کاوه مشکات
خبرنگار اعزامی بیبیسی فارسی، برزیل
این شهر هم مانند دیگر شهرهای میزبان در تکمیل پروژههای مرتبط با جام جهانی از برنامه عقب مانده و خط اتوبوس سریع که قرار بود هواداران را از فرودگاه به مرکز شهر ببرد، نیمه کاره رها شده است. رودیگو راهنمای محلی میگوید شاید برای جام جهانی بعدی این پروژه آماده بهرهبرداری شود!
شهر حدود ۶ میلیون نفر جمعیت دارد و هواداران آرژانتین به دلیل قرار گرفتن کمپ تمرینی این تیم در این شهر، همه جا حضور دارند.
در منطقه پامپولیا، دریاچهاى مصنوعى با منظره بىنظیر ایجاد شده. در یکى از خیابانهاى منتهى به ورزشگاه گروهى از هواداران آرژانتین با پرچم هاى بزرگ، واکنش اتومبیلهایى که از خیابان اصلى مىگذرند را بر مىانگیزند.
ریکاردو به همراه پدر و پنج نفر دیگر از اعضاى خانوادهاش براى دیدن بازى ایران و آرژانتین از بوئنوس آیرس با کاروان به بلوهوریزونته آمدند. آنها بیش از ۳۰۰۰ کیلومتر در راه بودند تا به این شهر برسند.
ماموران جمع آورى زباله محلی با آرژانتینىها کل کل مىکنند، آرژانتین با داشتن مجموعهای از خطرناکترین بازیکنان تهاجمی در بین تیمهای جام جهانی به دنبال قهرمانی در برزیل است. از طرف دیگر برزیلیها هم با داشتن امتیاز میزبانی جام قهرمانی را متعلق به خود میدانند.
ورزشگاه مینه راو خانه اصلی تیم کروزیرو که یکی از سه تیم اصلی شهر بلوهوریزونته است، دو تیم دیگر این شهر یعنی آتلتیکو مینیرو و آمه ریکا هستند.
برخلاف کوریتیبا، ایرانىها حضور کمرنگترى در شهر دارند. هواداران ایرانی کم کم خود را به بلوهوریزونته میرسانند ولی تعداد آنها با آرژانتینیها قابل مقایسه نیست.
برای پیدا کردن طرفداران تیم ملی باید به سمت هتل تیم رفت. هتل سزار بیزنس در مرکز شهر قرار دارد و بر خلاف کوریتیبا فاصله زیادی تا ورزشگاه دارد.
روز قبل از مسابقه ایران و آرژانتین ۳۰ تا ۴۰ هوادار تیم ملی جلوی در هتل جمع شدهاند و همه به بازی روز بعد امیدوارند؛ اما آرژانتینیهایی که روبروی ورزشگاه محل بازی جمع شدهاند با اطمینان از پیروزی پر گل می گویند.
هواداران آرژانتین که بازی اول را با اختلاف یک گل از بوسنی برد، قبل از بازی تصور میکردند که در مسابقه ایران گلهای زیادی خواهند دید.
مرور یک روز فراموش نشدنی
تا دو ساعت قبل از بازی، تا چشم کار میکند هواداران آرژانتین خودنمایی میکنند. هر چه به زمان بازی نزدیکتر میشویم طرفداران ایران هم گروه گروه از راه میرسند، ایرانیها و برزیلیها.
خانوادهای برزیلی با نوار پرچم ایران به دور گردنشان میگویند دوست دارند که ایران پیروز شود، هواداران تیم کوریزرو هم با پوشیدن پیراهن تیم شان و هم صدا با طرفداران تیم ملی، ایران را تشویق میکنند.
عقربههای ساعت میچرخد، نیم ساعت مانده به آغاز بازی، خیابان روبروی ورزشگاه کم کم خلوت میشود، بلیط به دست در صف منتهی به ورزشگاه ایستادهام، هر قدر که به زمان بازی نزدیک میشویم، ناخودآگاه ضربان قلبم بالاتر میرود.
داخل یکی از ورودیهای ورزشگاه که میشوم حجم صدای تماشاگران آرژانتینی توی صورتم میزند. راهم را به سختی از میان آبی و سفید پوشان آرژانتین باز میکنم و روی صندلیام مینشینم.
ایرانیها و برزیلیها هم در تشویق تیم ملی کم نمی گذارند ولی صدای آرژانتینی ها غالب است. نشستن در وسط هواداران آرژانتین درست مثل این است که کسى جلو دهنتان را گرفته باشد.
با هر حرکت بازیکنان ایران دست هایم را مشت میکنم و تکان میدهم، طرفداران آرژانتینی چپ چپ به من نگاه میکنند، نیمه اول با ناامیدی آرژانتینیها به پایان میرسد.
در میان دو نیمه هواداران ایران خوشحال و با لبخند از راهروهاى ورزشگاه بیرون مىروند تا نوشیدنى بخرند یا قضاى حاجت کنند.
نیمه دوم، اوضاع فرق میکند ایران علاوه بر دفاع روی ضد حمله، سه چهار موقعیت ایده آل گلزنی روی دروازه آرژانتین بوجود می آورد، ولی دروازهبان این تیم و بدشانسی مانع ورود توپ به دروازه میشود.
خطای زابالتا روی دژاگه و پنالتی که از چشم داور بازی دور ماند بهانه میشود برای هو کردن داور توسط طرفداران ایرانی و برزیلی و سکوت معنا دار هواداران آرژانتین.
