رفتن به محتوای اصلی

اُسرا، بر سرِ دارِ انتقام

اُسرا، بر سرِ دارِ انتقام

 اُسرا، بر سرِ دارِ انتقام  

 

بر سرِ دار بیدادها و مجمرِ مکرِ داغ ها

بر دشتِ خشک فقر ها و عصر تلخ بی کسی ها،

دلِ و دستِ بی پناه،

 از آسمانِ رو سیاه می پرسند:

پس، کجاست خدا؟

+

در قیامتمدار ِمرگ،

در جنایتِ زارِ ترس،

مادران ِبلوچ و کرد و ترک و عرب،

 دیگر،

 دردانه: ـ گرگ دریده ها ـ

 این،

 تیغ ِانتقامِ جورِ رهبر چشیده ها؟

از زخم کهنه شان

از جگر سوخته شان

   شعله های خشم می پرسند:

پس، کجاست خدا؟

+

در بیغوله هایِ سرد

در شامگاههایِ درد

دیریست ـ

مادران: فرزاد ها و ندا ها و ستارها:

آن،

شایستگان ِحرمت، می پرسند:

پس، کجاست خدا؟

+

و، مقربینِ بیتِ کردگار

همچنان، سگان هار

همه جا می چرخند

و بیدارند

به همراه

 چوبه های دار

پیگیر، می خورند

خونِ جگرِ

غرورمدارانِ داغدار

+

در دیارِ خدا

آنجا که:

نه اندکی نان و نه دمی نوا ـ

پیداست.

سرآخر

مسکن امنی می یابند

هفده بلوچ و کُرد

به لطف ولی ِخدا

به زیرِ خاک!

هوار، وجدان ـ بر باد رُفتگان

بگوئید:

خدایتان ، کجاست؟

بهنام چنگائی ـ 7 آبان 1392

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید