رفتن به محتوای اصلی

از اعتراض هیچ مردمی نباید حمایت کرد!(انزواگرایی 1)
18.02.2014 - 01:16

 

 

مثل اینکه من در تحلیلهای خود  پیرامون «حرکات اعتراضی» اشتباه بزرگی کرده ام  که نوشته ام: «خیزش برای کسب مطالبات انسانی هیچ مردمی نباید تنها بماند.»

 درست این تز آن است که بگوییم «از اعتراض هیچ مردمی نباید حمایت کرد»! دلایل :

- به بختیاریها «توهین شده در یک فیلم»؟
نباید از اعتراض آنها حمایت کرد- که چرا توهین شده. چون این برنامه را «حکومت ترتیب داده-لرو بختیاریها فارسی زبان هستند، و آنها را علیه عرب زبانها به خیابان آورده اند!»
- همانطور که آذربایجانیها به صورت ملیونی «به خاطر کاریکاتور» به خیابان آمدند - که میگفتند توهین شده- حمایت نشدند. سیاست درستی بود! «حمایت از ترک؟! مگر ممکنه؟!» . حمایت بشوند و بروند به باکو بچسبند؟
-  از حرکات کردها هم لازم نیست حمایت کنیم که میخواهند به کردستان عراق و ترکیه و... بپیوندند. 
- مثل «جنبش خیابان» که به دنبال رهبران حکومتی - کروبی و موسوی- بودند. اینجا هم سیاست عدم حمایت خوب و درست بود. کهریزک و کشتار و زندان، هم که عمدتاً  یقه ی فارسی زبانان و مرکز نشینان را گرفت «سودی» برای غیر فارسی زبانان نداشت. جوانان هم خودشان مقصر بودند که به دنبال حکومتی ها افتادند.
و تجربه های دیگراز این دست که زیاد اند...

نتیجه: «از اعتراض هیچ مردمی نباید حمایت کرد»!
-هر مردمی، توسط سازمانهای سیاسی و حتی سیاسی-نظامی که رهبری مردمان خود را دارند - معمولاً هم دور از محیط خود هستند-به «آزادی» تمام و کمال خواهند رسید!
و به «تنهایی در نبرد علیه حکومت و...» پیروز خواهند شد.
کی؟ جواب این سئوال را من نمیدانم . اما همین سازمانها میدانند. و کسانی که کمک میکنند به نتیجه «عدم حمایت» برسیم. 

بدین وسیله تز قبلی - که مدتها پیش- عنوان شده اصلاح میگردد! «لازم نیست از هیچ صدایی حمایت کنیم» ! این صدا ها یا حکومتی هستند و یا تجزیه طلب. و یا از روی «نا آگاهی».
هر صدایی میخواهد پیروز بشود «خودش به تنهایی برود بشود». خودش  برود دنبال زندانیش - اعدامیش- حقوق اش و... هیچ ربط و ارتباطی به دیگری ندارد!
حرکات باید «تر و تمیز» باشند- دلخواه باشند- خودی باشند-تا بتوان صدایشان را تصدیق کرد.
تنها با چنین «سیاست نوینی» ست که حکومت شکست میخورد. و حق به حق دار میرسد!

چه کنیم؟ آب این بخش از رودخانه ی سیاسی ایران آن قدر عمیق است که وقتی شیرجه میزنیم سرمان به سنگ میخورد!

------
بخش دوم نوشته:
سیاست انزوا، سیاست شکست(انزواگرایی 2)
 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!