پرداختن به تیرگان و دیگر جشن های ایران باستان از این روی ارزشمند است که آدمی با شناختی که از ریشه های رفتارش پیدا می کند آسان می تواند هر آنچه را که در پهنه زندگی نمایش می دهد با گوشه ای از عرصه تاریخش پیوند دهد که هیچ کار بیهوده ای از او سر نمی زند و هر آنچه می کند بر منطقی هوده استوار است.
نزدیک ترین سند به آغاز پیدایش جشن تیرگان و نیایش ستاره تیر، تیریشت است که بیش تر از دو هزار سال پیش از نگارشش تیرگان از جشن های ایرانیان بوده است.
چرا جشن تیرگان پدید آمد؟ از میان ستارگان آسمان، ستاره تشتر(تیر) توانایی های بسیاری دارد و می تواند زندگی دشوار زمینیان را آسان نماید و برای مردم ایران زمین چه دشواری برتر از کمبود آب و آبادانی است؟
تشتر پر نورترین ستاره ی آسمان است. نخستین بر آمدن بامدادی این ستاره در آغاز تابستان بوده. بالا آمدن ستاره تشتر با افزایش بارندگی و پایین رفتن آن با کم شدن بارش همراه بوده است. پس تشتر فرمانروای بارش و باروری و پدید آورنده ی روزی است.
جای گفتنی است که ایرانیان مانند بیشتر مردم باستانی نکوشیده اند تا ایزدان مورد ستایش و نیایش خود را از جهان پر گستره ی پندار و آسمان بیکران به پایین کشند و به او شکوهی از نزدیک دست زدنی بخشند. شاید یکی از رازهای دلبستگی ایرانیان به آیین های ایزدان باستانی شان در همین آشنا نشدن از نزدیک با آنان باشد.
در نبرد سرنوشت ساز تشتر با اپوشه(دیو خشکی) مردم با جمع شدن در معبدها و نیایش هم دل خویش خوش می دارند و هم تشتر آماده ی رزم را که خواستار ستایش است نیرو می بخشند. چرا مردمان از من یاد نمی کنند و مرا نمی ستایند تا از ستایش آنها نیرو بگیرم و با دیو خشکی نبرد کنم. ای هرمزد، ای آفریننده ی جهان، مرا یاری کن و نیرو بخش تا سراسر جهان را سیراب کنم.
هرمزد، تشتر را یاری کرد و او را نیروی ده اسب و ده شتر و ده گاو و ده رود بخشید. تشتر با چنین نیرویی در کنار دریای فراخکرت فرود آمد. اپوش(دیو خشکی) به صورت اسبی سیاه و کند سم، اسبی بی یال و بریده گوش به کارزار آمد.
نزدیک نیمروز تشتر بر دیو خشکی چیره شد و او را شکست داد و هزار گام از دریای فراخکرت دور راند.
پس از آن تشتر بانگ شادی و کامیابی بر آورد که خوشا بر من ای هرمزد، خوشا بر شما ای گیاهان و آب های روی زمین، خوشا بر شما ای سرزمین های آریایی. اکنون جوی ها پر آب خواهد شد و به سوی کشتزارها و چمن ها روان خواهد گشت.
اما گمان نمی رود با همه نیایش ها و جشن و سرورها، به جز گاهی در تیرماه و تیرگان های این سرزمین بارانی بر زمین های سوخته کشاورزان تهیدست باریده باشد.
بی گمان نیایش به خاطر نیاز به باران بوده است و نه برای بارش آن.
جای شگفتی است که مردم هرگز از تیرشان نا امید نشده اند. حتا نبرد نخستین تشتر با اپوشه دیو خشکی و شکست تشتر که این خود نشان ازحقیقتی تلخ دارد سبب نا امیدی مردم نمی شود.
تشتر باید حتا اگر شده در ذهن پیروز شود وچنین می شود. از آیین های جشن تیرگان آیین آبریزان یا آب پاشان است(پاشیدن آب بر سر و روی یکدیگر). همچنین در تیرماه هر سال مردم با برگزاری جشن تیرگان یاد آرش را گرامی داشته اند.
تشتر ستاره ی رایومند فرهمند رامی ستاییم که شتابان به سوی دریای فراخکرت بتازد چون آن تیر در هوا پران که آرش تیرانداز- بهترین تیرانداز ایرانی- از کوه ایریوخشوث به سوی خوانونت بیانداخت. (تیریشت فقره ۶)
آرش در نخستین روز تیرماه تیر انداخت(برای نشانه گذاری مرز ایران و توران) و فرشتگان(بلندترین روز سال) تیر را همراهی کردند.
تیر درسین کیانگ امروزی که در چین است در روستای داش کورغان به درخت گردویی که در آنجاست فرود آمد. داش کورغان آخرین نقطه ای است که به زبان پارسی سخن می گویند و جشن ها و آیین های ایرانی برگزار می گردد(مرز ایران).
جشن تیرگان تا سده ی هشتم هجری قمری(چهاردهم میلادی) جشن همگانی و جشن ملی بوده است.
هنوز هم برخی شهرها پاس این روز را نگه می دارند.
جشن تیرگان بر همه ایرانیان خجسته باد
اورمزد روز و تیرماه ۱۳۹۸ خورشیدی
دیدگاهها
جناب تذکر، لغت تذکر را معمولا
جناب سازاخ هرسخن جایی و هر
تذکر گرامی از اینکه بنام [(
شخصی بنام سازاخ کامنتی نوشته
این جناب لاچین که اینهمه
با دیدن نوشته آرش کمانگیر و
خانم آناهیتا با اجازه تان سازمان حمایت از مردان در اعتراض به نامگذاری اولین شب زمستان به نام یلدا، تصمیم گرفته اولین روز تابستان را که بلندترین روز سال است به نام ""یداله "" نامگذاری نماید!
مردان محترم یداله تون مبارک.
سالام دوسلار..
آقا و یا خانم نیاز های لاشین...
... « نادان » اسم است نه صفت. کاش بجای این همه مغلطه بازیها , به سوال من که با زبان فارسی نوشته بودم درک میکردید و جواب میدادید. سوال من هنوز بجای خودش هست (( اشخاصی که من در این سایت به آنها توهین کرده بودم ها را از آرشیو ایران گلوبال استخراج بکنید )). تا زمانی که شما توهین نامه ها مرا استخراج نکرده اید , من با شما بحثی ندارم. گوله...گوله... چوخ ساغ اول.....
در ضمن تازه متوجه میشوم که شما با خواندن زبان فارسی هم مشکل دارید چون من نوشته بودم که ..
در آینده از صفت نادانی در مورد ( پان فارسیست ها و شونیست های فارس ) استفاده خواهم کرد نه در مورد فارسها.... در هر حال موفّق باشید..
جناب لاچین چرا اینقدر دروغ
چرا لاشین، نیاز به توهین به
وی در ی2 کمنت زیر مینویسد در آینده نیز صفت :نادان" را در مورد فارسها بکار خواهد برد.
اولا ببینید این فرد چقدر ... است که در خانه میزبان برایش اجازه توهین تعیین میکند. روی وی از "سنگ پای قزوین " کلفت تر نیست ؟
اگر وی نیاز به توهین به فارس دارد یا باید به پزشک ... مراجعه کند یا باید نیروهای جوان اپوزیسیون ایرانی او را در جایی پیدا نموده ...
واقعا مایه شرم برای جنبش ضد آخوندی آذری در این سایت نیست که فردی مانند لاشین الان 3 ماه هست که چانه میزند برای حق توهین به فارس. گرچه فارسها همان ایرانیان هستند ولی این شخص خودش را به نادانی ... میزند.
تاکنون حدود 130 بار به فارس و ایرانی و افراد
سالام دوسلار...
آقای و یا خانم جشن تیرگان..
لطفآ به کپی کامنت (( اسطوره و..)) که نوشته اند دقت بفرمائد.
تاریخ مطلب:
شنبه, ژوئن 22, 2019 - 10:10
نام:
اسطوره و .
نظر:
روایت آرش کمانگیر برای عام و خاص یک اسطوره است.
آیا این نادان ضد ایرانی مغولزاده ، میداند اسطوره یعنی چی؟ اسطوره ها بخشی از فزهنگ ماقبل تاریخ یعنی 1000 تا 15 هزارسال پیش از میلاد هستند.
......
من کسی را نمی خواهم برایم توجه بکند چون احتیاجی ندارم. کاش همه ما چشم حقیقت را باز میکردیم و حقیقت همانطور که هست میدیدیم...
کسانی که در 15 هزار سال قبل از میلاد , زمانی که کره زمین از یک یخبندان طولانی یواش یواش بیرون می آید و برای یک جامعه, فرهنگ اسطوره ای می سازند,نه تنها ارزش ( آرش ) از بین می رود حتی آن بخش فرهنگی اسطوره ای هم به زیر سوال میرود. تازه اگر این مغلطه ها را برای تنها پسرم که اسمش (( آرش )) است باز گو
جناب لاچین چرا اینقدر دروغ
شخصی به اسم خانم یا اقای
سالام دوسلار...
آقای کاوه جویا و پاسدار عزیز صفحه شما.....
کاربر اسطوره و .. که مرا (( نادان )) خطاب می کند ... ( آیا این نادان ضد ایرانی مغولزاده ، میداند اسطوره یعنی چی؟ ) شما این را به حساب توهین نمی گذارید ولی من بخاطر اینکه به ایشان تذکر دادم که (( بخاطر مشکل درک زبان فارسی , به ایشان خواندن زبان فارسی تا کلاس ششم را جایز میدانم )) را شما به حساب توهین گذاشته و جمله مرا سانسور از نوع دموکراسی حزب اللهی و رستاخیزی کردید. علتش چیست؟
من در کامنت های قبلی اشاره کرده بودم که ( نادانی ) یعنی اطلاع نداشتن از موضوعی و به عنوان صفت استفاده میشود که یک بار برای خودم هم استفاده کردم. ولی « نادان » یک اسم است که بار توهین را هم به یدک میکشد.
والله من نمی دانم که چرا ما تورک ها برای بعضی ها بایستی زبان فارسی یاد بدهیم و برای بعضی ها دستور زبان فارسی و برای پاسدار صفحه شما درس اخلاق...
سالام دوسلار..
آقا و یا خانم اسطوره و...
قبل از اینکه فشار خون شما بالا میرفت, موضوع کامنت مرا بیشتر می خواندید و بیشتر درک میکردید. موضوع در باره مکان و اسم تاریخی « داش کورغان » بود نه در باره (( اسطوره )). ...
سالام دوسلار..
کاش بجای 6 میلیمتر قد, 6 در صد گنجایش و حجم فهم , درک و شعور و مغز آخوندها بیشتر میشد...
برای انتشار مقاله آموزنده جشن
سالام دوسلار..
آقا و یا خانم اسطوره و .....
نوشته بودید که ( پیش بسوی ایرانی متحد و واحد، سکولار و دمکرات، سوسیال و منوگام ؛ با هژمونی و اتوریته زبان و فرهنگ 7 هزار ساله پارسی ایرانی !)...
چندی پیش هم نوشته بودید که (ایران فقط میهن اقوام اصیل ایرانی؛ با هژمونی و اتوریته زبان و فرهنگ 13 هزارساله پارسی ایرانی! ).
این اختلاف تاریخی به مدت 5 هزار سال در مدت کمتر از دو ماه در کامنتهای شما از کجا ناشی میشود؟
توصیه... برای اینکه از این اشتباهات طول و مدت زمان تاریخی کمتر بکنید, همان بهتر که بنویسید, (ایران فقط میهن اقوام اصیل ایرانی؛ با هژمونی و اتوریته زبان و فرهنگ 4.5 بیلیون سال پارسی ایرانی! ). این تاریخ درست عمر ساختاری کره زمین است. با این تاریخ دیگر هم خودتان را راحت می کنید و هم هیچ شک و تردید و از جمله اشتباهات 5 هزار ساله تاریخی را انجام نمی دهید . موفّق باشید.
دوستان گرامی گرداننده تارنمای
"" جشن تیرگان و ذهنیت اسطوره
آقای کاوه جویا با تشکر از شما
دوست گرامی، کاوه جویا، مردم
دوست گرامی، کاوه جویا، از نرگس محمدی ترک گرفته تا نسرین ستوده فارس هم اکنون در زندان ها و شکنجه گاه های رژیم دوزخی ولایت فقیه له می شوند، آیا شایسته است که در چنین روزگار و زمانه ای شما چنین نوشته هائی را که ناسیونالیست های بی رگ و بی درد می نویسند به ایران گلوبال بفرستید؟
روایت آرش کمانگیر برای عام و
آیا این نادان ضد ایرانی مغولزاده ، میداند اسطوره یعنی چی ؟ اسطوره ها بخشی از فزهنگ ماقبل تاریخ یعنی 1000 تا 15 هزارسال پیش از میلاد هستند.
موضوع مردم ایران اکنون آزادی و رفاه و ترقی و زیبایی و شادی است ،یا بازگشت به دوران اسطوره ها و استوانه و نژاد آریا و معماری پرسپولیس ؟
این فرد ... کینه جو است که دنبال افسانه ها و قصه ها میرود تا بی فرهنگی خود و تبارش را لاپوشانی کند. چرا از نخستین ساختمانها توسط شوروی در مغولستان واویغورستان نمی گوید ؟ لابد بازهم از رصدخانه مراغه میگوید که ایرانیها ساختند!
انگار ...این شخص مشکل دارد. چند درصد مردم و اپوزیسیون مترقی ایرانی اکنون دنبال عصر حجر و اسطوره ای تاریخ خود هستند؟ این فرد سرخپوست امریکایی ،ناتوان از طرح موضوعات و نیازهای امروزی است و چون قوم خودش
سالام دوسلار..
متاسفانه آدرس سایت نقشه دیگر که از کشور ترکمنستان به عنوان یک کشور جعلی نام برده شده است, خیلی طولانی است.
https://iraniancaucasus.wordpress.com/2015/06/17/%D8%AF%DA%98-%D8%B3%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%DA%86%DB%8C%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86/
https://lovelyiranian
سالام دوسلار..
کسانی که به مسائل جغرافیائی علاقه دارند, لطفآ به محل فرود آمدن تیر آقای آرش را در تنه گردو و در مرز بین ایران و توران یک نظری در نقشه و مقالات بالائی از نوع آرایائی بیاندازند... تصمیم نهائی را بر عهده خود خوانندگان می گذارم.
دژ سنگی منطقه ایرانی زبان چین – ایرانیان پامیر – ایرانی زبانان سین کیانگ – ایرانیان چین کیستند؟
ناحیه خودمختار داش قرغان = تاش قرغان = تاش کورگان = تاش قورغان
این منطقه و کل اویغورستان ایرانی و سغدی بود که با هجوم عناصر ترکی نام ها ترکی شد
داش قرغان یعنی دژ سنگی
تاشکورگان در فلات پامیر و بر سر راه ابریشم واقع شدهاست. تاشکورگان با پاکستان، افغانستان، و تاجیکستان هم مرز است.
جمعیت تاشکورگان ۳۰٬۰۰۰ نفر است. حدود ۸۴٪ ساکنان تاشکورگان از قوم پامیری هستند که در چین تاجیک نامیده میشوند اما