رفتن به محتوای اصلی

در آستانه یکمین سالگرد خیزش ملی خرداد 1388
03.06.2010 - 19:12

فعالین سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، در ایران و سراسر دنیا در جنب و جوش تدارک برگزاری سالگرد 22 خرداد 1388 و سازماندهی حرکت های اعتراضی علیه حکومت اسلامی هستند. امروز 30.05.2010 نشست تدارکاتی تظاهرات 22 خرداد در کلن برگزار شد. نیروهای شرکت کننده در تدارک تظاهرات از طیف های مختلف و با آگاهی به اختلافات سیاسی، بر اساس مبانی مشترک، اتحاد عمل متمدنانه ای را سازمان دادند که نقش فعالین سیاسی کرد، بسیار مثبت و چشمگیر بوده و تداوم و گسترش این مشی، تاثیرات مهمی در تقویت همبستگی جنبش سراسری خواهد گذاشت.

نشانه های کیفیت نوین در مناسبات اپوزیسیون و جایگزینی سیاست با تفکر مکتبی، بهانه ای برای نگاهی کلی و گذرا به مهمترین مشخصه های سیاسی کشورمان است.

1- بیداری ملی ایرانیان و جنبش های اجتماعی زنان، جوانان و کارگران در همه مناطق کشور آغاز شده است. مشخصه این رستاخیز، بازگشت به خویشتن خویش از دل نقد دیالکتیکی گذشته در عرصه ملی و جنبش های اجتماعی است. سمت گیری های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی تحولات، در جهت لایروبی استبداد و در همه اشکال آن می باشد.

2- از منظر آرایش نیروها، جنبش ملی و جنبش های اجتماعی از سازماندهی مستقل اجتماعی و سیاسی بی بهره اند ولی شرایط برای ایجاد سازمانهای سراسری زنان، دانشجویان، کارگران و نیز همبستگی ملی آنها کاملا مهیاست.

جریانهای پان اسلامیست، پان ترکیسم و پان عربیسم، در مقابل جنبش های آزادیخواهانه و دمکراتیک سراسری و همبستگی ملی ایرانیان قرار دارند و همواره بلحاظ سیاسی و تاریخی نقش مخرب و بازدارنده داشته و خواهند داشت.

3- سازمانهای سیاسی به دلیل کشتار خونین دهه 60 و از بین رفتن بخش قابل توجه از اعضاء، کادرها و رهبران جنبش، و نیز مهاجرت و جدائی از بستر مبارزات سیاسی اجتماعی، و ... دچار افت سیاسی و بحران همه جانبه ای گردیدند. اپوزیسیون ایرانی به لشکری از فرماندهان بی ربط با مسائل ایران تبدیل شده اند و گرایشات فرقه گرایانه همچنان در اشکال نوین به مقاومت خود ادامه می دهند.

روند دگردیسی گروهها و سازمانهای فرقه ای - ایدئولوژیک به احزاب مدرن اجتماعی - سیاسی با گامهای لاکپشتی در حال شدن است و این مهم به اعتبار کوشش بی وقفه کادرها و فعالینی ست که مرتب از طریق نقد گذشته،خود را ابدایت(به روز) می کنند.

بازنگری سیاسی در خانواده جنبش ملی و خانواده چپ و سازمانهای قومی و حتی اسلامگرایان ادامه دارد و هیچکدام از آنها نمی توانند از واقعیات امروزی جهان،نیازهای چامعه ایران و مطالبات و مبارزه شکوهمند ملت ایران متاثر نشوند.

4- تلاش بخش پیشرو جنبش( بویژه جنبش زنان) در یک دهه گذشته دستاوردهای بزرگی داشته است که محصول آن ایجاد گفتمان های پیرامون آزادی،جمهوری، دمکراسی و لائیسیته بوده است و بازتاب گسترده ای در جامعه ایران داشته است. ولی شوربختانه نیروی جمهوری، دمکراسی و لائیسیته، بدلیل یدک کشیدن بیماریهای سنتی در خانواده های جنبش ملی و چپ و خرابکاری های جریانات ارتجاعی، هنوز نتوانسته اند بعنوان یک طیف قدرتمند سیاسی اجتماعی در برابر حکومت اسلامی قد علم کنند.

5- جنبش یکسال اخیر و شعارهای مبتنی بر خواست آزادی، جدائی دین از دولت و جمهوری، مهر تائیدی بر سمتگیری سیاسی این طیف سیاسی بوده است.

در طول یکسال گذشته بخشی نیروهای سیاسی از جنبش همگانی تاثیرات شگرفی پذیرفته اند و در پاسخگوئی به نیاز جامعه ایران سیاست هائی را پیشه کرده اند که افق های پر شکوه همبستگی ملی ایرانیان را پیشاروی نیروی جنبش آزادی و دمکراسی قرار می دهند.

سازمانها و احزاب کردستان بدلیل پیوندهای عمیق شان با مردم، از جریانات ایدئولوژیک و قومی فراتر رفته و چون سازمانها و احزاب سیاسی مدرن،گام در عرصه دخالتگری در مسائل سیاسی – اجتماعی سراسری گذاشته اند و بدرستی سرنوشت کردستان را با سرنوشت دمکراسی در ایران پیوند زده اند و این حرکت می تواند الگوئی برای آزادیخواهان و ایراندوستان قرار گیرد.

6- حکومت اسلامی در بحران لاعلاج سیاسی، اجتماعی، اقتصادی،فرهنگی و اخلاقی گرفتار شده است و هر روز شکاف در بالا بر بستر قرائت ها و منافع ویژه آیت الله ها، بیشتر می شود و در کانون مرکزی قدرت نتنها اتوریته ای برای اتحاد مدافعان نظام وجود ندارد، بلکه سیاست تصفیه های خونین در دستور کار قرار گرفته و بنظر می رسد که این روند غیر قابل کنترل شده است و در آینده باید در انتظار تلاطم های بزرگ در بالا باشیم.

حکومت اسلامی در جامعه ایران و در سطح جهانی منزوی و منفور گردیده و تنها پایگاه حمایتی اش نیروها و ارگانهای سرکوب داخلی و گروههای تروریستی حماس و حزب الله در فلسطین و لبنان هستند.

7- توازن قوا در شرایط کنونی بسود جنبش ملی نمی باشد، هرچند به علت پتانسیل عظیم جنبش های اجتماعی دانشجویان، زنان و کارگران، در شرایطی معین می تواند توازن قوا بسرعت تغییر کند.

در یک جنبش هدفمند سیاسی اجتماعی، اصلی ترین مسئله رسوب اندیشه های جمهوریخواهانه، آزادیخواهانه، دمکراتیک و لائیک در اعماق جامعه و آرایش جنبش سراسری و اراده واحد در برابر جمهوری اسلامی است.

تا زمانی که توازن قوا بنفع جنبش سراسری تغییر نیافته است، جنگ فرسایشی (مبارزه مدنی) بهترین راهکار بنظر می رسد.

با توجه به تغییرات در مواضع احزاب کردستان و فضای همبستگی حاکم بر تظاهرات ها در نقاط مختلف، تحقق شعار کردستان برای ایران و ایران برای کردستان، از شعار به واقعیت می پیوندد و بدون تردید تاثیرات مثبت خود را برای ایجاد اراده واحد سراسری و همگانی در برابر جمهوری اسلامی خواهد گذاشت.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.