سفر آقای خامنه ای به قم و سخنان ایشان این روزها سوژه ی اکثر بحث و نوشته ها شده است. سخنانی که ایشان در ارتباط با مخالفین سیاسی گفتند، سخنانی که در مورد خودشان گفتند و سخنانی که در مورد اقلیت های دینی و "پایه‌های ایمان" مردم بیان کردند هرکدام در نوع خود حائز اهمیت است

اما در میان تمام این سخنان، اشاره ایشان به دین و همچنین اشاره به کلیساهای خانگی و بهائیان، برای بنده بسیار جالب توجه است. ایشان در حالی دشمن را متهم می کنند که به دین و ایمان مردم حمله کرده، که در طی یک سال و نیم گذشته، و در پی سلسله اتفاقاتی که رخ داده عده ی کثیری از جوانان ایرانی آنچنان دین زده شده اند که صحبت از هر دینی، و یا اصولا صحبت از خدا هم آنان را برافروخته می کند.

به عقیده بنده این دین گریزی توسط دشمنان داخلی و خارجی ایجاد نشده، و اگر بخواهیم این رویگردانی از دین را به دشمن نسبت بدهیم، باید یک تعریف جدید از دشمن نیز ارائه بشود. آیا کسانی که جوانان ایران را در همین کوچه و خیابانهای ایران زمین به خاک و خون کشیدند و بعد با کمال وقاحت نمایش خیابانی در جهت تبرئه خویش بازی کردند، دشمن هستند، یا دول خارجی ای که هزاران کیلومتر با ما فاصله دارند؟

اگر اینهایی که ندا و سهراب و دها نفر دیگر را به کام مرگ فرستادند را دشمن بگیریم، بله بنده نیز با شما موافقم که همین دشمنان جوانان را دین زده و دین گریز کردند. اینها آبروی اسلام و حکومت دینی را نیز برده اند. اگر منظورتان این دشمنان است، با شما موافقم.

اما اشاره ی شما به کلیسای خانگی و البته بهائیان ایران، القا کننده این موضوع بود که شما نومسیحیان و بهائیان را دشمن می پندارید. اشاره شما به ترویج بی بندوباری نیز نه تنها توپ را به زمین حریف نمی اندازد بلکه یک امتیاز منفی برای شما محسوب می شود.

باید دیدید چگونه است که پس از ۳۲ سال حکومت دینی و ایدئولوژیک در ایران، و در زمانی که این حکومت مدعای سروری جهان اسلام را دارد، صحبت از بی بندوباری می شود؟ جوانانی که یا نسل انقلاب هستند یا کودکان جنگ و البته نسل های بعدی که در زمانی به دنیا آمده اند که کشور در یک ثبات نسبی بوده، پس چطور است که تربیت دینی شما در مدارس و مساجد و ادارت و ... نتوانسته است آنان را "واکسینه" کند؟ و شما هنوز از نقشه ها دشمن برای بی بندوباری جوانان بیم ناک هستید؟

دوست دارم از شما بپرسم که کدام دشمن؟ کلیساهای خانگی و بهائیان دشمنان شما هستند؟ چه چیزی در این ها وجود دارد که شما آنان را دشمن می پندارید؟ صد البته صحبت های شما شاه کلید رفتارهای بعدی قوای سه گانه خواهد بود و باید نشست و نظاره کرد که در طی روزهای آینده چه برخوردهایی با شهروندانی که در دسته ی "دشمن" از نظر شما البته، قرار می گیرند خواهد شد.

البته این انتظار زیاد هم بطول نینجامید و محسن غرویان، عضو هیات علمی موسسه امام خمینی، در مصاحبه ای با فارس نیوز چنین اظهار نظر کردند:

"...یكی از هشدارهای مقام معظم رهبری، رشد بهایئت بود كه مقام معظم رهبری با این هشدار در صدد بودند كه حوزه‌های علمیه نسبت به فرقه‌های انحرافی حساس باشند، خصوصاً بهائیت و وهابیت كه هر دو فرقه استعماری هستند كه توسط روسیه و انگلیس در ایران شكل گرفته است..."[1]

از قدیم گفته اند شخصی که خویشتن را به خواب زده است، نمی توان بیدار کرد. حالا حکایت توهم این آقایان است؛ توهم توطئه و توهم دشمن پنداری. توهمی که بهائیان را ساخته ی دست استعمار معرفی می کنند، حال آنکه بعد از ۱۶۷ سال که از پیدائیش دین بهائی می گذرد، هنوز آقایان به یک اجماع مشخص در مورد این دین نرسیده اند و به تناسب و فراخور زمان و مکان، ارباب این فرقه ی استعماری! را تغییر می دهند و کماکان بهائیان حیران مانده اند بین دول روس و انگلیس و آمریکا و البته اسرائیل!

آقای خامنه ای در سخنرانی تاریخی! خود در قم چنین فرموده اند:

"... آنها تلاش كردند در داخل كشور نیز پایه های ایمان مردم بخصوص نسل جوان را از طرق مختلف متزلزل كنند، از اشاعه بی بندوباری، ترویج عرفان های كاذب جنس بدلی عرفان های حقیقی، ترویج بهائیت، ترویج كلیساهای خانگی ،این ها كارهایی است كه امروز با مطالعه، تدبیر و پیش بینی دشمنان اسلام انجام می شود،‌ هدف این است كه دین را در جامعه ضعیف كنند..."

البته اینکه ما از دو دین نام ببریم و بعد مدعی بشویم که این ادیان می خواهند دین را تضعیف کنند و پایه های ایمان مردم و مخصوصا جوانان را مورد حمله قرار بدهند، کمی عجیب است. اصولا باید پرسید که مگر در این ۳۲ سالی که جمهوری اسلامی بوده پایه های دینی مردم تقویب هم شده است که حالا عده ای بخواهند تضعیفش کنند؟

کیست که نداند جماعتی که در این "اجتماعات عظیم" شرکت می کنند همان "ساندیس خورهای" های معروف هستند که دین و دنیای خود را به یک ساندیس و کیک و صد البته مقداری پول و احتمالا یک دست کت و شلوار و یک گونی برنج فروخته اند. اینها دشمن هستند، اینها هستند که پایه های دین را ضعیف می کنند، نه بهائیان، نه کلیساهای خانگی.

اما اتفاقا خیلی هم خوب است که شما در سخنرانی خود نامی از بهائیان آوردید، راستش دلمان تنگ شده بود و این گلایه را از شما داشتیم که چرا نام بهائیان را نمی آورید. البته فتاوی شما در مورد بهائیان موجود است اما، صحبت علنی در روز غدیرقم!! یک لذت دیگر دارد. حالا دیگر بهائیان می توانند شاد و خوشحال باشند زیرا از انگ همکاری با جمهوری اسلامی، که ممکن است در آینده به آنها زده شود، مانند آنچه اکنون در مورد آنها در زمان شاه گفته می شود، مبرا گشتند.

باتوجه به این سخنان این احتمال وجود دارد که بهائی ستیزی و مسیحی ستیزی در ایران ابعاد جدیدی به خود بگیرد. زیرا که اکنون از یک تریبون رسمی و توسط شخص اول مملکت اینطور بر آنان تاخته می شود و آنان مسبب تمام بدبختی ها معرفی می شوند، بدبختی هایی که علت اصلی آن بر هیچ کسی پوشیده نیست.

[1] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8908010672