رفتن به محتوای اصلی

تکامل هیچوقت بازنده نیست!

تکامل هیچوقت بازنده نیست!

میتوان حقیقتی را دوست نداشت ولی نمیتوان آن را انکار کرد .

روسو

*******************

فرصتها میآیند و میروند . مردم به کار خودشان مشغولند و رژیم اسلام هم طبیعی است که در جهت حفظ خودش کار خودش را میکند که چیزی نیست جز سرکوب اسلامی ! علیرغم لشگری که اسلام به خیابان و صحنه آورد اما باز هم مردم برنده صحنه شدند این را دیروز همه با هر اندازه آی کیو متوجه شدند .

مردم ایران یک بار دیگر در 16 آذر زمین را زیر پای اسلام و جنایتکاران داغ کردند .

موضع گیریها ادامه دارد . هر فرد یا جریانی بهرحال مواضش تا حدودی و حتی بیشتر ، با خواسته های دلش منطبق است . مردم ایران و هیچ جریان آزادیخواه و مستقلی تا جایی که به خواسته قلبی اش برمیگردد به چیزی کمتر از سرنگونی تمامییت این رژیم اسلامی و دست یابی به آزادی راضی نیست . اما خواسته دل من و ما با واقعییات کمی تفاوت دارد . اینکه بعد از هر فرصتی جریانات سیاسی و افرادی، خواسته های قلبی خودشان را به اسم تحلیل و بررسی به خوردمان میدهند کمی خسته کننده ، تکراری ، و بعد آزار دهنده خواهد شد !

مواقعی هم راه حلهای خوب و منطقی ارائه میشود اما همه آنها یک نقطه ضعف دارند که طبیب مربوطه بعد از پیچیدن نسخه از چگونگی استفاده آن چیزی نمیگوید . که معمولا نمیداند و اگر هم بداند به عمد نمیگوید . به قول معروف همان داستان همیشگی و معروف : راه حل انداختن زنگوله به گردن گربه است اما کی و چگونه ؟

اوضاع طوری شده که حالا بعد از مدتها هر از گاهی نسخه یا حرفی جدی و منطقی هم در جایی میخوانیم اکثرا با خودشان زمزمه میکنند : ببین باز هم داستان اتحاد اپوزسیون و از این حرفا.....و نیمه کاره ول میکنند و میروند . همین الان در آرشیو سایتها و سطل آشغالها انبوهی از این نسخه ها وجود دارد که تنها کارائی آنها اثبات وجود سندی دال بر موضع گیری پیچنده نسخه است !

اولین رویارویی همگانی مردم با رژیم اسلام در خرداد 1388 و در جریان انتخابات بود . یعنی نقطه آغاز فرضی را از آنجا که بگذاریم آنوقت صحنه را مثل بازی شطرنجی باید دید که یک طرف مردم و طرف دیگر غرب و رژیم اسلام . این را صحنه میگوید .در شروع داستان که یادتان هست و هنوز هم غرب و نظم نوین در جهت حفظ رژیم پشتیبان تمام عیار حکومت اسلامی در ایران بوده است . رژیم در شروع حرکتش را با سرکوب مطلق شروع کرد و این یکی از راههایش نبود تنها راهش بود که از ساختار و تفکرش درمیآید .

آلبرایت وزیر خارجه امریکا در اولین واکنش به قیام مردم ایران با نگرانی و عصبانییت گفت : رژیم ایران قطعا توان کنترل و سرکوب دارد و تشخیص آلبرایت درست بود رژیم توان سرکوب مطلق را داشت و مردم هم قدرت تشخیص خودشان را هر روز صیقل میزدند . حریف مقابل مردم که اسلام و نظم نوین است از تاکتیک سرکوب کوتاه نمیآید . مردم در هر فرصتی حرکتشان با فرصتهای قبلی پخته تر و با تجربه تر میشود . یعنی در هر دو طرف داستان تاکتیکها مستمر در حال عوض شدن است . اما استراتژی تغییر ناپذیر است . تغییر !

فرزانه ایی گفته بود لحظه انقلاب درست زمانی است که مردم نخواهند و رژیم نتواند .

مردم ایران خیلی وقت است این رژیم و نظم موجود را نمیخواهند اما رژیم هنوز توان سرکوب و پشتیببانی غرب را دارد و طبیعی است در چنین حالتی مردم در مسیرهای کم هزینه ابتدا گام بگذارند . در مثل که مناقشه نیست به عنوان مثال در سال 1356 اگر غرب با برگ حقوق بشر جلو نمیآمد رژیم سابق هم توان سرکوب را مثل قیام 1342 هنوز داشت .

در قیام 1905 جنبش مردم شوروی سابق به شدت توسط تزار سرکوب شد و 15 سال بعد وقتی کرنسکی اعلام جمهوری کرد و تزار به حاشیه رانده شد فرصتی پیش آمد و مردم کار خودشان را کردند . حال اگر فرضا تزار به کرنسکی اجازه هیچ کاری نمیداد یعنی توان ماندن داشت و در کمافی السابق بر پاشنه 1905 میچرخید آیا چنین شکافی پیش میآمد تا مردم کار خودشان را انجام دهند ؟ جواب منفی است .

در خرداد 1388 کاملا مشخص شد که رژیم با پشتیبانی غرب توان سرکوب مردم را دارد و به سادگی کوتاه نمیآید . شم ضد انسانی رژیم اسلام آنقدر قوی هست که اشتباه تزار را تکرار نکند و میدان را به سادگی به دست یک کرنسکی مسلمان و ایرانی ندهد حال اسمش موسوی یا منتظری و یا هر کس دیگر باشد ! بنابراین ورود مردم به صحنه در هر فرصتی دارای نوآوریها و ذکاوت محسوسی است از شعارش تا عملکردش.....

اصل پایه ایی بر تغییر است . دعوای اصلی بر سر چگونگی و اندازه تغییر است . رژیم نمیتواند تا به ابد مثل خر چموش چهار سمش را در زمین فرو کند و تکان نخورد . اندازه و نحوه تغییری که غرب خواهان آن است یک چیز است و آنچه را که مردم دنبالش هستند چیز دیگری ! و این همان تناقض بزرگی است که طرفین بازی را به فکر بیشتر وامیدارد .

کمتر از 6 ماه پیش وقتی در جریان انتخابات اولین جرقه ها زده شد و آتش خشم مردم شعله کشید هر کسی از دید خودش اسمی بر آن گذاشت ، انقلاب و قیام و جنبش و سبز و.......غیره . امروز اما صحنه خیلی واضحتر شده است ، رژیم برای همه دستش رو شده ، خواسته های غرب برای مردم ایران روشنتر شده و خواسته های مردم برای غرب و رژیم ایران آشکارتر شده است . در این صحنه و هر صحنه دیگری از این بازی شطرنج بین مردم از یک طرف و بقیه نامردمان از طرف دیگر ، ابتکار از آن مردم است و غیر قابل پیش بینی . چون خلاقییت دارد و میداند از کوچکترین روزنه هم چطور راندمان درآورد ؟

حتی موسوی هم در بیانیه شانزدهم خود به زبان آورد که : ما باید در عین آرمان گرایی ارتباط خود را با واقعییتها از دست ندهیم !....مسئله مردم قطعا انتخابات نیست که آن باشد یا آن نباشد.....13 آبان و 16 آذر هم گذشت ...با روزهای دیگر چه میکنیم ؟

حال اینکه آرمان گرائی با واقعییت چه رابطه ایی میتواند داشته باشد ....به خصوص آرمانهای هوایی و الهی و تاپاله ایی.....بماند !

حتی رفسنجانی هم بالاخره بالا آورد که : اگر مردم نخواهند باید برویم .....

با این همه انقلاب یک فرض است آن هم در نقطه ایی مجهول ! شعار تغییر، هر چند تدریجی ، چه به نقطه انقلاب راه ببرد و چه نروند ، را باید تقویت کرد شعار مردم را باید تقویت کرد و نه شعارهای خودمان را ! مردم با توجه به درندگی رژیم اسلام به تجربه یاد گرفته اند که چطور حرف بزنند چقدر بزنند و کجا ؟ اگر شعار دادند یا حسین میر حسین....عاشق موسوی نبودند . مردم تشخیص درستری دارند به نسبت کسانی که در خارج هستند . عوض شدن تاکتیکها و شعارها در هر فرصتی دلیل بر فراموش شدن هیچ چیز نیست . شاخص و شاغول حرکتهای مردم در داخل ایران موقعییت رژیم از نظر داخلی و بین المللی است مردم حرکتشان را با اپوزسیون تنظیم نمیکند مردم خیلی وقت است اصلا با بیرون کاری ندارند . وظیفه اپوزسیون این است تا خودش را با مردم و جامعه تنظیم کند واین تنها راه جمع شدن و یکی شدن است برای جستن و پریدن از دام این نابکاران اسلامی ! و چنین مهمی شدنی نیست مگربا زدن نقطه پایانی بر تمامی روشهای گذشته و کهنه .

یک پایان تلخ بهتر است از تلخی بی پایان ! بدون نقد جدی و ریشه ایی نسبت به گذشته و اشتباهات ، هر رهی که بروید به ترکستان است ! البته به جز موارد استثنائی مثل دیدار یک فقره رئیس جمهور آینده با یک راس نخست وزیر سابق.....که این یکی علاوه بر ترکستان ، جدیدترین طنز بر روی اکران سیاسی و باعث تفریح است !

چنین موضوعی هم در مورد جریانات وهم در مورد افراد مصداق دارد . اینکه مجاهدین هیچ نقد و حرفی را راجع به خودشان لازم نمیبینند و یا وقتش را الان نمیدانند و کماکان راه حل را در آش خوردن با مشتی سیاستمدار میبینند! اینکه گنجی و امثالهم.... بدون پرداختن جدی به گذشته انتظار گاندی شدن ایران را دارند ، و به همان اندازه نبوی و حجاریان و مرتضوی از مارکسیتها بیزارند و در عین حال سر و تهشان به از ما بهتران خارجی و وطنی وصل باشد و از شعار سرنگونی جمهوری اسلامی گریزان باشند !

نه جانم ، گاندی شدن و یا هر چیزی شدن قانونمند است . اگر گاندی هم در مزرعه انگلیسیها چریده بود دیگر گاندی نبود ! کسانی که هم درمزرعه ولی فقیه چریده اند و هم با نظم نوین فالوده میخورند و یک در میان هم اصرار دارند که از گذشته چیزی نگویند و هم اصرار کنند که شعار سرنگونی جمهوری اسلامی را ندهید و خواهان حفظ جمهوری اسلامی هستند.....بهتر است اندازه خودشان و عملکردشان و اندیشه شان حرافی کنند و نظر بدهند !

اینکه هر فرد یا جریانی با گذشته ایی مجهول یا مشعشع داعیه رهبری جنبش را داشته باشد با تفاسیر جدید از خرافات دینی و تفاسیر غیر دینی ؛ بهتر است همه و همه یادشان بماند که : اگرحرمت و تقدسی وجود دارد تنها سزاوار انتقاد است هیچ پدیده و شخص و تفکر و جریانی از آماج انتقاد مصون نیست ! ( کارل مارکس )

و بازهم یادتان بماند مقوله ایی به اسم اعتماد در نظر مردم ایران کسب کردنی است ! در ضمن جهت یادآوری و یا اطلاعات گنجی بگویم که شعار " پاسداران را به سلاح سنگین مجهز کنید " مربوط به توده ایی ، اکثریتی در فاز سیاسی بود و نه دیگران ! آقای گنجی اینجا سرزمین عجایب نیست و شما هم آلیس نیستید . اینکه شما فیزیکی از رژیم فاصله گرفته اید خوب است اما یک از صد است و اینکه شما و یارانتان قلبا خواهان حفظ جمهوری اسلامی هستید با تفسیری سکولاریستی...... بد است زشت است احمقانه است و جنایاتی که زمانی خودتان هم در انجام آن شریک بوده اید....99 درصد بقیه است . ما در قرن 21 هستیم ومردم ایران قدرت تشخیص دارند . فاشیسم و اسلام که تفسیر نیاز ندارند مردم و همه ما 30 سال است و تاریخ 1400 سال است تجربه میکند اگر شماها هنوز خوشتان میآید مشکل در ذهن بیمار خودتان است به مردم ایران و انسان آزاد و آگاه هیچ ربطی ندارد . از حالا وعده اسلام سکولاریستی یا اسلام دموکراتیک .....را بر سرسفره مردم ندهید که از این خبرا نیست فقط خودتان را مضحکه میکنید !

وظیفه یک منتقد تعریف و تمجید نیست انگشت گذاشتن بر چرک و عفونت و فشار دادن بر غده های عفونی است . تعریف و تمجید کار کاسه لیسان و بی پرنسیبان است .

جریانات و افرادی که توان تنظیم کردن با مردم را داشته باشند جدای از اینکه سقف خواسته مردم چه باشد ، و جدای از اینکه به حاکمییت برسند یا نرسند ، راجع به آینده نگرانی نخواهند داشت و چون نگران نیستند پس با دیگران هم توان نشستن و کار کردن خواهند داشت . و اگر هم کمافی السابق همه ساز خارج خودشان را زدند و با مردم تنظیم نشدند که باز هم مثل همیشه دردسترس نیستند و تحمل انتقاد را هم ندارند . فرق عنصر اجتماعی با عنصر پیشتاز همین است . در هیچ شرایطی عنصر پیشتاز نمیتواند طلبکار عنصر اجتماعی شود و عنصر اجتماعی آن هم در شرایط ایران ابتداعا نگاهش به عنصر پیشتاز ، ایدئولوژیک و طبقاتی نیست ! فهم این موضوع تنها رمز تفرق و یا اتحاد عمل اپوزسیون است .

تنظیم شدن با مردم وجامعه به معنی واقع بینی است . برای شناختن ، حرکت و شجاعت لازم است .

گذشته چراغ راه آینده است ولی هیچ کلیشه ایی از گذشته به درد جامعه امروز ایران نمیخورد . نه راستش و نه چپش ! من بارها گفته ام جامعه ایران در حال گذار از یک رنسانس تاریخی است . رنسانسی که هیچ خواستگاه طبقاتی ندارد ، تجربه نشده است کاملا نو است قانونمندیهایش به تجربه شناخته میشود . رنسانسی که هیچ ربطی و کاری به گذشته ندارد . رنسانسی که محصور در اطلاعیه و مشتی الفاظ نیست و ربطی به پاشیدن رنگ تازه بروی ساختارهای کهنه هم ندارد . دادن هر تصویر ذهنی از این پدیده وقت تلف کردن است . پدیده در هر فرصت و قدمی چهره اش ساخته و واضحتر میشود . این مولود هیچ پدر و مادری جز در بستری تاریخی ، فرهنگی و سیاسی ، اجتماعی ندارد .

ولی فقیه و اعوان و انصارش هم نه از تزار بزرگترند و نه از خیلی بزرگترهای تاریخ که آمدند و رفتند و ای کاش میفهمیدند که ماندگار نیستند که نهایتا بازنده این بازی خون ، مردم نیستند . تکامل هیچوقت بازنده نیست ! حضورش همیشه و در همه جا حس میشود واین روزها به وضوح دیده میشود .

اسماعیل هوشیار

17 آذر 1388

ژنو

www.tipf.info

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید