تارنمای "سحام" درگزارشی دوقسمتی به «نحوه مدیریت غیرشفاف» دریکی از زیر مجموعه های شهرداری تهران پرداخته است.
یکی از زیر مجموعهها غیرشفاف شهرداری،«سازمان ورزش شهرداری تهران است».«محمدباقر قالیباف» که در زمان فرماندهی خود در نیروی انتظامی،«سردارآجورلو» را مسئول ورزش این نهاد کرد، با نقل مکان به شهرداری وی را نیزهمراه با خود برد.
آجورلو با تاسیس یک شرکت، سکان ورزش شهرداری را بهدست گرفت، درحالی که برادرش یکی از اهرمهای اجرایی این سازمان بود. درسال ۱۳۸۸ و با تغییراتی که درشهرداری ایجاد شد، آجورلو جای خود را به سردار دیگری به نام«محمد آقامیر» داد.
درحالی که دو سردار سایهی یکدیگر را با تیر میزدند، اداره ورزش شهرداری به سازمان ورزش شهرداری تهران تغییر نام داد و سردارجانشین، با اتوبوسی ازاقوام وآشنایان خود خاکریز ورزش شهرداری را به تصرف خود درآورد.
پسران، دامادها، خواهرزادهها و سایر اقوام دور و نزدیک، یکی یکی صندلیهای ریاست اداراتی مانند روابط عمومی، مدیریت بازرگانی، شهرداری مناطق، مجموعههای ورزشی و … بهدست آوردند تا از مزایای مالی بسیاری برخوردار شده و سازمان ورزش شهرداری را بهصورت الگاریشی اداره کنند.
درسال۱۳۹۰،«آذرنوش» که معاونت ورزش آقایان این سازمان را برعهده داشت و سپس به ورزش بسیج منتقل شد، با نوشتن نامهای، ضمن استعفا به این نوع عملکرد فامیلی درسازمان ورزش اعتراض کرد تا جا برای گروه دیگری از اقوام رییس جدید، باز شود.
هرچند که علل استعفای آذرنوش هیچگاه رسانهای نشد، اما نوع برخورد وی با مدیران ارشد سازمان ورزش در روزهای بعدی نشان از آن داشت که عمق اختلافات آنقدرعمیق است که دوستان بهظاهرقدیمی درجلسات و دیدارهای آتی حتی به یکدیگر نگاه نمیکردند.
ریخت و پاش درصدور کارتهای ورزش شهروندی، آتوهای مسئول دفتر پیشین رییس سازمان ورزش از مدیران این سازمان درخصوص تعاونی مسکن کارکنان و دیگر تخلفهای مالی و تهدید به افشای آنها و رفتارهای خارج ازعرف همان مسئول دفتر با برخی بانوان شاغل درسازمانورزش درسفر پرهزینه کارکنان به مشهد مقدس که منجربه برکناری وی شد، همه و همه موجب شد تا شورای شهرفکری عاجل برای نحوهی ادارهی این سازمان بکند.
«علیرضا دبیر» عضو شورای شهر وقهرمان پیشین المپیک که دست برقضا خواهرش درسازمان ورزش مشغول بهکاراست وارد گود شد و بهصورت غیرمستقیم هدایت و ادارهی سازمان ورزش شهرداری تهران را برعهده گرفت. وی نیز ازهمان ابتدا دوستان خود را وارد این سازمان کرد و پستهایی چون معاونت ورزش آقایان، مدیریت روابط عمومی و … را به گوش شکستههایی سپرد که هیچ پیشینهیی از کاری که به آنان محول شده درکارنامه نداشتند.
ازهمه مهمتردبیر، دوست صمیمی خود«پژمان درستکار» را نیز وارد این سازمان کرد و برای وی یک پست جدید تراشید که تا آن زمان درسازمان ورزش وجود نداشت؛«معاونت برنامهریزی و راهبردی!»
رسوخ اقوام فقط به سازمان ورزش ختم نشد و سازمانهای دیگر شهرداری نظیر ترافیک و زیباسازی هم ازحضور اقوام و نزدیکان سرداران، بینصیب نماندند.
سازمان ورزش شهرداری تهران، مشتی نمونهی خروارازسیستم ناهنجار مدیریت شهری است که قالیباف آن را به صورت سوغاتی نامبارک به شهرداری تهران آورده است. پیشرفت پروژهی«پارک مادر» که با مخالفت اعضای شورای شهر درحال اجراست و موضوع فروش«میدان میوه و ترهبار فرمانیه» ازجمله تخلفهایی است که نزدیکی عملکرد«سردار مو بور» را به عملکرد«احمدینژاد» در دولت قبلی نشان میدهد.
در صورتیکه شهردارتهران چه با رای مستقیم مردم و چه با رای اعضای شورای شهرانتخاب شود، وظیفه دارد جلوی تخلفات گسترده و وسیع مالی دراین نهاد ثروتمند را بگیرد و قانونگذاران و مجریان این طرح باید درفکر تصویب قوانینی باشند تا دربرابر فامیلبازی ـ رفیقبازی و رعایت اصول اخلاقی، بازدارنده باشد.
اگر قرارباشد اداراتی مانند سازمان ورزش و دیگر زیرمجموعههای شهرداری تهران با همین سبک و سیاق اداره شود، انتخاب شهردارچه با رای مردم و چه با رای اعضای شورای شهرتاثیری در تخلفهای پرشمار و ریخت و پاشهای گستردهی مالی از محل بیتالمال نخواهد داشت.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید