افسانە و واقعیت درباره توافق با عربستان
صابر گلعنبری
دور چهارم گفتگوهای ایران و عربستان ۳۰ شهریور به میزبانی بغداد برگزار شده است که متعاقب آن فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان گفت که این گفتگوها در مرحله مقدماتی است. وزیر خارجه ایران نیز امروز در کنفرانسی خبری از بیروت ضمن اشاره به این گفتگوها اظهار داشت که به نتایج و توافقاتی هم رسیده است و دو طرف در زمان مقتضی درباره اجرای آنها اطلاع رسانی میکنند.
دو روز پیش، رسانه “عربی پست” گزارشی درباره چهار دور مذاکرات منتشر و در آن ادعاهایی به نقل از منابع “آگاه” مطرح کرد و همین ادعاها هم مبنای تحلیل و کارشناسی قرار گرفته است.
در این گزارش آمده است که دور چهارم مذاکرات در بغداد میان علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و عادل الجبیر وزیر مشاور امور خارجی عربستان بوده است و میافزاید که توافقاتی هم میان تهران و ریاض حاصل شده است و هیاتهای دو کشور سفرهای متقابلی انجام دادهاند.
“عربی پست” به نقل از این منابع میگوید که این توافقات شامل توقف حمایت عربستان از اپوزیسیون ایران، سرمایهگذاری عربستان در سوریه و عراق و احداث اتوبان بین المللی مشهد ـ کربلا ـ مکه است.
با وجود داشتن رگههایی از واقعیت اما وجود دیتاهای اشتباه، کلیت این گزارش را زیر سوال میبرد.
اما نکاتی مهم بر پایه اطلاعاتی که نگارنده از منابع آگاه ایرانی، عراقی و عربی خلیج فارس کسب کرده است:
اولا، دور چهارم مذاکرات میان شمخانی و الجبیر نبوده و رئیس هیات ایرانی سعید ایروانی معاون امنیت بین الملل شورای عالی امنیت ملی و رئیس هیات عربستانی خالد حمیدان رئیس دستگاه اطلاعات بوده است.
ثانیا، تا به حال هیاتی عربستانی به ایران سفر نکرده است؛ اما درباره اعزام متقابل هیاتهایی صحبت شده و قرار بوده است که هیات عربستانی به تهران سفر کند، ولی هنوز سفری انجام نشده است.
ثالثا، دو طرف درباره لزوم بازگشایی دفاتر دیپلماتیک توافق کردهاند، اما زمان دقیق این بازگشایی نیز هنوز مشخص نیست.
رابعا، مصطفی الکاظمی پیشنهاد احداث اتوبان مشهد ـ مکه را مطرح کرده است، اما این مساله در حد حرف است و هیچ توافقی درباره آن نشده است. شخصا اجرایی شدن این پیشنهاد در آینده را حتی اگر هم روابط کاملا از سرگرفته شود، بسیار بعید میدانم. به نظر میرسد که الکاظمی صرفا ضمن اشاره به فرصتهای بزرگ دو طرف برای همکاری و ترغیب آنها این پیشنهاد را مطرح کرده است.
خامسا، دو طرف در چهار دور گفتگوها دغدغهها و گلههای زیاد خود را در مسائل مختلف مطرح کردهاند، اما هنوز به بسیاری از این مسائل ورود ماهوی نداشتهاند.
سادسا، مذاکرات تا این لحظه خروجی مهمی در جهت حل اختلافات نداشته است، اما فضای گفتگوها مثبت است و تنها مساله مهم توافق بر سر ازسرگیری روابط و و ضرورت توقف حملات رسانهای دو طرفه است. به نظرم، سخن گفتن امیرعبداللهیان درباره رسیدن نتایج و توافقاتی معطوف به توافق درباره بازگشایی دفاتر دیپلماتیک است.
سابعا، هیات عربستانی در دور چهارم از ایران خواسته است که برای حل بحران یمن کمک کند، اما ایران به دنبال ارتباط مستقیم ریاض و صنعاست که تحت کنترل انصار الله است و گفته است که حاضر است برای شروع گفتگوها در جهت توقف حملات در کل یمن، و تشکیل دولت و برقراری امنیت کمک کند.
جالب اینجاست که گزارش “عربی پست” مدعی است که بر سر توقف حمایت عربستان از اپوزیسیون مسلح ایرانی توافق شده است؛ همین خود به معنای اعتراف آشکار به این حمایت است. حال سوال این است که خالد الحمیدان رئیس دستگاه اطلاعات عربستان این اندازه ساده لوح است که با تعهد به توقف این حمایت، هم به این حمایت اعتراف کند، هم بر روایت ایران صحه بگذارد هم تبعاتی حقوقی را متوجه کشورش کند؟
نکته جالب و خندهدار دیگر این که گفته شده است، ایران با سرمایهگذاری عربستان در عراق و سوریه موافقت کرده است؛ به این معنا که مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق که دور چهارم مذاکرات در حضور وی برگزار شد، کناری نشسته و تماشاگر این سطح از دخالت آشکار در امور داخلی عراق است؛ به گونهای که در حضور وی عربستان از ایران بخواهد به آن اجازه سرمایهگذاری در عراق بدهد و ایران هم بگوید، بفرما مشکلی نیست.
آنچه در این خصوص مطرح شده است، این که ظاهرا طرف عربستانی در چارچوب گلهمندیهای خود گفته است که برخی گروههای مسلح نزدیک به ایران اقداماتی علیه سرمایهگذاری ما در عراق انجام میدهند. کما این که در رابطه با سوریه، تهران گویا خواستار مشارکت عربستان در بازسازی سوریه شده است.
ریاض از ماهها پیش تماسهای خود با دمشق را از سرگرفته و اساسا برای سرمایهگذاری در سوریه نیازی به واسطه ندارد و تماس اخیر بشار اسد با عبدالله دوم نیز موید آشتی محور عربی عربستان و نظام سوریه است و در هفتهها و ماههای آینده جنبه آشکارتری به خود خواهد گرفت.
منبع: کانال تلگرام نویسنده
مذاکرات ایران و عربستان؛ 'در مسیر درستی هستیم، ولی به گفتوگوی بیشتر نیاز داریم'
حسین امیرعبداللهیان در سفری رسمی در بیروت به سر میبرد
وزیر خارجه ایران گفت که مذاکرات ایران و عربستان در "مسیر درستی" قرار دارد، اما از سرگیری روابط دو کشور به زمان بیشتری نیاز دارد و دو طرف "نیازمند" گفتوگوهای بیشتر هستند.
حسین امیرعبداللهیان در بیروت گفت: "تا این مرحله به نتایجی رسیدهایم و نسبت به اجرای توافقات در زمان مناسب اقدام و اطلاع رسانی خواهیم کرد."
روابط ایران و عربستان، از سال ۱۳۹۴ تاکنون قطع است.
آقای امیرعبداللهیان در کنفرانس خبریاش در لبنان گفت که این روابط از سوی عربستان قطع شده است، اما در عین حال اشارهای به حمله به سفارت عربستان نکرد.
در سال ۹۴ و در پی اعدام یک روحانی سرشناس شیعه به نام شیخ نمر النمر در عربستان، عدهای در مشهد به کنسولگری عربستان و عدهای هم در تهران به سفارت این کشور حمله کردند.
این افراد وارد سفارت عربستان شدند، پرچم این کشور را پایین کشیدند و سفارت را آتش زدند. ریاض در واکنش روابطش را با تهران قطع کرد.
روابط ایران و عربستان از سال ۹۴ و در پی حمله به سفارت عربستان در تهران قطع شد
اما از ماههای پایانی سال ۱۳۹۹ شایعاتی درباره مذاکرات ایران و عربستان منتشر شد و در نهایت در فروردین سال ۱۴۰۰ دو طرف تایید کردند که مذاکراتی را آغاز کردهاند.
به گفته آقای امیرعبداللهیان، لبنان یکی از موضوعات مذاکرات ایران و عربستان است.
عربستان در لبنان حامی گروههای سیاسی سنی است و ایران نیز از شیعیان این کشور حمایت میکند.
اختلافات میان این گروهها که بعد از سالها جنگ داخلی توافق کردهاند به شکل مشارکتی کشور را اداره کنند موجب شد تا کشور لبنان نزدیک به یک سال اخیر نتواند کابینه تایید شده در پارلمان داشته باشد.
این بحران سیاسی، یک ماه پیش به پایان رسید و نجیب میقاتی موفق شد کابینه جدید را تشکیل دهد.
سعد حریری که پیش از آقای میقاتی در تشکیل دولت شکست خورده بود، گروه حزبالله لبنان را که از سوی ایران حمایت میشود، دلیل این بنبست معرفی کرده بود.
آقای حریری که از سیاستمداران سنی لبنان است، همزمان شهروند کشور عربستان سعودی نیز هست.
در فاصله شش سالی که از قطع روابط دو کشور میگذرد، عربستان بارها ایران را متهم کرد که به شکل غیرمستقیم و مستقیم در حملاتی به مناطق این کشور دست داشته است
ایران و عربستان همچنین در یمن نیز از دو گروه مخالف که درگیر جنگ داخلی هستند حمایت میکنند.
علاوه بر این، ایران در جریان جنگ داخلی سوریه حامی بشار اسد، رئیسجمهور این کشور است. اما ریاض از نخستین ماههای آغاز اعتراضها در سوریه در سال ۲۰۱۱، خواستار برکناری آقای اسد شده بود.
تنش سیاسی میان دو کشور از سال ۲۰۱۵ و اوجگیری محمد بن سلمان، شاهزاده جوان سعودی در ساختار سیاسی عربستان، به شکل کمسابقهای افزایش پیدا کرد.
با این دو حال هر دو کشور بعد از شکست دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا رویه متفاوتی را در قبال یکدیگر در پیش گرفتهاند و از میزان این تنش به شکل قابل ملاحظهای کاسته شده است.
آقای امیرعبداللهیان نیز روز جمعه در سخنانش، اظهاراتی در مسیر کاهش تنش به زبان آورد و گفت: "عربستان یک کشور بسیار مهمی در منطقه است. همانند جمهوری اسلامی ایران."
او افزود: " نقش دو کشور در کمک به امنیت پایدار، توسعه و رشد منطقه مهم است."
اهمیت گفتوگوهای ایران و عربستان از نگاه امیرعبداللهیان
کاملیا انتخابی فرد
در دولت جدید جمهوری اسلامی ایران، به نظر میرسد دستگاه وزارت خارجه در نقشی برجستهتر از سایر نهادهای حکومت، اما به موازات سیاستگذاری سپاه پاسداران، ظاهر شده است.
سفرهای حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه، و موضعگیریهای مشخص و مبرز او درباره منطقه، شاهدی بر این مدعاست. امیرعبداللهیان نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را سرباز بدون مرز دانست که سهم بزرگی در کمک به امنیت و صلح منطقهای و جهانی دارد. وزیر خارجه جدید چشم در چشم ایالات متحده آمریکا برای بازگشت به میز مذاکره، ۱۰ میلیارد دلار طلب کرد (از محل داراییهای مسدودشده ایران) و گفت عجلهای برای بازگشت به مذاکره ندارند و روز جمعه نیز خواسته خود از لبنان را اینگونه مطرح کرد: «شرایط مورد نظر ما محقق شود».
وزارت خارجه ایران اعلام کرده است بازگشت به توافق هستهای ۲۰۱۵ (برجام) الویت سیاست خارجی آنها نیست و بر این اساس، تمرکز سیاست خارجی را روی منطقه گذاشتهاند.
آنچه تردیدهای نظام جمهوری اسلامی برای عرض اندام در منطقه و همچنین نشان دادن بیتفاوتی به غرب و ایالات متحده آمریکا را تقویت کرد، سیاست دولت بایدن در قبال افغانستان بود.
عملکرد غیرمسئولانه جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا، در قبال کشوری که با آن پیمان امنیتی راهبردی داشت، تبانی با دشمنان مردم افغانستان و واگذاری این کشور به خطرناکترین تروریستها و چشم بستن بر نقض گسترده حقوق بشر نه تنها جمهوری اسلامی بلکه تمامی کشورهای منطقه را با واقعیتی کتمانناپذیر روبهرو کرد: «به آمریکا اعتمادی نیست».
حقیقت امر جز این نیست که در دولت فعلی آمریکا و ای بسا در راهبرد بلندمدت این کشور، منطقه خاورمیانه و بحرانهای جاری در آن دیگر اهمیت پیشین را برای این کشور ندارد و هر کشوری بهسادگی میتواند قربانی بعدی باشد.
با چنین رویکردی، دشمنان ایالات متحده آمریکا جرات عرض اندام یافتهاند و دوستانشان نیز ناامید شدهاند.
نگاهی به نقشه جهان و وقایعی که در جریان است افول جایگاه آمریکا، شکلگیری ائتلافها و عرض اندام قدرتهای سرکش را بهوضوح نمایان میکند.
جمهوری اسلامی ایران با بیتفاوتی مشغول پیشبرد برنامه هستهای، افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده با خلوص بالا و نقض آشکار حقوق شهروندانش است. ایران بهسوی هستهای شدن پیش میرود و دادوستدهای غیرقانونی و بازار سیاه نفت تا اندازهای احتیاجهای ضروری این کشور را تامین میکند. کره شمالی آزمایشهای موشکیاش را از سر گرفته است. هواپیماهای چینی صدها بار به حریم هوایی تایوان تجاوز کردهاند و چینیها میگویند برای تصرف این جزیره عجلهای ندارند، اما مانعی نیز برای تصرف آن تا سال ۲۰۲۵ وجود ندارد.
اروپاییها، شرکای راهبردی ایالات متحده آمریکا، میگویند باید در برنامههای راهبردی خود با آمریکا تجدیدنظر کنند. رفتار ایالات متحده آمریکا دشمنان را بیاعتنا و گستاخ، و دوستان این کشور را بیاعتماد کرده است.
با این نگاه است که جمهوری اسلامی ایران بهرغم مخالفت دولت قانونی لبنان، با خیال راحت تانکرهای سوخت برای حزبالله میفرستد و از ارسال کمکهای بیشتر و حضور گستردهتر در منطقه میگوید.
در حالیکه امیرعبداللهیان از گفتوگوها با عربستان سعودی ابراز خوشوقتی میکند و در آن پیشرفت میبیند، موشکهای حوثیهای تحت حمایت نیروی قدس سپاه پیدرپی اهدافی را در خاک عربستان سعودی نشانه میگیرند.
ایالات متحده آمریکا نه تنها مردم افغانستان و نیروهای نظامی این کشور را به حال خود رها کرد تا با تروریستهای شناختهشده بینالمللی و جنگجویانی قرون وسطایی تنها بمانند، بلکه برای حل بحران یمن نیز هیچ اقدامی انجام نداده است.
بیتفاوتی و عقب کشیدن ایالات متحده آمریکا از بحرانهای بینالمللی باعث شگفتی بسیار شده است اما از سویی، نشان میدهد آمریکا دیگر آن جایگاه بینالمللی پیشین را ندارد که سخنانش باعث ایجاد ارعاب و نظم یا کاهش تنشها شود.
ایران به میز مذاکره برای حل مسئله برنامه هستهای خود بازنگشته است و زمانی که از مقامهای وزارت خارجه آمریکا پرسیده میشود که تاخیر این گفتوگوها چه عواقبی برای تهران خواهد داشت، آنها پاسخ قاطعی برای نشان دادن جدیت خواستههای این کشور از جمهوری اسلامی ندارند.
در چنین شرایطی، طبیعیترین و هوشمندانهترین اقدام برای کشورهای منطقه، گفتوگو با یکدیگر و اقدام به حل مشکلات با علم بر این واقعیت است که در نهایت، آنها هستند که باید در مجاورت یکدیگر زندگی کنند.
اگر امروز عربستان سعودی با ایران در حال مذاکره است و درصدد حل بحران یمن و حوثیها از طریق گفتوگو با حامیان اصلی این شبهنظامیان یعنی جمهوری اسلامی است، برای مقامهای حکومت ایران نیز گفتوگو با سعودیها بازگشایی دروازه روابط با سایر کشورهای عرب منطقه و رونق اقتصادی مدنظر است.
یکی از عوامل ناکامی توافق هستهای ایران با غرب، نبودِ حمایت کشورهای عرب منطقه از این توافق بود.
آنها کنار گذاشته شدند چرا که باراک اوباما، رئیسجمهوری وقت آمریکا، رویکردی چالشی در قبال این کشورها داشت و دستگاه دیپلماسی روحانیـظریف نیز با نخوت و خودبرتربینی، با امید بهبود کامل روابط با آمریکا، خود را بینیاز از کشورهای منطقه میدانستند و مشکلاتشان را با آنها حل نکردند.
بهرغم وعده محمدجواد ظریف به بهبود روابط ایران با کشورهای عرب منطقه، این مهم هرگز تحقق نیافت و جمهوری اسلامی نیز پس از امضای برجام، متوجه این نکته ظریف شد که بدون همراهی و مساعدت کشورهای منطقه، سرمایهگذاری غرب در ایران بسیار دشوار است.
در حالیکه برجام همچنان سندی زنده و دستاوردی بزرگ به شمار میرفت، نبودِ ثبات سیاسی و امنیتی، و همچنین ممانعت کشورهای ثروتمند منطقه از حضور سرمایهگذاران کلان خارجی که سالها با آنها در کسبوکار بودند یکی از موانع حضور بانکهای بزرگ و سرمایهگذاران برای حضور در بازار ایران بود.
تیرگی روابط با همسایگان حتی مراکز تنفسی کوچکی را نیز که برای دور زدن تحریمها در اختیار ایران قرار داشت، بست.
دونالد ترامپ از برجام خارج شد، اما متحدان غربی این کشور که همچنان منتقد آمریکا باقی مانده و حضور خود در این توافق را حفظ کرده بودند نیز با ایران وارد مبادلات مالی و تجاری نشدند و با بهانههای گوناگون از انجام تعهد خود سرباز زدند.
بنابراین، تجربه ناکام توافق هستهای سال ۲۰۱۵ به جمهوری اسلامی فهماند که روابط خوب با همسایگان مهمتر از اصل توافق با غرب و آمریکاست.
چنانچه از منظری خوشبینانه امیدی به احیای برجام وجود داشته باشد، برای جمهوری اسلامی قطعی است که حمایت کشورهای منطقه سهم بسزایی در موفقیت این توافق و گشایش اقتصادی ایران خواهد داشت.
با این رویکرد، گفتوگوهای ایران و عربستان سعودی میتواند برای هر دو کشور دارای اهمیت باشد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید