عکسهای خبرگزاری فارس از صحنه انفجار در قیطریه که به کشته شدن مسعود علی محمدی استاد دانشگاه تهران مغرفی شده است عکسی از ابوناصر دستیار حسین منیف اشمر دیده می شود. این دو تن از اعضای ارشد حزب الله لبنان در تهران هستند که در جریان سرکوب بارها و بارها دیده شدند. این بمب گذاری که اقدام تروریستی عناصر ضد انقلاب و استکبار اعلام می شود با حضور تروریستهای حزب الله در صحنه بیشتر به دپینگ انفجار توشط باند خامنه ای شبیه است -قربانی این انفجار استاد پنجاه ساله دانشگاه دانشمند فیزیک هسته ای بود. جالب اینکه صحنه های این انفجار بسیار شبیه به انفجارهای جنوب لبنان است
مسعود علیمحمدی، استاد فیزیک دانشگاه تهران را صبح سهشنبه جلوی در خانهاش در محله قیطریه تهران (با انفجار بمب) ترور کردهاند.
مسعود علیمحمدی کی بود؟
حدوداً ۵۰ ساله. لیسانس فیزیکش را از دانشگاه شیراز گرفته. دانشجوی اولین دورههای فوقلیسانس فیزیک در دانشگاه شریف و دانشجوی اولین دوره دکترای فیزیک دانشگاه شریف بوده (به همراه احمد شیرزاد و چند نفر دیگر). بین همکلاسیهایش اولین کسی بوده که از پایاننامه دکترایش دفاع کرده و برای همین اولین دکترای فیزیک داخل ایران است. اینطور که شیرزاد و حامد قدوسی نوشتهاند این چند دوست بعد از فوقلیسانس این امکان را داشتهاند که با بورس دولت بروند خارج دکترا بگیرند. اما تصمیم میگیرند بمانند ایران و کاری کنند که اولین دوره دکترای فیزیک داخل کشور، دوره قویای باشد.
بعد از گرفتن دکترا میشود استاد دانشگاه تهران. در همین دوره به بچههایی که برای شرکت در المپیاد فیزیک آماده میشدند هم درس میداده (و به همین واسطه چندین نفر از دوستان من سر کلاسش نشستهاند). اینطور که از نوشتهها برمیآید استاد و محقق فعال و کاردرستی بوده و بچهها هم دوستش داشتهاند.
رشته تخصصیاش چی بود؟
یکی از دوستان من که دکترای فیزیک دارد و مدتی شاگرد (و اگر اشتباه نکنم حتی همکار) مسعود علیمحمدی بوده میگوید شاخه تخصصی او «فیزیک ریاضی و ذرات بنیادی» بود. رسانههای دولتی ایران او را «دانشمند هستهای» معرفی کردند که به گفته این دوست من (و احمد شیرزاد و یکی دو دوست دیگر من و یکی از شاگردانش) رشته او ربطی به فیزیک هستهای نداشت. ضمن اینکه سازمان انرژی اتمی رسماً اعلام کرد که مسعود علیمحمدی هیچ رابطه استخدامی با این سازمان نداشته.
گرایش سیاسیاش چی بود؟
مسعود علیمحمدی بیانیه حمایت تعدادی از استادان دانشگاه تهران از میرحسین موسوی (قبل از انتخابات) را امضا کرده بود و در نتیجه موضعش در انتخابات روشن است. درباره بعد از انتخابات هم در بیانیه تعدادی از دانشجویان دانشکده فیزیک دانشگاه تهران آمده:
... دکتر علیمحمدی در سخنرانی ۱۵ دیماه سال جاری، به دنبال ارائه راهکارهایی آماری و علمی برای حل بحرانهای کنونی جامعه بودند که فایل صوتی این سخنرانی در بین دانشجویان دانشکده فیزیک دانشگاه تهران موجود است. این سخنرانی همگام با دیگر فعالیتهای ایشان در ماههای اخیر بود. چنانچه در روز ۲۵ خرداد، مشوق دانشجویان برای شرکت در راهپیمایی سکوت اعتراضآمیز به نتایج انتخابات بودند. او از معدود اساتیدی بود که در اعتراض به حمله لباس شخصیها به خوابگاه کوی دانشگاه در بامداد ۲۵ خرداد ماه سال جاری که منجر به کشته شدن تعدادی از همکلاسیهای ما شد، عکسالعمل نشان داد و با حضور در دفتر ریاست دانشگاه خواستار رسیدگی سریع به این موضوع شد. برائتجویی استاد علیمحمدی از گروههای سیاسی متنفذ حکومت در روزهای اخیر، شک و شبهههای زیادی را در رابطه با ترور مشکوک ایشان در میان جامعه دانشگاهی پدید آورده است ...
یکی از شاگردانش هم در وبلاگش اینطور نوشته (و دو سه نفر از دوستان من درستی این نوشته را تایید کردهاند):
... روز ۲۵ خرداد، من از پردیس انقلاب دانشگاه آمدم دانشکده فیزیک، داشتم برای دانشجوها و استادها تعریف میکردم که تو تجمع انجمن اسلامی، از دفتر میرحسین زنگ زدن و گفتند که امروز حکم تیر دادن و نرید و ...
برگشت به من گفت: «جوون! از گلوله نترس! جلوی اینا باید ایستاد! گلوله اولش درد دارد...» بعد من جدا رفتم اون تظاهرات را! این هم برداشته بود مینیبوس گرفته بود بچههای دانشکده را برده بود تظاهرات.
هفته پیش یک جلسه بحث سیاسی توی دانشکده راه انداخته بود. گفته بود من همدوره لیسانس دانشجو و کدیور و عبدی و اینها بودم. فعال انجمن هم بودم. باید بحث کرد و از این چیزا. میگفت یه عده بهم گفتند این جلسات را تعطیل کن، راه نینداز، ولی من گوش نمیکنم! ادامه میدم این جلسات را ...
احمد شیرزاد (دوست بیست و چند ساله مسعود علیمحمدی) هم در مطلب مفصلی که در وبلاگش نوشته، میگوید:
... مسعود به لحاظ مشی و مرام سیاسی جزو نیروهایی بود که به طور عام از انقلاب اسلامی و امام خمینی دفاع میکرد. در دوره لیسانس در دانشگاه شیراز کم و بیش با بچههای انجمن اسلای ارتباط داشت ... در مجموع افکار و اعمال او به مسلمانهای معتدل و میانهرو نزدیک بود. نه تمایلات روشنفکرانه و به اصطلاح تحولطلبانه داشت و نه با قرائتهای خشک و غیر قابل انعطاف مذهبی میانهای داشت ... در این یکی دو ساله اخیر افکار و نظراتش بسیار به جنبش اصلاحی نزدیک شده بود. در یکی دو انتخابات آخر قبل از انتخابات ریاست جمهوری به لیست اصلاحطلبان رای داده بود و برای آن هم تبلیغ میکرد. در انتخابات اخیر نیز به طور جدی از کاندیدای اصلاحطلبان حمایت میکرد ... یادم هست برایم تعریف کرده بود که در راهپیمایی ۲۵ خرداد از صبح روایتهای مختلفی در مورد برقراری یا عدم برقراری راهپیمایی از سوی اصلاحطلبان پخش میشد. او تعریف می کرد که دانشجویان گروه فیزیک دانشگاه تهران مکرر به وی مراجعه میکردند و سوال میکردند تکلیف چیست. دست آخر مسعود به آنها گفته بود: بالاخره نفهمیدم تکلیف چیست ولی در هر صورت من به راهپیمایی میروم ...
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید