رفتن به محتوای اصلی

پشت پرده سخنرانی در سازمان ملل
25.09.2010 - 19:01

 

این روزها سوژه ی داغ و بحث انگیز اکثر رسانه ها سخنان احمدی نژاد در سازمان ملل است. صدالبته با توجه به سابقه حضور ایشان در این مجلس و سخنرانی های پیشینشان، می شد حدس زد که بازهم شاهد سخنانی جنجالی خواهیم بود.

بنده در اینجا قصد ندارم که وارد بسیاری از جزئیات سخنرانی بشوم، زیرا که در این چند روزه صاحب نظران بسیاری نظرات خود را ارائه کرده اند، اما نکته هایی در سخنان احمدی نژاد نظرم را جلب کرده است:

1- محمود احمدی نژاد، در خاک آمریکا، به صراحت دولت آمریکا را در حادثه ی تروریستی ۱۱ سپتامبر مقصر می داند؛ و از فرضیه هایی می گوید که حقیقتا معلوم نیست چرا و با چه هدفی آنها را بر زبان می راند.

چرا رئیس جمهور ایران، باید هربار در مورد موضوعی سخنرانی کند که باعث تحریک احساسات عمومی می شود؟ هولوکاست و این بار ۱۱ سپتامبر. با چرائی این مسئله فعلا کاری ندارم، از این "چرایی" مهم تر آزادی بیان و دموکراسی ای است که به احمدی نژاد اجازه می دهد، افکار خود را، صحیح یا غلط، آزادانه بر زبان بیاورد.

آیا آقای اوباما هم می توانند در مجلس شورای اسلامی، هرطور که دوست دارند صحبت کنند و برنامه ها دولت ایران را زیر سوال ببرند؟ قطعا جواب منفی است. آیا امروز در جمهوری اسلامی، یک ایرانی می تواند از دولت، رئیس جمهور و رهبر، سوال کند: این پول نفتی که وعده اش را داده بودید چه شد؟

این یک سوال قدیمی و مربوط به ۳۱ سال پیش نیست. این وعده را احمدی نژاد در اولین دوره ی انتخاب خود دوباره زنده کرد. بهرحال این یکی از وعده های اصلی بنیانگذار انقلاب به مردم ایران بوده است. همچنین یکی از وعده های اصلی انتخاباتی آقای احمدی نژاد. حال آقای احمدی نژاد نه تنها نفت را بر سر سفره ها نیاورده، بلکه باک ماشین های مردم را نیز از بنزین خالی کرده و بجای آن کارت سوختی را به مردم تحویل داده اند که مشخص نیست تا چه زمانی بتوانند بنزینش را تهیه کنند.

آیا این انصاف است، که با وعده های پوشالی و دروغ، زمام حکومت را در دست بگیریم و بعد اگر کسی از آن وعده ها سراغ گرفت، او را به اشد مجازات محکوم کنیم؟

آقای رئیس جمهور، حداقل بنابر فرضیه های شما، اگر دولت آمریکا هم این عمل را به عمد انجام داده باشد، بازهم شما و دیگران آزادید که در این مورد شک کنید و شکیاتتان را آزادانه بر زبان بیاورید. آیا در ایران چنین آزادی ای داریم؟

آمریکا مهد آزادی نیست، در آنجا هم سانسور وجود دارد، در آنجا هم خط قرمزهایی وجود دارد، اما کسی می تواند آمریکا را در این مورد بازخواست کند که حداقل خودش به آزادی و دموکراسی احترام بگذارد.

2- در میان سخنرانی ایشان، بخشهایی نیز مطابق معمول به مظلومان فلسطینی و لبنانی اختصاص داشت. آقای احمدی نژاد نشان داده اند که نقش دایه مهربان تر از مادر را بسیار خوب بازی می کنند. این در حالی است که سخنان ایشان در چند هفته ی قبل در مورد مذاکرات صلح فلسطین با اسرائیل با واکنش تند مقامات فلسطینی روبرو شده بود.

واقعا برای من بعنوان یک ایرانی، تعجب آور است که چرا چنین تریبون مهمی را که می توان از آن به نفع ایران و مردم ایران استفاده کرد، باید صرف صحبت از فلسطین و لبنان نمود؟ لبنان که خودش در سازمان ملل عضو است و نماینده دارد، مگر آنها نمی توانند از حقوق خودشان دفاع کنند؟

اگر نیت دفاع از مظلوم است، بازهم مردم ایران مظلوم تر همه هستند. مردمی که حتی فریادهای اعتراضشان نیز به جایی نمی رسد. آقای احمدی نژاد در حالی زبان مردم غزه و لبنان و فلسطین، شده اند که آنها خودشان دارای دولت مستقل، نماینده، سخنگو و ... می باشند و توسط دولتی بغییر از دولت خودشان بر آنها ظلم می شود، اما مردم ایران که در کشور خودشان و توسط دولت خودشان بر آنها ظلم می شود و جالب تر اینکه نمایندگانشان نیز زبان آنان نیستند، باید چکار کنند؟ آیا ملتی مظلوم تر از ملت ایران دیده اید؟

نکته ی دیگری که به ذهن بنده می رسد این است که چرا ایشان با خبرنگاران ایرانی مصاحبه نمی کنند؟ برای مثال فیلمی در یوتیوب موجود است که آقای احمدی نژاد از خبرنگار بی بی سی فارسی فرار می کند و حاضر به مصاحبه نمی شود که این امر باعث اعتراض خبرنگار بی بی سی هم می شود.

اما در خواست مصاحبه با شبکه های خارجی، که به فرموده همین آقای احمدی نژاد بلندگوهای صهیونیست هستند، را با کمال میل لبیک می گوید، چرا؟ دلم به حال لری کینگ، این پیرمرد بیچاره می سوزد که با آن همه اسم و رسم، کیش و مات محمود می شود.

به نظر بنده تنها یک ایرانی آن هم در خارج از ایران باید با ایشان مصاحبه کنند. یک خبرنگار خارجی شاید بتواند یک سیاستمدار خارجی را سوال پیچ کرده و بقول معروف، "مچ گیری" کند، اما قطعا جلوی شخصی مثل احمدی نژاد، کم خواهد آورد. در همین رابطه چند روز قبل مطلبی را در فیس بوک خانم علینژاد خواندم که چندان بی ربط به این موضوع نیست:

"...مهمتر اینکه، خشم جدی دارم از خبرنگاران خارجی که بی اطلاع در برابر آقای دروغ نشستند تا احمدی نژاد وقیح تر از همیشه تریبون های معتبر دنیا را بب...لعد. در برابر یک دروغگو کسانی باید به پرسشگری بنشینند که زندگی شان را همان دروغ ها ویران کرده است."

اما سوال اساسی اینجاست که آیا باید به کسانی که زندگی را بر مردمان خودشان زهر کرده اند، اجازه داده شود آزادانه با استفاده رندانه از آزادی بیان در کشورهای دموکراتیک، هرچه می خواهند بگویند و با افکار عمومی دنیا بازی کنند؟ آیا به رهبرانی که اعتقادی به آزادی بیان و دموکراسی ندارند و در کشور خودشان هم آن را رعایت نمی کنند، باید اجازه داده شود که از کشورهای دیگر در مورد آزادی و یا دموکراسی بازخواست کنند؟ آیاقابل باور است که در کشوری مدافعین حقوق بشر را پست تر از حیوان بخوانند، و بعد در مجامع بین المللی و روبروی صدها دوربین تلویزیونی، کشورشان را آزادترین کشور دنیا بنامند؟ آیا آزادی بیان به معنای آزادی دروغ و تهمت است؟

اینها سوالاتی است که بعنوان یک وبلاگنویسِ معتقد به آزادی بیان، افکار مرا به خود مشغول کرده است و امیدوارم روزی برسد که مفاهیم مقدسی چون آزادی و حقوق بشر، تنها بعنوان یک ابزار تبلیغاتی و یا کوبیدن دیگران استفاده نشود.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.