Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: محسن کردی

جناب ائلیار، در یک کشور آشوب زده، پیشنهادات پیشگیرانه شما میتواند درست باشد.. اما معمولا گوش بدهکار هم پیدا نخواهید کرد. خیلی مسائل هستند که به نظر صحیح و منطقی می آیند. وقتی درگیری پیش می آید حتا مداخلات و پیشنهادات سازمان ملل و اتحادیه اروپا هم برای گروههای درگیر محلی از اعراب ندارد. این خطر را نباید دستکم گرفت.

نوشته شده توسط: محسن کردی

جناب ائلیار، «قدرت و آگاهی» نیروهای انقلاب هم چیزی نیست که بتوان آنرا تضمین کرد و اگر هم بشود تضمین کرد الزامان نتیجه اش همفکری و هماهنگی نیست. تجربه بیشتر جنگ و زد و خورد میان «نیروهای آگاه» را داده است. با بخش دوم و سوم سخنانتان و روند طبیعی اجتماعی انقلاب و تغییر کاملا موافقم. سقوط رژیم در اثر چنین تغییراتی محتمل است. بحث من بررسی احتمالات پس از چنین حرکتی است.

نوشته شده توسط: محسن کردی

خانم سپهری، باز دو نکته رو خارج از بحث مون مطرح کردید. نوشته اید که من خواهان حفظ رژیم هستم. این یک انگ هست و نباید این گونه گفت. من خواهان حفظ رژیم نیستم. یعنی اگر قرار باشه یک روز سبزها در ایران تظاهرات کنند و من در ایران باشم نمیرم جزو دار و دسته سرکوبگران. حتا جزو دار و دسته سبزها هم نیستم که بخاطر موسوی یا کروبی به خیابان بروم. راستش تا بحال یک خسته نباشید هم به اینها نگفته ام. برعکس حتا به کسانی که مثلا تولد موسوی را تبریک گفته اند تاخته ام. من مخالف این رژیم و خواهان تغییر آن هستم. منتها بزخو کرده ام برای موقع مناسب. این دوران را برای این کار خطرناک می بینم. دوباره باز متلکی هست که در آخر حرف تان زده اید که «کسی که قادر به درک این موضوع ساده نیست به سیاست نباید کاری داشته باشد». یعنی چیزی نزدیک به 25 ادامه..

یعنی چیزی نزدیک به 25 سال مطالعه و تحقیق و نوشتن دهها مقالات رو بگذارم که کنار که چی؟ خانم چنین عقیده ای دارند. فکر نمیکنید این سخن شما شایسته نیست؟ بحث ما این است «سرنگونی رژیم در این شرایط به صلاح منافع ملی ها هست یا نیست؟». شما بجای این که از بحث استقبال کنید که باهم متوجه مزایا یا ضررهای سقوط رژیم تحقیق کنیم میگویید حرف نزن و کاری به سیاست نداشته باش و فقط حرف مرا بپذیر و از این پس هم کاری به سیاست نداشته باش.
اگر ضرر سقوط رژیم در این برهه به نفع منافع ملی ما باشد نباید در سقوط آن کوشید. اما معنای این حرف این نیست که سیاست های رژیم را تایید کنیم یا برای حفظ آن به خیابانها برویم و برای حفظ جمهوری اسلامی با مخالفانش در بیافتیم.
اما برگردیم به نوع برخورد شما. من اگر بخواهم مانند شما برخورد کنم، بجای بحث روی اصل بحث به شما انگ میزنم که اصلا ربطی به بحث ندارد به این ترتیب که:
نظر من این است که سقوط رژیم در این شرایط خطر ازهم پاشیدگی و تجزیه کشور را بهمراه دارد. کشور خاورمیانه ای ما درست وسط یا کنار چند کشور آشوب زده قرار دارد که شباهت های فرهنگی و قومی و سیاسی مان با آنها بسیار نزدیک تر از دیگر کشورهاست. با توجه به نشانه های اول انقلاب و مسائل کردستان و گنبد و حتا خوزستان که تیمسار مدنی آن آشوب را سرکوب کرد، و اگر ایران آرام است صرفا بخاطر قدرت سرکوب دولت مرکزای است. و حالا برای راندن شما از بحث مثل شما برخورد میکنم: در چنین شرایطی کسی که خطر تجزیه ایران را نبیند نباید کاری به سیاست داشته باشد. و از آن بدتر، اگر بر این سیاست ایران بر باد ده تاکید ورزد، یک خائن بیش نیست. کسی که نتواند زیر گوش خودش کسانی ما نند این جناب yenlik و نظایرش را ببیند که چطور بزخو کرده اند و علنا دارند بر تجزیه کشورش آنهم با چه نفرتی تلاش و تبلیغ میکنند نبیند... باید گفت اصلا قدرت دید سیاسی ندارد و عشق نوشتن یک مقاله و جلب توجه دارد. و خانم سپهری.. من بازهم میتوانم به شخص شما بتازم و متلک و یاوه هایی مثل همین چند جمله که نوشتم سرهم کنم که اصلا ربطی به بحث ما ندارد و فقط به بدخلقی هردوی ما دامن میزند که درست نیست. یاوه گفتن کاری ندارد و هنر نیست. امیدوارم منظورم را درک کرده باشید
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

بدون مقدمه به برخی اظهار نظرها بطور مشخص امید دانا ، بهرام و محسن کردی پاسخ می گم:1_ . در مورد تم تبلیغی _ تهاجمی امید دانا به شورشیان 57 بگونه ای که همه ی شرکت کنندگان در انقلاب 57 را کمونیست فرض می نماید بایستی تاکید کرد که انقلاب و یا شورش؛ درست زمانی شروع شد که سازمانهای کمونیستی ضربات نابود کننده ای را در سال 55 خوردند. ستا د چریک های فدایی در تیر ماه 55 در مهرآباد جنوبی؛ مورد حمله قرار گرفت و حمید اشرف و تیم رهبری کننده آن در حمله ساواک کشته شدند...

. از چریک ها تنها 12 نفر باقی مانده بودند ؛ که از ترس حمله زنجیره ای ساواک ؛ شب ها زیر پل و بیانها می خوابیدند . این 12 نفراما، پشت جبهه نسبتا قوی داشتند که می توانستند در مراکز دانشجویی و روشنفکری جامعه امکاناتی را برای ادامه حیات سازمان چریکی خود فراهم نمایند. در مراکز روشنفکری _ دانشجویی هم سئولات و شک و شبهه در مورد ادامه مبارزه رادیکال و چریکی به وجود آمد ه بود . در زندان و بیرون آن اشخاص شرشناس چندان علاقه و تمایلی به ادامه راه چریک ها وجود نداشت. سازمان مجاهدین خلق از دورن منحل شده بود .این سازمان مارکسیست _ اسلامی هم توسط رهبری کمونیست شده مجاهیدن خلق در سال 54 دچار بحران داخلی شدواز تاثیر بر فضای سیاسی حذف شد. .رهبری مجاهدین خلق که مارکسیست شده بودند، به جان بقیه کادر هایی که همچنان اسلامی باقی مانده بودند؛ افتادند / دوسال مانده به انقلاب مجاهدین خلق (سازمان پیکار)هم عملا از صحنه سیاسی آن روز تقریبا حذف شده بودند و بجای شرکت در تظاهرات و فعالیت سیاسی عمومی؛ ترک تحصل کرده به داخل کار خانه ها رفتند و خود را با مسایل صنفی کارگران سرگرم ساختند. حزب توده چنان در بین روشنفکران منفور بود که ترجیح می داد که زیر نام بخش چریک ها ی فدایی منشعب شده فعالیت نماید. ملی _ مذهی ها ، نهضت ازادی و جبهه ملی تقریبا عددی نبودند کل جمع ان را می شد سوار چند اتوبوس کرد. هر دو جزب درباری _ فرمایشی هم منحل و حزب رستاخیررا تشکیل داده بودند . حقوق بشر کارتر در چنین شرایطی که از یکسو به دلیل نبود احزاب قدرتمند کمونیست ، ملی ..و از طرف دیگر به دلیل توسعه اقتصادی ایران ؛ فضای باز سیاسی را اکلید زد. دمکرانهای امریکا با توسعه سیاسی داشتند که حلقه محاصره اتحاد شوروی را محککرده و ثبات سیاسی ایران را تضمین نمایند... در نبود احزاب سیاسی ؛خمینی توانست ؛ 200هراز مسجد را عملا در اختیاربگیرد ؛خمینی بتدریج طرح شد و با کاست نوار و با طرح شعار هایی عوام فریبانه در دل میلیونی مردم جای گرفت . 2 ماه مانده به بهمن 57 خمینی از چنان اقتداری برخورداربود که کسی را جرئت انتقاد علنی به وی را نداشت . در چنین شرایطی سکولار ها و کمونیستها ، بخش مدرن جامعه احساس خطر می کردند . چنین بود که اولین بار سازمان کمونیستی بنام چریک های فدایی با انتشار نامه سرگشاده ای بطور بیسیار محترمانه ای آیت الله را مورد نقد قرار داد و خطرات احتمالی را برشمرد. بنابراین برخلاف نظر امید دانا این کمونیستها نبودند که شو.رش و یا انقلاب را رهبری می کردند .بطور مشخص خمینی بود که ان را رهبری می کرد که در عرض10 سال (57 تا 67)کلیه احزاب کمونیست ، سکولار، ملی ؛ مذهبی و گروههای اسلامی هودار خمینی اما منتقد یک به یک بیرحمانه نابودد .بزرگترین کشته را هم مجاهیدن خلق ، کمونیستها و چریک ها دادند ؛ بنابراین مشخص نیست که چرا امید دانا ؛ آگاهانه خمینی و هواداران را رها کرده و دائما کمونیستها را مورد حمله قرار می دهد .شایان ذکر است که دهها هزار کمونیست دیروز؛ اکنون خود را نه تنها کمونیست نمی دانند بلکه بخش عمده آنان بسوی سازمانهای ناسیونالیست ایرانی با گرایش اسلام ستیانهز ؛ هویت طلب ومشخصا طرفدار نظام مشروطه پادشاهی شدند.از آن جمعیت دهها هزار نفری جز چند صد ویا چند هراز کمونیست پیرو فرتوت باقی نمانده است .سوسالیسم عملا موجود قبل از تولد جناب امید دانا دود شد و به هوا رفت. اینجانب بطور مشخص از سال 1990 بعبارت دیکر از 24 سال پیش بدین سودیگر از مرام کمونیستی دست کشیده و هیج سمپاتی به آن را ندارم . اما کمونیستها ی زمان انقلاب ؛عموما زندگی شرافتمندانه ای در عرصه خانواده داشتند . «زنان اشتراکی» نه تنها دروغ بلکه چرندیات آخوندیست که امید دانا هم متاسفانه آن را در این ویدئو کلیب تکرارکرد .
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای محسن کردی... جواب شما به کاربر گرامی ( yenilik) یک بیماری لمپنی رستاخیزی را نشان می دهد که واقعآ در دنیای بالای ابرها زندگی میکنید.. آن قدر از واقعیّات دور هستید که بخاطر اینکه کسی با عقاید شما مخالف هست فقط به زور, تحقیر متوسل شده و از ادبیّات جان نثار شعبان بی مخ استفاده میکنید.. این سایت تبادل اندیشه است ولی شما با رینگ بکس عوضی گرفته اید. باور بکنید ملل غیر فارس در جغرافیای سیاسی ایران میدانند منافعشان در کجا هست...

نوشته شده توسط: Anonymous

شیخ فضل الله حتمن به انگلیس ها نارو زده بوده که اعدام شد !

نوشته شده توسط: امرالله ابراهیمی

اگر دوستان به اصطلاح مبارزمان به بجای تخطئه " فــراخــوان بــرای تـحـت فـشـار قــرار دادن دولـت هـلـنـد جـهـت دسـتـگیــری مــزدوران وزارت اطــلاعــات در ایــن کــشــور"، کمی همت می کردند، الان شاهد اینگونه جنایت‌ها نبودیم. واقعاً متأسفم.
http://iranglobal.info/node/26532

نوشته شده توسط: Anonymous

جهت اطلاع آن دسته که بحث‌های من را با جناب کردی نخوانده اند، ایشون برای حفظ تمامییت آرضی ایران خواهان حفظ این رژیم بودند، من گفتم با این رژیم، لشگر بیکاران کشتی‌ ایران را به قعر دریا خواهد فرستاند، کسی‌ قادر به درک این موضوع ساده نیست نباید کاری به سیاست داشته باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" ژئوپلتیک منطقه به کدام سؤ میرود؟ """ برخی‌ اعتقاد دارند که "" تجزیهٔ پاکستان مقدمهٔ تجزیه ایران است "" ولی‌ شک اقتصادی که بعد از خروج نیروهای ناتو در نیمهٔ دوم امسال سراسر افغانستان را فرا خواهد گرفت با شیبی تند این کشور را به سوی تجزیه خواهد برد، با تجزیه افغانستان، پاکستان دچار زلزله خواهد شد، ناگهان شرق ایران را طوفان بی‌ ثباتی در خواهد گرفت. رژیم فارس ایران خود را در موقعیتی خواهد یافت که شرق، جنوب و غرب "" عراق نیز همزمان از تحولات منطقه تاثیر خواهد پذیرفت "" کشور را آشوب احاطه کرده است. تنها راه امن ایران به دنیایی خارج آزربایجان جنوبی و کشور ترکیه خواهد بود، کسی‌ که بدون در نظر گرفتن شرایط ژئوپلتیکی "" از مدینهٔ فاضلهٔ جامعه فارسی‌ "" فتوا صادر می‌کند درکی از تحولات دنیا ندارد، جناب محسن کردی من وقتم را با امثال شما به هدر نمی‌دهم، شما حتی الفبای سیاست را نمی‌دانید.

نوشته شده توسط: Anonymous

حناب محسن کردی جق خواهی و حق گرفتن تنها بوسیله کوکتل مولوتوف و با آر تی جی نیست. از راه های مدنی وانسانی هم میسر است. همه اش به کشتار انسانها فکر نکنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

Nazare ghabli naghes chap shode bood in matne kameleshe


ضربه ای که امید دانا به طرفداران نظام پادشاهی در چند سال اخیر زده است در نوع خود بی نظیراست.
امید دانا فردی است که برای مطرح شدن دست به هر کاری میزند , بدون داشتن اطلاعات کافی و قدرت بیان مناسب فعالیت سیاسی میکند و خود را رهبر جوانان ایرانی میداند
رفتار و کردار او عادی نیست و او توانایی بیشتری ندارد و متاسفانه در حال خراب کردن خود و طرفداران نظام پادشاهی است , هر چند در گفتار او میتوان به نکاتی قابل توجه اشاره کرد اما در کل او کودکی رشد نکرده است و در نتیجه انسانی شکل گرفته در نظام اسلامی ایران که , نظامی که انسان ها را بی دانش , بی تفکر و پریشان احوال بار میآورد

تعجب نکنید که مانند او در ایران و خارج از ایران زیاد وجود دارند (قابل توجه کسانی که میخواهند قدرت را در ایران به دست بگیرند و خدا داند که با این پریشان احوال ها چه میخواهند بکنند )
وارد این بحث نمیشوم که آیا یک حزب سیاسی که میخواهد قدرت را در ایران به دست بگیرد آیا باید زیر ذره بین برود یا نه , یعنی اخلاقیات و رفتار افراد سیاسی و گروهای سیاسی جزو مساءل خصوصی نمی باشد هر چند که در تمام کشور های دموکراتیک شاهد هستیم که چگونه روزنامه نگاران اشتباهات و یا بی اخالاقی های احزاب و یا افراد سیاسی را زیره ذره بین میبرند .

پیشنهاد من به شما و دیگران دوستان این است که گزینه بایکوت را برای افرادی مثل آقای امید دانا - که حتی نه به یک زبان خارجی و جهانی آشنا هستند , و یا اینکه اطلاعی در باره زندگی مدرن در خارج را ندارند و یا اینکه تلوزیون منو تو را تلوزیون ملی معرفی میکنند- انتخاب کنید . یکی از مشکلات اساسی فرهنگی ما ایرانیان بها دادن به افراد بی مایه است , هیچ آدم اندیشمندی امید دانا را اندیشمند حساب نمیکند شما هم او را معروف نکنید چون خواستار معروف و مشهور شدن است
نوشته شده توسط: Anonymous

بنظر من هر دو نظر ویا بعبارت دقیق تر هر دو نوشته( محسن کردی و اراده سپهری) قابل بحث است .کاش این موضوع در دستور کار محققان و کارشناسان سیاسی ایرانی قرار می گرفت

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

در کل وضعیت سیاسی جامعه ایران بعد از حکومت بستگی به 1- سطح فکری نسلهای جوان و تجارب نسلهای پیشین دارد که میتوان گفت در حدی ست که جلو هرج و مرج را میتوانند بگیرند.2- در عین حال اسلامیستها بدون تلاشهای نومیدانه صحنه را خالی نخواهند کرد. اما میتوان از پس آنها بر آمد. 3- در جنبشهای تبعیض دیده ی ملیتها ، همینطور فارسی زبانان، ضرورت دارد که ناسیونالیستهای افراطی ایزوله شوند تا این حرکات بتوانند بدون دچارشدن به ماجراجویی ها در مسیر رفع تبعضیات همه جانبه ، و دموکراسی خواهی پیش روند. 4- پیروزی متمدنانه ی تغییر وقتی حاصل میشود که « تشکلهای مدنی جامعه» ، نیروهای کار یدی و فکری ، دموکرات و چپ دموکراسی خواه و عدالت طلب، نیروهای ضد تبعیض بتوانند بخش اعظم قدرت را تشکیل بدهند.5- غولهای جهانی همیشه آماده اند قدرت آینده در ایران را در وضعیت مناسب آلترناتیوسازی کنند. این فاجعه باید خنثی شود

. 6- فاجعه ی بدتر وقتی ست که نیروهای مرتجع اسلامی -سلطنتی دوباره سرکار بیایند. با پوز دموکراسی. 7- در کل من به آینده مثبت امیدوارم. و تلاش در این جهت را ضروری میدانم. 8-اگر توسط نیروی خارجی یا آلترناتیو بیرونی حرکت طبیعی جامعه ایران مختل نشود- که امکانش هست- و حکومت توسط خیزش عمومی تغییر یابد این اصول بدون شک تحقق خواهند یافت: 1- سیستم چند حزبی؛2- چند فرهنگی؛ 3- جدایی دین و دولت. 4- رفع بخشی از تبعیضات از ملیتها و زنان. باقی تغییرات مثبت بستگی به قدرت و سیاست درست نیروهای درگیر در مبارزه دارد.5- اینها وقتی ست که خطر جنگهای داخلی خنثی شده باشد.6- امکان وقوع جنگهای داخلی تا خنثی شدن قدرت ناسیونالیست های فارسی زبان و ملیتی همچنان وجود دارد. 7- خطر جنگ داخلی با اجرای قدرت غیر متمرکز مرکزی، حاکمیت واحدهای فدرال، رفع میشود.
نوشته شده توسط: Anonymous

عجبا !!! با این همه دانایی از شما کاملا نا امید شده ام که چگونه نام یکی از چهرههای بنام حزب مشروطه ایران و نظریه پرداز نظام پادشاهی را ننشنید ه اید . محسن کردی یکی از همافران مدافع شورشیان 57 که اتفاقا پس از انقلاب از نظام مشروطه پادشاهی دفاع کرده است . او از جمله سلطنت طلبانی بود که همراه با زنده یاد داریوش همایون با افراطیونی امثال جنابعالی خط و مرز روشنی داشته است .

نوشته شده توسط: Anonymous

در ادامه کامنت قبلی ام در جواب به آ.ائلیار:
اگر هم دست به چنین اقدامی بزنند، فقط برای دوره ای کوتاه خواهد بود و خونین بارتر از کشتار کردها در اوائل انقلاب نخواهد بود. در هر صورت ایران تبدیل به افغانستان یا عراق نخواهد شد، هر چند همانطور که در یادداشتم گفتم از نظر من امکان تجزیه یا جنگهای "قومی" وجود دارد و هر چه عمر این نظام طولانی تر شود، احتمال آن بیشتر می شود و خشونت درگیری های احتمالی شدیدتر می شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

اسلامیستهای خارجی در دو صورت می توانند وارد ایران شده و در آنجا فعال شوند. اول اینکه در بین مردم مناطقی که می خواهند آنجا بجنگند نفوذ داشته باشند و از حمایت آنان برخوردار باشند. که چنین چیزی در هیچ کجای ایران نیست. در کردستان که نام برده اید، اصولا کردها مانند لرها هیچگاه چندان میانه ای با مذهب نداشته اند و مردمی متعصب از نظر مذهبی نیستند. مورد دوم این است که رژیم جمهوری اسلامی بخواهد از تروریستهای اسلامی کشورهای دیگر برای سرکوب و کشتار مردم ایران کمک بگیرد. چنین چیزی ممکن است، ولی تجربه نشان می دهد که این رژیم در این حد احمق نیست! این هم وحشتی ست که برای جلوگیری از جدی شدن مبارزات در دل مردم می پراکنند و فقط یک تهدید است. حتی خمینی که احمق ترین فرد این نظام بود، حاضر شد جام زهر را سر بکشد، که همین نشان میدهد حکومت ایران عاقل تر از حکامی چون قذافی و صدام است که واقعا باور دارند

که با هارت و پورت می توان از پس مردم داخل و دنیا برآمد. اینها خود را احمق تر از آنچه هستند نشان می دهند، ولی مثلا در طراحی انتخاباتی که هر چهار سال یک بار به راه می اندازند میتوان دید که از هوش سیاسی هم کمی بهره برده اند. اینها به خوبی می دانند که اگر به خشونت دامن بزنند، اول از همه خود قربانی اش خواهند شد. برای همین هم هست که سالهاست نیروهایی به ظاهر اصلاح طلب را به میدان فرستاده اند که در ظاهر دعوت به آرامش و مدارا و نزدیکی می کنند، ولی در واقع همان سیاستهای اسلامیست های ایرانی را دنبال میکنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای محسن! کمی صبر کن وقتش میرسد. آنوقت خواهیم دید که آیا تئوری بافیهای شما درست از آب در میاید یا نه! زمان ثابت خواهد کرد. شاید شما فکر میکنی که جناب نایب امام، صلوات الله علیه وآله وصلم، ملا خامنه ای، مدام العمر خواهد زیست و آخوندهای روضه خوان خون مردم را مدام العمر به شیشه خواهند کرد؟ این جامعه استعمار زده منتظر جرقه ای است که از هم بپاشد، و آنوقت امامشان نیز نخواهد توانست به داد شان برسد. در توری بافی زیاد عجله بخرج نده، لطفا کمی تحمل داشته باش. علیحضرت شاهنشاه خدا بیامرز نیز از این حرف ها زیاد میزد، که قاطبه ملت واحد، خدای خدایگان محافظ تاج و تخت سلطنت 2500 ساله شاهنشاه آرامهری میباشد، و این مقام و قدرت پادشاهی، از طرف ایزد منان بوی واگذار شده است. بعد دیدیم که تنها حسن ماند و حوضش!

نوشته شده توسط: محسن کردی

جناب yenlkik
زیاد غم آریایی بودن ما رو نخورید. شما میخواین آذربایجان تون رو جدا کنید.. عرضه اش رو اگر دارید بروید یقه خامنه ای رو بگیرید. و اگر هم عرضه ندارید.. اینجا با نام مستعار حرف کیلو دوزار ردیف نکنید. عقده هاتون رو سر ما خالی نکنید. اگر هم عرضه اش رو ندارید... زحمت ما مدارید. ما اصلا دوس داریم بگیم نسل مون مریخی بودن اومدن اینجا. این باور ماست. شما عزیز برو آذربایجانت رو از چنگال این آدمخورا نجات بده. با سرکوفت زدن به ما که زبان ترکی شما زبان رسمی نمیشه جانم. آزاد شدن غیرت میخواد که تو نداری. اگه داشتی الان تو کوه کمر دوتا تفنگ و آرپی جی دستت بود. الان جلوی سازمان ملل با شعار و علم و کتل ولوووو بودی. .

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

1- با مقاله ایکه تحت عنوان « وضعیت عدم "هرج و مرج" بعد از حکومت حاکم» http://www.iranglobal.info/node/28324 دارم با نظر سپهری عزیز موافقم. اما محسن کردی گرامی، مسئله ای را که مطرح میکند - سرازیری اسلامیستها از در و دیوار به ایران و ایجاد هرج و مرج- رخدادش امکان پذیر است- اگر نتوان جلوش را گرفت. اینان برای زنده نگهداشتن حکومت اسلامی، برای به انحراف بردن جنبشهای ضد تبعیض ملیتها- خواهند آمد. تنها راهش آنست که جلو این یورشها گرفته شود. آنهم بستگی به «قدرت و آگاهی» نیروهای انقلاب دارد. در صورت وجود ضعف، اینان میتوانند حطرات زیادی ایجاد کنند. 2- رخداد انقلاب پدیده ای «طبیعی-اجتماعی»ست. بکن، نکن، ندارد. خودش به وقوع می پیوندد-اگر شرایط ضرورش مهیا باشد. 3- تلاش برای زندگی بهتر اجتماعی، به صورت اجتماعاً در جامعه، و نه فرداً، اجتناب ناپذیر است. بگویی نگویی، بخواهی نخواهی، مسیر اجتماعی جامعه

در این سمت و سو ادامه خواهد یافت. بنابراین خواست فردی ما در بودن یا نبودن حکومت حاکم تعیین کننده نیست، بل تعیین کننده خواست اجتماعاً ضروری خود جامعه است که علی رغم میل ما به راه تغییر ، اصلاح و انقلاب سازنده ، یا خرابی پیش میرود. افراد نقش فردی منفی یا مثبت خود را دارند- و تعیین کننده نیستند. حرکت جامعه پدیده ای طبیعی ست. که سرنوشت را رقم میزند. این ماهیت خود «حرکت جامعه» است که شخصیت هایی مثل گاندی و ماندلا بیرون دهد یا خمینی و هیتلر . و یا افراد عادی مثل من و شما داشته باشند. 4-بر اساس گزارشهایی که در رسانه ها منتشر شده اکنون حکومت، بخشی از این اسلامیستهای افراطی را علیه جنبش ضد تبعیض کردستان سازماندهی کرده است. و در آن مناطق فعال اند. از کار کشورهای عربی هم در میان دیگر تبعیض دیدگان از راه اسلام سیاسی اطلاع داریم.
نوشته شده توسط: Anonymous

من متوجه نشدم که اوکراین چه ربطی به کردها داره و اگر کسی درباره کردهای ترکیه و عراق نوشت حتما باید درباره کردهای ایرانم بنویسه؟ اگه میخواین به یکی گیر بدین لااقل درست گیر بدین.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای محسن کردی، مقاله شما را با دقت خواندم. در مورد امکان تجزیه و خطر جنگهای داخلی شما فقط "ترس پراکنی" کرده اید و هیچ دلیلی برای اینکه چگونه ایران می تواند تبدیل به افغانستان یا عراق و سوریه شود، نیاورده اید. در صورتی که من به طور خیلی خلاصه به دو دلیل اشاره کرده بودم، که مهم ترینش نفوذ تروریستهای اسلامی در بین مردم افغانستان، عراق و سوریه بود. جامعه ایران با جامعه افغانستان و عراق فرقهای زیادی دارد که برای نمونه می توان به قدرت گیری طالبان در افغانستان اشاره کرد، که در ایران چنین چیزی غیرممکن بود. و همین آخوندها هم که اسلام بسیار ملایمتری از طالبان ارائه میدهند، نتوانسته اند آنچه را می خواستند و می خواهند در ایران پیاده کنند.

آدم همینطوری که نمی تواند هر کشور و جامعه ای را با کشورها و جوامع دیگر یک کاسه کند. در مورد تجزیه مثلا می توان نگاهی به کشورهای اروپای شرقی انداخت. در کشوری مانند چکسلواکی سابق تجزیه بسیار متمدنانه انجام گرفت. بسیاری از جمهوری های شوروی سابق بدون جنگ و خونریزی به استقلال رسیدند. در مقابل یوگسلاوی سابق را داریم که سالها جنگ و کشتار در آن در جریان بود. و کشورهایی بودند که علیرغم فروپاشی نظام اصلا بحث تجزیه در آنجا در نگرفت. اینها همه جزو کشورهای اروپای شرقی بودند، ولی هر کدام به دلیل شرایط خاص خود سرنوشت متفاوتی پیدا کردند.

نکته دیگری که به عنوان استدلال آورده اید، ولی درست خلاف حرفتان را ثابت می کند، جدایی طلبان در کانادا هستند. نوشته اید: "برای جدایی از دولت مرکزی نیازی نیست که حتما حکومت مرکزی ظالم باشد که بهانه ای بدست جدایی طلبان بدهد. مگر در کانادا حکومتی ظالم بر سر کار است که بخش عظیمی از مردم ایالت کبک خواهان استقلال هستند؟"
در برخی دمکراسی های پیشرفته هم گروهی از مردم خواهان جدایی هستند، مثلا در همان کانادا که اسم برده اید، و یا در فرانسه و اسپانیا. اتفاقا این موضوعی که شما پیش کشیده اید، دقیقا حرف من را ثابت می کند که دمکراسی و آزادی می تواند جلوی تجزیه را بگیرد. در این کشورها اقلیت هایی که خواهان جدایی هستند، از آنجا که می توانند از طرق مسالمت آمیز و دمکراتیک به خیلی از خواسته هایشان برسند، از آنجا که می توانند حزب خودشان را داشته باشند، رسانه های خودشان را داشته باشند، آزادی بیان داشته باشند، آزادی فعالیت سیاسی داشته باشند، رفاه داشته باشند، حمایت قانون را داشته باشند و غیره، ماندن را به جنگ و خونریزی بخاطر جدایی ترجیح می دهند.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای محسن کردی امروز برای نخستین بار نامتان به گوشم رسید
یک من این مطلب را قرار ندادم
دو شما را بدجوری جو گرفته دانا هستید بنابراین در این جهل شما را تنها میگذارم که در اندیشه های ناچیزتان گمان کنید میفهمید و دانا هستید
به هر روی جامعه ایران نظیر شما خودبزرگ بینان کم ندارد ................ اما ادعاتتان آسمان را پاره میکند

نوشته شده توسط: Anonymous

اسلام و بانوان

با احترام فراوان به همه مادران ایرانی .روز جهانی بانوان بر همه مادران گرامی باد.
دشمن واقعی زن ایرانی خود دین اسلام و اساسن دین شیعه اخوندی است. متاسفانه فرهنگ اخوندی و ترویج خرافات از طریق همین بانوانی که هر روز هفته بدون تعطیلی و بیش از 500 سال است که با رفتن به روضه های مختلف و شنیدن اراجیف اخوندی و ریختن اشگ و گندن موی و خراش بر صورت و سینه داستانهای عرب را به درون خانواده های ایرانی میاورند.متاسفانه این گونه است که برای علی ا صغر حسین گریه میکنند ولی به فرزندان ایران زمین به ازادی خواهان به انسانهای پاگ و نمونه و فداکار در زندان تجاورز میکنند.
باید گفت که هنوز تحقیقی جامع در مورد نقش زن و انتقال عقاید ارتجاعی اسلامی از طریق زنان به درون خانواده انجا م نگرفته است. انچه پلیدی و خرافات و پستی در درون اسلام و بنیاد اخوندی وجود دارد در خیالی باطل بنام تقدس و محترم جای هر گونه انتقاد و نگاه موشکافانه را از زنان گرفته است.
ملیونها زن ایرانی بخاطر وجود شرع پلید محمدی و تعصب جاهلانه پیروان محمد از اموزش و دانش پروی بانوان جلوگیری کردند. میدانیم که تعصب باعث شد تا مدرسه نسوان به تعطیلی کشانده شود و بنیان گزار ان ترک وطن کند.
بانوان باید از رفتن به روضه های اخوندی عباس و حسن و حسین و دیگر مردگان شیعه خود داری کنند.
بسیار ابلهانه است که سمبول زن ایرانی زنی عرب بنام فاطمه است. این فاطمه بیش از 18 سال زندگی نکرد و بدون شک نمی تواند زن نمونه برای زن ایرانی باشد البته فاطمه برده جنسی خوبی برای علی شوهر خود بود اما نه برای زن ایرانی .
متاسفانه من به این نظر رسیده ام که زن مسلمان بیشتر یک برده جنسی است تا کسی که بخواهد اگاهانه در زندگی اجتماعی نقشی مثبت عهده دار شود.
متاسفانه زن مسلمان باردار همه خرافات اسلامی و فر قه شیعه است. نمونه ای ان فراوان است مانند چهار قول فوت کردن تا اب دهان پیغمبرشان و استخاره و و و.
نوشته شده توسط: تبریزی

چرا کسانی در جهان خواهان جدائی بخشی از خاک یک کشور می شوند؟

http://iranglobal.info/node/16550

نوشته شده توسط: Anonymous

مرده شور برده موجود موئنث نما افخمی "خانم به این عنصر زن نما نباید گفت" لنگ وعبا پوش ارتجاع سیاه ...لای چاک پوزت رو باز نکن و از مردم ایران صحبت نکن و نه خودت رو جزء مردم ایران بدون ! تووامثال تو موجودات زن نما ارتجاعی جزء قشون اشغالگران ایران و دزدان نفت ایران هستی و موجودی که بخاطر منافع شخصی حاضر میشه که تازی ها لای عبا بپیچنندش و با یه ریشی آخوندزاده هم به رختخواب بره ایرانی نیست !! موجود افخمی اصلا" ایرانی نیستی که در مورد سوء ظن ایرانی ها به غربی ها صحبت می کنی !! اگر همین غربی ها که بهشون بد میگی برای چاپیدن معادن و نفت نفت مفت ایران آخوند هندی زاده خمینی ارتجاع سیاه رو در ایران ول نکرده بودند و توموجود کثیف هم با اون قیافت که جاش در میدون سبزی فروش ها برای گدائی کردنه سخن گوی وزرات خارجه دزدهای اسلامی تازی نمی کردن...!!

