یکی از نکاتی که رژیم ظالم و مستکبر حاکم بر ایران با پروپاگاندای گسترده و کار فرهنگی و رسانه‌ای سعی کرده آن را جا بیندازد و از آن تا کنون بسیار هم سوء استفاده کرده، این گزاره غلط است که همه مخالفانش کافر و بی دین و لا مذهب هستند و به دلیل مخالفتشان با دین است که با جمهوری اسلامی مخالفت می‌کنند! در همین راستا همه علما و فضلا را با خود همراه و همصدا نشان داده و هر صدای مخالفی را هم سعی کرده در نطفه خفه کند. همین فضاسازی بی اساس و حقّه کثیف موجب شده، بدنه متدیّن جامعه فریب بخورند و به خاطر حفظ دینشان هم که شده با این نظام همراه شوند؛ در حالی که این طور نیست و بسیاری از مخالفان طراز اول این نظام، از قشر مذهبی و ملتزم به دین هستند.

پس برای شکستن خطّ این فریب بزرگ و دروغ شاخدار، بایستی رسانه ها و صاحبان تریبون در فضای مجازی این را با صدای بلند اعلام کنند که متدیّنین و بسیاری از علما با این نظام فاسد و مستبد مخالف هستند، پس بدنه مذهبی جامعه، نباید فریب این تزویر را بخورند و برای حفظ دیانت خودشان هم که شده چشمانشان را باز کنند و این فتنه گران را رسوا کنند و پشت آن ها نایستند و صف خود را جدا بکنند. این اواخر هم شاهد ریزش های زیادی در بدنه نظام از همین قشر هستیم که ناشی از همین روشنگری هاست. 

خدمت شما نامه یکی از علمای منتقد و مستقل و شجاع به نام جناب آقای «منصور هاشمی خراسانی» را می فرستم. ایشان در سال های اخیر بسیار مورد بایکوت و تهدید و لجن پراکنی و اتّهامات واهی حکومت و پادوهای سایبری اش قرار گرفته اند و سایتشان هم نزدیک به 6 سال است که فیلتر شده است و بسیاری از علاقه مندان ایشان هم در ایران دستگیر شده اند. ایشان خیلی زیبا و مستدل و افشاگرانه و قابل فهم برای همه، این ها را رسوا کرده و بر انحرافات بنیادین و خطرناک آن‌ها دست گذاشته است. پیشنهاد می کنم بعد از بررسی و در صورت صلاحدید این مطلب را اطّلاع رسانی بفرمایید. با احترام و تشکّر.

فرازهایی قاطع و کوبنده از نامه‌ی جناب منصور هاشمی خراسانی (از علمای منتقد و آزاداندیش) در نکوهش حاکمان ظالم ایران و عالمان وابسته به آنان:

«... به پشتوانه‌ی این منزلت که خداوند برای آنان قرار نداده است، هر مسلمانی که تسلیم حکم آنان نشود و از اهواء آنان پیروی نکند را آزار می‌دهند و تعرّض به مال و جان و آبروی او که خداوند محترم داشته است را حلال می‌دانند و برخی عمّال آنان که تحت فرمانشان کار می‌کنند در زمین تباهی می‌انگیزند و برخی پیروانشان که بیشترشان سفیهانند، از مخالفانشان برائت می‌جویند، چونانکه گویی مخالفان خداوند بوده‌اند و در میان آنان بدبخت‌هایی هستند که برای آنان می‌کشند و کشته می‌شوند! ...

اینان هنوز بالغ نشده بودند که فریاد زدند و هنوز بال در نیاورده بودند که پرواز کردند و هنوز شنا نیاموخته بودند که به دریا پریدند! پس جامه‌ای را بر تن نموده‌اند که برای آنان بزرگ است و کفشی را بر پا کرده‌اند که از پایشان باز می‌ماند! بزرگ‌تر از دهانشان لقمه برداشته‌اند و بیشتر از شکمشان طعام خورده‌اند، پس نزدیک است که دنده‌هاشان از هم گسسته شود! مانند راهبان جامه می‌پوشند، ولی مانند کافران می‌اندیشند و مانند صالحان سخن می‌گویند، ولی مانند جبّاران عمل می‌کنند! چونان مارهایی خوش خط و خالند که درونی آکنده از زهر دارند! بامدادان برای ستم بیرون می‌آیند و شامگاهان برای نیرنگ به خانه باز می‌گردند! دل‌هاشان از کبر و آز آکنده است و جز حفظ قدرت‌شان سودایی در سر ندارند! مستکبران را نکوهش می‌کنند، در حالی که خود از زمره‌ی آنانند و مدّعیان را دروغگو می‌شمارند، در حالی که خود ادّعای آنان را دارند! دین را فدای سیاست کرده‌اند و آخرت را به دنیا فروخته‌اند! گناهان بزرگ کرده‌اند و بدعت‌های زشت نهاده‌اند! نااهلان را به منصب‌ها گماشته‌اند و فرومایگان را به مقام‌ها رسانده‌اند! نیکان را منزوی ساخته‌اند و خیرخواهان را بدنام نموده‌اند...»!

 

 

منبع: پایگاه اطّلاع رسانی دفتر منصور هاشمی خراسانی، نامه‌ها، نامه‌ی 12

آدرس سایت: https://www.alkhorasani.