رفتن به محتوای اصلی

پاسخ کوتاهی به نویسنده ی مقاله «سیاست نابخردانه...»

پاسخ کوتاهی به نویسنده ی مقاله «سیاست نابخردانه...»

  اخیرا آقای سینا دشتی، مقاله ای در وبلاگ" بجه های خیابان" در انتقاد به مقاله ی آقای رضا سلیمانی نوشته اند که لبه تیز حمله خود را بسوی مدیریت سایت ایران گلوبال نشانه گرفته اند. این مقاله را به بالاترین نیز فرستاده اند، بالاترینی که ایشان در وبلاگ خود در تاریخ 29 آوریل 2012 کاریکاتوری را که در اینجا می بینید، علیه آن چاپ کرده اند.

شایان ذکر است که ایران گلوبال یک نشریه آزاد است که در ستون دیدگاه های آن نویسندگان نظرات خود را بدون سانسور منتشر می نمایند. این ساده ترین حقوق اولیه انسانی است که اعضای سازمان مجاهدین از آن محرومند. و به آن حساسیت دارند. سازمانی که از آزادی های فردی و اجتماعی  افراد و حقوق بشر می گوید و ادعای دموکراسی  می کند، نزدیک به سی سال است که  اعضای آن از اولیه ترین حقوق انسانی که در تمامی کشورهای جهان و مجامع بین المللی به رسمیت شناخته شده محروم هستند.

به گزارش سرویس زنان جهان؛ مریم سنجابی، عضو شورای رهبری سازمان مجاهدین خلق از جمله کسانی است که طی مدت اخیر توانسته از پادگان فرقه ای اشرف فرار کرده و خود را به نیروهای عراقی تسلیم نماید.

خانم سنجابی در یک کنفرانس مطبوعاتی با حضور خبرنگاران و عکاسان و کانالهای تلویزیونی و همچنین شخصیت های سیاسی و حقوقی و نمایندگان سازمان های بین المللی و حقوق بشری شرکت کرده و به اختصار به بیان مطالب خود از درون پادگان فرقه ای اشرف می پردازد.

این کنفرانس مطبوعاتی در روز سه شنبه ۳۰ فروردین ۹۰ توسط دولت عراق در منطقه الخضرا در بغداد برگزار شد و به مدت دو ساعت بطول انجامید. 

خانم سنجابی در این کنفرانس مطبوعاتی می گوید:

هیچکدام از اعضای اشرف حق ارتباط آزادانه با خانواده های خودشان را ندارند و به آنها اجازه دیدار با اعضای خانواده داده نمیشود. تنها در یک فرصت کوتاه بین سال های ۸۳ تا ۸۵ که تعدادی از خانواده ها موفق به آمدن به اشرف شدند. اما آنهم برای بهره برداری برای سازمان بود زیرا علاوه بر اینکه با اینکار شروع به جذب یکسری جوانان ناآگاه و بعضا بسیاری از جوانان زیر ۱۸ سال نمودند، سایر سوء استفاده ها از آمدن خانواده ها نیز می شد. از جمله گرفتن پول و قول همکاری و ایجاد شورش و جذب نیروی جدید برای سازمان بدون شناخت و تصمیم خود افراد. هم چنین دیدارهای خانوادگی همگی کنترل شده و تحت نظارت یک مسئول قرار داشت و بعد از رفتن خانواده هرکسی، فرد مورد نظر را قرنطینه کرده و از وی نیز میخواستند که گزارشی از وضعیت اش بدهد که آیا به خانواده اش وابسته شده یا خیر و علاقه ای به خانواده در وی بوجود نیامده باشد و در این رابطه افراد را تحت فشار های مختلف قرار می دادند از جمله تشکیل جلسات جمعی که بعدا اشاره خواهم کرد. حتی به اعضا اجازه داده نمیشد که شب ها نزد خانواده هایشان باقی بمانند و شب ها خانواده ها را از فرزندانشان جدا میکردند. 

 در قرن ارتباطات هیچکدام از اعضای اشرف حق استفاده از تلفن و موبایل ندارند و نه تنها از داشتن تلفن محروم هستند بلکه استفاده از آن نیز جرم محسوب میشود. هیچکدام از اعضای این سازمان حق استفاده از اینترنت ندارند. البته تعدادی نفرات در سازمان هستند که بصورت کنترل شده و به شکل جمعی از اینترنت برای اهداف و مطامع سازمان استفاده میکنند که توضیح خواهم داد. افراد بطور آزادانه نمیتوانند با خانواده هایشان در تماس باشند و با آنها ملاقات کنند. افرادی در اشرف وجود دارند که گاه تا ۲۰ سال است که تماسی با خانواده خود نداشته و اطلاعی از سرنوشت همدیگر ندارند. 

