رفتن به محتوای اصلی

بحران اوکراین چه معنایی برای ایران دارد؟
24.02.2022 - 19:31

 

روسیه در حالی در اوکراین، به روی غرب شمشیر کشیده که همزمان در مذاکرات غرب با ایران، یک پای معامله است و حتی نماینده‌اش در وین - میخائیل اولیانوف - با توییت‌های روزانه‌اش به یکی از منابع خبرساز این مذاکرات تبدیل شده است. آقای اولیانوف در یکسال اخیر از مشوقان پرانرژی مذاکرات بوده و برخلاف بدبینی‌های ایرانی‌ها و آمریکایی‌ها، بارها گفته که این مذاکرات دیر یا زود به نتیجه می‌رسد.

اما اثرات مستقیم و غیرمستقیم تحولی همانند جنگ اوکراین بر ایران، به مذاکرات وین ختم نمی‌شود. نزدیکی تهران و مسکو این روزها به حدی کم‌سابقه در ۴۰ سال گذشته رسیده و ولادیمیر پوتین و آیت‌الله علی خامنه‌ای، به وضوح نشان داده‌اند که به دلایل مختلف، از هم‌نشینی با هم راضی‌اند. این دو رهبر اگرچه از نظر ظاهر و پیشینه، شباهتی به هم ندارند، اما تفاسیرشان از سیاست و ساختار بین‌المللی، نقاط اشتراکی دارد که موجب شده روابط دو کشور در دو دهه اخیر به شکلی قابل ملاحظه متحول شود.

علاوه بر این، روسیه یکی از پنج قدرت شورای امنیت نیز هست و تنش میان این کشور با گروه بزرگی از کشورهای قدرتمند و ثروتمند جهان که زیر عنوان «غرب» دسته‌بندی می‌شوند، می‌تواند تبعاتی جهانی نیز داشته باشد؛ تبعاتی که تا همین‌جا در موضوعاتی مانند قیمت نفت، بسیار فراتر از مرزهای اروپا احساس شده و دور از انتظار نیست که در روزها و هفته‌های پیش‌رو بر اقتصاد و سیاست خارجی بسیاری از کشورهای جهان - از جمله ایران - اثر بگذارد.

در نهایت، این بحران هم می‌تواند برموضوعاتی خاص مانند مذاکرات هسته‌ای و تحریم‌ ایران اثر بگذارد و هم در ابعاد کلان‌تر، سیاست خارجی ایران و اهداف و برنامه‌هایش را در درازمدت تحت تاثیر قرار بدهد. اما ابعاد این اثرات، متناسب با نتیجه نهایی آنچه در اوکراین رخ خواهد داد، متفاوت خواهد بود.

گزینه مسکو

پوتین خامنه‌ای

ولادیمیر پوتین تا امروز چندین بار خامنه‌ای در تهران دیدار کرده

نه فقط روسیه، بلکه تمامی کشورهای امضاکننده برجام و حاضران در مذاکرت احیای برجام در وین، در این مذاکرات به دنبال یک هدف عالی هستند: در راستای آنچه به عنوان «منافع» خود تعریف کرده‌اند گام بردارند. آمریکا و متحدان اروپایی‌اش می‌گویند که این منافع در عدم‌دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای تامین می‌شود. روسیه هم در سال‌های اخیر نشان داده که در این هدف با غرب هم‌نظر است.

آیا آنچه در اوکراین رخ داده، نظر کرملین را درباره دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای تغییر می‌دهد؟ به احتمال بسیار زیاد نه. اما واقعیت این است که روسیه مدتهاست که از روش‌های کاخ‌سفید در رویارویی با تهران حمایت نمی‌کند. این کشور هرگز تحریم‌هایی را که دونالد ترامپ اعمال کرد به رسمیت نشناخت. و ولادیمیر پوتین به صراحت از خروج آمریکا از برجام انتقاد کرد.

به همین دلیل، اگر غرب تا امروز در مذاکرات احیای برجام، در چانه‌زنی با ایران بر روی حمایت مسکو حساب کرده، این حمایت می‌تواند به سرعت رنگ ببازد و حتی مسیری برعکس پیدا کند. اگرچه عمق بحران اوکراین به حدی است که دیگر امکان وجه‌المصالحه قرار دادن ایران برای حل مساله منتفی است، اما این بدان معنا نیست که مسکو از همه ابزارهایش برای فشار بر غرب استفاده نخواهد کرد.

با این حال ابزارهای روسیه برای چنین فشاری محدود است. این مذاکرات تا همین‌جا در حالی در آستانه نتیجه قرار گرفته که به گفته محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین ایران، روسیه از اساس تمایلی به عادی‌شدن روابط ایران و غرب ندارد. آنگونه که آقای ظریف در مصاحبه خبرسازش گفته بود، بعد از ملاقات ولادیمیر پوتین و قاسم سلیمانی، سپاه پاسداران چند روز قبل از اجرای رسمی مفاد برجام، ملوان‌های آمریکایی را در خلیج فارس به گروگان گرفت.

در حال حاضر گزینه‌‌های مشابه برای اعمال نفوذ مسکو بر رفتارهای جمهوری اسلامی ایران محدودتر از آن روزهاست، چون همان‌ها که از سوی آقای ظریف «میدان» توصیف شدند و به گفته او در همدستی با مسکو علیه تلاش‌های وزارت خارجه ایران گام برداشتند، هم‌اکنون خود در دولت هستند و وزارت خارجه و مذاکرات وین را کنترل می‌کنند. به همین دلیل این در به روی کرملین بسته است که با کمک نهادهایی مانند سپاه پاسداران توافق جدید را برهم بزند و شرایط را برای غرب سخت‌تر کند.

مقابله دیپلماتیک و در عین حال تهاجمی با غرب در مذاکرات وین، گزینه دیگری است که ممکن است دیپلمات‌های روس برگزینند. اگر بحران اوکراین ابعادی بسیار عمیق‌تر پیدا کند، سربازان روس با مقاومت ارتش‌های اروپایی روبه‌رو شوند یا حتی شدت عمل تحریم‌ها به شکلی باشد که کرملین به پاسخگویی همه‌جانبه نیاز داشته باشد، چنین گزینه‌ای نیز دور از انتظار نخواهد بود.

تصمیم تهران

باقری کنی

علی باقری‌کنی که از دیپلمات‌های نزدیک به سپاه و از منتقدان برجام بود، حالا مسئولیت مذاکرات وین را برعهده دارد

درحالت مخالفت سرسختانه مسکو با توافق هسته‌ای، توپ در زمین ایران و غرب خواهد بود تا مستقل از روسیه توافق را پیش ببرند یا نه. حتی بدون اینکه کار در اوکراین بالا بگیرد، همین حالا غرب به دنبال نتیجه‌گیری سریع در مذاکرات وین است. برای اروپا و آمریکا، مساله حمله نظامی روسیه به اوکراین در مقایسه با برنامه‌ هسته‌ای ایران، به مراتب اولویت جدی‌تری است. و اگر راهی هست که این مذاکرات به سرعت به نتیجه برسد تا غرب همه تمرکزش را متوجه اوکراین کند، غربی‌ها به شدت به آن راه نیاز دارند.

در چنین شرایطی، از زاویه نگاه تهران، بحران اوکراین همانند شمشیری دو لبه است که هم می‌تواند در مذاکرات هسته‌ای، منافع ایران را تامین کند و هم همه چیز را بهم بریزد. اینکه چه رویی از این شمشیر نصیب ایران خواهد شد به ادامه بحران، چگونگی واکنش‌ غرب به تهاجم روسیه و سطح تنش میان روسیه و غرب در روزها و هفته‌های آینده بستگی دارد.

اگر تنش میان غرب و روسیه در اوکراین از سطح کنترل‌شده فعلی خارج نشود و در عین‌حال مذاکرات هسته‌ای نیز به سرعت به نتیجه برسد، ایران در آستانه دستیابی به درآمدی قابل توجه قرار خواهد گرفت. چرا که فوری‌ترین اثر این بحران افزایش قیمت انرژی در جهان است و همزمان با نیاز فوری بسیاری کشورهای توسعه‌یافته و ثروتمند، ایران با منابع قابل توجه نفت و گاز به بازارهای جهانی بازخواهد گشت.

اما همزمان اگر مساله روسیه و غرب بالا بگیرد و مذاکرات وین به سرعت به نتیجه نرسد، شرایط ممکن است به شکلی تغییر کند که اصولا ادامه مذاکرات دشوار شود. این حالتی است که مثلا درگیری نظامی رخ بدهد و سطح تنش به جایی برسد که مسکو دست به اقدامات رادیکال بزند. بحران در این سطح به هیچ وجه به نفع مذاکرات برجام نیست. در چنین شرایطی حتی یک ایران هسته‌ای ضد غرب چه بسا به نفع مسکو هم باشد. کم نیستند کسانی که در مسکو معتقدند اصولا پوتین می‌تواند با ایران مجهز به سلاح هسته‌ای کنار بیاید.

در این سناریو نه فقط اقتصاد ایران از مزایای یک توافق هسته‌ای و فروش نفت و گاز گران‌قیمت محروم خواهد شد، بلکه اصولا تجارت و اقتصاد جهانی با بحرانی گسترده روبه‌رو می‌شود و شکاف میان غرب با روسیه و چین، شرایط را برای همه دشوار خواهد کرد. آن هم در روزهایی که اقتصاد بسیاری از کشورهای جهان به دلیل همه‌گیری کرونا در دو سال گذشته با ضررهای هنگفت روبه‌رو بوده است.

غرب‌ستیزی ایران

خامنه‌ای

آیت‌الله خامنه‌ای به داشتن رویکردی ضدغربی شهره است

اما در ابعاد وسیع‌تر، آنچه در اوکراین تا همین حالا رخ داده، برای جمهوری اسلامی و سیاست خارجی تجدیدنظرطلبانه و تهاجمی‌اش، ویژگی‌های مطلوب بسیاری دارد. جمهوری اسلامی اصرار دارد که بعد از بیش از ۴۰ سال، هنوز شخصیت انقلابی‌اش را حفظ کرده و هویتش را به باورهایی ایدئولوژیک - از جمله غرب‌ستیزی - گره زده است. گفتمان‌هایی مانند «محور مقاومت» نتیجه همین باور است که با هدف به چالش کشیدن سلسله مراتب بین‌المللی از سوی ایران پیگیری می‌شود.

همزمان، دکترین تاریخی «نه شرقی، نه غربی» در دو دهه اخیر جایش را به دکترین «نگاه به شرق» داده؛ چارچوبی که به مجموعه‌ای از اقدامات استراتژیک از جمله نزدیکی به چین و روسیه ختم شده است. به بیان دیگر، به رغم اینکه جمهوری اسلامی در تلاش است تا جایگاه غرب را در ساختار بین‌المللی به چالش بکشد، اما از دوستی و نزدیکی با قدرت‌هایی که خود آنها از این ساختار نفع می‌برند اما با غرب همسو نیستند، ابایی ندارد.

در چنین وضعیتی، جمهوری اسلامی همزمان که به دنبال تضعیف غرب است، منافع خود را همسو با منافع قدرت‌های «شرق» یعنی چین و روسیه تعریف می‌کند و به همین دلیل از قدرت گرفتن آنها حمایت می‌کند. همانطور که در واکنش ایران به بحران اوکراین نیز دیده شد، این استراتژی به معنای همسویی کامل یا تبدیل شدن ایران به یک دولت متکی یا اقماری پکن یا مسکو نیست. در واکنش ایران، ناتو سرزنش شد، اما در عین حال خبری از حمایت از جنگ نبود.

تا همین‌جا و قبل از هرنتیجه‌ای که بحران اوکراین داشته باشد، به چالش کشیده شدن قدرت غرب در سطح بین‌المللی، برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی در ابعاد کلان خوشحال‌کننده است. حمله نظامی روسیه به اوکراین در واقع یک گام دیگر - و در عین حال مهم - در مسیر به چالش کشیدن گفتمان «نظام تک‌قطبی جهانی» است؛ گفتمانی که در آن، آمریکا یگانه ابرقدرت دنیا خوانده می‌شود و سلطه غرب بر نظم بین‌المللی، حقیقتی تثبیت‌شده تلقی می‌شود.

روسیه شبیه به ایران یک کشور تجدیدنظرطلب نیست و نمی‌خواهد به شکل انقلابی ساختار بین‌المللی را تغییر بدهد. برعکس، آنچه از سوی کشورهایی مانند ایران بی‌عدالتی این ساختار توصیف می‌شود، دلیل امتیازی است که نصیب روسیه شده. به همین دلیل مسکو هرگز به دنبال ازهم پاشیدن این ساختار، شبیه به آنچه در جریان جنگ جهانی دوم رخ داد، نیست.

با این حال هر قدر که مسکو موفق شود توازن قوا را در سطح بین‌المللی به نفع خود و به ضرر غرب تغییر بدهد و هر قدر که در این مجادله، همسویی نیروهای غیرغربی - مانند چین، ایران، برخی کشورهای آمریکای لاتین و … - بیشتر شود، همه کشورهایی که به دلایل گوناگون حاضر نیستند هژمونی غرب را بپذیرند خود را یک قدم به رسیدن به رویایی دور اما مهم نزدیک‌تر می‌بینند

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
برگرفته از:
بی بی سی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.