رفتن به محتوای اصلی

رژيم فاسد به مثابه "شخصيت حقوقي"
29.06.2012 - 06:48

اشاره: پس از بلوايي كه طي درگيري هاي باندهاي حكومتي از دزدي و اختلاس و رانت خواري و رشوه و باج و غيره بالا گرفت، برخي از رهبران و مقامات ايراني سعي كردند با ماله كشي قضيه را توجيه كنند. جالب اين كه بعضي فساد در كشورمان را با فساد در كشورهاي ديگر مقايسه كردند تا به خيال خود با كوچك شمردن فساد سي و اندي ساله رژيم -كه همه تحت عنوان "حفظ حكومت اسلامي" توجيه مي شود، مردم را باز فريب داده باشند. از اينان بايد پرسيد كه شما كجاي دنيا را ديده و زندگي كرده ايد كه در مقام مقايسه بر مي آيد؟ حتي همين ايران را نيز نمي شناسيد و از اندروني و بيروني خانه هاي تان فراتر نرفته ايد و سي و اندي سال هم هست كه اطلاعات مهندسي شده به شما مي دهند كه اينك نيز همان ها يا فتنه گر و جريان انحرافي از آب بيرون آمده اند يا جاسوساني كه در بمب گذاري ها و ترورها دست داشته اند! كسي مي تواند لب به سختن گفتن از هر نوع مقايسه اي بين كشورهاي مختلف بگشايد كه كشورهاي ديگر را از نزديك ديده و تجربه كرده باشد و آن هم نه با نگاه يك توريست يا هيئت سياسي، بلكه به عنوان يك شهروند يا فردي عادي در آن كشورها زندگي كرده باشد. هم اينك نيز بخشي از فرار حتي اسلام گرايان بهار عربي به سبب همين فسادي است كه عوامل اطلاعاتي و سپاهيان در خارج كشور راه انداخته اند كه البته با اطلاع كامل رهبران ايران و باز با فتواي "من درآوردي اوجب الواجبات" توجيه مي كنند، هم چنان كه شيادان بزرگتر از آنان نيز با همين كلاه شرعي، تجارت با اسرائيل و حتي خريد سلاح از اسرائيل – و همزمان سر دادن شعار مرگ بر اسرائيل- و ترور و قاچاق موادمخدر در زمان جنگ را براي حفظ نظام واجب كرده بودند!!

نخست اين كه حالا مشخص شده كه اين باندها به همه جا وصل اند و دقيقاً تشكيل يك شبكه را مي دهند كه به هر كجا نورافكن انداخته مي شود، يك فساد مرتبط با فسادهاي ديگر پيدا مي گردد. چون اساساً روش كنترل اقتصادي كشور از ابتداي انقلاب چنين بوده كه تيمي امنيتي نه در مقام جلوگيري از باندها، بلكه به عنوان باند اصلي فساد در بازار گسترش يابد و بقيه باندها را مديريت كند و كساني را كه همكاري كردند، زير چترش جذب و كساني كه نكنند، دستگير و محاكمه و اعدام كند. اينك كساني كه در كشور به عنوان مفسد يا اختلاس كننده يا وام گيرنده از كانال هاي غيرقانوني يا سوءاستفاده كننده از اموال عمومي يا دزدان بيت المال و غيره معرفي مي شوند، اشخاصي هستند كه سال ها در سيستم حكومتي ايران فعال اند و اساساً همكاري شان تازه نيست تا دزدي و فسادشان تازگي داشته باشد! پس به چه سبب اينك يك دوجين تخلف و پرونده فساد، آن هم ميلياردي از اين گروه ناگهان كشف (!) مي شود؟ تو گويي ما با تعدادي فسيل مواجه ايم كه تازه در اثر حفاري، گوشه اي از آن آشكار شده باشد. در حالي كه اين ها همان گروه هايي هستند كه در ساليان اخير توانستند به شكلي موثر، اشخاص قديمي تر از خود را در جايگاه قدرت به پايين كشند و خودشان در اين مراكز جاي گيرند. به عبارتي، تيمي كه اينك به فساد محكوم مي شود و پله به پله در حال واگذاري كانون هاي قدرت است، طيفي است كه پيش از اين، با حمايت حكومتي به قدرت رسيده بود و چنان اوج گرفته بود كه انگار نهادهاي ديگر قدرت را بي كاره ساخته است، اما اينك چون سيبل از هر طرف مورد حمله قرار مي گيرد و هر چقدر هم دست و پا مي زند يا حتي عقب نشيني هم كه مي كند، باز بي فايده است و مدام اين سقوط ادامه دارد؟  

 

حاكميت مفسد به مثابه "شخصيت حقوقي"

اما اين سناريو تنها مختص همين گروه نيست و شما در مقاطع مختلف اين سه دهه شاهد چند مورد از اين دست به قدرت رسيدن بي توضيح و ناگهان از قدرت كنار رفتن بي توضيح تر بوديد. پس منطق حاكم بر اين تحولات كجا خفته است؟ پاسخ را تنها مي توان در جايي جستجو كرد كه در مقالات سابق ام نيز منعكس است: تيم يا باندي كه قدرت در دست اوست، پشت تمامي اين جريانات است و او اين فساد را با شراكت روي صحنه اي ها مديريت و مهندسي مي كند و تيم هاي مختلف روي صحنه عوض شده اند، اما اين تيم امنيتي و اطلاعاتي از ابتداي انقلاب تاكنون پا برجاست و نفوذ اوختاپوسي خود را بر اركان مملكت بيشتر نيز كرده است و آهنرباي قدرت در دستان آن است، و هر وقت كه به حركت درآيد، جلوي صحنه تغيير مي كند و حتي به هم مي ريزد، اما جريان تغييرات از دست اين تيم پشت پرده نه خارج مي شود و نه حتي در مي رود! اين هايي كه روي صحنه مي بينيد و مي ديديد، يا عروسك، دلقك و ترجيحاً مترسك اند يا اگر شخصي بين شان باشد كه بي خبر است، زياد در حاكميت دوام نمي آورد و اگر كنارش نگذارند، خودش كنار مي كشد. به بيان واضح تر، حاكميت به عنوان شخصيت حقوقي، خود مفسد في الارض است، جداي از اين كه در اين چپاول با اشخاصي از مقامات و مسئولان شريك نيز مي شود و اشخاص تغيير مي كنند، ولي حاكميت فاسد پابرجاست. پس منطق حاكم بر اين تغييرات چيست؟

هر تيمي كه سر كار مي آيد، در صورتي كه چون گذشته دم تكان ندهد، خط مي خورد و كنار مي رود و اگر بخواهد پا روي دم شان بگذارد، كه مي رود پيش بسياري ديگر آن دنيا و حساب كار دستش مي آيد! كارهايي كه اينك از جرياني خاص در كشور لو مي رود، جزو كارهاي سال ها پيش است، اما چون برخي از سران اين جريان، رفتارشان قابل پيش بيني نبوده و خلاف انتظارشان ظاهر شدند و اخيراً نيز كه دنبال سرنخ هاي اصلي اسكله هاي غيرقانوني مي گردند، پس بايد بفهمند كه چه كسي دستور مي دهد، بنابراين ناگهان شدند، مفسد، دزد، اختلاسگر و حتي در برخي از پرونده هاي مفاسد، موارد جنايي نيز يافت شده است!؟ به عبارتي، همه كس در حاكميت سه دهه اي كشور، پرونده ناجور دارد، تا وقتي سرش پايين باشد و كارش را بكند و در راه منافع شان حركت كند، و با هم بخور بخور كنند كه آن گاه انقلابي و ارزشگرا و ضد استكبار و حتي نواده روح الله است، اما واي به حالش اگر بخواهد تيزبازي در بياورد و به خيال خودش مشكل ساز شود، كاري با او مي كنند كه مفسد و جاني و دزد كه خوب است، پرونده فعاليت هاي ضد انقلابي او را حتي پيش از انقلاب (!) و چه بسا پيش از تولدش نيز رو مي كنند؛ چون آنان به چه زباني بايد بفهمانند كه با كسي شوخي ندارند!؟

تيمي كه كار نه تنها فساد و قاچاق كالا و موادمخدر، بلكه هزاران تخلف و دزدي و حتي جنايت را بر عهده دارد، تيمي است كه نه فقط در ايران، بلكه در سراسر منطقه و دنيا دست دارد و سود سرشاري از اين بابت برده و جلوي زيرپايي ها و سران و مقامات حكومتي نيز مقداري پرت مي كند تا سير شوند و صدايشان در نيايد. اين باند، قابليت هايش را نه تنها زماني نشان داده كه كالاهاي اساسي تحريم بودند، اما از كانال هاي قاچاق بين المللي آن ها را تهيه مي كرد، بلكه در زمان جنگ كه نظام به شدت به پول و سلاح نياز داشت، از كانال هاي بين المللي خود، اسلحه رسانده و براي حفظ نظام در كار دلالي قاچاق موادمخدر در منطقه نيز دست داشت (كه برخي از مقامات امنيتي سابق، آن را به عنوان افتخارات خودشان علني نيز عنوان كرده اند!؟) و همين الان اگر كنار رود، شما درست مثل اواخر حكومت سلطنتي سابق، مي بينيد كه كشور از دست روي صحنه اي ها خارج مي شود. چون نه تنها بدان ها نياز دارند، بلكه اين مدت بشدت حكومت را با قابليت هايشان به خود وابسته كرده اند؛ به طوري كه بسياري در نظام، خط زدن آنان را مساوي با ساقط شدن خود مي بينند.

 

ساختار امنيتي حاكميت

معمولاً با اولين گزينش هاي يك مسئول و مقام مي توان پي برد كه او متخصص يا كارشناس يك حوزه هست يا خير. مهمتر از آن يك متخصص با مشاهده ساختار و الگوي يك طرح، پروژه يا برنامه مي تواند حدس بزند كه آن براي چه كار و كاركردي طراحي و راه اندازي شده است. اين در حوزه هاي مختلف علوم و فنون و دين و هنر صادق است. يك معمار با ديدن تنها ديزاين و استراكچر يك ساختمان به شما اطلاعاتي را خواهد داد كه هرگز يك شخص عادي نمي تواند بدهد و او در نقشه ساختمان، چيزهايي مي بيند كه حتي يك ساختمان ساز سنتي نمي تواند درك كند. براي يك متخصص دين كافي است كه به محض اين كه مشاهده كرد وقتي دين در مراسم و ايامي خاص در نزد يك ملت با كم و كيف بسيار طنين پيدا مي كند تا دريابد، در كنش ها و منش هاي آن مردم، دين حضوري ندارد و از اين روي است كه با شدت و حدت در مراسم و ايام مذهبي، مي خواهد دامن خويش را از زندگي خالي از معنا و روح دين پاك و تبرئه كند. يك متخصص هنر از ديدن يك قطعه سفال، با شما از تاريخ و تمدن آن سرزمين، رازها خواهد گفت كه براي يك شخص عادي باوركردني نيست. در علوم نظامي نيز يك نظامي دوره ديده با ارزيابي يك واحد نظامي مي تواند به راحتي به شما بگويد كه آن براي چه كاري مناسب است و براي نبردي منظم يا نامنظم درخور است و آفندي است يا پدافندي. ساختارهاي سازماني نيز چنين اند و يك مدير با اولين نگاه به ساختار سازماني يك سازمان بدون نياز به پرداختن به سازمان دهندگان و كارشناسان آن سازمان، اطلاعات بسياري را در اختيارتان مي گذارد. ساختار امنيتي سازمان هاي اطلاعاتي و امنيتي جهان نيز چنين اند كه در اينجا به برخي از آن ها مي پردازيم.

ساختارهاي امنيتي و اطلاعاتي جهان به فراخور وظيفه اي كه بر عهده دارند، متفاوت با هم تنظيم و چيده مي شوند. مثلاً ساختار سازماني اطلاعات با ساختار سازماني ضداطلاعات نه تنها متفاوت است، بلكه گاه در تضاد با هم اند، چون براي اهداف متفاوتي برنامه ريزي شده اند. ساختار سازماني كشوري كه مي خواهد حكومت اش را در كشور مستقر و امن نگهدارد، با ساختار سازماني همان سازمان در كشوري ديگر كه قصد نفوذ يا تخريب سازمان امنيت كشور رقيب را دارد، بسيار فرق مي كند و در پاره اي موارد، نقش هاي كاملاً معكوسي ايفاء مي كنند؛ چون يكي قرار است بسازد و حفظ كند، ديگري مي خواهد شكاف بياندازد و ويران سازد، يكي مي خواهد امن نگهدارد، ديگري مي خواهد آشوب بيافكند و از هم گسيخته سازد و خلاصه يكي بايد بتواند به شكلي تنظيم شود كه مديريتي جامع را اعمال كند و ديگري بايد بتواند با پازل هايي مستقل كه امكان شناسايي شان كمتر شود، به همان سيستم جامع نفوذ كند و ضربه بزند.

 

ساختارهاي مديريتي حاكميت فسادپرور است

ساختار سازماني تمامي نهادهاي حكومتي –امنيتي، اقتصادي، تجاري و غيره- بعد از انقلاب ايران، همچون ساختار سازماني موساد در كشور هدف تنظيم شده است. يعني موساد نه در اسرائيل، بلكه در كشورهاي ديگر از چنين ساختاري براي ويران سازي سازمان امنيت كشور ديگر و كنترل و مديريت امنيتي اش استفاده مي كند. به عبارتي جداي از اين كه سازمان هاي امنيتي و ساير ساختارهاي سازماني كشورمان توسط چه كسي تنظيم شده و توسط چه كساني اداره مي شود، تنها همين ساختار سازماني با معاونت هاي مستقل در وزارت اطلاعات كافي است تا فهميد، براي حفظ امنيت يك كشور تنظيم نشده است، بلكه براي كنترل و مديريت سازمان امنيتي كشورمان، توسط سازمان امنيتي كشوري ديگر طراحي و تنظيم شده است!؟ در حوزه هاي ديگر اقتصادي و تجاري و غيره نيز به گونه اي تنظيم نشده كه امكان كنترل را به كسي بخشد، بلكه طوري چيده شده كه هسته هاي مختلف بتوانند هريك در گوشه اي چون تار عنكبوتي بسازند و بدوشند و مديريت اش نيز در دست همين هسته فاسد حكومتي است.

در اين نوع ساختار امنيتي، كافي است تا سر شبكه تغيير كند، آنگاه كل سيستم امنيتي كشور در اختيار كشوري است كه به سرشبكه نفوذ كرده است! نياز نيست تا مقامات امنيتي ما جملگي جاسوس باشند تا دريابيم كه چرا خروجي سازمان هاي امنيتي ما به نفع كشورمان نيست، بلكه كافي است تا همان كدي كه معاونت هاي مختلف به او گزارش مي دادند، شخص اش تغيير كرده باشد و آنان كه به يك كد گزارش مي دادند، بدون اين كه متوجه تغييري شوند، به همان كد باز مدام گزارش بدهند؛ آن گاه تمام سيستم امنيتي كشور بدون اين كه خود بداند در طول سال ها در خدمت سيستم امنيت كشور ديگري است و همه افراد رده پايين تر امنيت كشور نيز فرضاً صادق و خدوم باشند، اما بدون اين كه بدانند در خدمت منافع اسرائيل در منطقه بودند! اين نكته را نيز بايد بيافزايم كه سيستم امنيتي اي كه به اين خوبي بر كشوري ديگر مسلط شده، به طوري كه در قرن بيست و يكم، كشوري را مستعمره خود ساخته و چون انگل و كنه از آن مي دوشد، بدون اين كه مقامات و مسئولانش خواب اش را هم ببينند، طبعاً نمي خواهد نظام تحت چمبره اش سقوط كند؛ بنابراين، براي حفظ آن نظام البته كه كمك مي كند: و اين هم دليلي براي آن كه چنين ساختاري حفظ مي شود، چون برنامه هاي قهري و خشن آن براي كنترل بر كشور و حفظ حكومت نادان، تا پيش از اين موفق نشان داده است و آن ها از پس سركوب جنبش هاي مردمي و مدني بهتر از هر كس ديگري بر مي آيند و هر جا كه سياسيون بخواهند از سفارشات امنيتي شان عدول كنند، همين تيم امنيتي تحت نفوذ اسرائيل، چون دوره براندازي و ضد براندازي ديده، به شكلي سازمان يافته ناامني در مناطق مختلف ايجاد مي كند و حتي كار را به درگيري هاي مسلحانه مي كشاند و آشوب ها را تقويت مي كند تا سياسيون منحرف از خواسته هايش ناگزير شوند كه اولويت هاي ايشان را بپذيرند و آن گاه نيز به سرعت بحران كنترل مي شود: اين همان بلايي است كه اينك دارد بر سر سوريه نيز مي آيد. وقتي مي گويم كه چند تحليلگر موساد به شكلي بسيار حساب شده مديريت امنيتي كشورمان را در راه منافع اسرائيل در منطقه از طريق بيرون آوردن آن طرح هاي عملياتي در قالب شعارهاي انقلابي و تعابير اسلامي براي چند روضه خوان و نظامي كم سواد در چمبره خود دارند، يعني اين. يعني بدون نياز به كشف مصاديق كافي است كه دريابيد اين ساختار امنيتي نه براي حفظ امنيت يك كشور، بلكه اولويت هاي امنيتي كشوري ديگر در منطقه، نه براي كنترل سياسيون و مقامات كشور(ايران)، بلكه براي اعمال نظر دستورات مقامات و سياسيون كشوري ديگر(اسرائيل) و نه جهت حذف قاچاقچيان، بلكه مديريت قاچاق توسط خودش است، و نه جهت تأمين منافع حتي متحدانش اش، بلكه در جهت تعقيب منافع اش حتي زماني است كه با ابرقدرت ها بر سر آن اختلاف پيدا مي كند.

اين روالي بوده كه از ابتداي انقلاب جريان داشته و اصلاً يكي از اهداف موساد از ساقط كردن شاه سابق دقيقاض چنگ انداختن به تمامي ثروت كشوري غني بوده و در اين راه تمامي مقامات حكومتي را نيز در اين فساد و چپاول شريك ساخته است و هيچ كس نيز نمي داند كه چقدر در چه حوزه اي درآمد بوده و كجا هزينه شده است. پس از اصلاحات، تيم قتل هاي زنجيره اي كه شبكه اجرايي تحت مديريت موساد بود، وارد سپاه شد و با چند سال كار سازماني ناگهان سپاه از يك نيروي نظامي، به يك هيولا بدل گشت، به گونه اي كه حتي روحانيون شيعي با آن سابقه تاريخي را از صحنه بيرون كرده است! آنان چه در سازماندهي كارها و چه افراد سپاهي تغييراتي اساسي دادند. نگارنده يك جامعه شناس است و سال ها تحقيقات جامعه شناسي در مناطق مختلف داشته است و خوب مي فهمد كه اگر به 100 جامعه شناس برتر جهان كه اينك در معتبرترين دانشگاه و مراكز علمي كار مي كنند، پروژه اي پيشنهاد شود مبني بر كنار زدن روحانيون شيعه –با آن سابقه تاريخي و اين جايگاهي كه در حكومت كنوني داشته- از قدرت، اكثريت خواهند گفت، غيرممكن است و شايد دو يا سه نفر باشند كه طرحي ارائه دهند كه تازه بسياري از آن ها چه بسا در حوزه اجرا موفق نباشد، ولي تيم كنوني، در يك بازه كوتاه مدت توانسته با كمك سپاهيان، روحانيون را از قدرت كنار بزند و حتي با كمك مداحان، منبر را آنان گرفته است! اين حاصل تفكر تيمي است كه جلوتر از زمان خود فكر و آينده نگري مي كند و گرنه غيرممكن است!!

 

سپاه اينك مصداق دقيق مفسد في الارض شده

حالا سپاه به بزرگترين كارتل فساد، رانت خواري، دزدي (چه تك خوري چه گروهي)، رشوه، تجارت قاچاق كالا و موادمخدر در كشور و حتي منطقه بدل شده است. اصلاً بسياري از صنايع را عملاً از صورت ملي خارج ساخته است و حكومت بعدي بايد با يك كار حساب شده انجام دهد تا طي آن دوباره همه صنايع و منابع كشور را ملي كند؛ چون سپاه با آگاهي و دستور بالاترين رهبران ايران –با خيال كودكانه حفظ نظام- تمامي كشور را قبضه كرده است و همه درآمدهاي كشور توسط سپاه مهندسي مي شود و درآمدهاي واقعي اصلاً مشخص نيست تا بتواند كنترلي بر نوع مصارف و مخارج صورت گيرد! در گزارش وزارت اطلاعات ايران مشخصاً به پاره اي از نامشخص بودن تمامي درآمدهاي برخي از خطوط لوله و گاز و و نامعين بودن برخي از حساب هاي ديگر اشاره شده بود. حاكميت نيز خيال مي كند از اين طريق مي تواند با تعويض دولت ها، باز همه چيز را در يد قدرت خود داشته باشد! و به چپاول و دزدي به نام اسلام و به كام خود ادامه دهد. چون اين روضه خوانها و سپاهيان سواد درست و حسابي ندارند، يا نمي دانند اين راه ها در گذشته كه طي شده به چه نتايجي منتهي گشته است (اكثراً با يكي دو كتاب يا اعلاميه انقلابي شده اند) و يا تصور مي كنند، هر چه را خودشان انجام دهند، متفاوت خواهد بود و كافي است يك روضه خوب برايش در ابتداي كار خوانده شود تا حرام ها حلال گردد! آيا اين مصداق دقيق مفسد في الارض نيست و حالا رژيمي فاسدتر از آن اصلاً قابل تصور هست كه بخواهيم بدنبال مقايسه با ديگران هم برآييم؟!

دكتر كاوه احمدي علي آبادي

عضو هيئت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري

عضو جامعه شناسان بدون مرز

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناشناس

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.