رفتن به محتوای اصلی

برای به کجراهه بردن فعالین آذربایجان ماموران حکومت تحلیل میدهند
04.03.2012 - 13:16

 نمونه ای از فعالیت های ماموران  امنیتی رژیم جمهوری اسلامی در عرصه تحلیل گری برای به کجراهه بردن  فعالین آذربایجان مطلبی است که تحت عنوان « بی ثباتی در تصمیم گیری فعالان حرکت ملی در انتخابات به نفع کیست؟» نوشته امیرهوشنگ تبریزی به ایمیلها ها فرستاده شده است. در این نوشته قید شده:«مردم آذربایجان همانند گذشته هوادار نظام بوده اند و خواهند بود.مردم آذربایجان ... در عرصه انتخابات حضور به هم خواهند رساند. مردم آذربایجان و سایر نقاط ایران، حاضر به تغییر ساختار سیاسی حاکم نبوده و نیستند. آنان به جرات دریافته اند که به غیر از این ساختار، هر نوع ساختار سیاسی دیگری نهایتاً به وابستگی خواهد انجامید. چنانچه جریان اصلاح طلب در طول دوران حاکمیت خویش به تدریج کشور را به سمت اطاعت کورکورانه از غرب و آمریکا پیش برد.» 

این نوشته توجه آقای یونس شاملی را به خود جلب کرده و برای افشای تلاشهای ماموران رژیم در عرصه مسایل حرکت آذربایجان آنرا در اختیار ایران گلوبال قرار داده است. قسمت آبی متن تأکید از یونس شاملی ست. قسمتهای سیاه از نویسنده مقاله میباشد.

ایران گلوبال

بی ثباتی در تصمیم گیری فعالان حرکت ملی در انتخابات به نفع کیست؟

 

امیرهوشنگ  تبریزی

09/12/1390

 

"جریانات شاخصی که سعی دارند تا حرکت ملی آذربایجان را به بیراهه کشیده و از آن به عنوان ابزاری برای نیل به اهداف خود استفاده نمایند بهتر بشناسیم"

 

تا دو روز دیگر انتخابات مجلس نهم برگزار می شود. متاسفانه هنوز فعالان حرکت ملی آذربایجان به جمع بندی کامل و مشخصی دست نیافته اند و تقریباً از هم اکنون قافیه را باخته اند. این افراد گاه به شرکت در انتخابات و گاه به عدم شرکت در انتخابات و گاه نیز به امتناع از اعلام موضع خویش دست زده اند. طبیعتاً چنین روندی موجب سردرگمی سایر فعالان خواهد شد اما آیا تاثیری در مردم آذربایجان و نوع نگرش آنان خواهد داشت؟

جواب این سوال را در قسمت بعدی خواهم داد ولی در این نوشته به موضع فعالان می پردازم.

حرکت ملی آذربایجان تقریباً از تمامی نحله های فکری تشکیل شده است. در این جریان افراد وابسته به ایدئولوژی چپ، مجاهد، اصلاح طلب و ... وجود دارد.

 

بخش اول

در مورد نیروهای چپ حرکت ملی آذربایجان بایستی به یک مسئله اساسی اشاره شود و آن این که تقریبا این جریان علیرغم تلاش های چندین دهه خود نتوانسته است اعتماد مردم آذربایجان و حتی سایر فعالان را به دست آورد.

از جمله ویژگی های جریان چپ ، خود برتر بینی، حذف سایر فعالان، مصادره تلاش های دیگران به نفع خود و ... می باشد که این روند به هیچ عنوان برای فعالان حرکت ملی و مردم آذربایجان قابل قبول نبوده است. علاوه بر آن به واسطه این که آذربایجان مهد خیزش های اسلامی بوده و تشیع از آذربایجان برخاسته است، به جرات می توان گفت که مردم آذربایجان به هیچ وجه به جریان چپ روی خوش نشان نداده و نخواهند داد.

در کنار موضوعات فوق می توان به خیانت های افراد منسوب به چپ و کنش های وابستگان شوروی سابق در آذربایجان و تجاوز به خاک آذربایجان و به فلاکت کشانیدن مردم آن اشاره نمود که چون مدت زمان آن زیاد طولانی نیست لذا هنوز از خاطره مردم پاک نشده است.

با توجه به مسائل فوق الذکر می توان به این نتیجه رسید که مردم آذربایجان به جریان چپ در قالب حرکت ملی آذربایجان روی خوش نشان نداده و نخواهند داد و تلاش های این جریان و وابستگان به آن همچنان بی نتیجه خواهد ماند.

بنابراین موضع گیری و یا عدم موضع گیری این جریان تاثیری در فکر و رای مردم نخواهد داشت مگر آن که شرایط موجود را عمیقاً درک کرده و در کنار مردم قرار گیرند که آن نیز تقریباً با شرایط فعلی محال می باشد و امیدی به این جریان نیست!.

 

بخش دوم

اینک به جریان مجاهدین می پردازم. این جریان اگرچه همانند جریان چپ از ابتدا روی خوشی به حرکت ملی آذربایجان نشان نداد اما پس از موفقیت های حرکت ملی آذربایجان، به فکر مصادره این حرکت افتاد و به وسیله افراد سوخته خود سعی نمود حرکت را به نفع خود مصادره نماید.

البته تلاش جریان مجاهدین به دو دلیل عمده ناکام مانده است و خواهد ماند:

 اول این که این جریان خود را سرتاسری می داند و به فکر سیطره بر کل ایران است.

دوم این که رفتار سال های گذشته این جریان نتوانسته است اعتماد مردم آذربایجان را جلب نماید. ترورهای کور سازمان مجاهدین که موجب قتل عام مردم آذربایجان گردید، همکاری با رژیم صدام و مخابره مناطق هدف برای بمباران در طول جنگ تحمیلی، ایدئولوژیک بودن جریان در حد فرد محوری و دیکتاتوری فردی و ... از جمله مسائلی است که با روحیه آذربایجانیان سازگار نیست و نمی تواند مردم را با خود همراه نماید.

گذشته از تمام این مسائل بحران های داخلی و خارجی سازمان نیز مزید بر علت می باشد تا مردم از این سازمان روی گردانده و آن را به عنوان جریانی مضمحل شده در نظر بگیرند.

با توجه به نوشته های فوق و سایر مواردی که جای آن در این نوشته نیست، می توان گفت که موضع گیری این جریان به هیچ عنوان در میان مردم آذربایجان محلی از اعراب ندارد و وابستگان این جریان نخواهند توانست رای و نظر خود را در حرکت ملی آذربایجان مداخله داده و یا بر کرسی بنشانند.

از مصادیق بارز این جریان در حرکت ملی آذربایجان می توان از تلویزیون گون آذ و حزب استقلال آذربایجان (طیف صالح ایلدیریم) نام برد. این شبکه تلویزیونی که ملغمه ای از بریده های فکری می باشد و سعی نموده است هر کس را که از سازمانی و یا حزبی بریده است در خود جمع نماید، عمدتاً بر اساس روشهای سازمان مجاهدین به فعالیت ادامه داده است.

تقریباً بر کسی پوشیده نیست که قدرت اثر گذاری این تلویزیون در حد به نمایش گذاشتن حماقت های سیاسی در خیابان می باشد که البته همین مسئله روز به روز موجب رویگردانی مردم از حرکت ملی شده است. چرا که چنین می پندارند تلویزیون گون آذ سخنگوی حرکت ملی می باشد و این در حالی است که مسئولان این تلویزیون سعی نموده اند با مصادره تحرکات سایر گروه ها و حذف سایر جریانات، خودشان را به عنوان خط اصیل حرکت ملی آذربایجان جا بزنند. داشتن رسانه ای که با آن بتوانند در مواقع لزوم با مردم به صورت رو در رو صحبت نمایند از جمله مسائلی است که در موفقیت های مقطعی این تلویزیون اثرگذار بوده است لیکن به هیچ عنوان نتوانسته است گرایش تمامی آحاد آذربایجان را به خود جلب نماید.

فحاشی های گردانندگان تلویزیون و مصاحبه شوندگان آنها، بی اعتنایی به طرز فکر مردم، بی احترامی به ایام عزاداری، خود رایی و خود محوری، لو دادن جریانات و تولید هزینه برای فعالان داخلی از جمله مواردی است که در کارنامه این تلویزیون ثبت شده و از یادها فراموش نخواهد شد.

 

بخش سوم

جریانات اصلاح طلب اگر چه در دوم خرداد با شعار ایران برای تمام ایرانیان وارد عرصه سیاست شدند اما بسیار زودتر از آن که خودشان انتظار داشتند به شعارهای خود پشت پا زدند و همین که به قدرت سیاسی دست یافتند، به کسانی که در به قدرت رسیدن آنان سهیم بودند خیانت کردند.

در طول سال های گذشته این جریان سیاسی به تدریج از راه اصیلی که مردم برای خود در نظر گرفته بودند خارج شده و اکنون به نقطه ای رسیده اند که عملاً در آغوش بیگانگان افتاده و راهی برای بازگشت ندارند. به عبارتی ساده تر تبدیل به اپوزیسیون منفعلی همانند سلطنت طلب ها و ... شده اند.

علیرغم برخی مواضع و سخنرانی های غیر اصولی که بنده آن ها را غیر واقعی می دانم، مردم آذربایجان و سایر نقاط ایران، حاضر به تغییر ساختار سیاسی حاکم نبوده و نیستند. آنان به جرات دریافته اند که به غیر از این ساختار، هر نوع ساختار سیاسی دیگری نهایتاً به وابستگی خواهد انجامید. چنانچه جریان اصلاح طلب در طول دوران حاکمیت خویش به تدریج کشور را به سمت اطاعت کورکورانه از غرب و آمریکا پیش برد.

این جریان در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 88 نشان داد که به جای پایبندی بر شعور سیاسی، به دنبال تولید هیجانات سیاسی می باشد و از این رهگذر توانست برای مدت زمان کوتاهی فضای کشور را ملتهب نشان دهد اما بلافاصله با فروکش کردن هیجانات کاذب، شاهد افول این جریان سیاسی بودیم. از طرفی دیگر مردم آذربایجان به دلایل مختلف از پشتیبانی جریان اصلاح طلبی طفره رفته و نخواسته اند از این جریان حمایت نمایند. گواه این موضوع نیز موضع گیری های مردم آذربایجان در قبال تحرکات این جریان سیاسی می باشد.

به جرات می توان گفت که مردم آذربایجان به جریان اصلاح طلبی روی خوش نشان نداده اند و بر این باورند که این جریان تتمه جریانات چپ، مجاهد، روشنفکر نمای لیبرال و وابسته می باشد. بی اعتنایی این جریان به نمادها و سمبل های مذهبی به تنهایی کافی بوده است تا مردم آذربایجان از این جریان تبعیت ننمایند.

اتفاقاً افراد منسوب به حرکت ملی آذربایجان نیز که سعی نموده اند با جبهه اصلاح طلبی پیوند بر قرار نمایند، هر کدام به نوعی از جریان حرکت ملی آذربایجان طرد شده اند. اگر چه این افراد خود را همچنان در راس رهبریت حرکت می پندارند اما این باور آنها در حد فضای ذهنی خودشان مقبولیت و مشروعیت دارد و خارج از فضای ذهنی آنان نمی توان مصداق لازم را پیدا نمود.

در اینجا نمی خواهم از فرد خاصی نام ببرم اما بعضی از فعالین حرکت ملی آذربایجان چنین باور داشته اند که جریان اصلاح طلبی، آذربایجان را از ایران جدا نموده و دو دستی به آنان تقدیم خواهد نمود. آنها حتی به عقد تفاهم نامه با این جبهه پرداخته و تلاش داشتند تا به صورت کتبی، فرمانداری آذربایجان را به نام خودشان اخذ نمایند. دیدارهای و تقلاهای آقای ح. الف در همین راستا بوده است و نتیجه آن چیزی نبود جز بی‌آبرو کردن خودش و سایر افرادی که به هر دلیل دنباله رو وی بوده و یا می خواستند با جریان اصلاح طلبی معامله نمایند.

 

قسمت چهارم

در بالا به صورت بسیار خلاصه تلاش کردم تا جریانات شاخصی را که سعی دارند تا حرکت ملی آذربایجان را به بیراهه کشیده و از آن به عنوان ابزاری برای نیل به اهداف خود استفاده نمایند، معرفی نمایم.

اما در این بخش از نوشتار خودم سعی خواهم نمود، اندیشه خودم را به گرایش و باور عمومی مردم آذربایجان نزدیک تر نمایم و از دیدگاه آنان به موضوع بنگرم تا بتوانم در پایان این بخش به نتیجه گیری اصلی دست پیدا کنم.

مردم آذربایجان به هیچ وجه در فکر جدایی از ایران نبوده اند و این موضوع را می توان در عملکرد و مواضع یک قرن گذشته آن ها مشاهده نمود. از دوره مشروطه به بعد موقعیت ها و شرایط بسیار مناسبی به وجود آمده تا آذربایجان از ایران جدا شود اما با کمال تعجب شاهدیم که مردم آذربایجان نه تنها ایران را رها ننموده اند بلکه به دفاع از آن پرداخته و در مقابل اجانب و مزدوران داخلی آن ایستادگی کرده اند.

این روحیه وطن پرستی مردم آذربایجان حکایت از آن دارد که آذربایجانی ایران را از آن خود می داند و زندگی خویش را با تمامیت ارضی ایران گره زده است.

بر همین اساس هر جریانی که سخن از جدایی به میان آورد به صورت اتوماتیک در اقلیتی ناچیز قرار گرفته و نمی تواند گرایش عمومی مردم آذربایجان را با خود همراه نماید. نگاهی به گذشته نه چندان دور همراهی مردم با نظامهای سیاسی موید این گفتار می باشد. مردم آذربایجان جزو پیشگامان انقلاب اسلامی بوده اند. اتفاقاً اگر گزافه گویی نکرده باشیم اسلامیت این انقلاب بیشتر مرهون پافشاری مردم آذربایجان می باشد. براندازی رژیم پهلوی به دست آذربایجانیان رقم خورده و به سایر مناطق ایران تسری پیدا کرده است. پشتیبانی از انقلاب در برهه های مختلف نشان از باور و اعتقاد آذربایجانیان به این انقلاب دارد. حضور چشمگیر آذربایجانیان در جبهه های جنگ، پشتیبانی و تدارکات جنگ، اعزام نفرات، پیشگامی در عرصه صنعت و تولید، پرچمداری در عرصه مذهبی، دارا بودن شعور و نبوغ سیاسی و حمایت از جریاناتی که در خط اصیل انقلاب بوده اند و هستند و ... از جمله شاخصه های آذربایجانیان می باشد.

با توجه به مطالب فوق الذکر می توان به این نتیجه رسید که مردم آذربایجان همانند گذشته هوادار نظام بوده اند و خواهند بود بنابراین فعالان سیاسی بایستی خود را با شرایط روز و باورهای مردم تطبیق داده و به جای این که با اخذ مواضع تهاجمی و یا انفعالی، در مقابل اراده مردم بایستند، حداقل به پیروی از اراده جمعی گردن نهاده و بتوانند گرایش مردم را دنبال نمایند. این گفتگوی صریح به معنای نادیده گرفتن طرز فکرها و باورهای دیگران نیست بلکه نصیحتی است برای کسانی که دوست دارند در عرصه سیاسی همچنان به فعالیت بپردازند.

اوضاع منطقه و شرایط بین المللی در حال تغییر است. در همین راستا شرایط داخلی و منطقه ای و بین المللی ایران نیز در حال تغییر است. امروزه ایران توانسته است در میان کشورهای صاحب تکنولوژی و فن آوری در عرصه های مختلف حرفی برای گفتن داشته باشد. سربلندی ایران در مجامع بین المللی محدود به قوم خاصی نمی شود و تمامی اقوام را در بر می گیرد.

همچنین باید به این نکته نیز اشاره نمود که خط مقاومت در مقابل ابرقدرت ها و استثمارگران از ایران نشات می گیرد و طبیعتاً هر جریانی که در مقابل خط مقاومت قرار گیرد به عنوان مزدور ابرقدرت ها و سلطه گرایان شناخته شده و حتی تبدیل به آلت دست آن ها می شود. همین مسئله در نوع نگرش و موضع گیری مردم نسبت به جریانات و افراد سیاسی دخیل بوده و می تواند آینده سیاسی جریانات و افراد را تحت الشعاع قرار دهد. کسی که ادعای سیاستمداری دارد بایستی بتواند بدیهیات عرصه سیاست را شناخته و جریان فکری خود را از بلایا مصون دارد. در غیر این صورت محکوم به زوال و مرگ تدریجی است و به زباله دان تاریخ می پیوندد.

دو روز دیگر انتخابات مجلس رقم خواهد خورد.

 به نظر می رسد که مردم آذربایجان و سیاست پیشه گان آذربایجانی در کنار سایر هموطنان خود در عرصه انتخابات حضور به هم خواهند رساند ، چرا که ممکن است چنین فرصت هایی در آینده دست نیافتنی باشد

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار
ایمیل رسیده

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.