منهم برای شما متاسفم که از تروریستهای پ ک ک و پژاک حمایت میکنید در کامنت من فقط به پ ک ک و پژاک اشاره شده نه به همه مردم کرد حال این مسئله چرا شما را اینقدر آشفته کرده نمی دانم. در هر صورت پ ک ک و پزاک مساوی کرد نیست اگر اینطور هست یعنی همه کردها تروریست هستند . فکر نمی کنم این طرز فکر برای مردم کرد خوشبختی بیاورد وهمین حمایت کورکورانه عده ای از کردهای ساده لوح از تروریستها باعث شده اکثر مردم خاورمیانه نسبت به کردها ذهنیت خوبی نداشته باشند
اقبال جان، ترا خدا، سعی کن خودت رئیس جمهوری بشوی. تا به مردم حلوای آزادی پخش بکنی تا دهانشان شیرین بشود. من رای خودم را از هم اکنون به شما ارزانی میکنم. آقا اما زمان به شما کمک میکند. انشا روزی بشود که چهره محبوبت را در قرص ماه نو، نظاره گر شویم. و به وجود نازنینت افتخار بکنیم. قربات عسگر
کرد را مساوی با تروریست می دانی ولی من تورک را تروریست نمی دانم این احمقانه است یک ملت را تروریست بدانی در واقع شیوه وروش تروریستی در سیاست مورد استفاده برخی از گروههای سیاسی قرار گرفته است .زندانیان سیاسی چه تورک ، کرد ، بلوچ ، عرب و فارس بایستی بیدرنگ از زندان ازاد شوند .این است شعار درست سیاسی
امیدوارم ریشه پ ک ک و پژاک از سر خاورمیانه کم شود. عامل اصلی ترور- زورگیری- قاچاق مواد مخدر- قاچاق انسان در منطقه گروه اوجالان و زیر شاخه های آن است. امیدوارم روزی کل منطقه و جهان از دست این تروریست های استالینیستی نفس راحتی بکشد
"فرستاده شده توسط مسؤل کامنتهای ا... در س., 09/10/2013 - 14:54
آقای یوسف آذربایجان گرامی لطفا در نوشتن کامنتها دقت کنید. این آخرین باریست که کامنت شما ادیت می شود. اگر کامنتهای شما با احترام نوشته شوند، هرچند که تند و گزنده باشند، منتشر می شوند ولی اگر به کسی بی احترامی بکنید، از انتشار آنها معذور خواهم بود» ولی اگر به کسی بی احترامی بکنید .. البته در این کامنت ها به کسی بی احترامی نشده است ؟؟!!!
مشکل مسئول کنترل کامنت ها قابل درک است و هم چنین درک ، درد نویسندگان این کامنت نویسان نیز چندان مشکل نیست .زمانی »م.ل.و جزء انسان های طرازنوین بودند و ک م نیست و حالا مفتخر به " چپ " و قسمتی عنوان " دموکراتیک " را یدک می کشند . یاد آن پیر زن ایتالیائی یخیر که در میدان فلورانس خطاب به رهبران حزب ک م ایتالیاگفت هر کاری دلتان خواست بکنید اسم حزب را عوض نکنید . باقیمانده های احزاب سرتاسری
بخاطر زحمات و از پاننشستن هاي اقبال اقبالي بود كه اين زندانيها آزاد شدند،اميدواريم اقاي اقبالي همچنان از پاننشينند و سر پا بايستند تا ديگر محبوسان هم آزاد شوند،مخصوصا دوستان تروريست كرد ايشان.
چرا سعیید متین پور و کوخیان ................ هارا آزاد نمیکنید؟ زیرا فارس یا فارس شدگان نیستند؟ زندانی های سیاسی را به آریائی و غیر آریائی تقسیم میکنند.
Matinpour
پنج سال از دوران محکومیت سعید متین پور به پایان رسید
بیش از چهار سال حبس بدون مرخصی
Matinpour
پنج سال از دوران محکومیت سعید متین پور به پایان رسید
بیش از چهار سال حبس بدون مرخصی
شهریور امسال 5 سال از دوران محکومیت سعید متین پور روزنامه نگار زنجانی و فعال مدنی آذربایجان به پایان می رسد . وی بیش از چهار سال از دوران حبس خود را در زندان ائوین و بدون برخورداری از حق مرخصی سپری کرده است . سعید متین پور در حالی از حق مرخصی محروم مانده است که به موجب ماده ی 38 قانون مجازات اسلامی هر کس برای بار اول به علت ارتکاب جرمی به مجازات حبس محکوم شده و نصف مجازات را گذرانده باشد می تواند مشمول عفو مشروط گشته و آزاد شود . اما از آنجاییکه مقامات قضایی عفو مشروط را نه حق قانونیِ زندانی بلکه گذشت و بخشش مقامات قضایی می دانند سعید متین پور پس از سپری کردن 5 سال از دوران محکومیت حتی از مرخصی درمان نیز محروم است .
وی از آنجاییکه بیشتر مدت زمان بازداشتش ( ۲۷۸ روز بازداشت موقت) در سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ زندان ائوین و تحت شکنجه ها و فشار‌های شدید جسمی و روحی قرار داشته از ناراحتی های گوارشی ، سردرد و کمردرد رنج می برد.
پایگاه وقدرت مجاهدین خلق نه در ایران بلکه در تضاد کشورهای جهان با جمهوری اسلامی نهفته است . نفرت و دشمنی سازمان مجاهدین و جمهوری اسلامی نسبت بهم ، از ابتدای جمهوری اسلامی رقم خورد بخاطر قدرت بود. هر دو شیعه ، هر دو برای به قدرت رسیدن خود از پوشش اسلام استفاده می کنند . هر دو ستیز جو و در ماهیت خود خشن و تروریست هستند. چه کسی می تواند تضمین دهد که وقتی مسعود رجوی به قدرت برسد ؛ مثلا مخالفین فکری خود را ازاد خواهند گذاشت . می گویند مشت نمونه خروار است .هم اکنون به چه میزان در خود سازمان دمکراسی وجود دارد .کریم قصیم ، ایرج مصداقی و...یک عمر برای مجاهدین خلق کار کردند ولی همین که نقد و نظری داشتند شدند مزدور و قتل شان واجب ....حالا می خواهید ما سکولار ها باور کنیم که انشالله گربه است
آقای امید دانا..... دوره خربزه زیر بغل آزربایجانی ها گذاشتن خیلی وقت است گذشته. خوشبختانه آگاهی سیاسی آزربایجانی ها به آن حدّ رسیده است که ( مفت ) برای دیگران سینه نخواهند زد...در طول تاریخ معاصر ایران, آزربایجانی ها لااقل چهار بار این تجربه تلخ را به آزمایش گذاشتند. انقلاب مشروطیت, نهضت خیابانی, حماسه 21 آذر و شروع انقلاب 57.. در ضمن هیچ وقت یادتان نرود که لشگر 110 اردبیل بود که خرمشهر را از دست صدام آزاد کرد که بیش از نصف سزبازان این لشگر جان باختند ( روحشان شاد). چه چیز نسیب این ملت ( غیور, وطن پرور, ووو) شده است؟..در یک فرهنگ و جامعه بیمار و مالیخولیائی مثل جامعه فارس ایرانی که من و اجداد مرا ( آدم ) حساب نمی کنند صحبت از همزیستی مسالمت آمیز یک حرف مفتی است.. به امید آزادی و استقلال ملل غیر فارس ایران
سیاست افراطی مجاهدین ...................
راز ماندگاری مجاهدین فقط پافشاری آنها بر اینست که دشمن اصلی مردم ایران. رژیم آخوندیست .این سیاست افراطی مجاهدین است .در غیر اینصورت تاحالا چهل تیکه ویا جزب ولایت شده بودند ویا تبدیل به حاشیه نشینان اینترنتی میگردیدند.وتا آنجاییکه مجاهدین را میبینیم و میشناسیم تا ریش و ریشه آخوندها و فاشیسم دینی را از ایران از بیخ نکنند دست بردار نیستند واینرا آخوندها خوب و بهتر از همه میدانند.نگاهی بکنیم به موضعگیریهای وعملکردهای جنون آمیز آخوندها بر علیه مجاهدین ......
با پوزش از متن بالا که ویرایش نشده ارسال شد بود. من مجاهدیدن را دوزخیان روی زمین نخوانده ام، بلکه ساکنان اشرف را دوزخیان روی زمین خوانده ام. آن هم نه از آن رو که آنها را انقلابی و یا برحق می دانم. واژه ای نمادین انتخاب کردم که بگویم زندگی آنها در اشرف چه به دلخواه بوده باشد و چه به اجبار، شرایط بسیار طافت فرسایی را در بر داشته است که با قتل نیمی از باقی ماندگان آن اردوگاه با فرجامی تراژیک همراه شد. تا آنجا هم که به من برمی گردد در محکوم کردن این جنایت اما و اگر نکردم و به مجموعه واکنش ها نیز نگاه انتقادی خود را بیان کردم.
من مجاهدیدن را دوزخیان روی زمین نخواندن. ساکنان اشرف را دوزخیان روی زمین خواندم. آن هم نه از آن رو که آنها را انقلابی و یا برحق می دانم. متافوری انتخابت کردم که بگویم زندگی آنها در اشرف چه به دلخواه بوده باشد و چه به اجبار، شرایط بسیار طافت فرسایی را در بر داشته است که باا قتل نیمی از باقی ماندگان با فرجامی تراژیک همراه شده است.
زینت میرهاشمی: تسلیم یا مرگ، راه حل جنایتکارانه رژیم -
در حالی که اسناد جنایت وحشیانه مزدوران مالکی در اشرف با تصویر و اسامی آنها در معتبرترین رسانه های بین المللی و ایرانی منتشر و از سوی نهادهای بین المللی تایید شده است، یکی از جلادان رژیم ایران، ربودن 7 مجاهد خلق را دروغ اعلام کرد.
وزیر اطلاعات دولت «امید و تدبیر» مدعی شد که خبر ربودن مجاهدان از اشرف دروغ است. وزیر رژیم ورشکسته و بی آینده ولی فقیه روز یکشنبه 24 شهریور گفت: «وقتی فاسق خبر می دهد باید تحقیق کنید چون خبرش هیچ اعتباری ندارد.»
سید حسن نقوی حسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت در مجلس رژیم روز شنبه 23 شهریور، پذیرش مجاهدین به عنوان پناهنده از طرف کشورهای غربی را «اقدام خصمانه» اعلام کرد. وی کشورهای پذیرای پناهندگان مجاهد را تهدید به برهم زدن امنیت آنها کرد. او پذیرش مجاهدین را «خط قرمز برای روابط با کشورها» دانست و این کشورهای را تهدید به برقراری روابط سرد کرد.
اسماعیل كوثري، عضو همین کمسیون مجلس، روز شنبه 23 شهریور گفت: «هیچ كشور ثالثی حق ندارد به‌صورت متمرکز آنها را بپذیرد تا آنها سازمان منسجم خود را حفظ کنند....ما در مجلس پیگیری خواهیم كرد تا همه اينها را تحویل ایران دهند».
حرفهای کارگزاران رژیم نقش مخرب دایه های مهربان تر از مادر و دلسوزان دروغین مجاهدین که در میانه کشتار فجیع افراد بی سلاح ولی مصمم به مبارزه با دیکتاتوری، مسئولیت امنیت مجاهدین را بین دولت مالکی و رهبران مجاهدان تقسیم می کنند را روشن کرد. حالا باید دید چوب خط کسانی که مصلحت مبارزان پر تجربه را بیشتر از خود آنها تشخیص می دهند به کدامین سمت نشانه خواهد رفت.
واقعیت این است که استبداد مذهبی حاکم بر ایران به دنبال نابودی تشکیلات و افراد سازمان مجاهدین خلق ایران است. رژیم ایران با کمک نوری المالکی درصدد است تا با فشار ممتد یا مجاهدین را به تسلیم وادار کند و یا آنها را نابود کند. از همین زاویه دفاع از حق مجاهدان زندانی در لیبرتی باید دفاع قاطع و بدون قید شرط از حقوق انسانی آنها به شمول تسلیم ناپذیری به دیکتاتوری ولایت فقیه باشد.
کسانی که فکر می کنند مبارزان جان برکف را می توان مانند مهره های صفحه شطرنج به راحتی جا به جا کرد، می توانند به موضع گیریهای پایوران رژیم در این مورد مراجعه کنند.
ـ مأموران رژيم آخوندي در رباط كريم تهران يك كارگر به نام رضا نقوي را به جرم نوشتن شعارهاي ضدحكومتي دستگير كردند.
رضا نقوي كارگر ساختماني و همشهري شهيد ستار بهشتي است. وي شعارهايي در حمايت از زندانيان سياسي مي نوشت كه توسط مأموران نيروي انتظامي دستگير و روانه بند 350 زندان اوين گرديد. وي طي ۲۴ ساعت بازداشت در پليس امنيت مورد و ضرب‌وشتم شديد قرار گرفته و آثار ضرب‌وشتم و جراحت در بسياري از نقاط بدن وي مشهود است.
27 شهريور
ـ بنا به گزارشهاي دريافتي از اوين وضعيت جسمي زنداني سياسي احمد دانشپور از بستگان مجاهدان اشرفي به دليل ممانعت دژخيمان از رسيدن دارو و درمان به وي، وخيم است. اين زنداني سياسي براثر فشارهاي ضدانساني و بيماريهاي مختلف، 20كيلو وزن كم كرده است. دژخيمان به زندانيان سياسي احمد و محسن دانشپور گفته اند بدليل محاربه مرخصي درماني به شماها تعلق نمي گيرد.
-
خامنه اي، نگراني از بن بست اتمي و جام زهر تحميلي ......
ولي فقيه ارتجاع امروز، در گرداب بحرانهاي داخلي و خارجي رژيم و درمقابله با تأكيدات رفسنجاني و شركا براي خوردن جام زهر اتمي گفت: براي وادادگي بهانه مي آورند ، براي پشيماني بهانه مي آورند, بهانه هم اين است كه دنيا تغيير كرده است. اما اينكه دنيا تغيير كرده بهانه نميشود براي اينكه ما رفتار خودمان و هدف خودمان را عوض كنيم »
خامنه اي كه در جمع پاسداران سخن مي گفت، درمورد فشار بين المللي براي برچيدن برنامه تسليحات اتمي رژيم به تكرار دعاوي فريبكارانه قبلي مبني بر اينكه ازسالها پيش خواستار نرمش در مانورهاي ديپلوماتيك بوده است، اضافه كرد: اين حركت در مواقعي بسيار خوب و لازم است، اما نبايد فراموش كنيم مشغول چه كاري هستيم و اين شرط اصلي است.
خامنه اي تاكيد كرد كه بحران اتمي به موجوديت و بقاي نظام آخوندي مربوط است وگفت:
«دعواي اصلي اينجاست، دعواي انقلاب با اينهاست، بقيه حرفها بهانه است تحريم نمي دانم جنگ داخلي ايجاد كودتا ايجاد بقيه چيزهايي كه اين سالها همه را بايد در اين چارچوب نگاه كرد. بايد ديد مسله انرژي هسته اي را تو اين چارچوب بايد ديد … با اين مخالفند با اين دشمن بحث سلاح هسته اي را مطرح مي كنند. خوب ما سلاح هسته اي را نه بخاطر زيد و عمرو، نه بخاطر امريكا و غير آمريكا، بخاطر عقيده مان قبول نداريم هيچ كس نبايد داشته باشد وقتي كه مي گوييم شما نداشته باش معني اش اين است كه خودمان هم قاطعا مي گوئيم نبايد داشته باشيم و نخواهيم داشت اما آنها مسئله رو مسئله ديگري است اينها طرفي ندارند كه برخي از كشورها حالا گيرم بوجود بيان انحصار انها را بهم بزنند البته نمي خواهند انحصارشان بهم بخورد اما قيامتي هم برپا نمي كنند
در مورد ايران اسلامي و جمهوري اسلامي قيامت به پا مي كنند چرا چون داشتن يك چنين تواني چنين قدرتي پشتوانه اين نظام ”لا تظلمو و ...” است چالش اصلي اينجاست.»
ولي فقيه ارتجاع كه براي پاسداران و سركردگان سپاه جهل و جنايت سخنراني ميكرد، اظهارات شيخ حسن روحاني را كه درجنگ گرگها خواستار دخالت نكردن سپاه در امور سياسي شده بود، رد كرد. و ضمن متهم كردن باند رفسنجاني و روحاني به انحراف و وابستگي، گفت: سپاه نمي تواند در رابطه با جريانهاي سياسي انحرافي و وابسته، چشمي بسته و نابينا داشته باشد.
«سپاه به عنوان يك موجود زنده، بايد بداند كه از چي مي خواهد پاسداري كند. اين انقلاب چيست؟ لزومي ندارد حتماً سپاه در عرصه سياسي به پاسداري بپردازد. اما بايد عرصه سياسي را بشناسد. اين خلط مبحثي كه بعضي مي كنند، بايد به دقت روشن بشود، نمي شود يك مجموعه يي به عنوان بازوي نگاهبان و پاسدار انقلاب در كشور تعريف بشود، اما در زمينه جريانهاي گوناگون سياسي، بعضي انحرافي، بعضي غير انحرافي، بعضي وابسته به اينجا و آنجا، چشم بسته و نا آگاه و نابينا داشته باشد، اين معني ندارد».
دوزندانی در تنکابن اعدام می شوند
رژیم آخوندی قصد دارد روز پنجشنبه 27شهریور دو زندانی را در تنکابن اعدام کند. اصغر طالبی دادستان جنایتکار رژیم در تنکابن گفت: ”ساعت هفت صبح فردا دو اعدام یکی در ملاعام و دیگری در محوطه زندان شماره دو تنکابن واقع در نشتارود به اجرا در می‌آید“.
من قویاً قتل‌عام ساکنان بیگناه کمپ اشرف در تاریخ اول سپتامبر 2013 را محکوم میکنم. این به‌طور اخص درد آور است که بشنویم بسیاری از آنان هنگامی که به قتل رسیدند دست‌بند زده یا مجروح بودند. جامعه جهانی باید دولت عراق را به‌خاطرارتکاب چنین جنایات وحشیانه يي مورد بازخواست قرار دهد، چرا که آنها پناهندگانی به‌رسمیت شناخته شده توسط ملل‌متحد و مشمول حفاظتهای پناهندگی در عراق بودند. مطمئناً کشتار فراقانونی52تن از ساکنان اشرف و به‌گروگان‌گرفتن 7نفر از آنان یک جنایت علیه بشریت است من تأسف عمیق خودم را به خانواده‌های قربانیان ابراز میکنم من همچنین به کسانی می‌پیوندم که صدای اعتراض خود را در مورد سرنوشت 7 گروگان (6زن و یک مرد) ربوده شده از اشرف، بلند کرده‌اند. دولت عراق باید بلادرنگ آنها را آزاد کند. تحت هیچ شرایطی دولت عراق نباید آنها را به مقامات رژیم ایران تحویل دهد چرا که می‌دانیم در معرض شکنجه و اعدام قرار خواهند گرفت. آنها همگی افراد حفاظت‌شده و پناهجو هستند و از امنیت و حفاظت تحت قانون بین‌المللی برخوردارند. جامعه بین‌المللی بایستی قدمهای ضروری را برای تضمین آزادی آنها بردارد من از کسانی که به ساکنان اشرف قول حفاظت داده‌اند و مشخصاً از ملل متحد، کمیساریای عالی پناهندگان و دولت آمریکا میخواهم که مسئولیت تمام‌عیار امنیت ساکنان کمپ لیبرتی را تازمانی که به خارج عراق منتقل شوند، به عهده بگیرند.
با سلام خدمت آقای درویش پور در این مورد پوزش میطلبم. ولی استخوان بندی نوشته شما بیشتر زخم زبان است به مجاهدین و نه سفاکان قاتل.
اگر این کشورها میخواستند به مجاهدین کمک کنند آنها را خلع سلاح و بمباران نمیکردند. من میخواهم سر به تن این جمهوری کثیف و متعفن نباشد انرژی هستهی هم جز بد بختی و خطر چیزی برای مردم ندارد. البته برای آخوند ها کمر بند امنیت است. امریکا و غرب عاشق سینه چاک طالبان اصلاحات !! هستند نه مجاهدین. مقاومت هم چیز عجیب و غریبی نیست.
امضای ۹۱هزار و ۱۱۰شخصيت و شهروند و۲۰ تشکل حقوق بشری و مدافعان اشرفيها از کشورهای مختلف عربی برای آزادی فوری ۷گروگان و محکوميت قتل عام هولناک در اشرف
امضا کنندگان از کشورهای عراق، مصر-اردن- لبنان- سوریه - بحرین – لیبی – فلسطین- الجزائر- کویت و یمن
بر مسئولیت حفاظت لیبرتی توسط سازمان ملل‌متحد و ضرورت استقرار کلاه آبیها تأکید کردند
سازمانها و انجمنهای حمایت کننده از این بیانیه عبارتند از:
مصر:
اتحادیه وکلای برای پژوهشهای قانونی و دموکراتیک، ائتلاف آزادیها برای سازمانهای مجتمع مدنی، سازمان عربی برای اصلاح جنایی، -جمعیت دفاع عربی- مرکز پژوهش‌ها و حقوق‌بشر فجر جدید، و حزب اصلاح و رشد
سوریه:
جمعیت دفاع از حقوق‌بشر سوریه- کمیته دانشجویان عرب برای دفاع از اشرف– کمیته شورای همبستگی بین خلقها - جنبش مردم کردستان و سازمان آزادی
اردن:
جمعیت وکلا برای دفاع از قوانین بین‌المللی -جمعیت یاری مظلومین -جنبش دموکراسی و آزادیها، جنبش آزادگان برای دفاع از مظلومین، و جمعیت آزادگان برای دفاع از آزادی
بحرین:
انجمن شرفای بحرینی برای یاری اشرف و جمعیت بحرینی دیدبان حقوق‌بشر
مراکش:
جمعیت دانشجویان مغربی برای حقوق‌بشر
کویت:
جنبش دفاع از آزادگان لیبرتی و اشرف
بیانیه مطبوعاتی
مرکز رشد و توسعه سوریه حمله وحشیانه نیروهای مالکی به کمپ اشرف که منجر به کشتار52تن و به گروگان گرفته شدن 7تن دیگر گردید را به‌شدت محکوم و خواهان استقرار نیروهای کلاه آبی سازمان ملل‌متحد در کمپ لیبرتی به‌منظور تضمین حفاظت ساکنان این کمپ گردید.
این مرکز که مبتکر کمپین جمع‌آوری امضاهای محکومیت حمله جنایتکارانه نیروهای نوری المالکی به اشرف است اعلام کرد:
91100تن از شخصیتها و شهروندان از اقشار مختلف مردم در کشورهای مصر-اردن- لبنان- سوریه – بحرین – لیبی – فلسطین- الجزائر- کویت و یمن با امضای بیانیه‌ها و ارسال نامه‌هایی خطاب به دبیرکل ملل‌متحد جنایت بی‌سابقه قتل‌عام ساکنان اشرف در 1سپتامبر که منجر به کشته شدن 52تن و به گروگان گرفته شدن 7تن دیگر گردید را به‌شدت محکوم کردند.
آنها تأکید میکنند: حمله اول سپتامبر به‌دستور خامنه‌ای و توسط نیروهای تحت‌امر نوری مالکی نخست‌وزیر عراق صورت گرفته است. کما اینکه طی دو حمله خونینی که نیروهای عراقی در سالهای 2009 و 2011 به کمپ اشرف کردند 50تن کشته و بیش از 1500تن مجروح و مصدوم شدند.
امضا کنندگان اعلام کردند: ما ضمن محکوم کردن قتل‌عام و جنایت جنگی اول سپتامبر، جامعه بین‌المللی را به اتخاذ موضع مناسب و تشکیل یک هیأت مستقل بی‌طرف توسط سازمان ملل و دولت آمریکا برای تحقیق پیرامون این جنایت فرا می‌خوانیم و خواستار آزادی 7تن که در جریان حمله 1سپتامبر به اشرف توسط نیروهای مهاجم عراقی به‌گروگان‌گرفته‌شده‌اند و استقرار نیروهای کلاه آبی سازمان ملل در لیبرتی و برعهده گرفتن مسئولیت حفاظت ساکنان هستیم.
روزنامه الدستور -اردن:
91هزار شخصیت از کشورهای مختلف عربی ملل‌متحد را فراخواندند تا مسئولیتهایش در قبال قتل‌عامها و تجاوزات علیه پناهندگان ایرانی در دو کمپ اشرف و لیبرتی که نیروهای عراقی علیه ساکنان کمپ اشرف مرتکب شدند را برعهده گیرد. همچنین این شخصیتها طی بیانیه‌یی ملل‌متحد و ایالات متحده و جامعه بین‌المللی را اقدام برای آزادی هفت گروگان فراخواندند. آنها مسئولیت حفاظت از ساکنان را بر عهدهٴ ملل‌متحد دانستند چرا که پناهندگان حفاظت‌شده طبق کنوانسیون ژنو می‌باشند.
سازمان اتحادیه وکلا برای پژوهشهای قانونی و دموکراتیک، قتل‌عام اشرف را که در روز اول سپتامبر 2013 واقع شد محکوم کرد
رزمندگان ارتش آزادی سوريه
تصرف چندين مرکز نظامی نيروهای اسد توسط رز مندگان سوری
تصرف چندین مرکز نظامی نیروهای اسد توسط رز مندگان سوری
ارتش آزادی موفق شد پایگاه نظامی ابوشفیق در نزدیکی شهر مورک در حومه حما را تصرف کند و دو تانک مستقر در آن را منهدم نماید.
ارتش آزادی همچنین در درگیری با نیروهای رژیم در اطراف منطقه برزه در دمشق، یک زرهی و دو خودروی دوشکا را منهدم کرد.
رزمندگان ارتش آزادی تل المهیر در شهرک الرفید در استان القنیطره را آزاد کردند و مقادیری تجهیزات نظامی را به غنیمت گرفتند.
برگرفته از سایت مجاهدین خلق
وقتی در مورد چیزی اطلاع ندارید، اظهار نظر نکنید و تنها بخوانید و یاد بگیرید، اما انگار برخی دوست دارند، در مورد همه چی اظهار نظر کنند
هستند که ممکن است که طاقت نشستن به پای شکست خود را برای چهار سال آینده نداشته باشند و در هر فرصتی آمادگی مقابله با رأی و خواست مردم را بروز بدهند. سوی دیگر امیدهای کاذب و شتاب زدگی نیروهای خواهان تغییر است که پس از پیروزی دولت اصلاحات نیز نقش مخربی را در راندن مردم به سوی ناامیدی و منفعل ساختن آنان و در نتیجه فراهم آوردن امکان صعود احمدی نژاد بازی کرد. مسئله این نیست که دولت روحانی قابل نقد نخواهد بود، دولت اصلاحات نیز خالی از خلل نبود؛ مهم این است که مرز بین انتقاد و مطالبه با نفی و قهر مخدوش نشود. این نیز بازی نغزی است که باید امیدوار باشیم که سیاسیون ما که روزگاران را تجربه کرده اند و حتا پیش اموزگار نیز نشسته اند، بتوانند به جامعه بیاموزند.» نقل از نویسنده
من هم به نوبه ی خود در این نگرانی با شما هم عقیده ام و امیدوارم که هیچیک از نیروهای سیاسی ریشه دار و اصیل گرفتار چپ روی ها و بی صبریهایی که آنان را در کنار عناصر تندرو رژیم قرار دهد نشوند.
