی شما؟ کسی که‌ دم از مبارزه‌ ملی ملتها میزند آیا شما نمیبایست به‌ مثابه‌ کسی که‌ برای آزادی اذربایجان قلم میزنید خود را شریک مبارزه‌ تمام ملتهای مظلوم جهان میبایستی بدانید ؟

افسوس که‌ موضع شـما، شما را در ردیف جنایتکاران قرار میدهد

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.