در گفت و گویی تحت عنوان « جوسازی های جبهه پان ایرانیسم برعلیه حرکت ملی آذربایجان»، با این نشانی «https://www.gunaz.tv/fa»
و http://www.iranglobal.info/node/60110
ایران گلوبال را به خاطر درج دیدگاههای همه ی گرایشها در کنار سایت «آذریها» قرار داده، زیر پرسش گرفته اند که چرا « علیه حرکت ملی آذربایجان» مطلب منتشر میکند؟
1- موضوع صحبت که به نادرست « جوسازیهای جبهه پان ایرانیسم» عنوان شده در واقع و در حقیقت عمدتاً باز موضوع مقاله ی «عربده كشى لمپنيسم در حركت ملى» است.
و مقالات من و دیگران. ربطی به پان فلان ندارد. با متد ایران گلوبال همه آشنا هستند که امکان بیان و نقد و نظر برای همه ی جریانها وجود دارد.
من با مقالات مختلف دیدگاه تبعیضگر را نقد کرده ام( رجوع به آرشیوآ.ائلیارhttp://www.iranglobal.info/taxonomy/term/81 )
و کسانی که به «جبهه پان ایرانیسم » نقد دارند بنویسند. عدم نقادی خود را به گردن ایران گلوبال نگذارند. طبق اصول سایت نمی توان جلو « بیان نظر پان ایرانیسم» را
در سایت گرفت. و سایت را «خطی» کرد. سایت اعلام کرده که خطی نیست. از پان ایرانیسم ناراحت هستید « نقد» کنید.
2- نوشته های خود نقادان آذربایجانی را هم میتوانید نقد کنید. شخصاً استقبال میکنم که نوشته هایم نقد شوند.
اینکه چند نفر فعال آذربایجانی مانند لوایی و آ.ائلیار و دیگران را در جبهه پان ایرانیسم قرار دهند به جای نقد نوشته ها، «حذف دگراندیشی» ست.
در مورد انتشار مقاله ی مذکور ، قبلا نیز نوشته ام که دلیلی برای حذف آن مقاله نمی بینم. مانند مدیر سایت.
هر چند شیوه ی طرح مسایل در مقاله را نمی پسندم. هر چند دیدگاه فکری من با نویسنده آن متفاوت و متضاد است.
از دیدگاه خود لازم می بینم در رابطه با آن مقاله به برخی نکات اشاره کنم:
نویسنده ی مقاله « دید شاعرانه» دارد، و با این دید مقاله اش را نوشته است. و واژه ها معانی سمبلیستی دارند. از جمله واژه ی « جنون» که رویش انگشت میگذارند.
جنون در این نوشته با برداشت من همان معنی را دارد که کلمه ی « دلی: دیوانه» در داستان فولکوریک آذربایجان، « کوراوغلی» دارد. و ایرادی در استعمال آن نیست.
خود ایشان نیز تأکید کرده که «مطالبى به كنايه در باره ى جنون و عقل » مینویسد.
متد نوشتن را خود نوسینده انتخاب میکند کسی نمیتواند چیزی را به نویسنده دیکته کند. اینکه شاعرانه ننویس، جور دیگری بنویس که فلانی دوست دارد و انتخاب کرده است، نه، چنین چیزی را هیچ نویسنده ای نمی پذیرد. یا فلان جور « نقد» بنویس که من دوست دارم یا فلان جمع دوست دارد؛ و غیره. نه، چنین حساب کتابی در « فرهنگ آزادی نگارش» نداریم. اصرار بر این نکات سلب آزادی بیان و نگارش است. که در گفت و گوی مذکور عنوان میشود.
الف- نویسنده در انتخاب شیوه ی نگارش آزاد است. میتواند شاعرانه بنویسد.
ب- نویسنده آزاد است متد نقد خود را خودش انتخاب کند، نه آنجور که من یا فلان جمع دوست دارد.
ج- نقاد آزاد است یک جنبش، دولت، حکومت، مکتب، مذهب، رهبران ، و یا گروه و فردی را در هر موقعیتی که با شند رد یا قبول کند. با شیوه ی نگارش شاعرانه، غیرشاعرانه، و
متد نقدی که خودش برمیگزیند. نقد تقدس نمی شناسد. در صحبت مورد بحث کسانی میکوشند « بعضی چیزها» را مقدس نشان دهند یا بر آنها هاله تقدس ایجاد کنند.
این عمل خلاف آزادی اندیشه و نقد است.
د- نوشته ای ممکن است ، دارای « برخورد، برداشت، نقد یا هر سه ی این نکات» باشد. حساب هر نکته جداست. ولی مانع بیان هیچ نکته ای از آنها نمی توان شد.
نوشته ای که دارای « اتهام شخضی با نام مشخص فرد یا افراد » است لازم است سند داشته باشد.
اما نوشته ایکه دارای نام یا اسامی شخصی مشخص نیست، تنها از کلمات عمومی « رهبران» یا « اتاق فکر»، «جنبش ما » و مانند اینها استفاده میکند و « اتهامات سیاسی و اندیشه یی و حتی امنیتی» نیز مطرح میکند، مربوط به « تجربه ی شخصی، برخورد، یا برداشت و تحلیل فرد» میشود. که سنجش درستی یا نادرستی آن کار خواننده است. نمی توان جلو نویسنده را گرفت. مثلا فلان سازمان و گروه و رهبران و مانند اینها سیا ساخته اند. کاگ ب ساخته اند و غیره. اینها اتهامات امنیتی ست. در فضای سیاسی چنین اتهاماتی صرف نظر از درستی یا نادرستی آنها، مطرح شده و خوانده ایم. که مربوط به این نکات است:« برخورد، برداشت، تجربه ی شخصی، تحلیل». تازه ترین اینها « آموزش 10 هزار خارجی و فرستادن آنها به سوریه توسط ایران» است که دولت آمریکا مطرح کرده است. این اتهامات چه از سوی دولتها و چه از سوی اشخاص و گروهها وجود دارد و مطرح میشوند. نمیتوان جلو « بیان کلی گویی» را گرفت. نوشته ی مورد بحث کوشش بخشی ازفعالان را ارجمند شمرده است. که نظر نویسنده است.
*
یکی برای جنبشی رهبر و رهبران می شناسد، اتاق فکر می شناسد، و چه و چه می شناسد، دیگری هم حق دارد، هیچ چیز نشناسد. مجبور نیست. اعمال فشار در این نکات نقض آزادی
اندیشه است. در صحبت مورد بحث برای جنبش آذربایجان ، کسانی« رهبران» می شناسند و اتاق یا اتاقهای فکر. دیگری حق دارد جور دیگری بیاندیسد و کس و چیزی نشناسد. یا آنها را رد کند.
اینکه کسی عنوان کند« اینها نباید منتشر شوند، نباید نوشته شوند علیه حرکت آذربایجان و فلان و بهمان است »، عملی ست خلاف آزادی اندیشه و بیان.
آزادی، آزادی من نیست، آزادی مخالف اندیشه یی من است. تحمل نظر مخالف مقدار آزاد اندیشی را نشان میدهد نه «شعار».
واکنش افراد در صحبت مذکور « برای حذف آزادی اندیشه و بیان» است، اما مدام آزادی را « شعار» میدهند. «تضاد شعارآزادی با عمل حذفی افراد». این آن پدیده ایست که در گفت و گو شاهدیم.
3- موضوع بحث« نقد خود» است. نقادان نیز همانطور که مقالات نشان میدهند فعالان آذربایجانی هستند. لوایی، آ.ائلیار، eza، و ناشناس، که مطالب شان مورد بحث است هرچهار نفر از فعالان آذربایجانی هستند با دیدگاههای متضاد و متفاوت.
لوایی « یک تجربه تلخ ، و برخورد شاعرانه» مطرح کرده ، وسه نفر دیگر، تحلیل و نقد ارائه داده اند. چه کسی موافق باشد و چه مخالف. پاسخ این نوشته ها « نقد مقالات مذکور» است.
واکنشی که در مقابل آنها شاهدش شدیم « چه توسط دو مقاله و چه گفت و گوی مذکور»، در مجموع واکنشی بود برای « حذف دیگر اندیشی» .
هر یک از این چهار نفر دیدگاه مخصوص بخود دارد که با دیگری یکی نیست. انصافاً نقد اینها هیچ ربطی به « جبهه ی پان ایرانیسم» ندارد. اینکه « برخورد و نقد» اینان را در جبهه ی پان ایرانیسم
قرار بدهیم نقض آزادی اندیشه و بیان است.
4- به دیگر موضوعات پاسخ داده شده که از آنها میگذرم.
5- موضوعات فرعی دیگر : اعتراض به انتشار مقالات زیر است:
- من ده ها مقاله در مورد ماهیت جنبش همگانی آذربایجان دارم. بروید ببینید و نقد کنید.
در فضای فکری آذربایجان گرایشهای نظری گوناگون و زیاد وجود دارند. نقد و رد یکی دو گرایش به معنای رد تلاش عمومی نیست و نمی تواند باشد. راه انداختن پروپاگاندا برای
اینکه « ای داد و بیداد فلانی گرایش من را رد کرد یا منفی نامید ، پس کل تلاش عمومی رفع تبعیض» را رد میکند، یک تبلیغ عوام فریبانه است.
یا نویسنده فلان رهبر و تئوریسین و که و که را رد میکند، پس کل تلاش عمومی رفع تبعیض را نفی میکند، واکنش و سخن نادرستی ست. و متضاد با منطق.
اینها حرکاتی ست که شاهدش هستیم و شایسته ی اندیشه ی آزاد نیست. بل حذف دگر اندیشی ست.
این سخنان تهی و فاقد اندیشه و گوچه بازاری ، شایسته ی کسانی نیست که « نقد اندیشه» مطرح میکنند. بجای آنها شایسته است که به اندیشه های آ.ائلیار بپردازند و نشان دهند
کدام نظریه اش خطاست. بسیار ممنون میشوم.
من هیچ وقت در قالبهای اندیشه یی فوق الذکر قرار نگرفته ام . متاسفانه یا خوشبختانه. اندیشه های آ.ائلیار مختص خود اوست. هیچ هم عیب نمیدانم که یکی در گذشته دارای قالبهای فکری
مذکور باشد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید