رفتن به محتوای اصلی

بزرگداشت "چهلم" سردار حمیدالله خان
18.08.2020 - 02:05

  بزرگداشت "چهلم" سردار حمیدالله خان  

                                   مردم ستمدیده و قهرمان پرور بلوچ!

بطوریکه همه می دانیم در تاریخ معاصر بلوچستان ایران، هرگز چنین" سوگواری وبزرگداشتی" برای یک بلوچ برگذار نشده است.این خود می رساند که چنین سوگواری شکوهمندی از یک انسان آنهم"فقط به این خاطرکه:

                  "به مردم  بدی نکرده، سفره‌ی ساده ای داشته  و گاهی

                  نیز اگر دستش رسیده به مردم کمکی کرده است"

برگذار نگردیده است.                                                 

سوگواری ای به آن گستردگی که افزون بر مردم بلوچ، مقامات استانی، شهرستانی و بخشدارانِ "رژیم ملّایان خونخوار شیعه‌ی ضد بلوچ "  حتّا مردمی از بلوچستان پاکستان، به ستایش او بپردازند.

 درنگاه و تجربه‌ی من، چنین سوگواریهایی، آنهم  به این گستردگی، معمولا در جهان

ازشخصیت هایی بی نهایت محبوب سیاسی و انقلابی، مانند:

 "جمال عبدالناصر، ماندلا، کاسترو و پاپ اعظم برپا گشته اند."                   

از این رو، چنین درک می شود که شخصیت این سردارزاده‌ نیز باید دارای چنین باری باشد و ازآنچنان کردارِ سیاسی و انقلابیی سرچشمه گرفته باشد.

حال ببینیم با توجه به آنچنان سوگواری گسترده و ویژه ه ای، آن مرحوم نیز هرگز "پیش از مرگش"، در زندگی اجتماعی و سیاسی خود در بلوچستان، از آن چنان اقدامات بزرگ و کردارهای شگفتی برخوردار بوده است؟

برای نمونه:

 ۱ـ آیا وی به لحاظ توان مالی و کمک به مردم، دارای "ثروتی سردار سعید خانی " بوده است تا سفره ‌ی نان دهی اش هر روز برای پذیرایی محتاجان جامعه باز باشد.

۲ ـ آیا از منابع مالی خود درجامعه‌ی بس عقب مانده‌ی خویش چندین "مدرسه، بیمارستان و خانه های امداد کودکان بی سرپرست" ساخته است؟

۳ ـ آیا به لحاظ صلح جویی و صلح طلبی در" جنجالهای بزرگ قتل های طایفه ای" از آنچنان "مدیریت وکاریزمای فردی" بر خوردار بوده است تا بین دو طایفه‌ی بزرگ منطقه، مانند مبارکی و سردارزهی ها که "دیگران از آشتی دادن آنها عاجزبوده اند"  او کامیاب شده باشد؟

۲

۴ ـ آیا درسرزمین استبداد زده‌ی مردم بلوچ،  با حکومت استبدای ملّایان در ستیز بوده وبا مقامات استانی و مرکزی چنین دولتی، هیچگونه پیوند پنهان و آشکار نداشته است؟  

  ۵ ـ آیا هنگام انتخابات مجلس قانونگذاری چنین رژیمی، تمایلات نمایندگی نداشته، بویژه در آخرین انتخابات مجلس ملّایان، "همزمان با قیام ملی آبانماه" برای بکرسی نشاندن خود یا فامیلی از خود تلاش ننموده است؟

۶ـ  آیا از فرهنگ ملی مردم بلوچ، شعر و ادبیات انقلابی آن مردم ستمدیده چنان سخنرانیهایی داشته و دفاع انقلابی کرده است که بارها مورد بازخواست قرار گیرد؟

۶ ـ آیا از اپوزسیون سیاسی و احزاب ملی قومی آن مردم، بدون ترسی از حکومت دفاع نموده، و بخاطر آن، دستگیرشده و زندانی گشته است؟

اگر چنین است ودارای شخصیتی با أین خصوصیات در جامعه بوده است، باید از چنین محبوبیت و سوگواری جهانی برخوردار باشد و این حق اوست.

 بلوچستان ایران، تاآنجا که همگی می دانیم، دارای سردارزادگان بزرگی با کردارهای انسانی و مقام و درجات بسیاربالاتری ازوی  بوده اند. همه‌ی آنان مهربان بوده، بدنامی نداشته و برخی از آنان حتا آن چنان جایگاهی در قدرت دولتی داشته اند که بسیار چشمگیرهم بوده اند. درپاکی و صداقت و امانت نیز چنان زیسته اند که  حتّا دارای یک خانه‌ی شخصی نیز نبوده اند. مانند:

۱ ـ قاضی القضات سردار زاده، مرحوم حسین خان میرلاشاری که در مقام قاضی القضاتی تا آخر عمرش، خانه ای شخصی نداشته و جمهوری اسلامی، حتّا نمایندگی او را در مجلس نپذیرفته است.

۲ ـ سردارزاده ابراهیم خان مبارکی، استاندار لرستان و بلوچستان

 ۳ـ  دکتر رحمانی، نخستین پزشک عمومی همه‌ی جامعه‌ی بلوچ و محبوبترین چهره‌ی خدمتگذار. بعنوان پزشکی نام آور که در ویتنام نیزپزشکی کرده و برای خدمت گذاری به مردمش، خود را به زاهدان انتقال داد و برادری ارشد نام تحصیلکرده‌ی دانشگاه را  را نیز در راه مردم  بلوچ فدا نمود و ملّایان او را درعین جوانی، اعدام نمودند.

۴ـ سردارزاده حامدعلی که ده ها حج نیز کرده بود و به معاونت استانداری رسیده  مدیر کل بیمه های اجتماعی بندرعباس بود. در نان دهی و نان رسانی، مشهورعام و خاص بوده نیز برادری ۱۸ ساله "خسرو نام" را در راه آزادی و خوشبختی مردم بلوچ ازدست داده بود و ملّایان اورا شهید نمودند.  اما باوجود آن، درخواست وکالتش رد شده بود.

۵ ـ بیبگرخان ریگی، یکی از پر نفوذ ترین و نیز محبوب ترین افراد سرحد زمین در در طایفه‌ی بزرگ ریگی، آنهم در حساس ترین جای استان، در مرکز زاهدان.

 

۳

۶ ـ دکتر امینی فرد، که کارهای مردمی و خدمات بهداشتی او درین ۳۰ ساله درمنطقه زبانزد عام و خاص  بوده است و در یک رویداد جانگداز جان باخت. نه تنها از چنین قدر دانی و سوگواری برخوردار نبود که بیمارستانی نیز بنام وی نکردند.

۷ ـ علیرضا مبارکی "مدیر کل دارو و تغذیه‌ی استان" که در امانت و پاکدامنی زبانزد بوده وحدمتگذاریش شهره‌ی عام، بسیار جوان وافسوسناک در گذشت.

امّا دیدم که برای هیچکدام از این نامداران سردارزاده با همه‌ی سردار زادگی و "درجات بمراتب بالاتر" و خدمات ارزنده‌ی قومی بیشتری از آن مرحوم،  کمترین سوگواری و بزرگداشتی به عمل نیامد؟؟!!

امّا برای این سردار زاده،  که" پیش از سوگواری آن چنانی"، به هیچ روی به جز در میان خانواده و شماری از قبیله اش مطرح نشده بود، "ناگهان و غیر مترقبه، کن فیکون شد وهنگام مرگش بیکباره " این چنین از داخل و خارج، مورد آنچنان سوگواری و همدردی های ستایش آمیزی قرار گرفت که در تاریخ بلۆچستان بی نظیر است.؟!

با توجه به نمونه های آورده شده، برای مردمی صادق والبته بی غرض، آیا جای اندکی پرسش و تردید نیست؟ آیا نباید ابعاد بزرگ و ناگهانی چنین  سوگواریِ بدون دلیل غیرمنطقی را مورد تردید قرار داده، دست حکومتی دسیسه باز را در آن ندید ؟

آنچه از تحلیل من بر می آید این است که:

 با توجّه به آن سوگواری ملّی  که "عزای عمومی" برایش اعلام شد، او را باید افزون بر "نیک نامی و نان دهی و صلح طلبی عادی، هنرمندانه است  که او را" یک "غازی سیاسی و یک قهرمان ملّی" شمرده  شایسته‌ی چنین سوگواری باشکوهی بدانیم.

زیرا آنچه از ازگستردگی و شرکت  توده ای داخلی و خارجی وآنهمه ستایش های برخی ازنیروهای خارج کشوری،  در این سوگواری "استثنایی و بدون دلیل" درذهن هر انسان سیاسی می نشیند این است که:

 ایشان باید "کارهای بسیارخارق العاده ای و بگفته‌ی خود بلوچها کارهایی "کپتی و نشدنی را شدنی" کرده باشد که این چنین مورد سوگواری ویژه‌ی تاریخی بی سابقه ای قرار بگیرد.

"آن هم در جامعه ای که ۱۵۰ تن از بزرگترین و بهترین فرزندان سیاسی تحصیلکرده‌ی بلوچ از جمله سرپرست نخستین سد پیشین که ۳۰۰ مهندس خارجی زیر دست او قرار داشته و سرور همه‌ی نیروهای انقلابی بلوچ دانسته می شد، همه و همه در دوماه توسط ملّایان اعدام شدند ودر واقع" یک فاجعه‌ی ملّی تاریخی" صورت گرفته بود، سوگواری ملی که هیچ، سپاسگزاری نیز بکناری، حکومت ملّایان حتّا اجازه‌‌ی تسلیت گفتنی ساده تنها به مادران شان را نیز نداده بود و مخفیانه دفن شدند؟!

در نگاهِ من، باید "راز و رمزی بس پیچیده" دراین سوگواری، با این ابعاد گسترده، برای یک انسان عادی وکاملا غیر سیاسی وغیرحزبی، نهفته باشد.

 اگر چنین است که مدافعین و دوستداران جان بر کف آن مرحوم می گویند:

۴

۱ ـ اوهیچ پیوندی با دولتی چون دولت جنایت پیشه‌ی ملّایان نداشته است و حتّا هیچ

دستی در "گزینش فامیل نزدیکش نداشته و آقای معینِ سعیدی سردار زاده، "بدون پشتیبانی وی" برای نماینگی در مجلس تحریم شده‌ی ۱۵۰ شهر ایران رسیده است.

۲ ـ او حتا درفقر و بی خانمانی زندگی کرده، دوستدار شعر و ادبیات بلوچی بوده، ازپیوند با ملّایان خونریز بیزاری جسته است و از این رو، محبوب توده های بلوچ بوده است، آنگاه سرِّ این راز و رمزبزرگ و معمای این سوگواری ویژه در تاریخ ملّی بلوچستان، اندکی گشوده می شود و میتوان چنین نتیجه گرفت که پس:

 حکومت ملّایان، ازعدم پیوند او با دولت ناراض بوده و ازمحبوبیتش در توده های مردم بلوچ، بطور وحشتناکی ترسیده است که مبادا فردا وبال گردنش گردد. از اینرو، حکومت ستمگر و ضد بلوچ ملّایان، از ترس و بیم نفوذ توده ای آن "سردار بی همتا"، برای  نجات خود در فردایی، بی درنگ از بیماری بلا انگیز"کرونا" بهره جسته او را به دور از چشم وابستگانش در بیمارستان به قتل رسانده و برای پرده پوشی از این جنایت، به مقامات استانی و شهرستانی اش فرمان داده هر چه می توانند از او ستایش  کنند تا مردم از جنایت دولتی، آگاه نگردند و مظاهره و هرتالی بر علیه دولت برپا نکنند.

اگر چنین است و آنگونه که این سوگواری ملی نشان می دهد، پس عاقلانه، مدبرانه و بسیار بجاست که:

مردم دردمند بلوچ، وابستگان طایفه ای، مردم چابهار و دشتیاری، بویژه روشنفکران داخلی و خارجه نشین آن سردار ملّی، بجای ستایش های خالی و تکراری، باید به دفاع از شخصیت سیاسی و اجتماعی او برخیزند و بر پایه‌ی "سنت سیاسی جا افتاده‌ی جامعه‌ی ایران" که برای شخصیت های اجتماعی و سیاسی مطرح خود، بویژه اگر به دست حکومت ها کشته شده باشند "مراسم بزرگداشت چهلم" می گیرند، آنان نیز چنین مراسمی را برای این رهبر و پیشوای ملّی خود به "دور از شرکت دادن مقامات دولتی" در مجلس و یا مسجدی بزرگ، برقرار ساخته پس از سخنرانیهای برحق  و آتشینی، مردم را برای تظاهراتی ضد دولتی بر چنین قتلی مرموز، در خیابانهای سراسر شهرهای بلوچستان و حتا در میان بلوچهای سوگوار پاکستان  راه اندازی نمایند.

روشنفکران با وجدان در سوگ نشسته و دردمند خارجه نشنین نیز، همت کرده، از شاهزاده نیز دوباره کمک بگیرند و تبلیغاتی شور انگیز و در خور، برای برپایی چنین "مراسم چهلمی" در خارج از کشورسازمان دهند.

 اگر چنین کار شایسته ای که درین شرایط "بایستنی نیزهست"، از سوی مردم قهرمان دشتیاری و همه‌ی مردم  رنج دیده‌ی بلوچ و این روشنفکران دردمند و همدل انجام گیرد، به شرافت همه‌ی انسانهای در رنج جامعه، من نیزشرکت جسته، بهترین سروده‌ی خود را درستایش از وی خواهم سرود.

اما در دوستی خود بر جدگال های  دشتایاری و چابهار نیز یادآور شوم، آن شماری از مردم،  دوستان وآشنایانی که  مرا می شناس می دانند: چهل سال پیش که بیشترین مردم در کشور و

حتّا بلوچستان،  نام هایی چون رضا و داریوش، حسن و حسین بر فرزندان خود مینهادند، بخاطر

 ۵

 دوستی مردم "جدگال دشتیاری"نخستین بلوچی درهمه‌ی بخش های شهرستان ایرانشهر  بوده ام نام "سریا" را که نامی "جدگالی" است، بر فرزندم نهاده ام.  پس از آن بودکه این نام در منطقه رواج گرفته است.

"نیز جای بازگویی است که برخی از دوستداران می گویند، درخواست و پافشاری  مردم از دولت بوده است که در باره‌ی بزرگداشت سوگواری از وی، دولت ستمگر ملایان، مجبوربه

بازگشایی دروازه های مرزی برای آمدن بلۆچهای پاکستان بوده است."این سخن در حاکمیت ملّایان خونریز، جدا بیرون از هر منطقی است. چرا که مردم برای درخواست نان شب خویش، هزاران در هزار کشته می شوند و تیرباران می گردند، امّا درین باره، از بلوچها ترسیده و تسلیم درخواست آنان شده است؟!

البته شادمانم ازاینکه مردم چنین پافشارانه برخواستهای خود می ایستند و آفرین بر آنها.

مردم غیور و رنجدیده‌ی دشتیاری! آگاه باشید من بخاطر بریدن ازفرهنگ عشیره ای و قبیله ای از "نام فامیلی" کناره گرفته، لقب فامیلی خود را دادیارنهاده ام.  من نه  خود را مبارکی و لاشاری دانسته، نه سردارزهی و بارکزهی یا شیرانی و ریگی و نارویی. آنچه نیز درین باره گفته ام به دور از هر تعصب قبیله ای بوده است.

درپایان باید بگویم که:

ای مردم غیور بلوچ: اگر هوشیارید، اکنون این به سودِ همه‌ی ما و روح آن مرحوم است که  مردم دلیر بلوچ ، بویژه چابهاریان، بپا خیزیم وانتقام خود را در "روز چهلم " یاد  وی، از حکومت قاتل پیشه‌ی ملّایان بگیریم و اینگونه او را، به جایگاه یک قهرمانی ملّی برسانیم.

  برقرارباد بزرگداشت سیاسی "روزچهلم" سردار شهید، حمیدالله سردارزهی

به دور از حضور مقامت جنایت پیشه‌ی حکومتی.

                                                            ازیز دادیار ۱۷ آگست ۲۰۲۰

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ازیز دادیار

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.