
توضیح:
با توجه به سوءبرداشتهایی که از نوشته من شده است، لازم دیدم توضیح دهم که من از ابتدا به امضا و انتشار بیانیه توسط زندانیان، به دیده تردید مینگریستم و به همین دلیل جمله "رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی، در شرایطی قرار گرفته که مجبور شده است ..." را نوشتم تا بیانگر این ناباوری باشد و تصور کردم که با این جمله، روشن خواهد بود که نقد من بر مضمون بیانیه است و نه به زندانیانی که امضایشان زیر آن قرار دارد.
متاسفانه من در کار خود موفق نبودهام.
پس از نوشتن مقاله، باخبر شدم که بیانیه دیگری منتشر شده که در آن 6 تن از زندانیان امضای بیانیه اول را تکذیب کردهاند.
با این وجود، اصل موضوع تغییری نکرده و نقد من بر مضمون بیانیه اعتراضیه به قوت خود باقیست.
در پایان این توضیح اضافه میکنم که از نظر من هر کسی، چه آزاد و چه در موقعیت زندانی سیاسی، حق انتشار نظرات خود را دارد ولی زندانی سیاسی بودن دلیلی بر مصونیت از نقد نیست و چنانجه هر زندانی سیاسیای نظری را منتشر کند و من با آن مخالف باشم، این حق را برای خودم محفوظ میدارم که نظرات او را نقد کنم.
چهارشنبه ۲۴ تير ۱۳۹۴ - 15 ژوئیه 2015
* * *
چند روز پیش در تاریخ 8 تیرماه 1394 در برنامه پرگار بی بی سی بحثی بود با حضور خانم سیمین صبری و آقایان صالح کامرانی و فرهنگ جهانپور درباره "هویتطلبی در آذربایجان".
در این برنامه، شرکت کنندگان در بحث، راه حلهای خود را نیز ارائه دادند که عبارت بود از فدرالیسم و استقلال.
از نظر من، صرفنظر از توافقم با این یا آن راه حل و یا مسائل مطرح شده در این برنامه، وجود چنین برنامههایی برای روشن شدن مسائل و مشکلات در ایران و یافتن راهحل آنها، بسیار مفید است. حال، این برنامه را بی بی سی کارگردانی کند، یا یک رسانه مستقل. آنچه که اهمیت دارد، گفت و شنود در این موارد و اظهار آزادانه نقطه نظرات است.
به دنبال پخش این برنامه، به تاریخ 16 تیر ماه 1394 اعتراضی با امضای 15 تن از زندانیان سیاسی ایران به این برنامه نیز منتشر شد.
در درجه اول نمیتوانم خوشحالی خودم را از اینکه رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی، در شرایطی قرار گرفته که مجبور شده است امکاناتی را برای زندانیان سیاسی در ایران فراهم آورد که بتوانند به برنامههای بی بی سی و احیانا سایر رسانهها دسترسی داشته باشند و نیز بتوانند اطلاعیه و اعلامیه نوشته و به رسانهها برسانند، پنهان کنم.
ولی در کمال تاسف مشاهده میکنیم که این اعلامیه و اعتراضیه زندانیان سیاسی، نه در جهت دفاع از آزادی بیان و نظر، نه در دفاع از حقوق مردم کشورمان، بلکه در ضدیت با آن است. بهانه آن هم گویا به خطر افتادن "حاکمیت ملی ایران تک ملیتی" و "تمامیت ارضی" آن است.
البته این بحث تازهای نیست. هرگاه پای حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور به میان میآید، حتی بسیاری از دمکراتترین زنان و مردان سیاست در ایران ما، نمیتوانند آزادی بیان را برتابند و رگهای گردنشان برجسته میشوند و دلیل و منطق را کنار میگذارند و اگر هم ظاهرا به دلیل و منطق متوسل میشوند، پای منطقشان چوبین است.
زندانیان سیاسی عزیزمان که در ابتدا از "فرشِ هزاررنگِ کهن-کشورِ" صحبت میکنند، بلافاصله این فرش هزار رنگ را در گونی "یک ملیت" میریزند و در قالبی دگم، در زندان "یک کشور-یک ملت" به بند میکشند و فراموش میکنند که "یک زبان" را هم بر آن بیافزایند.
سپس گریزی به "بخش ناپذیریِ حاکمیتِ ملی ایران" میزنند و فراموش میکنند که سالهای سال است، چنین حاکمیتی وجود خارجی ندارد! سپس نوبت به تقدیس "تمامیت ارضی" میرسد و آنچه که در این میان جایی برای زندانیان سیاسی عزیزمان ندارد و آن را به راحتی آب خوردن فراموش میکنند، عبارت از انسانهایی است که در این کشور زندگی میکنند و حق و حقوق انسانی آنها!
آنها فراموش میکنند که سادهترین، ابتداییترین و طبیعیترین حقوق این انسانها، حق تعیین شیوه زندگی و سرنوشت آنها توسط خود آنهاست.
این عزیزان برای مستند کردن بیانیه اعتراضی خود به بند 4 ماده 8 "اعلامیه یِ مربوط به حقوقِ اشخاصِ متعلق به اقلیت هایِ ملی یا قومی، دینی و زبانی" استناد میکنند. و درست به آن مادهای که مختص روابط میان کشورهای عضو سازمان ملل متحد با همدیگر است و ربطی به ساکنین یک کشور ندارد. و اینجاست که توسل به پای چوبین، آنها را از اصل آزادی بیان عقاید سیاسی انسانها هم دور میکند و بر زمین میزند.
این دوستان تمامی بندهای این اعلامیه جهانی و همچنین "اعلامیه جهانی حقوق بشر" را به فراموشی میسپارند و تنها به یک بند آن اتکا میکنند که اتفاقا خارج از موضوع مورد گفت و گوست!
این ماده و بندهای آن در اصل کشورها را از دخالت در امور داخلی هم به نحوی که تمامیت ارضی کشوری به خطر بیفتد، برحذر میدارد ولی اصول دیگر را که به حقوق "اقلیتها" مربوط میشوند نفی نمیکند.
آیا بی بی سی در امور داخلی ایران مداخله کرده است؟ آیا گذاشتن تریبونی در اختیار نیروهای سیاسی یک کشور برای بحث درباره مشکلات و مسائل کشور، مداخله در امور داخلی آن کشور است؟ آیا گفت و گو درباره عدم رعایت حقوق انسانی در یک کشور در رادیو و تلویزیون یک کشور دیگر، مداخله در امور و به خطر انداختن تمامیت ارضی آن کشور محسوب میشود؟ در اینکه بی بی سی دهها نقص دارد و میتوان در موارد زیادی با آن موافق نبود، حرفی نیست ولی آیا این اشکالات، نفع استفاده از این تریبون جهانگستر را نفی میکند؟
متاسفانه این دوستان عزیز به ما نمیگویند که چرا شرکت کنندگان در این برنامه مجاز به اظهار عقاید خود درباره وضعیت ایران و راهحلهای پیشنهادیشان نیستند و به ما نمیگویند که در این میان، تکلیف ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر چه میشود که میگوید:
"هر فردی حق آزادی عقيده و بيان دارد و اين حق مستلزم آن است که کسی از داشتن عقايد خود بيم و نگرانی نداشته باشد و در کسب و دريافت و انتشار اطلاعات و افکار ، به تمام وسايل ممکن بيان و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد." (تاکید از من است)
آنچه در این میان چشمان زندانیان عزیزمان را میبندد، تقدس "تمامیت ارضی" برای آنهاست. این دوستان مشخص نمیکنند که این "اقلیتها" کجا و به چه وسیلهای میتوانند درد خود را فریاد بکشند و راهحلهای خود را بیان کنند در حالی که در ایران از حقوق خود محرومند و سرکوب میشوند و امکان اظهار نظر ندارند و در اکثریت مطلق رسانههای خارجی فارسیزبان هم تریبونی به آنها داده نمیشود. به ما نمیگویند که اگر این تمامیت ارضی به بند و زنجیر و شکنجهای برای مردمان این سرزمین تبدیل شود، به چه درد انسانها میخورد و چرا باید از آن دفاع کرد؟ و به ما نمیگویند که چرا زیر سؤال بردن "یک کشور-یک ملت" و "تمامیت ارضی" باید برای ما تابو باشد؟
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید