رفتن به محتوای اصلی

زن،ناموس هیچکس نیست!
20.08.2021 - 20:39

یکی از جنبه­های مهم تبعیض جنسیتی،خشونت جنسی و جنسیتی می­باشد که شامل خشونت­هایی است که به دلیل جنسیت یک فرد بر او اعمال می­­شود.زنان و دختران و جامعه رنگین­کمانی­ها( ال جی بی تی) قربانیان اصلی خشونت­های جنسیتی می­باشند.

این خشونت­ها شامل آزارهای جسمی،کلامی و روانی،تهدید،تجاوز و قتل می­باشند.قتل­های ناموسی آینه تمام نمای این خشونت­ها می­باشد .

دختر شانزده ساله کرمانشاهی،توسط پدرش با ضربات متعدد چاقو کشته شد.

رومینا اشرفی، دختر سیزده ساله تالشی توسط پدرش با داس سربریده شد.

ریحانه عامری، دختر بیست­ودو ساله کرمانی به دست پدرش با میله آهنی به قتل رسید.

فاطمه فرحی، در آبادان توسط همسرش که پسرعموی وی نیز بوده ، به قتل رسیده است.

علی فاضلی منفرد، بیست ساله به ظن همجنسگرا بودن توسط اعضای خانواده­اش در اهواز به قتل رسید.

گلاله شیخی، دختر سقزی که توسط نامزدش به قتل رسید و جسدش در آتش سوخت.

این نامها تنها چند نام از لیست بلند افرادی است که قربانی کوته­فکری نظام مردسالارانه شده­اند.

تنها از ابتدای سال جاری تا کنون نه زن و دختر در شهرهای مختلف کوردنشین ایران به قتل رسیده­اند. استان­های خوزستان،کردستان،ایلام و سیستان­وبلوچستان در رده­های بالا رتبه­بندی قتل­های ناموسی قرار دارند.خبرگذاری ایسنا در آذرماه سال یک­هزار و سیصدو نود و هشت ،طی گزارشی به استناد تحقیقات دانشگاهی نوشت که سالانه بین سیصد و هفتاد و پنج تا چهارصدوپنجاه مورد قتل ناموسی در ایران رخ می­دهد.بنابراین گزارش <<قتل­های ناموسی>> حدود بیست درصد از کل قتل­ها و پنجاه درصد از قتل­های خانوادگی در ایران را تشکیل می­دهند،اما آمار واقعی این قتل­ها مشخص نیست،تنها در دهه گذشته به مدد فضای مجازی چندین فقره از این قتل­ها رسانه­ای شده­اند و اکثر این قتل­ها یا خودکشی جلوه داده می­شوند یا خودسوزی و خودکشی­هایی می­باشند که تحت فشار و اجبار خانواده و با اعمال زور و تهدید اتفاق می­افتند.

با تسلط فرهنگ مردسالارانه بر جامعه ایران و حمایت حاکمیت ایران  از این قتل­ها به واسطه خلاء­های قانونی موجود در حمایت از زنان ، فضای خانه و محیط خانواده برای زنان ناامن شده است و این خشونت­ها جنبه­ای قانونی به خود گرفته و صدای زنان را در نطفه خفه می­کنند. واژه­های بی پایه و اسای چون آبرو و ناموس به دستآویزی به اعمال خشونت­های جسمی و روانی و حتی کشتن زنان توسط مردان خانواده تبدیل شده است.در نظام مردسالارانه،مردان مالک زنان به حساب می­آیند. زنان نه به عنوان انسان­هایی آزاد و دارای قدرت تصمیم­گیری بلکه به مثابه یک شی و جزئی از دارایی­­های مردان خانواده دانسته می­شوند و در صورت انجام هرکاری که موجب خدشه وارد کردن بر آبرو و حیثیت مردان خانواده شوند،مجوز قتل خود را صادر کرده اند. طلاق­گرفتن،مقاومت در برار ازدواج اجباری،مورد تجاوز قرار گرفتن و یا دوستی و برقراری رابطه با جنس مخالف همگی می­توانند در یک فرهنگ مردسالار و زن ستیز،برای کشتن یک زن ،دلیل کافی باشند. زمانی که یک زن جز دارایی­های مردان خانواده باشد ، باید طبق خواسته و نظر آنها زندگی کند و هرگونه سرپیچی و مقاومت در برابر خواسته­های آن­ها با مجازات روبه­رو خواهد شد. گاها این قتل­های ناموسی به صورت سازمان­دهی شده و با هماهنگی و رضایت همه اعضا خانواده انجام می­شود یا با تحریک و همکاری دیگر مردان فامیل چون پسرعموها ،توسط پدران و همسران انجام می­شود زیرا به دلیل وجود خلاءهای قانونی و نبود قوانین حمایت از زنان ،عموما پدران و همسران بدون ترس از عواقب اعمال خود دست به این جنایات می­زنند. ایران،جزء محدود کشورهاییست که به کنوانسیون سازمان ملل برای رفع هرگونه تبعیض علیه زنان ملحق نشده است.وجود قوانین زن­ستیز و نبود قوانین حمایت از زنان ،نتیجه ای جز قربانی شدن زنان نداشته است.

طبق ماده 220 قانون مجازات اسلامی،پدر در جایگاه ولی دم در قتل فرزند قصاص نمی­شود بلکه قصاص تبدیل به دیه و تعزیز می­شود و همچنین مواد1180 و 1181 قانون مدنی ،حق ولایت را برعهده پدر و جد پدری گذاشته و مادر را ولی فرزند به حساب نمی­آورد.

طبق ماده 630 قانون مجازات اسلامی،اگر مردی ادعا کند که زنش را در حین خیانت دیده و سپس کشته است با این استدلال که <<زن زناکارمهدوم­الدم>> است ،هم از مجازات و هم از پرداخت دیه معاف است.

این قوانین ضد زن در کنار نظام مردسالارانه حاکم بر جامعه ایران ،همگی بستری را فراهم کرده­اندتا خانه و جامعه را به قتلگاه زنان تبدیل کنند. مردان،زنان خانواده خود را ناموس و دارایی خود دانسته و وظیفه حفظ و نگهداری از آنان را بر دوش خود می­دانند و با تکیه بر این قوانین ضد انسانی ،حق آزادی و حتی حیات را از آنان سلب می­کند.این در حالیست که حکومت جمهوری اسلامی ایران که حکومتی استبدادی است با ترویج هرچه بیشتر فرهنگ مردسالارانه از یک سو و وضع قوانینی از این دست ،آشکارا از خشونت علیه زنان و قتل­های ناموسی حمایت می­کند و از غیرت مردان ایرانی چوبی ساخته که هربار سهمگین­تر بر تن زنان فرود می­آید.به راستی چند زن دیگر باید قربانی شوند ،چند مادر عزادار و چند فرزند بی مادر شوند تا زنان ایرانی دیگر ناموس کسی نباشند ؟ امید است با آموزش و فرهنگ­سازی صحیح ، نسل آینده ، نسلی آگاه  باشد و برابری حقوق زن و مرد را  در قانون و در عمل به رسمیت شناخته و به آن پایبند باشد. ابتدایی­ترین حق هر انسانی است که به واسطه جنسیت یا گرایش­ جنسی­اش مورد آزار و خشونت قرار نگیرد. به امید روزی که واژه­های سخیفی چون ناموس،آبرو و غیرت ،انسانی را به کام مرگ نکشانند.

سارا افراسیابی

کارشناس ارشد روانشناسی عمومی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

رضا وضعی
برگرفته از:
ایمیل دریافتی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.