نوشته شده توسط: Anonymous

""" آیا این یک نوع فتواست؟ """ مگر این ایران مقدس و ناز نازی شما نیست که هزاران نفر برای دیدن اعدام از پیر و جوان و شیر خوار با آجیل و پفک نقل و نبات ۱۰ ساعت قبل از اعدام در مکان برآید دیدن بهتر اعدامی لنگر می‌‌اندازند؟ میدانید چه چیزی ایران را بیشتر از هر چیزی تهدید می‌کند؟ """ جامعه فارسی‌ تاریخ دروغین خود را در ۸۰ سال گذشته به خورد غیر فارس‌های ایرانی‌ داده است، اینک من ترک میدانم که "" اشکانیان فارس افغانی "" نبودند بلکه "" اشکانیان ترک بودند ""، زبان شیرین فارسی‌ نیز "" با فقط ۳۰۰ تا فعل ساده زمینه‌های عقب ماندهگی هر چه بیشتر روستای فارسی‌ را فراهم خواهد آورد، جامعه فارسی‌ با اینهمه طمطراق در طول تاریخ "" فقط شاعر وراج و مفت خور "" تولید کرده است، ترکان بیشتر از ۱۰۰۰ سال بر ایران حکومت کردند و ایران را ۳ سه‌ زبانه نگاه داشتند، در آن زمان نه تاریخ ایران تاریخ فارس بود، نه

فرهنگ ایران فرهنگ فارس جا زده شده بود، این چه فرهنگی‌ است که جامعه فارسی‌ دارد ولی‌ برای دوختن، آشپزی، خوردن، خوابیدن شش دانگ به کلمات ترکی نیاز دارد؟ از طرفی‌ یک مشت احمق با این همه کمبود‌هایشان در حیطه‌ علمی‌ و فرهنگ و تاریخی باورشان شده که اریائی نیز تشریف دارند، میدانید چرا این فکر شما به هیچ وجه درست نیست؟ """ نه در سوریه، نه در عراق """ کسی‌ گاوگونه به اریائی بودن خود باور ندارد جز در این جامعه فارسی‌ .. اریائی‌های ما را ببینید نه زبانشان زبان است، نه تاریخشان تاریخ واقع‌ای است که همه کزاعی و دروغین است. از اینها گذشته، به """ تحولات ژئوپلتیکی """ منطقه نگاهی‌ بکنیم. افغانستان با رفتن نیروهای ناتو تجزیه خواهد شد، قسمت هائی از افغانستان به تورکمنستان، ازبکستان و شاید به تاجیکستان خواهد رسید. تجزیه افغانستان زنگ خطر را برای ایران به صدا خواهد آورد. """" آیا قانون مورفی میدانید؟ """ هر چیزی که امکان اتفاق افتادن آن میرود اتفاق خواهد افتاد """، از طرفی‌ اگر ضمیمه کردن کریمه به روسیه که ساکنان بومی آن ترک‌های تاتار هستند به واقعیت بپیوندند آمریکا در مقابل روسیه را تحت فشار خواهد گذاشت که از """ قره باغ """ خارج شود، رژیم فارس ایرانی‌ که با کمک به ارمنستان، جمهوری آزربایجان را زیر فشار گذاشته بود تبدیل به سکه سیاه خواهد شد و دیگر هیچ ابزاری برای زیر فشار قرار دادن آزربایجان نخواهد داشت. من میتوانم در این مورد ده‌ها صفحه مقاله بنویسم.
نوشته شده توسط: Anonymous

حضور با سعادت پان ایرانیستها که ادعا داشتند: فرهنگ تمیز و عالی آریائی.
http://www.youtube.com/watch?v=UesEkxNGvNo&feature=youtu.be

نوشته شده توسط: Anonymous

وای چه پیشرفتی ؟....380میلیارد تومان ازمحل درآمد سرکیسه کردن مردم از گران کردن آب و گاز و برق و مالیات و...و...که به امور ساخت مکان های تبدیل آدم های دوپا به چهارپا و یا برای مریدان ونعشه گان اسلامی ارتجاع سیاه خونخوارکه چهارپا بودن و و یا دولا دولا دنبال آخوندها رفتن رو کلی دوست دارن اختصاص داده میشه !!! ولی برای خیلی های که با وجود دانستن این مطلب که ارتجاع سیاه آخوندی طلای سیاه " تفت ایران" میفروشه و دلارها رو فقط بین آخوندها تقسیم می کنه خوشحالی شون فقط از بوی کباب و پیاز هضم شده در روده آخوندهاست که از نشیمن گاه آخوندها براشون بیرون میزنه و ازش نعشه میشن !!

نوشته شده توسط: محسن کردی

من نمیفهمم سایر دوستان اصلا چرا وقت شان را تلف این آدم میکنند....

نوشته شده توسط: محسن کردی

من ناچارم بازهم بار دیگر به کیانوش توکلی بشدت اعتراض کنم و با کمال تاسف به او یاد آورم شوم که درک درستی از دمکراسی ندارد. دمکراسی با هرکی هرکی اشتباه گرفته. دمکراسی معنایش این نیست که هرکس هرچه دلش خواست از هر تریبونی بگوید. هر تریبونی برای خودش حد و مرزی دارد. مثلا یک مجله وزین و علمی اجازه نمیدهد که مقاله هر روزنامه نویسی هرقدر هم جدی در آن درج شود. یک معیاری دارند. آنچه که در آن مجلات درج میشود باید در سطح بالا و مناسب باشد تا شایسته چاپ شدن باشد. و در عین حال صاحب یک «سکس بار» هم «برای رعایت دمکراسی» اجازه نمیدهد که از بلند گوی مکانش برای خواندن مقالات علمی استفاده شود.. مگر آنکه صاحب آن «سکس بار» از تفکری مانند کیانوش توکلی برخوردار باشد که نداند که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. ادامه..

بخاطر همین عدم درک صحیح کیانوش از دمکراسی و تریبون آزاد و به این دلیل که «صفحه شما» مورد تاخت و تاز یک سری آدمهای بی تربیت قرار گرفته بود چند سالی از نوشتن در این سایت خودداری کردم. در بخش مقالات هم قضیه همین هست. همه دوستان قدیم میدانند که به نظر من نظام پادشاهی مناسب ایران هست. بارها هم به طریق مناسب و علمی و عقلانی با مخالفانم بحث داشته ام. راستش برای من کسر شان هست که در سایتی که من مقاله میگذارم کسانی مانند این آقا فعالیت کند. من نمیدانم کیانوش یا سایر دوستان مسئول درک میکنند زشتی کار را؟ در شان شما نیست که اجازه بدید هر کسی بنام دمکراسی از این تریبون استفاده و کند و ایکاش یک کلمه حرف منطقی و علمی بود. خب در ایران مانند هرجای جهان آدم نادان بسیار پیدا میشود و هر کسی میتواند طرفدارانی برای خود پیدا کند. مگر قضیه «هخا» از یادتان رفته؟ مگر کم در میان بخش وسیعی از مردم که واقعا نادان بودند (هیچ تعارفی هم نداریم و الان هم این آقا نعره میزند که به مردم ایران توهین کردم که من اصلا به پشیزی هم نمیگیرم) هخا هیجان ایجاد کرد؟ عده ای از مردم که واقعا باورشان شده بود که ایشان با 50 تا بویینگ از ایرانیان خارج از کشور برای گرفتن ایران داره وارد میشه! خب .. آن تلویزیونی که اجازه فعالیت به هخا داده بود شعورش به اندازه همان آدم بود. و در دنیای دمکراسی و ازادی هرکس حتا اگر نادان و بیشعور باشد نیز از امکان زدن سایت و کانال ماهواره ای میتواند برخوردار شود. اما نادانها سایت و ماهواره خودشان را دارند و دانایان سایت و ماهواره خودشان را. بله عزیز.. زیاد تواضع به خرج ندهید... ما جمعی که اینجا فعالیت میکنیم در مقابل میلیونها ایرانی که گول هخا را میخورند از دانایان شان هستیم. برای من کسر شان است که در سایتی بنویسم که این آقا هم میتواند فعال باشد. و خیلی متاسفم که بازهم ناچارم اینجا بنویسم و این توهین را به خودم هموار کنم. امیدوارم دوستان مسئول سایت بجای رنجیدن از سخنان من و لج کردن کاری را که بایسته هست انجام بدهند و از انگ هم نترستند. کسی به شما انگ مخالفت با آزادی بیان نمیزند. مخالفت با اراجیف از حقوق مردمان در یک دمکراسی است. مخالفت با اراجیف حق شماست. یک معیار درستی برای نهادن مطلب در اینجا فراهم بیاورید و به هر اراجیفی اجازه درج ندهید.
نوشته شده توسط: Anonymous

يک خاطره از اولين جشن ماه مه بعداز انقلاب جلو دانشگاه تهران و عده انگشت شمار پيکاری و پرچم سرخ .آنموقع حزب الله آنچنان اورگانيزه نشده بود ولی چشم بگوش رهبرانشان بودند تا آنجائی که يادم ميايد همه گروهها از پيکاری ها خواستند که پرچم سرخ را بياورند پائين تا مراسم ماه مه بدون درگيری بانجام رسد ولی پيکاری ها قبول نکردند و با اولين هجوم حزب اللهی ها کليه مراسم بهم ريخت و ديگر تابحال هم مراسمی برگزار نشد. « تحليل مشخص از شرايط مشخص ». امروز افراد حزب کومنيست کارگری بشکل مکانيکی ميخواهند مسئله جنسيت و حق برابری جنسی حل کنند و بهانه ای بهتر از اين به دست بازماندگان رژيم خونخوار شاه نمی افتد که با آلوده کردن شرايط برای خود غسل تهارت بريزند و دستهای خونين خود را با اشتباه سياسی - اجتماعی افراد کمونيست کارگری پاک کنند.

نوشته شده توسط: محمد زمانی

امروز روز اتحاد حول حداقل اشتراکات بر علیه این حکومت است و در هماهنگی در عمل در بهمن ماه و 8 مارس همه این گروها در کنار هم بودند ...به امید اتحاد بیشتر

نوشته شده توسط: محمد زمانی

درود مجدد ....ما بارها با حزب کومله و دموکرات کردستان در هامبورگ اکسیون های مشترک و فراخوان های مشترک داشته ایم ...برخی مواقع متعجب میشوم از برخی صحبت ها ....این هم لینک اکسیون هامبورگ هست مثلا در 12 بهمن ....

https://www.facebook.com/photo.php?fbid=633981933335906&set=a.133933483…

نوشته شده توسط: محمد زمانی

با درود و سپاس ...این موضوع از کلن که پیگیر اکسیون بودند اسامی اورده شد و حتی اقای محمد مصری از کومله در کلن در اکسیون 8 مارس شرکت نمودند .....من بر اساس اطلاع رسانی این دوستان از طریق ایمیل و در ج ان در برخی سایت ها این مطلب را درج نمودم ....کلن 8 مارس 2014 ، سخنرانی فعال حقوق بشر ونماینده ومسول حزب کومله کردستان.این هم عکس اقای محمد مصری که همه جا منتشر شده است ........
https://www.facebook.com/photo.php?fbid=678691895524235&set=pcb.6786925…

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای تبریزی : من که خودم از جمهوری جهل و جنایت اسلامی فرار کردم قطعا خواهان این نیستم که مردمان دیگری به این به دوزخ بپیوندند.منظور من ایرانی آزاد و آباد است. همانطور که تجزیه طلبی برای بعضیها دفاع از «حقوق بشر»است من هم خواهان یک پارچگی ایران بزرگ هستم.

نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، سعید، شما چرا یادداشت هایتان را تکه تکه می نویسید؟ پنج سطر در یک جا و شش سطر در یک جا و یازده سطر در جای دیگر و ..... ؟ چرا یادداشت هایتان را یک تکه و یکپارچه نمی نویسید؟ ***** دوست گرامی، من نگفتم که میهن پرستی برابر با ناسیونالیسم است و در همان نوشتاری که لینک آن را در یادداشت پیشین نوشتم و شما بدون خواندن آن نوشتار یادداشت های نوینتان را نوشتید این چنین نوشته ام: ( ..... میهن پرستی و دفاع از یک کشور و جنبش های رهائی بخش مردمی در برابر دشمن فرامرزی و درونمرزی و اشغالگران و استعمارگران بیگانه و کوشش برای پیشرفت و آبادی یک کشور برابر با ناسیونالیست بودن نیست ..... ) ***** دوست گرامی، به جای واژه کسموپولیتیسم که حتی در میان فرنگی ها هم چندان جا افتاده نیست می توان واژه اینترناسیونالیسم یا (تک میهنی) را به کار برد (یک کشور به نام کره زمین در سرتاسر جهان برای باشنده ای به نام

انسان به دور از مرزبندی های ناسیونالیستی و نژادپرستانه) امانوئل کانت فیلسوف آلمانی که نسکی به نام: "سنجش خرد ناب" نوشته است در گفته ها و نوشته هایش چندان به تک میهنی نپرداخته است و کسانی که درباره تک میهنی پژوهش های گسترده ای انجام داده اند کارل هاینریش مارکس و فردریش انگلس بوده اند. ***** دوست گرامی، این که شما با گفتاورد از نظامی گنجوی می گوئید: "همه گيتی تن است و ايران دل" یک سخن ناسیونالیستی است نه یک سخن اینترناسیونالیستی یا آن چنان که خودتان می گوئید کسموپولیتیک! و ناسیونالیست های دیگر نیز همانند این سخن را درباره سرزمین خودشان می گویند! هیتلر نیز می گوید: "همه گیتی تن است و آلمان دل" و صدام حسین نیز می گوید: "همه گیتی تن است و عراق دل" و ناسیونالیست های جنگ سالار (میلیتاریست) ژاپن که از برپا کنندگان جنگ جهانی دوم بودند نیز می گویند: "همه گیتی تن است و ژاپن دل" پس کجای این سخن کسموپولیتیک یا اینترناسیونالیستی است که: "همه گیتی تن است و ایران دل؟" ***** دوست گرامی، سعید، از نو از شما پرسش بی پاسخ مانده خودم را می پرسم، شما که می گوئید: ( ..... به امید بازپس گرفتن همه آن سرزمین هائی که به دلیل بی کفایتی خاندان ترک تبار قاجار به یغما رفت ..... ) خواهشمندم روشن کنید جمهوری آذربایجان باید به کدام ایران بپیوندد؟ هنگامی که در ایران رژیمی بر سر کار است که اقتصاد آن بر پایه مفت خواری، بانکداری آن بر پایه رباخواری، دادگستری آن بر پایه رشوه خواری، کشورداری آن بر پایه زورگوئی، فرهنگ آن بر پایه خرافات، هنر آن بر پایه زوزه کشی و همه تار و پود آن بر پایه دروغ و مردم فریبی است چرا باید مردم جمهوری آذربایجان خواستار پیوستن به دوزخی بی همتا در جهان به نام ایران باشند که رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه با فرهنگ و روش های زمان برده داری و شترچرانی بر آن فرمانروائی می کند؟ دوست گرامی، سعید، هنگامی که در جمهوری آذربایجان نه از تورم تازنده و گرانی های جهشی و کمبود دارو و کمبود کالا چیزی دیده می شود و نه از حجاب سیاهی و تباهی و زنان پارچه پیچ شده و زوزه کشی های کر کننده حضرات آیات عظام و حجج اسلام و زندگی در جمهوری آذربایجان سرشار از شادی و آسایش است مگر مردم جمهوری آذربایجان دیوانه شده اند که بخواهند به ایران بپیوندند؟ در جمهوری آذربایجان نه عربده کشی های حضرت ایة الله العظمی دیکتاتور و آخوندهای مفت خور به گوش می رسند و نه گندابی سرشار از هزاران زشتی و پلشتی که ایرانیان تیره روز در آن فرو رفته اند دیده می شود، میلیون ها ایرانی از دوزخ رژیم ولایت فقیه به فرامرز گریخته اند و در همان جمهوری آذربایجان که شما خواستار پیوستن آن به ایران هستید ایرانیان فراوان ترک و فارس و کرد و عرب دیده می شوند که هست و نیست خود را در دوزخ رژیم آخوندی رها کرده و به آنجا پناهنده شده اند، پس چرا باید مردم جمهوری آذربایجان خواستار پیوستن سرزمین بهشت آسای خودشان به دوزخی بی همتا در جهان به نام ایران باشند که شما می گوئید: ( ..... به امید بازپس گرفتن همه آن سرزمین هائی که به دلیل بی کفایتی خاندان ترک تبار قاجار به یغما رفت ..... )؟!
نوشته شده توسط: Anonymous

inghadr be omid roozhaye behtar dar gozashteh boodim ke hamoon roozhaye bademan behtarin va khatereh angiztarin shod. man in ra nakhaham dar ayandeh gozineye badtari khahad amad. khodaye shokret,

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام
من این اقا علی رو میشناسم هم عکسشو دارم و اسم کاملشو و هم مغازه پردش توی تهران به کی باید اطلاع بدم ممنون میشم من این اقا رو سال 2010 که درتایلند بود میشناسم ممنون از شما اگرراهنمایی کنید

سلام
من این اقا علی رو میشناسم هم عکسشو دارم و اسم کاملشو و هم مغازه پردش توی تهران به کی باید اطلاع بدم ممنون میشم من این اقا رو سال 2010 که درتایلند بود میشناسم ممنون از شما اگرراهنمایی کنید
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب خرمدين،١-عرض كردم اين مسله تاريخى نيست انسانى است،ولى اگر شما مى خواهيد مسله را تاريخى كنيد راه حلش را هم روشن كنيد،چطور مى خواهى من تورك را از خود اذرى خالصت جدا كنى،يا عرب زبان ايرانى را از عرب جدا كنى،بنظرم بايد در هر شهرى اردوگاهى بزرگ بسازى و البته كارخانه صابون سازى در كنارش هم فراموش نشود هر كس دى ان اى به ظن شما مهاجر و مهاجم بود مستقيم به كارخانه ادم سوزى بفرستينش،البته شايد از نظر من هم شما مهاجر هستى از يك نقطه ديگر،و شما بگرديد از جايى كه امده ايد.
در اينجا از ازادى سخن گفتى،نمى دانم منظورتان از ازادى چيست،ولى ازادى اولين قدمش به رسميت شناخته شدن حق انديشه،حيات،برخوردارى يكسان از احترام و امكانات است،ازادى كه شما مدافعش هستى ازادى براى شماست،شما و اتوريته روشنفكرى فارس هنوز در مقابله با قوميتها و خلقهاى ايران فاشيستر از حاكميت هستيد،بنابراين ازادى ات ارزانى خودت،اتحاد

با احترام و قبول كردن حقوق طرف مقابل به وجود مى ايد،وشماو امثال شماهنوز كوچكترين حقى براى خلقهاى در بند ايران به رسميت نشناخته ايد،
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کیانوش توکلی ضربه ای که امید دانا به طرفداران نظام پادشاهی در چند سال اخیر زده است در نوع خود بی نظیراست. امید دانا فردی است که برای مطرح شدن دست به هر کاری میزند , بدون داشتن اطلاعات کافی و قدرت بیان مناسب فعالیت سیاسی میکند و خود را رهبر جوانان ایرانی میداند رفتار و کردار او عادی نیست و او توانایی بیشتری ندارد و متاسفانه در حال خراب کردن خود و طرفداران نظام پادشاهی است , هر چند در گفتار او میتوان به نکاتی قابل توجه اشاره کرد اما در کل او کودکی رشد نکرده است و در نتیجه انسانی شکل گرفته در نظام اسلامی ایران که , نظامی که انسان ها را بی دانش , بی تفکر و پریشان احوال بار میآورد

تعجب نکنید که مانند او در ایران و خارج از ایران زیاد وجود دارند (قابل توجه کسانی که میخواهند قدرت را در ایران به دست بگیرند و خدا داند که با این پریشان احوال ها چه میخواهند بکنند )
وارد این بحث نمیشوم

نوشته شده توسط: Anonymous

این بابا امید دانا و مخلفناش اینجا همه هنوز خوی اسلامی دارند . حتمن تعدادی از کمونیست ها مثل تعدادی از دیگران هزار کار جنسی می کنند که به خودشان رابط دارد و من نمی دانم چرا چپها که خود را پیشرو می دانند اینرا توهین می دانند . به آقای دانا و معترضین پیشنهاد می کنم سریال بسیار پر بیننده نتفلکس به نام خانه ورق ها را تماشا کنید که هرچند تخیلی است ولی همین که حزب دمکرات هیچ اعتراضی به ان نکرده بسیار مهم است !

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

تاریخ نویسان آریاگرا که دست به نوشتن تاریخ برده اند، تاریخ نویس نبودند. اینان مشکل "علمی" نداشتند که بخواهند با رعایت قواعد دانش در پی رازگشایی برآیند. بل مشکل "سیاسی" داشتند. که آماج همه ی تلاششان آن بود که « سلطه و بزرگی و برتری تمدن و فرهنگ» خود را به رخ دیگر مردمان ساکن ایران کشیده جاودانه کنند.اکنون هم رهروانشان در همه جا با دست یازیدن به مسایل تاریخی و علمی جز این "هدفی" ندارند. پروپاگاندای آنها با پیشروی مبارزه ی حق طلبانه و ضد تبعیض ستمدیدگان بیش از پیش شدت مییابد. نظر سیاسی همه اینان بر اساس " تز" احمد کسروی که تحت تأثیر " نازیسم" هیتلری دوران خود بود و قصد نابودی همه زبانها- غیر از "زبان پاک" پارسی را داشت، قرار دارد. این بخش از قلمزنان - از استاد تا شاگرد- همه در پی « سلطه» به دیگران اند.

تاریخ و دیگر شاخه های علمی آن در دست اینان "ابزاری" ست برای جاودانه ساختن این سلطه.
و نوشته هایشان تنها درخدمت "جنایت عیله بشریت" است. این سیاست نزدیک به یک قرن است که به کشتار روحی و جسمی در ایران ادامه میدهد. و اینان باز آهنگ پیگیری آنرا دارند. متأسفانه بخوبی روشن است که ایران با چنین سیاستهایی هرچه زودتر ویران خواهد شد. راه حل پیش گیری سیاست چند فرهنگی و احترام متقابل به همه فرهنگها و تمدنهاست. ناسیونالیستهای فارسی زبان و آریاگرا بهتر است متوجه « دوستی خاله خرسه» ی خود در رابطه با ایران باشند.
نوشته شده توسط: Anonymous

همه چیز باارقام بیان نمیشه بسیاری از دخترها یک پسر پولدار روکه خونه وماشین وتوانایی مالی داشته باشه رو ترجیح میدند به یک پسرهم رتبه علمی باخودشون ودرجامعه ایرانی اکثر اقایون که توان مالی دارند همسری میخواند که قید کارکردن روبزنه با این دلیل که من کار میکنم شب که خسته برمیگردم اگراون هم خسته وداغون باشه فاتحه زندگی خونه است مسولیت بچه ها هم الان واقعا وقت گیر از اون طرف ساعت 9بلند شدن باشگاه رفتن پارک وسینما وکافی شاپ وخرید بادوستان وخواهرو...بعدهم یک شام نیمه اماده رو در هواپزوتوسترو...اماده کردند وشارژشدن کارت بانکی با هزینه شوهر ونداشتن دغدغه مالی درقبال رساندون بچه ها به مهد وکلاس موسیقی ورقص وزبان و....با سوییچ ماشین شوهر یا اهدایی شوهر و...به مراتب وسوسه انگیزتر ازسروکله زدن با مدیرورییس وکارمند و...است ولی خودمون دلیل اصلی مخالفت اقایون همون تعصب مونده توخونشون چون همه اونا

باکارهایی که توخونه باشه یا تومحیط کارخودشون باشه یا محیط کاملا زنانه باشه مثل اموزش وپرورش مشکل ندارند وخانمها هم به شرط تامین مالی وازادی در تفریح هیچ مشکلی با این قضیه ندارند این خانمها گرچه کار نمیکنند اما استقلال مالی وپشتوانه رو یا از طریق ارث پدری ویا ملک و...که همسرشون به نامشون میکنه دارند درواقع اونایی که 8ساعت بیرون کارمیکنند نود درصد از روی اجبار نه علاقه ذاتی برای کاردربیرون ایرانی ها درکل یک خورده راحت طلب اند برای همین به جای 8ساعت 30 دقیقه متوسط ساعت مفید کاری هست توایران
نوشته شده توسط: Anonymous

جای تاسفه نظرات فاشیستی و نفاق افکنانه امثال بابک را منتشر میکنید که صحنه ی اپوزیسیون را به قوم گرایی فارس و ترک تفکیک کرده و با نظرات بسیار پرت خود تنها در آسیاب جمهوری اسلامی آب میریزد

نوشته شده توسط: Anonymous

انتخاب مريم رجوی به عنوان «پرافتخارترين» زن سال ۲۰۱۳ ، توسط انجمن غيردولتی «جی.بی.ای» از انجمنهای مشورتی سازمان ملل

«انجمن معتقدان به خدا» ـ جی.بی.ای ـ از انجمنهای مشورتی سازمان ملل متحد، اعلام کرد اين انجمن در آستانه روز جهانی زن از بين سه کانديدا، خانم مريم رجوي را به عنوان «پرافتخارترين» زن سال ۲۰۱۳ انتخاب نمود. کانديداهای ديگر ميشل اوباما، بانوی اول آمريکا و سونيا گاندی رهبر حزب کنگره هندوستان بودند.

سازمان غيردولتی جی.بی.ای با نزديک به پنجاه سال سابقه در دفاع از حقوق بشر و صلح جهانی، در آستانه ۸مارس، يک زن را که در طول سال ۲۰۱۳ بيشترين خدمت به کشور خود با وجود تمامی شرايط نامساعد کرده باشد و صدای نقض حقوق بشر در سرزمينش را منعکس کرده يا در بهبود شرايط اقتصادی هوطنانشان و کمک به اهداف اجتماعی ديگر تأثير گذار بوده، برای قدرد انی انتخاب نمود.

انجمن «جی.بی.ای» اسامی سه کانديدا برای سال ۲۰۱۳ را که از بين ده ها زن برجسته از نقاط مختلف جهان انتخاب شده بودند، در روز دوم مارس اعلام کرد و سپس در روز ۴مارس در نشست کميته اجرايی خود مريم رجوی را به عنوان پرافتخار ترين زن سال که بايد مورد قدردانی قرار بگيرد، از بين اين سه کانديدا معرفی نمود.

به دنبال اين انتخاب پرفسور راج بالدو، رئيس انجمن و از دانشمندان شناخته شده در تئوريهای کيهانی، طی سخنانی در تشريح علت انتخاب مريم رجوی گفت:
۱. مريم رجوی زنی بزرگ و شجاع در سياستهای کشورش است. همانند خانم اينديرا گاندی که زمانی نخست وزير هند بود و رهبری جنبش عدم تعهد را برعهده داشت.

۲. مريم رجوی ثابت کرده است يک شخصيت ممتاز است. او می تواند به خوبی و به درستی با مادر ترزا در زمينه خدمات اجتماعی قياس شود.

۳. بيش از يک دهه است که وی مشغول مبارزه برای آزادی واقعی ايرانيان از ديکتاتوری آخوندها بوده است. رژيمی که پيوسته ظلم زهرآلود سرکوب را روی شهروندان بيگناه ايران از ابتدای حکومتش پاشيده است.

۴. مريم رجوی بگونه ای وقفه ناپذير توجه رهبران جهان را برای پايان دادن به ديکتاتوری در کشورش و قتل عام ايرانيان بيگناه در داخل و خارج ايران که به طور مستقيم يا غيرمستقيم توسط رژيم ايران صورت می گيرد، جلب کرده است.

۵. مريم رجوی حقوق تمامی ايرانيانی را که در کشورهای مختلف به عنوان پناهندگان رسمی سازمان ملل هستند حفاظت کرده است. او برای پايان دادن به رنج هموطنان بيگناهش، يا لااقل کاهش عذاب آنها، توجه اغلب رهبران جهان، از جمله سازمان ملل و آمريکا را به اعمال بسيار وحشيانه و غيرانسانی رژيم ملايان جلب نموده است.

۶. وی همواره توجه قهرمانان حقوق بشر هم چون سازمان ملل و آمريکا به نقض شديد حقوق بشر توسط رژيم ملايان جلب کرده است.

۷. مريم رجوی زندگی خود را وقف انسانيت در کليت آن و ايرانيان به طور خاص نموده است که اين جزوهفت پايه ای است که طبق آن خانم رجوی برای اين افتخار نادر برای روز جهانی زن در ۸مارس ۲۰۱۴ انتخاب شده است“.

پرفسور بالدو در خاتمه سخنانش از جانب خود و «انجمن معتقدان به خدا» اين انتخاب را به خانم رجوی و «تمامی هواداران او در سراسر جهان» تبريک گفت و افزود: «اين انتخاب حاوی پيام بزرگی برای شرافت انسانی زنان است. زنانی که دارای توانی برتر، بی همتا و بی حد خواهند بود اگر چنان چه هر کدام از آنها، هم چون مريم رجوی مصمم به انجام اين وظيفه باشند».
نوشته شده توسط: Anonymous

در آخر بهترین پاسخ به شما عزیزان لینک بالاترین همین مطلب بود که از سوی جوانان ایران با قاطعیت مورد برخورد قرار گرفت

https://www.balatarin.com/permlink/2014/3/6/3517710

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی
یک من گفتم سمپاتی با کمونیستها نه اینکه کمونیست هستید زیرا خودتان بارها گفتید در سالهای پیش سمپاتی داشتید
دو: هم اکنون بازهم حرفم ثابت شد زیرا شما میگوید من در فیلمم تهدید به مرگ کردم :) خب این حرف شما رسما با نوشتار دروغ محض است البته با ارفاق دروغ مینامم وگرنه بدینگونه دروغ گفتن نامش چیز دیگریست
سه: بیش از 200 نوشتار وب سایتهای مختلف جمهوری اسلامی به صورت رسمی و نزدیک به صد مطلب از سوی چشم تنگان جبهه خودی و شورشیان 57 داخل اپوزسیون بر علیه من منتشر شده و جواب عکس داده و هر روز در بین جوانان هم فکر راهم باز میشود زیرا من امید دانا نیستم من نماینده یک تفکر میهنی میباشم و جوانانی که وابستگی به شورشیان 57 را ندارند حرفم را گرفته اند بنابراین منت نگذارید که فیلم را بر علیه من منتشر نفرمودید.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای آذری کامنت شما را بابت فینگلیش طولانی نخواندم اگر حرفی دارید به خط پارسی بنویسید بعد در مورد مسائل ایران بحث کنید

نوشته شده توسط: Anonymous

امیدوارم که آقای سید موسی موسوی جزئیات بیشتری از جریان این آدم ربایی را توسط تروریست های جمهوری اسلامی تا آنجا که مقدور است شرح دهند . تا فعالان سیاسی به شیوه های شکار مخالفین توسط این رژیم پی ببرند و هشیاری بیشتری داشته باشند .

نوشته شده توسط: بابک آزاد

آقای پرویز این چهار فرد گفته ها و موضع گیرهای خصمانه خود را بر علیه مردم آذربایجان نقد نکرده و نظرات خود را تغییر نداده اند وافرادی مثل شما هم از این نوع افترازنی های جانبداری می کنید این به آن معناست که موضع گیرهای خصمانه بر علیه مردم آذربایجان در بخشهایی از اپوزیسیون فارس حتی در سال 2014 وجود دارد به نظر من مشکل اساسی شما این است که بین تاریخ و داستانهای افسانه ای نمی توانید فرق بگذارید

آقای پرویز این چهار فرد گفته ها و موضع گیرهای خصمانه خود را بر علیه مردم آذربایجان نقد نکرده و نظرات خود را تغییر نداده اند وافرادی مثل شما هم از این نوع افترازنی های جانبداری می کنید این به آن معناست که موضع گیرهای خصمانه بر علیه مردم آذربایجان در بخشهایی از اپوزیسیون فارس حتی در سال 2014 وجود دارد به نظر من مشکل اساسی شما این است که بین تاریخ و داستانهای افسانه ای نمی توانید فرق بگذارید تاریخ قصه خیالی نیست که بتوان آنرا فراموش کرد تاریخ رشته ای از علوم بشری محسوب می شود و در همه دانشگاهای دنیا آموخته می شود اتفاقی که در سال 2006 میلادی در آذربایجان جنوبی روی داد بخشی از تاریخ تلخ مبارزات آزادیخواهانه مردم آذربایجان را تشکیل می دهد و باید به جوانان آذربایجانی این شانس را داد که این واقعه تاریخی را از منابع آذربایجانی بصورت واقعی آموخته و از آن درس بگیرند.من با انتخاب دو فرد یعنی محمد امینی و علیرضا نوریزاده از بلوک بندی سیاسی راست و با انتخاب دو فرد یعنی حشمت الله رئیسی و کورش مدرسی از بلوک بندی سیاسی چپ کوشیده ام که نشان دهم در موضع گیری خصمانه بر علیه مردم آذربایجان چپ گرایان و راست گرایان اپوزیسیون فارس باهم فرقی ندارد اگر فرقی دارد مثل تفاوت میان پپسی کولا و کوکاکولاست.