منتقد سینما
"جشنواره بینالمللی سینمای تبعید" که یک هفته در شهر گوتبورگ (یوتهبوری) سوئد جریان داشت، شامگاه پنجشنبه ۲۹ اکتبر به پایان رسید.
در نهمین دورهی جشنوارهی سینمای تبعید که با شعار "دنیا خانه من است" برگزار میشود، ۹۴ فیلم کوتاه و بلند از سراسر جهان شرکت داشتند. این فیلمها، اگر به شکل خاص هم به تبعید مربوط نشوند، در هر حال نمایشگر اوضاع ناهموار سیاسی و شرایط نابسامانی هستند که انسانها را به تبعید و بیخانمانی سوق میدهد.
این دورهی جشنواره بخشهایی را به سینمای سیاسی جهان اختصاص داده بود، مانند نمایش برخی از کارهای کریس مارکر مستندساز نامی فرانسوی. در بخشی دیگر جشنواره مروری داشت بر آثار کن لوچ، به ویژه آثار سیاسی این سینماگر سرشناس بریتانیایی. آثار کن لوچ ربط مستقیمی به تبعید ندارد. او در بیشتر کارهایش نارواییها و بیعدالتیها را در جامعهای مدرن و صنعتی ترسیم کرده است.
سیمای ستمدیدگان
تبعیض و فشار بر اقلیتهای دینی، وجوه گوناگون خشونتهای قومی و نژادپرستی در بسیاری از فیلمها ترسیم شده است. در جشنواره چندین فیلم به سرگذشت تلخ پناهندگان افغانی پرداختهاند، که بیشتر آنها را فیلمسازان جوانی افغانی ساختهاند.
سه فیلم مستند مصیبت آوارگان فلسطینی را روایت میکنند. این تبعیدیان دایمی که از دهها سال همچنان به شکل "موقت" در اردوگاهها به سر میبرند و برای بازگشت به میهن خود روزشماری میکنند.
چند فیلم مستند از ستم بر همجنسگرایان، حتی در جوامع مدرن غربی سخن میگویند.
سیمای تبعیدیان ایرانی
کشور و مردم ایران در بیش از بیست فیلم جشنواره حضور دارند. از فیلمهای مستند کوتاهی که کمتر فرصت نمایش عمومی پیدا میکنند، تا فیلمهای بلند داستانی که به اکران عمومی نیز راه مییابند.
جشنواره با فیلم سینمایی "لحظۀ آزادی" به کارگردانی آرش ریاحی گشایش یافت. این فیلم تا کنون در چند کشور به نمایش در آمده و از سوی اتریش برای جایزۀ اسکار نامزد شده است.
فیلم "لحظه آزادی" زندگی گروهی از ایرانیان را روایت میکند که پس از فرار از ایران در ترکیه سرگردان هستند، و برای گرفتن جواز مسافرت به کشوری اروپایی تلاش میکنند. کسانی که نتوانند از طریق سازمان ملل ویزا دریافت کنند، به ایران برگردانده میشوند، و در مرز با خطر اعدام روبرو هستند. فیلم با یک تیرباران شروع و در پایان با تیربارانی دیگر ختم میشود.
برخی از صحنههای "لحظه آزادی" بسیار تلخ و تکاندهنده است. در آغاز فیلم گفته میشود که فیلم بر پایهی ماجراهای واقعی ساخته شده است. کارگردان که در کودکی به همراه خانواده به اتریش رفته، بیگمان یادماندهها و تجارب خود را در نگارش فیلمنامه به کار برده است.
روایتی از قتلهای زنجیرهای
در "جشنوارهی سینمای تبعید" فیلمی به نام "آدمکشی به نام خدا" به نمایش درآمد و تئاتری به نام "یک پرونده و دو قتل". فیلم را یک کارگردان آلمانی تهیه کرده و تئاتر را یک کارگردان ایرانی به روی صحنه آورده است. فیلم و تئاتر هر دو یک مضمون دارند: قتل داریوش و پروانه فروهر، دو قربانی نامی قتلهای زنجیرهای سال ۱۳۷۷ در تهران.
این جشنواره که از سال ۱۹۹۳ هر دو سال یک بار در سوئد برگزار شده است، در کنار آثار "سینمای تبعید"، در عرصهای محدود سایر آثار مربوط به تبعید و تبعیدیان را نیز عرضه میکند.
امسال علاوه بر تئاتر دو گروه موسیقی نیز کارهای خود را در جشنواره عرضه کردند. اجرای گروهی ایرانی به نام "کافران بینام" نوعی موسیقی رپ را با محتوایی اعتراضآمیز ارائه میکرد.
"فستیوال سینمای تبعید" یک جشنوارهی رقابتی نیست، بلکه بیشتر سکویی بینالمللی است برای فیلمهایی که هدف آنها نه کسب جایزه، بلکه جلب توجه جهانیان به خفقانی است که در گوشه و کنار دنیا جریان دارد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید