Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب اقاى اىليار،ترس شما از پديد امدن كشورهاى ناسيوناليستى جديد و تبديل انها به كلونى يا مستعمرهاى جديد قابل درك است،ولى شما قصاص قبل از جنايت مى كنيد،انوقت ما نبايد هيچ حركتى كنيم،نه انقلابى نه فعاليتى نه اصلاحى،نه اختراعى،همينطور مثل اب بركه ارام و ساكت بمانيم،با عرض معذرت من فكر مى كنم اين با هيچ اصولى سازگار نيست،نه با اصول سوسياليستى،نه با ليبراليسم،اين بيشتر با ناسيوناليسم سازگار تر است و توجيه حكومتهاى استعمارگر

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب اقاى اىليار،اصرار و تمركز شما بر تعريف زيبايى شناسانه از ايران براى من غير قابل درك است،ماندن يا نماندن نام ايران براى خود من قابل اهميت نيست،مهم انسانهايى است كه در ان جغرافيا زندگى مى كنند،و در اخر انها تصميم مى گيرند كه در ان واحد زندگى كنند يا نه،و نگرانى شما براى اذربايجان كه اگر جدا شود راه براى ديگر مليتها هموار مى شود،شك ندارم كه چنين مى شود،و اين حق براى هر كسى محفوظ است كه براى زيستن مثل انسان و حقوق انسانى اش كه بخاطر زبان و دينش از ان محروم شده مجادله كند،و اين نه انتخاب ما ،بلكه تحميل شده از طرف فاشيسم فارس است،حكومت به كنار،كدامين روشنفكر و فعال فارس از حقوق اوليه ،اذربايجانى،كورد،بلوچ يا عرب دفاع مى كند،با كدامين اميد واهى ما به اين ايران دلخوش كنيم؟

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر بگفته محافل پان فارسیسم و عشیره پرستان فارس، ترکهای آذربایجان با آمدن مغولها به ایران ترک شدند، که درست نیست! لازم است عشیره پرستان و خاک پرستان فارس نیز این را بدانند که آنها نیز با ورود محمود افغان به ایران فارس شدند. چون بنا به گواهی تاریخ ریشه آنان بر میگردد به تیره متعدد هندی که آنها را "پنجور" مینامند، زمانی که این قبایل بر اثر خشکسالی و تنگدستی به ایران امروزی کوچ کردند، هنوز با دستار و شلمه و عبا و قبا راه میرفتند، و کلمه تمدن بگوششان نخورده بود. در اثر ماندگاری در جغرافیائی که امروز ایران نامیده میشود، بتدریج عمامه و عبا و قبای خود را دور ریختند، ومثل بومیهای ایرانی لباس پوشیدند. و آخر سر در زمان محمود افغان که خراسان و اصفهان و کویر های ایران را تصرف کرده بود از طریق فشارهای محمود افغان زبان فارسی دری که نوع عقب مانده این لهجه محسوب میشود،

را تکلم کردند.و چون در آن زمان سلسله پادشان ترک در جغرافیای ایران فرمانروائی میکردند، بعد از غلبه بر محمود افغان و پس گرفتن خراسان و اصفهان، برای حمایت از این جماعت درمانده، واسیر در دست محمود افغان، به اینان ترحم کردند، تا در زیر شمشبر پادشاهان ترک در امان بمانند، و چون همیشه در تاریخ بدون پادشاهان ترک قادر به ادامه حیات نبودند، شعرای ایشان نیز اغلب شعر های خود را در وصف دلاوریهای پادشاهان ترک سروده اند. و زیر دست بودن در دربار پادشان ترک، متاسفانه اینان را عقده ای بارآورده ، از این جهت نسبت به ترکان کینه ازلی در دل دارند، که همین باعث ، قهقرا،عقب افتادگی و انزوایشان شده است. البته بخشی از این جماعت در دیگر نقاط ایران در مناطق دور افتاده و حاشیه ای، هنوز هم، با عبا و قبا و عمامه و با لباسهای گله گشاد در اماکن و خیابانها ظاهر میشوند، که این یاد آور همان طرز پوشش هندیهای "پنجور" را که به جغرافیای ایران ازدامنه کوههای " پامیر" مهاجرت کرده اند را مشخص میسازد. آقایان فکر نکنند، که از آسمان به زمین افتاده اند، بلکه به شهادت تاریخ از بیابانهای سوزان هندوستان به کویرهای کرمان و یزد و اصفهان و امثالهم مهاجرت کرده و در سایه کرامت و جوانمردی پادشان ترک در آنجا پناه گرفته اند. اگر پادشاهان ترک زبانشان را قدغن میکردند، امروز دیگر نه اثری از زبان فارسی میبود و نه نامی از قبیله مهاجری بنام فارس.
نوشته شده توسط: Anonymous

ببخشید کامنت بالا برای من است نمیدانم چرا با نام دیگری بر روی صفحه آمده ما به مانند مغزهای کمونیستی نیستیم که از تاریکی نظرمان را بیان کنیم
(ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻛﺎﻣﻨﺘﻬﺎﻱ ﻳﻚ ﻣﻐﺰ ﻛﻤﻮﻧﻴﺴﺘﻲ ﺭا ﺑﺎ ﭼﻨﺪ ﺁﻳﺪﻱ ﺩﺭ اﻳﻨﺠﺎ ﺧﻮاﻧﺪﻡ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ اﺩﺏ ﻛﺮﺩﻥ ﺷﻮﺭﺷﻴﺎﻥ 57 ﻣﺼﻤﻤﺘﺮ ﺷﺪﻡ ﺣﺪاﻗﻞ ﻳﺪﻳﺘﻮ ﻋﻮض ﻣﻴﻜﻨﻲ اﺩﺑﻴﺎﺗﺖ ﺭا ﻫﻢ ﻋﻮﺽ ﻛﻦ ﺗﺎﺑﻠﻮ ﻧﺸﻲ :))

نوشته شده توسط: Anonymous

از شاهنامه تا یوسف و زلیخا

(صفحاتی از نسخه خطی یوسف و زلیخا به خط میر علی هروی، کتابخانه فردوسی شهر دوشنبه درتاجیکستان 12 صفحه/ زبان فارسی).
شاهنامه آخرش ناخوش است!

.

او دهها سال در دربار سلاطین غزنوی مورد لطف دربار بود و سلطان محمود غزنوی بنا به ذوق شاعری و روح حماسی فردوسی، پیشنهاد سرودن دیوانی حماسی را به ایشان داد با این شرط که سلطان محمود به ازای هر بیتی ازآن یک دینار طلا به فردوسی بدهد. او 35 سال تلاش کرد و مثنوی عظیم از تاریخ ایران کهن مربوط به قبل از اسلام گردآوری نمود. او شاهنامه را با الهام از شاهنامه منثور ابو منصور محمد بن عبدالرزاق فرمانروای طوس به رشته نظم درآورد. ضمن آنکه قبل از ایشان نیز داستانهای حماسی شاهان ایران منظوم شده بود که از آن جمله می توان به منظوم شاعری کهن بنام ابوالمؤید بلخی و یا مسعودی مروزی و دقیقی طوسی اشاره داشت. بعد از فردوسی نیز دهها شاعر برجسته به سرودن شاهنامه اقدام کردند اما ناکام ماندند.

شاهنامه آخرش ناخوش است!

فردوسی 35 سال به سرودن شعر پرداخت و 60 هزار بیت مثنوی به نظم درآورد. به امید 60 هزار دینار زرین از سلطان، دیوان سترگش را به سلطان پیشکش کرد و حتی اوایل آنرا شاهنامه سلطان محمود غزنوی نام نهاد. سلطان محمود با خواندن اشعاری از این دیوان سترگ نا خرسند شد. اما ارزش حجمی شاهنامه را فراموش نکرد و بجای دینار زرین، درهم سیمین بدو داد. فردوسی نیز که امیدش را از دست داده بود، قهر گونه دربار را ترک کرده و اشعاری دشنام گونه تحت عنوان هجونامه را خطاب به سلطان محمود سرود. “برتلس” می گوید: ((فردوسی با دیدن فروپاشی تمام آرزوها و برباد رفتن تمام وعده ها، اشک از چشمانش سرازیر شده و از قهرمانی که خود آفریده بود، نفرت به دل می گیرد)) . فردوسی برای جبران مافات، اشعاری از مدح امام علی (ع) را به شاهنامه اضافه کرد و آنرا به حاکمی دیگر که شیعه بود داد و او نیز با آغوش باز پذیرا شد و انعامش بخشید.

فردوسی نیمی از عمر سپری شده اش را روی منظم کردن شاهنامه گذاشته بود. حال با استقبال سرد و شاید متقابل دربار مواجه شده بود. دیگر سپیدی بجای سیاهی نشسته بود و واپسین سالهای عمرش را سپری می کرد. عمر او از هفتاد سال گذشته بود و بخاطر غافل شدن از آخرت و سرودن ملحمه های افسانه ای بجای حماسی های دینی پشیمان شده بود. سالهای واپسین عمر او به بیزاری از دنیا و سیر و سفر تعلق داشت. پیش شعرا و عرفا میرود تا چاره ای جوید. تا اینکه در سفر عراق در شهر بغداد با “ ابو علی حسن بن محمد بن اسماعیل” درد دل می کند و او به فردوسی پیشنهاد می کند که داستانی از قرآن را منظوم نماید تا آذوقه آخرت گردد. فردوسی از این پیشنهاد استقبال کرده و اثر بی نظیر “یوسف و زلیخا” را در اواخر عمرش به رشته نظم در می آورد. فردوسی داستان یوسف و زلیخا را با الهام از قرآن در قالب 6400 بیت منظوم می کند.

"یوسف و زلیخای فردوسی" پس از هزار سال غربت، برای نخستین بار در سال 1889 توسط “هرمان اته” خاورشناس و ادیب آلمانی رسما به جهانیان معرفی گردید. او در جایی از تاثیر "یوسف و زلیخا" ی فردوسی در آفرینش شعرای پس از گوید: " مهارتی که فردوسی در نظم "یوسف و زلیخا" بکار برد سبب شد که ناظم هروی از سرمشق اول یعنی منظومه فردوسی لااقل در یک جا به شایستگی یاد کند و ....این کتاب در موزه بریتانیا ، کتابخانه ملی تهران و احتمالا کتابخانه تبریز و .... نگه داری می شود.

100سال بعد این اثر توسط "دکتر ح.م.صدیق" به ایرانیان معرفی شد. ولی گویا رازی که نباید فاش میشد، برملا شده بود. غالب ادیبان ما از معرفی این کتاب به عامه مردم به خشم آمدند و چونان آب در خوابگه مورچگان ریختن ه
نوشته شده توسط: Anonymous

آقا يوسف آذربايجان: پان ترکیسم یک پدیدهء ایدئولوژیک با پشتوانه نظری و سیاسی و حتی نظامی در خارج از ایران با سابقه حد اقل نود سال بر ضد منافع حیاتی ملت ایران که مهم ترین سیاست راهبردی اش پیش برد طرح قوم گرايی برای تجزيه‌ كشور ایران است. نمونه سياست منطقه ای جمهوری جعلی آذربایجان و تعدادی دیگر از کشورهای همسایه ایران که خواهان الحاق بخش هايی از سرزمين ايران به جهان عرب و یا امپراتوری رؤيایی ترك ها هستند. استراتژی نوین پان تورکیزم : استراتژی " ختنه " ، صبری بدرالدين مهم‌ترين ايدئولوگ این جريان نژاد پرست در مورد دکترین خودش می ‌گويد :

استراتژی سه مرحله‌ای را برای رسيدن به تشکیل « فدراسيون ترك‌ها» توصیه میکند تحت عنوان شيوه تدريجی «اصل ختنه» که در در مرحله اول پان‌تركيست‌ها ايجاد روابط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ميان ترك‌ها راپیشنهاد می کند، مرحله دوم استحكام روابط سياسی دردرجه اول بین كشورهای منطقه قفقازاست و مرحله سوم زمانی است كه اين كشورها به رهبری جنبش پان‌تركيستی، برای آزاد سازی خلق‌های ترك و اتحاد سياسی آن‌ها از قيد استعمار در روسيه (تاتارها، ياقوت‌ها و ...) چين (اويغورها)و در ايران (آذربايجانی ها) شروع میشود. پلاتفرم محفل پان ترک «جنبش فدرال- دموکرات» آذربايجان : دولتهای محلى ترک در سرزمينهاى تاريخى آذربايجان ايجاد مى شود و ترکان خراسان، ترکان جنوب ايران و ترکان قشقايى در استان فارس حق برپائى حاکميتهاى محلى خود را دارا مى باشند؟ یک نمونه دیگر دکترین چهرگانی از تئوریسینهای قوم گرای تجزیه طلب -خواسته فدرالیسم سیاسی-در مرحله بعد: خواسته فدرالیسم قومی-تغییر فدرالیسم به کنفدراسیون-جدایی از ایران -الحاق به جمهوری آذربایجان .
نوشته شده توسط: Anonymous

آقا يوسف آذربايجان / اینکه اصطلاح پان ترکيزيم برای «فعالان جنبش ملی » آذربايجان از طرف وزارت اطلاعات نامگذاری شده است مرغ پخته را هم بخنده در می آورد و متاسفانه بدون تامل اصطلاحات را غرغره میکنید. چون بحثها حول یک و یا دو سه موضوع مشخص دور میزند بنابراین بناچار جوابها معمولا تکراری است که من پیشاپیش از مسئول کامنتهای سایت بخاطر سعه صدرشان سپاس گذاری می کنم. واما بمیان کشیدن پای وزارت اطلاعات و رویکرد امنیتی به بحث داشتن حرکت فرار به جلو برای سرکوب و اختناق و بستن فضا است تا که امکان تاثیرگذاری در انحصار خودتان بگیرید.نتیجه اینکه از این بازی سخیف دست بردارید!

ادعا می کنید که «ما با سيستم شونيزم طرف هستيم».این نسبت بیشتر در مورد کشورهای عرب که تیپولوژی اتنیکی آنها عربی است و معمولا خودشان را دول عربی میخوانند و یا در مورد جمهوری جعلی آذربایجان صدق می کند که با وجود اقلیت ملی تالشی و تات و لزگی و ارمنی این دولت خودش را متعلق به اتنیک ترک میداند و مدیریت کلان کشور براساس شاخص‌های قومی-نژادی ترک شکل گرفته قابلیت تایید دارد ونه ایران . یک پرسش در این ارتباط و لطفا در پاسخگویی به صحرای کربلا نزنید : اگر رابطه قومیت و قبیله با قدرت سیاسی در ایران عامل‌ اصلی شکاف در کشور است محافل تجزیه طلب پان ترک رابطه متناقض تاریخی - ماهوی یک نظام اسلامی که جز مبلغ فرهنگ و ارزشهای اسلامی به عنون شاکله سوقات فرهنگ عرب در جامعه امروز ایران بوده است و همه چیز باید رنگ و بوی دینی - اسلامی داشته باشد و هرهویت­ دیگه ای ­باید به نفع تقویت هویت اسلامی از صحنه بیرون برود با یک ساختار قدرت که در چهارچوب منافع قومی و نژادی متکی به شوونیسم فارس خودش را تعریف می کند را چطور می توانند توضیح بدهند . در ضمن قومیت فارس در هیرارشی قدرت کجا قرار دارند؟
نوشته شده توسط: Anonymous

من بعد از خواندن تمام متن، تنها یک کلمه "باید" در سطر هشتم یافتم که نویسنده آن را هم خطاب به خودش گفته بود!

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای علاء نوشته ايد « استناد صفت فاشیسم به جمهوری اسلامی تنها بقصد نشان دادن اعمال سبعانه آن نیست و......» خوب چطور ميشود در باصطلاح انتخابات «انتسابات » رژيم شرکت ميکنيد و به جمهوری فاشيستی مشروعيت سياسی ميدهيد و دست رژيم فاشيست را در سرکوب بلاخص ملل غير فارس باز ميگذاريد « افزايش اعدامهای سياسی و افزايش تعداد زندانيان سياسی ملل غير فارس ». آيا با شرکت در انتسابات رژيم خود را شريک جرم محسوب ميفرمائيد . لازم بياد آوری است که شرکت و مبلغينی هم چون جنابعالی و فرخ نگهدار و امثالهم با مردم عادی فرق ميکند .

نوشته شده توسط: Anonymous

. . . . . . و ما هم, يعني كمونيستهاي فلان فلان شده كه زنمان را به اشتراك گذاشته ايم, در آتش جهنمي كه قرار هست شما در سوئد بر پا كنيد, بسوزيم. صد البته كه تكليف مان در آن يكي دنيا هم روشن هست. . . و اينست آخر و عاقبت آنكه با شاه و شيخ در افتد.

نوشته شده توسط: Anonymous

ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻛﺎﻣﻨﺘﻬﺎﻱ ﻳﻚ ﻣﻐﺰ ﻛﻤﻮﻧﻴﺴﺘﻲ ﺭا ﺑﺎ ﭼﻨﺪ ﺁﻳﺪﻱ ﺩﺭ اﻳﻨﺠﺎ ﺧﻮاﻧﺪﻡ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ اﺩﺏ ﻛﺮﺩﻥ ﺷﻮﺭﺷﻴﺎﻥ 57 ﻣﺼﻤﻤﺘﺮ ﺷﺪﻡ
ﺣﺪاﻗﻞ ﻳﺪﻳﺘﻮ ﻋﻮض ﻣﻴﻜﻨﻲ اﺩﺑﻴﺎﺗﺖ ﺭا ﻫﻢ ﻋﻮﺽ ﻛﻦ ﺗﺎﺑﻠﻮ ﻧﺸﻲ :)

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان لطفا این را درج کنید از شما سپاسگزاریم .

از حزب کومه له کردستان ایران ( کمیته آلمان )
به سایت وزین خبری . تحلیلی ایران گلوبال
تکذیب نامه ..... کمیته آلمان
در سایت ایران گلوبال بیانه ای مشترکی که با امضاء و اسامی احزاب, سازمانهای سیاسی, مدنی وهمچنین حقوق بشری که به مناسبت 8 مارس روز جهانی زن در شهر کلن آلمان انتشار گردیده است ما تشکیلات کومه له در آلمان با هیچ یک از امضاء کنندگان بیانیه مشترکی را امضاء ننموده ایم لذا نام حزب کومه له کردستان ایران که در این بیانیه درج شده است را شدیدا تکذیب می نماییم.

حزب کومه له کردستان ایران

کمیته آلمان

08.03.2014
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای سعید... اشتباه پان فارسها درست در همین جاست که به زنده یاد پیشه وری تجزیه طلب خطاب می کنند. آگر ایشان تجزیه طلب بود , لطفآ اسم وزیر امور خارجه دولت ایشان را درج بکنید...در امریکا پنجاه دولت ایالتی هست با قوانین دولتی و ولایتی و فدرال.. هیج دولت ایالتی ( وزیر امور خارجه) ندارد.. در ضمن هیچ وقت یادتان نرود معادلات و فرمول های سیاسی پیچیده تر از ان است که فکر می کنید.. گاندی بخاطر استقلال هند با هیتلر مذاکره میکرد. شاهنشاه آریا مهر شاه شاهان و بزرگ ارتش داران به کسی اجازه نداد که حتی کسی در باره از دست دادن بحرین در مجلس فرمایشی بحث بکند...اسکاتلندی ها در 18 سپتامیر به صندوق رای میروند که از انگلستان جدا بشوند. این تصمیم اسکاتلندی هاست. استقلال آزربایجان نه به شما مربوط است و نه به من. این آزربایجانی ها خواهند بود که در یک رفراندم دموکراتیک سرنوشت خودشان را بدست بگیرند...

نوشته شده توسط: Anonymous

""" نویسندهٔ این مقاله ادّعا می‌کند در زبان امروزی ترکی آزربایجان کلماتی وجود دارند که هیچ ارتباطی‌ با زبان ترکی ندارند """ هر کسی‌ که امروز در مورد اتیمولوژی زبان کمی‌ آگاهی‌ دارد میداند که "" زبان فارسی‌ یک زبان بی‌ ریشه "" است، یعنی‌ برای یافتن ریشهٔ کلمات فارسی‌ باید آن واژه را دور هندوستان و افغانستان بگردانند تا ریشهٔ آن واژهٔ یتیم را پیدا کنند، اگر ریشهٔ آن واژه را از این طریق پیدا نکردند، باید به شیوهٔ "" سزارین "" آن واژهٔ را از شکم اوستای هندی بیرون بکشند، زبان فارسی‌ که بیشتر از ۷۰ هفتاد درصد کلماتش را مدیون زبان عربی‌ است به چه کسی‌ تعلق دارد؟ آیا فارس‌ها همان افغانی‌ها هستند؟ آیا فارس‌ها همان پاکستانی‌ها هستند؟ این در عالیست که نزدیک به ۹۷ درصد واژگان ترکی را از طریق اتیمولوژی میتوان ردیابی کرد. آیا فارس‌ها میدانند همان "" اکباتان "" یک کلمهٔ ترکی است؟ در مورد ساوالان که

جامعه افغانی فارسی‌ آن را"" سبلان "" مینامد بهتر است بدانید که "" ساو "" به معنی‌ الهام است و آلان به معنی‌ گرفتن، یعنی‌ مکانی که الهام میگیرند.
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای خیلی دانا؛ چرا از این شاخه به ان شاخه و شاخ و شونه می کشی؟ پاسخ بده در کجا دیده اید و یا دیگران دیده اند و برای شما قصه کرده اند که کمونیستها زنانشان را به اشتراک گذاشته اند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

از حزب کومه له کردستان ایران ( کمیته آلمان )
به سایت وزین خبری . تحلیلی ایران گلوبال
موضوع تکذیب نامه .
در سایت ایران گلوبال بیانه ای مشترکی که با امضاء و اسامی احزاب . سازمانهای سیاسی . مدنی و همچنین حقوق بشری که به مناسبت 8 مارس روز جهانی زن در شهر کلن آلمان انتشار گردیده است ما تشکیلات کومه له در آلمان با هیچ یک از امضاء کنندگان بیانیه مشترکی را امضاء ننموده ایم لذا نام حزب کومه له کردستان ایران که در این بیانیه درج شده است را شدیدا تکذیب می نمایئم .

حزب کومه له شورشگری زحمتکشان کردستان ایران

کمیته آلمان

08.03.2014

نوشته شده توسط: ایران گلوبال

آقای زمانی لطفا منبع اطلاعیه را به ما اطلاع دهید.

نوشته شده توسط: Anonymous

با سڵام و احترام ، من این بیانیە شما را در فیسبووک گذاشتەام و مسئول تشکیلات خارج کشور کومەلە کە اسمشان در زیر بیانیە آمدە است هر گونە بیانیە مشترکی کە اسم آنها در زیرش باشد را تکذیب میکند. چرا بدون اچازە اسم سازمانها را در زیر بیانیەهای خودتان میآورید

نوشته شده توسط: Anonymous

خیلی به این جمله دانشمند مبارزنستوه جناب اقای امید دانا فکر کردم که مرقوم فرمودند که :« فلسفه بدنیا آمدن من ادب کردن شورشیان 57 است» بعبارت دقیق تر پدر و مادرامید ، برای حال کردن او را به دنیا نیاوردند و بی جهت نبود که ابوی ایشان نامش را «امید» که بازگشت نظام پادشاهی را نوید می داد ؛ گذاشت تا اعلیحضرت محمد رضا پهلوی که خود صدای پای انقلاب مردم را شنیده بود از سر تقصیراتش بگذرد ؛ چرا که پدر و مادر امید هم جز شورشیان 57 بودند.

این مبارز نستوه که شب وروز وطن وطن می کند ؛ برخلاف میهن پرستان واقعی همچون داریوش ، پرستو فروهرو نا خدا افضلی و....کشورش را براحتی گذاشت... در سوئد البته قرار است وطن دیگری را بنا نهد .تا پس از تشکیل ارتش رهایی بخش؛ پیروزمندانه به وطن باز گردد و کشور را از شر شورشیان 57 خلاص نماید وپس از ورود به کشور بلافاصله دستور دهد که 30 میلیون شورشی را ادب نماید.امید دانا آنچنان قدرتمند شده است که در استهکلم از ترس شوشیان 57 بطور مخفی زندگی می کند و از آنجا که خیال بازگشت دارد ؛ چمدانها را باز نکرده و تمایلی به یاد گیری زبان سوئدی ندارد... .امید دانا در عین حال نوید داده است که : « بسیار بسیار زود شهر استکهلم توسط جوانان میهن سالار برای شورشیان 57 تبدیل به جهنم خواهد شد » اینکه کشور سردی مثل سوئد چگونه در عرض چند هفته به جهنم مبدل خواهد شد؛.خود داستان دیگری است که توجه دانشمندان سوئدی را به خود جلب کرده است .. از شوخی بگذریم بنظر می رسد که ماموریت اصلی امید دانا نه سرنگونی و مبارز ه با رزیم آخوندی که هدف بلا فصل این مبارزه نستوه« ادب کردن » مخالفین نظام اخوندی وگرنه عا قلان سلطنت بخوبی می دانند که سقوط جمهوری اسلامی ؛ آغاز تجزیه ایران است . بنابرین امید جان؛ نگاهی به اطراف خود در همان استهکلم بیانداز ببین چند تا سلطنت طلب می توانند در یک موضوع مشخصی با هم توافق و وحدت داشته باشند. در این 35 سال صد ها گروه و دسته طرفدار نظام پادشاهی تشکیل نشده از هم پاشید .آری گذشته هر گز بر نمی گردد ... هر چند که نظام گذشته میلیون بار از رزیم آخوندی بهتر بوده باشد.تاریخ تکرار نمی شود.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای سعید ... فرق بین شما و من این است که من ( استقلال طلب ) هستم و شما به ما ها انگ تجزیه طلبی می زنید.. البته پان فارسها خیال میکردند که یک عمر می توانستند به ما دروغ بگویند و برای ما تاریخ بسازند ولی خوشبختانه آن دوران خیلی وقت هست که گذشته است. . دلیلی که این جمهوری نکبت بار جهل و فساد و پارتاید اسلامی ایران و پان فارسیستهای اهورائی زردشتی آریائی پاک نژاد به وحشت افتاده اند این است که ملل غیر فارس که اکثریّت ایران را تشکیل میدهد به حقوق بشری خود آگاه شده اند. درست این آگاهی است که تمام وجود پان فارسیست ها را به لرزه در آورده است تا به آن حدی هر یک از انها هر روز به یک شلوار تمیز احتیاج پیدا می کنند. تا زمانی که ما یک به اصطلاح ( روشنفکر ) فارس را ندیدیم که بطور رسمی از رسانه های عمومی برای اولین بار بخاطر تحقیر های 90 ساله از ملت ترک ایران معذرت خواهی بکند ویا

اغراق کنند که این فارسها بودند که ستار خان را در ( طهران) ترور کردند , این نوع برخورد اندیشه ها ادامه خواهد یافت... در پایان اضافه بکنم که در زمان اشغال فرانسه توسط آلمان هیتلری , نیروهای مفاومت فرانسه به عنوان ( تجزیه طلب ) خطاب نمی شدند. این نیروی آزادی بخش فرانسه بود نه تجزیه طلبان......
نوشته شده توسط: Anonymous

""" مقایسه ژاپن با ایران و جامعه فارسی‌ """ بعد از انقلاب افراد زیادی مخصوصا جوانان برای کار از ایران راهی‌ ژاپن شدند، دوستی‌ ژاپنی دارم که خاطره‌ای از یک ایرانی تعریف میکرد، نزدیک به ۱۵ سال پیش ایرانی‌ها، در ژاپن گند کاریهای زیادی به بار آوردند و کار‌های خلاف زیادی مرتکب شدند. این دوست ژاپنی تعریف میکرد یک ایرانی‌ را برای صرف شام و اقامتی یک روزه به خانه ‌اش دعوت کرده بود، در ژاپن رسم است که همه در شب حمام میگیرند، این ایرانی چونکه مهمان بوده، اول وارد حوض حمام می‌‌شود، بعد از حمام کردن، هنگام خروج، آن فلز یا پلاستیکی را که مانع خروج آب از حوض می‌‌شود از ته حوض می‌‌کشد "" با این تصور که نفر بعدی، آب تمیزی را وارد حوض حمام کرده و حمام خواهند گرفت "" خانم خانه سرآسیمه به طرف حمام میدوند تا آن فلز را در دهانه ته حوض قرار داده مانع خروج آب حمام از حوض شوند. این ایرانی نمیدانست که در ژاپن،

افراد پیش از رفتن به حوض حمام، خود را تمیز میکنند و یک دوش سریع میگیرند. این را گفتم تا به تفاوت‌های فرهنگی‌ جامعه فارسی‌ با ژاپن اشاره‌ای کرده باشم. """ جامعه ژاپنی تا حدی مثل کندوی زنبور عسل میماند """ که افراد به نقش خود واقف اند. همین نظم جامعه ژاپنی و احترام به قوانین باعث می‌‌شود که در وقایع زلزله، کسی‌ دست به دزدی و سرقت نزند. """ جامعه فارسی‌ """ کاملا خلاف این جامعه ژاپنی است. من پیشتر‌ها به یک """ فرضیه پوچ """ اشاره کرده بودم، این فرضیه پوچ می‌‌گوید اگر ایران نفت و گاز نداشت ژاپن دوم می‌‌شد، ولی‌ واقعیت این است اگر ایران نفت و گاز نداشت، افغانستان دوم می‌‌شد، جامعه فارسی‌ نه "" سخت کاری ژاپنی "" را دارد، نه "" احترام و اطمینان به خود و دیگران "" و نه آن نظم ژاپنی‌ها را.
نوشته شده توسط: Anonymous

Lachin: به قول نیما یوشیج:چند تن خواب آلود / چند تن ناهموار / چند تن ناهشیار. بهتر است که هرگز چنین امید واهی به تکرار غائله فرقه ی تجزیه طلب پیشه وری نداشته باشید که در سال ۱۳۲۴ با زورارتش سرخ استالین در راستای همان روند استعماری روسیه تزاری با توجیح حق تعیین سرنوشت و ترویج «بهشت سوسیالیستی» جدایی آذربایجان را طرح ریختند.( امروز هم فرقه ای ها هوادار تحقق مجدد آذربایجان بزرگ هستند اما این بار مبلغ «فردوس پان تركیسم» شده‌اند. که ظاهرا برای محفل پان ترک «ایرانی »فاصله بین سوسیالیسم و فاشیسم یك گام بیش‌تر نیست .) و اما در مورد «حقوق بشری » که پان ترکهای تجزیه طلب به آن آویزان شدند . این قومی گری با پوش شعارهای مدرن است تا تجزیه طلبی فاشیستی بر پایه نژادی شان را تقویت کند.درهیچ کجای متن ميثاق بين المللی حقوق مدنی و سياسی (1966) که از يك مقدمه و 53 ماده تنظيم و تدوين شده ..

صحبتی از جدایی طلبی به عنوان یک حق شهروندی نشده است و از هیچ جنبش جدایی خواهانه ای دفاع نمی کند زیرا منشور سازمان ملل تمامیت ارضی و حق استقلال و حاکمیت ملی را صریحا محترم دانسته است. برای روشنائی ذهنت اشاره می کنم به نمونه حکم دادگاه عالی کانادا کشور دموکراتیک مورد نظر پان های تجزیه طلب در ارتباط با موضوع تصمیم مردم کبک به جدا شدن از کانادا که بازتاب دهنده ساختار سیاسی و حقوقی این کشور است. دادگاه عالی کانادا در سال ۱۹۹٨ حول این موضو چنین نظر داد: اگر چه بسیاری از جمعیت کبک قطعا ویژگی های مشترک یک ملت را دارد ولی اصل فدرالیسم مندرج در قانون اساسی کانادا به این معنا است که تصمیم جدا شدن حتی اگر توسط اکثریت سکنه و رای دهنده این استان باشد بدون موافقت سایر استان ها نمی تواند قانوناً نافذ باشد.در مورد این ادعا که چنین حقی را می توان طبق حقوق بین الملل مطالبه کرد یا نه دادگاه چنین نظر داد :حق جدا شدن زمانی به موجب اصل خودمختاری مردم مطرح می شود که آن مردم به عنوان قسمتی از یک امپراتوری استعمارگر تحت حاکمیت باشند، [یا] آن مردم تحت انقیاد یا تسلط یا استعمار بیگانه باشند و احتمالا آن مردم از هر گونه فعالیت واقعی در داخل کشوری که بخشی از آن را تشکیل می دهند محروم باشند.برخلاف نظرروشنفکر چپ ـ قومی کشورهای دموکرات اجازه تجزیه کشور خود را نمی دهند، اصولا یکی از منابع قدرت کشورها خاک و وسعت سرزمینشان است و دلیلی ندارد کشوریاجازه چنین کاری بدهد.درضمن ارزشهای «حقوق بشری» فرا قومی-نژادی هستند.
نوشته شده توسط: Anonymous

Lachin: به این گونه افکار پان ترکهای تجزیه طلب می گویند خوابهای پنبه دانه ای و ياد آور مثل آن روستايی داستان مولوی است که در گذرگاه شير، گاو به آخور می بست: روستايی گاو در آخور ببست / شير، گاوش خورد و در جايش نشست /روستايی شد در آخور سوی گاو / گاو را می جُست شب ، آن کنجکاو / دست می ماليد بر اعضای شير / پشت و پھلو ، گاه بالا گاه زير / گفت شير، ار روشنی افزون شدی / زَھره اش بدريدی و دل خون شدی / اينچنين گستاخ ، زان می خاردم / که در اين شب ، گاو می پنداردم

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای سعید... طهران بابا نه تهران...یادتون هست که بین سالهای 1342-1345 پایتحت ایران ( طهران ) نوشته میشد.. برایتان قول میدهم که بعد از اینکه ترک های آزربایجان به اولین حقوق بشری خود دست یافتند, آرزبایجان را بصورت Azərbaycan خواهند نوشت...آن موقع دیگر شما اشتباه املائی نخواهید داشت...به امید هر چه زودتر آنروز....

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب اميد خان, تلاشهاي شما در سركوب و افشاي اين كمونيست هاي بي خبر از خدا قابل تحسين هست. متاسفانه جنابعالي قدري دير تشريف آورده ايد و كليه سهام شركت " سركوب آزاديخواهان و مبارزين كمونيست " بين پس مانده هاي رژيم اعليحضرت آريامهر و آخوند هاي ولايتي تقسيم شده و تاكنون نيز سود دهي قابل نوجهي نداشته است. مسلما" شما دنبال منافع پليد كره خاكي نيستيد و اجر اخروي را در نظر داريد. اميد هست كه با شفاعت امام راحل در آن دنيا, به پاداش زحماتتان رسيده و از نعمات بهشت برين و همنشيني با حوريان آريائي بهره مند شويد.

نوشته شده توسط: Anonymous

ترکی آزربایجانی ها !؟ جعل تاریخ برای پان ترکها کافی نبود به جعل واژه ها هم روی آوردند که شاید گره ای از مشکلات «هویت »جدیدشان را حل کند!آقا جان آذربایجان نه آزربایجان .

نوشته شده توسط: Anonymous

تحلیل شرایط تنها به منظور توصیف آن می تواند برای یک تحلیلگر یا روزنامه نگار هدف باشد، اما نه برای یک استراتژیست که تغییراتی مشخص را مدنظر دارد. ما با نیروهای متعارضی در منطقه روبرو هستیم که مثل آب خوردن آدم می کشند و حالا برای تغییر رفتارشان تکیه به زبان با واژه "باید" خیلی تند است! بی شک جان آنانی که با این امر و نهی ها نحات می یابد، ارزش آن را داشته و دارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

چگونه است قومی ترک نام تاریخی -هویتی ایرانی (آذری ) دارد؟ فکر می کنم دلیل جعل واژه آذربایجان به «آزربایجان» از طرف محافل تجزیه طلب پان ترک همین باشد.!

نوشته شده توسط: Anonymous

من تا به حال حرفهایی را که آقای "امید دانا" میزند از هیچ سلطنت طلبی نشنیده ام. حرفهای ایشان بیشتر به سخنان طرفداران جمهوری اسلامی شباهت دارد. اینها قبل از انقلاب هم با چنین نوع تبلیغاتی مردم را علیه شاه می شورانیدند. که فرح و خواهران شاه و زنان وابسته به محافل اشرافی همگی فاحشه و فاسد هستند.
شاید اطلاعات من کافی نیست. خوشحال میشدم اگر آقای نادر ثانی که در چنین بحث انحرافی شرکت کرده و به سلطنت طلبان تاخته، چند مورد را برمیشمارد که سلطنت طلبان اتهامات جنسی به کمونیستها زده باشند. در دوران شاه حتی افرادی چون فریدون فرخزاد که همه می دانستند همجنسگراست، در تلویزیون حضور فعال داشتند. در صورتی که نیروهای چپ تا همین چند سال پیش حتی ابا داشتند کلمه "همجنسگرایی" را به کار بگیرند.
بیشتر فیلمها و مطالبی هم که در تلویزیون و نشریات می آمد با سکس مشکلی نداشتند و این چپها بودند که همصدا با اسلامیون

بیشتر فیلمها و مطالبی هم که در تلویزیون و نشریات می آمد با سکس مشکلی نداشتند و این چپها بودند که همصدا با اسلامیون همه اینها را نشانه ابتذال و فساد اخلاقی می دانستند. حتی گوگوش که در بین مردم بسیار محبوب بود، از نظر اکثر چپها فاحشه محسوب میشد. جالب است که هنوز هم در حمله به سلطنت طلبان چپها و حزب اللهی ها همصدا هستند و شیوه های مشابه استفاده میکنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

پان ترکهای تجزیه طلب با گفتن اینکه خطه آذربایجان ترک هستند ، کافی نیست اﺳﻄﻮرهﻫﺎ و ﺑﻨﯿﺎنﻫﺎی قومی مردم آن منطقه چه در مذهب و چه در اساطیر قبل از تکوین مذهب ، باید ریشه در اشتراکات تاریخی و فرهنگی گذشته‌های دور با مردمان ترک داشته باشند. پان ترکهای تجزیه طلب که اعا دارند در این خطه (آذربایجان) پیش از آدم و حوا زندگی کرده اند باید اثری تاريخي از خودشان در زمینه خط، زبان در سنگ نگاره ها و يا هنرهای صخره ای بجا گذاشته باشند.

و چگونه است که در کنا انبوهی از آثار تایخی بجا مانده از دوره ماد-هخامنشی و ساسانی در آذربایجان هیچ اثری که ثابت کند ترکان قبل از ایرانیان آنجا بوده اند یافت می نشود. نمونه آثار دوره ساسانیان در ارومیه (کلیسای ماریوخنه) که به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.(تپه آغ بولاغ )مربوط به دوره اشکانیان و ساسانیان است و به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.(منجقلی تپه )مربوط به دوره هخامنشی - دوره ساسانیان در شهرستان ابهر است و به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.(تپه روستای اردی )مربوط به دوره ساسانیان - دوره اشکانیان است و در شهرستان اردبیل به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.آثار ملی بجا مانده ایرانی مربوط به دورهای شاهنشاهی ایرانی ماد - هخامنشی - اشکانیان و دوره ساسانیان در آذربایجان زیاد است که اشاره به همه آنها ضرروت ندارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

""" چرا دیدگاه امید دانا اشتباه است؟ """ سرزنش چپ به دلیل انقلاب ایران، نه تنها پشتوّانهٔ فکری ندارد بلکه عوامل اصلی‌ منجر به انقلاب را زیر گلیم "" از نوع جامعه فارسی‌ آن "" قایم می‌کند. انقلاب ایران در درجهٔ اول نتیجهٔ "" شکست کارکرد دانشگاه "" در جامعه فارسی‌ بود که قادر به تولید اندیشه نشد و به جای آن ,"" خفقان سیاسی "" دانشگاه را تبدیل به یک حزب سیاسی کرد، جامعه فارسی‌ حتی امروز یک حزب ندارد و افراد جای حزب را پر میکنند، در اینجا اشاره‌ای به "" کارکرد دانشگاه "" خواهم کرد، این کارکرد‌ها عبارتند از : کارکرد پژوهشی، کارکرد آموزشی و کارکرد پرورشی که به "" تولید دانش، انتقال دانش و جامعه پذیری "" می‌‌انجامند. دانشگاه از بدو تاسیس ‌اش در جامعه فارسی‌ به هیچ کدام این کارکرد‌ها نزدیک نشد، این دلایل زیادی دارد ولی‌ یکی‌ از دلایل اصلی‌ آن، باختن اندیشه به فرهنگ شعر و وری در جامعه فارسی‌

است، زبان دنیای مدرن، نثر و نویشند است است نه شاعر هذیان گو و مدرنیته با "" پیروزی نویسنده و نثر بر شعر و شاعر "" آغاز می‌‌شود. در دیدی کلی‌ و در سطحی کلان، انقلاب ایران نتیجهٔ "" ناکارا "" بودن سیستمی‌ است که قادر به تولید حزب، بانک مرکزی مستقل از دولت، قضات و قوّه قضا ئیه مستقل از دولت، فرهنگ نقد و نشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

بی اطلاعی از مفاهیم و یا به قول عامیانه غرغره کردن واژه ها. پان فارس » ، پان فارسیستها، شوونیست آصیل آریایی اسلامی . جعل واژه آزربایجان بجای آذربایجان .«حقوق بشر تفسیر پذیر نیست» .نه هرکی هرکیه.اگر تمامیت ارضی ایران در معارضه با حقوق بشر و حقوق شهروندی بود، باید این معارضه را به نفع آن حقوق حل کرد و نه به نفع تمامیت ارضی.جناب حقوق دان نمی دانند که در اروپای دمکراتیک تجزیه طلب باسک را بنام تروریست و نه به نفع تمامیت ارضی اسپانیا گلوله خرجش می کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبال اقبالی این هم متحد ناسیونالیست ایرانی شما. از ایرانگلوبال باید تشکر کرد که با انتشار این ویدئو و کامنتهای امید دانا و مثالات پانها و فاشسیتها به افشای پانهای مختلف و فاشیزم اقدام میکند.

نوشته شده توسط: Anonymous

عجبا! یک نفر از طرفداران تجزیه ایران «مدافعان حقوق بشر و زبان ملیتها» با استدلال ن به نقد علمی مقاله نپرداختند،فقط رگ گردن تجزیه طلبی شان را برای «فارسهای شوینیست» کلفت کردن!

نوشته شده توسط: Anonymous

گروه تجزیه طلب خلق عرب سرزمینی به نام « اقلیم عربستان عربستان » ساختند . تو این قوم سازی، دانشمندان قوم شناس خلق عرب لطف کنند به ما یک برگ کاغذ تاریخی نشان بدهند که خوزستان با ترکیب جمعیتی دو یا چند قومی پیوند قومی مردم بهمن شیر، بندر گناوه، ، بندر لنگه، خورموج، بندر کنگان، بستک، بندر عبّاس، میناب و قشم و ایذه وومسجد سلیمان و شوش و شوشتر و دزفول چیست و تاریخ چنین پیوندی را ایشان در کجا خوانده و از کدام دانشمندی شنیده اند . واژه ی خوزستان این بخش تاریخی سرزمین ایران را رضاشاه نساخت . بنا به داده ها ی تاریخی این خطه قبل از اینکه پای اقوام بیابانگرد تجاوزگر عرب مسلمان به ایران برسد سرزمینی غیرعربی بوده است .

نوشته شده توسط: Anonymous

""" چرا نوشته‌های جناب دکتر فاقد روح و محتوا هستند؟ """ جناب دکتر که تحولات منطقه را پوشش می‌‌دهند نگاهی‌ یک سویه به رویداد‌ها دارند، ایشون در چند مقاله به رخداد‌های کردستان عراق، ترکیه و سوریه پرداخته بودند ولی‌ هیچ اشاره‌ای به کردستان ایران نکرده بودند، ایشون حتئ "" ورود نیروهای پ ک ک به درهٔ بقاع لبنان "" را تحت پوشش ندادند که این استراتژی پ ک ک به معنی‌ همکاری نظامی پ ک ک با حزبالله، اسد و رژیم فارس ایران بود و به هیچ وجه به نفع کرد‌های سوریه نبود که هیچ اقلیم کردستان عراق را نیز وارد فاز بی‌ ثباتی میکرد، ایشون باید بهتر بدانند که کسی‌ در دنیایی امروز از کلمهٔ "" باید "" چنان و چنان کنند استفاده نمیکند و در بهترین حالت یا شرایط را تحلیل می‌کند یا پیشنهاد می‌‌دهد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای امید دانا...عیسی مسیح به خودش این اجازه را نمی داد که بگوید ( بدنیا آمدن من دلیل بر سعادت دادن به بشریّت است)..شما دست این آخوند ها را هم از پشت بستید. این حق را ک به شما ارزانی داده است که شورشیان را ادب بکنید؟ شما هم مثل آخوند ها میخواهید نهی از منکر آریا مهری بکنید؟. من نمی دانم سن شما چقدر است ولی با نگاه کردن به ویدیو شما نشانگر آن است که در سال 57 شما, یا به دنیا نیامده بودید و یا شیر میخوردید. در آن انقلاب با شکوه که به گند کشیده شد, شعارهای مردم در تبریز به این قرار بودند (( سو ایستروخ.. برق ایستروخ ... دورد ایللیخ شاه ایستروخ آب میخواهیم..برق میخواهیم.. شاه چهار ساله میخواهیم))..کمونیست بودن عیب نیست.. مسلمان بودن عیب نیست..بی خدا بودن عیب نیست ولی یک شهر را به جهنم تبدیل کردن عیب بزرگی است..یکی از هم فکران شما میخواهد ( ایران ) را به جهنم تبدیل بکند. در ضمن اگر

هم یک گروه و یا چند زوج میخواهند باهم سکس داشته باشند به شما چه مربوطه؟ آصلآ شما چرا افکار سیاسی را با زندگی خصوصی پیوند می دهید؟ شما این اجازه را از کی دریافت کردید که به زندگی خصوصی دیگران دخالت بکنید؟ بدبختی شما ها این است که چون چیزی برای گفتن ندارید و یا حرف منطق به سر شما نمی رود, همه چیز را در زور و جهنم کشیدن شهر ها میبینید. و دلیل اصلی که چرا افکار شما در قرن بیست و یک به یک حد معمولی رشد نکرده است بخاطر این است که در منجلاب ایران 2500 سال پیش غرق شده اید...
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب امید دانا!!! اولا که فکر میکنم شما حتی یک جزوه 10 صفحه ای از کمونیسم نخوانده اید و فقط مثل طوطی همانهایی را درباره کمونیسم تکرار می کنید که بازجوهایتان تحویلتان داده اند. ثانیا شورشیان 57 هیچ پوزشی به شما بدهکار نیستند. ثالثا مثل این است که میخواهید پایتان را جای پای مرحوم همایون سومکایی بگذارید و یا دارید خواب جانشینی سرورتان پزشکپور را می بینید. ///// حالا هر سه مورد بالا را برایتان توضیح میدهم اگرچه میدانم که از قوه درک و فهم شما فراتر میرود و آنها را نخواهید فهمید. /// در مورد اولا: شما اگر کمی در مورد کمونیستها یک مطالعه سطحی هم میکردید، باید میدانستید که کمونیستها معتقد به اشتراکی کردن وسائل تولید هستند و نه حریم خصوصی. این ترهات را اولین بار آخوندها درست کردند تا مردم را از کمونیسم بترسانند. این ترهات همانهایی هستند که بازجوهایتان به گوشتان خوانده اند و شما هم آنها را تکرار

میکنید. /// در مورد ثانیا باید بگویم که همان شاه خدابیامرز شما که مملکت را آنقدر چاپید که هنوز هم پس از سی و پنج - شش سال شاهزاده نازنین شما و بقیه شاهزاده هایتان می خورند و می خوابند و تمام نمی شود. همان شاه شما یک روز به پابوس امام رضا می رفت و روز دیگر خوب نما میشد و پسین روز ادعا میکرد که امام فلان از مرگ نجاتش داد و... و از طرف دیگر آنقدر امکانات مالی در اختیار همین آخوندها گذاشت و پول داد که ترهاتی را که امروز شما تحویل دیگران میدهید، به خورد مردم بدهد و آنقدر دین و خرافات را در این مملکت رواج داد دست آخر مردم ایران خمینی را در ماه دیدند. و نتیجه آن شد که شاه رفت و خمینی آمد. بنابراین آنکه معذرت به مردم ایران و نسلهای بعدی بدهکار است، روندگان راه همان شاه هستند (امثال جناب شاهزاده و خود شما). شورشیان 57 حق داشتند که چنان «شاهی» را به زیر بکشند ولی اینکه موفق نشدند تا جامعه ای مانند سوئد بوجود بیاورند مساله دیگریست. آن شورشیان اصولا نمی توانستند در جامعه ای که در اثر عنایات شاهنشاه عاری از مهر شما آنچنان آلوده به خرافات بودند که خمینی را در ماه میدیدند، چنین جامعه ای بوجود آورند. /// در مورد ثالثا: مرحوم داریوش همایون زمانی در حزب سومکا که شعبه ایرانی هیتلر در ایران بود، ایران را برای نیرویهای مترقی به جهنم تبدیل کرده بود و با چوب و چماق و چاقو به جان کمونیستها و دیگر نیروهای مترقی می افتاد. حالا شما هم میخواهید همان کار را بکنید؟ شما که در سوئد نشسته اید و با استفاده از دمکراسی آنجا هز چه می خواهید میگویید، فکر میکنید که آیا میتوانید هر کاری هم که خواستید بکنید؟ شما که میخواهید استکهلم را به جهنمی برای شورشیان 57 تبدیل کنید و جوانان ناسیونالیست را برای اینکار فرا میخوانید، مرا به یاد هیتلر خدابیامرز می اندازد که جوانان ناسیونالیست را فرا می خواند تا آلمان را به جهنمی برای کمونیستها و یهودیان تبدیل کند. شما که با تکبر مینویسید: «فلسفه بدنیا آمدن من ادب کردن شورشیان 57 است» فکر میکنید که هیتلر دیگری و همایون دیگری هستید و به دنیا آمده اید تا وظیفه ادب کردن شورشیان 57 را به عهده بگیرید؟ نکند فکر میکنید که فردا به جای سرورتان پزشکپور خواهید نشست و حزب فاشیستی پان ایرانیست را رهبری خواهید کرد و بعدش هم احتمالا شاهزاده نازنین در مقابل شما زانو خواهد زد و عاجزانه از شما تمنا خواهد کرد که ایران را نجات دهید؟ جناب امید دانا در کشور سوئد بدون صرف پول میتوان به دکتر مراجعه کرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

برای شناخنت مکتب فرانکفورت به جای مراجعه به کسانی مانند همنشین بهار و کریم قصیم بهتر است به اینترنت و گوگل مراجعه کنید و اطاعات غلط، من درآوردی و با چاشنی ایدولوژی میل نفرمایید. علی شریعتی همانقدر از مکتب فرانکفورت فهمیده بود که چریکهای فدایی خلق از مارکسیسم.

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام. از جمله الفاظی که جناب مرحوم استاد (؟) یحیی ذکا نثار ترکان میکنند:
(کوچ‌نشینان بیابانگرد و بی‌فرهنگ)- (جرثومه‌های فساد و خشونت) وغیره. جدای از توهینهای ایشان و چشم پوشی ایران گلوبال (به بهانه احتمالا آزادی بیان) سوالی که من از وجدانهای بیدار میپرسم این است که آیا سخنان چنین فردی میتواند دارای اعتبار باشد؟ آقای یحیی ذکا بحث ترک و ترک زبان را مطرح نموده اند. آیا من هم میتوانم همانند ایشان، هموطنان فارسم را به دو دسته فارس (زنتیکی-خونی) و فارس زبان تقسیم کنم. آیا میتوان کردها ، لرها، بلوچها و ... را اینگونه تقسیم بندی کنم. البته دخلی به سخنان امثال آقای ذکا وارد نیست. نوشته های آنان محصول زمانی از تاریخ است که نژاد پاک آریایی (به قول محمود افشار نژاد ممتاز آریایی) نقل و نبات مجالس بوده است. اما تکرار چنین سخنانی در قرن 21 ام آیا نشان از بازگشت رو به عقب ما ایرانیها نیست؟

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

قنبری گرامی، پدیده خانواده را با جامعه یک کشور نمیشود مقایسه کرد. همانطور که خاصیت یک قطره آب با دریا متفاوت است. ترس از اینه که با جدایی مثلا مردم آذربایجان ، در ایران حد اقل 6 مردم دیگر نیز راهشان باز شود و جداشوند. آنوقت نامی از ایران نمی ماند. راه حل درست مسئله آن است که در ایران حد اقل 7 ملت بدون دولت وجود دارند. اینان دولتهای خود را داشته باشند و دولت مرکزی را با هم تشکیل بدهند. مثلاً زیر نام ایران فدرال یا مانند آن. در این حالت هم ایران حفظ میشود و هم مردمان مختلف صاحب دولت و سرنوشت خود میشوند. بخشی از این مردمان در خارج از مرزهای ایران قرار دارند. مشکل آنها هم با «اتحادیه ی منطقه ای» و رفع مسئله ی مرزها قابل حل است. هر وقت هم دولت مرکزی مثلاً فدرال حقوق اساسی مردمی را نقض کرد آنوقت میتواند در جامعه دموکراتیک مسالمت آمیز جدا شود.

تبدیل ایران به 7 کشور یعنی سرکار آوردن هفت حکومت « دیکتاتوری ناسیونالیستی». که نه میتوانند در مقابل غولهای جهانی استقلال اقتصادی داشته باشند و نه سیاسی. میشوند بازیچه مثل اوکراین که استقلال اقتصادی-سیاسی اش را از دست داده است. یا میشوند کولونی نو استعماری کشورها و شرکتهای جهانی مثل « آذربایجان علیف». در جهان گلوبال کنونی نهنگها ماهیان کوچک را قلبی قورت میدهند. و دیگر از کشور و اقتصاد و سیاست مستقل نسبی هم نمیتوان حرف زد. سیاستی لازم است پیش گرفته شود که نه به جنگهای داخلی منجر شود و نه آدم توسط نهنگان جهانی بلعیده شود. در عین حال استقلال اقتصادی و سیاسی متعارف داشته باشد. که به راهش در بالا اشاره شد.
نوشته شده توسط: Anonymous

""" ساختار‌های علم در جامعه فارسی‌، به جای تولید علم، جهل تولید میکنند """ مدرنیته محصول و دستاورد پرسش است در حالیکه فرهنگ فارسی‌ شش دانگ هول پاسخ شکل گرفته است، جامعه‌ای که قادر به طرح پرسش نباشد نمیتواند بافت در هم تنیده گذشته را به زیر چاقوی نقد برده و از آن عبور کند، این ناتوانی‌ "" اشتیاق به بازگشت به گذشته "" مدام باز تولید می‌کند، در چنین شرایطی مدینهٔ فاضلهٔ جامعه فارسی‌ انواع و اقسام کفن پوشان را به دور خود جمع می‌کند، از فیلسوفانی کزائی که " سعی‌ در تعبیر فلسفی‌ از متن یک اثر حماسی مثل فردوسی را " دارند تا بدبخت‌های دانشگاه رفته در این جامعه فارسی‌ که تنها هنرشان کذب و نفی هویت، زبان، تاریخ و فرهنگ یکی‌ از ملت‌های موجود در این ایران عقب مانده است. کارکرد دانشگاه از همان اول در جامعه فارسی‌ شکست خورد و امروز ما "" علمی‌ را که توان فهم واقعیت را در جامعه فارسی‌ بیان کند

نداریم ""، آفتاب در شرق طلوع می‌کند، در شرق ایران نیز، آفتاب افغانستان مریدان و کفن پوشان جامعه فارسی‌ و زبان فارسی‌ را به آغوش مدینهٔ فاضله جامعه فارسی‌ می‌‌خواند، بزودی با رفتن نیروهای ناتو از افغانستان، نیاز به ایجاد دیواری آهنین بین مدینهٔ فاضله جامعه فارسی‌ با دیگر ملت‌های ایران از نیاز به آب نیز ضروری تر خواهد شد.
نوشته شده توسط: Anonymous

حقوق ملى و حق تعين سرنوشت را به هيچ وقت نمى توان از انتخاب انسانها حذف كرد،اين انتخابى را كسانى مالك هستند كه در يك جغرافيا ساكن هستند،و اگر اين انسانها نمى خواهند با كسى در يك مجموعه زندگى كنند چه اصرارى است كه خواسته خود را به انها تحميل كنيم ،يعنى به طور ساده اگر شريك زندگى يا همسر انسان به جايى رسيده كه مى خواهد جدا شده و طلاق بگيرد،چه اصرارى هست كه با زور چماق نگه اش داشت

نوشته شده توسط: Anonymous

در آخر فلسفه بدنیا آمدن من ادب کردن شورشیان 57 است تا دست از سر ایران و ایرانی بردارند و بگذارند ایران به شکوه گذشته اش بازگردد و اما به شخصه اهل شعار دادن و لاف زدن نیستم هر کاری که گفتم در فضای حقیقی انجام دادم و هم اکنون این بشارت را به تمامی جوانان میهن سالار میدهم بزودی در آینده ای بسیار بسیار نزدیک شهر استکهلم توسط جوانان میهن سالار برای شورشیان 57 تبدیل به جهنم خواهد شد حال بگذارید شورشیان 57 در وب سایتهای دوزاری به پرداختن نظریه های پوچ و انیرانی خویش باشند ما جوانان در عرصه حقیقی بیرون خواهیم آمد و عرصه را برای مغزهای ضد ایرانی تنگ خواهیم نمود
شورشیان 57 یک عذر خواهی ملی بدهکارند وگرنه با برخورد جوانان ناسیونالیست در تمامی عرصه ها مواجه میشوند به مانند همین لینک که به سایت بالاترین ارجاع شد و با برخورد قاطع جوانان ایران مواجه شد

نوشته شده توسط: Anonymous

حق تحصيل به زبان مادرى و استفاده از ان مجامع عمومى و رسمى يكى از اولين حقوق اساسى هر فرد است چه اذربايجانى چه فارس يا كورد،و اگر دموكراسى يا ازادى يا سوسياليسم شما اين حقوق را از اول قبول نمى كند و ان را موكول به اينده مى كند،لطفا اسمش را اولترا ناسيوناليسم بگذاريد و نه ملت و نه خود را علاف نكنيد.

نوشته شده توسط: Anonymous

در آخر جناب توکلی یک سری به لینکی که در همین مورد به سایت بالاترین فرستادید بزنید تا ببنید جوانان ایران چگونه با طرز تفکر شما برخورد کردند 15 مثبت دریافت کردید به 4 تای آن را یاران اشتباه رای دادند و 17 منفی بنابراین این ما هستیم که داریم با یک خیزش ملی با شورشیان 57 برخورد میکنیم

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی گویا خلاف واقع گفتن را در مکتب کمونیست فراموش نکردید، دوست گرامی شما پیش تر میگفتید آیدی من بابت سطح پایین نوشتار محدود شده حال میفرمایید بابت توهین عجب !!
به هر حال مهم نیست من که مدتهاست در اینجا مطلبی را انتشار ندادم و کارم را با قدرت انجام میدهم و این خود شما بودید دوباره ما را به بخش دیدگاه فرستادید بعدشم برخورد عمومی با من نبایستی شود زیرا به من کشورم خیانت نکردم اما به شما قول میدهم در نهایت جوانان ناسیونالیست ایران با تمامی شورشیان 57 برخورد قانونی و در خور شائنی انجام خواهند داد آنروز دیر نیست

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی نخست اینکه کمونیستهای بی وطن بایستی بابت شورش 57 و خیانت به ایران و ایرانی یک پوزش خواهی کنند و تا آخر عمرشان نظر سیاسی ندهند دوم تا کنون نشده مسئله ای را انتشار بدهم و دروغ باشد بعدشم من اتهام نزدم و حتا نگفتم این کار درست است یا غلط تنها دوستان را بابت تلاششان برای اثبات کمونیست از راه جنسی تشویق نمودم همین

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای پیشنهاد پاسخ به شما نیز همان پاسخ به ali azeri است که هیچ ترسی از مرگ ندارم چه برسد به شکایت نهایتش چند سالی هم در زندان اروپا میرویم چه باک اما در مورد اینکه من را سانسور کنند بایستی به عرضتان برسانم به صورت محترمانه در این وب سایت و خیلی جاهای دیگر سانسور شده و میشوم و نیازی هم به هیچ وب سایتی ندارم اگر حرفم خریدار داشته باشد که تاکنون نوشتارها و کارهایم نشان داده دارد راه خودش را برای هم نسلی هایم باز میکند که باز هم تا کنون تجربه نشان داده با وجود سانسور شدید من و امثالی مانند بازهم صدایمان در سطح گسترده در بین جوانان ایران پخش میشود

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

جناب امید دانا لطفا کامنتهای خودتان را بدون توهین به کسی بنویسید در غیر اینصورت از انتشار آنها معذور خواهیم بود.