Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای دانا جنابعالی ملت عرب اهواز را به بيابانهای عربستان دپورت فرموديد خوب ديگر ملل غير فارس مثلا ٣٠ ميليون آذربايجانی را کجا ميخواهيد دپورت کنيد ؟ و در ضمن عرب اهوازی عرب نيست ولی عربی صحبت ميکند ترک آذربايجان ترک نيست ولی ترکی صحبت ميکند و الا آخر . خوب اين زبان دری ها که در ايران فارسی گفته ميشود چطور هستند ؟ که بفارسی صحبت ميکنند . و در ضمن من هر چه به اسناد و تاريخ مراجعه ميکنم کسی را پيدا نميکنم که روی فرزندش اسم کوروش و يا داريوش و سايره گذاشته باشد و تمامی اينها حتی نام کشور ايران بعد از رضا قزاق پيدا شدند .

نوشته شده توسط: Anonymous

اولترا ناسیونالیسم، و فالانژهای دو آتشه قوم مهاجر فارس، آنچنان در گرداب تبلغ نژاد موهوم آریائی، به هچل افتاده اند که راه خروج را نیز گم کرده در این بیراهه به بن بست رسیده اند. اینان در طول یکقرن با خیره سریهای خود، با جوک های توهین آمیزشان علیه ملل غیر فارس ایران، چنان خود را ذلیل و خوار کرده اند، که دیگر حتا در خود ایران نیز، با تمام توپ و تفنگشان، کسی اینان را تحویل نمیگیرد. کار به جائی رسیده که برای جا باز کردن در بین مردم حتا به رد ادعاهای برتری نژادی، و حتا به رد ریشه قومی خود، که تا دیروز با گستاخی تمام بدان مباهات میکردند، بر آمده اند. و اکنون تاکتیک و استراتژی شان که شبیه گدائی سیاسی است، تنها حفظ موجودیت ایران شده است. چون میدانند که تنها در صورت حفظ جغرافیای ایران است که شاید بتوانند، دوباره زبان عقیم و عقب مانده خود را به ملل ایران،

بزور چماق تحمیل بکنند، اما حتا در این استراتژی نیز شدیدا دچار اشتباه، وشکست خورده اند. زیرا زبان عقیم فارسی در قیاس با زبانهای دیگر ایرانی مثل زبان ترکی با 24000 فعل زنده و انعطاف پذیر، که مشققات و زایش کلمات بیشماری را ممکن میسازد، و بقول زبانشناسان از جهت تکنیک و ساختمان افعال، و قاعده هماهنگی لغات به زبان معجزه مشهور است، و قادر است تمام فرهنگ محدود فارسی، و موجودیت آنرا در خود حل بکند، و یا زبان عربی که یکی از زبانهای عنی دنیاست ، در صورت یک رفراندم آزاد، فارسی توانائی عرض اندام در مقابل زبانهای فوق را نخواهد داشت . و اگر کمترین منفذی در جوّ دیکتاتور زده ایران ایجاد شود، زبانهای یاده شده، مثل یک انفجار ناگهانی، تار پود وهستی زبان ناتوان فارسی را بلعیده آنرا در خود حل خواهند کرد. از این جهت وحشت در دل پان ایرانیستها و راسیستهای قوم مهاجر فارس افتاده که بهر ترتیبی جلوی انفحار جامعه را بگیرند، که در این کار نیز حتا با حمایت از رژیم منفور اسلامی نیز ناتوان خواهند ماند. زیرا تاریخ مصرف چنین رژیمی دارد به پایان خود نزدیک میشود. بنا به شواهد و پروسه تاریخی کسی دیگر قادر نخواهد بود جلوی انفجار پروسه طبیعی را که یک قرن تمام مردم را به برده گی کشیده است را بگیرد. و زمان اینک آبستن حادثه و گسستن زنجیرهای برده گیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب قهرمان قنبرى ، اما اینکه «فاشيسم فارس » در ایران كوردها را بخاطر زبان و دين متفاوتشان مجبور به كولبرى مى كنند و نفت عربها را چپاول می کند.! چرا بجای واژه پردازی تهی از استدلال توضیحی روشن از این پدیده اجتماعی «فاشيسم فارس »با داده‌های مشخص سیاسی در ایران ارائه نمیدهید که رابطه قومیت با قدرت سیاسی در ایران عامل‌ اصلی شکاف در کشور است ؟ مشکل امثال تونژادی است و مسئله عرب و عجم است و نه حقوق اقوام ایرانی و نه ستمی که بر سر تمام ملت ایران آوار شده است امثال تو میخواهید به یمن جنایات حکومت اسلامی ندای تجزیه را سر بدهید. اگر بحث بر سر ستم ملی واگر بحث بر سر نژاد است که کارنامه ترکها خیلی خونین و هول آورتر است نگاه کنید به موسوی اردبیلی و ملا حسنی و خلخالی که هزاران فارس و کرد و ترک وعرب را به جوخه تیر باران سپردند ترک بودند و نه فارس؟

«نفت عربها »؟! زمینه‌ی تاریخی و مبنای حقوقی این «تعلق» کدام اند؟ جعل و تحریف نام خوزستان که بیانگر حقوق تاریخی و بنیادی ملت ایران است نفی و تعرض به یک پارچگی ایران است که میراثی ملی دو هزار و چند صد ساله و متعلق به همه مردم ایران است . با تکیه به همین هویت ایرانی بود که یعقوب لیث سیستانی به خلیفه عرب پیام داد یا ایران را مستقل میکنم و یا میمیرم و یاشکست می خورم .با تکیه به همین هویت ایرانی، جنبش بابک خرمدین بقدر کفایت گواه بر دوام احساسات ضد عرب در میان مردم آذربایجان بود . ادعای چنین حقی یعنی بی اعتنایی به حقایق روشن و مسلّم تاریخی ایران که دزدی و تقلب است که البته این دزدی و تقلب مسبوق به سابقه است. بر خلاف نوستالژیک های خزعلی علاقمندان به تجزیه خوزستان تاریخ پیش روی ما است و قابل انکار و حذف نیست.آثار تاریخی بجا مانده از کاخ اپادانا در شهر باستانی شوش مربوط به دوره ای که این شهر پایتخت سیاسی دولت هخامنشیان بود و نه دوره شیخ خزعل که بعد از ۲۶۰۰ سال هنوز این شهر نام تاریخ خودش (شوش)را دارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان عزیز همین جور که مشاهده میکنید ...

دوستان عزیز همین جور که مشاهده میکنید من از کسی که خود را رهبر جوانان میداند یک سوال کردم و ایشان توانایی پاسخ دهی به این سوال را ندارد برای همین مانند کودکان خود را به این ور ان ور میزند . ایشان اصلان توانایی پاسخ گویی به هیچ سوالی را ندارد و تمامه ویدئو هایی که میسازد را بر اساس خواندن مطالب دیگران از این ور و ان ور, تهیه میکند . به نظر من آقای امید دانا , دست از من من کردن و ما ما کردن بر دار, تو حتی یک رفیق هم نداری در در عرض این ٤٨ ساعت به تو کمک کرده باشد که جواب سوال من را بدهی.شما شاید در خیال خود بزرگترین ارتش دنیا را داشته باشی اما در واقیت شما تنها هستی , بهتر است شما به جای هوچی گری , ادب کردن این و آن ادعا های بیمورد و بی اساس , نظر خود را بزور حقنه کردن به دیگران بروی برای خود یک کار آبرومند دست و پا کنی و برای جامعه مفید باشی , از سازمان تامین اجتمایی پول گرفتن و هوچی گری راه انداختن کاری است ... هر وقت مرد شدی رفتی مثل یک مرد کار کردی , تونستی خرج خودتو در بیاری ان وقت بیا برات دوره میذاریم درس سیاست یادت میدیم , هر وقت زبان انگلیسی یا سوئدی یاد گرفتی و دیگر با مترجم این ور ان ور نرفتی ان وقت بیا تا ما متوجه بشیم قدرت بیان داری, هر وقت در یک زمینه دوره آموزشی گذراندی ان وقت بیا ما ببینم اصلان ذهنت کار میکند یا نه . تو همون محله خودتون برو پلو دکتر به خدا کمکت میکنن , از این حالت پریشانی میای بیرون , هوچی گری در دنیای امروز در میان مردم عادی جایی ندارد , دست بر دار, تو حقت نسبت به ایران و ایرانی برابر است با دیگر ایرانیان , ایران و میهن نه مال تو است نه مال کسی دیگر مال هر کسی است که ایرانی است.لطفآ هم تلوزیون هایی رو که دست در بیشتر خراب کردن فرهنگ ایرانیان دارند را ملی معرفی نکن به کمونیست ها هم گیر نده که کاری که تلوزیون "من و تو" میکند ١٠٠٠ برابر از کار کمونیست ها بد تر است , یعنی نمونه ندارد اما شما چون قدرت تحلیل نداری این چیز ها رو متوجه نمیشی
نوشته شده توسط: Anonymous

استدلال مرتجعين مذهبى وهابى مسلمان سنى بودند،شيعه بدعت است و كافر اگر توبه نكنند لايق مرگ،حالا استدلال شيعه هاى ارتجاعى حجتيه ،سنى ها غاضب هستند و به اهل بيت توهين مى كنند،بايد به راه راست برگردند و گرنه نمى توان به چشم مسلمان يا ادم بهشان نگاه كرد،البته از نظر اينها هم سنى ها توبه نكنند لايق مرگند،بهايى ها هم كه بعدا بهايى شدند به رسميت شناخته نمى شود،مثل تمام كسانى كه دينش را عوض مى كنند كافر مى شوند و لايق مرگ،
در طرف ديگر همزاد اينها كه فاشيستها باشند ادعا مى كننداذربايجانى ها از اول تورك نبودند،بعدا زبانشان توركى شده،بايد از حقوق ملى خود محروم باشند چون كه اذرى هستند و اريايى،كوردها از اريايى هاى اصيل هستند،واجد شرايط خلق و مليت نيستند،انها هم مشمول حقوق ملى نمى شوند،عربها هم كه عرب نيستند،ايرانيان عرب زبان هستند،انها كه واجد شرايط براى حقوق ملى نمى باشند،جالب تر اينكه اين فاشيستها

هميشه خودشان را مترقى و اخوندها را حاملان جهل مى دانند،كه ازادى دينى ايران را نقض مى كنند ولى خودشان فاشيستر ازادى ملى خلقهاى در بند ايران را سلب مى كنند،اينها با اخوندها فرقى نمى كنند انها عبا دارند و فاشيستها كت و شلوار،فقط فرق در اين است،افكار و شخصيت يكى است مو نمى زند،
اين مسله تاريخى نيست و من نمى خواهم از تاريخ براى اثباتم دليل بياورم كه من كى هستم،وقتى ادعا كردم كه بهايى هستم يعنى بهايى هستم ،وقتى همين ادعا درباره كورد بودن،تورك بودن،عرب بودن و يا مسيحى بودن هم صدق مى كند،شما نمى توانيد باور كنيد اين مشكل من نيست اين از فاشيسم و راسسيم افراطى شما نشات دارد،كه مسله انسانى مبتنى بر حقوق بشر را با بحث هاى تاريخى مى خواهيد به انحراف بكشانيد
نوشته شده توسط: Anonymous

شما اینقدر ترسو هستین که حتی نظرات مردم رو نمیذارین ..........

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم مریم فیروز یک کومونیست واقعی و یک توده ای تمام عیار و شاه زاده ای سرخ اندیش بود.ارزوی او برقراری مناسبات سوسیالیستی همانند شوروی سابق و المان شرقی بود. او در زندان ده سال مقاومت کرد و از ارمان توده ای بودن دست بر نداشت.او به همراه شوهرش اقای کیانوری به نظام اسلامی در سال 57 رای مثبت داد . حزب او یعنی حزب توده در استقرار نظام اسلامی و انهدام ساختار های سابق دولتی و بوجود اوردن سپاه پاسداران و افشای کودتای نوژه نقشی اساسی بازی کردند.
بدون شک مقاومت انسانی این بانوی سالخورده قابل تقدیراست .سرنوشت فردی این بانوی شجاع با سرنوشت حزب یکی بود.
یادش گرامی باد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب قهرمان قنبرى ، ظاهرا مرغ عناد ورزی تجزیه طلبی یک پا دارد.! من شما را وارد بحث جدی ساختاری کردم ولی یکی از سؤالهای ذهنی شما «مسئله جوک»گویی است تحت عنوان«تحقیر »اقوام توسط « فاشيسم فارس» . جوک های قومی بر اساس کلیشه ها و یا انتقاد از دیگر گروه های قومی و ملیت، یک پدیده قدیمی در فرهنگ عامه است . در ایران بكاربردن جوك و الفاظ تحقير آميز تنها مختص به «فارس» نیست و این چه ربطی به ساختار قدرت دارد . در همین اروپای مدرن در شوهای استند آپ کمدی یا «طنز تعاملی» به جوک گویی و مسخره گرفتن افکار،شخصیتهای سیاسی و هنری میپردازند و سال هاست که برای مردم اروپا و آمریکا آشناست و از آن لذت می برند و جز هنرهای سرگرم‌کننده است. جوک گفتن سوئدیها در مورد نروژیها و بالعکس و جوک گفتن انگلیسیها در مورد ایرلندیها و اسکاتلندیها و و بالعکس .

نوشته شده توسط: Anonymous

دستتون درد نکند , حسابی خندیدم , برای ایام عید هم از این دست برنامه های کمدی بیشتر پخش کنید .
امید جون , خیلی ناز داری ,

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان خیلی عجیب است....بنا به گقته این آقا در ایران عرب ها فریب خورده هستند.. ترکها فریب خورده هستند..کردها فریب خورده هستند... بلوچ ها فریب خورده هستند.... ترکمن ها فریب خورده هستند تنها فارسها هستند که عاقل تشریف دارند بدان جهت که کوروش در خوزستان بدنیا آمده است ولی متاسفانه بخاطر ترشح بیش از حد هورمون تستسترون آقای کوروش , سرش را به دست ملکه ترک, ( تمیروس) , از دست داد..( موقعی که تمیروس جواب رد به ازدواج با کوروش را داد, کوروش به مناطق ماساژت ها حمله کرد و کشته شد ) ..این هم حقوق بشر آقای کوروش که سیاستهای خارجی یک امپراطوری را بجای اینکه در سر و مغز حلاجی بکند , در پائین تر از ناف شکمش حلاجی میکرد.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب فاضل غیبی گرامی / برایتان امیل زدم لطفا دریافت آن را خبر دهید

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب سعيد مشكل فاشيسم فارس اين است كه صورت مسله را نمى بيند،و افراطى گرى چشمهايش را كور كرده،ما را متهم به نژاد پرستى مى كنيد،مثل اينكه توركها براى فارسها جوك و الفاظ تحقير اميز بكار مى برند،يا كوردها شما را بخاطر زبان و دين متفاوتتان مجبور به كولبرى مى كنند تا وقتى به كار مى رويد مطمعن نباشيد كه امشب سالم بر مى گرديد،يا تير خورده يا روى مين رفته جنازه تان هم بر نمى گردد،يا شما روى نفت خوابيد و عربها چپاولتان مى كنند و شما محتاج نان شب ،حالا ما شديم نژاد پرست و شما مدعيان ازادى،اين همه ظلم و بدبختى خواسته ما بود يا تحميل شده از طرف فاشيسم به ما؟شما هنوز جسارت قبول مسله و اعتراف و عذر خواهى را نداريد،و ادعاى تان هم گوش فلك را كر كرده

نوشته شده توسط: Anonymous

هر کار هنری و یا سیاسی تاثیرات بلند مدت و یا کوتاه مدتی را بدنبال دارد.تاثیر بلند مدت به دلیل اینکه در اینده اتفاق می افتذ، کسی نمی توانداز هم اکنون بطور قطعی سخن بگوید ولی تاثیر هم اکنونی آن را می شود دید که کلیه مسلمانان دانمارک از این کار فیروزه بذرافکن بسیار متنفرند ؛ در بین ایرانیان ساکن دانمارک هم بخشی از ایرانیان به ویژه آنانی که علل بد بختی مردم و کشور ایران را در اسلام جستجو می کنند؛طرفدارانی دارد (این نسبت نا مشخص است ولی می شود گفت که اقلیت کوچکی را تشکیل می دهند) در بین دانمارکی هر چند اکثریت آنان در دل از او دفاع می کنند ولی بطور رسمی کار فیروزه را

محکوم می کنند . چند ماه پیش دادگاهی فیروزه بذرافکن را به دلیل سخنان ضد اسلامی به 5000 کرون ویا 5 روز زندان محکوم کرد.او در این اظهار نظر ادعا کرده بود که کلیه مردان مسلمان به دخترانشان تجاوز می کنند که اشکارا سخن نادرستی است اما عواقب این کار برای فیروزه بسیار گران تمام خواهد شد . او هر گز نخواهد توانست بطور علنی در دانمارک زندگی کند و همواره بایستی در خفا و تحت نظر پلیس مخفی دانمارک باشد که در دراز مدت وحشتناک خواهد بود . بنظر من انگیزه فیروزه معورف شدن است او که 31 سال دارد و در رشته هنری گرافیک تحصیل کرده است در جریان جنبش سبز جذب سیاست شد . دیدگاه سیاسی خاصی ندارد
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای پرچی زاده از جیب دیگران بخشش ساده است.
خیلی ساده میفرمایید "کشته های اعتراض 88" از یک انقلاب کمتر نبود.
یا سنتان اجازه نمیدهد یا عافیت نشینی در خارجه شما را از واقعیات دور نگه داشته ولی امروز فکر میکردم که این انقلاب ایران اعدامها را تا درجه داران ارتش و شهردار سابق تهران غلامرضا نیک پی و وزیر آموزش و پرورش فرخ رو پارسا هم کشاند.
تازه انقلاب ایران در مقایسه با انقلاب چین و شوروی و ویتنام و کامبوج و لیبی و سوریه هنوز جز مسالمت آمیزها بوده....
لطفا این تئوری بافی ها را با پرداخت بهایی از جانب خود مخلوط بفرمایید که عبارت عافیت نشینان خارجه نشین به شما اطلاق نشود.
یکی دیگر از بدبختی های ملت ایران تندروی هایی است که امثال نوریزاد را خندق و خاکریز اپوزیسیون تلقی میکند.
مگر جز این باید باشه؟
هر اجتماعی طیف های مختلفی داره.
یک عده اپوزیسیون برانداز هستند. یک عده طرفدار حکومت و بقیه هم

وسط این دو قرار میگیرند.
هیچ جیزش عجیب نیست.
همیشه تعداد کسانی هم که بین براندازها و طرفداران قرار دارند بیشتر است....اینها هستند که با متمایل شدن به سمت و سویی نهایتا تکلیف نهایی را مشخص میکنند.
در جوامعی مثل لبنان و هندوستان که تعدد و تکثر آرا و عقاید وجود داره هیچکس کس دیگر را متهم به خاکریز و یا خندق بودن نمیکنه. در جامعه ای مثل جامعه ما که بالای هشتاد یا نود درصد از مردم فرهنگ و دین خاصی دارند اینگونه افکار بیمارگونه مجال رشد و ماندگاری و شکوفایی پیدا میکنند.
این تنها حکومت ایران نیست که انحصار طلب و یکجانبه گراست. دقت در افکار اپوزیسیون و بطور مشخص اینگونه اتهامهایی که اپوزیسیون به بخش دیگری از اپوزیسیون میزند...به امثال نوریزاد و دکتر خزئلی میزند نشاندهنده همین مشکل در بیرون از حکومت هم میباشد و جمله خلایق هر چه لایق و یا خدا در و تخته را به هم خوب جور میکنه و ما دقیقا لایق همین حکومت هستیم و یا (ان الله لا یغیر ما بقوم الا یغیر ما بانفسهم=خدا سرنوشت ملتی را عوض نمیکند مگر این ملت تغییری کیفی در نفسانیات خود ایجاد نکنند).
پس از خواندن نظرات آقای پرچی زاده چه میشه گفت جز اظهار تاسف از نداشتن سعه صدر....نداشتن تحمل برای دیگران...؟
نگاهی دوباره به چهره این جوانان مرا به یاد حال و هوای دهه پنجاه و بی تجربگی های خودم میندازد.
زمانی هم بودکه تجربیات آبدیده ترها را جدی نمیگرفتم.
خدا کنه این حرفهاشون هیچوقت جایی در جامعه ایران باز نکنه و تجربیات امثال محمد نوریزاد که مویی در این راه سفید کرده اند مورد استفاده قرار بگیره.... آمین.
نوشته شده توسط: Anonymous

بدون اینکه بخواهم وارد درست بودن یا غلط بودن افکار فیروزه خانم بشوم مطمئنا تحریک احساسات مردم غلطه!.
آنها را مصمم تر و لجبازتر میکنه!
به لحاظ انسانی هیچ کی حق نداره به عقاید دیگری توهین کنه.
تنها در احترام متقابل...و در نهایت مهربانی و احترام محبته که آدمها عقایدشون را (ممکنه) عوض کنن!
....والا امثال این خانم دیوار بلندتری میکشند که آنها را مصمم تر و آبدیده تر میکنه...و بهتره راههای بهتری را در پیش بگیرند.

نوشته شده توسط: Anonymous

حقوق انسان بر عمل او مقدم است،
با سلام حضور استاد عزیزم :
جمله بالا تا حدودی باعث سردرگمی من میشود و فکر میکنم که ربط وجود ،حقوق و عمل نیاز به بازبینی بیشتر دارد .
اگرچه فی البداهه داوری جزمی نمیتوان کرد ولی از آنجا که در چرخه تحولات اجتماعی عمل فرد و تاثیرات متقابل آن که از پی میآید،
بسیار تعیین کننده تر از وجود و حقوق فرد می باشد ، تصور قطعیت این تقدم کمی باید به نظر میرسد .
با تشکر صمیمانه از کارهای عمیق و با ارزشتان
دوستدار همیشگی نادر

نوشته شده توسط: Anonymous

این گفتار به رغم کوشش های بسیاری که در آن صورت گرفته دارای چند ایراد بزرگ است:
1 دگماتیزم در آن محوریت است. این دگماتیزم در چند محور است: 1 کرد 2 دموکراسی 3 زاگرسی ها برای نمونه در مورد دگماتیزم و تعصب کردی میتوان دید که تلاش شده از هر یافته تاریخی ای چیزی برای کرد مصادره شود. این رویکرد تازه نیست و هم اینک پان ترک ها نیز با این رویکرد خود را شناسانده اند. این گونه که از هر رویدادی که از نظر سندی بلاتکلیف است به سرعت به نام خود بهره میبرند.

2 بخش تاریخی آن از در هم ریختگی و ارایه واقعیات تاریخی بی سند و بیشتر مبتنی بر تحلیل رنج میبرد. در یک کلام هنگامیکه بخش تاریخی مطالعه میشود آن را پر از داوری های به هم چسبانده و سوگیرانه میبینیم. نه یک متن منسجم بر پایه سندهای درست که میخواهد به یک نتیجه مشخص برسد. برای نمونه تلاش فراوانی شده که روی کار آمدن کورش و در نهایت حکومت هخامنشی را دسیسه یهودیان معرفی کند. بدون ارایه کردن کوچکترین سند درست و تنها بر پایه تحلیل های سوگیرانه. حتی در گفتن نام پادشاه پارسی ای که در کتاب مقدس آمده و به گفته مفسران خشایارشا است دچار اشتباه شده و آن را داریوش معرفی میکند. در بسیاری از تحلیل های تاریخی صرفا از اینکه یک واژه در زبان کردی گفته میشود به یک نتیجه تاریخی میخواهد برسد. برای نمونه واژه هه وشار برای رسیدن به زادگاه زردشت.در صورتی که در برابر دیگر سندها آشکارا سکوت معنادار میکند. یا ارتباط واژه هما به سیمرغ به خاطر وجود هما در زبان کردی بی آنکه از روش خاص ریشه شناسی بهره بگیرد که برای نمونه باید بگوید پس آن سیمرغی که در اوستا آمده چیست؟ یا اینکه با یک داوری درباره شخصیت زردشت تصمیم میگیرد و آن را به معنای کسی که روی روشن دارد تفسیر میکند سپس از این نتیجه میگیرد زردشت یک شخص خاص نیست. بی آنکه توجه به ریشه شناسی روشمند آن داشته باشد.(زردشت در معنای ریشه شناختی آن به معنی دارنده شتر زرد است). و از این نمونه فراوان بر میخوریم
3 گنگ بودن کلید واژه های این گفتار بسیار به گویایی و نتیجه مندی گفتار آسیب زده است. واژه هایی از قبیل آزادی، متولوژی دولتی، استبداد، زاگرسیان و جز اینها. برای نمونه در جایی آمده «مفهوم دین درمیان سامی ها، عبرانیان ، آریایی ها و زاگرسیان تفاوت دارد. آنها دین را چیز قالبی گرفته که جای تغییر برای آن نیست. در حالی که در میان زاگرسیان.... دین در باورهای آریایی و زاگرسی در برگیرنده همه ارزشهای جامعه است». در این فراز زاگرسیان یکبار در برابر آریایی و بار دیگر در کنار آریایی در نظر گرفته میشود که این به گنگ شدن معنای زاگرسیان کمک میکند. گذشته از اینکه سامی ها عامی هستند که عبرانیان را هم در بر میگیرند و عبرانیان چیزی در برابر سامی نیست بلکه خود سامی است. درست این است که بگویی عبرانیان و فلسطینیان یا عبرانیان و اسماعیلیان که هر یک شاخه هایی از سامی هستند.
4 کردستان در برابر ایران قرار داده شده که این تفکیک کاملا سلیقه ایست. چرا که مفهموم ایران کردستان را هم شامل میشود. نشانه این مطلب این است که نویسنده یا نویسندگان به رغم همه تلاش های دگم آمیزشان برای جدایی مفهموم ایران از کردستان، از آنجاکه کردستان جدای از ایران به لحاظ فرهنگی کم بنیه میشود ناچار شده اند آشکارا با داوری های نادرست مبتنی بر تحلیل های بی سند هر آنچه به نام ایران گره خورده را برای خود مصادره کنند. برای نمونه آیین زردشت، حتی مزدک و مانی، زبان پهلوی، میتراییسم.
اشتباهات بزرگی در این گفتار پیدا میشود که به سطح فرهیخته آن به شدت لطمه میزند برای نمونه جستاری که در باره دین میگشاید که مشخص است از آبشخور درست علمی برخوردار نیست. برای نمونه در جایی میگوید انسان ها از آغاز دیندار؟؟ بوده اند. چون متافیزیک بخشی جدایی ناپذیر از زندگی اشان بوده است. در اینجا به روشنی پیداست مفهوم متافیزیک درک نشده است. وگرنه در جایی که در باره فرشته نظر میداده که اینها(در زاگرس) انسان بوده اند و نه به معنای فرشته امروزی که غیر انسانیست باید میفهمید که این مطلب با آنچه درباره متافیزیک میگوید قابل جمع نیست. چون مفهوم امروزین فرشته کاملا متافیزکیست و آنچه او میگوید پدیدارشناختی است.
نوشته شده توسط: Anonymous

نگا ه فیروزه بسیار درست و روشنگر ست. من از موضع او بر ضد اسلام ...با نیرومندی پشتیبانی می کنم. تنها آنچه که نمی توانم بفهمم آنست که چرا در این جهان پر از ستم و تبعیض در کنارجنایت کارانی همانند نازی ها می ایستد.

نوشته شده توسط: Anonymous

به به گل بود به سبزه آراسته شد دقیقا همینه دشمنان ما به ده ها آیدی می آیند جلو اما در وب سایتی مانند بالاترین دیگر نمیتوانند اینچنین کنند برای همین هست این لینک در بالاترین توسط جوانان ایران یک ..... سنگین خورد
همینجا را بنگیرید آیدی Anonymous تبدیل به ایدی بهرام شود

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب قهرمان قنبرى ، این تو و امثال تو هست که تعريف جمعی از حقوق انسانى دارد . این جمله گفته خودت است و نه من: مسله حقوق ملى انسانى اذربايجان،كوردستان،عرب و بلوچ است،! پایان نقل قول شما ... خب، پرسش من ازشما اینست. تو (تجزیه طلب ترک و کرد و عرب ) که در گفتمان و پراتیک سیاسی دامنه‌ی حقوق «انسانى و اوليه » خودت را با معلفه های خون و نژاد تعریف میکنی کجا قرار داری؟ مرز و مبنای هویت اتنیکی کردی ، ترک و ویا عرب و فارس را چه کسی تعیین می کند؟ اساسا این پافشاری بر هویت های قومی و متمایز کردن ملت ایران از هم دیگر با مولفه های خونی و نژادی چه جایگاهی در سیاست و حکومت داری باید داشته باشد؟ امیدوارم مثل من به جلو فرار نكنيد!

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان را بە یک ویدیو کلیپ بسیار زیبا در پیشوازی کوردها سوریە از نوروز دعوت میکنم بە دیدنش می ارزد

http://www.yourmiddleeast.com/features/feminists-on-syrias-battlefield-…

http://www.yourmiddleeast.com/features/feminists-on-syrias-battlefield-video_22205
نوشته شده توسط: Anonymous

""" تحلیلی از اوضاع منطقه و شرایط ژئوپلتیکی منطقه با نگاهی‌ به جایگاه ایران، آزربایجان، ترکیه ، روسیه و اوکراین """ اگر جنگی بین اوکراین و روسیه شروع شود، اکراینیها در اولین فرصت "" لوله‌های گاز "" را که گاز صادراتی روسیه را به غرب انتقال میدهد منفجر خواهند کرد تا روسیه از نظر اقتصادی ورشکست شود، در شرایط بی‌ ثباتی روسیه، اروپا اولویت را به جمهوری آزربایجان خواهد داد، ترکیه به تلافی این اقدام روسیه، میتواند در "" حلب سوریه "" را برای حفظ مرقد "" سلیمان شاه "" طبق توافق نامه بین‌لمللی نیرو مستقر کند در حالیکه روسیه در اوکراین سرگرم است و در شرایطی که رژیم فارس ایران با خروج نیروهای ناتو از افغانستان با طوفان بی‌ ثباتی در شرق دست و پنجه نرم خواهد کرد درسی‌ به "" داعش، دولت اسلامی عراق و شام "" و القأعده زیر کنترل رژیم فارس ایران بدهد. شاید روس‌ها خواستار ارسال بخشی از گاز صادراتی

به اروپا از طریق خط لوله روسیه به آزربایجان شوند ولی‌ دوباره بحث ارمنستان به اولویت اصلی‌ تبدیل خواهد شد، این ارمنستان چون استخوان در گلوی روسیه و رژیم فارس ایران گیر کرده است. ابتدا از این کشور برای پیش بردن منافع خود استفاده کردند، ولی‌ اکنون حمایت آنان از ارمنستان، به انزوای آنان کمک می‌کند.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب اقاى سعيد،اولا كه هر كس مسول اعمال خودش است ،در اين دنيا كه پدر مسول اعمال پسر نيست،خلق تورك اذربايجان مسول جوابگويى دولت تركيه نيستند،شما اگر مسله اى داريد مى توانيد از دولت تركيه يا اتباعش بپرسيد،مسله حقوق ملى انسانى اذربايجان،كوردستان،عرب و بلوچ است،شما وقتى جوابى نداريد به جلو فرار مى كنيد و بحث را منحرف مى كنيد،شما هنوز ما را نه انسان بلكه در حد طايفه و ايل مى بينيد،يعنى نگاه شما با عرض معذرت فاشيستى هست،فاشيسم فارس ناسيوناليسم افراطى خود را زيبا و قابل افتخار جلوه مى دهد،ولى وقتى قوميتها از حقوق انسانى و اوليه خودشان صحبت مى كنند،مى شوند عقب مانده قبيله اى،بنظرم بايد كمى ايينه نگاه كنيد بهتر است!

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب Anonymous « قیچی سانسور» من کجاست؟ ؛ بهتر بود مشخص سخن بگی..تا گرفتاری و ایرادات ما روشن بشه

نوشته شده توسط: Anonymous

با سپاس از پژوهشگر گرامی .متاسفانه انچنان متن داد خواست زنده است که تو گوئی این دادخواست برای جنایتکارانی از جنس خمینی و رفسنجانی و خامنه ای و دیگر جیره خواران ولایت ارتجاع نوشته شده است. کسی نمیتواند باور کند بیش از صد سال پیش ان مفسد فی ارض به بالای دار رفت. پدران مشروطه به خوبی به نقش ارتجاعی این عنصر پلید ضد تمدن پی برده بودند و اعدام این دشمن مشروطه که بیشتر پی رو دین نبی بود و مشروعه تا حکومت مشروطه و قانون در ان زمان یک نیاز و اقدامی جهت جدائی دین از حکومت بود.بدون شک اگر امروز دادخواستی علیه همه اخوکان نوشته شود همان اتهامات علیه روحانیت ضد ایرانی در مقیاسی بزرگتر هوش از سر بشر خواهد برد .این قشر مفت خوار سلطه گر و خونریز راهی جز تسلیم شدن به دادگاهی غیر شرعی نخواهند داشت.این بار نه خود اخوند بلکه باید خود قران به عنوانی مکتوبی ضد انسانی

ضد ایرانی و اساسن ضد هر گونه ازادی از جامعه بشر ی طرد شود.اگر امروز خامنه ای را محاکمه کنند خواهد گفت بر اساس شرع انور و بر اساس این ایه و ان ایه کار انجام دادم.خواهد گفت من مجری امر الهی هستم ..قران در دست اخوند مانند اسلحه در دست گانگستر است دست و اسلحه باید یکجا قطع شوند. سردمداران این باند مخوف از عوامل استعمار انگلیس و غربی هستندو ذره ای احساس میهن دوستی در این غربتیان عرب نیست.
نوشته شده توسط: Anonymous

آفرین ! دیکتاتور زاده ها سخن میگویند. آقای توکلی از ایشان یاد بگیرید. و قیچی سانسور را در قلب اروپا زمین بگذارید. آب در کوزه و تو گرد جهان میگردی.

نوشته شده توسط: Anonymous

بنظر میرسد بدون شناسائی جریان کامل فلسفه چپ و نقش مخرب این فلسفه که به نابودی بیش از 200 ملیون نفر در جهان انجامید راهی دیگر وجود ندارد. کشو رما ایران از یک سو گرفتا ر هشت پای اسلامی است و از سوی دیگر همسایه شمالی ایران روس با انقلاب بلشویکی سنگ بنای استبداد صدساله چپ در ایران را پی ریزی کرد.
دشمنی دو نیروی علنی و مخفی چپ و دینی با نظام سابق که هیچ پایه عقلی و اجتماعی نداشت و راه را برای یک شورش کور فراهم کرد .نا گفته نماند که نظام سابق به سادگی میتوانست با اجرا همان قانون اساسی راه را بر مزدوران مسکو و اسلامی ببندد ولی متاسفانه کوته بینی و ندانم کار ی حرف اخر را میزد.

نوشته شده توسط: Anonymous

«فارس»که اولترا ناسيوناليسم است ، تو (تجزیه طلب ترک و کرد و عرب ) که در گفتمان و پراتیک سیاسی دامنه‌ی «حقوق بشر » خودت را با معلفه های خون و نژاد تعریف میکنی کجا قرار داری؟ مرز و مبنای هویت اتنیکی کردی ، ترک و ویا عرب و فارس را چه کسی تعیین می کند؟ تعریف مفهوم «حق» برای جماعت فاشیستهای تجزیه طلب ترک و کرد و عرب نه به عنوان موضوعی که به صرف انسان بودن باید از آن برخودار بود بلکه در قالب «حقوق» برای طایفه و قبیله بیان می‌گردد . ولی از زمان نوع گفتمان سیاسی دوران قاجارکه «انسان» را نه بعنوان فرد مستقل از قوم و زبان و مذهب که پیشتر با تعريف جمعی «رمه» و «گله» قابل تشخیص بود بیش از صد سال گذشته است!

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

سعید گرامی، راه حل « پر» خودتان را به مسایل پیشنهاد کنید. شاید مشکل گشا بود. و رفع مشکلات: جمهوری اسلامی-تبعیض- کار و سرمایه.

نوشته شده توسط: Anonymous

اوج بی سوادی ! دریغ از زره ای استدلال!خیال تشکیل کشوری بر مبنای تک نژادی و تک قومی ، تکرار تجربهٔ فاشیسم نژادی پان ترک است که برای ایجاد کشوری بر اساس نژاد «زرد » و زبان ترکی دست به پاکسازی قومی و نسل کشی بیش از یک ملیون از ارامنه زد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب يوسف،نمى دانم تعريف شما از دموكراسى چيست،ولى مى توانم از عرب ستيزى،اسلام ستيزى و تورك ستيزى شما دموكراسى شما را حدس بزنم،حقوق بشر اولين اصل و مهمترين اصل دموكراسى است و اگر من تورك،عرب،كورد و بلوچ هيچ حقى از اين دموكراسى شما نداشته باشيم،بهتر است اينقدر از دموكراسى براى ما دم نزنيد،يادتان باشد كه خمينى هم با شعار دموكراسى و ازادى امد،شاه سابق هم ادعاى دموكراسى اش مى شد،همين الان هم مجاهدين،سلطنت طلابها،حتى خامنه اى هم ادعاى دموكراسى اش مى شود،پس لطفا به ما حق بدهيد كه به دموكراسى اغشته به اولترا ناسيوناليسم شما مشكوك باشيم،و در ضمن اين شما ها هستيد كه دنبال كروموزوم هستيد،ما مى گوييم تورك اذربايجانى هستيم،شما مى گوييد نه شما زبانتان عوض شده كروموزوم شما اريايى است،يا به عرب مى گوييد كه شما عرب نيستيد عرب زبان هستيد،كوردها را با اريايى اصيل مى خواهيد سرش را شيره بماليد،كسى خودش را

را به جايى نمى چسباند اين شما هستيد كه دنبال دى ان اى و كروموزوم خلق هستيد،حالا ما بدهكار شديم،در ضمن كسانى كه نام بردى همه در خدمت فاشيسم هستند و حتى خامنه اى خودش را مشهدى مى داند نه اذربايجانى،و تا حالا ١٠ بار گفته ما مشهدى ها،دريغ از يك بار بگويد ما توركها،پس اينها را هم به ما نچسبان،هر كس در اين سيستم به خلق و ملتش پشت كند ترقى مى كند ولى حتما بايد در خدمت فاشيسم فارسى باشد،و هميشه مجبور است وفادارى اش را ثابت كند،و براى اثبات وفادارى بايد سرسخت تر از شما با ملت و خلق خودش دشمنى كند
نوشته شده توسط: Anonymous

آ.ائلیار گرامی، بجای پاسخ مشخص به پرسش ها من به واژه پردازی تهی از مفهوم و استدلال پرداختی!اما این کار همه جماعت عناد ورز تجزیه طلب است جای تعجب نیست. لطفا این جملات را ترجمه کنید: ۱- «مردمان گوناگون » !گوناگون از چه نظر و اساسا این پافشاری بر این هویت های «گوناگونی» و متمایز کردن ملت ایران از هم دیگر با مولفه های خونی و نژادی چه جایگاهی در سیاست و حکومت داری باید داشته باشد؟ ؟ ۲-« ایران به 7 کشور» تجزیه میشود.براساس چه معلفه هایی قرار است « ایران به 7 کشور» تجزیه شود چرا ۷ و نه ۷۰ کشور؟ بهانه تمامیت ارضی» از سوی روشنفکران، « حق کشی» ست!. مگر جماعت عناد ورز تجزیه طلب «استقلال چی »ترک و کرد و عرب قرار نیست قرا نیست به بهانه « اداره امورفرهنگی-اقتصادی-سیاسی و ...» به «تمامیت ارضی »آذرستان ،خوزستان و کردستان برسند و بقول ...

شما اگر با این مسئله هم درست برخورد نشود تبدیل خواهد شد به « جنگ داخلی»!۳- ناسیونالیسم تمامیت خواهی که بر اساس « تسلط بر دیگری» استحکام یافته است! تیپولوژی اتنیکی این «ناسیونالیسم تمامیت خواه» در ایران کدام است؟۴- «خط حکومت» « انکار حقوق مردمان گوناگون» است! آیا در مدیریت کلان و حضوری در بوروکراسی سیاسی ایران پیش زمینه های خاص وابستگی‌ قومی و زبانی تعیین کننده است و در بحث اقتصاد ، اگر شکافی که امروز در ایران وجود دارد نتیجه ساختار قومی و نژادی و سیاست ناسیونال شوئینستی فارس است ؟ لطفا به واژه پردازی تهی از مفهوم نپردازید!
نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان سعی کنید به دور از هرگونه تعصب , اطلاعات صحیح به مخاطب بدهید , اینکه بعضی از دوستان به شکل بیمار گونه و نژاد پرستانه از " ترک " نفرت دارند , دلیل بر تحریف نمی شود . پاموک رمان نام من سرخ را در سال ۱۹۹۸ منتشر کرد و انبوهی از جوایز ادبی در کشورهای مختلف را بدست آورد. Benim Adım Kırmızı ,نام من سرخ : شخصیت‌های اصلی در رمان نام من سرخ نقاشان هستند. در ابتدای رمان یکی از این نقاشان به دست نقاشی دیگر و با انگیزه‌ای نامعلوم به قتل می‌رسد. هیچ کس نمی‌داند قاتل، یک نقاش است. با این حال ماجرای تمام رمان از ابتدا تا انتها یافتن نقاشِ قاتل است. پاموک در خلال رمانش به موضوعاتی مانند عشق و تاریخ نقاشی در سرزمین‌های اسلامی نیز می‌پردازد.

پاموک در خلال رمانش به موضوعاتی مانند عشق و تاریخ نقاشی در سرزمین‌های اسلامی نیز می‌پردازد.

نوشته شده توسط: Anonymous

درود، ریشه تمام زبان های دنیا از تمدن جی است مشروح در
http://arq.blogsky.com/12

نوشته شده توسط: Anonymous

از كوزه همان برون تراود كه در اوست گر دايره كوزه ز گوهر سازند
شخصی که خود فاتحه چپ تا راست را میخواند نمیتواند خود را تافته جدا بافته بخواند و از سایرین ایراد بگیرد تا کلام و دیدگاه خود را غالب کند. ملتی که در استبداد رشد کرده باشد تنها محصولش دیکتاتورمیتواند باشد،. با تزئین دروغ و دزدی و فریبکار و خودمحور و خودپسند.
اگر غیرازاین بود حاکمیت بدست آخوند نمیافتاد. هر ملتی شایستگی همان حکومتی را دارد که به حاکمیت برمیگزیند. اگر غیر از این است و شما و همفکرانتان خود را آزاده و دموکرات و مردمی میدانید پرچم تغییر را بدست بکیرید و تردیدی نفرمائید پیروانی پیدا خواهید کرد.

نوشته شده توسط: تبریزی

( محمود هوشی ) یکی از زندانیان اعدام شده است که در این فهرست از او نام برده نشده است، همچنان که در پیوست این نوشتار گفته شده است فهرست کسانی که هنگام کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ در زندان تبریز اعدام شده اند کاستی های فراوان دارد و همگان باید بکوشند تا این کاستی ها را از میان بردارند، لینک زیر درباره محمود هوشی است:
http://www.iranrights.org/fa/memorial/story/-4730/mahmud-hushi

نوشته شده توسط: Anonymous

بدون اينكه قصد دفاع از حركت خانم مذكور داشته باشم, ايران ستيزان مستبديني هستند كه قانون اساسي مشروطه را كه با خونهاي ريخته شده ي ملت پا گرفته بود, زير چكمه هاي ديكتاتوري نابود ساختند و به همراه ثروت هاي غارت شده ملي به خارج گريختند و ايران را تحويل جنايتكاراني دادند كه تا چندي قبل هم سفره بودند. درد اين آقايان درد ملت فلكزده نيست, بلكه كوتاه شدن دستشان از چپاول ملت و اينكه هم پيمانان سابق نمك خورده و نمكدان شكستند و حال به تنهائي و بدون مشاركت اين آقايان مشغول غارت وطن هستند. جالب اينكه اخيرا"حضرات طلبكار ملت هم شده اند و سوداي تنبيه دارند! ! !

نوشته شده توسط: Anonymous

""" تحلیلی از اوضاع منطقه """ در صورت تشدید تنش بین روسیه و غرب، تحریم‌های غرب علیه روسیه در حجم و ابعاد تحریم هائی خواهد بود که رژیم فارس ایران را به منزویترین کشور دنیا تبدیل کرده است، بدون شک این تحریم‌ها بیشتر از همه به ارمنستان زیان خواهد رسوند، این کشور به ناگهان در خواهد یافت که تنها با دو کشور رابطه دارد، هم روسیه و هم رژیم فارس ایران در انزوا به سر میبرند، آیا یادتان است پارسال نوشتم ارامنه هیچوقت سیاستمدارانی مثل حیدر علی‌ اوف و ادوارد شواردنازه نداشتند.

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان.... استیون هاکینز از معدود دانشمندانی بودند که به وجود خدا اعتقاد داشتند..از این که این دانشمند هم به جرگه Lawrence M. Krauss پیوست مایه خشنودی است..دوستانی که به علم فیزیک کوانتومی علاقه دارند , به ویدیو ( لاورنس کراووس) توجه بکنند...www.youtube.com/watch?v=-EilZ4VY5Vs

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای سعید... جوایز ادبیّات را به ( موضوع ادبی ) اهدا نمی کنند. چون نویسندگی ( انشاء نویسی ) نیست. یادتان میآید که به ماانشاء میدادنند به این موضوع ( علم بهتر است با ثروت) و..... این جوایز به سبک نویسندگی اهدا می شود.. اگر موضوع کار اورهان پاموک در با ره نسل کشی است , این مهم بودن زبان ترکی را کمتر نمی کند. این جایزه نشانگر ان است که زبان کی که نویسنده در اثرات ادبی خویش بکار گرقته است لیاقت این جایزه را دارد. نویسنده معروف اسکاتلندی( جیمز کلمن ) که در شهر ( گلاسگو ) بدنیا آمده است اثر معروفی دارد ( چقدر دیر بود, چقدر دیر) . این نویسنده در محله معروف ( گاون ) شهر کارگری گلاسگو, بزرگ شده است . مردمان این منطقه از مردمان ( نازی آباد ) تهران هم فقیر تر بودند که به مردمان ( جهان چهارم) معروف شدند. اثر این نویسنده پر از فحشهای رکیک خیابانی ( گاون ) هست به آن اندازه که یکی از داوران اهدای

جایزه, کتاب را پرت کرده و از اتاق داوران بیرون میرود... ولی جمیز کلمن توانست بهترین جایزه ادبی انگلستان را بگیرد. تنها بخاطر نوع نویسندگی نه بخاطر موضوع ادبی.....و اما در باره ناتوانی یک زبان...هیچ زبانی کامل نیست و نمی تواند باشد. ولی زبان ها را میشود با یکدیگرمقایسه کرد.. گارگران کشتی سازی بندر ( استرات کلاید ) گلاسگو در 1985 موقعی که من دانشجو بودم تفریبآ 1200 کلمه جدید در عرض 3 سال به دیکشنری آکسفورد افزودند...در حال حاضر پیشرقت علم و دانش به آن حدی است که بعضی از زبان ها توانای گنجایش عبارت های جدید را ندارند. هر چند که زبان فارسی یکی از چهارده زبان زیبای شعری است ولی این زبان نه علمی است نه فلسفی. با زبان فارسی شما نمی توانید یک مقاله علمی و یا فلسفی بنویسید مگر اینکه از عربی کمک بگیرید.... این نه به من ترک ربطی دارد و نه به هم وطن عربم و یا بلوچم... و قرن بیست و یک هم قرن علم و اکتشافات و قرن بیداری ملت های منطقه است نه قرن شمع و گل و پروانه و بلبل...
در باره رسمی شدن زبان ترکی هم زیاد نگران نباشید . در حال حاضر 220 میلیون نقر جمعیّت دنیا با این زبان صحبت کرده و می نویسند. در آینده نزدیک هم ترک های آزربایجان با زبان مادریشان تحصیل خواهند کرد....
نوشته شده توسط: Anonymous

دکتر ذکاء، از ترک و ایرانی سخن گفته، نه ترک و فارس. البته اگر اندکی مطالعه داشتی، می‌فهمیدی که مفهوم و صفتی موسوم به «فارس» در ایران، بحثی موهوم و انحرافی است. و اما، هم‌میهنان ایرانی‌مان در استان‌های آذربایجان (شرقی و غربی)، ایرانی و آذربایجانی هستند، و ترکانِ ترکستان شرقی (شمال چین) هم «ترک». به همین سادگی

نوشته شده توسط: Anonymous

عجب , پس حتمن شورش قم و تبریز که آغاز انقلاب اسلامی بود هم به خاطر توهین حکومت شاه به سران چپ بود . روزی که جزنی و چند تن دیگر هنگام فرار و به ادعای بعضی دست بسته کشته شدند جامعه هیچ واکنشی از خود بروز نداد . انقلاب ایران صد در صد آخوندی اسلامی و بر پایه اسلام و موهومات خرافی اکثریت مطلق ایرانیان بنا شد .

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب سعید, اورهان پاموک جایزه نوبل را به خاطر ارزش ادبی کتابش گرفت , نه به خاطرارزش تاریخ نگاری اش.

نوشته شده توسط: Anonymous

ده تا پانزده نويسنده هم سطح پاموك در تركيه 
دویچه وله: غیر از اورهان پاموک که در ایران از برخی از آثارش سه چهار ترجمه وجود دارد و بردن جایزه‌ی نوبل سال ۲۰۰۶ هم باعث افزایش توجه ایرانی‌ها به او شد، آیا می‌شود از نسلی از نویسندگان معاصر ترکیه صحبت کرد که کارشان ویژگی‌های قابل قیاس با ادبیات امروز جهان را داشته باشد؟
 

دویچه وله: غیر از اورهان پاموک که در ایران از برخی از آثارش سه چهار ترجمه وجود دارد و بردن جایزه‌ی نوبل سال ۲۰۰۶ هم باعث افزایش توجه ایرانی‌ها به او شد، آیا می‌شود از نسلی از نویسندگان معاصر ترکیه صحبت کرد که کارشان ویژگی‌های قابل قیاس با ادبیات امروز جهان را داشته باشد؟
 
فرزانه دولت‌آبادی: «بله، خیلی‌ها هستند. فقط پاموک نیست. اورهان پاموک به خاطر جایزه‌ی نوبل در ایران بیشتر شناخته شد. البته نه این که کارش آن سطح را نداشته باشد، که دارد و خیلی هم مهم است. اما کسان دیگری هم هستند و می‌توانیم ده پانزده نویسنده را نام ببریم که می‌توانند هم‌ردیف پاموک باشند و توانسته‌اند خودشان را در بیشتر نقاط دنیا به خوانندگان بشناسانند.»
مصاحبه‌گر: بهزاد کشمیری‌پور /دویچه وله
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب!Lachin: رمانی که اورهان پاموک را برنده جایزه نوبل ادبیات کرد رمان (نام من سرخ ) است که بخشی از تاریخ ترکیه در زمان امپراتوری عثمانی را به تصویر کشیده‌است و به کشتار کردهای ترکیه و نسل‌کشی ارمنی‌ها که به تیغ پان ترکیسم گرفتار شده‌ بودند اشاره می کند(نظرت در مورد پاک سازی قومی اکراد و ارامنه توسط ترکیه چیه). و او در رمانش گفته‌است ،یکی از انگیزه‌های من برای نوشتن رمان (نام من سرخ) بازآفرینی داستان‌های ادبیات کلاسیک بود. زمانی که داشتم کتابم را می‌نوشتم از خواندن شاهنامه و خسرو و شیرین لذت می‌بردم.(نظرت در مورد این بخش از گفته هایش چیه)؟

نوشته شده توسط: Anonymous

نه قربان من مثل شما شهامت ندارم

نه قربان من مثل شما شهامت ندارم , جرات هم ندارم , مثل شما هم نور حقیقت و منزلت نیستم , من یک ایرانیم و به عنوان یک انسان از شما سوال کردم , از شمایی که خودت رو رهبر میدانی , از شمایی که خود را عالم , اندیشمند وعین حقیقت میدانی سوال کردم اما شما به جای اینکه پاسخ بدهی رسما میگویی که شما اول اسم و فامیلتو بگو , اسمو فامیل رو هم اگر بگم احتمالا میگویی نمیشناسی , خوب برای من روشن بود که قادر به پاسخ گویی نیستی خواستم برای دیگرانی که احتمالا از کار های شما کمی ناراحت میشوند ثابت کنم که , " عاقلان دانند" . حال بگذار بگویم که من اسمم رو فراموش کردم که بنویسم اسم من است بهرام , چه میخواهی بگویی ؟ که نمیشناسی ؟ ای رهبره جوانان آزادیخواه میهن پرست , من رو شما نمیشماسی آیا حاضر هستی به سوال من پاسخ دهی یا راحت تر بگم نمیتوانی , چون هر نوع پاسخی که بدهی خراب میکنی بدجور.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

گرامی، نیروهایی که دیر یا زود بناچار به میدان خواهند آمد، تنها میتوانند با « برایند این مواد یاد شده» مردمان ایران را برای تغییر مثبت به حرکت دربیاورند. در غیر این صورت دیکتاتوری یا حکومت حاضر سرجایشان خواهند ماند. شعارهای خمینی هم در آغاز برایند خواسته های جامعه بود - در گردآوری اکثریت مردم جامعه به دور خود-که بعدها زیرش زد و گفت «تقیه» کردم. درسته ممکن است یک نیروی ارتجاعی هم در جامعه رهبری اکثریت مردم را بدست گیرد و حتی پیروز شود. مثل هیتلر در آلمان و یا خود خمینی. ولی این کار هم «شرایط» مخصوص خود را دارد. از نظر من «شرایط تغییر ارتجاعی» در ایران زمانش سپری شده است.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

جریان خمینی یکی از جریانهای سیاسی ضعیف در ایران بود که در انقلاب بهمن دیر تر از همه به میدان آمد و زود تر هم پیروز بازگشت. یکی از علتهای باد کردن این جریان همانطور که در این مقاله هم عنوان شده پیوستن حاشیه نشینان از روستا آمده یا به قول نویسنده مقاله « مهاجران از روستا» به شهرها ست، با یافتن هویت جدید از طریق اسلامیزم . علت دیگر آماده بودن هزاران « مسجد» در ایران که به منزله ی مراکز حزبی برای جریان خمینی نقش ایفا کردند. عامل دیگر میزان بیسوادی تا 70 در صد در کشور بود. اینها و مانند آنها ازجمله علل باد کردن نیروی خمینی بود. اما علت بیرونی یا جهانی روی کار آمدن این جریان چه بود؟ این علت را در راهسازی غولهای جهانی برای روی کار آمدن آن باید جست.که در این راهسازی -آمریکا در تهران توسط گاست-سلیوان- و هایزر و از سوی دیگر کنفرانس گوادالوب - راه را برای قدرت گیری خمینی هموارکرد.در حقیقت

عامل خارجی با توجه به پایگاه داخلی خمینی او را در برابر جریانهای دیگر به ویژه «چپ ایران» آلترناتیوسازی کرد و در کار خود نیز موفق شد.یعنی 2 عامل عمده موجب سرکار آمدن خمینی شد: 1- باد کردن نیرویش در داخل؛ 2- هموارشدن راهش توسط عامل خارجی. علتهای سقوط شاه هم عبارتند از : 1- عدم استقلال؛ 2- دیکتاتوری؛ 3- تولید فقر و بیسوادی و خرافات.
نوشته شده توسط: محسن کردی

جناب ائلیار، شما میتوانید منشورهایی بسیار زیباتر از این هم رسم کنید. اما در یک روند سرنگونی بیشترین شانس از آن یک منشور و همرایی خواهد بود که بیشترین هواخواه را داشته باشد. برای همین هم باید نگاه واقع بینانه به اکثریت مردم جامعه داشت. من از آنهم فراتر میروم. مهم نیست که اکثریت جامعه چه میگوید، مهم آنها هستند که میتوانند به میدان بیایند و رژیم را سرنگون کنند. باید دید آنها چه میخواهند و هر منشور همرایی را بر اساس نظر آنها ریخت اگر نه آب در هاون کوبیدن است.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای سعید.... فعلآ در این منطقه فقط یک نویسنده ترک ( اورهان پاموک) جایزه نوبل را در ادبیّات از آن خود کرده است... زبان ترکی سیر تکاملی خود را میگذراند....