اينجا در ايران جايي كه دزماني عزت و عظمتش لرزه بر اندام هر متجاوزي ميانداخت جايي كه منشور حقوق بشرش دنيايي از فرهنگ و تمدن را در خاظر ما ايرانيان در اذهان ما زنده میکند، درجايي كه در روزگاري غريب آزادي را پرپر شده مييابيم ياد و خاظره دوستان عزيزدربند مان را به سوگ نشستهايم.
شكوفههاي لبخنداز اوين سلامي دوباره به ما خواهند كرد….
دردل شب و دركورترين روزگاراين سرزمين چشم اميدمان به شكوفه هايي است كه درروزهاي پاياني ۸۷ درحالي كه طبيعت دست سردش رابه لظافت بهارمي فشرد در خفقان سياسي حاكم نويد بخش دميدن روحي تازه در جنبش دانشجويي شدند.
درطي يك سال گذشته اعتراضات گسترده دا نشجويي در دانشگاههاي مختلف كشور چون: اميركبير،شيراز، تربيت معلم تهران، سهند تبريز، زنجان، همدان و … حال و هواي دانشگاههاي كشور را از فضایي آرام و بي روح به سمت حساسيت به موضوعات اساسي كشور كشانده است، و تاريخ مبارزات ضد استبدادي ايرانيان را وارد مرحلهاي نوين كرده است. به گونه ای که خواب را از ديدگان سردمداران سركوب و خفقان ربوده است و دولت حاكمه كه به عوام فريبي و هراج كردن سرمايههاي ملي مشهور است، دانشجويان آگاه و متعهد را بزرگترين مانع براي دستيابي به اهداف شوم تبليغاتي و انتخاباتي خود ميبيند، به همين جهت است كه در سالهاي پاياني تصدي احمدي نژاد بر مسند رياست جمهوري، فشارها بر اين قشر بشدت افزايش يافته است و به بهانه هاي مختلف نظير مخالفت بادفن شهيد، نشراكاذيب، اقدام عليه امنيت ملي، ارتباظ با گروهاي بيگانه و…. سعي در خفه كردن صداي دانشجويان معترض دارد.
در اينجا (ايران) دختري فقظ به خاطر بررسي كارنامه ۳۰ ساله جمهوري اسلامي و افشاي عوام فريبي و بيان رنج ها و مصيبتهاي چندين ساله مردم ايران از دانشگاه تربيت معلم و در حالی که برای شرکت در جلسه ی تحکیم وحدت به تهران می رود، توسط عده ای ناشناس ربوده و به اوين منتقل ميشود. شبنم مددزاده كه تلاش ها و پيگيريهاي مجدانه او براي پيگيري وضعيت دانشجويان در بند و همچنين در دفاع از حقوق بشر و بهخصوص حقوق زنان هميشه الگوي مبارزين راه آزادي و بهويژه دوستان وي در تداوم اين راه بوده است. هم اينك از نزديك با سياه چال هاي جمهوري اسلامي دست و پنجه نرم ميكند و تربيت معلم اين روزها كبوتر سفيدش را در جايي ميجويد كه تاريخ گواه روشني بر دلير مردان و شيرزناني كه فقظ به خاطر دگرانديشي و در جستجوي آزادي، روزگاري را درآنجا گذراندهاند.
دانشجويان تربيت معلم كه مهر پيروري را از تحصن خردادماه گذشته بر پيشاني دارند و ياد آور تجربهاي تلخ براي استبداد توتاليتري است كه اين روزها چون جغدي شوم بر اين مرز و بوم سايه افكنده است، روزها ي تلخي را تجربه ميكنند و در غم دوري همكلاسيشان بهار را به تماشا نشستهاند و چشم اميد به آزادي او دارند و در اين راه از هيچ تلاشي فروگذار نكرده و نخواهند كرد.
همچنين در پي تجمع آذر ماه دانشجويان شيراز و بر پايي تريبون آزاد از طرف آنها كه با افشاگري اقدامات و عوام فريبي هاي دولت همرا بود اين بار نوبت به دانشجويان شيراز رسيد تا از سبد مهرورزي دولت نهم سيبي بر سر سفره هفت سين ببرند. دستگيري ،بازداشت و احضار هاي گسترده به دادگاه و كميته انضباطي و اعتصاب غذاي دانشجويان دربند، چون ميرحسيني و بازداشت همسر وي همه و همه از جمله كالاهاي حمايتي دولت از دانشجويان شيراز بود كه عطر مهرورزي را با تمام وجودشان لمس كردند. چنان كه در اميركبير نيز دانشجويان اين دانشگاه كه به حق مي توان گفت سپر بلاي جنبش دانشجويي بودهاند و در طول تاريخ پر افتخارشان در مبارزات دانشجويي همواره ياد و خاطره آن بزرگ مرد را در اذهان قشر فريخته جامعه زنده نگه داشتهاند، در برگي ديگر از دفتر افتخاراتشان ميخوانيم كه چگونه به مبارزه با دفن شهيد در دانشگاه رفتند، تا با چنین شيوه تكريم از شهدا مقابله كنند. هر چند كه ديدم كه چگونه دولت در كمال وقاحت و با استفاده از لباس شخصي ها، بازداشت و ضرب و شتم دهها نفراز دانشجويان با سلاح سرد به جان سرمايههاي اين مرز و بوم افتادند و به زور شهدا را تدفين كردند تا رنج هايي را كه اين عزيزان در طول ۸ سال دفاع مقدس براي سرفرازي ايران عزيز متحمل شده بودند، اين باراز طر ف كساني به دوش بكشند كه به اصظلاح پرچمدار حكومت اسلامي اند. كساني كه سعي در استفاده ابزاري از شهدا دارند و تلاش ميكنند آرمانهاي شهيد را به نفع خود مصادره كنند. این دیو صفتان، پیوند عميق آرمانی شهدا را با دانشجويان از یاد برده اند.
دانشجويي كه به خاطر رسيدن به استقلال آزادي و ميهن پرستي حاضر است جانش را فدا كند و زير شكنجه ها ي روحي و جسمي و تهديد و اعمال فشار بر آرمانهايي تاكيد ميكند كه شهيد به خاطر آن جان سپرده است، نه تنها با او بيگانه نيست كه او را نماد مقاومت ميداند و تدفين شهيد را در دانشگاه مايه كاسته شدن از شان و منزلت ايشان ميداند و معتقد است كه قدر و منزلت شهدا بيش از آني است كه در دانشگاه و به زور چماق به خاك سپرده شوند. و به اين معترض است كه نميتواند شاهد سواستفاده از شهيد در محيظ دانشگاه باشد و هر جايي كه در راستاي پيگيري حقوق ملت ايران تجمع و اعتراضي شكل گرفت آن را بي حرمتي به شهدا بنامند و وسيلهي سركوب شوند. كما اينكه چنين شد و ياران پلي تكنيكي در بندمان چه در سناريوي نشريات جعلي و چه در پروژه دفن شهيد كه مي توان بر آن پروژه دفن دانشجو نام نهاد چه خون دلهايي كه خوردهاند و ميخورند و هيچگاه ذره اي از پيگيري حقوقشان عقب ننشستهاند تا نهال آزادي را بپرورند و به راستي كه در اين راه همچون باغباني مهربان عمل كردهاند.
و اما در آخرين تلاش ها و واپسين نفس هاي دولت احمدي نژاد، انجمن اسلامي دانشگاه صنعتي اصفهان حكم انحلال را قبل از سال نو از وزارت علوم دريافت كرد در حاليكه در تجمع بيش از ۱۵۰۰ نفري دانشجويي اين دانشگاه از اين انجمن حمايت به عمل آمد. اين ها گوشه كوچكي از فعاليتهاي دانشجويي است كه در طي سال گذشته در راه عزت و سربلندي ايران و دست يابي به آزادي از سوي دانشجويان و ياران در بندمان صورت گرفته است و در دل شب اين شبنماي آزادي است كه ميدرخشد و اميد به طلوع آزادي را در پيروان راستينش دو چندان ميكند و روزي ما دوباره كبوترهايمان را پيدا خواهيم كرد….
یکشنبه ۹م فروردین ۱۳۸۸
ارسال از:
ساسان رحمت زاده
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید