رفتن به محتوای اصلی

فراماسون بودن موسوی و خمینی؟
06.11.2010 - 13:17

کیهان با ادعا ی تازه خویش مبنی برفراماسونر بودن موسوی ـ عملا خط بطلانی بر حیات سیاسی خمینی کشیده است چرا که آقای موسوی تا به امروز نیز خمینی را مراد خویش می داند وخود را مرید وی می پندارد و مدتها شعاربرگشت به دوره خمینی را سرداد!اگرفراماسونر بودن مهندس موسوی بنا بر ادعای کیهان حسین شریعتمداری حقیقت داشته باشد، اما این در حالیست که آقای مهند س موسوی همواره مورد تائید آیت الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی بود.خمینی بعنوان ولی فقیه طبق قانون اساسی می بایستی آگاه به زمان می بود و دست کم وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی که وزیر آن همواره توسط رهبر برگزیده می شود ؛ قانونا وزرات اطلاعات می بایستی در مورد ماسون بودن آقای مهندس موسوی ،خمینی را مطلع می ساخت اما چرا از آن ماموریت در دوران حیات خمینی عدول کرد؟یا شاید خمینی از ماسون بودن مهندس موسوی باخبر بود وعلیرغم آن وی را حمایت و تائید کرده بود!؟ در زبان فارسی هم ضربالمثلی رواج یافته است که میگوید: «بگو رفیقت کیست، تا بگویم چگونه آدمی هستی». ... تو، اول بگو: با کیان زیستی؟ پس آنگه، بگویم که: تو، کیستی!

کیهان در شماره شنبه 15 آبان 1389- شماره 19782 ادعا کرده است که موسوي بالاخره اعتراف كرد كه فراماسونر است !

http://www.kayhannews.ir/890815/2.htm

اینکه حکومت اسلامی چیست و چگونه حکومتی باید باشد در 31 ساله گذشته روشن نشده است و انواع تفسیر و قرائت ها از آن توسط پایوران اسلامی ارائه شده است که دائما همه آنها در حال کشمکش هستند و هیچ پایانی برای آن نمی توان تصور کرد!

خمینی در تمام دوران حیات وفعالیت سیاسی خویش ،هیچگاه فراماسونرها محکوم نکرد و در باره آنها اصلا سخنی نگفت!؟ در میان روحانیون نیز بسیار دیده شده است که برخی از آنها مانند سید جمال اسد آبادی عضو سازمان مخفی فراماسونرها بوده اند!ماسون بودن سید جمال اسدآبادی را سایت تابناک وابسته به محسن رضائی قبلا تائید کرده است!سی ویک سال از عمر حکومت اسلامی در ایران می گذرد و این در حالیست که رژیم اسلامی همواره در حال تصفیه سازی شخصیت های اولیه نظام می باشد که گاهی اوقات بسیار خونین بوده است!حکومت اسلامی به بیماری وحشتناک سوء ظن و شیزوفرنی امنیتی مبتلا شده است که تنها با جراحی خونین غیر خودی ها کهتا چندی پیش خودی بوده اند و دائما دائره آن کاسته می شود می تواند خود را بر اریکه قدرت نگاه دارد!کشورهای امپریالیستی مانند لاشخور و کفتار اضمحلال ایران را زیر سایه حکومت احمدی نژاد انتظار می کشند تا در روز مناسب به مقاصد شوم خود دست یابند!در این میان احمدی نژاد بهترین گزینه برای بر آورده ساختن آرزوهای کشورهای خبیث است!؟

احمدی‌نژاد: بالاترین سطح امنیت ملی وقتی به‌دست می‌آید که با قلدران عالم درگیر شویم!

http://aftabnews.ir/vdcirraz3t1azq2.cbct.html

چرا حکومت های ایدولوژیک درمان ناپذیرند؟

موقعی بود که در جنبش روشنفکری چپ درایران وجهان،نیروهای معدودی جرات داشتند تا به ایدولوژی بلشویسم بعنوان یک پدیده سیاسی وتاریخی معین که یک انقلاب را رهبری کرده بود آنرا یک حرکت ارتجاعی وکودتائی خطاب نمایند. اما در حال حاضر تعداد منتقدینی که دورانی در تفکر بلشویسم دستی داشته اند بدان افزوده تر می گردد! این در حالیست که اگر در دوران حاکمیت بلشویسم کسی به تفکر بلشویسم انتقادی می کرد بسرعت آنرا نغمه امپریالیستی وارتجاعی می نامیدند ولی هم اکنون اگر کسی از بلشیویسم طرفداری کند مرتجع است؟ اما در حال حاضر بیشتر طرفداران کمونیسم در انتقاد از لنین امابه دفاع از اندیشه های مارکس عقب نشینی کرده اند. افرادی که درقبل و بعد از انقلاب اکتبر به بلشویسم انتقاد داشتند بسیار قلیل اما از شجاعت ودرایت ومطالعه علمی بسیار بالائی برخوردار بودند تا انتقاد های خود را علنی نمایند چرا که خود آنها در انقلاب اکتبر شرکت فعال داشتند ودر به ثمر رساندن آن انقلاب نقش بسزائی از خود نشان داده بودند واز نزدیک همه رهبران ودست اندرکاران انقلاب اکتبر را ازنزدیک می شناختند و به آسودگی می توانستند انحرافات وجعلیات وجنایاتی که از آن انقلاب ناشی شده بودرا به نقد بکشند. آنهائی که رهبران انقلاب بلشویسم را به لحاظ ایدولوژیک به زیر انتقاد برده بودند خود نیز به ایدولوژی و بیماری ایدولوژیک تروتسکیسم گرفتار آمده بودند و تمام کمبود ها را در قرار نگرفتن شخصیت با نفوذ تروتسکی در کادر رهبری شوروی در بعد از مرگ ولادیمیر لنین ارزیابی می کردند.آنها با استناد به توصیه لنین که سفارش کرده بود تا از صعود استالین به سطح رهبری شوروی جلوگیری نمایند تا همواره تمام نواقص را در شخصیت استالین جستجو نمایند اما استالین توانسته بود با مشت آهنین جامعه عقب مانده روسیه را صنعتی نماید ودر جنگ جهانی دوم در برابر فاشیسم آلمان،شوروی را به پیروزی برساند. اما پس از کمتر از یک دهه بعد از پایان جنگ جهانی دوم ،نکیتا خرو شچف در کنگره حزب کمونیست دست به افشاگریهای بسیار شگفت انگیزی علیه استالین زد وچهره واقعی اورا به مردم شوروی نشان داد.بعد ها ثابت شد که انقلابی که با شعارهای دمکراتیک، صلح ،نان در دوران جنگ اول که مصادف بود با گرسنگی مردم اما در یک جامعه نیمه فئودالی نیمه صنعتی به پیروزی رسید اما اساسا برابر تئوریهای مارکس نمی توانست آن انقلاب سوسیالیستی بوده باشد.رهبران حکومت ایدولوژیک حاکم بر روسیه هرچقدر جلو می رفت و با موانع و مشکلات عدیده ائی روبرو می شد ناخودآگاه انقلاب اکتبر را باز خوانی می کردند تا انحرافات ریشه ائی را در آن واقعه تاریخی جستجو نمایند ،واقعه تاریخی که چهره جهان را تغییر داده بود نمی توانست براحتی از عظمت خویش عقب نشینی نماید اما بالاخره با روی کار آمدن گورباچف که با قصد اصلاحات به قدرت رسیده بود در همان آغاز اصلاحات به حکومتی که از انقلاب اکتبر برخاسته بود فرو ریخت و برای همیشه به بایگانی تاریخ سپرده شد . پس از آن حکومت روسیه از شکل ایدولوژیک خارج گردید ودر مسیر حکومت های رایج جهان قرار گرفت! اینک بازنگری به انقلاب سال پنجاه وهفت ایران در میان شرکت کنندگان فعال آن آغاز شده است.انقلابی که مانند انقلاب اکتبر چهره بخشی وسیعی از جهان را که به دنیای اسلام تعلق داشت به تحرک در آورده وتاکنون توانسته است به یک بلوک خطرناک برای جهان سرمایه داری تبدیل گردد.خمینی بدرستی در آغاز پیروزی انقلاب گفته بود که انقلاب اسلامی فقط در ایران باقی نخواهد ماند بلکه بسوی همه جهان حرکت خواهد کرد که اینک جریانات بیشماری از جمله مانند القاعده گرفته تا حزب الله لبنان وحماس به یک نیروی تعین کننده در منطقه و جهان تبدیل شده اند!در حال حاضر بحث های بسیاری در مورد انقلاب پنحاه وهفت حول این محور که چه می خواستیم وچه شد شروع شده است؟ بخش وسیعی که خود را به خمینی نزدیک می دانند در بررسی های خود به این نتیجه رسیده اند که میوه چینان وفرصت طلبان حکومتی در حال مصادره انقلاب در جهت منافع خود حرکت می نمایند .این در حالیست که اکثر متولیان انقلاب اسلامی هنوز زنده اند و کمافی سابق از پست های کلیدی نیز برخوردارند! همه منتقدان به حاکمیت به این نتیجه کلیدی در بحث های ایدولوژیک رسیده اند که انقلاب اسلامی مانند صدر اسلام پس از پایان خلافت راشدین به انحراف گرائیده است وحکومت در دست خلفای اموی قرار گرفته است که امام حسین را نیز به شهادت رساندند. مطمئنا دامنه این بحث ها در این دوران که با رد صلاحیت بخش وسیعی از شخصیت هائی که در انقلاب 57 شرکت فعالی داشته اند همزمان شده است ، اینک باعث گسترش اختلافات جناحی بر سر حقانیت هر کدام از قرائت ها از اسلام وآماج های انقلاب اسلامی را سبب خواهد شد که هیچ ربطی به مردم ندارد چراکه همه این نزاع ها برای بدست گیری نهاد قدرت از جانب جناح های در گیردر نظام جمهوری اسلامی را بیان می کند نه حاکمیت مردم را! موضع نیروی دمکرات وسکولار مانند سابق روشنگری و آگاهی رسانی به مردم برای دستیابی به یک حکومت سکولار خواهد بود نه شرکت در دعواهای جناحی حاکمیت وحمایت از این جناح و یا آن جناح منتهی نخواهد شد!

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.