حتی امکان تماس تلفنی برای بیماران رو به موت نیز ایجاد نمیشود که حداقل قبل از مرگشان بتوانند با خانواده هایشان تماس بگیرند. فقط بعد از مرگ هر نفر در اشرف بصورت تلفنی به خانواده فرد اطلاع میدهند که فرزندت فوت کرد و اینطوری خانواده ها را دق مرگ میکنند. 

افراد حق داشتن خانواده، زن، شوهر و فرزند ندارند و داشتن خانواده در این فرقه ممنوع میباشد و این مسیری است که در این سازمان انتخاب شده که بدلیل مبارزه بیشتر داشتن زندگی ممنوع است و بایستی تمام وقت به مبارزه پرداخت که در همین جا بایستی توضیح بدهم در طی ۲۰ سال پس از اعلام انقلاب ایدئولوژیکی درونی در سازمان مجاهدین خلق و ممنوعیت داشتن خانواده، ۹۰ درصد وقت مسولین این سازمان از جمله مریم و مسعود رجوی واعضا در طی این ۲۰ سال صرف نشست هایی شده که در آن بحث میشد و بطور مستمر افراد را تحت فشار و شستشوی مغزی قرار میدادند که آنها را قانع کنند که این ایدئولوژی درست است و آن را تثبیت کنند ولی همچنان موفق نمیشوند و پس از اعلام این طرح فرقه ای در درون سازمان نیروهای آن رو به تحلیل رفته و هر روز محدود و محدودتر شده و در عمل روز به روز محدودیت های بیشتر فکری و فیزیکی و دیکتاتوری بر اعضا روا میدارند. لازم است همینجا به نکته دردناک دیگری اشاره کنم که در تحلیل های درونی و در لایه مسئولین نیز همواره تاکید میشد که مردان اساسا بطور واقعی این موضوع را قبول نکرده و یکی از مشکلات عمده درون تشکیلاتی این فرقه همواره این بحث است که در آن گیر کرده و راه پس و پیش ندارد. 

اعضای این سازمان حق دسترسی به هیچ گونه منبع خبری آزاد از رسانه های ایران و دنیا گرفته تا کانال های خبری و رادیویی و روزنامه و تلویزیون ندارند و اصولا به جز کانال ماهواره ای مختص این سازمان سایر منابع خبری برای تمامی اعضای سازمان ممنوع و جرم است و حتی در صورت گوش دادن یک کانال رادیویی افراد خاطی شناخته شده و مورد مواخذه قرار میگیرند. داشتن رادیو، ضبط صوت و گوش دادن به موزیک های غیر از سرودهای سازمان جرم است و با نفرات برخورد شده و تحت بازداشت موقت قرار میگرفتند. 

عوامفریبی در این سازمان به حدی بود که بعضی زمان ها که هیئت هایی از سازمان های بین المللی برای دیدار به اشرف می آمدند در آن روز بطور استثنایی در سالن های تجمع نفرات کانال های تلویزیونی سی ان ان و الجزیره رابطور موقت پخش میکردند تا نشان بدهند که افراد به این کانال ها دسترسی دارند که بلافاصله پس ار رفتن هیئت ها نیز همان کانال های خبری را قطع میکردند. 

افراد این سازمان حتی اجازه دسترسی به تلفن داخلی در اشرف و ارتباط با همدیگر را نیز ندارند و همه نفرات در درون کمپ هایشان بصورت کنترل شده نگهداری میشوند و بدون اجازه فرمانده مقر حتی اجازه رفتن به درمانگاه را نیز ندارند و برای خروج از هر قسمت در اشرف نفرات تنها با برگه های امضا شده مسئول مقر می توانند تردد کنند. این وضعیت در مورد زنان اشرف بسیار اسفناک تر و دردناک تر است چرا که در اشرف همواره در هر کجا و در هر ترددی برای زنان این قانون حکمفرماست که می بایست دو نفره و با هم تردد کنند و اجازه تردد و هیچگونه کار تک نفره داده نمیشود. بیش از ۷۰ الی ۸۰ درصد اعضای این سازمان حتی از حق استفاده ماشین محروم هستند و مسائل ترددشان را بایستی با تأیید فرمانده و ماشین های عمومی حل و فصل کنند. 

در امکانات صنفی و غذایی و حتی دارویی و حتی امکانات کاری تبعیض وحشتناک بین زنان و مردان در اشرف میباشد. مخصوصا زنان فرمانده آنهم در سازمانی که مستمرا دم از آزادی و عدالت خواهی و جامعه بی طبقه توحیدی میزنند. زنان فرمانده که در شورای رهبری هستند از بهترین امکانات رفاهی برخوردار بوده در حالیکه مردان را از اولیه ترین امکانات زندگی محروم میکنند. 

حق آزادی فکر و اندیشه، حق انتخاب دوست، داشتن ارتباط با همکاران و صحبت کردن، دیدن دوستان و حتی دیدار خواهر و برادر و فامیل، حق انتخاب شرکت و یا عدم شرکت در یک مراسم و یا استفاده از اوقات فراغت، همه این موارد در اشرف جرم است. این ها از اولیه ترین حقوق انسانها در دنیاست که البته بطرز وحشتناکی در این سازمان ممنوع بوده و بصورت قرون وسطایی و خیلی پیچیده ای افرادی که این قوانین را نقض کنند را زیر علامت سوال میبرند و این موضوعات را در این فرقه تبدیل به یک گناه و جرم کرده اند. 

تشکیل جلسات ۱۰۰ نفره و بعضا تا ۱۰۰۰ نفره در این سازمان به یک روال و قانون تبدیل شده که در این جلسات نفرات را وادار میکنند خصوصی ترین نکاتی که حتی از ذهن شان عبور کرده را در جمع مطرح نموده و سپس آن جمع را برعلیه آن فرد بشورانند و مورد توهین و تحقیر و آزار قرار دهند و در موادی حتی شکنجه های روحی و جسمی بر روی افراد اعمال میشود. موارد بسیار زیادی وجود دارد که جلسات طولانی گاه تا ۱۰الی ۱۵ ساعت و یا حتی روزهای متمادی برای یک فرد برگزار میشد که شخصیت فرد را خرد کرده و او را وادار به حرف زدن و اعتراف در جمع برای کوچکترین مسائل کرده تا فرد نکات شخصی خودش را مطرح نموده و سپس وی را مورد مواخذه قرار بدهند. اینکار به امری مرسوم در سازمان تبدیل شده و نشست های کوچکتری در این راستا نیز بصورت روزانه برگزار میشود. 

در تشکیلات و ایدئولوژی فرقه ای این سازمان بطور رسمی اعلام شده که هیچ فردی از خودش هیچ هویتی ندارد و همه نفرات جان و مال و زن و شوهر و فرزند و خانواده و همه چیزشان متعلق به رهبری این سازمان است. منجمله بطور خاص جان و نفس خود را بایستی تقدیم رهبران کنند. جان افراد در حیطه اختیارات مسعود رجوی و نفس یعنی روح و افکار افراد نیز متعلق به مریم رجوی شده است و این زیربنای ایدئولوژی این سازمان است. یعنی افراد نمی بایست خودشان هیچ گونه تصمیم گیری و یا فکر و اندیشه و حتی اختیاری بر امورات خصوصی خود داشته باشند. 

وضعیت آنقدر دردناک است که باز هم میخواهم اشاره ای کوتاه به تحلیل های درونی که در جریان آن بودم بکنم که گفته میشد کادرها بایستی آنقدر کارداشته و مشغول باشند که هیچگاه فرصت فکر کردن نداشته باشند و شبها از فشار خستگی حتی لحظه ای نتوانند فکر کنند و به خواب بروند به همین دلیل ساعات کاری دراشرف نیز از ۵/۵ صبح الی ۱۱شب برنامه ریزی شده بود که فشار جسمی و روحی فراوانی روی افراد بود مخصوصا در سال های اخیر که سن حدود دو سوم اعضا از مرز ۴۰ الی ۵۰ سال گذشته است. 

نکات بسیار زیاد غیر قابل انکاری در تشکیلات فرقه ای رجوی وجود دارد که هیچگاه قادر به پاسخ قانع کننده ای به آن نخواهند بود و این مطالب تنها بخشی از روابط فرقه ای و پیچیده این سازمان را بیان میکرد. من از زمانی که عضو شورای رهبری این سازمان شدم به من ابلاغ شد که دیگر هرگز نمیتوانم این سازمان را ترک کنم و اگر زمانی خواستم از این سازمان جدا شوم حکم من مرگ است و بایستی با قرص سیانور خودکشی کنم. شما لطفا به من بگویید آیا در این جهان حتی یک وزیر و یا یک مقام امنیتی و یا حتی یک رئیس جمهور هنگامی که نخواهد به کارش ادامه بدهد آیا اجازه استعفا دارد یا نه؟ اگر دارد لطفا به من بگویید پس این چه سازمان آزادیخواهی است که اینگونه حکم میدهد. این قانون سازمان است که علیه مخالفین خود حکم مرگ بدهد. حکم فرار و هرگونه جدایی از سازمان و حتی خانواده هایی که برای دیدار فرزندانشان به پشت درب های اشرف بیایند مرگ است و این موضوع بارها توسط رجوی مورد تاکید قرار گرفته شده است. بنا بر این اگر از این پس حادثه یا اتفاقی برای من و دوستانم بیافتد سازمان مسؤل آن است. 

همین الان در اشرف تعدادی از اعضای شورای رهبری جدا شده اند که اجازه ترک اشرف به آنها داده نمیشود و در آنجا زندانی شده اند. تعداد بسیار زیاد دیگری نیز هستند که مخالف عقیده و افکار سازمان هستند ولی از ترس شان امکان مخالفت علنی ندارند و من شخصا ازتعداد زیادی اطلاع دارم که بدلیل نگرانی از جان و موقعیت شان جرئت مخالفت علنی با ایده ها و افکار سازمان را ندارند. 

هم چنین می خواهم اضافه کنم این موضوع فقط خاص زنان و کادر شورای رهبری نیست. در اشرف هیچ کس حق انتخاب آزادانه و اعلام عقایدش را ندارد و نمی تواند به راحتی از اشرف خارج بشود. اینکه افراد میتوانند خودشان انتخاب نموده که در اشرف بمانند و یا بروند دروغی بیش نیست و این واقعیتی غیرقابل انکار است که هر کس موفق به فرار و خروج از اشرف میشود میتواند بر آن شهادت بدهد. متاسفانه مسعود رجوی فکر میکند که با خون انسان ها و جان آن ها میتواند افکار توهم آمیزش را به پیش ببرد و در قرن ۲۱ مثل سایر رهبران خودکامه در جهان خطش را دنبال کند.

 مجبور به کشته شدن و از دست دادن جانشان بکند. در این فرقه بصراحت و در جلسات عمومی این سازمان اعلام میکردند که تنها کسی که در سازمان با ارزش است فقط رهبری این سازمان است و بقیه بایستی همه جانشان را برای وی فدا کنند. 

 آنچه که امروز مرا وادار کرد که بیایم و با شما صحبت کنم و مواضع و نقطه نظراتم را در رابطه با این سازمان فرقه ای بیان کنم احساس عمیق درد و رنجم نسبت به قربانیان اخیر و همینطور اعضای محصور شده و دربند در اشرف است چه به لحاظ فیزیکی و چه ایدئولوژیک که تحت کنترل و اجبارات رهبری این سازمان هستند.

سازمان مجاهدین خلق در راستای سیاست های فرقه ای خود همواره دخالتی آشکار در امور عراق داشته از جمله اینکه ستادهای خاصی به منظور پیش بردن اهدافش بطور ثابت و با کادرهای مسئول سالهاست دایر کرده است. ستاد هایی به نام روابط عراق و ستاد اجتماعی که اختصاص به اینکار دارند و مستمرا دخالت در امور عراق در دستور کار آنهاست. از جمله ایجاد حمایت از سازمان، ایجاد شورش و انقلاب در کشور عراق با حمایت های مادی و تبلیغاتی کلان و همینطور حمایت های رسمی از کانال ماهواره ای با صرف میلیون ها دلار هزینه که این موضوع نیز بحث مفصلی است که دوستان به آن خواهند پرداخت.

 درخواست از همه مجامع بین المللی
من از همه مجامع بین المللی درخواست کمک و یاری برای آزاد کردن سایر اعضای باقیمانده دربند و زندان این سازمان دارم. شما بعنوان سازمان های بین المللی و مجامع حقوق بشری باید و این حق را دارید که با یکایک اعضای اشرف بطور آزادانه و خصوصی دیدار داشته باشید و آنها را نسبت به حقوق شان آگاه کنید. 

شما بعنوان سازمان های بین المللی بایستی راه ارتباط آزادانه افراد این سازمان را با دنیای بیرون مهیا کنید و این حق و وظیفه شماست که بایستی از این سازمان مطالبه کنید که درهای جهان آزاد را به روی اعضایش بگشاید. باآنها مصاحبه آزادانه و خصوصی انجام دهید و آنها را به کشورهای خود پناه دهید. 
شما بعنوان سازمان های بین المللی که حامی اولیه ترین و شناخته شده ترین حقوق شهروندی افراد در جهان هستید چرا اجازه میدهید یک سازمان فرقه ای برای بیش از ۳۰ سال اعضای خود را بشکل پیچیده ای در حصار های عقیدتی و فیزیکی خودش نگه دارد. و تاکنون اجازه دیدار آزادانه و خصوصی شما با این افراد داده نشده که با آنها در تماس باشید و بطور نمونه حتی بتوانید یک ایمیل و یا موبایل به کسی بدهید که با وی در تماس باشید.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید