Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

قارتال عزیز شما هم باید مثل محمد رضا لوائی عمل کنید و اگر سر آزادی را جلو چشمتان بریدند سکوت کنید و به حرفتان ادامه دهید و میکروفون را به آزادی ترجیح دهید و غریب امام رضا را هم در ترکیه تنهایش بگذارید این است رسم آزادی،

نوشته شده توسط: Anonymous

نرود میخ آهنین در سنگ( در گچ!؟)

نوشته شده توسط: Anonymous

قارتال عزیز از جانت سیر شدی که این حرفها را می زنی؟ تو مگر نمی دانی که ششدانگ آذربایجان بنام گوناز ثبت شده، من و تو گوسفندی بیش نیستیم، کدام آقا رضا؟ کدام نخبه؟ حزب فقط حزب گوناز رهبر فقط احمد جواد، تا برایت شایعه ائی نساختند، زود برو و در گوناز توبه کن و به انصافعلی بیچاره هم زیاد پیله نکن اون هم باید نان شبش در بیاورد،

نوشته شده توسط: Anonymous

از شهروند سفید اروپایی در مورد رئیس جمور افریقا نلسون ماندلا سوال شد:نظر تان راجب ماندلا چیست /
جواب داد: او یک ( پیامبر ) است .چون بعدا از ازادی همان شب با سه تن از نگهبانانش در زندان ودر خانه اش شام خورد و دستور عفو از سفید ها را داد کاری که تنها از پیامبران سر می زند !
در فتح مکه پیامبر عظیم الشان همه مکیان که دستشان به خون الوده بود عفو کرد وانتقامی نگرفت ؟ ولی در نظامی که بر پایه این تعالیم بنا شد خبری از (( عفو ))) نیست .

نوشته شده توسط: Anonymous

آخوند هاشمی بهرمان، ملقب به " رفسنجانی"، یکی از جنایت کاران تاریخ ایران است. این روباره پیر، از طراحان اصلی اعدامهای زنجیره ای، و قتل عام زندانیان ساسی در سال 1367 در زندانهای ایران است. بر طبق آمار و ارقام، و مستندات مطبوعات داخلی و خارجی، این روباه پیر بیش از 30 میلیارد دلار، از بیت المال را به حسابهای شخصی خود ریخته و مثل آخوند، سید علی و برادران لاریجانی، و محمود احمدی نژاد، با چپاول سرمایه های ملی، ایران را غارت کرده است. آخوند رفسنجانی یکی از جنایت کارانی است که گام بکام کشور را در اختیار عوامل خارجی نهاده ، و برای ثبیت حکومت حکامان تهران، و ادامه حیات ننگین خود، اعضای سازمان مجاهدین خلق را، پشت پرده با امریکا معامله کرده است. این رویاه پیر عامل اصلی کشتار اخیر اردوگاه اشرف است، که تحت لوای صلح، یک دستش دردست آخود جنایتکار سید علی خامنه ای

و دست دیگرش در دست سازمان "سیا" آمریکاست. و نگهداشتن رژیم بشار اسد، دیکتاتور سوریه، و سرازیر کردن میلیاردها دلار ثروت نفت ایران به کشور سوریه، به حزب الله لبنان، و همچنین خانواده اسد، از نقشه های دراز مدت این جنایتکار میباشد، و اکنون که کار از کار گذشته است، و میترسد که دستش رو شود، غیر مستقیم ندای بیطرفی میدهد. و بدون آنکه دست خود را رو کند، از طرفی به اسد پیام میدهد، از طرف دیگر حرفهای خود را تکذیب میکند. و اینچنین روبه صفتی خود را به دنیا نشان میدهد. این جنایتکار پیر، عامل اصلی خشک شدن دریاچه "اورمو" است. بر اثر سیاستهای سد سازی عامدانه این جنایتکار است، که "اورمو" و حومه اش به صحرای نمک و به کویر لایزرع تبدیل شده است. این جنایتکارسفاک هنوز هم با مظلوم نمائی، یکی از بزرگترین عامل سرکوب نیروهای انقلابی، و پیشرو سرزمین چند ملیتی ایران محسوب میشود. این جنایتکار پیر، بزرگترین چاپلوس تاریخ ایران زمین، در مقابل عوامل خارجی بحساب میآید. و اگر بتواند، تمام ایران را میفروشد. این لمپن سیاسی که در عمرش، واژه شرف و انسانیت بگوش اش نخورده است، با چاپلوسی، مردم ایران را در گرداب رژیم حمهوری اسلامی فرو برده است. این روباه پیر، مثل طاعونی است، که بتدریج اما حتمی، تمام ایران را به خاطر منافع و مطامع خویش ، و بخاطر پست ومقام، و حفظ موقعیت سیاسی خود، به جهنمی تمام عیار تبدیل کرده است. این جنایتکار یکی از مهره های سازمان سیای آمریکاست، و تنها چپیزی که برایش مهم نیست، مردم ایران است.
نوشته شده توسط: Anonymous

یعنی به جای چاقو کش , چاقو ساز را محاکمه کنیم؟

نوشته شده توسط: Anonymous

تثصیر آخوند نیست خانم جان من٬ تقصیر ملت ایران است. آخوند پیرو کسی است که با یک دختر بچه اونم در پیر سالگی همبستر شد و از آن زمان دختر شش هفت ساله رو بالغ دونستند. این ملت سزاوار همین دینه و همین روحانیت و همین اسلام و همین فاحشگی یکپارچه ی ایران. در سرتاسر ایران بسیجیا و پاسدارا تلکه بگیر معرکن. طوری شده که آخوندا که صیغه خون هستند در رقابتی تنگاتنگ با پاسداران هستند. چپی ها از دیر ایام با اسلام تخت نرد بازی کرذه و می کنند. البته که زمان شاه هم فحشاء بود و دزدی بود و رشوه دهی و رشوه گیری بود. اما امروز بیمارستانی نیست٬ شهرداریی نیست٬ پلیس راهی نیست٬ نیروی انتظامی ای نیست٬ برق و آبی نیست٬ تلفنی نیست که از دربونش گرفته تا رییسش رشوه نگیره و به بالا دستیش رشوه نده. فحاشای زمان شاه را با فحشای امروز مقایسه کن برادر خواهر. مردم ایران اگر این حکومت رو سرنگون نکنند ایران سرنگونتر خواهد شد. امروز

امروز فحش به اسلام و پیغمبر و اماما و قرآن سرتاسر ایران رو گرفته. حتا اگه من و تو مسلمونم باشیم بر حفظ اسلام و ایران باید روحانیت رو سرنگون کنیم. اسلام خوب و بد نداره٬ کدوم اسلام خوبه؟ مجاهدین؟ اسلام سعودیها؟ اسلام صدام٬ اسلام خمینی آدمکش؟ اسلام خامنه ای کلاش؟ اسلام رفسنجانی جانی حیله گر؟ اسلام روحانیت مرتجع؟ اسلام قرآنی که کاتالوگ آدمکشیه؟ کدوم اسلام؟ یکی جواب منو بده!
نوشته شده توسط: Anonymous

34 salast ma sazmane melal dar amal nadarim, balkeh sazmane dowal nam gereftah wa mobaleghe tablighate london ! eradat mahiny

نوشته شده توسط: Anonymous

یونوس بئی، با سلام اگرچه در میان ترکان جغرافیای ایران، چنین تفکری خود بخود، امری طبیعی است، اما اگر شما با شهامت تمام، این مطلب را در "گوناز" مطرح کنید، لطفا مواظب باشید، که جاواد آقا، در همان وهله اول بر سرتان نریزد، و مثل آقا رضا، دستور اخراج شما را از برنامه ندهد. لطفا توجه داشته باشید، که قبل از مطرح کردن این مطلب، بطور ضمنی نظر ایشان را جویا شوید، و در صورت امکان از وی کسب اجازه بفرمائید، و الا میدانید که، آذربایجان ملک شخصی جاواد آقا، و گوناز محفل خصوصی اوست. و از نظر وی هیچ احدی حق تنقید، از اعمال و رفتار کس و یا چیزی را ندارد. بعد از آن رفتار نا خوشایند، و بی ادبی که در برنامه پرسش و گفتگو، که جناب انصافعلی هدایت، مجری آن بود، رفتار آمرانه، جاواد آقا، نه تنها همچون سیلی در گوش آقا رضا، صدا داد، چنین رفتاری، همچنین بمعنای به هیچ شمردن گرداننده برنامه، و نوعی گستاخی به محضر جناب

انصاف علی هدایت بود. و از همه بدتر گستاخی و نوعی اساعه ادب نسبت به محضر بینندگان برنامه نیزبشمار میرفت. من در تمام عمرم درهیچ کجای دنیا، نه دیده ام که در حین مصاحبه تلویزیونی، مهمان برنامه را از طریق دستور دیگری، از برنامه بیرون بکنند. و اکنون این سئوال برای بیننده تکرار میشود، که آیا چنین رفتاری آنهم در تلویزیون گوناز، چه ادب و تربیتی را به بینند گان انتقال میدهد؟ آیا اسم چنین رفتاری آنهم در ملا عام، دمکراسی است؟ آیا دمکراسی به جواد آقا، حکم میکند، که صدای مهمان برنامه را خفه بکند؟ نکته ای را که نباید درآن مناظره از نظر دور داشت، بی تفاوتی، فرصت طلبی، و رفتار ترس آلود آقای محمد رضا لوائی بود، و به جای اعتراض به رفتار رئیس مابانه جاواد آقا، و انصراف از شرکت در برنامه، انگارهیچ اتفاقی نیفتاده باشد، برای ماندن در برنامه، به حرفهای تکراری خود ادامه داد، و خود را در نظر بینند گان، خوار و ذلیل نمود. یونس یئی، لطفا برای اینکه در تیر رس حملات نابهنگام، و رفتار رئیس مابانه جاواد آقا، قرار نگیرید، برای مطرح کردن مطلب خود، قبلا ازمحضر ایشان، کسب موافقت بفرمائید. تا مورد خشم و غضب ایشان قرار نگیرید. التماس دعا.
نوشته شده توسط: Anonymous

ما "پان ترک " نیستیم ، فقط ترکیم، نکند شما پان فارس هستید ؟
12. september 2013 kl. 11:46
Mən Türkəm, Azəri yox من تورکم، آذری یوخ

گاها به دلیل تخریبات صورت گرفته از طرف نیروهای انحصارگرا و مخالف جنبش هویت طلبی آزربایجان ، یا به دلیل روش های تبلیغاتی غلط برخی فعالین حرکت ملی آذربایجان و نیز حضور برخی نیروهای تندرو و افراطی در این جنبش ، این شائبه در ذهن برخی از دوستان شکل می گیرد که حرکت ملی آذربایجان،حرکتی پان ترکیستی ، افراطی و غیر دموکراتیک می باشد.
این در حالیست که دقیقا بر خلاف این باور غلط ، حرکت ملی آزربایجان چه از نظر ماهوی و چه از نظر شکلی ، حرکتی طرفدار عدالت آزادی و دموکراسی بوده و برای تمامی انسانها اعم از ترک و کرد و فارس ، عرب و عجم ، مسلمان و غیر مسلمان و از هر نژاد و زبان و فرهنگی که باشند ، معتقد به حقوق انسانی برابر و حق تعیین سرنوشت ملی می باشد.

https://www.facebook.com/notes/simin-sabri/ما-پان-ترک-نیستیم-فقط-ترکیم-نکند-شما-پان-فارس-هستید-/604238019627450?notif_t=like
نوشته شده توسط: Anonymous

کار شما دو عیب دارد . اول اینکه بیشتر دنبال پخش شایعه و فرضیات و علایق فردی خود هستید تا دنبال سند و حقیقت و واقعیت . دوم اینکه شما به خارج آمدید تا علیه جمهوری اسلامی مبارزه کنید یا به خراب کردن و افشای راست و درست اپوزیسیون بپردازید ؟ ! فراموش نکنید که بخش مهم اپوزیسیون خارج کشور موههایشان را در آسیاب سفید نکرده اند بلکه در سنگر و جبهه آتش و دود و خون . بنابر این ، شما زیر تیغ قضاوت قرار خواهی گرفت .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای روزبه،
کسانی که هنوز وارد سیاست نشده اند، قطعا بوئی از دیپلماسی نبرده اند و با هر چرخشی در اوضاع دچار "گشادگی" دو قطبی شده و سپس با دگرگونی اوضاع غمگین شده و پس از مدتی همه چیزها را به فراموشی می سپارند و انگار نه انگار که سه چهار هفته ی پیش چه گفته بودند، دوباره و دوباره مقاله نویسی می کنند.
بنظر می رسد که کار شما شده مقاله نویسی. شما احتمالا می بایستی روزنامه نگار می شدید، چون برای اینکار دوره های تخصصی وجود دارد و به متخصصین آن "حقوق" هم پرداخت می شود.

برای بررسی اوضاع سوریه، که البته آینه ی تمام نمائی از اوضاع کل جهان است، می توان جریان را مثلا در کنفرانس گ 20 دنبال کرد.
بنظر می رسد که آقای اوباما یک خبط بزرگ سیاسی کرد که برای آقای اسد یک خط قرمز قرار داد. کلا آمریکا مخالف بکارگیری سلاحهای کشتار جمعی نیست. آنها در بکار گیری این نوع سلاحها یدی طولانی دارند. بهمین دلیل نیز این خط قرمز فقط برای اسد بود، و نه نیروهای القاعده که امروزه دیگر بطور غیر مستفیم از سوی عربستان و آمریکا هدایت می شوند.
هنوز معلوم نیست که چه کسانی از سلاحهای شیمائی استفاده کردند. احتمالا هم القاعده، هم حکومت سوریه (شاید فقط ژنرالهای خودسر، که فرقی در ماهیت امر نمی نماید، زیرا کل رژیم دست به جنایات جنگی زده است) و بویژه احتمال بسیار وجود دارد که هم آمریکا، هم عربستان و ترکیه و قطر نیز در این ماجرا مستقیما دست داشته باشند.
اگر چه مشکل است که وارد درون اوباما شد و احساس واقعی وی را اعلام نمود، اما ظاهرا وی گرفتار یک بازی سیاسی خطرناکی شد. در جریان کنفرانس گ 20 مذاکرات بیست دقیقه ای بین وی و پوتین حول چه بود؟ از اینجا بازیهای دوطرفه شروع شده اند. اوباما از پوتین تقاضای کمک کرده است، که این خطر را بصورت دیپلماتیک حل کنند (آیا اوباما بازی دوطرفه ای را با این تاکتیک شروع نمود؟ چون وی در برابر کنگره و جناج مقابل گرفتار سیاست ساندویچی شده بود)
بقیه ماجرا را قطعا می دانید. ناگهان اعلام شد برای جلوگیری از جنگ، باید سلاحهای شیمیائی سوریه نابود شوند، تا از جنگ جلوگیری شود. این مساله بسیار آشکار است که اینکار کاملا با توافق صورت گرفته بود. اما حالا پوتین متوجه فریبی شده است که ممکن است (ممکن است) از اوباما خورده باشد. اوباما به پوتین گفته بود که جناح دیگر خواهان جنگ است، وی اما خواهان جنگ نیست. چنین رابطه ای در سراسر جهان وجود دارد و امروزه آنرا مثلا در رابطه ی روحانی، خامنه ای و امریکا می بینیم.
اوباما اما با این تغییر می تواند دوباره از اوضاع حاصل شده دوباره رای کنگره را بدست بیاورد. در انگلستان نیز پارلمان فقط با اختلاف 15 رای مخالفت خود را اعلام کرده بود. حل این "مشکل" برای کامرون زیاد کار نمی برد. دموکراتها همیشه خریدنی هستند و تبهکار!
نیتجه؟ کاملا آشکار است که خطر جنگ و دخالت در سوریه شدیدتر شده است. کشورهای موسوم به "غربی" این بار می توانند با استدلال راحت تری وارد جنگ شوند.
استراتژی آمریکا برای خاورمیانه روشن است. فراموش نکنید که آمریکائی ها کوتاه نمی آیند. آنها یا در نتیجه ی این بحران زیر خواهند رفت و یا این خط را تا به آخر خواهند رفت. دیر یا زود دارد، اما آنها کوتاه نمی آیند. من در کامنت دیگری پس از کودتا در مصر اعلام کردم که تاکتیک اوباما در خاورمیانه تغییر کرده است و خطر حمله به سوریه افزایش یافته است. آنها حتی از بکار گیری بمب اتمی برای پیشبرد سیاستهای خود کوتاه نخواهند آمد. برای اینکار بهانه تراشی بسیار آسان است.
تعجب نکنید اگر در آینده مثلا خبر انفجار بمب های شیمائی در یکی از شهرهای آمریکا توسط "تروریستها" اعلام شودا و منجر به دخالت آمریکا در چند کشور جدید شود.
آیا می دانید موضع روسیه، موضع واقعی روسیه در قبال سوریه چیست؟ آیا روسیه نیز دست به تهدید اتمی خواهد زد. بنظر من شما اوضاع را خیلی دست کم گرفته اید.
نوشته شده توسط: Anonymous

اين مقاله سياسى و جهتدار مى باشد و اصلآ ارزش تحقيقى و علمى ندارد،من براى ملت فارس ﴿ايران﴾ واقعأ افسوس مى خورم، که
چنين دکترهايى دارند . بيچاره ملتى که دکتروش اين سيد باشد و مقاله نويسش اين اقبال ............... حتمأ سانسور کنيد!!! ׳

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای روزبه،
اگر شما و سایر "مفاله نویسها" جمع می شدند و هفته ای یکبار بجای دو ساعت مقاله نوشتن تظاهرات می کردند احتمالا کمی اوضاع را تغییر می دادند. شما که در کره ی مریخ زندگی نمی کنید که هروقت خبری در مورد عدم موفقیت آمریکا بشنوید، خوشحال می شوید و آنرا بحساب پیروزی خود می ریزید.
شما از کدام جنبش صلح سخن می گوئید. مگر یادتان رفته است که هنگام حمله به عراق یک میلیون و نیم مردم فقط در لندن تظاهرات کرده بودند؟
آمریکا در چند قدمی حمله به سوریه قرار داشت و مردم فقط مات بوده اند. چرا به این حالت مردم را توجه نمی کنید و به آن نمی پردازید؟. مردم اگرچه مخالف بودند، اما چرا تقریبا دست به هیچ حرکتی نزدند.

چرا در جوامعی که دم از دموکراسی می زنند، یورش به زندگی خصوصی آنها شروع شده و کسی واکنشی نشان نمیدهد. چرا واکنش ها در مورد اسانژ که ماههاست در سفارتی “زندانی” شده و در مورد اسنودن اینقدر ضعیف است؟
شما انگار پرت ِ پرت هستید و متوجه نیستید که چه اتفاقاتی در جهان در حال وقوع است. شما انگار بوئی از سیاست نبرده اید و نمی دانید چه معادلاتی در حال وقوع هستند.
اینها چه هستند که می نویسید:
“…همانطور که درمطلبی * اشاره کردم “مخالفت با جنگ افروزی و دفاع از صلح و گزینه سیاسی برای بحران سوریه به هیچ به معنی نادیده گرفتن ماهیت و عملکرد جنایتکارانه حکومت های مستبد و فاسدی چون اسدها نیست و نباید باشد. نکته اصلی آن است که توسل به جنگ نه فقط راهی برای پایان دادن به جنایت این حکومت ها نیست بلکه جنایت و جنگ را در ابعاد تازه تری برمی انگیزاند و ساکنین سیاره ما را پرخاشجوترمی کند…”
یا مثلا:
“…نابودی سلاح های کشتارجمعی درجهان و منطقه و سوریه، محاکمه آمران و عاملان استفاده از سلاح شیمیائی، فشاربه قدرت های بزرگ از هردو قطب رقیب و نیزبه هرکشوردیگرمنطقه ازجمله دولت ایران که به نوبه خود دارای نقش فعالی درارتکاب این جنایت هاست و به دولت ترکیه و عربستان و قطر و اردن و یا اسرائیل که بطورغیرمستقیم چه در منطقه و چه توسط لابی های خود درآمریکا برتنوره جنگ می دمد، بخش های دیگری از مطالبات یک جنبش ضدجنگ است…”

آیا باید شما را جدی گرفت. یا شما واعظی هستید که فقط یک منبر کم دارد. شما از یک جنبش صلحی صحبت می کنید که همه ی اینها را محاکمه کند؟ کدام جنبش صلح؟
مردم آمریکا خسته هستند، نه طرفدار صلح! مردم آمریکا کی طرفدارصلح بودند؟ آنها اوباما را انتخاب کردند، تا دوباره آمریکا را به اوج قدرت برساند و بر جهان حاکم نماید. نگاهی به فیلم "دره ی الله" بیندازید تا ببینید که خود آمریکائی ها در مورد "جنگجویان" خود چه می گویند و چگونه این انسانهای مریض را تصویر می کنند که بازیچه ی پنتاگون هستند.
بالاخره چی؟
صد هزار نفر کشته و سه میلیون نفر، که یک و نیم میلیون نفر آنها کودکان هستند، آواره شده اند؟ سوریه تصویر کوچکی از کل خاورمیانه در آینده است. کل خاورمیانه قرار است تبدیل به سوریه شود.
حالا شما هی اظهار فضل نمائید و مقالات دیگران را خلاصه کرده و بنام خود چاپ کنید. سی سال است که کارتان همین بوده و همین شده. کمی بخود بیائید.

“… اکنون چرخ سوم و اصلی، و به تعبیری موتوراصلی جنگ، یعنی دولت آمریکا نیز درآستانه پنچرشدن است. اوباما که بیمناک و حتی نا امید از رأی مثبت کنگره به حمله نظامی بود، اکنون خود پیشقدم شده و خواهان دادن شانس دیگری به دیپلماسی و راه حل سیاسی شده و خواهان به تعویق افتادن رأی گیری کنگره شده است!..”

جدی؟ خطر دقیقا در همین جاست. خطر هنوز رفع نشده است. و اصلا کسی که به صلح می اندیشد، و موتور “واعظه” اش فقط نفرت از آمریکا نیست، که دائما در آغاز مقاله چرتکه بیندازد، به این مسائل نمی اندیشد.
بالاخره باید برای صلح در سوریه چکار کرد؟ مردم بریزند توی خیابان و بگویند صلح؟
پیچیده گی های این جنگ کجا هستند؟ معادلات نیروها چه می گویند؟

“… باهمه توان خود برای برپائی و تقویت جنبش ضدجنگ و محاکمه عاملان و آمران کاربردسلاح کشتارجمعی بکوشیم. خوشبختانه صداها و نشانه هائی از زائل شدن جنون جنگی و حتی کنترل و نابودی سلاح شیمیائی به گوش می رسد که گامی است در راستای یکی از اهداف و مطالبات جنبش صلح، یعنی انهددام سلاح های کشتارجمعی در منطقه و جهان…”

اینکه شعار اوباما است. از مشکل سوریه بیش از دو سال می گذرد. مشکل سوریه را باید چگونه حل کرد.
نوشته شده توسط: محسن کردی

پخش مستند رضاشاه تاثیر زیادی داشت و سروصدا هم کرد شما به بخشی از دلایل آن اشاره کردید اما چرای واقعی آن را میتوان در این شناخت که مردم ایران اهل مطالعه نیستند اگرنه آنچه پخش شد حرف تازه ای برای اهل مطالعه نبود و تازه خیلی هم خلاصه گفته شد. کافی است شما دو سه تا .. فقط دوسه تا کتاب موافق و مخالف رضاشاه بخوانید تا تصویری از بخشی از تاریخ معاصرتان را بدست بیاورید. آنچه در مستند رضاشاه نشان داده شد همه موضوعاتی است که هم در کتابها در ایران و هم در خارج نوشته شده و موضوع پنهانی نبود که برای اولین بار پخش شده باشد. متاسفانه عدم مطالعه و ادعای فراوان مردم ما که بدون مطالعه و آگاهی همه جا هم خود را صاحبنظر میدانند یکی از معضلات بزرگ جامعه ایرانی است.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای روزبه،
شما انگار در کره ی مریخ زندگی می کنید و هروقت خبری در مورد عدم موفقیت آمریکا بشنوید، خوشحال می شوید و آنرا بحساب پیروزی خود می ریزید.

شما از کدام جنبش صلح سخن می گوئید. مگر یادتان رفته بود که در هنگام حمله به عراق یک میلیون و نیم مردم فقط در لندن تظاهرات کرده بودند؟
آمریکا در چند قدمی حمله به سوریه قرار داشت و مردم فقط مات بودند. چرا این حالت مردم را ذکر نمی کنید. مردم اگرچه مخالف بودند، اما چرا تقریبا دست به هیچ حرکتی نزدند.
چرا در جوامعی که دم از دموکراسی می زنند، یورش به زندگی خصوصی آنها شروع شده و کسی واکنشی نشان نمیدهد. چرا واکنش ها در مورد اسانژ که ماههاست در سفارتی "زندانی" شده و در مورد اسنودن اینقدر ضعیف است؟
شما انگار پرت ِ پرت هستید و متوجه نیستید که چه اتفاقاتی در حال وقوع است. شما انگار بوئی از سیاست نبرده اید و نمی دانید چه معادلاتی در حال وقوع هستند.
اینها چه هستند که می نویسید:
"...همانطور که درمطلبی * اشاره کردم “مخالفت با جنگ افروزی و دفاع از صلح و گزینه سیاسی برای بحران سوریه به هیچ به معنی نادیده گرفتن ماهیت و عملکرد جنایتکارانه حکومت های مستبد و فاسدی چون اسدها نیست و نباید باشد. نکته اصلی آن است که توسل به جنگ نه فقط راهی برای پایان دادن به جنایت این حکومت ها نیست بلکه جنایت و جنگ را در ابعاد تازه تری برمی انگیزاند و ساکنین سیاره ما را پرخاشجوترمی کند..."

یا مثلا:

"...نابودی سلاح های کشتارجمعی درجهان و منطقه و سوریه، محاکمه آمران و عاملان استفاده از سلاح شیمیائی، فشاربه قدرت های بزرگ از هردو قطب رقیب و نیزبه هرکشوردیگرمنطقه ازجمله دولت ایران که به نوبه خود دارای نقش فعالی درارتکاب این جنایت هاست و به دولت ترکیه و عربستان و قطر و اردن و یا اسرائیل که بطورغیرمستقیم چه در منطقه و چه توسط لابی های خود درآمریکا برتنوره جنگ می دمد، بخش های دیگری از مطالبات یک جنبش ضدجنگ است..."

آیا باید شما را جدی گرفت. یا شما واعظی هستید که فقط یک عمامه کم دارد. شما از یک جنبش صلحی صحبت می کنید که همه ی اینها را محاکمه کند؟ کدام جنبش صلح؟
مردم آمریکا خسته هستند، نه طرفدار صلح؟ آنها اوباما را انتخاب کردند، تا دوباره آمریکا را به اوج قدرت برساند.

بالاخره چی؟
صد هزار نفر کشته و سه میلیون نفر، که یک و نیم میلیون نفر آنها کودکان هستند، آواره شده اند؟

حالا شما هی اظهار فضل نمائید و مقالات دیگران را خلاصه کرده و بنام خود چاپ کنید.
سی سال است که کارتان همین بوده و همین شده. کمی بخود بیائید.

"... اکنون چرخ سوم و اصلی، و به تعبیری موتوراصلی جنگ، یعنی دولت آمریکا نیز درآستانه پنچرشدن است. اوباما که بیمناک و حتی نا امید از رأی مثبت کنگره به حمله نظامی بود، اکنون خود پیشقدم شده و خواهان دادن شانس دیگری به دیپلماسی و راه حل سیاسی شده و خواهان به تعویق افتادن رأی گیری کنگره شده است!.."

جدی؟ خطر دقیقا در همین جاست. خطر هنوز رفع نشده است. و اصلا کسی که به صلح می اندیشد، و موتور "واعظه" اش فقط نفرت از آمریکا نیست، که دائما در آغاز مقاله چرتکه بیندازد، به این مسائل نمی اندیشد.
بالاخره باید برای صلح در سوریه چکار کرد؟ مردم بریزند توی خیابان و بگویند صلح؟
پیچیده گی های این جنگ کجا هستند؟ معادلات نیروها چه می گویند؟

"... باهمه توان خود برای برپائی و تقویت جنبش ضدجنگ و محاکمه عاملان و آمران کاربردسلاح کشتارجمعی بکوشیم. خوشبختانه صداها و نشانه هائی از زائل شدن جنون جنگی و حتی کنترل و نابودی سلاح شیمیائی به گوش می رسد که گامی است در راستای یکی از اهداف و مطالبات جنبش صلح، یعنی انهددام سلاح های کشتارجمعی در منطقه و جهان..."

اینکه شعار اوباما است. از مشکل سوریه بیش از دو سال می گذرد. مشکل سوریه را باید چگونه حل کرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای لوایی، از شما برای پذیرش انتقاد در مورد تذکر داده شده و اصلاح متن سپاسگزارم. اکنون برخی از ایراد های کلی محتوای نوشتار بالا را یادآور می شوم. عنوان آن آقای دکتر طباطبایی را هدف گرفته، اما در متن تنها ایرادی که از وی می گیرید، نام و سید بودن اوست! سید بودن نه عیب است و نه امتیاز. اینکه تبار کسی به اعراب می رسد، چه نقشی در شخصیت او دارد که مطرح کرده اید؟ وارونه کردن صرف یک دیدگاه، بدون توجه به درستی یا نادرستی ادعاهای "وارونه" تان متنی جدی به بار نمی آورد، بلکه در بهترین حال راه به طنز می برد. دیگر اینکه کاش این موجودی را که "پان فارسیسم" می نامید روشن تر تشریح می کردید تا همه بدانند این "پان فارسیست" های مورد ادعای شما چه کسانی هستند. راستی کدام شهروند فارسی با نشر کتاب ترکی یا امکان آموزش به این زبان مخالف است؟ چرا دشمن خیالی می سازید؟ مسئولیت غفلت از رعایت حقوق قومی بر گردن رژیم

جمهوری اسلامی است که قدرت سیاسی را در دست دارد و همه مردم ایران، فارس و غیر فارس، زیر ستم آنند. قومی نمودن مشکلات سیاسی و اجتماعی نه تنها نادرستی، بلکه بیرون کشیدن رژیم از زیر بار گناهانی است که بر گردن اوست.
نوشته شده توسط: Anonymous

دوست من اگر ایشان دچار اختگی فکری شده بود الان مثل شمایآن مشغول حمله به روحانی مصداقی بود ،همین که امروز رهبرتان را پاسخگو میخواهد به خاطر ارج به سازمانی ست که توسط به لبه گور رسیده است و نیز به خاطرپاسداری از جانهای عزیزیست که به محابا توسط رهبرهمیشه داماد !مثل گوشت دم توپ به مسلخ دشمنان آدمخوار فرستاده شده اند .کی باید از رجوی کارنامه اعمال خواست؟در حرف رستمیست و در عمل افندی پیزی. حال و رپپز امروز سازمان محصول تدابیر و مدیریتهای کیست؟
با بند ازبند جدا کردن مصداقی و روحانی و قصیم فقط میخواهد صورت مسئله را پاک کنید .

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

آقای مزدک گرامی؛

پان اسلامیسم ایدئولوژی مدون جمهوری اسلامی است. مابازای روح پان اسلامیسم در قانون اساسی؛ سیاست های فاجعه بار 35 سال گذشته است. در قانون اساسی آمده است:
"حكومت از ديدگاه اسلام، برخاسته از موضع طبقاتي و سلطه گري فردي يا گروهي نيست بلكه تبلور آرمان سياسي ملتي هم كيش و هم فكر است كه به خود سازمان ميدهد تا در روند تحول فكري و عقيدتي راه خود را به سوي هدف نهائي (حركت به سوي الله) بگشايد."

"قانون اساسي با توجه به محتواي اسلامي انقلاب ايران كه حركتي براي پيروزي تمامي مستضعفين بر مستكبرين بود زمينه تداوم اين انقلاب را در داخل و خارج كشور فراهم مي كند بويژه در گسترش روابط بين المللي، با ديگر جنبش هاي اسلامي و مردمي مي كوشد تا راه تشكيل امت واحد جهاني را هموار كند (ان هذه امتكم امه واحده و اناربكم فاعبدون) و استمرار مبارزه در نجات ملل محروم و تحت ستم در تمامي جهان قوام يابد."

"قانون اساسي زمينه چنين مشاركتي را در تمام مراحل تصميم گيريهاي سياسي و سرنوشت ساز براي همه افراد اجتماع فراهم مي سازد تا در مسير تكامل انسان هر فردي خود دست اندر كار و مسئول رشد و ارتقاء و رهبري گردد كه اين همان تحقق حكومت مستضعفين در زمين خواهد بود. (و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين)."

"تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمان و حمایت بی‏دریغ از مستضعفان جهان."

جمهوری اسلامی شدیدا به تقدم منافع اسلام و اسلامگرایان بر منافع ایران و ایرانیان پایبند بوده و هزینه های همه جانبه در نجف، کربلا، فلسطین، لبنان و ... در چارچوب ایجاد حکومت اسلامی جهانی قابل تبیین است. شعارهای انقلاب جهانی خمینی را هنوز در بیاد داریم.
در مورد سلفی ها ، اخوانی ها ؛ القاعده ای ها باید عرض کنم اینها جویبارهائی پراکنده هستند و بلحاظ کمی با جنبشی ارتجاعی و متکی بر اقشار پابرهنه و بلحاظ فرهنگی و اجتماعی عقب مانده خمینی قابل مقایسه نیستند. خمینی یک جنبش را در سطح ملی و نیز در منطقه سازمان داد که پس از 35 سال غروب ش را مشاهده می کنیم.
در اینکه همه اسلامگرایان پان اسلامیست نیستند، حق با شماست و من هم چنین ادعائی ندارم؛ ولی نسبت دادن "گرایش فکری چپ ، لیبرال ، نئو لیبرال" در اسلام رفرم ناپذیر، تنها مدال دادن به اسلامگرایان و آدرس سراب به مردمانی ست که هنوز به حکومت های دینی توهم دارند.
ممنون از اظهار نظرتان
نوشته شده توسط: Anonymous

...ولی مقام معظم رهبری (همیشه داماد!)و مریم جان مهر تابان اجازه خروج برای این مقتولان صادر نفرمودند که هیچ از دو کلمه پاسخ به نقدنامه مفصل ایرج مصداقی نیز جدا خودداری فرمودند!

نوشته شده توسط: Anonymous

با اگاهی روزافزون نسلهای جوان ازربایجان به هویت تورک خود و پیشرفت سریع دنیای ترک در کنار اضمحلال و انحطا ط روزافزون کشور توهم زده ایران از این فیلسوفان ودانشمندان و سخنرانی ها و مقالات وزین!!!! و وبسایت های تحلیلی و خبری ! نظیر اذری ها بیشتر و بیشتر خواهیم دید. و اقای اقبالی هر روز بیشتر و بیشتر به اخبار و مسائل داخلی ترکیه و ازربایجان علاقه مند خواهند شد ! و همه اینها نشانه های بسیار امیدوار کننده ای برای جنبش هویت خواهی تورکان ایران هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

چند سال پیش آخوند قرائتی که از دوستان پدر من بوده و حالا با هم قطع رابطه کرده اند در تلویزیون در باره اسلام و فحشاء می گفت که اسلام آمده تا فحشاء را اخلاقی کند و نامش ازدواج و صیغه است. پدر من در خانه اما جواب او را زیر لبی داد و گفت: نه پدر جان اسلام آمده تا اخلاق را تبدیل به فاحشگی کند. و البته در دنباله ی سخن احترام از تهران بگویم که واقعا اسلام ایران را تبدیل به فاحشه خانه کرده است. از روزی که حجاب اجباری شده و زن و مرد جدا چنان فاجعه ای در جامعه ریشه دوانده که سر درازش در گنبد مساجد است و ریشه اش در چاه جمکران و سامراء. امروز نه تنها فحشاء در سرتاسر ایران آفتی مسری ست بلکه فحشای دختران ایرانی کشورهای منطقه را نیز در بر گرفته است. چند تن شیوخ عرب منطقه با دخترتن باکره ی ایرانی افطار می کنند!!! حالا روحانیون دریوزه در ایران و بدون استثناء بفکر حجابند!!!

امروز تجاوز در سرتاسر ایران بیداد می کند٬ زنای با محارم از حد گذشته است. تجاوز به به محارم از حد و مرز گذشته است. البته که روسپی گری اجباری و بنوعی که فیلم آنرا نمیش میدهد جرمی نابخشودنی ست٬ اما جامعه ی امروز اسلامزده و آفت زده و وبازده ی کجا و جامعه ی آنروز کجا. فساد اجتماعی ایران امروز چه از نظر فحشا و چه از نظر فساد اقتصادی و اجتماعی با هیچ دو.ره ای از تاریخ ایران قابل مقایسه نیست. همه این فساد از اسلام ناب می آید. مردم ایران باید خود را برای یک هماوردی تمام عیار آماده کنند. زنان ایران باید به پاخیزند. من به عنوان یک دختر از هیچ امنیتی برخوردار نیستم. در جامعه ی ضد زن امروز اگر از متلک و انگشت و بشکوم و دست در سینه بردن مردان و پسران جان سالم بدر بری تازه گرفتار گشت گشتاپوی ارشاد می افتی. آری قاتلان و متجاوزن و فاسدان برقدرتند.
نوشته شده توسط: Anonymous

رهبر حزب امت عراق کشتار در اشرف را محکوم کرد
مثال الآلوسی رهبر حزب امت عراق قتل عام در اشرف را محکوم کرد. وی تأکيد کرد رژيم ايران در اين کشتار دست دارد و دولت مالکی در برابر تمايلات و ماجراجوييهای رژيم ايران بی اراده است.
مثال الآلوسی درباره علت کينه وحشيانه آخوندها از مجاهدين افزود: ”سازمان مجاهدين خلق ايران در کشف و افشای برنامه اتمی رژيم ايران و همچنين افشای جنايتهای اين رژيم در زندانها نقش داشته است“.

نوشته شده توسط: Anonymous

بلژيک قتل عام در اشرف را محکوم کرد
ديدير ريندرز معاون نخست وزير و وزيرخارجه بلژيک کشتار در کمپ اشرف محکوم کرد. وزارت خارجه بلژيک اعلام کرد: ديدير ريندرز خواستار انجام تحقيقات در مورد کشتار در اشرف گرديد و ابراز اميدواری کرد هر چه سريعتر مسببين آن در مقابل عدالت قرار بگيرند.
محکوميت کشتار در اشرف توسط شورای ملی عشاير عراق
شورای ملی عشاير عراق طی بيانيه يی جنايت عليه بشريت در اشرف را به شدت محکوم کرد.
در اين بيانيه آمده است: در جنايتی بی سابقه که نيروهای دولتی عليه ساکنان بی دفاع اشرف مرتکب شدند، 52تن جان باختند و هفت تن به گروگان گرفته شدند. اين اقدام، يک هديه از سوی مالکی به ولايت فقيه است.

نوشته شده توسط: Anonymous

گویند مردی فقیر سالهای سال بدون هیچ چشم داشتی در دروازه ورودی شهری میزیسته و بدون هیچ وسیله ای شبها هم آنجا می خوابیده است ..... تا اینکه روزی پادشاه از آنجا عبور کرد و وضعیت او را دید و وعده ارسال پتو و سایر وسایل گرمایشی را به او داد ...... فقیر فردای روز قبل از سرما مرده بود ......... میدانید چرا ؟ چون منتظر تحقق وعده پادشاه ماند و وسیله ای نرسید و فراموش کرد که او سالهای ساااااااااااااال بدون پتو و..... میزیسته است .
ابرقدرتهای عزیز................ پتوهای تان پیشکش خودتان.....
امیدوارم سوریه ای ها بی پتو خوابیدن یک چند قرنشان را فراموش نکنند و سرما زده نشوند

نوشته شده توسط: Anonymous

حالا اون خودشو محافظ حقوق بشر و مدافع آزادی بیان و تریبون آزادیخواهی ملت ایران می داند تو واقعا اینو باور می کنی از استعمار پیر ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

موندیم چیکار کنیم ؟
آینده خوبی در انتظارمون نیست
تا آخر عمر باید در تسلط افراط گرایان باشیم

نوشته شده توسط: Anonymous

مسئولین محترم ایران گلوبال... خیلی متشکر از راهنمائیهای شما... ولی این عبارت ( میلیون ها میلیون ) یک اصطلاح زبانی است نه یک جدول ضرب حساب. در ثانی اگر( میلیون ها در میلیون) نوشته می شد جائی برای بحث در ریاضیّات داشت . این عبارات در اکثر زبان ها هست.. باز هم خیلی ممنون از راهنمائی شما....

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

lachin گرامی شما به توضیح آقای لوائی توجه نکرده اید. آقای لوائی نوشته بودند «میلیونها میلیون» و بعد با توضیح آقای ایرانخواه، آن را اصلاح کرند و در کامنتی توضیح دادند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ایران خواه... مشکل زبان فارسی شما در همین کامنت دیده میشود...{ میلیون (ها) میلیون } یک عبارت فارسی است که به تعداد بزرگ نسبت داده میشود. این عبارت در زبان انگلیسی هم است . جمع و تفریق و حساب زبان زرگری نیست. میلیون ها (در) میلیون می شود گفت هزار تریلیون.. ولی اگر شما خوب به جمله دقت بفرمائید خواهید دید که در نوشته , صحبت از میلیون ها میلیون نیست. این برداشت اشتباه شماست.. در مقاله فقط نوشته شده است ( میلیون ها ترک ) در ایران, نه میلیون در میلیون اتراک در ایران....لطفآ زبان فارسی را خوب بیاموزید. به امید آن روز

نوشته شده توسط: یونس شاملی

نظرات ارائه شده توسط آقای اقبال اقبالی، مرا بشدت متعجب کرد. حرفهایی که آشکارا از روی نفرت و نه از سکوی فرزانگی به زبان رانده شده است. نگاه کنید به این جمله: "وب سایت تحلیلی خبری آذری ها مقاله وزین محقق گرانقدر آقای سیدجواد طباطبایی را درج کرده اند". معروفترین شخصیتهای همین سایت به اصطلاح تحلیلی خبری آذری ها در زندانهای جمهوری اسلامی به بازجویی زندانیان مشغول است. این سایت اساسا از سوی سازمان امنیت ایران راه اندازی شده است! اما آقای اقبالی در چندین جا دیگر نوشته هایش از این سایت تقدیر میکند!! و سپس

از مقاله "وزین" سیدجواد طباطبایی سخن میگوید. لطفا و فقط به تیتر مقاله سید جعفر طباطبایی نگاه کنید، آنگاه وزین بودن این مقاله را بهتر میفهمید. در تیتر مقاله طباطبای "جمهوری آذربایجان" را "جمهوری باکو!!!" می نامد! نمردیم و از زبان آقای اقبالی با شیوه "وزین" یک "محقق گرانقدر" هم آشنا شدیم. و سپس احترام آقای اقبالی به آزاد اندیشی و دگر اندیشی را نیز تجربه کردیم. آنهایی که مثل آقای اقبالی نمی اندیشند از زبان ایشان چنین مورد خطاب قرار میگیرند: "قلیلی شناخته شده"، "از نقد سیاسی- تاریخی فاصله گرفته"، "شیوه نادرست پیشه کرده"، "عربده کش"، "اتهام زنی بخشی از لمپنیسم"...! از آقای اقبالی باید پرسید کدامین اصول دمکراتیک این اجازه را به کسی میدهد که مخالفین فکری خود را با رکیک ترین و زشت ترین اتهامات، ضدانسانی ترین تحقیرها و ادبیات آکنده از مفاهیم احساسی و غیرعقلانی مورد خطاب قرار دهد. در چنین مواقعی عمق عقب ماندگی و ارتجاع در ایران را بیشتر می فهمم. در ایران به روشنی دیده میشود که تحقیر، اهانت و تبعیض در ذهن بخش عمده ایی از نخبگان جامعه نهادینه شده است. برای اقای اقبالی صدها هزار نفری که برای حقوق ملی خود در ایران شعار میدهند "گروه قلیلی" خوانده میشود. به همین سادگی. حتی اگر طرف حسابمان نه "قلیلی" بلکه حتی یک نفر هم باشد بایستی به آن اهمیت داد، چون حقوق بشر آزادی ابتدایی یک انسان و داشتن اندیشه و تبلیغ آن را به رسمیت میشناسد. سید جواد طباطبایی اینک در زیر سایه سرنیزه های جمهوری اسلامی به تحقیر خلق ترک، تاریخ و زبان آن میپردازد. این مرد امروز به بلندگوی رژیم جمهوری اسلامی در تحقیر یک ملت تبدیل شده است و آقای اقبالی چهار نعل در حمایت از ایشان می تازند!! جواد طباطبایی تجسم عینی جرثومه فساد در عرصه فرهنگی نظام شاهنشاهی و اینک جمهوری اسلامی در تحقیر ملیتهای غیرفارس است و آقای اقبالی سعی در انعکاس این جرثومه تحقیر، تبعیض علیه ملیتهای غیرفارس را دارد. چرا...؟ بایستی آقای اقبالی از خودشان بپرسند که چرا تمایل دارند به این دایره منحوس فرهنگ حکومتی ایران خدمت کنند؟؟ دمکراتیسم، بشریت، آزادی اندیشه، دوری از تحقیر و تبعیض هیچکدامشان نمیتوانند تلنگری به ذهن آقای اقبالی بزنند و ایشان را در این زمینه به انتقاد از خود بکشانند؟ آیا حمایت از عنصر نامطلوبی چون سید جواد طباطبایی که در خدمت نظام حاکم است، و رنج و درد و رعب و وحشت و جنایت رژیم حاکم را بر دوش میکشد، آزار دهنده نیست؟؟
نوشته شده توسط: Anonymous

ماجرای دخالت آمریکا و اتحادیه اروپا و دیگر گشورهای مترقی جهان در دیکتاتور زدائی کشور های خاورمیانه همانند داستان ملا نصرالدین و الاغش می ماند که روزی ملا نصرالدین پسرش سوار الاغش کرد و راهی بازار شد، رهگذران گفتند عجب پیر مرد احمقیه، خودش پیاده راه می رود، پسرش را سوار الاغ کرده، ملا نصرالدین پسرش را از الاغ پیاده کرد و خودش سوار شد، چند قدمی نرفته بودند که دوباره رهگذران شروع بخنیدن کردند ، مردیکه خجالت نمی کشد، بچه معصوم را گذاشته پیاده راه برود خودش سوار الاغ شده، ملا نصرالدین دست پسرش را گرفت و او را هم سوار الاغ کرد چند قدمی که جلوتر رفتند، باز رهگذران شروع کردند به نظر دادن، عجب آدم بی انصافی، حیونکی را دو ترکه سوار شدند، دلشان به حیوان زبان بسته نمی سوزد، ملا نصرالدین عصبانی شد و همراه با پسرش از الاغ پیاده شدند، چند قدمی به بازار نمانده بود که دوباره

رهگذران شروع کردند به توهین کردن، که عجب آدم خرفتی است، پول داده به الاغ و هر روز هم کلی یونجه جلوش می ریزد، آنوقت خودش و بچه اش دارند پیاده راه می روند، ملا نصرالدین تا به بازار رسید الاغش را فروخت تا از اظهار نظر جماعت خودش را خلاص کند، و حالا اگر آمریکا و اتحادیه اروپاه به عراق و افغانستان حمله می کنند، داد همه روشنفکران در می آید که ببینید این غربی ها چه خونی و چه برادر کشی راه انداختند، اگر به حمله شیمیائی بشار اسد کمی منتظر تحقیقات سازمان ملل می شوند دوباره داد گروههای دیگر روشنفکری در می آید که آی کجایند آن مدعیان حقوق بشر، چرا به سوریه حمله نمی کنند و کار بشار اسد را چرا یکسره نمی کنند،
نوشته شده توسط: Anonymous

در پاسخ به اقای اقبالی باید عرض کنم که : « پان اسلامیست »معنی بسیار کلی دارد واین وازه مربوط به اوایل قرن بیست است . اگر بخواهیم امروز هم از این واژه استفاده کنیم با مشکل مواجه خواهیم شد . بعبارت دیگر اگر بکار گیری ایدئولوژی اسلامی شیعه و یا سنی در مسایل سیاسی را در تشکل های سیاسی موجود در خاورمیانه را در کنار هم به چینیم ؛ جدول نا متعارفی را تشکیل خواهند داد. مثلا اسلامی سیاسی ایرانی شامل احزاب و سازمانهای متعقد به قانون اساسی اسلامی جمهوری اسلام از ملی مذهبی گرفته تا اصلاح طلبان و تا طالبانی های مدافع حاکمیت اسلامی را شامل می شود. سازمان مجاهدین خلق ایران هم یک سازمان شیعه علوی و مخالف جمهوری اسلامی را هم با تز شما باید همه آنان را «پان اسلامیست» معنی کرد.

حال اگر پایمان را ازکشور ایران به بیرون بگذاریم با انواع و اقسام سازمانهای اسلامی مواجه هستیم که بطور کلی به4 جریان و دسته سیاسی تقسیم شده اند :سلفی ها ، اخوانی ها ؛ القاعده ای ها و اسلام نئو لیبرال اردوغانی که تقسیم می شود. از طرف دیگر جنگ سنی و شیعه هم هر روز قربانی جدیدی می گیردو در این میان غربی ها اشکارا جانب اسلام سیاسی سنی را می گیرد و هدفشان در هم شکستن مثلث شیعه به رهبری جمهموری اسلامی است . غرب بطور جدی در تلاش است که جلوی دست یابی ایران به سلاح هسته ای را بگیرید.بنظر من هیج سیاستمدار عاقلی نیست که همه ی اسلام سیاسی را داخل یک جوال بکند و یک مارک «سیاست پان اسلامیستی » بهش بزند و خیال خود را از هر چه تحلیل دقیق و مشخص سیاسی راحت کند .این اسلام سیاسی به لحاظ گرایش فکری به چپ ، لیبرال ، نئو لیبرال و از لحاظ جهانی هم به مخالفین غرب و یا متحدین غرب تقسیم شده اند.
نوشته شده توسط: Anonymous

به نام خدا ! سلام
من وقتی خبر مرگ این افراد را می شنوم خیلی ناراحت می شوم ، حتی کسانی هم که از این اقیانوس بیکران نجات پیدا می کنند کابوسش سالهای سال با آنها همراه خواهد بود و اگر عزیزی را ازد ست داده باشند که دیگر خیلی بدتر. بخصوص در مورد ایرانیان بسیار متأثر می شوم واقعا برای دولت استرالیا متأسفم که این مردم و جوانانی را که با این مشکلات به خاکشان پناه می برند کرامت انسانیشانن را زیرپا می گذارند و آنها را به جزایر بد آب و هوا می فرستند . من اول از سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگان استرالیا تقاضای کمک دارم و دوم از مردم محترم و عزیزاسترالیا خواهش می کنم که عکس العملی نشان دهند تا این انسانها ی بی پناه را به خاک استرالیا راه بدهندو بیش از پیش مایه عذاب روحی و جسمی ایشان نشوند ، چه که خود روزی مهاجرانی بودند پناه آورده به این سرزمین. به امید خبرها وروزهای خوب برای پناهجویان .

نوشته شده توسط: Anonymous

طبق گزارشات دهها هزار آقازاده(فرزندان اسلامگرایان حاکم بر ایران) در غرب (خصوصاً اروپا) زندگی میکنند یا در بهترین دانشگاههای غرب تحصیل میکنند و یا مشغول تجارت هستند. اینها چگونه این ثروت ها را بدست آورده اند؟ ما بخوبی میدانیم که چه فقر عظیمی متوجه ی مردم ایران کرده اند. کودکانی که با صورتهای ورم کرده از فقر تغذیه در خیابانها آدامس میفروشند یا کفش واکس میزنند. جوانانی که کلیه های خود را از فقر میفروشند. اینها ..

طبق گزارشات دهها هزار آقازاده(فرزندان اسلامگرایان حاکم بر ایران) در غرب (خصوصاً اروپا) زندگی میکنند یا در بهترین دانشگاههای غرب تحصیل میکنند و یا مشغول تجارت هستند. اینها چگونه این ثروت ها را بدست آورده اند؟ ما بخوبی میدانیم که چه فقر عظیمی متوجه ی مردم ایران کرده اند. کودکانی که با صورتهای ورم کرده از فقر تغذیه در خیابانها آدامس میفروشند یا کفش واکس میزنند. جوانانی که کلیه های خود را از فقر میفروشند. اینها برای اینکه در ثروت و نعمت زندگی کنند باید مردم را از فهمیدن ،درک کردن و دیدن باز دارند و برای اینکه چنین کنند، شعور و آگاهی انسانها را بشدت مورد حمله قرار میدهند: حسین تشنه لب، چاه جمکران،دهها هزار امامزاده،مسجد بوجود میاورند، و صدها هزار زنجیر سینه زنی،قمه ... تهیه میکنند. آب لجن و گل آلوده برای مالیدن به سر و روی فراهم میکنند که انسان نبیند و نفهمد.صدها آخوند و روضه خوان تعلیم میدهند که شعور و آگاهی بشر را نابود کنند. اگر انسانهایی غارتها و فریبهایشان را دیدند و خواستند واکنش نشان دهند در آنصورت آنها از دهها هزار شکنجه گر و تبهکار که از همان گروه انسانهای نابینا(چون حقیقت را نمی بینند) و ناآگاه (چون تکامل آگاهی آنان را متوقف و یا نابود کرده اند) هستند و هزاران زندان و شکنجه گاه استفاده خواهند کرد. چونکه باید در قدرت و ثروت زندگی کنند،ثروت و قدرتی که متعلق به مردم است. وقتی انسانهایی که میبیند و میفهمند بسیار شدند و وقتی آگاهی ها چون نهالی شروع به رشد کرد آنزمان شیخ،اسلامگرایان،مسجد، شکنجه گاه و شکنجه گر همه محو خواهند شد و انسان مسیر تکامل آگاهی خود را دوباره ادامه خواهد داد.
-------------------
دهانت را می بویند
مبادا گفته باشی دوستت می دارم
دلت را می بویند احمد شاملو
http://www.youtube.com/watch?v=ovKpEvLmN7Q
نوشته شده توسط: Anonymous

تعداد از قلم زنان در عرصه سیاسی به اپوزیسیون خارج کشور می تازند که « اپوزیسیون همیشه نظاره گر» جناب اقای آرمان چاروستایی مگر شما چه هستید حز اینکه در خارج نشسته اید و مسایل ایران را نظاره می کنید و هر از گاهی چیزیکی می نویسید. ایا شما مثلا تشکیلات مخفی بر انداز در ایران دارید که به دیگران فخر می فروشید. ۀطفا خودتان را باز تعریف نمائید

نوشته شده توسط: Anonymous

اینکه بی ادبی و بی اخلاقی را چه جریانی وارد ادبیات سایسی ایران کرد همه میدانند و متاسفانه این گونه مخالف را زدن و از بین بردن و از صحنه خارج کردن اصلی انقلابی برای رسیدن به هدف است.
دادگاهای فرمایشی مسکو و اعدام رهبران بلشویک و گشتار مخالفان نظام سوسیالیستی بدون تاثیر در زندگی اجتماعی نمیتواند باشد.این شیوه های غیر انسانی مخالف سازی و دشمن تراشی حاصل انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر چند نسل از جوانان کشو رما را به سوی نابودی و ادمکشی سوق داد.
در شوری سابق نیز کسی نمیتوانست علیه رفیق استالین حرفی بزند و اکنون چه کسی حق دارد بگوید اقای رجوی شما اشتباه میکنید و این خطا همان دیکتاتوری است.دیکتاتور خود را ملزم به پرسش و پاسخ نمیداند.نباید از دیکتاتور پرسید چه شد که شما در باره گشتار وحشیانه نظام از در بندان اشرف نظری نمیدهید مصاحبه ای با هیچ رسانه ای انجام

.اقای رجوی چرا ظاهر نمیشوی و شجاعانه مسئولیت خود را در باره فریب خو.رده گان اشرفی نمیپذیرید.
اقای رجوی شما بازنده تاریخی نسل خود هستید .اینکه در میدان نیستی مخفی هستی و با هیچ خبرنگاری صحبتی نمیکنی شجاعت نیست بلکه ترس است .بلی شما میترسید .از خودت و از کارهایت و در حقیقت خود را در پشت چهره عده ای جوانان از همه جا بی خبر پنهان و انها را به جنگ فرستاده اید.
با توهین و تحقیر مخالف و بویژه کسانیکه همراهت بوده اند هیچ در ی از درهای پیروزی و موفقیت برویت باز نخواهد شد.این حق هر بشری است که به ندای وجدان عمل کند و کسانیکه از سازمان مجاهد بریده اند از وجدان خود پیروی کرده اند و شما هرگز از وجدان ادمی بالاتر نیستید.
نوشته شده توسط: Anonymous

اعتصاب غذا در ليبرتی..............
تلويزيون التغيير گزارش داد اعتصاب غذای ساکنان ليبرتی، در اعتراض به کشتار در اشرف وارد دهمين روز خود شد. آنان از دولت آمريکا و سازمان ملل و سازمانهای مدافع حقوق بشر خواستند دست به اقدام فوری برای نجات 7 عضو مجاهدين خلق بزنند که توسط نيروهای عراقی به گروگان گرفته شدند.

نوشته شده توسط: Anonymous

تلويزيون دولتی عراقی وابسته به مالکی (العراقيه)، ساعتی پيش با وقاحت تکذيب کرد که هيچ حمله يی به اشرف صورت گرفته است. اين يک کپی برداری مسخره از تکذيب حمله شيميايی به مردم سوريه توسط حکومت آن کشور است.
اين دروغها در حاليست که آدمکشان و نيروهای مالکی اشرف را محاصره کرده و به رغم قريب به 10ساعت اصرار و مراجعات مکرر هنوز به يونامی و کميساريا اجازه ورود به اشرف و مشاهده پيکرهای شهيدان داده نشده است. تا ظهر امروز شمار شهيدان به 44تن رسيد. دهها تن ديگر به گروگان گرفته شده يا مفقود شده اند.
مقاومت ايران از سفارت آمريکا و کشورهای اروپايی و خبرنگاران و ارگانهای حقوق بشری مدافع حقوق بشر مقيم عراق خواستار بازديد فوری از اشرف و مشاهده اجساد شهيدان و صحنه های جنايت عليه بشريت در اشرف می باشد.
دبيرخانه شورای ملی مقاومت ايران
10شهريور 1392 (اول سپتامبر2013)

نوشته شده توسط: Anonymous

واشينگتن تايمز: رژيم ايران را له کنيد، اگر اين رژيم نبود مستبد سوريه سرنگون شده بود...........

واشينگتن تايمز18شهريور92
تمايل برخی از اعضای دستگاه واشينگتن برای اقدام به حمله به سوريه، جهت دادن هشدار به رژيم ايران، بسا فراتر از ابراز حمايت مک کين نسبت به باراک اوباما می رود.
اين موضع بی کله، که متأسفانه توسط بسياری از جمهوريخواهان سرشناس ابراز می شود - و به طور مضحکی حزب خود رئيس جمهور نسبت به اين طرح بدبين تر است - به سناتور ليندزی گراهام از کارولينای جنوبی و نماينده کنگره پيتر کينگ از نيويورک و حتی سخنگوی مجلس نمايندگان، جان بينر نيز گسترش يافته است. در واقع، اينها و ساير سياستمداران کهنه کار به روشنی ابراز می دارند که هدف اصلی رژيم ايران است، و همين طور هم بايد باشد. اگر به خاطر رژيم ايران و کمکهای مالی و حمايتهای آن از رژيم بشار اسد نبود، اين حاکم مستبد مدتها پيش سرنگون می شد.
واقعيت سرسخت اين است که رژيم ايران بزرگترين تهديد اصلی نه تنها برای اسرائيل، بلکه برای آمريکا و بقيه جهان غرب نيز هست. رژيم ايران يک حامی اثبات شده تروريسم است، و از گروه های بنيادگرا مانند حماس و حزب الله حمايت مالی و تسليحاتی می کند،
اگر دولت و جمهوريخواهان کنگره کار بيشتری برای حمايت از جنبش آزاديخواهانه اين کشور تروريستی انجام می دادند، تهديد اوباما مبنی بر اقدام به ضربات نظامی فلج کننده عليه رژيم ايران، در صورت عدم موافقت اين کشور با توقف توليد سلاح هسته يی مورد نياز نمی بود. اين جنبش که در سال 2009 بعد از تقلب در انتخاب مجدد احمدی نژاد به اوج رسيد، در آن زمان آز آنچه انقلابهای بهار عرب در مصر و ديگر کشورهای عربی رخ داد، خيلی قوی تر بود. بسادگی با تشويق شفاهی و يک تعهد واقعی آمريکا در حمايت از شورشيان، از جمله کمک پنهان، امکان داشت ملاها از قدرت برکنار می شدند و به طور موثری تهديد اتمی خاتمه می يافت.
حالا، سالها بعد، اوباما و اقليتی از جمهوريخواهان مانند مک کين و ليندزی گراهام پيشنهاد استفاده از موشکهای کروز برای حمله به سوريه را می کنند... چرا آمريکا بايد اکنون احساس وظيفه ورود به جنگ بکند؟
بنا بر يک ضرب المثل قديمی، اگر می خواهيد يک مار را بکشيد، سرش را ببريد و نه دمش را. سوريه دم مار است، مزدور ايرانی که رفته رفته قوی تر می شود و به زودی هسته يی خواهد شد. اگر اوباما و ”دوستان“ جديد جمهوريخواه وی می خواهند نکته يی را به طرف مقابل برسانند و بالاخره اين مار خاورميانه را از بين ببرند، اکنون زمان بريدن سر آن که رژيم ايران است رسيده است. اين کار بزرگترين منشأ تروريسم در سوريه و جهان را از ميان خواهد برد، تهديد ملاها را خنثی خواهد کرد و ساير کشورهای راديکال اسلامی بزرگترين حامی خود را از دست خواهند داد.
زمان آن رسيده است که بالاخره آفت اصلی را از بين ببريم و جنگهای جانبی که به نظر ”آسان“ می آيند را کنار بگذاريم، مانند عراق و افغانستان، که تازه دست آخر هم در آنها بازنده شديم. اگر گذشته آيينه ای برای آينده باشد، ماجراجويی اوباما در سوريه نيز بی حاصل خواهد بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای عزیز شما که سالها در این جو وفضای مجاهدین بودید وسخنرانیهای آتشینتان در حمایت از مجاهدین ومخصوصا رهبریشان گوشزد عام وخاص است.....ولی چطور شد که یک شبه ویا حد اکثر چند روزه از اینها بریدی و به این آگاهی کبیررسیدید؟؟؟که اینها اخته فکری میشوند..سوال دوم..ایا این اختگی فکری را شما هم داشتید....اگر نه پس آنهمه سخنرانیها و به به وچهچهها چه کنیم؟ ,

نوشته شده توسط: Anonymous

همنوايي و هم آوايي جناب اقاي اقبال اقبالي با سايت وزين و دولتي آذريها قابل تحسين و مورد اعتناست.

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام در هر کجای دنیا حتا یک سو استفاده از یک زن و دخنر و حتا یک مرد و پسر محکوم است و باید با آن مبارزه کرد. اما اگر این فیلم در مورد روسپی خانه ای در تهران است حالا باید فیلمی ساخت بنام روسپی خانه ای بنام ایران. روحانیون سرتاسر ایران را یک روسپی خانه ی کرده اند.....

نوشته شده توسط: Anonymous

این آقای مهندس دیر اومده و زود می خواهد برای اپوزیسیون رهبر بتراشد. رضا پهلوی اگر رهبر بود می رفت جنبش پادشاهی خواهی خودش را درست میکرد و از همه پادشاهی خواهان دمکرات و یا دو آتشه می خواست که به این جنبش بپیوندند و الان بزرگترین جنبش در اپوزیسیون بود. هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ مالی و لجستیکی. ولی رضا پهلوی اینکاره نیست چراکه برای ولیعهدی تربیت شده است و نه برای بدست آوردن تاج و تخت. بهمین دلیل رضا پهلوی فقط مایل هست که خودش را به میکروفن برساند و یا در برابر دوربین تلویزیونی قرار گیرد و مصاحبه کند. امیدوارم حالا که چندماهی هست آستین ها را بالا زده و در یک جریان سیاسی ناموفق سخنگو شده است پس از چند سال رمز و راز فعالیت سیاسی را عملا یاد بگیرد. البته نه در کنار مهندسان و دکترهای مجیز گوی بلکه در کنار مبارزان رهائی ایران از چنگال ملایان

نوشته شده توسط: Anonymous

اولین عکس که مربوط به زمان شاهه
دومیش هم که درش فتوشاپ موج میزنه
فقط سومیش واقعیه

نوشته شده توسط: Anonymous

چرا خمینی اجازه کالبد شکافی جنازه طالقانی را نداد؟این در حالیست که بستگان درجه اول طالقانی می بایستی اجازه کالبد شکافی را می دادند! آن شب در غذا و نوشیدنی طالقانی چه محلولی داخل کردند؟ چرا پس از مرگ طالقانی بند ولایت فقیه در مجلس خبرگان تصویب شد چو ن قبل از آن طالقانی مخالفت می کرد!

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

آقای یوسف آذربایجان گرامی لطفا در نوشتن کامنتها دقت کنید. این آخرین باریست که کامنت شما ادیت می شود. اگر کامنتهای شما با احترام نوشته شوند، هرچند که تند و گزنده باشند، منتشر می شوند ولی اگر به کسی بی احترامی بکنید، از انتشار آنها معذور خواهم بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبالی حتما آخرين کامنت مرا خوانده اید و اين جمله خودتان را برايتان باز گو ميکنم « چرا شما بجای شرمساری و پذیرش اشتباهتان هذیان می گوئيد».حالا مشخص شد که لومپنيزم سياسی يعنی چه؟ يعنی هيچ مرزبندی نداشتن يعنی مثل فرخ نگهدار نان را به قيمت روز خوردن و نشست و بر خواست با بهشتی را بر منافع خلق برتر شمردن و شعار پاسدار را به سلاح سنگين مسلح کنيد را دادن يعنی يک تجربه تلخ که به قيمت جان و مال مليونها انسان تمام شد و شما امروز استفاده از منابع رژيم خونخوار را وطن پرستی می نامید و هيچ مرزی بندی ندارید و در ضمن تمامی جلسات و سخنرانی های استاد محبوب شما سيد طباطبائی از طرف رژيم ترتيب داده و تبليغ ميشود و در مطبوعات رژيم صفحات را پر ميکند و منبع معلومات شما ميشود .و شما اسم اين را وطنپرستی ميگذارید.!!

نوشته شده توسط: Anonymous

...
سوریه سیاست روسی- ایرانی را پیش می گیرد

http://azadeh-sepehri.blogspot.de/2013/09/blog-post_10.html
...

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب لوایی، همانطور که می بینید، این "شما" که "ما" باشیم، حرفهای آن "ما"یی را که "شما" باشید، می شنویم، و نه تنها می شنویم که به آنها گوش می دهیم، با چنان دقتی گوش می دهیم که در سطر سطر نوشته های شما ادعاهای عجیب و غریب پیدا می کنیم. شما از دیالوگ فراری هستید، زیرا تا به امروز نه جواب داده اید که شعر "پدر در پدر مر مرا ترک بود" در کجای دیوان نظامی گنجوی است، و نه فرموده اید که ترک بودن سهراب و تهمینه را از کجا درآورده اید. این یعنی وحشت از دیالوگ، این یعنی سنگ انداختن و فرارکردن، این یعنی رفتار روحانیت شیعه را در پیش گرفتن و متکلم وحده بودن. البته شما در این منش تنها نیستید. نگاه کنید به رفتار آقای یونس شاملی؛ ایشان از ژانویه امسال تا به امروز در کوچه پس کوچه های اینترنت آواره و سرگردان است تا سند نامه رضاشاه به پادشاه افغانستان را به خوانندگان ارائه کند! نداشتن مسئولیت اخلاقی فقط یکی از

علائم تفکر و منش عشیره ای است.