رفتن به محتوای اصلی

شعر و آهنگ مختار برازش/ منم آن خسته ی بی نام و نشان
27.07.2021 - 10:53
 
 
خسته ام
شعر و آهنگ مختار برازش
منم آن خسته ی بی نام و نشان
منم آن برگ اسیر این خزان
که دلم را طاقتی نیست در این تاریکی
منم آن شمع فروغ بی امان
من در این دشت، در این دشت بزرگ
تشنه ام تشنه ی یک قطره ی آب
هر چه می جویم و می پویم باز
خاک می بینم و رؤیا و سراب
من در این باغ بهار زندگی
نه گلی و سنبلی می بینم
نه طراوتی ، نشاطی ، برگی
نه دگر که غنچه ای می چینم
همگان خواب در این جامه ی پوسیده و تار
همگان غرق در این بی خبری
دلم افسرد از این عمر که بیهوده گذشت
عمر بیهوده نباشد ثمری
خسته ام خسته ی بی نام و نشان
خسته از بیگاری، بی عاری
چه کسی هست بداند غم بی تاب مرا
چه کسی هست خورد چوب غم بیداری
... خسته ام ... خسته از این بیداری ...
 
 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

انتشار از:

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.