رفتن به محتوای اصلی

هفتصد و اندی میلیارد دلار زبان بسته چه شد؟
10.12.2013 - 10:35
این روزها مثل این که برخلاف نصیحت “رهبر معظم” دارند این داستان حیف و میل هشتصد و اندی میلیارد دلار ناچیز را بی‌خودی “کش” می‌دهند تا بالاخره باز این هم برای رهبر یک دردسر تازه شود. از کی تا حالا قرارشده کسی در این رژیم حساب به ملت پس بدهد که حالا چند تازه به دوران رسیده یقه احمدی نژاد، رئیس جمهور سوگلی رهبر را چسبیده‌اند و از او حساب می‌خواهند؟ مگر ستاد اجرائی فرمان “امام”  زیر نظر “رهبر” به کسی حساب پس می‌دهد؟ مگر بنیاد مستضعفان که مانند دیگر ارگان‌های انقلابی هزارها میلیارد تومان اموال مردم را بلعیده است، جز به “آقا” به کسی حساب پس می‌دهد؟ اصلا کی گفته در مملکتی که هنوز پس از سی و پنج سال در حال “انقلاب” است باید حساب پس داد؟  طرح این مباحث دست کم فرصتی ایجاد کرده است تا گوشه‌ای از منازعات درونی رژیم و فساد و تباهی گسترده آن هویدا شود. در این روزها، همزمان با ریزش ممتد اعتبار و تسلط “رهبر معظم”، ناظر شدت و خشونت نزاع بر سر قدرت و غارت سرمایه‌های کشور هستیم.  ما بارها در این ستون یادآور شده‌ایم که سرانجام عامل اصلی ریزش و نابودی نظام کنونی، فساد حکومتی و فروپاشی اقتصاد کشورخواهد بود. با آنکه عوارض و نتایج فساد و ندانم‌کاری‌های حکومت که بر جامعه تحمیل می‌شود تدریجی است، زمانی که روی هم انباشته شوند تأثیراتی عمیق دارند. اشتباهات اقتصادی حکومت موضوعی نیست که آثار آن از روزی به روز دیگر قابل مشاهده باشد. همان‌گونه که امروز در مورد دولت پیشین و احمدی نژاد مشاهده می‌کنیم مدت‌ها طول کشیده است تا بر اثر اشتباهات بی‌شمار او در امور اقتصادی کار به بحران امروز کشیده شود. مشکلاتی را که امروز اقتصاد ایران با  آن روبرو است نباید یکپارچه به حساب تحریم‌های خارجی واریز کرد. به احتمال بسیار زیاد حتی اگر تحریمی‌هم وجود نداشت بیش از هفتاد درصد مسائل و مصائب کنونی در زندگانی روزمره مردم همچنان به جای خود باقی می‌بود.
مشکل نفس نظام جمهوری اسلامی‌است
 مشکل، نفس وجود نظام جمهوری اسلامی‌است که از نخستین روزهای روی کار آمدنش نه تنها از فهم ساختار  و  پیچیدگی‌های اقتصاد مدرن بی خبر  و ناآگاه بود بلکه تعمداً با دانش‌ستیزی و یاغی‌گری منکر علم اقتصاد شد. اگر امروز جانشینان احمدی نژاد ناچار به اذعان فشار روز‌افزون تورم بیش از چهل درصدی و سیر صعودی بیکاری شده‌اند، در بدو امر رهبر و دیگر مسئولان رژیم با اقتدا به کلمات قصار آیت‌الله خمینی در مورد نفی علم اقتصاد دلخوش بودند. آنگاه که اقتصاددانان دلسوز و برجسته کشور در مورد مسائل و مشکلات اقتصادی کشور اظهار نگرانی می‌کردند، یا مورد بی اعتنایی و تمسخر قرار می‌گرفتند و یا خود را پشت میله‌های زندان می‌یافتند. از آنجا که نتیجه اشتباهات اقتصادی حکومت بر روی هم انباشته می‌شود، آنهائی که قضاوتشان بر مبنای ظاهر مسائل است، از درک اثرات آن عاجزند.  در مورد حکومت اسلامی‌مسأله از این هم پیچیده‌تر است زیرا رهبر نظام هم مانند احمدی نژاد معتقد است اقتصاد غربی نمی‌تواند پاسخگوی مسائل ایران باشد.  مسأله اساسی آن نیست که این حضرات باید در باره اقتصاد صاحب نظر باشند. در دنیای امروز بسیاری از رهبران سیاسی در مورد مسائل مالی و اقتصادی الزاماً دارای تخصصی ویژه نیستند اما آنقدر عقل و درایت دارند که در پیرامون خود از وجود شایسته‌ترین کارشناسان بهره‌مند شوند. متاسفانه پاره‌ای از آنهایی که امروزسعی می‌کنند با حمله به احمدی نژاد برای خود سپر بلائی بسازند همان کسانی هستند که برای تداوم ریاست جمهوری او آرای مردم را دزدیدند و زمانی که با اعتراض میلیونی مردم مواجه شدند نداها وسهراب‌ها و ده‌ها دیگر جوان ایرانی را بی رحمانه به شهادت رساندند. امروز هم هیچ چیز عوض نشده است. بازی همان است که بود. بازیگران برحسب ضرورت زمان جابجا شده اند.
بازهم بوی کباب؟
دوران خاتمی‌رابه خاطر آورید و آن امیدهای بربادرفته و خیالات واهی. هر کسی در ظن خود آن خاتمی‌را که آرزو می‌کرد ساخته بود. حرف‌های دلنشین و وعده‌های سید خندان بخش بزرگی از جوانان را فریب داد. چندی نگذشت که “جامعه مدنی” کذائی اشهدش را گفت و به “مدینه النبی” تبدیل شد. دولتی که دوران عمرش با قتل‌های زنجیره‌ای و یورش به دانشگاه آغازشده بود، آنقدر از مردم و خواسته‌های آنها فاصله گرفت تا سرانجام کارش به کتک خوردن وزیر کشورش در مجلس کشید و شخص رئیس جمهورط مانند سپهدار رشتی به “بی اختیاری” و “تدارکچی” بودن خود اعتراف کرد. آیا هم اکنون، یک بار دیگر، آن کمدی تراژیک در شرف تکرار نیست؟ کدام یک از وعده‌های رئیس جمهوری «منتخب» شانس برآورده شدن دارد؟ برعکس، به خاطر دهن کجی به رئیس جمهور «منتخب» دستور داده‌اند سرعت سربه نیست کردن شهروندان بی پناه با به دار آویختن در ملاءِ عام دو برابر شود تا همگان بدانند که رئیس جمهوری منتخب‌شان هیچکاره است و آرای مردم پشیزی ارزش ندارد. همان گونه که ایشان حتی در انتخاب اعضای کابینه‌اش از آزادی عمل برخوردار نبود، اکنون هم اجازه ندارد بدون صلاحدید “آقا” دست ازپا خطاکند و هر آنگاه که اندکی جز در مسیر اوامر وی حرکت کند و یا در تملق‌گویی کوتاهی نماید، برادران لاریجانی که به امر «آقا» یکی بر مسند ریاست قوه قانونگذاری نشسته است و دیگری بر قوه قضائیه صدارت می‌کند حسابش را خواهند رسید. همان گونه که در سازمان‌های مافیائی افراد چاره ای جز اجرای اوامر ندارند، در نظام جمهوری اسلامی‌نیزعناوین و مقامات رسمی‌بازیچه‌ای بیش نیستند.
از عحایب روزگار است که با چنین سرعتی تجربه دوران ناکام ریاست جمهوری خاتمی‌به فراموشی سپرده شده است و پاره‌ای اشخاص ساده لوح از امامزاده روحانی انتظارمعجزه دارند. خاتمی‌را برای فرار از عقوبت جنایت میکونوس آوردند و زمانی که کشورهای اروپائی فریب لبخندهای او را خوردند و روابط‌شان را با جمهوری اسلامی‌عادی ساختند دیگر نیازی به وجود او نبود. امروز هم روحانی را آورده اند تا از شر تحریم‌ها رها شوند. ماهیت نظام جمهوری اسلامی‌دستخوش هیچ گونه تغییری نشده است. فساد و تباهی، ظلم و تجاوز به حقوق، شهروندان، قلدری و چپاول اموال مردم کماکان ادامه دارد. عنوان رئیس جمهور در کشوری که همه قدرت‌ها در دست یک فرد انتخاب نشده متمرکز است، بیشتر به یک شوخی تلخ شباهت دارد. زمانی که در مجلس دست نشانده خمینی برایش قانون اساسی می‌نوشتند آنقدر اختیارات رئیس جمهور را محدود کرده بودند که آیت‌الله منتظری ساده اندیشانه پرسیده بود با چنین شرایط و محدودیت‌هائی کدام الدنگی حاضر است رئیس جمهورشود؟ از این رو نباید از احمدی نژاد سراغ هفتصد و اندی میلیارد دلار زبان بسته را گرفت. او نیز در این نظام “تدارکچی” دیگری بوده است.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

لاله موذن
برگرفته از:
ایمیل ارسالی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.