صابر قوامی
«نگرانی من از این بابت است که دولت اعتدالی می تواند از دو جانب متضاد تهدید شود. نخست و بی شک اصولگرایان تندرو هستند که ممکن است که طاقت نشستن به پای شکست خود را برای چهار سال آینده نداشته باشند و در هر فرصتی آمادگی مقابله با رأی و خواست مردم را بروز بدهند. سوی دیگر امیدهای کاذب و شتاب زدگی نیروهای خواهان تغییر است که پس از پیروزی دولت اصلاحات نیز نقش مخربی را در راندن مردم به سوی ناامیدی و منفعل ساختن آنان و در نتیجه فراهم آوردن امکان صعود احمدی نژاد بازی کرد. مسئله این نیست که دولت روحانی قابل نقد نخواهد بود، دولت اصلاحات نیز خالی از خلل نبود؛ مهم این است که مرز بین انتقاد و مطالبه با نفی و قهر مخدوش نشود. این نیز بازی نغزی است که باید امیدوار باشیم که سیاسیون ما که روزگاران را تجربه کرده اند و حتا پیش اموزگار نیز نشسته اند، بتوانند به جامعه بیاموزند.» نقل از نویسنده
تعجب آور است! که شخص فارس زبانی سکوت مرگبار جامعه فارس را شکسته، و برای خاطر مردم سوریه شعر مینویسد. حالا با محتوای پنهان آن کاری نداریم. اما این سنت شکنی، از اینکه یک فارس زبان، به این نتیجه میرسد که انسان غیر فارس نیز، مثل شخص فارس حقوق دارد، و حقوق بشر شامل ملیتهای دیگر نیز میشود، ناباورانه ، برای خیلی ها بمثابه یک انقلاب اخلاقی و فرهنگی محسوب میشود، که از جانب فردی فارس زبان صورت میگیرد. از نطر اینجانب باید به چنین شخصی جایزه سنت شکنی داد! و به او تبریک گفت، که دیگران را نیز آدم بحساب می آورد. بارک الله!
تجربه ادمی بهترین معیار سنجش رفتار و گردار ادمی است.نه انها که از دور دستی بر اتش دارند بلکه کسانیکه خود اتش بیار جهنم رجوی بوده اند خود میگویند که چه شد که این گونه شد.نه مخالفان بیرونی سازمان رجوی بلکه بدن و پیکره سازمان میگوید چه رویدادی وحشتناکی در انتظار ماست.منصف باشیم و سخن جداشده گان را بشنویم.مانند خانم بتول سلطانی و دیگر جداشده ها.مانند این ها(
http://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=3229
مصاحبه خانم سلطانی با اقای سربی در مردم تی وی
"دوزخیان روی زمین" در ارتباط با مجاهدین چندان صدق نمی کند . هر چند سازمان مجاهدین خلق از چشم اکثریت مردم ایران افتاده اند و احزاب سیاسی اپوزیسیون هم نسبت به رفتار عجیب و غریب این سازمان بیگانه اند؛ با این وجود مجاهدین مورد حمایت سیاسی ، مالی ، اطلاعاتی و نظامی کشور ها و دولت های متخاصم جمهوری اسلامی قرار دارند . بطور مثال یک دهه از سرنگونی صدام حسین می گذرد و حکومت شیعه عراق نتوانسته است انان را از کشور بیرون کند. این سازمان حمایت سازمان ملل را هم پشت خود دارد. بنظر من اگر مذاکرات ایران و امریکا به نتیجه برسد. سازمان مجاهدین مجددا در لیست سازمانهای تروریست قرار خواهد گرفت . شایان ذکر است که این سازمان در کشتن دانشمندان هسته ای با اسرائیل همکاری اطلاعاتی _ عملیاتی داشته است ولی تا "دوزخیان روی زمین" هنوز فاصله دارند.این سازمان برگی در دست دشمنانان جمهوری اسلامی....وسالهاست از
چهارچوب یک سازمان سیاسی _ توده ای فاصله گرفته است .وقتی در یک آکسیون مجاهدین هزازان نفر غیر ایرانی با پرداخت پول هتل و هواپیما و... به پاریس اعزام می شوند و به گفته شاهدان تقریبا 90 در صد آنان با این انگیزه برای چند ساعت لباس مجاهد می پوشند. مسعود رجوی همچنان با تفکرات گذشته روزگار می گذارند و هر اندیشه ای مغایر با وی بشکل بسیار بیرحمانه سرکوب می شود.
با تشکر از زحمتهای سلماز گرامی در ادامه نوشته خود، به عنوان منبع قابل توجه در مورد انقلاب شکست خورده ی 57 ؛ توجه ایشان را به مقالات « کد انقلاب» و «کد رفسنجانی» از همن سیدی جلب میکنم. لینک ص http://www.akhbar-rooz.com/search.jsp?authorId=2918
کد انقلاب شامل سه قسمت- و کد رفسنجانی چهار بخش است. در آخر ص.
نرمش قهرمانانه! همان "غلط کردم" امام خمینی بود که اول میگفت راه قدس از کربلا میگذرد و جنگ برای ما نعمت است!! و حال نوبت خامنه ای است که قهرمانانه از حق مسلم هسته ای بگذرد. ((((( نرمش قهرمانانه = غلط کردن = جام زهر نوشیدن )))))
دوست نادیده ام، جناب محمود. اصطلاح دوزخیان روی زمین برگرفته از فرانتس فانون است که آنرا در باره مردم الجزایر و انقلابیونی به کار برد که ا زهر سو زیر فشار سرکوب برای ارمان های خود سر خم نکردند. من این اصطلاح را نه به قصد تحقیر ساکنان اشرف، بلکه به منظور ترسیم موقعیت همیشه دشورا آنان برگزیده ام که از آغاز با آن روبرو بوده اند و سرانجام این گونه بیرحمانه به قتل رسدیدند.
خبر اذعان اوباما به نامه نگاری با روحانی در شرايطی که شيخ اعتدال و سرپرستش رفسنجانی، بی قرار رسيدن زمان سفر به نيويورک هستند، آن چنان دهانشان را آب انداخته که از روزنامه هايشان هم سرازير شده است: «فرصتی بزرگ» است، بايد نشان دهيم که «شرايط در ايران تغيير کرده» و «تنش زدايی» جايگزين «تنش زايی» شده. بايد نشان دهيم که «به معنای واقعی کلمه از تنش و فاصله داشتن با کشورهای ديگر بيزاريم» تا «تا بلکه به طريقی گره هسته يی باز شود».
همين روزنامه ها رودرروی حرفهای خامنه ای که هفته پيش گفته بود: «بايد در مقابل دنيای غرب مقتدر بود… و اقتدار درونی را افزايش داد». به نقل از ظريف وزير خارجه روحانی بر «نياز فهم دقيق از روابط بين الملل» تأکيد کرده و نوشته اند: «آنچه امروز به ما قدرت داده، تفکر فرا مرزی» است. همچنين در مقابل تأکيد خامنه ای بر «توليد علم» (بخوانيد هسته يی)، حرف ظريف را مبنی بر «توليد فهم» در پيشبرد سياست خارجی علم کرده اند که منظورش آويختن به جايی است که خامنه ای آن را دشمن معرفی است.
به نظر می رسد «قند» نيويورک، که حاصل نشده کام روحانی و رفسنجانی را شيرين کرده، همان چيزی است که برای «مقام ولايت» طعم زهر دارد. به همين دليل در آستانهٴ سفر روحانی به نيويورک، خامنه ای کليه ابزارهايش را اعم از رسانه يی يا سردمداران و نمايندگانش در ارگانهای مختلف نظام، به حرکت درآورده تا تک هماهنگی را با تاکتيک احاطه از جلو و پهلو به اجرا بگذارند. روزنامه حکومتی رسالت ارگان باند مؤتلفه از مقابل حمله می کند و می نويسد: «آنها هنوز از بازگشت به ميدان ”افراط“ آن هم با نقاب ”اعتدال“ نااميد نيستند». کيهان خامنه ای اما که محور اصلی تهاجم را به عهده دارد، حمله شديدی را از پهلو آغاز می کند و مانند آخوند موحدی کرمانی در نمايش جمعهٴ گذشته، فرياد «گرانی» و «بيکاری» بر می آورد و می نويسد پس «کليد تدبير جناب روحانی» چه شد و چرا وعدهٴ او مبنی بر «گشايش» طی 100روز، به وعدهٴ «گزارش» در صدمين روز تبديل شده است.
از طرف ديگر، در حالی که روزنامه های باند خامنه ای دود و دم به راه می اندازند که آمريکا بر اثر تهديدهای آنان وحشت کرده و از جنگ در سوريه جاخالی داده است، روزنامه های نزديک به رفسنجانی از تأثير وعده های «تعامل» در مناسبات خارجی دم می زنند و می نويسند: «امواج مثبت کنونی تأثير تعيين کننده يی در تغيير رويکرد آمريکا در خصوص سوريه گذاشت و صدای طبل جنگ، فروکش کرده و صدای ديپلوماسی جايگزين آن گرديده است».
البته آنچه خبرگزاريها به نقل از اوباما منعکس کرده اند نشان می دهد که احتمالاً در مذاکرات اتمی، ديگر تاکتيک فريب برای روحانی و رفسنجانی کارساز نخواهد بود و راهی جز خوراندن زهر به «مقام ولايت» در پيش نخواهند داشت. خبرگزاريها نقل کرده اند که اوباما در مصاحبه با ای.بی.سی گفته است: «شک من اين است که آيا رژيم ايران تشخيص می دهد که نبايد اين برداشت را بکند که حمله نکردن ما به سوريه به معنی حمله نکردن به رژيم ايران هم خواهد بود»
به اين ترتيب به نظر می رسد زمان تصميم گيری خامنه ای برای انتخاب مسير فرا رسيده است: سرکشيدن جام زهر يا رفتن در مسير انقباض و تصفيه و جنگ قدرت فروپاشنده درونی با رفسنجانی؟
نماينده آمريکا در آژانس بين المللی انرژی اتمی: توسعه برنامه اتمی رژيم ايران دردسر آفرين شده است
نماينده آمريکا در آژانس بين المللی انرژی اتمی گفت واشينگتن شاهد «پيشرفتهای دردسرآفرين» در برنامه اتمی رژيم ايران است. جوزف مک مانوس افزود: رژيم ايران با ادامه نصب سانتريفوژهای نسل اول و پيشرفته، ظرفيت غنی سازی اورانيوم خود را توسعه داده است. اين اقدام باعث «افزايش نگرانيها درباره فعاليتهايی اتمی اين رژيم است.
نماينده آمريکا در آژانس گفت: ما به حساسيت زمان واقف هستيم و رژيم ايران هر چه زودتر بايد به نگرانيها در مورد برنامه اتميش پاسخ دهد.
فراخوان هيأت علمای يمن به سازمان کنفرانس اسلامی و اتحاديه عرب تأکيد بر مداخله و تأمين حفاظت مجاهدان در ليبرتی
دولت عراق بايد به اقدامات غيرانسانی عليه ساکنان پايان دهد و 7 گروگان اشرفی را آزاد کند
هيأت علمای يمن تجاوزات مکرر عليه پناهندگان ايرانی در اشرف و کشتار شنيع بيش از 50تن توسط نظاميان مالکی را محکوم می کند. اين امر جنايت بر خلاف دين و ارزشهای اسلامی است که برای خون و ناموس و مال مسلمان حرمتی بزرگ قائل است.
هيأت علمای يمن، سازمان کنفرانس اسلامی و اتحاديه عرب را به قيام به مسؤليت شان در حفاظت و حمايت ساکنان اشرف فرا می خواند.
هيأت علمای يمن از دولت عراق می خواهد که به حقوق اين پناهندگان که ميهمانان مردم عراق محسوب می شوند احترام گذاشته و به اين اقدامات غيرانسانی پايان بدهد و گروگانها شامل 6 زن را آزاد کند.
....توهین به ملت آزربایجان ,اینبار از طرف یک مقام عالی رتبه دولت فارس در مس سونگون اهر
........صاحب این عکس هم به ترک ها توهین کردا
توهین به ملت آزربایجان اینبار از طرف یک مقام عالی دولت فارس در مس سونگون اهر
بنا به گزارش رسیده به وب سایت گونئی نیوزاز مس سونگون قره داغ، مدیر عامل مس ایران آقای مرادعلیزاده در سخنرانی عجیب خود برای کارکنان مس، به ملت تورک آزربایجان توهین کرده است. وی در سخنرانی خود با گفتن جوک که "از یک تورک می پرسند انگیزه شما از بالا آمدن قله اورست چه بوده، تورک در جواب می گوید که انگیزه نمی دانم چیست اما من بارآورده بودم". لازم به ذکر است که این چندمین بار است که از طرف مسئولان پان فارس به ملت دلیر آزربایجان توهین می شود. هنوز داغ زلزله آزربایجان از دل ملت بیرون نرفته است که آشکارا توهین میکنند
زمانی که تنها کارخانه ی اهدائی مقام معظم رهبری به مردم محروم و کشاورزان مستحق منطقه ، بی سر و صدا فروخته شود و سهام قانونی کارگران داده نشود که هیچ، کارگران و پرسنل زحمت کش آن نیز هر روز تهدید به اخراج شوند، پیدا میشوند چند نفری که دل به دریا بزنند و برای احقاق حق، اعتراض کنند و بجای توجه به اعتراض آنها بدلیل عدم نظارت مسئولین اداره کار، خیلی راحت از ورود آنها به کارخانه جلوگیری کنند بعد برچسب هم میخورند. باور کنید درون دیوارهای کارخانه خبرهای زیاد تری هم هست.
کاش این پنج امتیازی که شمردید واقعا در عالم واقعی وجود داشت . نویسنده معلوم است در توهم کامل سیر میکند . فقط یک نمونه کوچک از توهمات نویسنده اینجا مشخص میشود که ارتش آزاد کی حما را آزاد کرد که اسد بخواهد دوباره پس بگیرد. خواهشمندم درادعاها و بکار بردن عبارات دقت کنید تا خودتان را مضحکه نکنید خوانندگان این سایت اافراد بیسواد و نادان نیستند و اینگونه تحلیل ها توهین به شعور خوانندگان است. موفق باشید
آذربایجان بئی، اغلب باصطلاح روشنفکران فارس، منافع و موجودیت خود را در سکوت می بینند. و از این طریق به موجودیت خود ادامه می دهند، اگر قرار باشد ، جامعه فارس از حقوق دیگر ملیتهای غیر فارس حمایت کند، آنوقت آقائی ظاهری خود را از دست خواهد داد. از این جهت سکوت مرگبار، یکی ازسیاستهای تنازع بقاع جامعه فارس است. حالا کی این دیوار سکوت، در هم خواهد شکست، فعلا معلوم نیست. اما آنوقت دیگر خیلی دیرخواهد شد. هرکس بار خود را، خودش بدوش خواهد کشید. آنوقت حالشان را خواهم پرسید.
اسم این خانم - صاحبه عربی ! - است . آیا این نام ، نشان عربی شدن فرهنگ ایرانی نیست ؟ آیا در زمان ؤزیم قبلی هم این افراد با این اسمهای عجیب و غریب وجود داشتند ؟ - از طرف دیگر چرا خود شاه به جای اسامی ایرانی و باستانی و شاهنامه ای به فرزندانش نامهای شیعه ای و اسلامی میداد ؟ این نشانه سکولار بودن نظام پهلوی است وقتی رهبرش خرافاتی و مذهبی باشد ؟ یا دلیل شارلاتانی او .
افسوس که جامعه فارس زبان همانند رژيم حاکم در قبال خواست ملل تحت ستم سياست سکوت را ادامه ميدهند و اول ماه روز شکنجه کودکان غير فارس همانند سالهای قبل خواهد بود .منتها من هنوز انتظار بلند شدن صدای همبستگی از طرف جامعه فارس زبان با ملل تحت ستم را دارم و فکر ميکنم هنوز هستند کسانی از جامعه فارس زبان که به اين سياست راسيستی و شونيستی اعتراض دارد ولی جرات لازم را بايد نشان داد و اسير جو مسموم امنيتی ملی رژيم نبايد شد و مثل روشنفکران ترک ترکيه که پيشقدم شده و خواهان حقوق اقليت های غير ترک شدند و طومار مشهور حق و حقوق برابر تحصيل به زبان مادری برای همه را شدند.
.....آقای دانشمند و تحلیلگر رجوی حاکم عراق نیست! این ها مثل خیلی از ایرانیها پناهنده سیاسی هستند. اگر طالبان نفت و دلار و سازمان دولتها (سازمان ملل ) و نوری مالکی خون خوار به تعهد آتشان گردن نمیگذارند و با ناجوانمردی تمام انسانهایی را قتل عام میکنند که در مقابل زور وا نداده اند و به روز مرگی نیفتاده اند شایسته نیست از طرف یک رزمنده مجازی اینترنتی دوزخی نامیده شود. گویند که دوزخی بود عاشقو مست قولی است خلاف دل ...بر این دوزخیان و همه دوزخیان گذشته مثل همایون کتیرایی، علی شکوهی، مجتبا خرم آبادی ،سعید محسن ، سعید سلطان پور . شکرولله پاک نژاد گل سرخی، علی آقا صارمی، فرزاد کمانگر و هزاران دوزخی زنده و یا شکنجه شده در سراسر جهان که جور بی مسولیتی مشتی روشنفکر نما را که به قول شاملو فقط بلدند تابلوی مغازه ها را بخونند درود
روحانی چهار سال حکومتش را با انداختن همه تقصیرها به گردن احمدی نژاد همینگونه میگذراند. روحانی از آنچه احمدی نژاد به یغما برده قطعا بی نسیب نبوده. در این زد و بندها آنها نجات جمهوری اسلام را که فقط به نفع ملاها است میخواهند.
اگر توجه و تایید اجرا‌یی به متن نامهٔ حاضر که گویا توسط یک زندانی به رئیس جمهور نوشته شده شود تکرار قصه و موید کردن داستان قدیمی‌ای می‌باشد که در از حدود دستکم یک قرن تا به حال مطرح شدنی بوده و کسانی از جمله هوشمندانی در کتب یا روزنامه هائی مدعی استقلال یافتن استانی دست کم در د ایرهٔ زبان بوده اند .امری که مرحله‌ای ابتدایی از شکل گیری تجزیه ملی ست که قرن‌ها نیروهای غیر ایرانی در پی آن بوده اند در ثانی اگر هم محور فکری نامه که موردی بکر و تازه نیست اجرا شود استان‌های دیگر هم دیر یا زود چنین ادعا‌یی را در ابتدا بصورت به اجرا گذاشتن رسمی زبان یافته و خواهند داشت . چنانکه پیش از این در استانی دیگر چنین ادعا‌یی میشد و حالا در استانی دیگر . و بجهت تکرار پدیده‌ای عمومی در روند زمان چنانکه در سال ۵۷ در کشور ما چنان شد و حالا در کشورهای عربی مشابه آن پیش آماده است .
در طول تاریخ، و در جوامع مختلف، همیشه این «استبداد و دیکتاتوری» بوده که مردم و به ویژه جوانان تحول طلب را به سوی «مبارزه ی مسلحانه» رانده است. وگرنه کسی «مبارزه ی مسلمت آمیز» را کنار نمیگذارد و به کشت و کشتار روی نمیاورد. در دست بردن به اسلحه مقصر و عامل اصلی مستبدان و دیکتاتوران بوده اند. جمهوری اسلامی از همان سال اول بنیانگذاری، شروع به اعمال دیکتاتوری کرد. یک به یک همه ی دگر اندیشان و مخالفان و غیره را زد. و حتی به کودکان هم رحم نکرد. به اصطلاح خودشان «همه را غنیمت جنگی» دانست . و لایق کشتار و تجاوز. مانند 1400 سال پیش رفتار نمود. چون ذهن گردانندگان و طرفداران آن در آن دوره منجمد شده بود- همچنان که هست. در چنین شرایطی کسانی دست به اسلحه بردند. باز هم آنرا بهانه کرده به سرعت و حجم کشتار افزودند. اینان هیچ چیز از جهان و تاریخ خود یاد نگرفته اند. متأسفانه همچنان کله بتونی مانده اند.
مطمئنم که همچنان نیز خواهند ماند. تا مردمان گوناگون ایران آنرا از سرراه پیشرفت خود بردارند. امیدوارم این حکومت آخرین «تسلط ارتجاع و دیکتاتوری» بر این سرزمین باشد. براستی ما با فسیلهای تاریخ درگیریم...
با بخش عمده نوشته اقای ائلیار موافقم و ان ها را صحیح می دانم . اما نکته ای را اصلاح می کنم البته ما در کشور نمی توانیم امار و ارقام را مبنای قضاوت در مسایل سیاسی قرار دهیم چون نظر سنجی بیطرفانه میسر نیست . ولی چون در داخل کشور هستم بر اساس مشاهدات خود می گویم بخشی از مردم به همان دلیلی که اقای ائلیار گفتند به اقای روحانی رای دادند چون فکر می کردند ایشان دورترین نظر و فاصله را با اقای خامنه ای در بین کاندیداهای موجود دارد . بخشی بزرگتری از مردم فکر می کردند و یا اعتقاد داشتند که چون ایشان برای اداره کشور از برنامه های اصلاح طلبان پیروی و از نیروهای ان ها برای اداره کشور استفاده خواهد کرد که چنین نیز شد امکان حل مشکلات اقتصادی مردم بسیار افزایش می یابد . انها و حتی روستائیان که تصور می شد پایگاه احمدی نژادند به درستی به فاجعه امیز بودن شیوه اداره کشور به روش احمدی نژاد پی برده بودند
و با توجه به اظهارات خود اقای روحانی انتظار داشتند تنش هسته ای با غرب حل و تحریم رفع و را بطه با دنیای غرب عادی شود و یا بدان سمت حرکت کند . به این دلایل رای بخش بزرگتر مردم به اقای روحانی تعلق گرفت . ضمن انکه این احتمال را می دادند با توجه حجم عظیم مشکلات اقای خامنه ای تا حدودی دست اصلاح طلبان را در پیشبرد سیاست های منطبق بر منافع ملی و نزدیکی به غرب باز بگذارد .
ان چیزی که طرفدار ولایت فقیه گفته صرفا بر اساس همان طرفداری گفته نه تحقیق مستقل برای درک حقیقت و بیان ان . تا انجایی که به یاد دارم نظر وکیل خانم و حقوق دانهای مستقل و حتی بیانات منعکس در مطبوعات ان زمان عمدتا دال بر بی گناهی خانم مذکور بوده است .
آقای ایرانی وطن دوست:
لازم می دانم که در پاسخ به شما به چند مورد اشاره کنم:
1-شما می توانید در ایرانگلوبال نظرتان را طرح کنید؛ پرسش اینست که رژیم اسلامی این شهامت را دارد تا تریبون های علنی را در دست اپوزیسیون قرار دهد و آزادی ملت در تعیین سرنوشت خود را برسمیت بشناسد؟
2- نوشتید که "رای ملت شریف ایران از روی آگاهی کامل است". در کشوری که تمامی تریبون ها در دست شبکه های مافیائی روحانیت شیعه قرار دارد و هیچکدام از اقشار و طبقات اجتماعی امکان مداخله گری سیاسی و اجتماعی نداشته، و شهروندان نیز از حق دمکراتیک آشنائی با سیاست ها، برنامه ها و مطالبات احزاب سیاسی محروم اند، چگونه از آگاهی کامل ملت حرف می زنید؟ ملت همیشه تشخیصش درست نیست، حتی اگر 99 درصد به جلادی چون خمینی رای دهند! ملت آلمان اشتباه تاریخی پشتیبانی از فاشیسم هیتلری را پست سر دارد و ملت ایران تجربه حمایت از رژیم اسلامی را.
آنچه را که شما بنام آگاهی از آن نام می برید، عین ارتجاع، عقب ماندگی و تسلیم پذیری در برابر استبداد دینی می باشد. آگاهی که سلطه اسلامگرایان را بر ایران و ایرانیان برسمیت می شناسد، تبعیض نسبت به ادیان، زنان، اقوام و ... مشروع می داند ناآگاهی محض است.
3- در سوریه مردم علیه دیکتاتور بپا خاستند و جهانیان از عزیمتگاههای مختلف در کنار قیام مردم ویا در همسوئی، همکاری با اسد و حتی شرکت در قتل عام شهروندان سوری قرار گرفتند. جمهوری اسلامی دستش بخون شهروندان سوری آغشته است و از این لحاظ مایه شرمساری هر ایرانی ست که قدمی و یا قلمی برای بقاء این رژیم جنایتکار برداشته است.
4- آقای ایرانی وطن دوست؛
اگر من و شما در باره ایران و وطن سخن بگویم؛ متوجه خواهی شد که ما دو دنیای متفاوت داریم. ایران شما ایرانی ست که در آن ملاها با تکیه بر سرنیزه اسلام حکمروائی می کنند و کشوری اسلامزده در قهر تاریخ 1400 سال پیش در عربستان است که سراسر آن آثار آئین کشی، فرهنگ کشی و ایرانی کشی هویداست و از آنچه انسانی و ایرانی ست تهی گشته است. و ایران من کشوری ست که دستاوردهای تاریخی یک ملت را ارج گذاشته و چشم بفردائی بهتر برای ساکنان این سرزمین دارد. ایران من به آئین و حکومت تبعیض بنیاد، آزادی کش و انسان ستیز شما نه می گوید و بهترین شرایط دمکراتیک را برای آزادی همگانی شهروندان کشور تدارک می بیند.
5- در پایان حکومت اسد در سوریه همانقدر مشروعیت دارد که جمهوری ملاها در ایران! اگر غیر از اینست؛ خود را در انتخاباتی آزاد و دمکراتیک به قضاوت ملت ایران بگذارید!!!
هک شدن صفحه فیس بوک این آقایان فریبکار ملت ؛ دروغی است که راه انداختند تا به دستورهم کیشان خود در این رژیم جنایتکار خیلی محترمانه از پوز های روشنفکری زمان دوری از قدرت خود تبری بجویند و بیچاره مردم ایران چه مردم نجیب و ساده ای که هر کس و نا کسی که از راه میرسد سر کارشان می گذارد و به بازی های سیاسی خودشان وارد میکنند. اینان مگر غیر این است کا با پول بیت المال و سواستفاده از موقعیت های غصبی به تحصیل پرداختند و به مال و منصب رسیدند ؟ مگر غیر این است که اعتقاد داریم که بار کج به منزل نمیرسد؟ پس از کسانی که به حرام به تحصیل در دانشگاه های دنیا پرداختند و به سو استفاده از بیت المال دست یازیدند؛ مگر میشود انتظار خیرو برکت برای ایران داشت؟ فرق روحانی و امثال ظریف با سرداران بیسواد سپاه در زیرکی و کاربلدی تکنوکرات های خطرناک صاحب دولت آقای روحانی است ! بیچاره مردمان منطقه خاورمیانه ( ایران) !!
منهم برای شما متاسفم که از تروریستهای پ ک ک و پژاک حمایت میکنید در کامنت من فقط به پ ک ک و پژاک اشاره شده نه به همه مردم کرد حال این مسئله چرا شما را اینقدر آشفته کرده نمی دانم. در هر صورت پ ک ک و پزاک مساوی کرد نیست اگر اینطور هست یعنی همه کردها تروریست هستند . فکر نمی کنم این طرز فکر برای مردم کرد خوشبختی بیاورد وهمین حمایت کورکورانه عده ای از کردهای ساده لوح از تروریستها باعث شده اکثر مردم خاورمیانه نسبت به کردها ذهنیت خوبی نداشته باشند
وقتی کلمه کرد را می شنویم جمله سر بریدن به ذهن آدم متصور می شه به نظرتان چرا ؟
اقبال جان، ترا خدا، سعی کن خودت رئیس جمهوری بشوی. تا به مردم حلوای آزادی پخش بکنی تا دهانشان شیرین بشود. من رای خودم را از هم اکنون به شما ارزانی میکنم. آقا اما زمان به شما کمک میکند. انشا روزی بشود که چهره محبوبت را در قرص ماه نو، نظاره گر شویم. و به وجود نازنینت افتخار بکنیم. قربات عسگر
کرد را مساوی با تروریست می دانی ولی من تورک را تروریست نمی دانم این احمقانه است یک ملت را تروریست بدانی در واقع شیوه وروش تروریستی در سیاست مورد استفاده برخی از گروههای سیاسی قرار گرفته است .زندانیان سیاسی چه تورک ، کرد ، بلوچ ، عرب و فارس بایستی بیدرنگ از زندان ازاد شوند .این است شعار درست سیاسی
جناب خزر برایتان متاسفم که نسل کشی که جببه النصره در کردستان سوریه راه انداخته را تائید می کنید .
به امید روزی که اذربایجان متحد شود و جمهوری جعلی ارمنستان خونخواربه خاک اذربایجان برگردد انشالله
امیدوارم ریشه پ ک ک و پژاک از سر خاورمیانه کم شود. عامل اصلی ترور- زورگیری- قاچاق مواد مخدر- قاچاق انسان در منطقه گروه اوجالان و زیر شاخه های آن است. امیدوارم روزی کل منطقه و جهان از دست این تروریست های استالینیستی نفس راحتی بکشد
"فرستاده شده توسط مسؤل کامنتهای ا... در س., 09/10/2013 - 14:54
آقای یوسف آذربایجان گرامی لطفا در نوشتن کامنتها دقت کنید. این آخرین باریست که کامنت شما ادیت می شود. اگر کامنتهای شما با احترام نوشته شوند، هرچند که تند و گزنده باشند، منتشر می شوند ولی اگر به کسی بی احترامی بکنید، از انتشار آنها معذور خواهم بود» ولی اگر به کسی بی احترامی بکنید .. البته در این کامنت ها به کسی بی احترامی نشده است ؟؟!!!
مشکل مسئول کنترل کامنت ها قابل درک است و هم چنین درک ، درد نویسندگان این کامنت نویسان نیز چندان مشکل نیست .زمانی »م.ل.و جزء انسان های طرازنوین بودند و ک م نیست و حالا مفتخر به " چپ " و قسمتی عنوان " دموکراتیک " را یدک می کشند . یاد آن پیر زن ایتالیائی یخیر که در میدان فلورانس خطاب به رهبران حزب ک م ایتالیاگفت هر کاری دلتان خواست بکنید اسم حزب را عوض نکنید . باقیمانده های احزاب سرتاسری
بخاطر زحمات و از پاننشستن هاي اقبال اقبالي بود كه اين زندانيها آزاد شدند،اميدواريم اقاي اقبالي همچنان از پاننشينند و سر پا بايستند تا ديگر محبوسان هم آزاد شوند،مخصوصا دوستان تروريست كرد ايشان.
چرا سعیید متین پور و کوخیان ................ هارا آزاد نمیکنید؟ زیرا فارس یا فارس شدگان نیستند؟ زندانی های سیاسی را به آریائی و غیر آریائی تقسیم میکنند.
Matinpour
پنج سال از دوران محکومیت سعید متین پور به پایان رسید
بیش از چهار سال حبس بدون مرخصی
Matinpourپنج سال از دوران محکومیت سعید متین پور به پایان رسید
بیش از چهار سال حبس بدون مرخصی
شهریور امسال 5 سال از دوران محکومیت سعید متین پور روزنامه نگار زنجانی و فعال مدنی آذربایجان به پایان می رسد . وی بیش از چهار سال از دوران حبس خود را در زندان ائوین و بدون برخورداری از حق مرخصی سپری کرده است . سعید متین پور در حالی از حق مرخصی محروم مانده است که به موجب ماده ی 38 قانون مجازات اسلامی هر کس برای بار اول به علت ارتکاب جرمی به مجازات حبس محکوم شده و نصف مجازات را گذرانده باشد می تواند مشمول عفو مشروط گشته و آزاد شود . اما از آنجاییکه مقامات قضایی عفو مشروط را نه حق قانونیِ زندانی بلکه گذشت و بخشش مقامات قضایی می دانند سعید متین پور پس از سپری کردن 5 سال از دوران محکومیت حتی از مرخصی درمان نیز محروم است .
وی از آنجاییکه بیشتر مدت زمان بازداشتش ( ۲۷۸ روز بازداشت موقت) در سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ زندان ائوین و تحت شکنجه ها و فشار‌های شدید جسمی و روحی قرار داشته از ناراحتی های گوارشی ، سردرد و کمردرد رنج می برد.
انتقام هرزه گویان را به خاموشی گذار تیغ می گوید جواب مرغ بی هنگام را
صائب با زبان دل نخواه شما زیباتر پاسختان را داده است .
پایگاه وقدرت مجاهدین خلق نه در ایران بلکه در تضاد کشورهای جهان با جمهوری اسلامی نهفته است . نفرت و دشمنی سازمان مجاهدین و جمهوری اسلامی نسبت بهم ، از ابتدای جمهوری اسلامی رقم خورد بخاطر قدرت بود. هر دو شیعه ، هر دو برای به قدرت رسیدن خود از پوشش اسلام استفاده می کنند . هر دو ستیز جو و در ماهیت خود خشن و تروریست هستند. چه کسی می تواند تضمین دهد که وقتی مسعود رجوی به قدرت برسد ؛ مثلا مخالفین فکری خود را ازاد خواهند گذاشت . می گویند مشت نمونه خروار است .هم اکنون به چه میزان در خود سازمان دمکراسی وجود دارد .کریم قصیم ، ایرج مصداقی و...یک عمر برای مجاهدین خلق کار کردند ولی همین که نقد و نظری داشتند شدند مزدور و قتل شان واجب ....حالا می خواهید ما سکولار ها باور کنیم که انشالله گربه است
آقای امید دانا..... دوره خربزه زیر بغل آزربایجانی ها گذاشتن خیلی وقت است گذشته. خوشبختانه آگاهی سیاسی آزربایجانی ها به آن حدّ رسیده است که ( مفت ) برای دیگران سینه نخواهند زد...در طول تاریخ معاصر ایران, آزربایجانی ها لااقل چهار بار این تجربه تلخ را به آزمایش گذاشتند. انقلاب مشروطیت, نهضت خیابانی, حماسه 21 آذر و شروع انقلاب 57.. در ضمن هیچ وقت یادتان نرود که لشگر 110 اردبیل بود که خرمشهر را از دست صدام آزاد کرد که بیش از نصف سزبازان این لشگر جان باختند ( روحشان شاد). چه چیز نسیب این ملت ( غیور, وطن پرور, ووو) شده است؟..در یک فرهنگ و جامعه بیمار و مالیخولیائی مثل جامعه فارس ایرانی که من و اجداد مرا ( آدم ) حساب نمی کنند صحبت از همزیستی مسالمت آمیز یک حرف مفتی است.. به امید آزادی و استقلال ملل غیر فارس ایران
sepas az shoma
سیاست افراطی مجاهدین ...................
راز ماندگاری مجاهدین فقط پافشاری آنها بر اینست که دشمن اصلی مردم ایران. رژیم آخوندیست .این سیاست افراطی مجاهدین است .در غیر اینصورت تاحالا چهل تیکه ویا جزب ولایت شده بودند ویا تبدیل به حاشیه نشینان اینترنتی میگردیدند.وتا آنجاییکه مجاهدین را میبینیم و میشناسیم تا ریش و ریشه آخوندها و فاشیسم دینی را از ایران از بیخ نکنند دست بردار نیستند واینرا آخوندها خوب و بهتر از همه میدانند.نگاهی بکنیم به موضعگیریهای وعملکردهای جنون آمیز آخوندها بر علیه مجاهدین ......
با پوزش از متن بالا که ویرایش نشده ارسال شد بود. من مجاهدیدن را دوزخیان روی زمین نخوانده ام، بلکه ساکنان اشرف را دوزخیان روی زمین خوانده ام. آن هم نه از آن رو که آنها را انقلابی و یا برحق می دانم. واژه ای نمادین انتخاب کردم که بگویم زندگی آنها در اشرف چه به دلخواه بوده باشد و چه به اجبار، شرایط بسیار طافت فرسایی را در بر داشته است که با قتل نیمی از باقی ماندگان آن اردوگاه با فرجامی تراژیک همراه شد. تا آنجا هم که به من برمی گردد در محکوم کردن این جنایت اما و اگر نکردم و به مجموعه واکنش ها نیز نگاه انتقادی خود را بیان کردم.
من مجاهدیدن را دوزخیان روی زمین نخواندن. ساکنان اشرف را دوزخیان روی زمین خواندم. آن هم نه از آن رو که آنها را انقلابی و یا برحق می دانم. متافوری انتخابت کردم که بگویم زندگی آنها در اشرف چه به دلخواه بوده باشد و چه به اجبار، شرایط بسیار طافت فرسایی را در بر داشته است که باا قتل نیمی از باقی ماندگان با فرجامی تراژیک همراه شده است.
زینت میرهاشمی: تسلیم یا مرگ، راه حل جنایتکارانه رژیم -
در حالی که اسناد جنایت وحشیانه مزدوران مالکی در اشرف با تصویر و اسامی آنها در معتبرترین رسانه های بین المللی و ایرانی منتشر و از سوی نهادهای بین المللی تایید شده است، یکی از جلادان رژیم ایران، ربودن 7 مجاهد خلق را دروغ اعلام کرد.وزیر اطلاعات دولت «امید و تدبیر» مدعی شد که خبر ربودن مجاهدان از اشرف دروغ است. وزیر رژیم ورشکسته و بی آینده ولی فقیه روز یکشنبه 24 شهریور گفت: «وقتی فاسق خبر می دهد باید تحقیق کنید چون خبرش هیچ اعتباری ندارد.»
سید حسن نقوی حسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت در مجلس رژیم روز شنبه 23 شهریور، پذیرش مجاهدین به عنوان پناهنده از طرف کشورهای غربی را «اقدام خصمانه» اعلام کرد. وی کشورهای پذیرای پناهندگان مجاهد را تهدید به برهم زدن امنیت آنها کرد. او پذیرش مجاهدین را «خط قرمز برای روابط با کشورها» دانست و این کشورهای را تهدید به برقراری روابط سرد کرد.
اسماعیل كوثري، عضو همین کمسیون مجلس، روز شنبه 23 شهریور گفت: «هیچ كشور ثالثی حق ندارد به‌صورت متمرکز آنها را بپذیرد تا آنها سازمان منسجم خود را حفظ کنند....ما در مجلس پیگیری خواهیم كرد تا همه اينها را تحویل ایران دهند».
حرفهای کارگزاران رژیم نقش مخرب دایه های مهربان تر از مادر و دلسوزان دروغین مجاهدین که در میانه کشتار فجیع افراد بی سلاح ولی مصمم به مبارزه با دیکتاتوری، مسئولیت امنیت مجاهدین را بین دولت مالکی و رهبران مجاهدان تقسیم می کنند را روشن کرد. حالا باید دید چوب خط کسانی که مصلحت مبارزان پر تجربه را بیشتر از خود آنها تشخیص می دهند به کدامین سمت نشانه خواهد رفت.
واقعیت این است که استبداد مذهبی حاکم بر ایران به دنبال نابودی تشکیلات و افراد سازمان مجاهدین خلق ایران است. رژیم ایران با کمک نوری المالکی درصدد است تا با فشار ممتد یا مجاهدین را به تسلیم وادار کند و یا آنها را نابود کند. از همین زاویه دفاع از حق مجاهدان زندانی در لیبرتی باید دفاع قاطع و بدون قید شرط از حقوق انسانی آنها به شمول تسلیم ناپذیری به دیکتاتوری ولایت فقیه باشد.
کسانی که فکر می کنند مبارزان جان برکف را می توان مانند مهره های صفحه شطرنج به راحتی جا به جا کرد، می توانند به موضع گیریهای پایوران رژیم در این مورد مراجعه کنند.
ـ مأموران رژيم آخوندي در رباط كريم تهران يك كارگر به نام رضا نقوي را به جرم نوشتن شعارهاي ضدحكومتي دستگير كردند.
رضا نقوي كارگر ساختماني و همشهري شهيد ستار بهشتي است. وي شعارهايي در حمايت از زندانيان سياسي مي نوشت كه توسط مأموران نيروي انتظامي دستگير و روانه بند 350 زندان اوين گرديد. وي طي ۲۴ ساعت بازداشت در پليس امنيت مورد و ضرب‌وشتم شديد قرار گرفته و آثار ضرب‌وشتم و جراحت در بسياري از نقاط بدن وي مشهود است.
27 شهريور
ـ بنا به گزارشهاي دريافتي از اوين وضعيت جسمي زنداني سياسي احمد دانشپور از بستگان مجاهدان اشرفي به دليل ممانعت دژخيمان از رسيدن دارو و درمان به وي، وخيم است. اين زنداني سياسي براثر فشارهاي ضدانساني و بيماريهاي مختلف، 20كيلو وزن كم كرده است. دژخيمان به زندانيان سياسي احمد و محسن دانشپور گفته اند بدليل محاربه مرخصي درماني به شماها تعلق نمي گيرد.
-
خامنه اي، نگراني از بن بست اتمي و جام زهر تحميلي ......
ولي فقيه ارتجاع امروز، در گرداب بحرانهاي داخلي و خارجي رژيم و درمقابله با تأكيدات رفسنجاني و شركا براي خوردن جام زهر اتمي گفت: براي وادادگي بهانه مي آورند ، براي پشيماني بهانه مي آورند, بهانه هم اين است كه دنيا تغيير كرده است. اما اينكه دنيا تغيير كرده بهانه نميشود براي اينكه ما رفتار خودمان و هدف خودمان را عوض كنيم »خامنه اي كه در جمع پاسداران سخن مي گفت، درمورد فشار بين المللي براي برچيدن برنامه تسليحات اتمي رژيم به تكرار دعاوي فريبكارانه قبلي مبني بر اينكه ازسالها پيش خواستار نرمش در مانورهاي ديپلوماتيك بوده است، اضافه كرد: اين حركت در مواقعي بسيار خوب و لازم است، اما نبايد فراموش كنيم مشغول چه كاري هستيم و اين شرط اصلي است.
خامنه اي تاكيد كرد كه بحران اتمي به موجوديت و بقاي نظام آخوندي مربوط است وگفت:
«دعواي اصلي اينجاست، دعواي انقلاب با اينهاست، بقيه حرفها بهانه است تحريم نمي دانم جنگ داخلي ايجاد كودتا ايجاد بقيه چيزهايي كه اين سالها همه را بايد در اين چارچوب نگاه كرد. بايد ديد مسله انرژي هسته اي را تو اين چارچوب بايد ديد … با اين مخالفند با اين دشمن بحث سلاح هسته اي را مطرح مي كنند. خوب ما سلاح هسته اي را نه بخاطر زيد و عمرو، نه بخاطر امريكا و غير آمريكا، بخاطر عقيده مان قبول نداريم هيچ كس نبايد داشته باشد وقتي كه مي گوييم شما نداشته باش معني اش اين است كه خودمان هم قاطعا مي گوئيم نبايد داشته باشيم و نخواهيم داشت اما آنها مسئله رو مسئله ديگري است اينها طرفي ندارند كه برخي از كشورها حالا گيرم بوجود بيان انحصار انها را بهم بزنند البته نمي خواهند انحصارشان بهم بخورد اما قيامتي هم برپا نمي كنند
در مورد ايران اسلامي و جمهوري اسلامي قيامت به پا مي كنند چرا چون داشتن يك چنين تواني چنين قدرتي پشتوانه اين نظام ”لا تظلمو و ...” است چالش اصلي اينجاست.»
ولي فقيه ارتجاع كه براي پاسداران و سركردگان سپاه جهل و جنايت سخنراني ميكرد، اظهارات شيخ حسن روحاني را كه درجنگ گرگها خواستار دخالت نكردن سپاه در امور سياسي شده بود، رد كرد. و ضمن متهم كردن باند رفسنجاني و روحاني به انحراف و وابستگي، گفت: سپاه نمي تواند در رابطه با جريانهاي سياسي انحرافي و وابسته، چشمي بسته و نابينا داشته باشد.
«سپاه به عنوان يك موجود زنده، بايد بداند كه از چي مي خواهد پاسداري كند. اين انقلاب چيست؟ لزومي ندارد حتماً سپاه در عرصه سياسي به پاسداري بپردازد. اما بايد عرصه سياسي را بشناسد. اين خلط مبحثي كه بعضي مي كنند، بايد به دقت روشن بشود، نمي شود يك مجموعه يي به عنوان بازوي نگاهبان و پاسدار انقلاب در كشور تعريف بشود، اما در زمينه جريانهاي گوناگون سياسي، بعضي انحرافي، بعضي غير انحرافي، بعضي وابسته به اينجا و آنجا، چشم بسته و نا آگاه و نابينا داشته باشد، اين معني ندارد».
دوزندانی در تنکابن اعدام می شوند
رژیم آخوندی قصد دارد روز پنجشنبه 27شهریور دو زندانی را در تنکابن اعدام کند. اصغر طالبی دادستان جنایتکار رژیم در تنکابن گفت: ”ساعت هفت صبح فردا دو اعدام یکی در ملاعام و دیگری در محوطه زندان شماره دو تنکابن واقع در نشتارود به اجرا در می‌آید“.
دزموندتوتو
من قویاً قتل‌عام ساکنان بیگناه کمپ اشرف در تاریخ اول سپتامبر 2013 را محکوم میکنم. این به‌طور اخص درد آور است که بشنویم بسیاری از آنان هنگامی که به قتل رسیدند دست‌بند زده یا مجروح بودند. جامعه جهانی باید دولت عراق را به‌خاطرارتکاب چنین جنایات وحشیانه يي مورد بازخواست قرار دهد، چرا که آنها پناهندگانی به‌رسمیت شناخته شده توسط ملل‌متحد و مشمول حفاظتهای پناهندگی در عراق بودند. مطمئناً کشتار فراقانونی52تن از ساکنان اشرف و به‌گروگان‌گرفتن 7نفر از آنان یک جنایت علیه بشریت است من تأسف عمیق خودم را به خانواده‌های قربانیان ابراز میکنم من همچنین به کسانی می‌پیوندم که صدای اعتراض خود را در مورد سرنوشت 7 گروگان (6زن و یک مرد) ربوده شده از اشرف، بلند کرده‌اند. دولت عراق باید بلادرنگ آنها را آزاد کند. تحت هیچ شرایطی دولت عراق نباید آنها را به مقامات رژیم ایران تحویل دهد چرا که می‌دانیم در معرض شکنجه و اعدام قرار خواهند گرفت. آنها همگی افراد حفاظت‌شده و پناهجو هستند و از امنیت و حفاظت تحت قانون بین‌المللی برخوردارند. جامعه بین‌المللی بایستی قدمهای ضروری را برای تضمین آزادی آنها بردارد من از کسانی که به ساکنان اشرف قول حفاظت داده‌اند و مشخصاً از ملل متحد، کمیساریای عالی پناهندگان و دولت آمریکا میخواهم که مسئولیت تمام‌عیار امنیت ساکنان کمپ لیبرتی را تازمانی که به خارج عراق منتقل شوند، به عهده بگیرند.اسقف اعظم کیپ تاون
16سپتامبر 2013
با سلام خدمت آقای درویش پور در این مورد پوزش میطلبم. ولی استخوان بندی نوشته شما بیشتر زخم زبان است به مجاهدین و نه سفاکان قاتل.
اگر این کشورها میخواستند به مجاهدین کمک کنند آنها را خلع سلاح و بمباران نمیکردند. من میخواهم سر به تن این جمهوری کثیف و متعفن نباشد انرژی هستهی هم جز بد بختی و خطر چیزی برای مردم ندارد. البته برای آخوند ها کمر بند امنیت است. امریکا و غرب عاشق سینه چاک طالبان اصلاحات !! هستند نه مجاهدین. مقاومت هم چیز عجیب و غریبی نیست.
امضای ۹۱هزار و ۱۱۰شخصيت و شهروند و۲۰ تشکل حقوق بشری و مدافعان اشرفيها از کشورهای مختلف عربی برای آزادی فوری ۷گروگان و محکوميت قتل عام هولناک در اشرف
امضا کنندگان از کشورهای عراق، مصر-اردن- لبنان- سوریه - بحرین – لیبی – فلسطین- الجزائر- کویت و یمنبر مسئولیت حفاظت لیبرتی توسط سازمان ملل‌متحد و ضرورت استقرار کلاه آبیها تأکید کردند
سازمانها و انجمنهای حمایت کننده از این بیانیه عبارتند از:
مصر:
اتحادیه وکلای برای پژوهشهای قانونی و دموکراتیک، ائتلاف آزادیها برای سازمانهای مجتمع مدنی، سازمان عربی برای اصلاح جنایی، -جمعیت دفاع عربی- مرکز پژوهش‌ها و حقوق‌بشر فجر جدید، و حزب اصلاح و رشد
سوریه:
جمعیت دفاع از حقوق‌بشر سوریه- کمیته دانشجویان عرب برای دفاع از اشرف– کمیته شورای همبستگی بین خلقها - جنبش مردم کردستان و سازمان آزادی
اردن:
جمعیت وکلا برای دفاع از قوانین بین‌المللی -جمعیت یاری مظلومین -جنبش دموکراسی و آزادیها، جنبش آزادگان برای دفاع از مظلومین، و جمعیت آزادگان برای دفاع از آزادی
بحرین:
انجمن شرفای بحرینی برای یاری اشرف و جمعیت بحرینی دیدبان حقوق‌بشر
مراکش:
جمعیت دانشجویان مغربی برای حقوق‌بشر
کویت:
جنبش دفاع از آزادگان لیبرتی و اشرف
بیانیه مطبوعاتی
مرکز رشد و توسعه سوریه حمله وحشیانه نیروهای مالکی به کمپ اشرف که منجر به کشتار52تن و به گروگان گرفته شدن 7تن دیگر گردید را به‌شدت محکوم و خواهان استقرار نیروهای کلاه آبی سازمان ملل‌متحد در کمپ لیبرتی به‌منظور تضمین حفاظت ساکنان این کمپ گردید.
این مرکز که مبتکر کمپین جمع‌آوری امضاهای محکومیت حمله جنایتکارانه نیروهای نوری المالکی به اشرف است اعلام کرد:
91100تن از شخصیتها و شهروندان از اقشار مختلف مردم در کشورهای مصر-اردن- لبنان- سوریه – بحرین – لیبی – فلسطین- الجزائر- کویت و یمن با امضای بیانیه‌ها و ارسال نامه‌هایی خطاب به دبیرکل ملل‌متحد جنایت بی‌سابقه قتل‌عام ساکنان اشرف در 1سپتامبر که منجر به کشته شدن 52تن و به گروگان گرفته شدن 7تن دیگر گردید را به‌شدت محکوم کردند.
آنها تأکید میکنند: حمله اول سپتامبر به‌دستور خامنه‌ای و توسط نیروهای تحت‌امر نوری مالکی نخست‌وزیر عراق صورت گرفته است. کما اینکه طی دو حمله خونینی که نیروهای عراقی در سالهای 2009 و 2011 به کمپ اشرف کردند 50تن کشته و بیش از 1500تن مجروح و مصدوم شدند.
امضا کنندگان اعلام کردند: ما ضمن محکوم کردن قتل‌عام و جنایت جنگی اول سپتامبر، جامعه بین‌المللی را به اتخاذ موضع مناسب و تشکیل یک هیأت مستقل بی‌طرف توسط سازمان ملل و دولت آمریکا برای تحقیق پیرامون این جنایت فرا می‌خوانیم و خواستار آزادی 7تن که در جریان حمله 1سپتامبر به اشرف توسط نیروهای مهاجم عراقی به‌گروگان‌گرفته‌شده‌اند و استقرار نیروهای کلاه آبی سازمان ملل در لیبرتی و برعهده گرفتن مسئولیت حفاظت ساکنان هستیم.
روزنامه الدستور -اردن:
91هزار شخصیت از کشورهای مختلف عربی ملل‌متحد را فراخواندند تا مسئولیتهایش در قبال قتل‌عامها و تجاوزات علیه پناهندگان ایرانی در دو کمپ اشرف و لیبرتی که نیروهای عراقی علیه ساکنان کمپ اشرف مرتکب شدند را برعهده گیرد. همچنین این شخصیتها طی بیانیه‌یی ملل‌متحد و ایالات متحده و جامعه بین‌المللی را اقدام برای آزادی هفت گروگان فراخواندند. آنها مسئولیت حفاظت از ساکنان را بر عهدهٴ ملل‌متحد دانستند چرا که پناهندگان حفاظت‌شده طبق کنوانسیون ژنو می‌باشند.
سازمان اتحادیه وکلا برای پژوهشهای قانونی و دموکراتیک، قتل‌عام اشرف را که در روز اول سپتامبر 2013 واقع شد محکوم کرد
رزمندگان ارتش آزادی سوريه
تصرف چندين مرکز نظامی نيروهای اسد توسط رز مندگان سوری
تصرف چندین مرکز نظامی نیروهای اسد توسط رز مندگان سوری
ارتش آزادی موفق شد پایگاه نظامی ابوشفیق در نزدیکی شهر مورک در حومه حما را تصرف کند و دو تانک مستقر در آن را منهدم نماید.
ارتش آزادی همچنین در درگیری با نیروهای رژیم در اطراف منطقه برزه در دمشق، یک زرهی و دو خودروی دوشکا را منهدم کرد.
رزمندگان ارتش آزادی تل المهیر در شهرک الرفید در استان القنیطره را آزاد کردند و مقادیری تجهیزات نظامی را به غنیمت گرفتند.
برگرفته از سایت مجاهدین خلق
وقتی در مورد چیزی اطلاع ندارید، اظهار نظر نکنید و تنها بخوانید و یاد بگیرید، اما انگار برخی دوست دارند، در مورد همه چی اظهار نظر کنند
Yeki az zibatarine dastanhayist ke takonoun dar inja be chap reside ast. Dastanist kamelan Haywoodi ...
Moafagh va sarafraz bashid.
Jacob
هستند که ممکن است که طاقت نشستن به پای شکست خود را برای چهار سال آینده نداشته باشند و در هر فرصتی آمادگی مقابله با رأی و خواست مردم را بروز بدهند. سوی دیگر امیدهای کاذب و شتاب زدگی نیروهای خواهان تغییر است که پس از پیروزی دولت اصلاحات نیز نقش مخربی را در راندن مردم به سوی ناامیدی و منفعل ساختن آنان و در نتیجه فراهم آوردن امکان صعود احمدی نژاد بازی کرد. مسئله این نیست که دولت روحانی قابل نقد نخواهد بود، دولت اصلاحات نیز خالی از خلل نبود؛ مهم این است که مرز بین انتقاد و مطالبه با نفی و قهر مخدوش نشود. این نیز بازی نغزی است که باید امیدوار باشیم که سیاسیون ما که روزگاران را تجربه کرده اند و حتا پیش اموزگار نیز نشسته اند، بتوانند به جامعه بیاموزند.» نقل از نویسنده
من هم به نوبه ی خود در این نگرانی با شما هم عقیده ام و امیدوارم که هیچیک از نیروهای سیاسی ریشه دار و اصیل گرفتار چپ روی ها و بی صبریهایی که آنان را در کنار عناصر تندرو رژیم قرار دهد نشوند.صابر قوامی
«نگرانی من از این بابت است که دولت اعتدالی می تواند از دو جانب متضاد تهدید شود. نخست و بی شک اصولگرایان تندرو هستند که ممکن است که طاقت نشستن به پای شکست خود را برای چهار سال آینده نداشته باشند و در هر فرصتی آمادگی مقابله با رأی و خواست مردم را بروز بدهند. سوی دیگر امیدهای کاذب و شتاب زدگی نیروهای خواهان تغییر است که پس از پیروزی دولت اصلاحات نیز نقش مخربی را در راندن مردم به سوی ناامیدی و منفعل ساختن آنان و در نتیجه فراهم آوردن امکان صعود احمدی نژاد بازی کرد. مسئله این نیست که دولت روحانی قابل نقد نخواهد بود، دولت اصلاحات نیز خالی از خلل نبود؛ مهم این است که مرز بین انتقاد و مطالبه با نفی و قهر مخدوش نشود. این نیز بازی نغزی است که باید امیدوار باشیم که سیاسیون ما که روزگاران را تجربه کرده اند و حتا پیش اموزگار نیز نشسته اند، بتوانند به جامعه بیاموزند.» نقل از نویسنده
تعجب آور است! که شخص فارس زبانی سکوت مرگبار جامعه فارس را شکسته، و برای خاطر مردم سوریه شعر مینویسد. حالا با محتوای پنهان آن کاری نداریم. اما این سنت شکنی، از اینکه یک فارس زبان، به این نتیجه میرسد که انسان غیر فارس نیز، مثل شخص فارس حقوق دارد، و حقوق بشر شامل ملیتهای دیگر نیز میشود، ناباورانه ، برای خیلی ها بمثابه یک انقلاب اخلاقی و فرهنگی محسوب میشود، که از جانب فردی فارس زبان صورت میگیرد. از نطر اینجانب باید به چنین شخصی جایزه سنت شکنی داد! و به او تبریک گفت، که دیگران را نیز آدم بحساب می آورد. بارک الله!
تجربه ادمی بهترین معیار سنجش رفتار و گردار ادمی است.نه انها که از دور دستی بر اتش دارند بلکه کسانیکه خود اتش بیار جهنم رجوی بوده اند خود میگویند که چه شد که این گونه شد.نه مخالفان بیرونی سازمان رجوی بلکه بدن و پیکره سازمان میگوید چه رویدادی وحشتناکی در انتظار ماست.منصف باشیم و سخن جداشده گان را بشنویم.مانند خانم بتول سلطانی و دیگر جداشده ها.مانند این ها(
http://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=3229مصاحبه خانم سلطانی با اقای سربی در مردم تی وی
"دوزخیان روی زمین" در ارتباط با مجاهدین چندان صدق نمی کند . هر چند سازمان مجاهدین خلق از چشم اکثریت مردم ایران افتاده اند و احزاب سیاسی اپوزیسیون هم نسبت به رفتار عجیب و غریب این سازمان بیگانه اند؛ با این وجود مجاهدین مورد حمایت سیاسی ، مالی ، اطلاعاتی و نظامی کشور ها و دولت های متخاصم جمهوری اسلامی قرار دارند . بطور مثال یک دهه از سرنگونی صدام حسین می گذرد و حکومت شیعه عراق نتوانسته است انان را از کشور بیرون کند. این سازمان حمایت سازمان ملل را هم پشت خود دارد. بنظر من اگر مذاکرات ایران و امریکا به نتیجه برسد. سازمان مجاهدین مجددا در لیست سازمانهای تروریست قرار خواهد گرفت . شایان ذکر است که این سازمان در کشتن دانشمندان هسته ای با اسرائیل همکاری اطلاعاتی _ عملیاتی داشته است ولی تا "دوزخیان روی زمین" هنوز فاصله دارند.این سازمان برگی در دست دشمنانان جمهوری اسلامی....وسالهاست از
چهارچوب یک سازمان سیاسی _ توده ای فاصله گرفته است .وقتی در یک آکسیون مجاهدین هزازان نفر غیر ایرانی با پرداخت پول هتل و هواپیما و... به پاریس اعزام می شوند و به گفته شاهدان تقریبا 90 در صد آنان با این انگیزه برای چند ساعت لباس مجاهد می پوشند. مسعود رجوی همچنان با تفکرات گذشته روزگار می گذارند و هر اندیشه ای مغایر با وی بشکل بسیار بیرحمانه سرکوب می شود.با تشکر از زحمتهای سلماز گرامی در ادامه نوشته خود، به عنوان منبع قابل توجه در مورد انقلاب شکست خورده ی 57 ؛ توجه ایشان را به مقالات « کد انقلاب» و «کد رفسنجانی» از همن سیدی جلب میکنم. لینک ص
http://www.akhbar-rooz.com/search.jsp?authorId=2918
کد انقلاب شامل سه قسمت- و کد رفسنجانی چهار بخش است. در آخر ص.
نرمش قهرمانانه! همان "غلط کردم" امام خمینی بود که اول میگفت راه قدس از کربلا میگذرد و جنگ برای ما نعمت است!! و حال نوبت خامنه ای است که قهرمانانه از حق مسلم هسته ای بگذرد. ((((( نرمش قهرمانانه = غلط کردن = جام زهر نوشیدن )))))
دوست نادیده ام، جناب محمود. اصطلاح دوزخیان روی زمین برگرفته از فرانتس فانون است که آنرا در باره مردم الجزایر و انقلابیونی به کار برد که ا زهر سو زیر فشار سرکوب برای ارمان های خود سر خم نکردند. من این اصطلاح را نه به قصد تحقیر ساکنان اشرف، بلکه به منظور ترسیم موقعیت همیشه دشورا آنان برگزیده ام که از آغاز با آن روبرو بوده اند و سرانجام این گونه بیرحمانه به قتل رسدیدند.
قند نيويورک، زهر ولايت............
خبر اذعان اوباما به نامه نگاری با روحانی در شرايطی که شيخ اعتدال و سرپرستش رفسنجانی، بی قرار رسيدن زمان سفر به نيويورک هستند، آن چنان دهانشان را آب انداخته که از روزنامه هايشان هم سرازير شده است: «فرصتی بزرگ» است، بايد نشان دهيم که «شرايط در ايران تغيير کرده» و «تنش زدايی» جايگزين «تنش زايی» شده. بايد نشان دهيم که «به معنای واقعی کلمه از تنش و فاصله داشتن با کشورهای ديگر بيزاريم» تا «تا بلکه به طريقی گره هسته يی باز شود».همين روزنامه ها رودرروی حرفهای خامنه ای که هفته پيش گفته بود: «بايد در مقابل دنيای غرب مقتدر بود… و اقتدار درونی را افزايش داد». به نقل از ظريف وزير خارجه روحانی بر «نياز فهم دقيق از روابط بين الملل» تأکيد کرده و نوشته اند: «آنچه امروز به ما قدرت داده، تفکر فرا مرزی» است. همچنين در مقابل تأکيد خامنه ای بر «توليد علم» (بخوانيد هسته يی)، حرف ظريف را مبنی بر «توليد فهم» در پيشبرد سياست خارجی علم کرده اند که منظورش آويختن به جايی است که خامنه ای آن را دشمن معرفی است.
به نظر می رسد «قند» نيويورک، که حاصل نشده کام روحانی و رفسنجانی را شيرين کرده، همان چيزی است که برای «مقام ولايت» طعم زهر دارد. به همين دليل در آستانهٴ سفر روحانی به نيويورک، خامنه ای کليه ابزارهايش را اعم از رسانه يی يا سردمداران و نمايندگانش در ارگانهای مختلف نظام، به حرکت درآورده تا تک هماهنگی را با تاکتيک احاطه از جلو و پهلو به اجرا بگذارند. روزنامه حکومتی رسالت ارگان باند مؤتلفه از مقابل حمله می کند و می نويسد: «آنها هنوز از بازگشت به ميدان ”افراط“ آن هم با نقاب ”اعتدال“ نااميد نيستند». کيهان خامنه ای اما که محور اصلی تهاجم را به عهده دارد، حمله شديدی را از پهلو آغاز می کند و مانند آخوند موحدی کرمانی در نمايش جمعهٴ گذشته، فرياد «گرانی» و «بيکاری» بر می آورد و می نويسد پس «کليد تدبير جناب روحانی» چه شد و چرا وعدهٴ او مبنی بر «گشايش» طی 100روز، به وعدهٴ «گزارش» در صدمين روز تبديل شده است.
از طرف ديگر، در حالی که روزنامه های باند خامنه ای دود و دم به راه می اندازند که آمريکا بر اثر تهديدهای آنان وحشت کرده و از جنگ در سوريه جاخالی داده است، روزنامه های نزديک به رفسنجانی از تأثير وعده های «تعامل» در مناسبات خارجی دم می زنند و می نويسند: «امواج مثبت کنونی تأثير تعيين کننده يی در تغيير رويکرد آمريکا در خصوص سوريه گذاشت و صدای طبل جنگ، فروکش کرده و صدای ديپلوماسی جايگزين آن گرديده است».
البته آنچه خبرگزاريها به نقل از اوباما منعکس کرده اند نشان می دهد که احتمالاً در مذاکرات اتمی، ديگر تاکتيک فريب برای روحانی و رفسنجانی کارساز نخواهد بود و راهی جز خوراندن زهر به «مقام ولايت» در پيش نخواهند داشت. خبرگزاريها نقل کرده اند که اوباما در مصاحبه با ای.بی.سی گفته است: «شک من اين است که آيا رژيم ايران تشخيص می دهد که نبايد اين برداشت را بکند که حمله نکردن ما به سوريه به معنی حمله نکردن به رژيم ايران هم خواهد بود»
به اين ترتيب به نظر می رسد زمان تصميم گيری خامنه ای برای انتخاب مسير فرا رسيده است: سرکشيدن جام زهر يا رفتن در مسير انقباض و تصفيه و جنگ قدرت فروپاشنده درونی با رفسنجانی؟
نماينده آمريکا در آژانس بين المللی انرژی اتمی: توسعه برنامه اتمی رژيم ايران دردسر آفرين شده است
نماينده آمريکا در آژانس بين المللی انرژی اتمی گفت واشينگتن شاهد «پيشرفتهای دردسرآفرين» در برنامه اتمی رژيم ايران است. جوزف مک مانوس افزود: رژيم ايران با ادامه نصب سانتريفوژهای نسل اول و پيشرفته، ظرفيت غنی سازی اورانيوم خود را توسعه داده است. اين اقدام باعث «افزايش نگرانيها درباره فعاليتهايی اتمی اين رژيم است.
نماينده آمريکا در آژانس گفت: ما به حساسيت زمان واقف هستيم و رژيم ايران هر چه زودتر بايد به نگرانيها در مورد برنامه اتميش پاسخ دهد.
فراخوان هيأت علمای يمن به سازمان کنفرانس اسلامی و اتحاديه عرب تأکيد بر مداخله و تأمين حفاظت مجاهدان در ليبرتی
دولت عراق بايد به اقدامات غيرانسانی عليه ساکنان پايان دهد و 7 گروگان اشرفی را آزاد کند
هيأت علمای يمن تجاوزات مکرر عليه پناهندگان ايرانی در اشرف و کشتار شنيع بيش از 50تن توسط نظاميان مالکی را محکوم می کند. اين امر جنايت بر خلاف دين و ارزشهای اسلامی است که برای خون و ناموس و مال مسلمان حرمتی بزرگ قائل است.
هيأت علمای يمن، سازمان کنفرانس اسلامی و اتحاديه عرب را به قيام به مسؤليت شان در حفاظت و حمايت ساکنان اشرف فرا می خواند.
هيأت علمای يمن از دولت عراق می خواهد که به حقوق اين پناهندگان که ميهمانان مردم عراق محسوب می شوند احترام گذاشته و به اين اقدامات غيرانسانی پايان بدهد و گروگانها شامل 6 زن را آزاد کند.
هيأت علمای يمن – صنعا
27 شوال 1434 هـ.
....توهین به ملت آزربایجان ,اینبار از طرف یک مقام عالی رتبه دولت فارس در مس سونگون اهر
........صاحب این عکس هم به ترک ها توهین کرداتوهین به ملت آزربایجان اینبار از طرف یک مقام عالی دولت فارس در مس سونگون اهر
بنا به گزارش رسیده به وب سایت گونئی نیوزاز مس سونگون قره داغ، مدیر عامل مس ایران آقای مرادعلیزاده در سخنرانی عجیب خود برای کارکنان مس، به ملت تورک آزربایجان توهین کرده است. وی در سخنرانی خود با گفتن جوک که "از یک تورک می پرسند انگیزه شما از بالا آمدن قله اورست چه بوده، تورک در جواب می گوید که انگیزه نمی دانم چیست اما من بارآورده بودم". لازم به ذکر است که این چندمین بار است که از طرف مسئولان پان فارس به ملت دلیر آزربایجان توهین می شود. هنوز داغ زلزله آزربایجان از دل ملت بیرون نرفته است که آشکارا توهین میکنند
ما آ ذ ری ها ترک نیستیم و نخو ا هیم شد همانطو که مسلمان هستیم اما عر ب نیستیم .
ابو لو لو
زمانی که تنها کارخانه ی اهدائی مقام معظم رهبری به مردم محروم و کشاورزان مستحق منطقه ، بی سر و صدا فروخته شود و سهام قانونی کارگران داده نشود که هیچ، کارگران و پرسنل زحمت کش آن نیز هر روز تهدید به اخراج شوند، پیدا میشوند چند نفری که دل به دریا بزنند و برای احقاق حق، اعتراض کنند و بجای توجه به اعتراض آنها بدلیل عدم نظارت مسئولین اداره کار، خیلی راحت از ورود آنها به کارخانه جلوگیری کنند بعد برچسب هم میخورند. باور کنید درون دیوارهای کارخانه خبرهای زیاد تری هم هست.
کاش این پنج امتیازی که شمردید واقعا در عالم واقعی وجود داشت . نویسنده معلوم است در توهم کامل سیر میکند . فقط یک نمونه کوچک از توهمات نویسنده اینجا مشخص میشود که ارتش آزاد کی حما را آزاد کرد که اسد بخواهد دوباره پس بگیرد. خواهشمندم درادعاها و بکار بردن عبارات دقت کنید تا خودتان را مضحکه نکنید خوانندگان این سایت اافراد بیسواد و نادان نیستند و اینگونه تحلیل ها توهین به شعور خوانندگان است. موفق باشید
آذربایجان بئی، اغلب باصطلاح روشنفکران فارس، منافع و موجودیت خود را در سکوت می بینند. و از این طریق به موجودیت خود ادامه می دهند، اگر قرار باشد ، جامعه فارس از حقوق دیگر ملیتهای غیر فارس حمایت کند، آنوقت آقائی ظاهری خود را از دست خواهد داد. از این جهت سکوت مرگبار، یکی ازسیاستهای تنازع بقاع جامعه فارس است. حالا کی این دیوار سکوت، در هم خواهد شکست، فعلا معلوم نیست. اما آنوقت دیگر خیلی دیرخواهد شد. هرکس بار خود را، خودش بدوش خواهد کشید. آنوقت حالشان را خواهم پرسید.
اسم این خانم - صاحبه عربی ! - است . آیا این نام ، نشان عربی شدن فرهنگ ایرانی نیست ؟ آیا در زمان ؤزیم قبلی هم این افراد با این اسمهای عجیب و غریب وجود داشتند ؟ - از طرف دیگر چرا خود شاه به جای اسامی ایرانی و باستانی و شاهنامه ای به فرزندانش نامهای شیعه ای و اسلامی میداد ؟ این نشانه سکولار بودن نظام پهلوی است وقتی رهبرش خرافاتی و مذهبی باشد ؟ یا دلیل شارلاتانی او .
افسوس که جامعه فارس زبان همانند رژيم حاکم در قبال خواست ملل تحت ستم سياست سکوت را ادامه ميدهند و اول ماه روز شکنجه کودکان غير فارس همانند سالهای قبل خواهد بود .منتها من هنوز انتظار بلند شدن صدای همبستگی از طرف جامعه فارس زبان با ملل تحت ستم را دارم و فکر ميکنم هنوز هستند کسانی از جامعه فارس زبان که به اين سياست راسيستی و شونيستی اعتراض دارد ولی جرات لازم را بايد نشان داد و اسير جو مسموم امنيتی ملی رژيم نبايد شد و مثل روشنفکران ترک ترکيه که پيشقدم شده و خواهان حقوق اقليت های غير ترک شدند و طومار مشهور حق و حقوق برابر تحصيل به زبان مادری برای همه را شدند.
.....آقای دانشمند و تحلیلگر رجوی حاکم عراق نیست! این ها مثل خیلی از ایرانیها پناهنده سیاسی هستند. اگر طالبان نفت و دلار و سازمان دولتها (سازمان ملل ) و نوری مالکی خون خوار به تعهد آتشان گردن نمیگذارند و با ناجوانمردی تمام انسانهایی را قتل عام میکنند که در مقابل زور وا نداده اند و به روز مرگی نیفتاده اند شایسته نیست از طرف یک رزمنده مجازی اینترنتی دوزخی نامیده شود. گویند که دوزخی بود عاشقو مست قولی است خلاف دل ...بر این دوزخیان و همه دوزخیان گذشته مثل همایون کتیرایی، علی شکوهی، مجتبا خرم آبادی ،سعید محسن ، سعید سلطان پور . شکرولله پاک نژاد گل سرخی، علی آقا صارمی، فرزاد کمانگر و هزاران دوزخی زنده و یا شکنجه شده در سراسر جهان که جور بی مسولیتی مشتی روشنفکر نما را که به قول شاملو فقط بلدند تابلوی مغازه ها را بخونند درود
روحانی چهار سال حکومتش را با انداختن همه تقصیرها به گردن احمدی نژاد همینگونه میگذراند. روحانی از آنچه احمدی نژاد به یغما برده قطعا بی نسیب نبوده. در این زد و بندها آنها نجات جمهوری اسلام را که فقط به نفع ملاها است میخواهند.
اگر توجه و تایید اجرا‌یی به متن نامهٔ حاضر که گویا توسط یک زندانی به رئیس جمهور نوشته شده شود تکرار قصه و موید کردن داستان قدیمی‌ای می‌باشد که در از حدود دستکم یک قرن تا به حال مطرح شدنی بوده و کسانی از جمله هوشمندانی در کتب یا روزنامه هائی مدعی استقلال یافتن استانی دست کم در د ایرهٔ زبان بوده اند .امری که مرحله‌ای ابتدایی از شکل گیری تجزیه ملی ست که قرن‌ها نیروهای غیر ایرانی در پی آن بوده اند در ثانی اگر هم محور فکری نامه که موردی بکر و تازه نیست اجرا شود استان‌های دیگر هم دیر یا زود چنین ادعا‌یی را در ابتدا بصورت به اجرا گذاشتن رسمی زبان یافته و خواهند داشت . چنانکه پیش از این در استانی دیگر چنین ادعا‌یی میشد و حالا در استانی دیگر . و بجهت تکرار پدیده‌ای عمومی در روند زمان چنانکه در سال ۵۷ در کشور ما چنان شد و حالا در کشورهای عربی مشابه آن پیش آماده است .
در طول تاریخ، و در جوامع مختلف، همیشه این «استبداد و دیکتاتوری» بوده که مردم و به ویژه جوانان تحول طلب را به سوی «مبارزه ی مسلحانه» رانده است. وگرنه کسی «مبارزه ی مسلمت آمیز» را کنار نمیگذارد و به کشت و کشتار روی نمیاورد. در دست بردن به اسلحه مقصر و عامل اصلی مستبدان و دیکتاتوران بوده اند. جمهوری اسلامی از همان سال اول بنیانگذاری، شروع به اعمال دیکتاتوری کرد. یک به یک همه ی دگر اندیشان و مخالفان و غیره را زد. و حتی به کودکان هم رحم نکرد. به اصطلاح خودشان «همه را غنیمت جنگی» دانست . و لایق کشتار و تجاوز. مانند 1400 سال پیش رفتار نمود. چون ذهن گردانندگان و طرفداران آن در آن دوره منجمد شده بود- همچنان که هست. در چنین شرایطی کسانی دست به اسلحه بردند. باز هم آنرا بهانه کرده به سرعت و حجم کشتار افزودند. اینان هیچ چیز از جهان و تاریخ خود یاد نگرفته اند. متأسفانه همچنان کله بتونی مانده اند.
مطمئنم که همچنان نیز خواهند ماند. تا مردمان گوناگون ایران آنرا از سرراه پیشرفت خود بردارند. امیدوارم این حکومت آخرین «تسلط ارتجاع و دیکتاتوری» بر این سرزمین باشد. براستی ما با فسیلهای تاریخ درگیریم...با بخش عمده نوشته اقای ائلیار موافقم و ان ها را صحیح می دانم . اما نکته ای را اصلاح می کنم البته ما در کشور نمی توانیم امار و ارقام را مبنای قضاوت در مسایل سیاسی قرار دهیم چون نظر سنجی بیطرفانه میسر نیست . ولی چون در داخل کشور هستم بر اساس مشاهدات خود می گویم بخشی از مردم به همان دلیلی که اقای ائلیار گفتند به اقای روحانی رای دادند چون فکر می کردند ایشان دورترین نظر و فاصله را با اقای خامنه ای در بین کاندیداهای موجود دارد . بخشی بزرگتری از مردم فکر می کردند و یا اعتقاد داشتند که چون ایشان برای اداره کشور از برنامه های اصلاح طلبان پیروی و از نیروهای ان ها برای اداره کشور استفاده خواهد کرد که چنین نیز شد امکان حل مشکلات اقتصادی مردم بسیار افزایش می یابد . انها و حتی روستائیان که تصور می شد پایگاه احمدی نژادند به درستی به فاجعه امیز بودن شیوه اداره کشور به روش احمدی نژاد پی برده بودند
و با توجه به اظهارات خود اقای روحانی انتظار داشتند تنش هسته ای با غرب حل و تحریم رفع و را بطه با دنیای غرب عادی شود و یا بدان سمت حرکت کند . به این دلایل رای بخش بزرگتر مردم به اقای روحانی تعلق گرفت . ضمن انکه این احتمال را می دادند با توجه حجم عظیم مشکلات اقای خامنه ای تا حدودی دست اصلاح طلبان را در پیشبرد سیاست های منطبق بر منافع ملی و نزدیکی به غرب باز بگذارد .ان چیزی که طرفدار ولایت فقیه گفته صرفا بر اساس همان طرفداری گفته نه تحقیق مستقل برای درک حقیقت و بیان ان . تا انجایی که به یاد دارم نظر وکیل خانم و حقوق دانهای مستقل و حتی بیانات منعکس در مطبوعات ان زمان عمدتا دال بر بی گناهی خانم مذکور بوده است .
آقای ایرانی وطن دوست:
آنچه را که شما بنام آگاهی از آن نام می برید، عین ارتجاع، عقب ماندگی و تسلیم پذیری در برابر استبداد دینی می باشد. آگاهی که سلطه اسلامگرایان را بر ایران و ایرانیان برسمیت می شناسد، تبعیض نسبت به ادیان، زنان، اقوام و ... مشروع می داند ناآگاهی محض است.لازم می دانم که در پاسخ به شما به چند مورد اشاره کنم:
1-شما می توانید در ایرانگلوبال نظرتان را طرح کنید؛ پرسش اینست که رژیم اسلامی این شهامت را دارد تا تریبون های علنی را در دست اپوزیسیون قرار دهد و آزادی ملت در تعیین سرنوشت خود را برسمیت بشناسد؟
2- نوشتید که "رای ملت شریف ایران از روی آگاهی کامل است". در کشوری که تمامی تریبون ها در دست شبکه های مافیائی روحانیت شیعه قرار دارد و هیچکدام از اقشار و طبقات اجتماعی امکان مداخله گری سیاسی و اجتماعی نداشته، و شهروندان نیز از حق دمکراتیک آشنائی با سیاست ها، برنامه ها و مطالبات احزاب سیاسی محروم اند، چگونه از آگاهی کامل ملت حرف می زنید؟ ملت همیشه تشخیصش درست نیست، حتی اگر 99 درصد به جلادی چون خمینی رای دهند! ملت آلمان اشتباه تاریخی پشتیبانی از فاشیسم هیتلری را پست سر دارد و ملت ایران تجربه حمایت از رژیم اسلامی را.
3- در سوریه مردم علیه دیکتاتور بپا خاستند و جهانیان از عزیمتگاههای مختلف در کنار قیام مردم ویا در همسوئی، همکاری با اسد و حتی شرکت در قتل عام شهروندان سوری قرار گرفتند. جمهوری اسلامی دستش بخون شهروندان سوری آغشته است و از این لحاظ مایه شرمساری هر ایرانی ست که قدمی و یا قلمی برای بقاء این رژیم جنایتکار برداشته است.
4- آقای ایرانی وطن دوست؛
اگر من و شما در باره ایران و وطن سخن بگویم؛ متوجه خواهی شد که ما دو دنیای متفاوت داریم. ایران شما ایرانی ست که در آن ملاها با تکیه بر سرنیزه اسلام حکمروائی می کنند و کشوری اسلامزده در قهر تاریخ 1400 سال پیش در عربستان است که سراسر آن آثار آئین کشی، فرهنگ کشی و ایرانی کشی هویداست و از آنچه انسانی و ایرانی ست تهی گشته است. و ایران من کشوری ست که دستاوردهای تاریخی یک ملت را ارج گذاشته و چشم بفردائی بهتر برای ساکنان این سرزمین دارد. ایران من به آئین و حکومت تبعیض بنیاد، آزادی کش و انسان ستیز شما نه می گوید و بهترین شرایط دمکراتیک را برای آزادی همگانی شهروندان کشور تدارک می بیند.
5- در پایان حکومت اسد در سوریه همانقدر مشروعیت دارد که جمهوری ملاها در ایران! اگر غیر از اینست؛ خود را در انتخاباتی آزاد و دمکراتیک به قضاوت ملت ایران بگذارید!!!
هک شدن صفحه فیس بوک این آقایان فریبکار ملت ؛ دروغی است که راه انداختند تا به دستورهم کیشان خود در این رژیم جنایتکار خیلی محترمانه از پوز های روشنفکری زمان دوری از قدرت خود تبری بجویند و بیچاره مردم ایران چه مردم نجیب و ساده ای که هر کس و نا کسی که از راه میرسد سر کارشان می گذارد و به بازی های سیاسی خودشان وارد میکنند. اینان مگر غیر این است کا با پول بیت المال و سواستفاده از موقعیت های غصبی به تحصیل پرداختند و به مال و منصب رسیدند ؟ مگر غیر این است که اعتقاد داریم که بار کج به منزل نمیرسد؟ پس از کسانی که به حرام به تحصیل در دانشگاه های دنیا پرداختند و به سو استفاده از بیت المال دست یازیدند؛ مگر میشود انتظار خیرو برکت برای ایران داشت؟ فرق روحانی و امثال ظریف با سرداران بیسواد سپاه در زیرکی و کاربلدی تکنوکرات های خطرناک صاحب دولت آقای روحانی است ! بیچاره مردمان منطقه خاورمیانه ( ایران) !!