همه پایوران رژیم اسلامی که درعرصه به روی کار آوردن نظام اسلامی فصل مشترک دارند در یک کشتی نشسته اند ،اگر آن کشتی به زیر آب فرو رود ـ مطمئنا همه سرنشینان آن کشتی دردریای پرتلاطم غرق خواهند شد .غریق نجاتی بهتر از حفظ نظام نمی توان تصور کرد تا کشتی حکومت بدان روزگار گرفتار نیایند!

« كرمي‌راد همچنين در تشريح ديدار اعضاي كميسيون امنيت ملي با رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام از تاكيد هاشمي مبني بر دلسوزي‌اش براي نظام و رهبري ياد كرد و افزود: ايشان بنا دارند تا به زودي بيانيه‌اي را در حمايت از مقام معظم رهبري ارائه دهند.

وي به نقل از هاشمي گفت: نظام و رهبري در اين زمينه مظلوم واقع شده‌اند و اگر به توصيه‌هاي ايشان عمل مي‌شد، چنين اتفاقي نمي‌افتاد. «خبرنامه گویا...

یک احساس درونی به من می گوید که انگاری باردیگر دارند با خون های ریخته شده و امید های مردم ،بازی می کنند.پشت کودتای اخیر در 22 خرداد و همه جنایاتی که در ایران اتفاق می افتد، شخص سید علی خامنه ائی ایستاده است. روزیکه در برلین به تاریخ 16 یونی ، تظاهرات بزرگی علیه کودتا برگزار گردید ـ من کاریکاتور بزرگ خامنه ائی و احمدی نژاد را در دست داشتم که با اعتراض برخی از گردانندگان تظاهرات که از حزب توده ایران هستندـ مواجه گردیم .آنها معتقد بودند که در مرحله کنونی نباید علیه خامنه ائی سخنی گفت!در همان لحظه من خطر سازش با ولی فقیه را حس کردم ونزد خود پرسیدم که همه این تئوری های پنهان از کجا سر چشمه می گیرند؟ باردیگر در روز 21 یونی بعد از سخنرانی خامنه ائی در نماز جمعه تهران در 19 یونی ، تظاهراتی بزرگتر علیه استبداد به رهبری ولی فقیه بعنوان رهبر کودتا در برلین برگزار گردید.من باردیگر همان کاریکاتور خامنه ائی و احمدی نژاد را بدستم گرفتم و کسی از برگزار کنندگان تظاهرات متمایل به حزب توده ، جرات نکرد به من اعتراض نماید. دلیل عدم اعتراض آنها پرسیدم ؟آنها در پاسخ گفتند که بعد از سخنرانی خامنه ائی در نماز جمعه و حمایت آشکار او از احمدی نژاد ،دیگر هیچ شبه ائی برای ما نمانده است که شخص سید علی خامنه ائی پشت همه توطئه ها و کودتا ایستاده است.

من قبلا هم نوشته ام: مردم ایران اینک در مقطعی از تاریخ بسر نمی برند که تنها همه خواسته های بنیادی و اساسی آنها با انتقال حکومت ایران از دست خاندان خامنه ائی به خانواده هاشمی رفسنجانی برآورده گردد ، بلکه مردم ایران در این برهه حساس تاریخی در پی آنند تا یک بار برای همیشه حاکمیت ملی و اراده خویش را برسرنوشت واقعی همه مردمان سرزمین ایران حاکم نمایند.هاشمی رفسنجانی بعنوان یکی از حامیان اصلاح طلبان در پشت صحنه ،نقش بسزائی دارد و مانند گذشته شیوه راهبردی بعهده گرفته است.هاشمی رفسنجانی یکی از بنیان گذران اصلی نظام جمهوری اسلامی است و آیت الله خمینی در باره او گفته بود که :تا هاشمی زنده است ،انقلاب اسلامی زنده است! ) آیا با مرگ رفسنجانی ،انقلاب اسلامی نیز خواهد از بین خواهد رفت؟

آیا رهبران اصلاح طلبی تا به آخرازجنبش آزدایخواهی مردم دفاع خواهند کرد؟

من در مقاله http://mag.gooya.eu/politics/archives/2009/05/087… اعلمی آينده ايران را،پس از رژيم کنونی می بيند ـ در تاریخ چهارشنبه 30 اردیبهشت 1388! من که ذره ائی ناچیز از مخالفان حکومت اسلامی هستم پیشترپیش بینی نمودم که شرائط برای جمهوری اسلامی نیز کاملا مانند اواخر حکومت شاه تغییر کرده است. اپوزیسیون سیاسی حکومت اسلامی علیرغم پراکندگی ،فرقه ائی ،لجباز و جدا از توده ، اعدام شدن ها و شکنجه ها و زندان ها و تبعید ها ـ اگر هیچ کاری نکرده باشد اما در افشای رژیم اسلامی بسیار کوشا بوده است.برای من رسیدن به آزادی و دمکراسی و رفاه و سعادت تک تک آحاد مردم ایران یک اصل اساسی و امیدواری بزرگ است و اصلا هیچ فرق نمی کند که اهداف و نیات قبلی من بدست میرحسین موسوی انجام بگیرد یا کسی دیگر که در حال مبارزه و رهبری جنبش مردمی است. بدبختی اپوزیسیون خارج کشور در این هست که در طول 30 ساله گذشته نتواسته است به یک الترناتیو "جامع و مانع" که شامل همه نظرات و خواسته ها باشد، دست یابد ـ بدین خاطر نیروهای سیاسی از مردم ایران همیشه جدا مانده اند لذا مردم همواره با خرد جمعی خود در انتخاب تاکتیک های مناسب برای مقابله با حکومت اسلامی دست بکار شده اند.نمونه های تاریخی روز دوم خرداد سال 76 ودر 22 خردادسال 88 ، مردم ایران جنبشی مدنی را بر پا کردند که ستون های اصلی رژیم اسلامی به لرزه آورد.مردم از تاکتیک شرکت در انتخابات به گونه ائی استفاده کرده اند که هیچگاه آن تاکتیک مانند شیوه تفکر رهبران اصلاح طلبان به استراژی حفظ نظام تبدیل نگردد و پس از بکار گیری همه این تاکتیک ها ، آماج نهائی مردم ایران سرنگونی رژیم اسلامی است. مردم این بار نیز 85 درصد در انتخابات شرکت نمودند تا هیولای استبداد را به عقب نشینی وادار نمایند که با کودتای استبداد در ایران یعنی ولی فقیه روبرو گردیدند وبه عبارت دیگر ثابت گردید اگر100% درصد مردم ایران در انتخابات اخیر شرکت می کردند ،بازهم ولی فقیه ـ نماینده دلخواه خویش را با تقلب از صندوق های رای گیری بیرون می آورد.در روزهای اخیر حکومت اسلامی با کودتا و دستبرد به آرای مردم شرکت کننده در انتخابات 22 خرداد، بطور علنی و با بی شرمی هرچه تمام به همه جهانیان چه در داخل و خارج نشان داد که به هیچیک از مبانی شناخته شده بین المللی در عرصه انتخابات اعتقادی ندارد وآن کاری را می کند که خود می خواهد تا نیات و نماینده مورد نظرش را به کرسی قدرت بنشاند.