به لحاظ روانی اگر کسی یک دروغ خود ساخته را چند بار تکرار کند ـ کم کم خودش به آن دروغ باور می آورد.اینک نیز احمدی نژاد آنقدر دروغ رئیس جمهوربرگزیده مردم ایران را تکرار کرده است که خودش نیز بدان باور آورده است.آنانی که پیرامون احمدی نژاد را احاطه کرده اند ،همان دروغ شاخ دار راآن چنان به او تلقین کرده اند که نامبرده واقعا خودرا رئیس جمهور ایران می داند. محمود احمدی‌نژاد، چهارشنبه شب برای پنجمین بار در سازمان ملل سخنرانی کرد.این پنجمین بار بود که همه جهانیان و بخصوص شرکت کنند گان مجمع عمومی به سخنان احمدی نژاد گوش فرا دادند.اوهربار در سخنرانی هایش دسته گلی به آب می دهد.یک روز هاله نور بر سر او می چرخد و باردیگر خود را آماده مدیریت اداره جهان قالب می کند .اودر صحن مجلس سازمان ملل از حضار می خواهد تا اورا رئیس جمهوری واقعی ایران بدانند که درادامه سخنرانی خود می افزاید :رأی قاطع ملت ایران پشتوانه مسئولیت من هست؟ اما چرا آقای احمدی نژاد از سه ماه تظاهرات اعتراض آمیز پی درپی مردم ایران علیه کودتای 23 خرداد سخن نمی گوید که خود با کودتا را بعنوان رئیس جمهور به مردم ایران تحمیل کرده است؟مگر احمدی نژاد خود را نماینده قاطع مردم نمی داند؟پس چرا از اعتراضات آنها حرفی نمی زند؟بعد از سخنرانی آقای احمدی نژاد رئیس جمهور امت اسلامی پیرو ولی فقیه خامنه ائی؛ نه ملت ایران؛ در سازمان ملل و نتایج ارزشمند آن برای ملت آگاه و نیروهای افشا گرعلیه رژِیم حاکم بر ایران ـ هرچه بیشتر برجهانیان آشکار گردید که حکومت کنندگان در ایران از کدام نحله ائی هستند. اما سخنرانی گستاخانه احمدی نژاد ثمره ائی تلخ برای ولایت فقیه وامت پیرامونش خواهد داشت.اعمال احمدی نژاد حاصلی جزء رای غیر منتظره شورای حکام علیه حاکمان را به دنبال نخواهد آورد.اینک همه جهانیان بخوبی می دانند که حکومت کنونی در ایران ـ نماینده واقعی مردم ایران نیست ، پس آنها با همین مجوز از جانب مردم ایران حق دارند که علیه رژیم حاکم برایران قطعنامه سخت تری صادر نمایند. حالا دوست ودشمن به متن سخنرانی واعظانه رئیس جمهوربرگزیده متقلبات وکودتا گرانه او می تازند که چگونه باعث شرمندگی شده است.شوربختانه کسی در مجمع عمومی از حقوق ملل محروم در جهان دفاع می نماید که خود سالهاست همه حقوق مردم را ازبین برده است. بسیاری قبل از سخنرانی به نشانه اعتراض سالن سخنرانی را ترک کردند .بازهم تمام کاسه وکوزه های رسوائی حکومت اسلامی بر سراحمدی نژاد فلک زده شکسته شد اما این پرواضح است که هنگام بازگشت احمدی نژاد به بارگاه بیت رهبری ـ ولی فقیه از سخنان مشعشع وی تمجید بعمل خواهد آورد .او که همچون نقش؛ بز اخوش؛ را به خود گرفته است ـ خود به خوبی میداند که اورا برای بار دوم نیروهای پشت پرده کاندیدای ریاست جمهوری نمودندوسپس ازدرون صندوق های سحر آمیز به عنوان رئیس جمهور منتخب امت اسلامی پیرو ولی فقیه معرفی نمودند.از همان آغاز اورا مامور نیات پلید خود ساختند تاشبکه های مالی بیشمار خود را از بازرسی در امان نگاه دارند .ناگفته نماند که نامبرده هم در نقش آفرینی وخوش رقصی برای نظام ولایت فقیه بسیاربا سابقه واستاد وماهر است.اگرروزگاری در بارگاه این رژیم گروگان گیری تحت نام دانشجویان پیرو خط امام مایه افتخار بود وهر کس مخالف آن اقدام ضد ملی می بود به سرعت سندی ساختگی از میان کاغذ های خرد شده بیرون می آوردند تا دال بر نشانه همدستی با شیطان بزرگ امریکا قلمداد شودامابعداز انتخاب احمدی نژاد به مقام ریاست جمهوری در دوره اول؛ بلا فاصله رهبران امریکا به او تهمت شرکت در گروگان گیری کارمندان سفارت امریکا راوارد ساختند.ایشان هم با هزار قسم وآیه خود را از آن تهمت ناروا مبرا ساخت وجهت اثبات عدم شرکتش در واقعه گروگان گیری؛ حدیثی از اسلام ضمیمه ادعایش نمود مبنی براینکه اساسا ؛؛در اسلام گروگان گیری حرام است ؛؛ .معلوم نیست در روز قیامت پاسخ مرجع تقلیدش خمینی را چگونه خواهد داد؛ چرا که مر جع بزرگوار او گروگان گیری را درراه اهداف بلاد اسلام کاملا حلال دانسته بود تا آنجا که.آقای خمینی حتی نخست وزیردولت موقت مهندس بازرگان منتخب امام زمان خود را قربانی ماجرای پشت پرده ابهام آلود غائله گروگان گیری نمود! اما اکنون دوران دیگریست؛حالا همه نیروهای حکومتی چه خودی وغیر خودی تلاش می ورزند تا از آن اقدام مخالف دیپلماسی بین المللی تبری جویند .اینک همه آن اعمال را نتیجه شیطنت جوانی وافراط گرائی الهام گرفته از چپ گرایان وانمود می سازند تا خود را تبرئه نمایند !

در همین جا باید گفت این رژیم از عجیب الخلقه تر ین رژِیم های جهان است !در همینجا باید اقرار کرد که صفت محور شرارت برای رژیم اسلامی بسیار زیبنده است.مگر رژیم اسلامی در 30 ساله گذشته کم شرارت کرده است.مگر کودتای 23 خرداد یک شرارت نبود؟مگر ریختن خون جوانان ،شکنجه فعالان سیاسی ،اعتراف گیری های مصنوعی شرارت نیست؟

البته نیروهای وابسته به حکومت بار ها از نفوذ توده ایها در مورد واقعه گروگان گیری سخن گفته اند . این بسیارطبیعی است که در حکومت اسلامی هرگاه کار ی پر عیب باشد؛ آنهارا به دیگران نسبت داده اند.بهرحال از اصل مطلب دور نشویم؟ امریکا از مدتها پیش در دوران ریاست جمهوری خاتمی؛ به ایران لقب محور شرارت داده بود اما نیروهای حکومتی وبخصوص نیروهای اصلاح طلب همواره از خاتمی به عنوان بنیانگذار گفتگوی تمدنها دفاع می نمودند واورا نماینده متعارف ومعقول نظام اسلامی ایران معرفی می کردند .اما روز گار گذشت وگذشت و بالاخره نماینده واقعی حکومت با شناسنامه ویژه شرارت جمهوری اسلامی برای چندمین بار رهسپارسازمان ملل شد. نوبت سخنرانی او فرارسید و میهمانان همه به گوش بودند او هم همه رازهای پشت پرده ولایت فقیه را بر ملا ساخت و مجوز قانونی را برای جامعه بین المللی مهیا ساخت تا دوباره از حکومت اسلامی به عنوان محور شرارت یاد شود.شکار با پای خویش به دام شکا رچی افتاد! مصوبه شورای حکام وکم لطفی ممالک دوست نیمه راه جمهوری اسلامی مانند روسیه بعد از سخنرانی احمدی نژاد چنان برق آسا به وقوع خواهد پیوست که آرامش ولایت فقیه پریشان می گردد بعد از تصویب نامه شورای حکام دراتریش؛ حاکمان برایران به لج بازی وقهر وکدورت انتقام جوئی روی خواهند آورد. شاید آنها عدم فروش نفت به غرب راحربه ائی سازند تا رای این کشورهاعلیه خودرا تغیر دهند.اما آنقدر که ایران به فروش نفت به جهان محتاج است باالعکس غر ب وابسته به خرید نفت از ایران نیست .اگر ایران بخواهد تنگه هرمز راکه مرکز خروجی چهل درصد انرژی جهان را ببندد ؛ آنگاه جمهوری اسلامی عملا اعلام جنگ به تمام جها ن کرده است و آنگاه کلیه کشورها ی با نفوذ دنیا را علیه خود متحد می سازد!

اما هر حرکت لجوجانه رهبران جمهوری اسلامی علیه جامعه بین المللی، همچون فرد گرفتار در باتلاق را می ماند که با دست وپا زدن های بیشتر فرد قربانی را با سرعت هرچه بیشتر به قعر نیستی فرو می برد.از جهاتی دیگر هم رژِیم در حال دست وپا زدن بامشکلات متفرقه داخلی است که این موارد داخلی به مسائل بین المللی گره خواهد خورد وآنان را به سرعت به کام مرگ خواهد کشاند .مردم ایران اینک به این اگاهی تاریخی دست یافته اند که نابودی حکومت اسلامی مساوی با مرگ ایران نیست بلکه خود رژیم اسلامی به عامل اضمحلال ایران تبدیل شده است.