باختی با طعم پیروزی
دقیقه ۸۹ بازی. داور چهارم تابلوی الکترونیکی نیم دایره را در دست گرفت و به کنار زمین آمد. چهار دقیقه وقت اضافه. روی آن صندلی طبقه اول، میان هواداران آرژانتینی پاهایم را مدام تکان میدادم. زیر لب می گفتم: "فقط ۴ دقیقه" مدام به ساعت موبایل نگاه میکردم تا شاید داور سوت پایان را بزند ولی برای لیونل مسی یک دقیقه کافی بود.
پیش از سوت پایان راهم را از میان جمعیت از خود بی خود آبی و سفیدها باز کردم تا به درخروجی برسم، هواداران تیم ملی گروه گروه از ورزشگاه خارج میشدند، برخی هنوز از بازی حرف میزنند و گروهی دیگر داور را به دلیل صحنه مشکوک پنالتی روی دژاگه مورد انتقاد قرار میدادند ولی یک چیز در آنها مشترک بود؛تحسین.
احسان پیراهن آرژانتین بر تن دارد و صورت خود را کامل با سه رنگ سبز، سفید و قرمز رنگ کرده است. او در حالی که روی سکویی در محوطه بیرونی ورزشگاه نشسته میگوید: "حقمان باخت نبود، بچه ها عالی بودند، بازی بعدی را ببریم میریم بالا."
آرژانتینی ها هم که صعودشان به مرحله بعدی قطعی شده سرمست از صعود شعار معروف خود با ترجیح بند "مارادونا خیلی خیلی بزرگتر از پله است" را دست جمعی میخوانند و بالا و پایین میپرند.
داستان رقابت دو کشور در فوتبال اتفاق جدیدی نیست ولی جام جهانی آن هم در برزیل این کل کل های فوتبالی را پررنگتر کرده است. همان طوری که پیشبینی میشد گروهی از برزیلیها در جریان مسابقه بارها ایران را تشویق کردند و این جریان در بیرون از ورزشگاه هم ادامه یافت.
جام جهانی دنیای رنگ است و پرچمهایی که برای یک ماه میشوند نشان یک ملت. آرژانتینیها هم مثل بسیاری دیگر از طرفداران دیگر کشورهای حاضر در جام جهانی برای نشان دادن علاقه خود به تیم ملی فوتبال کارهای مختلفی کردند. یکی کلاهی به شکل جام طلایی رنگ معروف ساخته و در گرمای ۲۴ درجه ای بر سر کرده، دیگری لباسی سر همی به شکل پرچم آرژانتین پوشیده، آن یکی ماسک مارادونا را بر صورت گذاشته.
هواداری آرژانتینی که لباسی شبیه کشیشها به تن کرده به تماشاگران صلیبی میدهد، صلیبی که خط افقی آن عبارت مسی در آن حک شده، درست مثل مارادونا، مسی نیز در راه تبدیل شدن به یک دین در آرژانتین است.
ماه ها حرفهای زیادی درباره اینکه چه کسی قرار است مسی را مهار کند زده شد ولی او در روزی که تیم ایران یکی از بهترین بازیهای خود را به نمایش گذاشت، وجه تمایز دو تیم شد. بهروز از تورنتو برای تماشای بازیهای ایران آمده میگوید؛ "اگر مسی ۱۰ دقیقه آخر بازی را استراحت میکرد، ایران مسابقه را میبرد."
هواداران تیم ملی یک کلمه از زبانشان نمی افتد:"عالی بازی کردیم". چهار پنج نفر از خانمهایی که با پیراهن ها تیم ملی به تماشای بازی آمده بودند با تکرار نام علیرضا حقیقی درباره عملکرد تیم ملی میگویند:" بچهها فوق العاده بودند واقعا گل کاشتند."
پلیس و نیروهای ویژه پلیس حضوری محسوس در اطراف ورزشگاه دارند چرا که احتمال درگیری هوداران کم نیست. پس از آنکه لیونل مسی گل آرژانتین را زد، عدهای از هواداران آرژانتین در جایی که من نشسته بودم با چند هوادار برزیلی درگیر شدند که غائله خیلی زود با پا در میانی چند طرفدار دیگر آرژانتین به پایان رسید.
جام جهانی شاید یکی از معدود اتفاق هایی که مردم یک کشور را از سراسر جهان برای مدتی کوتاه یک جا دور هم جمع می کند، ایرانیها از از آمریکا، کانادا، ونزوئلا، ایران، استرالیا، انگلستان، آلمان، مکزیک و سایر نقاط دیگر برای دیدن بازیهای تیم ملی در جام جهانی در برزیل دور هم جمع شدند.
هواداران ایران از یکدیگر سراغ هتل تیم ملی را میگیرند و قرار میگذارند که برای تشکر از بازیکنان و سرمربی به آنجا بروند، طرفداران آرژانتین هم با این پیروزی و قطعی شدن صعود به مرحله یک هشتم نهایی سرود قهرمانی میخوانند.
غروب، در خیابانهای اطراف دیگر خبری از نردههای فلزی و پلیس نیست، تک و توک هواداران آرژانتینی در کنار خیابان ولو شدهاند.
صدای طرفداران آرژانتین از لابی هتلی که در آن اقامت داریم، می آید، آنها خسته و بی رمق مشغول دیدن بازی آلمان و غنا هستند.
حالا دیگر همه چشمها به آخرین بازی در سالوادور است، جایی که شاید ایران برای اولین بار به مرحله دوم جام جهانی صعود کند.
بلیط بازی را برای لحظهای از کیفم در میآورم، برای لحظه ای به آن خیره میمانم و فکر میکنم که شاید سال ها بعد وقتی صحبت از این بازی شد،بگویم : "من هم آنجا بودم"
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید