رفتن به محتوای اصلی

بحران و کش و قوس های جمهوری اسلامی، اینبار تکیه بر ناسیونالیسم

بحران و کش و قوس های جمهوری اسلامی، اینبار تکیه بر ناسیونالیسم

جمهوری اسلامی حکومتی مملو از تناقضات است. تناقضات جمهوری اسلامی آنگاه شروع شد، که رهبرکاریسماتیک جمهوری اسلامی، روح ا... خمینی، قبل از به قدرت رسیدن قول آزادی همه را می داد، اما بعدا زیر همهء این قولها زد. خمینی و پیروانش یا دید روشنی از آزادی نداشتند و یا دروغ می گفتند. در این مسئله هر دوی اینها را می توان دید. جمهوری اسلامی هم حکومتی بسیار درغگو بوده است و هم بسیار بیگانه به آزادی. تناقض عمده از آنجا بیشتر آشکار می شود که شعار اصلی جمهوری اسلامی عبارت بود از: استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی. اما در عین حال خمینی بیان می کرد که جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر ونه یک کلمه بیشتر. خمینی رهبر جمهوری اسلامی خود در بیاناتش تناقضات زیادی داشت، بعنوان مثال در سال 1357 در بهشت زهرا جملهء معروفش، من دولت تعیین می کنم، من توی دهن این دولت می زنم را مطرح می کرد، اما بعد شعار می داد که هر کس بگوید من شیطان است. این جملهء بعدی را هوادارانش بر درو دیوارهای شهرها می نوشتند و کار به تناقض گویی رهبرشان نداشتند. به هر صورت اینها نشانه های بارز تناقضات هستند که از صدر تا ذیل جمهوری اسلامی می توان آنها را دیدو برجسته کرد. جمهوری اسلامی فرهنگی را رواج داده است که می توان از همهء جناحهایش نمونه آورد. بخشی از بدنهء رژیم و کارگزاران رژیم که تحت نام سبز برآمد کرده اند. از یک سو شعار شفافیت را سر می دهند و از سوی دیگر نمی خواهند به مسائلی که در زمان مسئولیتهایشان روی داده، شفافانه سخن بگویند. آنها شعار آزادی سر می دهند و از آن طرف خبرهای سانسورها و منزوی کردنهایشان شنیده می شود. البته اینها را می توان در تاثیرات جمهوری اسلامی و اوج بحران آموزشی، اخلاقی جمهوری اسلامی دید. جمهوری اسلامی در بعد دیگر زمانی از بلندگوههای نماز جمعه به رهبری هاشمی رفسنجانی شعار عدالت اجتماعی وحمایت مستضعفین سرمی داد و همگان می دانیم که فقرا در زمانهای جنگ چگونه زندگی می کردند. صفهای طویل مواد سوختی و غذایی و کمبود دارو و ... را که کمر فقرا را بیشتر خم کرده بود را می توان به یاد آورد. اگر این سیر را برای کوتاه کردن این مقاله ادامه دهیم و به زمان حال برسیم، می دانیم که جمهوری اسلامی در زمان احمدی نژاد چگونه برای اینکه آزادی را بکوبد، مزورانه فقر را در مقابل آزادی خواهی قرار می داد. احمدی نژاد با آن کت خاکی معروفش و نان و پنیر خوردنش در برابر رسانه ها می خواست خود را طرفدار فقرا یا همان مستضعفین نشان دهد. اما می دانیم که فقرا چه به روزشان آمده است. گرانی مواد غذایی و اجاره های بالای مسکن را فقط فقرا می توانند حس کنند، نه میلیاردرهای سپاه پاسداران. وجود میلیونها معتادان بیمار در جامعهء ایران را نمی توان لاپوشانی کرد. احمدی نژادی و کل جمهوری اسلامی که پروردهء مکتب خمینی هستند، با تناقضاتشان و تناقض گوییهایشان هزینه های گزافی را به مردم ایران تحمیل کرده اند. اینیار جمهوری اسلامی به ناسیونالیسم ایرانی تکیه کرده است. آنها در صدد هستند تا با عمده کردن ناسیونالیسم، رگ غیرت ها را بالا بیآورند. داستان اینبارشان با دعوت از به اصطلاح نخبگان خارج کشور برای همایش بزرگ بود. آنها می دانند که در میان ایرانیان متاسفانه همیشه تعداد زیادی یافت می شوند که به هر دلیل مهاجرت کرده و به ایران خوب یا بد رفت و آمد می کنند. جمهوری اسلامی می خواهد از این زاویه هم مقاصد خود را دنبال کند و کسب سود خود را داشته باشد و متاسفانه بسیاری از ایرانیان یا عمدا و یا سهوا این امر را تسهیل می کنند. به هر صورت این بار جمهوری اسلامی برای مقابله با بحران ها و فشارهای وارده از داخل و خارج چنگ بر ناسیونالیسم انداخته است و می خواهد از این سلاح هم برای خود استفاده کند. جمهوری اسلامی شعار ایرانیت و غیرت تاریخی را عمده می کند تا به اهداف خود برسد. جمهوری اسلامی که حاکمیت اسلامیون و طیف روحانیون می باشد، نمی تواند ریشهء خود را که اسلام و دین و مذهب و آیین و ایدئولوژی اسلامی است را بزند. زمانی که احمدی نژاد در پی فراخواندن امام زمان است، نمی تواند دست از پوپولیسم اسلامی بکشد. آشکار است که جمهوری اسلامی این بار در برابر فشارها و تهدیدهای نظامی می خواهد از ناسیونالیستها استفاده کند. دیر زمانی نیست که حتی از بخشی از چپ سنتی می خواست استفاده بکند و کرد. حال می خواهد از این زاویه وارد شود. جمهوری اسلامی خوب است بداند که خواست اصلی مردم می تواند جدایی کامل دین از حکومت باشد وآزادی و رفاه و امنیت مردم از هر نظر اجتماعی و اقتصادی. جمهوری اسلامی خوب می داند که تا بحال نتوانسته است که ذره ای از اینها را برآورد کند. اگر هزاران نخبه را هم جمع کند و از این همایشها ترتیب دهد، بحران را نمی تواند دور بزند و تنافض در ریشه های این رژیم است. ناسیونالیسم ایرانی هم بداد این رژیم نمی رسد، همچنان که شعارهای تو خالی حمایت از مستضعفین و اصلاحات و سازندگی و عدالت اجتماعیش نتوانسته اند به بحرانهایش پایان دهند.

17 مرداد 1389 برابر با 8 اوت 2010

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید