رفتن به محتوای اصلی

واکنش توتالیتاریستها در تریبون آزاد بابک آذری(آزاد)
10.06.2012 - 07:26

نویسنده -دکتر بهرام یزدانفر (روانشناس)- در مطلبی واکنشی در مورد کیانوش توکلی،در سایت  تریبون به اصطلاح آزاد بابک آذری(آزاد)، نخست از زنان نجبیب در جامعه سخن میگوید که گویا از زمان آدم و حوا وجود داشته اند. و مضراتی در این رابطه. بعد یقه ایران گلوبال و کیانوش توکلی را می چسبد که گویا چند بار «دید سیاسی» خود را عوض کرده  و فعالیت میکند. یعنی اندیشه دکتر مثلا روانشناس اینست که  تغییر دیدگاه و کوشش در آن جهت نباید صورت بگیرد . چون کاری ست مثل عوض کردن  مردان توسط زنان نجیب. به این دکتر با این اندیشه بکر و اندیشمندانه باید جایزه نوبل اعطا کرد. لکان و فروید و دلوز هم باید کمر در خدمت ترو خشک کردن ایشان بربندند. او فاقد درک منطق «شباهت سازی» نیز هست. در ادامه مطلب ، اتهامات مالی و عضویت حزبی عنوان میکند که بی سند و مدرک اند.«دکتر بئ » نیازی به سند ندارد. چون در دوره تحصیل همچو مقوله ای برایش مطرح نبوده است.

این چکیده اندیشه به اصطلاح یک دکتر روانشناس  مثلا طرفدار « حرکت ملی آذربایجان»  است. از منافع آن هم با تفکر بیمانندش دفاع میکند و طبق «خط  قرمز های » بابک آذری(آزاد) نیز جزو «خادمین» است. و درج مطلب گرانسنگ علمی دکتر از واجبات محسوب شده و عدول از آن « خیانت » به حساب میاید. چرا که جای تحملی برای اینگونه هشدارها نیست:

«نیروهای مرتجع و توتالیتر می خواهند رهبران خود خوانده فردا باشند ...سرنوشت مردم ما باید به دست خودشان درداخل کشور توسط نیروهای صادق و وفادار رقم بخورد درغیراین صورت همه کسانی که درزندانها به سرمی برند و در زیرشکنجه های وحشیانه رژیم توتالیتر  قراردارند .همه انسانهای آزادیخواهی که در راهپیمایی های اعتراضی شرکت می کنند و مورد سرکوب سیسستماتیک قرار میگیرند.همه مردمی که از فشار روز افزون شکاف های طبقاتی ، اختتاق ، فقر و تورم و زندان دررنج به سر می برند، حاصل سالها رنج ، خون ، عصیان  و مقاومتشان به یغما خواهد رفت ... باید با هر نوع تمامیت خواهی مبارزه کرد . به نقل از -قهرمان سازیهای بی پایه و توهم رهبری درجنبش ملّی آذربایجان-شهناز غلامی»
چرا این خانم فعال آذربایجانی زندان و شکنجه و تبعید دیده چنین فریادش بلند است و چنین جدی به کوشندگان آگاه هشدار میدهد؟ 
ما با تزهای « بوزقورت-مانقورت؛استعمار-مستعمره؛خائن-خادم؛ دشمن گرایی -دشمن یابی، دنیای ترک-توران ؛ ژن سالم-معیوب » و مانند اینها آشنا هستیم که مثلا فیلسوفان این خط که خود را صاحب اعتراض ضد تبعیض قلمداد میکنند- یعنی انحصار طلبی، ارائه داده اند. بخشی از این به اصطلاح اندیشه های ناب در نوشته های آ.ائلیار مورد بررسی قرار گرفته و میتوان به آنها مراجعه کرد.

اما چیزی که چهارچوبه این تز ها در مجموع نشان میدهد اینست که آنها «قالبی» را تشکیل میدهند و در ارتباط با هم دیواره های یک قالب اند. یک ایده لوژی-ناسیونالیسم کور- را میسازند. این قالب میخواهد همه آذربایجانی ها در داخل آن قرار بگیرند،در بیرون از آن و یا معترض به آن «خائن» محسوب میشود.یعنی چه؟ یعنی تز «ارعاب». یعنی اینکه علی رغم شعارهای خوب خوب و فریبنده عملاً «تکثر و تمایز» از بین برود ، و همه یک «واحد» بشوند. و همه در برابر اعمال مشخص عکس العمل مساوی از خود نشان بدهند.و این به معنای به «انحصار» خود در آوردن انسانهاست.اگر به واکنش حامیان آن در کامنتها،مقالات،برخوردها توجه کنیم می بینیم که دقیقاً یکسان و قالبی و ثابت عکس العمل نشان میدهند.

اما تسلط این قالب-  فقط درمورد گروهی صدق میکند . مشکل اینان دیگران هستند که به این دیواره ها پاسخ نه میدهند. چرا که امکان قالبندی همه انسانها ممکن نیست و اینان آب درهاون میکوبند. تزهای «خائن-خادم» و غیره هم بدادشان نمیرسد. بناچار دست به دامن «حوا » میشوند. در زنجیره تزهای این خط «ارعاب،انحصار گرایی، قالبگیری ایده ئولوژیک انسانها، تبلیغات( حتی در سطح کامنت نویسی)» و  اتهام زنی که یک نوع سیاست ماکیاولی ست ؛ نمودار روشن ماهیت توتالیتاریستی آن است. یک دستی مردم، طرح هویت بدون وجود «دیگری» و دنیا، حذف آزادی غیر، و واکنش انسانها، ترک گرایی که نوعی نژادگرایی ست، و غیره  همه از خاصه های تئوریک این قالب و زنجیره فکری ست. توتالیتارلیسم نابودی بشر و دنیا ست. حکومت ایران و حکومت هیتلر و موسولونی نمونه های کلاسیک آن است. مطالعه نوشته هانا آرنت- مبانی توتالیتاریسم - را -برای شناخت این جریان توتالیتاریستی آذربایجانی- توصیه میکنم. 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناشناس
ویژه ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!