بند دو-الف اطلاعات سپاه پاسداران یکی از مخوف‌ترین قسمت‌های زندان اوین است. این بند زیر نظر سازمان زندان‌ها نیست و نام زندانیان این بند در اطلاعات زندان اوین ثبت نمی‌شود و به صورت مستقیم زیر نظر حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران و زیر شاخه‌های این نهاد اداره می‌گردد.
این بند تا بازداشت عده‌ای از فعالین شناخته شده سیاسی پس از انتخابات ۸۸ بندی کمتر شناخته شده بود و تنها افرادی که از نخستین سال‌های دهه‌ی هشتاد، توسط اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت می‌شدند، پس از آزادی از نگهداری خود در بندی ویژه سخن گفته بودند که زیر نظر این نهاد اداره می‌شود. اما افزایش فعالیت‌های حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران پس از وقایع انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و ثبت این نهاد به عنوان ضابط رسمی قوه قضاییه باعث روشن شدن بیشتر وضعیت این بازداشت‌گاه شد.
اما بازداشت افراد در این بند ویژه‌ تنها به بازداشت‌شدگان انتخاباتی و فعالان سیاسی، دانشجویی و روزنامه‌نگاران معدود نشده و گستره‌ای چون برخورد با فعالان حقوق بشر تا اداره‌کنندگان سایت‌های پورنوگرافی (پروژه گرداب) و گردانندگان شرکت‌های هرمی را شامل شده است.
در این میان بسیاری از افراد ناشناخته‌ای که در این بند در بازداشت هستند شرایط بسیار بدی را تجربه می‌کنند و اطلاعات سپاه پاسداران سعی دارد تا با تحت فشار قرار دادن افراد ناشناخته، پروژه‌های خود را پیش ببرد. یکی از مهم‌ترین پروژه‌های این نهاد، معرفی جاسوس جهت اخذ مصاحبه تلوزیونی است.
یکی از بازداشت شدگان وقایع پس از انتخابات که مدتی را در بند دو الف در بازداشت به سر برده، در گفت‌و‌گو با بامدادخبر، از وضعیت نگران کننده یکی از زندانیان این بند که در خطر اعدام است سخن گفته است که این گفتگو را در ادامه می‌خوانید. به دلیل حفظ مسائل امنیتی نام مصاحبه شونده نزد “بامدادخبر” محفوظ خواهد ماند.

- شما در چه زمانی در بند دو-الف در بازداشت به سر بردید؟

من در حدود تابستان و پاییز سال ۸۹ بازداشت بودم.

- آیا در این مدت با کسی هم‌سلولی شدید؟

بله من در این مدت با دو نفر هم سلول بودم که با یکی از آن‌ها به مدت ۳ روز در یک سلول بازداشت بودیم. این فرد که به اتهام قاچاق مواد مخدر بازداشت شده بود، شرایطی متفاوت با بقیه بازداشت شدگان داشت. اول اینکه نامی از او در هیچ کجا منتشر نشده و دوم تلاش اطلاعات سپاه برای اعدام وی است.

- در صورت امکان در رابطه با این فرد بیشتر توضیح دهید.

نام او محمود محمدی است که تا کنون بیش از یک سال را در بند دو-الف گذرانده است که در این مدت شش ماه را در سلول‌های انفرادی این بند به سر برده است. وی که به خاطر حمل پنج کیلوگرم تریاک در قزوین بازداشت شده، به خاطر سفر‌های زیاد به افغانستان و ثبت این‌ها در مستندسازی‌های اطلاعات ایران به زندان اوین منتقل شده و تحت بازجویی‌های فراوان و فشار زیاد قرار گرفته تا اقرار به همکاری با طالبان، سی.آی.ای (CIA) و موساد کند. وی از داشتن امکانات اولیه در زندان که بقیه‌ی زندانیان از آن‌ها برخوردارند، محروم بود و حق داشتن هیچ امکانی در سلولش نبود. در صحبت‌هایی که در روز‌های آخرم در زندان با وی داشتم، ادعا می‌کرد که تحت شدید‌ترین شکنجه‌های بدنی که تصورش برای ما سخت است، قرار گرفته تا اقرار به همکاری عوامل سرویس‌های جاسوسی را بکند. محمود محمدی هم از این قاعده مستثنی نبوده و اکنون زیر خطر اعدام به سر می‌برد، حتی بازجوی من صراحتا به من گفت، که وی را اعدام خواهیم کرد.

- آیا بازجویان برای عدم بازگو کردن وقایع این بند شما را تهدید هم کردند؟

بله، به من گفتند اگر در رابطه با وقایع موجود در این بند و به خصوص در رابطه با هم‌سلولی‌ام “محمود محمدی” چیزی بگویم، مجددا بازداشت می‌شوم و این بار‌‌ همان بلایی را سرم می‌آورند که بر سر هم‌سلولی‌ام آورده‌اند.