رفتن به محتوای اصلی

چگونه میتوان سبز را زرد کرد؟
16.09.2009 - 18:27

 

 

جنبش سبز در میهنمان، بعنوان یک حرکت و رستاخیز بزرگ سیاسی برای آزادیهای سیاسی و مدنی و بعنوان یک تغیر پارایمیکال (نگاهی جدیدی و گفتمانی نو) در کل جوامع اسلامی، میرود تا نه تنها ایران ما را بلکه دنیای اسلام و در درجه اول خاورمیانه را تکان دهد. در آخرین اکسیونی که در شهر ما (گوتنبرگ / سوئد) به طرفداری از جنبش سبز برگزار شد، جمعی از جوانان رپ خوانی کردند. برای اولین بار بود که دقیقاً به این نوع موسیقی گوش میدادم. هم از موزیک و هم شعر های آزادی دوستانه و انسانی آن خوشم آمد. بعد از موزیک رفتم و از جوانی که خوانده بود تشکر و ازموزیکشان تعریف کردم و او هم تشکر کرد و بعد به دوست او که سبز پوش بود رو کردم و به فارسی گفتم چرا فقط شما دو نفر از این چهار تا سبز پوش هستید؟ شما که سبز میخوانید باید سبز هم بپوشید! او فقط سر تکان داد. دوستش، همان فرد اولی، گفت این فارسی بلد نیست. به سوئدی از او پرسیدم کجائی است؟ منتظر بودم نام یکی از همین کشورهای همسایه ایرانمان را ببرد. پاسخ داد که اندونزیائی است. از هیجان اشک چشمانم را گرفت. ازش پرسیدم تو هم سبز هستی گفت آره خیلی از ما اندونزیائی ها که اینجا درس میخوانیم سبز هستیم و با دقت جنبش سبز در ایران را مورد توجه قرار میدهیم و راجع به آن بحث میکنیم. اوگفت: من به آن ایرانیهای دیگرهم گفتم همه اشان سبز بپوشند؛ ولی گفتند اینجوری اوکی است!

پس از صحبت با او به کناری آمده و از کامله مردی تیره پوست که درآن نزدیکی بود به فارسی پرسیدم این اکسیون تا کی ادامه دارد؟ به سوئدی جواب داد که فارسی بلد نیست. پرسیدم کجائی هستی، گفت پاکستانی...

امروز دیگر از مشاهده افراد دیگر ملیتها در اکسیون های بعدی تعجب نخواهم کرد زیرا دریافته ام که جنبش سبز با خود دو پیام بزرگ تاریخی دارد. پیام نخست آن آزادی و بقول موسوی کرامت انسانی برای مردم میهن خودمان است و پیام دوم قرائت مدرن، دینامیک و انسانی از اسلام و در مقیاسی جهانی. اسلامی که به انسانها اجازه میدهد با قلب خود نماز گزارند و اشکالی هم نیست اگر دختری در کنار پسری با پوششی نسبتاً آزاد درحاشیه خیابان سجاده بیاندازند و نماز گزارند. از این گونه نماز گزاری نه ایزد بلکه اهرمن بر خود میلرزد.

در چنین شرایطی که رنگ سبز به نماد و نشان آزادگی و حق طلبی تبدیل و شناخته شده است، برخی یا به هفت رنگ کردن آن می اندیشند و یا به موسوی زدائی و کروبی زدائی از آن تا بلکه در گام بعد، قراعت فرقه گراینه و تنگ نظرانه خود را از این جنبش بجای ان بگذارند. جنبش سبز با نام موسوی و کروبی پیوند نیافته است بلکه همزاد است. جدا کردن جنبش سبز از این دو مرد و یا بالعکس جز تلاش در جهت بی هویت کردن این جنبش بزرگ نیست. تلاشی که بیشتر از همه مورد علاقه دستگاه استبداد و ماشین گمراه سازی اطلاعاتی اوست. این امکان که مردم ما در درون کشور در این دام بیفتند بسیار کم و حتی صفر است، ولی در این دیار فرنگ که همه ما خود، جنبشیم و خود، رهبریم، میدان مانورهم برای همه نوع سیاست بازی باز است. و این امر متأسفانه مانع از آن میشود تا ما خارج نشینان صدای جنبش تحت فشار سبز میهنمان را در اینجا باز تاب کنیم.

ماشین اطلاعات و گمراه سازی (دیس اینفرماتیو) رژیم میکوشد تا با موسوی زدائی و کروبی زدائی از جنبش سبز آنرا از لنگرها و محورهای گفتمانیش تهی کرده تا بعد بتواند خود آنرا از درون تسخیر کند. در چنین شرایطی وظیفه همه هواداران جنبش سبز آنست که در برابر هر تلاشی برای محور زدائی و در حقیقت زرد کردن گام به گام آن مقاومت کنند. مبنا گذاری بیانیه شماره 11 موسوی بعنوان پلاتفرم عمومی جنبش سبز گام نخستین دراین راه است.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.