سرانجام لحظه نوشیدن جام زهر برای سید علی خامنه ای ، رهبر خودکامه و بی کفایتی که با سیاست های ضدملی خود ، کشورایران و حکومت فاسد خود را تا آستانه نابودی به پیش رانده است فرا رسید و با اعلام سیاست "نرمش قهرمانانه" در مقابل دشمن ! در حقیقت سیاست خارجی جدید حکومت اسلامی را به اطلاع همگان رسانید . و جالب این است که نظر به اهمیت گفته خامنه ای ، تمامی روزنامه های صبح و عصر در ایران ، عنوان"نرمش قهرمانانه" را با تیتر درشت بچاپ رساندند بجز روزنامه کیهان شریعتمداری که تیتر دیگری را برای سخنان خامنه ای انتخاب کرده است ، حسین شریعتمداری سر دسته اراذل و اوباش و ذوب شده در ولایت مطلقه فقیه ، بجای عنوان"نرمش قهرمانانه" ، جمله دیگری از سخنان خامنه ای با عنوان : " تغییر دنیا نمیتواند بهانه تغییر آرمانهای انقلاب باشد" تیتر روزنامه کیهان کرده است ، و عاقلان دانند که دارودسته های چماقدار که کیهان حسین شریعتمداری در رأس آنان است با سیاست "نرمش قهرمانانه" که رهبر اعلام داشته است مخالف اند ، چرا که خوب میدانند یکی از آثار و نتایج "نرمش قهرمانانه" ، تا حدودی مهار کردن و پوزه بند زدن بر دهان دارودسته های ذوب شده در ولایت فقیه خواهد بود .
صدور فرمان "نرمش قهرمانانه" و خوردن جام زهر از جانب خامنه ای گرچه با انگیزه برون رفت جمهوری اسلامی از بحران همه جانبه ای که در آن قرار گرفته است تدبیر شده ، گرچه سناریوی انتخابات اخیر ریاست جمهوری و ورود دولت اعتدال روحانی به صحنه سیاسی حکومت اسلامی در همین رابطه قابل تحلیل و بررسی است ، ولی از آنجائی که این سیاست جدید میتواند سایه جنگ را از سر ایران دور نماید و از فشارهای ناشی از تحریم های سنگین بر زندگی مردم بکاهد ، از این منظر است که کشور و مردم ایران و جنبش های مدنی و اجتماعی نیز از این سیاست جدید ، اگر واقعاً منجر به آشتی با دنیای غرب شود ، میتوانند بهره مند شوند ، و نگرانی شریعتمداری ها و سردار نقدی ها و سرلشکر فیروزی آبادی ها در این است که سیاست "نرمش قهرمانانه" ، مبادا فضای مطلوب آنان که همانا جنجال آفرینی علیه کشورهای غربی است تنگ کند . شگرد و شیوه ای که دارودسته های بغایت ارتجاعی حکومت اسلامی از بدو تأسیس جمهوری اسلامی تا به امروز دنبال کرده اند ، حیات در بحران و بحران آفرینی بی وقفه و جنگ و جنجال دائمی علیه این کشور و آن کشور خارجی بوده است و اگر این دستاویز به هر دلیلی و در تحت هر شرایطی از دست باندهای تبهکار جمهوری اسلامی گرفته شود ، برای مردم ایران یک موفقیت خواهد بود ، چون دیگر براحتی نخواهند توانست "دشمنان خارجی" را مسئول ناهنجاریهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی ایران بدانند .
اما خطا خواهد بود اگر خوردن جام زهر و در پیش گرفتن سیاست "نرمش قهرمانانه" در عرصه سیاست خارجی را به حساب تغییر رویه رهبر خودکامه در قبال مطالبات وحقوق اساسی مردم ایران گذاشت و تصور نمود که خامنه ای خودکامه از سیاست های نابخردانه خود و احمدی نژاد در گذشته عبرت گرفته است و از این پس میخواهد به حقوق پایمال شده مردم ایران احترام بگذارد و حد اقل به قوانین مصوبه در جمهوری اسلامی پای بند بماند ! همچنانکه خطا خواهد اگر تصور شود در صورت بهبود روابط سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی با کشورهای اروپائی و امریکائی ، سران تبهکار حکومت اسلامی بخاطر نقض سیستماتیک حقوق بشر در این کشور ،از جانب کشورهای مذکور تحت فشار قرار خواهد گرفت . چرا که آنان در بهبود روابط خویش با جمهوری اسلامی ، بدنبال منافع خویش اند نه منافع مردم ایران ، دولت های غربی در گذشته چشمان خود را بر روی بسیاری از کشتارها و جنایات جمهوری اسلامی بسته اند ، نمونه بارز آن کشتار 67 است که این روزها سالگرد وقوع آن میباشد و آخرین نمونه دیگر ، کشتار وحشیانه 52 مجاهد بی سلاح و بی دفاع و به اسارت گرفتن تعدادی از آنان در خاک عراق است که این کشورها حتی از جیره خواران جمهوری اسلامی بعنوان مسئول کشتار اخیر نام نبرده اند و فقط به محکوم کردن خشک و خالی این کشتار بسنده نموده اند !
بدون شک در روزهای آینده دستگاههای دروغ پراکنی جمهوری اسلامی و شبکه وسیع نوحه خوان ها و ائمه جمعه در سرتاسر ایران ، زهرخوری رهبر فرزانه را پیروزی بزرگ جمهوری اسلامی و عقب نشینی استکبار جهانی در مقابل بیت رهبری تبلیغ خواهند کرد ! باکی نیست ، زیرا مردمی که 34 سال است گوششان با گُنده گوئی ها و شعارهای توخالی حکومتگران اسلامی پُر شده است ، به مصداق ضرب المثل فارسی که میگوید : "بمیر و بدَم" به سید علی خامنه خواهند گفت : " بنوش بمیر بنوش" . داستانش را میدانید؟
در زمانهای قدیم ، پدری تصمیم میگیرد که پسرک کاهل و راحت طلب خود را به دکان آهنگری بسپارد تا ضمن آموختن فن آهنگری ، رخوت و تنبلی از تن اش بیرون رود و مرد زندگی شود ، استاد آهنگر پسرک را مسئول دمیدن در کوره آهنگری میکند ، پسرک تنبل روز اول دمیدن در کوره را به هر مشقتی بوده است بپایان میرساند ، فردای آن روز از استاد آهنگر خواهش میکند که چون روز قبل خسته شده اجازه دهد که بجای ایستاده ، بنشیند و در کوره بدَمَد ، و استاد آهنگر قبول میکند که پسرک بنشیند و در کوره بدَمد ، روز سوم پسرک بیعار که اصلاً اهل کار کردن نبوده است ، از استاد آهنگر سئوال میکند که ممکن دراز بکشد و در کوره بدمد ؟ استاد آهنگر در جوابش میگوید : "تو بدَم ، بمیر و بدَم"
و حالا حکایت مردم ایران است که به خامنه ای و سایر رهبران تبهکار جمهوری اسلامی میگویند : "شما جام زهر را بنوشید ، بمیرید و بنوشید"
27 شهریور 1392 خورشدی
18 سپتامبر 2013
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید