با فاصلهای اندک از سالگرد اعدام نوید افکاری سنگری، زندانی سیاسی و از بازداشتشدگان اعتراضهای مرداد ۱۳۹۷ در شیراز، خبری درباره مرگ مشکوک شاهین ناصری در سلول انفرادی زندان تهران بزرگ منتشر شده است. ناصری زندانی است که سال ۱۳۹۹ در پرونده افکاری به شکنجه شدن او شهادت داد و در این خصوص یک فایل صوتی منتشر کرد.
شاهین ناصری پیشتر گفته بود معاون شعبه دادسرای امنیت و مسئول پرونده افکاری به وی گفته است که «کاری میکنم ذوب شوی!» تهدیدی که با انتقال او به زندان بزرگ تهران از یادها رفت؛ اما از روز ۳۰ شهریور که برادر وی مطلع شد این زندانی به دلایل نامعلومی در سلول انفرادی جان باخته است، بار دیگر موردتوجه افکارعمومی قرار گرفت.
با گذشت بیش از یک روز از انتشار خبر مرگ شاهین ناصری، مقامهای قضایی جمهوری اسلامی ایران هنوز هیچ واکنش رسمی به این موضوع نشان ندادهاند.
بابک پاکنیا، وکیل دادگستری که وکالت تعدادی از زندانیان سیاسی از جمله نوید افکاری را برعهده داشته است، در توییتی درباره مرگ این زندانی نوشته است که شاهین روز دوشنبه سه بار با تلفن زندان تهران بزرگ با او تماس گرفته و از وی خواسته است وکالتش را مجددا برعهده بگیرد.
منابع مطلع درباره تماس ناصری یک روز قبل از انتشار خبر درگذشت او در زندان تهران، به خبرنگار ایندیپندنت فارسی گفتند: «وی روز قبل از مرگ خود از طریق تلفن بهداری زندان با پدر نوید افکاری و بابک پاکنیا، وکیل سابق خود، تماس گرفت و از انتقال به بند انفرادی به همراه شش نفر دیگر که دو نفرشان به کرونا مبتلا بودند، ابراز نگرانی کرد.»
شاهین ناصری در این تماس تلفنی تاکید داشته است که او را به دلیل بازنشر فایل صوتی درباره مرگ نوید در سالگرد اعدام او، همراه با بیماران مبتلا به کرونا به انفرادی منتقل کرده و کارت تلفنش را هم گرفتهاند.
بنا بر آخرین تماسی که روز چهارشنبه از زندان بزرگ تهران با خانواده ناصری گرفته شد، مسئولان این زندان از آنها خواستهاند برای تحویل گرفتن پیکر این زندانی مراجعه کنند و گفته شده که پرونده وی برای بررسی دلایل مرگ به دادسرای جنایی تهران بزرگ ارجاع شده است.
به گفته افرادی که با شاهین ناصری پیش از مرگ او صحبت کردهاند، هیچ نشانهای از افسردگی یا تصمیم به خودکشی در او وجود نداشته و بیشتر به دلیل تهدید شدن در زندان، بابت سلامتی خود در سلول انفرادی نگران بوده است.
ناصری در شهادت خود و در فایل صوتی که از وی منتشر شد، گفته بود که در اداره آگاهی شیراز کتک خوردن نوید افکاری و آسیبدیدگی جدی دست او را شاهد بوده و دیده است که چند مامور بهشدت با لوله آهنی و چوب نوید را کتک زده و گفتهاند باید هرآنچه آنها میگویند را بنویسد. به گفته شاهین ناصری، نوید افکاری در حالی که بهشدت شکنجه میشده، از هوش رفته است.
کشته شدن زندانیان سیاسی زیر فشار و شکنجه از مواردی است که در دستگاه قضایی و زندانهای جمهوری اسلامی ایران بیسابقه نیست.
به گفته مقامهای قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران، کاووس سیدامامی که در پرونده فعالان محیطزیست به اتهام جاسوسی دستگیر شد، در زندان خودکشی کرد؛ ادعایی که همان زمان خانواده وی و مدافعان حقوق بشر با اشاره به نظارت همیشگی از طریق دوربین مداربسته آن را رد کردند و انتشار فیلم آن را خواستار شدند و تاکید کردند که او زیر فشار و شکنجه شدید بوده است؛ اما حکومت ایران با رد این نظارت از طریق دوربین، بر مرگ سیدامامی به دلیل خودکشی پافشاری کرد.
در روزهای اخیر با انتشار فیلم دوربینهای مداربسته اوین مشخص شد بر خلاف ادعای مقامهای قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی، بر زندان از طریق دوربینها نظارت کامل وجود دارد. بعد از انتشار فیلم دوربینهای مداربسته زندان اوین، مقامهای قضایی ضمن عذرخواهی، توبیخ عاملان و اصلاح شرایط نگهداری زندانیان را وعده دادند؛ اما در چند روز گذشته، دو زندانی که در پروندههایی مسئلهساز درگیر بودهاند، به شکلی مشکوک در زندانهای جمهوری اسلامی ایران جان باختهاند.
ابتدا خبر فوت ناگهانی میثم رضایی، متهم اصلی پرونده جنجالی مفتاح یا همان خودروهای وارداتی، در زندان اعلام شد و حالا خبر جان باختن شاهین ناصری، شاهد پرونده نوید افکاری، منتشر شده است.
منابع مختلف در مورد مرگ مشکوک میثم رضایی در زندان احتمال دادهاند که این حادثه با پرونده او و مقامهایی درون حاکمیت جمهوری اسلامی که در رانت و فساد اقتصادی گسترده نقش داشتهاند، ارتباط دارد.
####################################
" زیبائی آدمی راستی پرستی اوست " احمد کسروی
مردی که در دفاع از حقیقت جان داد
باشکوه است انسانی که بقیمت جان بر حقیقت پایدار می ماند ،شکنجه می شود ،تهدید می گردد .اما زبان از باز گوئی حقیقت باز نمی دارد .چرا که درسرشت اوگوهری است که اگر گرامیش ندارد توان ایستادن در برابر ستم را نخواهد داشت ."زیباست منظر انسانی که با لب های خشگیده وزانوان زخمی بر لب رود جاری حقیقت رانو زده است" واین سرزمین هرگز از این زانو زنندگان پاسدار شرف و حرمت انسان در مقابل نا مردمان خالی نبوده است . عادی مردی جوان بود گرقتار در چرخ زندگی ،درتلاش برای یافتن راهی ونهادن نانی بر سفره ای فقیرانه که نانش را دزدان قانونی از آن ربوده بودند. راهی که گذارش را به نسق خانه حکومتی ،به قاضیان گوش یر بفرمان حکومت کشاند. تقدیر چنین رقم زده بود که اونا خواسته شاهد شکنجه شدن پهلوانی باشد که نامش نوید افکاری بود و ملتی اورا می شناخت .آزاده مردی بیگناه در محاصره جلادان حکومتی جلادانی که با طنابی بر دست بدنبال گردن های افراشته می گشتند. او با درد واندوه شاهد شکنجه وشکستن دست نوید افکاری وتمنای او یرای دست کشیدن شکنجه گران از شکنجه بود. زمانی که نادرستی قاضیان رادر صحه نهادن براعترافاتی اجباری نوید افکاری شنید، اعترافاتی اجباری که سر اورا بر دار می برد.روح آزاده اش طاقت این همه ناراستی ودروغ را نیاورد زبان به گفتن رازی گشود که جانیانش در هراس از افشای آن یودند . زیر فشار وتهدید قرار گرفت اما تن به پستی حکومت خواسته نداد ویه زبان ونوشته بیان کرد آن چه دیده بود .اما در حکومت ملقب یه عدل علی قرار براعدام نوید افکاری بود قاضیان دستگاه قضا هیچ صدای اعتراض و شهادت بحق را برنمی تابیدند .چرا که حفظ حکومت اسلامی از اوجب واجبات بوده وهست ولو به قیمت قتل عام هزاران بیگناه . مرگ مظلومانه شاهین ناصری جوانی که ببهای پذیرفتن شکنجه وزندان تنها به خاطر دفاع از حقیقت وحراست از جوهر انسانی خود که همانا تسلیم نشدن در مقابل زور واستبداد حاکم بود.محلی از اعراب ندارد. اما برای مردمان سرزمینی که دیر گاهیست رسم و آئین جوانمردی درسایه چهل سال حکومت ریا ،دروغ ،فساد ،دزدی ،شکنجه وکشتار! روانشان تیره گردیده وبسیار سجایای انسانی زیر سوال رفته، درمحاق ناگزیری زندگی و سر خم کردن به گذرانی ناچیز در سایه سرنیزه قرار گرفته است ! چنین قهرمانی و پایبندی وایستادگی از جوانی عادی تلنگری است بر روح و جسم فرسوده ما! ضربه ایست برای بیداری غروری که سال هاست شکسته شده و می شود. غرور حاصل از عمل کرد انسانی که بخاطر دفاع از حقیقت وپایبندی بشرف انسانی خود در مقابل استبداد ایستاد جان باخت اما چون دیگر آزادگان این سر زمین نام و آزادگی خود را برکشید وتن به سازش با جانیان حاکم نداد . در سال گرد رویا روئیش با حقیقت وپای بندی به آن که در سیمای نوید افکاری اورا به نگاهداری از جوهر وشرف انسانی خود فرا می خواند اونیز تن بمرگی نا خواسته بدست جلادان سپرد تااز گوهری فراموش شده بنام راستی پرستی، پایداری بر حقیقت و دفاع از حق حیات انسانی دفاع کند.و آموزه ای باشد برای هر انسانی که قلبش بخاطر پاکیزگی اخلاقی وآزادگی سرزمینش می تپد. سرزمینی که روزی زرتشت آن راسرزمین آرامش خواند ! پندار نیک ،گفتار نیک و کردار نیک را برای آن ارزو کرد . ابوالفضل محققی
############################
بنا به اطلاع سازمان حقوق بشر ایران، منابع مطلع از مرگ شاهین ناصری، زندانی جرایم غیرسیاسی زندان تهران بزرگ که از چندی پیش به سلول انفرادی منتقل شده بود، خبر دادند. شاهین ناصری پس از اینکه درخصوص شکنجه نوید افکاری، شهادت داده بود، به زندان تهران بزرگ تبعید شد و از مدتی پیش در سلول انفرادی بهسر میبرد.
شهریور ماه ۱۴۰۰: منابع مطلع در گفتگو با سازمان حقوق بشر ایران، از مرگ مشکوک شاهین ناصری، از شاهدان شکنجه نوید افکاری، در سلول انفرادی زندان تهران بزرگ خبر دادند. برادر وی مرگ وی را تایید کرد و گفت هنوز مسئولان با ما تماس نگرفتهاند.
بنا به اطلاع سازمان حقوق بشر ایران، منابع مطلع از مرگ شاهین ناصری، زندانی جرایم غیرسیاسی زندان تهران بزرگ که از چندی پیش به سلول انفرادی منتقل شده بود، خبر دادند.
شاهین ناصری پس از اینکه درخصوص شکنجه نوید افکاری، شهادت داده بود، به زندان تهران بزرگ تبعید شد و از مدتی پیش در سلول انفرادی بهسر میبرد.
برادر شاهین ناصری در گفتگو با سازمان حقوق بشر ایران گفت: «دوستانش خبر کشته شدن وی در سلول انفرادی را به ما دادند. ولی هنوز هیچ مسئولی با ما تماس نگرفته است».
یک منبع مطلع در این خصوص به سازمان حقوق بشر ایران گفت: «من جسد شاهین ناصری را در بهداری زندان دیدم. وی بارها در خصوص شکنجه شدن نوید افکاری و اعتراف اجباری وی اطلاع رسانی کرده بود. درباره اینکه شاهد شکنجه نوید افکاری بود و بارها به همین دلیل به سلول انفرادی منتقل شده بود. چندی پیش که مصادف با سالگرد اعدام نوید افکاری بود، وی را از بند به مکان نامعلومی منتقل کردند و ما فکر میکردیم که به بند ۲۰۹ اوین منتقل شده. ولی امروز فهمیدیم که در سلولهای انفرادی زندان تهران بزرگ بوده تا از تماس تلفنی محروم باشد و نتواند با خبرگزاریها مصاحبه کند».
وی در بخشی از سخنانش گفت: «احتمال دارد سازمان زندانها بخواهد مرگ وی را خودکشی اعلام کند. ولی آقای ناصری نه فرد افسردهای بود و نه فردی که مشکل روحی داشته باشد که بخواهد خودکشی کند. زن و بچه دار بود و به آیندهاش امیدوار بود. هیچ بیماری خاصی هم نداشت که بخواهد بخاطر بیماری فوت کند».
شهریور ماه سال ۱۳۹۹ که نوید افکاری در زندان عادل آباد شیراز اعدام و گزارشات مختلفی از شکنجه او برای اخذ اعتراف اجباری منتشر شد، قوه قضاییه ایران تاکید داشت وی شکنجه نشده و در شرایط عادی اعتراف کرده است. در همین زمان صدای شاهین ناصری که آن زمان مشغول گذراندن دوره محکومیت خود برای جرایم غیرسیاسی در شیراز بوده پخش شد که به عنوان شاهد شکنجه نوید افکاری، این ادعا را تکذیب میکرد.
شاهین ناصری که کارشناس بازرگانی بود، در برگه «تحقیق از شاهد» جزئیات روزی را توصیف کرده که نوید افکاری را در شیراز «هنگام شکنجه» دیده است.
بر اساس این چهار ورق شهادتنامه، شاهین ناصری میگوید هنگامی که در اداره آگاهی شیراز بوده صدای فریاد نوید افکاری را شنیده و صحنه کتک خوردن او به دست دو مامور لباس شخصی را به چشم دیده است.
بخشی از اظهارات مکتوب شاهین ناصری
آقایی که بالای سر وی [نوید] بود میگفت هرچه من میگویم درست است و اسم او را نمیدانم و فکر کنم فردی چشم رنگی با صورت سرخ و سفید و با سرشانههای پر و موهایی که فکر کنم کاشته بود و یا رو به بالا شانه کرده بود و دست نوید روی سرش بود، او چهار تا ضربه به دست نوید کوبید و فحاشی ناموسی میکرد و با فحش ناموسی میگفت اینکه من میگویم درست است.
نوید به بغل روی زمین خوابیده بود و دستش روی سرش بود و التماس میکرد که کتکش نزنند.
بعد که وارد بازداشتگاه آمدیم نوید را دیدم و دستش باد کرده بود و داغون شده بود. نوید گفت سروان عباسی دست من را شکسته است. من تقریبا دو ماهی که در آگاهی بودم شاهد زجر و ناراحتی نوید بابت شکستگی دست وی بودم. علاوه بر اینکه خودم ضربه به دست او را دیدم.
«مرگ مشکوک» شاهین ناصری، «شاهد شکنجه» نوید افکاری، در زندان تهران بزرگ
سازمان حقوق بشر ایران از «مرگ مشکوک» شاهین ناصری در سلول انفرادی زندان تهران بزرگ خبر داده و نوشته که برادر آقای ناصری، مرگ او را تایید کرده است.
براساس این گزارش، برادر شاهین ناصری گفته است: «دوستانش خبر کشته شدن وی در سلول انفرادی را به ما دادند. ولی هنوز هیچ مسئولی با ما تماس نگرفته است».
پیگیریهای رادیو فردا برای تایید یا تکذیب این گزارش از منابع دیگر خبری تا لحظه تنظیم این خبر بینتیجه ماند.
بابک پاکنیا، وکیل شاهین ناصری، در صفحه توئیتر خود نوشته است که موکلش روز دوشنبه سه بار با او تماس گرفته اما امروز هیچ تماسی نداشته و نمیتواند خبر «فوت» او را تایید یا تکذیب کند.
شاهین ناصری ۹ آبان ۱۳۹۸ با نوشتن نامهای رسمی و ثبتشده از زندان شهادت داده بود که شخصا در آگاهی شیراز شاهد شکنجه نوید افکاری بوده است. او در شهادتنامه رسمی خود نوشته بود که نوید افکاری را در بازداشتگاه دیده و نوید به او گفته است که «عباسی، افسر پرونده، دستم را شکسته است».
آقای ناصری پس از شهادت به زندان تهران بزرگ تبعید شد و از مدتی پیش در سلول انفرادی بهسر میبرد.
سازمان حقوق بشر ایران به نقل از «یک منبع مطلع که جسد شاهین ناصری را در بهداری زندان دیده» گزارش داده که «احتمال دارد سازمان زندانها بخواهد مرگ وی را خودکشی اعلام کند. ولی آقای ناصری نه فرد افسردهای بود و نه فردی که مشکل روحی داشته باشد که بخواهد خودکشی کند. زن و بچهدار بود و به آیندهاش امیدوار بود. هیچ بیماری خاصی هم نداشت که بخواهد بهخاطر بیماری فوت کند».
پیش از این که گزارشهایی در خصوص وضعیت نگرانکننده شاهین ناصری منتشر شده بود رئیس کل دادگستری استان فارس در واکنش به این گزارشها مدعی شده بود که او «به منظور رعایت شیوهنامههای بهداشتی و طرح مقابله با کرونا در زندان، اخیرا از بند قبلی منتقل شده است».
این مقام قضایی ایران همچنین نگرانیهای مطرحشده پیرامون ناپدید شدن ناصری و بیخبری از وضعیت این زندانی را نتیجه «شتابزدگی رسانهها و ناآگاهان» خوانده بود.
دادگستری استان فارس ۲۲ شهریور پارسال در شرایطی از اجرای حکم اعدام نوید افکاری، عضو سابق تیم ملی کشتی ایران، خبر داد که همچنان ابهامها و پرسشهای بسیاری درباره پرونده او و نحوه اجرای حکم اعدامش وجود دارد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید