حقایق تازه کشفشده درباره شلیک به هواپیمای اوکراینی
روحانی از روز اول خبر داشت
فرامرز داور - ایران وایر
«آنیس کالامار»، گزارشگر ویژه اعدامهای فراقضایی، خودسرانه و شتابزده سازمان ملل متحد در گزارشی سرگشاده، با مرور همه مستندات رسمی درباره فاجعه ساقط کردن هواپیمای اوکراینی توسط موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از دولت جمهوری اسلامی خواسته است حقایق را درباره این فاجعه بدون پنهانکاری ارایه کند.
این گزارش ۴۵ صفحهای که به سفیر ایران و نماینده آن در مقر اروپایی سازمان ملل در ژنو تسلیم شده، به زبانهای مختلف، از جمله انگلیسی و فارسی انتشار یافته و حاوی نکاتی است که تا پیش از این برای افکار عمومی بیان نشده بودند. در این گزارش که روز سهشنبه پنجم اسفند ۱۳۹۹ به شکل عمومی منتشر شده است، فهرستی از حقایق تازه افشا شده دیده میشود .
روحانی بر خلاف اظهارتش، از روز اول مطلع بود
بر اساس این گزارش، بر خلاف آنچه «حسن روحانی»، رییس جمهوری ایران گفته بود که سه روز پس از حادثه، یعنی عصر جمعه از موضوع مطلع شده، وی از روز اول فاجعه، یعنی چهارشنبه هجدهم دی ۱۳۹۸ از عامل اصلی سرنگونی هواپیمای مسافربری، یعنی شلیک موشکهای سپاه با خبر بوده است اما از وی خواسته شده بود تا تصمیمگیری نهایی، سکوت کند.
موضوع سرانجام در عصر روز جمعه، یعنی سه روز بعد در جلسهای با حضور آیتالله «علی خامنهای» مطرح و تصمیم گرفته میشود که مسوولیت به سقوط کشاندن هواپیما و کشتن ۱۷۶ مسافر و خدمه آن به طور رسمی از سوی ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی مورد پذیرش قرار گیرد و علت حادثه، «خطای انسانی غیرعمد» توصیف شود.
وسایل مسافران غارت شد و باقیماندهها سوزانده شدند
مسوولان هواپیمای اوکراینی در حدود یک ساعت قبل از پرواز به دلیل وزن بیش از حد مجاز، مجبور به کم کردن بار مسافران شده بودند و بر اساس این گزارش، ۸۲ چمدان از هواپیما بیرون آورده میشود. این چمدانها همراه با وسایل با ارزش به جا مانده از صحنه سقوط، از جمله پول نقد و اشیایی که از نظر عاطفی برای بازماندگان ارزشمند بودند، مثل حلقه ازدواج قربانیان، غارت شده و هرگز به خانواده بازماندگان داده نشدهاند. از قول یکی از ماموران در صحنه سقوط نقل شده است که به آنها دستور داده شده بود وسایل دیگر همچون لباسها، کفشها و سایر متعلقات به قربانیان باید سوزانده شوند.
هواپیماهای امریکایی از تردد در آسمان ایران منع شده بودند
اندکی بعد از پرتاب موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به سوی پایگاه هوایی «عین الاسد» در عراق و پیش از سرنگون کردن هواپیمای اوکراینی توسط سپاه، سازمان هواپیمایی فدرال ایالات متحده هواپیمای امریکایی را از پرواز در منطقه اطلاعات پروازی ایران که شامل کل آسمان ایران میشود، منع کرده بود.
دلیل این دستور، شدت گرفتن تحرکات نظامی و بالا رفتن میزان تنش سیاسی در خاورمیانه عنوان شده بود که میتوانست بر اثر تشخیص اشتباه با محاسبه اشتباه یا عمل خطرناک پیشبینی نشده، خطر بالقوهای برای فعالیت هواپیماهای غیرنظامی آمریکا بیافریند.
مقامهای نظامی کنترل ترافیک هوایی غیرنظامی را به دست داشتند
بر اساس این گزارش، در روز فاجعه بر خلاف روند همیشگی، مقامهای نظامی کنترل ترافیک هوایی، از جمله پروازهای غیرنظامی را در اختیار خود گرفته و از سازمان هواپیمایی کشوری خواسته بودند فقط پروازهایی که تا آن مقطع اجازه پرواز گرفته بودند، بتوانند عازم شوند که این کار احتمالا با هدف بالا بردن ضریب ایمنی بوده است.
قبل از پرواز هواپیماهای اوکراینی، شش هواپیما بدون هیچ مشکلی از آسمان «فرودگاه بینالمللی امام خمینی» پرواز کرده بودند؛ از جمله یک هواپیمای شرکت هوایی قطر که اتفاقا ۳۲ دقیقه قبل از هواپیمای اوکراینی در همان جهت و کریدور هوایی بدون هیچگونه مسالهای به پرواز درآمده بود. ابهام اینجا بیشتر میشود که مقامهای ایرانی گفته بودند هواپیمای اوکراینی را با موشک «کروز» اشتباه گرفته و به دلیل این که به سوی یک پایگاه نظامی منحرف شده بود، آن را هدف قرار داده بودند. اگر مسیر هواپیمای اوکراینی برای پدافند موشکی سپاه مشکوک بوده است، چه طور هواپیمای قطری نیم ساعت قبل از همان مسیر آسمان ایران را ترک کرده بود.
گزارش میگوید روشن نیست چه افرادی از نیروهای نظامی کنترل عبور و مرور هوایی غیرنظامی را در دست داشتهاند و در نهایت، پدافند هوایی به هواپیمای اوکراینی اجازه پرواز داده بود یا فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
اگر موشک دوم سپاه شلیک نمیشد، احتمال نجات وجود داشت
گزارش میگوید موشک دوم سپاه پاسداران ۱۹ ثانیه پس از شلیک موشک اول به هواپیما اصابت کرده و باعث سقوط آن شده است. در حالی که در فاصله شلیک اول، صدای خلبان و مسافران شنیده میشده و سرنشینان زنده بودهاند و اگر موشک دوم شلیک نمیشد، خلبان بالقوه میتوانست هواپیما را منحرف و از فاجعه جلوگیری کند.
وجود کمبودهای اساسی در پدافند هوایی و شلیک توسط نیروهای کم تجربه
بر اساس آنچه مقامهای جمهوری اسلامی به طرف اوکراینی گفتهاند، گزارشگر نتیجه گرفته است پدافند هوایی جمهوری اسلامی دارای کمبودهای اساسی و جدی در آموزش و نظارت است که مسوولیت آن مستقیما به فرماندهی نظامی باز میگردد.
گزارش میگوید اظهارات مقامهای ایرانی نمیتواند توضیح دهد چرا سامانه پدافند موشکی این پرواز خاص را هدف قرار داده و چرا در شناسایی آن به عنوان یک هواپیمای غیرنظامی ناکام مانده است. در حالی که شناسایی آن حتی با چشم غیرمسلح در هوای عاری از ابر و روشن آن روز ممکن بوده است.
بر اساس این گزارش، افرادی که هواپیما را هدف قرار دادهاند، افرادی خسته، فرسوده، تحت فشار روانی، بالقوه کمتجربه با تعلیم ناکافی بودهاند و این تردید به صورت جدی وجود دارد که آیا عملیات نظامی آن شب آیا به درستی برنامهریزی شده بود و نظامیان برای حفاظت از زندگی غیرنظامیان به درستی آموزش دیده بودند؟
گزارش در نهایت فرماندهان عالی نظامی را مسوول فاجعه ساقط کردن هواپیما میداند.
احتمال آتش به اختیاری بودن نظامیان در شب سرنگونی پدافند سپاه
گزارش بخشی تکان دهنده دارد که فرضیه «آتش به اختیاری» پدافند شلیک کننده به هواپیما را مطرح میکند: «هیچ گونه اطلاعاتی در مورد ماهیت دقیق توجیهسازیها و دستورات دریافت شده توسط یگانهای نظامی در زمانی که به سر پستهای خود در تهران و اطراف آن فرستاده شدند، در اختیار عموم قرار داده نشده است. اقدامات عملیاتی متعارف بنا به گزارشات به حدی در شب سرنگونی هواپیما نقض شده و تغییر و تخفیف یافته بود که به طور منطقی میتوان این پرسش را مطرح کرد که آیا به دستههای نظامی گفته شده بود حتی اگر نتوانند تمام تاییدات الزامی را بگیرند، به هدف شلیک کنند؟»
واکنش به گزارش کالامار
سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی گفته است «آنیس کالامار»، گزارشگر ویژه اعدامهای فراقضایی، خودسرانه و شتابزده سازمان ملل متحد برای بررسی پرونده هواپیمای ساقط شده توسط سپاه صلاحیت ندارد. اما خانم کالامار، گزارشگر پروندههایی است که در آن «حق حیات» افراد نقض شده باشد.
او گزارشی درباره ترور «قاسم سلیمانی»، فرمانده کشته شده نیروی «قدس»، شاخه برونمرزی سپاه هم منتشر کرده بود که با استقبال مقامهای جمهوری اسلامی مواجه شد اما حالا تلاش میکنند گزارش وی درباره هواپیمای سرنگون شده و موضوعات مطرح شده در آن را زیر سوال ببرند.
آنیس کالامار گزارشهای رسمی مقامهای ایرانی درباره هواپیمای اوکراینی را بسیار مخدوش، متناقض، ناقص و گمراه کننده توصیف کرده و گفته راهی طولانی برای روشن شدن حقیقت در پیش است.
ادامه اعتراضها در سیستان و بلوچستان: اعتصاب، تجمع و کشته شدن معترضان
اعدام زندانیان و شلیک به سوختبرها؛ آمادهسازی زمینه سرکوب
دانیل بابایانی - ایندیپندنت فارسی
روز دوشنبه، چهارم اسفندماه به دنبال تیراندازی نیروهای سپاه پاسداران در مناطق مرزی شهرستان سراوان به سمت گروهی از سوختبران، شماری از آنها کشته و زخمی شدند.
محمدهادی مرعشی، معاون امنیتی- انتظامی استاندار سیستان و بلوچستان گفت که در حادثه روز دوشنبه دو تن کشته و شش شهروند زخمی شدهاند، اما نهاد حقوقبشری کمپین فعالین بلوچ، تاکنون هویت دستکم ۱۰ کشته و ۵ شهروند زخمی شده را منتشر کرده است.
یک روز پس از این حادثه، جمعی از شهروندان سراوان در اعتراض به تیراندازی به سوی سوختبرهای مرزی، روبهروی فرمانداری این شهرستان دست به تجمع زدند که بنا بر گزارشها با دخالت نیروهای امنیتی و ضد شورش به خشونت کشیده شد. منابع حقوقبشری و کنشگران بلوچ میگویند نیروهای پلیس با پرتاب گاز اشکآور و تیراندازی با گلولههای ساچمهای به سمت معترضان، فضای اعتراضات را به خشونت کشیدهاند.
ویدئوهایی در شبکههای اجتماعی توسط کاربران منتشر شده که عنوان میکند روز سه شنبه ۵ اسفندماه ۱۳۹۹، معترضان ضمن تصرف فرمانداری شهرستان سراوان، یک خودروی پلیس را نیز به آتش کشیدهاند.
طبق اعلام منابع محلی، در همان روز، نیروهای امنیتی دستکم سه شهروند اهل سراوان از جمله یک نوجوان ۱۶ ساله به نام «عزیز شهرسان زهی» را نیز بازداشت کردند.
دو روز پس از ناآرامیها در سراوان، سعید تجلیلی، سرپرست فرمانداری سراوان در جنوب شرق سیستان و بلوچستان، روز چهارشنبه ۶ اسفندماه، به ایرنا گفت: «هماینک در این شهرستان اوضاع و شرایط عادی است و هیچگونه مشکلی وجود ندارد» او در ادامه صحبتهای خود، معترضان را «عوامل معاند و بدخواهان نظام جمهوری اسلامی» معرفی کرده و گفته است: «این افراد با ورود به مجموعه فرمانداری سراوان در ابتدا شروع به تحریک کردند و سپس باعث تخریب و وارد کردن خسارتهایی به این مجموعه شدند.»
برخلاف گفته این مقام دولتی، عبدالله عارف، مدیر کمپین فعالین بلوچ درباره آخرین وضعیت ناآرامیهای بلوچستان میگوید: وضعیت استان کاملا امنیتی است و در شهرستان سراوان نیروهای پلیس و ضد شورش در سطح شهر مستقر شدهاند. او میگوید همچنین در زاهدان نیروهای ضدشورش در سراسر شهر مستقر شدهاند و در شهر سرجنگل، شهروندان به پاسگاه پلیس هجوم بردند. او اضافه کرده که در قلعهبید همچنین صدای تیراندازی شنیده شده و شهروندان به پاسگاه حمله کردند و گزارشها حکایت از کشته شدن دو شهروند در قلعهبید در نتیجه تیراندازی ماموران به سمت معترضان دارد و در برخی شهرهای دیگر، شهروندان در حمایت از سوختبران سراوان، جادهها را بستهاند.
مدیر کمپین فعالین بلوچ با بیان این که مقامات حکومتی حاضر به ارائه راهحل مسالمتآمیز نیستند، میگوید: «مقامات حکومتی از ابتدا دنبال امنیتی کردن جو منطقه بودند، بیانیههایی که مسئولان صادر میکردند تماما نشانگر این بود که یک جو امنیتی و خفقان در استان مد نظر آنها بوده است. امروز صبح سرپرست فرمانداری سراوان به معترضان گفته آنها اشرار و طرفدار معاندین نظاماند. در واقع، کشته شدن سوختبران با یک سری جریاناتی که قبلا رخ داده مثل اعدام تعداد زیادی از شهروندان تماما نشانگر این است که دولت در نظر دارد که سرکوب شهروندان بلوچ را به شدت ادامه دهد. بنابراین احتمال این است که فاجعه دیگری نیز رخ دهد مثل فاجعه اعدامها که بیش از ۲۰ نفر اعدام شدند و بعد از کشتن سوختبران و در آینده هم معلوم نیست که بازهم ماموران نظامی، انتظامی و سپاه پاسداران دست به جنایت میزنند یا نه.»
حبیبالله سربازی، فعال سیاسی بلوچ در همین زمینه میگوید: «اتفاقی که الان در بلوچستان در حال رخ دادن است، به بدترین شکل ممکن است. هرچند حکومت و سپاه پاسداران تلاش کرده و میکنند که فضا را در منطقه بلوچستان امنیتی کنند، اما آنچه که اتفاق افتاده عکس آن است. در چند سال اخیر مبارزات مدنی در منطقه نهادینه شده و مردم متوجه سیاستها و برنامههای سپاه پاسداران هستند یعنی در زمانهایی که هدف این نهاد این است که مردم را به سمت خشونت سوق بدهد، مردم هوشیارانه برخورد میکنند. اتفاقی که در سراوان افتاد یک تجمع مدنی بود و حتی باوجود سرکوبها، در این تجمع حتی یکی از نیروهای سرکوبگر زخمی نشدند. در منطقه کورین مردم معترض که طی چندماه اخیر اعدامیهای زیادی داشتند، پاسگاه را تصرف کردهاند تا به سپاه پیامی دهند که ما از دست شما ناراضی هستیم.»
سازمان حقوقبشر ایران نیز در همین زمینه با انتشار بیانیهای ضمن محکوم کردن «کشتار مردم بلوچ »، نسبت به سرکوب خونین در بلوچستان هشدار داده است. محمود امیری مقدم، مدیر این سازمان در صفحه توییتر خود نوشت: «یک سوم همه اعدامهای هفتههای اخیر در ایران بلوچ بودند. معمولا هدف حکومت از اعدام، ایجاد وحشت است ولی حتما حساب میکردند که این اعدامها موجب خشم بیشتر مردم بلوچستان بشود. آیا این اعدامها و اتفاقات دیروز از طرف حکومت حساب شده بوده و پیش زمینه سرکوبی خونینتر؟»
با گذشت یک روز از ناآرامیها در شهرهای مختلف استان سیستان و بلوچستان، روز چهارشنبه نیز کسبه و اصناف در چندین شهر از جمله، چابهار، زاهدان، خاش، ایرانشهر، راسک و سراوان به نشانه اعتراض به کشتار سوختبران دست به اعتصاب زدند. همچنین گزارشهایی از درگیری معترضان با نیروهای ضد شورش در خاش و زاهدان نیز مخابره شده است.
فعالان بلوچ میگویند ساکنان نقاط مرزی برای امرار معاش در سیستان و بلوچستان سوختبری میکنند و در کردستان نیز کولبری و امرار معاش به قیمت جانشان تمام میشود.
دولت حسن روحانی، همچون دولتهای پیشین، در مدیریت و ایجاد فضای کار برای مرزنشینان بلوچ ناتوان بوده، گرچه تلاش کرده طرحی با عنوان «طرح رزاق» را در این منطقه اجرا کند. این طرح که تا شعاع ۲۰ کیلومتری مناطق مرزی را پوشش میدهد به شهروندان اجازه میدهد تا به صورت قانونی از فروش سوخت امرار معاش کنند. اما نحوه اجرایی شدن این طرح یکی از دلایل اعتراض شهروندان بلوچ بوده است . آنها نگرانند ، سپاه پاسداران، که مدیریت مرزهای این مناطق را در دست دارد، با وارد شدن به بازار فروش سوخت و به انحصار درآوردن آن، تحریمهای بینالمللی علیه ایران را دور بزند و مانع کسب درآمد مردم محلی شود.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید