Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

ONVAR AB NESHESTI MIGI LENGESH KON SAG ZARD BARADAR SHOGHALE MARG 1BAR SHIVAN 1BAR RAYDADAN YANI KHIYANAT BE KHON SHOHADAYE88 YEK KALAM KHATME KHALAM AGHAAA

نوشته شده توسط: Anonymous

ترکان اگر اهل شهرسازی بودند در ترکستان می ساختند. نیشابور را مگر طغرل نابود نکرد؟ طوس که امروز چهارتادیوار از آن باقی مانده مگر در حمله غز و مغول نابود نشد؟ ترکان هر جا که رفته اند خود را مالک تمدنی می دانند که بوسیله مردم بومی ساخته شده است شما در ترکیه کدام اثر و شهر و ابنیه ای را می توانی به ترکان نسبت بدهی همه یونانی و رومی است و امروز به توریستها نشان دادن می دهند. فرار بخشی از مردم بیچاره این سرزمین به گرمای 40 درجه بخاطر درامان ماندن از ایلغار و یغمای ترکان بوده است. اتفاقا دنیا به توهمات ترکان به خنده افتاده که یک مفهوم زبانشناسی بنام زبانهای ترکی را به مفهوم نژادی گرفته و عالم و آدم را ترک می داند از ملکه تومیروس گرفته تا سومر و بابل و آمل به قول آن رفیق سنندجی شما! چهارتا رییس قبیله ای که شاه شدندو به ضرب شمشیر بر مردم بیچاره ایران مسلط شده اند نمی توانند تمدن آنهارا صاحب شوند.

نوشته شده توسط: Anonymous

lotfan barname tazahorate alman ro ham elam konid
miladk555@yahoo.com

نوشته شده توسط: Anonymous

"" تفاوت مردم ترکیه با مردم ایران * جامعه فارسی * در چیست؟ "" میزان موفقیت و پیشرفت یک جامعه با درجه قدرت تطبیق آن جامعه با تغییرات و توسعه فرهنگی‌ جوامع دیگر ارتباطی‌ تنگاتنگ دارد، در واقع این "" بده و بستان "" فرهنگی‌ جوامع است که موتور توسعه و پیشرفت را به جلو میراند. پرسش اساسی‌ : """ چرا جوامع ترک به این سادگی‌ حروف و الفبای لاتین را پذیرفتند ولی‌ جامعه فارسی‌ نه تنها قادر به جایگزینی الفبای عربی‌ نشد، بلکه دو دستی‌ به آن چسبیده و حتی ادعای مالکیت الفبای عربی‌ را کرد؟ """، این در حالیست که از همان آغاز دوران مشروطیت، قلم به دستان ترک، پیشنهاد جایگزینی الفبای لاتین به جای الفبای عربی‌ را در ایران در راس برنامه‌های توسعه کشور گنجانده بودند، حال آنکه قلم به دست فارس هیچوقت پی‌ گیر این مسٔله نشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

" از تمامی هم میهنان آزادیخواه و فعالین سیاسی و مدافعین حقوق بشر در سوئد دعوت میکنیم " امیدوارم که این دفاع از حقوق بشر شما و آزادی خواه بودنتون با فحاشی و توهین به آنها که به هر دلیل تصمیم گرفتن بران رای بدن همراه نباشه. در این صورت باید بگم هیچ تفاوتی بین شما و مزدورانی که در سال ٨٨ به جان مردم افتاده بودن وجود نداره. فقط پوستین عوض کردن. شما عقیده دارین که نباید رفت و رای داد بسیار خوب محترم ون نظر شماست.

ولی دیگه حق ندارین انجا بایستین و به اشخاص دیگه که عقیده دیگری دارن فحش بدین و توهین کنین. لااقل با خودداری و متانت و آرامش نشون بدین که اگر روزی قدرت دست شما بود روشتون غیر از انی نیست که حرف میزنین. اگر نه چنین است که همان بهتر که تا ابد همان جا که هستین بمانین. مردم شریف ایران عزیز جونشون را از سر راه نیاوردن که از گیره روبه در برن و گیره بدتر از ون بیوفتن.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب Anonymous
چنین اظهار نظری در درباره ملل غیر فارس جغرافیای ایران، نهایت کوته بینی و گستاخی شما را میرساند. این شما هستید که با دمید به شیپور نژاد تخیلی آریائی، دنیا را بخود میخندانید. و از ابهامات دو هزار و پانصد سال پیش برای خود تاریخ می بافید! و بیهود تبلیغات راه میندازید. شمائی که بنظر میرسد کمترین اطلاعی از واقعیتهای تاریخ ندارید، چرا اظهار نظر بیهوده میفرمائید؟ این شهر هائی که جنابعالی در جغرافیای ایران در آن زندگی میکنی ، و خود را به عنوان شهر نشین به حساب میاوری، از شیراز بگیر ، تا اصفهان ، مشهد، قزوین، ... و تا پایتخت اش تهران، بوسیله همان سلاطین ترک ساخته و پرداخته شده است؟ از سلسه افشار بگیر تا سلسله صفویان و قاجار، به همت همین پادشاهان بود که از کویرهای سوزان ایران، که مار در گرمای چهل درجه اش زوزه میکشد، شهر ها ساختند. شما که از تاریخ و تمدن دم میزنید،

زمانیکه سلاطین ترکان در طول بیش از هزار سال در جغرافیای ایران حکومت میکردند، شماها در عرض این مدت کجا بودید؟ که نفستان در نمی آمد؟ شما کجا بودید که مردم ایران از تاریخ و تمدن فوق بشری تان خبر نداشتند؟ اگر به طور واقع بینانه به جغرافیای ایران نگاهی بیفکنیم، به عیان معلوم است که کجا سرسبز، و حاصل خیز، صاحب آبادی و تمدن است، و کجا صحرای برهوت، و لوت کویر. اینجانب از شما میپرسم: از کویر و بیابانهای اصفهان، یزد، و کرمان و صحرای برهوتی که عقرب در گرمای سوزانش سه گاه زابل میخواند، چه تمدنی بپا شده است که مردم از آن خبر ندارند؟ یک کمی عاقل باشید، و بخودی برای خود تاریخ و تمدن درست نکنید، تمدنتان حدود یک سده است که از وضعیت ایران معلوم است. در ثانی کسانیکه با دامداری و کشاورزی مشغولند، یرای چرای احشام خود همیشه چراگاههائی دارند، که در تابستان ییلاق میکنند، و این اصلا ربطی به مردم فارس و غیر فارس ندارد. همین پدیده حتی در سوئیس و اطریش، که در قلب اروپاست، نیز به چشم میخورد. اما این دلیل آن نیست که تمام خلقهای غیر فارس دامدار و کشاورزند، و تنها نژاد پاک سلاله نطفه های آریائی تخیلی کورش ذولقرنین، همه شان شهر نشین و مهندس کامپیوترند. از نظر شما شاید سیستم ماهواره ای ذاتلیت و کامپیوتر را نیز، حضرت کوروش ذولقرنین کشف کرده است که دنیا از آن خبر ندارد. یک کمی واقع بین باشید. از چنین بحثی آدم خند ه اش میگیرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای حضرتی : شما ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای همدانی این شما هستید که استخوانهای پوسیده چنگیز و تیمور و طغرل را از قبر درآوریده اید و می پرستید و بدترین توهینها را به صاحبان اصلی ایران می کنید. شما که لالایی بلدی چرا خوابت نمی برد. مدام مشغول جعل تاریخ و توهین و اختلاف افکنی هستید اونوقت اینجا برای ما اهل علم و دانش و زندگی مسالمت آمیز همه خلقها شده اید. در ضمن خیلی از همین خلقهایی که سنگشان را به سینه می زنید هنوز زندگی بدوی دارند و در چادر زندگی می کنند و ییلاق قشلاق می کنند همین وضع تا چندی قبل برای همه غیر فارس ها وجود داشت اینها واقعیت تاریخی است و بیان حقیقت توهین نیست. ایران امروز بخاطر همین اقوام چادر نشین ترک و عرب و ترکمن و قشقایی است که به این روز افتاده چون مدام برای قشر روستایی و شهرنشین فارس مزاحمت ایجاد می کردند و در روند رشد جامعه اختلال ایجاد می کردند .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای موافق عزیز بنده کماکان منتظر جواب قانع کننده شما در مورد مطالب غیر واقعی و غیر حقیقی که به نقل از گزارش خانم صدر عنوان کرده اید هستم امیدوارم که این شجاعت را داشته باشید که به مطالبی که به نادرست نقل کرده اید اعتراف نمایید

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

رفیق برزویه طبیب گرامی سلام، محرک ها و موثر های چنین پیش آمدهائی بزرگ مردمی عمدتا ریشه در امکان و یا عدم امکان حداقل های نازل زندگی و داشتنن آرامش نسبی دارند. در واقع این ها نان، مسکن و آزادی پارامترهای نعین کننده ای برای وفوع خیزش و مبارزه بر علیه نظام های مستبد و بهره کش هستند؛ مواردی که در ایران براستی بیداد می کند. با این وجود ولی هر امکان دیگری ممکن است و می تواند در یک شرایط خفقانی که سرکوب عریان و تخدیر دینی حاکم است برای مدتی ضرور پایه ای زنده ماندن را به تعویق اندازد ولی نابود نمی تواند کند. همانورکه در بهار عرب شاهد اوج و فروکش آن بودیم و یا فردا در همین ترکیه هم می تواند چنان شود. و البته در کنار آن باید به حاکمیت مطلق دین و موعظه های سیستماتیک روحانیت که خوره ی روح و جان خسته ی توده هاست توجه داشت که رژیم با آن به اعماق ساده اندیش و بخشی دیگر از متوهم ها حکومت می کند.

در عین حال، هر دلیل و سبب دیگری هم که برای شورش جستجو کنیم، هیچگاه به میزان نبود نان، دارو، مسکن و آزادی تعین کننده نبوده و نیستند. بهمین خاطر فقدان این پایه های زیست ابتدانی منشأ نارسائی و ناسازگاری جدی مردم با رژیم بوده و تا عدم دریافت پاسخ درست، کافی و جامع در رأس محرک ستیز انقلابی برای تغییر زندگی مناسبتر، و قابل تحمتر باقی خواهد ماند. تندرست باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب Nasle sokhte
این چه وضع است؟ تا دیروز همه تان ادعا میکردید، که از سلاله پاک حضرت سید الممالک کوروش کبیر هستید، و از تیره اشرف مخلوقات، آریا تشریف دارید، و در توهمات بچه گانه، و خنده دار غرق بودید، حالا امروز تمام آن ادعا های دهن پرکن را که دیگر تاریخ مصرفش سپری شده است، و خریداری ندارد، اینبار از بیخ و بن تکذیب میکنید، که ای آقا! همه مان باهم آمیخته ایم. عزیز دلم، این دیگر چه نسخه ایست؟ که چنین بحث و تفحص میفرمائید؟ لطفا اگر به گفته های خود باور دارید، به هم تیره گی هایتان گوشزد بفرمائید، به جای جوک ساختن علیه ترک و عرب، و توهین به خلقها، و نشان دادن فرهنگ بدوی، و ایجاد نفاق زهر آگین، و انداختن هیستری و جنگ داخلی، وقتشان را مثل اروپائیها صرف کتاب خواندن، و فرا گیری علم و دانش، و اختراعات و اکتشاف بکنند، نه به تحقیر و توهین بدیگران. زیرا ادامه این روند اوضاع را بدتر خواهد کرد.

هیچ کسی، در هیچ کجای دنیا، نه زبانش از دیگری برتر است، و نه نژادش. و بقول داروین، نژاد اولیه انسان میمون است. و همه در این ریشه وراثتی با هم مشترکند. امید وارم این مطلب را آویزه گوشتان بفرمائید.
نوشته شده توسط: Anonymous

4- درخاتمه ،رضا شاه درآخرین سفرخودبه ترکیه یک کالسکه هدیه ازدسترنج مردم فقیر ودزدی های حاصله ازان به آتا ترک هدیه برده بودکه موجب تعجب او واقع شدودرموقع خداحافظی،آتاترک بسته ی کوچکی ازمیوه جات خشک وآجیل تقدیم رضا کرده ومیگوید که ببخشیدحقوق کارمندی بنده بیش ازاین اجازه نمیدهد وبدین وسیله رضا شاه رامتوجه چپاول ثروتهای مردم میکند.آنطوریکه ازبیوگرافی اتاترک معلوم است هنگام مرگ اتا ترک آخرین حقوقش درحسابش بوده،برخلاف رضا شاه میلیونها دلارپول نفت درحسابهای خارج وبیش از4000 دهکده ها ی دزدی،همان ثروتی که امروزه نوه اش دزدزاده معرف به شه زاده
برای رسیدن بقدرت صرف میکند.بله آقای زمانی وجناب درشتی مملکتی که مهتر رئیس وشاه وهمه کاره اش باشدشما هم روشنفکرش میشوید!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

3-آتاترک ورضامهترمعروف به رضاشاه کبیر!!!بنیانگذارایران نوین!!! دوفردنظامی ترک تبار دردوکشورهمسایه ایران وترکیه تقریبا همزمان بقدرت رسیدندآتاترک ترک زبان متولد تسلونیکی یونان ورضا شاه ترک زبان متولدسوادکوه مازندران ازترکان قفقاز. اگرآتا ترک تحصیل کرده ومسلط بچندزبان بود رضاشاه سوادخواندن و نوشتن نداشت وزبان مادری خودترکی وزبان فارسی رادرحدمحاوره بلدبودبطوریکه طبق گفته های خانم تاج الملوک آیرملوهمسر سوم رضا شاه ومادرممدرضاشاه حتی بکمک چندمعلم فارسی اسم خودرانمیتوانست بنویسد.اگرکسب قدرت بخاطراستعدادنظامی وپیروزی درجهه های مختلف علیه دشمنان خارجی توسط آتاترک درترکیه بود درایران کسب قدرت توسط رضامهتربکمک اربابان انگلیسی بخاطرقلدرمنشی ونوکرصفتی و سرسپردگی کامل او باربابان انگلیسی بودبطوریکه دراشغال ایران کوچکترین مقاومتی نکردوچون سوراخ موشی پیدانکردتوسط اربابش ازترس مردم بخارج فرستاده شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب واحدی
با تمام این اوصاف چه باید کرد؟ آیا باید به اصلاح جمهوری اسلامی پرداخت، و با تمدن ایرانی دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی کوروش کبیر، شاه شاهان، جمهوری اسلامی و رهبرانش را مثل " سید خندان" به دیالوگ و بحث تمدنها دعوت کرد؟ و آنها را به یاری حضرت مهدی موعود، عج... تعالی فرجه و شریف، به اصلاح خویش فرا خواند؟، همانطور که بخش بزرگی از اپوزیسیون به اصطلاح سراسری، 34 سال است که این کار را میکنند،، تا به وسیله انقلاب، شیرازه جامعه تک ملتی، نژاد واحد ،و زبان واحد، ملت ایران، و سلاله پاک کوروش کبیر از هم نپاشد؟ و یا مثل مردم ترکیه فریاد زد که مردم دیگر این رژیم را نمی خواهند؟ آیا در صورت چنین کاری، باید قبلا از آمریکا و اروپا که این رژیم را مثل رژیم اردوغان بر مسند قدرت محکم کرده اند، و از آنها حمایت میکنند، و منافعشان از طریق چنین سیستمهائی تامین میشود، اجازه گرفت؟ با تشکر

نوشته شده توسط: Anonymous

2- جناب زمانی برخلاف گذشته ایندفعه بجای جعل وغصب نوشته های دیگران ،نوشته بسیارپریشان فکروعقب مانده ای رادرتوهین بمردم ایران که گویا ناشکروناسپاس اند دربرابرجنایات ،کشت وکشتارواعدام ووزجرکش مبارزین ومخالفین بوسیله آمپول هوا، غارت ودزدی ثرئتهای ملی ازشخصی بنام درشتی درج نمودید.قشرتحصیل کرده ملت حاکم چه دراپوزیسیون قلابی وچه درحاکمیت برخلاف تحصیل کردگان ترکیه،که درمبارزات بحق خلق کرد،باپشتیبانی درکنارهموطنان کردخودقراگرفته ومیگیرند،درایران درکناررژیم قراگرفته و همفکررژیم اند،بجزتعدادانگشت شماری چون خانم شادی صدر.روشنفکران وقلم بدستان کم دان وبی سوادی چون شمابعدازاین همه اسنادوزارت خانه های غربی درتائیدگفته های زنده یادمصدق ونویسندگان مترقی مبنی بردزدی های رضا مهترمعروف به رضاشاه ،هنوزعمق کینه وتنفربجای مردم رنج دیده ایران رانفهمیده ایدوکمی هم علاوه برتوهین بشعورمردم،طلب کارهستید.فرق آتاترک و

نوشته شده توسط: Anonymous

رفیق ما اقای چنگایی ، خیزش توده ای رابطه مستقیم با میزان فقر ندارد . ایا مردم ما دوسال پس از جریان جنبش سبز ، وضعشان بهتر شده بود که این خیزش فروکش کرد؟ ایا وضع مردم ترکیه از ما بدتر است که انها در خیابان و مردم ما خانه نشین هستند ؟ جنگ بین سران هم از زمان اعدام

قطب زاده در جریان است . اعدام او ، عزل بازرگان ، فرار بنی صدر و ... نشانه چه بودند ؟ من نمیدانم خیزش توده ای چه پیش اگهی هایی دارد . حتی لنین که استاد انقلابی گری است وقتی چند ماهی مانده به انقلاب اکتبر نا امیدانه کتاب دولت و انقلاب را به دوستش میسپارد تا اگر عمر او کفاف نداد ، چراغ راه انقلابیون اینده باشد ، از پیش بینی وقوع انقلاب در یکی دو ماه اینده ، عاجز بود . حرف من اینست که پتانسیل خیزش توده ای از زمان کمون پاریس به بعد ، همه جا وجود دارد ، ولی این فقط بلقوه خیزش است و بالفعل خموشی است . همین فردا ممکن است قطع دو درخت و یا اب دادن فلان باغچه ، جرقه فروزش خشم توده ها باشد . ولی ان فردا ، هنوز ۲۴ ساعت بعد است . من تمام صحبتم اینست که مهندسی شدن انتخابات یا شرارت حکومت و یا لطافت خاتمی و... نباید مبنای تاکتیک ما باشد . من نشانه قاطعی برای شروع این خیزش هنوز نمی بینم . حرکت های محدود خارج از چارچوب خط قرمز های حکومت از طرف مردم ، با حرکت هایی در چارچوب قابل قبول حکومت همراه است ولی حرکت مسلط ,حرکت قانونی است . بنابراین امروز شرایط اعتلای انقلابی وجود ندارد و تاکتیک تحریم نیز کمکی به این اعتلا نمیکند . ولی اگر یک ساعت بعد مردم به هر بهانه کوچکی به خیابان ریختند ، بساط انتخابات خود بخود برچیده و سخن از مشارکت یا تحریم هم بلاموضوع میشود . ولی هنوز حداقل یک ساعت به ان لحظه موعود باقی است . با درود بی پایان و رفیقانه .برزویه طبیب
نوشته شده توسط: Anonymous

جنابان زمانی ودرشتی،بخاطراینکه پیامهای طولانی مثل اکثرمقالات خوانده نمیشوند،سعی میکنم دردوسه پیام کوتاه ومختصرجواب پریشان فکری شبه روشنفکران فارس زبان رابیان کنم.1-مردمان دوکشورهمسایه درکلیت خودفرق چندانی باهم ندارندوطبق طبیعت ذاتی بشری،قدردان وسپاس گذارومهربان ،ومتشکرازخادمان خود،درایران قدردانی اززحمات وخدمات دکترمصدق،دربخش آذربایجان علاوه برآن تشکروقدردانی اززحمات وخدمات پیشه وری کبیرودربخش کرد ستان ازقاضی محمدوهمزمان انزجاروتنفرازجنایات وخونریزی های رضامهترمعروف به رضا شاه ونیز غارت ثروتهای ملی،واریزشدن چندغازپول نفت بحساب خود،غصب اراضی ودهکده های مردم بطوریکه رضاقلذرمهتربعدازسلطنت خونبار17 ساله که بادست خالی توسظ اربابش بامحودستاوردهای انقلاب مشروطیت برهبری تبریزقهرمان بقدرت رسید موقع برکناری مثل عروسک دستی توسط همان اربابی که آورده شده بود،بزرگترین مالک ایران ویکی ازثروتمندان جهان

نوشته شده توسط: دنیز ایشچی

دوست عزیز، کجا من گفته ام ولایت فقیه باید از طریق گفتگو اصلاح شود؟ من از همان آغاز خواستار عبور و گذر از نظام جمهوری اسلامی بوده ام، منتهی از طریق شیوه های صلح آمیز و مدنی. قهر و سرکوب و خشونت از طرف جمهوری اسلامی ایران بر مردم و نیروهای ترقیخواه اعمال می شود. هیچکدام از نیروهای ترقیخواه خواهان اعمال خشونت در حل مسائل سیاسی اجتماعی کشوری نیستند. دفاع در مقابل سرکوب حکومتی حق طبیعی تمامی بیروهای ترقیخواه می باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

Man az shahre Hannover salam midaham.Bandeh dar an Tarikh anja khaham amad!100%

نوشته شده توسط: Anonymous

خانوم اختر ! نوستالژی ملکه بازی اروپایی چه احساساتی از ترا بیدار میکند و چه خاطرات رنج آوری برای زحمتکشان کشورهای جهان سوم دارد ! ؟ حیف نیست که از صفحات این مکان مقدس این چنین برای آلودگی استفاده کنید ؟ !

نوشته شده توسط: Anonymous

تا زمانی که صداقت اخلاقی و سیاسی ترا قانع نکند که دست از تبلیغات مبتذل برای ترکیه ، کعبه دلخواهت ، برداری ، امیدی به نجات بشریت نیست . تاریخ تاکنون روی مبلغان و مداحان سیاست مبتذل را سیاه کرده است .دوره تبلیغات آریامهری و استالینیستی و آخوندی به پایان رسیده . در بعضی از لحظات ، مبلغان و مداحان محاکمه شده و به سزای مردم فریبی شان ، رسیده اند . از آن زمان بترس ! اگر اروپا ، ترکیه ترا به کلوپ اش راه داد ، آنموقع میشود روی ادعاهای تو بحث کرد .

نوشته شده توسط: Anonymous

"" ملاحظاتی چند پیرامون وقایع ترکیه با نگاهی‌ به این مقاله "" ترکیه چون جزیره‌ ثبات بین اروپای بحران زده اقتصادی و خاورمیانه بحران زده سیاسی / اجتماعی سر بر آورده است، همچنین استانبول به عنوان ثروتمندترین شهر بین هامبورگ و بمبئی در حال تبدیل شدن به یک مرکز مالی‌ جهانی‌ است. "" رشد اقتصادی ترکیه طبقه متوسطی را به وجود آورده که نیاز‌های آن، فرای درک اردوغان عمل گرای محافظه کار است "". "" توسعه اقتصادی باید با نهادینه شدن نهاد‌های مدنی توام باشد ""، طبقه متوسط ترکیه امروز به آن درجه از پختگی سیاسی / اجتمائی رسیده که خواهان برآورده شدن نیاز‌های یک جامعه پیشرفت است. شما به رضا خان اشاره می‌کنید و با تاسف به این واقعیت که ""‌ای خلایق ببینید چگونه مردم ترکیه قدر آتا ترک را میدانند ولی‌ ایرانیان قدر رضا خان را نمیدانند "" مردم ایران را سرزنش می‌کنید، ولی‌ یک مقایسه ساده فرق بنیادین رضا خان

با آتا ترک را به خوبی‌ نشان میدهد. ۱- آتا ترک وقتیکه مرد هیچ چیز نداشت جز عشق به ترکیه، رضا خان وقتیکه مرد بیشتر زمینهای شمال را بلعیده بود. ۲- آتا ترک نظام جمهوریت و چند حزبی را بنیاد نهاد، رضا خان با تیر خلاص زدن به "" مدرنترین انقلاب تاریخ ایران "" انقلاب مشروطیت "" نه جمهوریت که نظام سلطنتی را بنیان گمارد. ۳- آتا ترک نه تنها یک نابغهٔ جنگی بود و در ۶ جبهه‌ با اشغالگران وارد نبرد سرنوشت ساز شد، بلکه یک رهبر تیز‌بین با ویژگیهای درک شرایط جهانی‌ بود، ولی‌ رضا خان با یک حمله دیگران اسیر شد و دست بسته به جزیره‌ موریس تبعید شد. ۴. آتا ترک را لیاقت‌های منحصر به فرد اوو در میدان‌های نبرد و رهبری به آن جایگاه رساند، رضا خان دست نشانده بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای موافق بنده همچنان منتظر پاسخ سوالهایی که پرسیده ام هستم !!!????

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم محمدب ی به نظر میرسد که شما در پردهای از اوهام و خیال زندگی میکنید یا به شاید به شرائط وحکومت ایران اشنائی ندارید
اولا به لحاظ عقلی امکان انتخاب این دونفر به هیچ عنوان وجود ندارد و دلیل ان همین بر چسب انان است

دوما رای مردم از کی تا به حال برای ایتن جانیان ارشمند و قابل حساب کردن بوده که حالا برای رای ها ارزشی قائل شوند
سوما تائید صلاحیت این دو نفر برای ابلاد بردن میزان مشارکت مردمی است که همیشه به عنوان سیاه لشگر حکومت جهل
عمل کرده اند

خانم عزیز شما بالغ و مختار هستید در رای دادن اما تشویق به رای دادن در جهت خواست حکومت است در حالیکه اکث راصلاح طلبان ایت ن انتخابات را تحریم کردهاند حتی تاج زاده و خاتمی و سازمانمجاهدین انقلاب و راه سبز امید

نوشته شده توسط: Anonymous

من قصد جانبداری از هیچ طرف را ندارم. فقط می خواهم جواب این سئوالم را از آقای شاملی بگیرم: در کدام منبع به اجازه گرفتن رضاشاه از شاه افغان برای نام ایران اشاره شده است؟ من برای اطلاعات تاریخی خود می خواهم. آقای شاملی نمی تواند به من بگوید برو خودت منبع را پیدا کن. بی بی سی گفته. این به هیچ منطقی منطبق نیست

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای موافق عزیز مطالبتان را خواندم در مورد قسمت اول که در مورد قضایای تاریخی و آمار جمعیتی است هیچ صحبتی نمی کنم چرا که تکرار مکررات است و شما نظرات شخصی خودتان را آورده اید و به نام تاریخ ثبت کرده اید اما در مورد قسمت دوم برایم بسیار جالب بود جرا که مطالبی در نقد گزارش خانم صدرو از قول این گزارش نوشته اید که اصلا در گزارش وجود ندارد !!! مشخص است که شما حتی گزارش را بطور کامل مطالعه نفرمو ده اید !!! خواهشمندم به این سوال من پاسخ دهید که در کجای گزارش نوشته شده که آلبوغبیش به یک سال زندان محکوم شده است ؟؟ که لازم است برای آن ابلاغیه و نامه اعتراضی بیاورد ؟؟ یا در کجای گزارش ایشان تفاصیل زندان را به همانگونه ای که شما !! ذکر کرده اید آورده است ؟؟
بنده منتظر پاسخ شما هستم ؟؟ امیدوارم پاسخی قانع کننده برای این نقل قولهای غیر واقعی وغیر صحیح خود داشته باشید

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای موافق تا انجا که همه میدانیم دستگیر شدگان وزارت اطلاعات همگی با چشم بسته مورد بازجویی و شکنجه واقع می شوند. حال اگر ممکن است توضیح بفرمائيد که مگر شما در حال تفریح و گردش در سلولهای اطلاعات بودید که اینگونه به ذگر جزئیات زندان و طول و عرض آن پرداخته اید؟!!

نوشته شده توسط: Anonymous

برادر گرامی گویا فقط میخواستید چیزی نوشته باشید همین وبس !!! من در تمام گزارش ندیدم که شخصی بنام آلبوغبیش به یک سال زندان محکوم شده که بخواهد حکم آن را بیاورد ایشان هم در گزارش نگفته اند که به یک سال زندان محکوم شده اند
کاش اول گزارش را خوب مطالعه میکردید بعد آن را نقد میکردید هرچند نقدی که بر اساس احساسات و انگیزه های نژادی باشد ارزشی ندارد, درود بر همه آزادیخواهان از هرنژاد و زبانی که باشند .

نوشته شده توسط: کاظم موافق

دوست ناشناس،

یا دست به کاری نزن، یا آنرا خوب انجام بده. "عبد الله"به همراه رحیم (کوت عبدالله)، محمد(ملاشیه)، سعید اوی (لشکر آباد)، فقط نوک کوه یخی هستند که مایل به انکار آن هستید. برای شناختن دایی زاده‌ها و عموزاده‌های من هم از بزرگان خود بپرسید تا شما را روشن کنند. من در روشنایی ایستاده ام، شمایید که در تاریکی ایستاده و دشنام میدهی‌ ، دلاور مبارز.

بنده در هیچ کجای نوشتارم کسی‌ را متهم به دروغگویی نکرده ام، اگر جوابی برای پرسش‌هایم هست، مشتاق شنیدنم.

وای به حال بیچارگانی که برای خوشامد این یا آن قلم بزنند، برادر.

نوشته شده توسط: کاظم موافق

دوست ناشناس،

امیدوار بودم دوستان و عزیزانی که رنج خواندن مطالب را بر خود هموار میکنند اگر انتقاد یا نظری در باره محتوا دارند، بین کنند. اما گویا برخی‌ فقط به قصد خود آزاری و ارعاب دیگران با چماق توهین و تهدید در این فضا پا میگذارند.

برای دانستن اصل و نسب من بهتر است از پیامبران و بزرگان خود بپرسید. امیدوارم نویسندگان و ناشران این گزارش برای روشن شدن ذهن خوانندگان .......... به پرسشهای ساده مطرح شده پاسخ دهند.

ضمناً، دوست عزیز من دلم بیش از شما و "سخنگویان مادام العمر خلق عرب" دلم برای محرومیت‌ها و تنگناهای موجود در خوزستان می‌سوزد، اما به مسائل بدون عینک تعصب مینگرم و حضرات مبارز را هم بیشتر و بهتر از شما می‌شناسم.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای موافق , به قسمت اول مقاله تان در مورد آمارها و تاریخ مردم عرب که سراسر جعلی و بدون سند و مدرک است و هر انسان عادی میتواند درک کند که شما با چه انگیزه ای به نوشتن آن پرداخته اید کاری ندارم اما در قسمت دوم نیز که سعی دارید گزارش خانم صدر را دروغگویی دوستان عربتان معرفی نمایید حتی گزارش را درست مطالعه نکرده اید زیرا : اینکه گفته اید آلبوغبیش به یک سال زندان محکوم شده غیرصحیح است و ایشان محکوم نشده اند بلکه به قید وثیقه آزاد شدند و در گزارش نیز اشاره ای یه اینکه ایشان به زندان محکوم شد ه اند نشده !! ثانیا این که گفته اید ایشان اهل خلف آباد هستند پس چطور توانسته اند تفاصیل دقیقی از زندان بدهند نیز غیر صحیح است زیرا ایشان از سال 84 در اهواز ساکن بوده و اهواز را بخوبی میشناسد وتفاصیلی از زندان نیز نگفته اند فقط به تنگی و باریکی زندان اشاره کرده اند دوست عزیزم کینه و دشمنی شما با

مردم هویت طلب عرب باعث شده است که حتی به کسانی که به زندان یا اعدام محکوم شده اند نیز رحم نکنید البته این از امثال شما که تفکر پان فارسی دارید بعید نیست .................... فقط توصیه دوستانه من به شما اینست که قبل از نقد یا تکذیب هر مطلبی خوب آن مطلب را بخوانید تا حداقل اینگونه نقل قول غیرصحیح و غلط را در نوشته هایتان نیاورید
نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

گرامی ناثر ناسری سلام، همانطوری که می دانید در حال حاضر انتخابات استبداد ولائی در رأس امور جاری و حیاتی جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی می باشد. و هر یک از نگاه ها پیرامون این موضوع متمرکز شده و سعی بر پاک کردن سیاهکاری های رژیم و عناصر وابسته به کل او را دارند. و به نظرم هم چنین درست و مسئولانه می آید. زیرا که این امر بسیار مهم می باشد و اپوزیسیون باید تمام هم و غم خود را در این راستا هدایت کند، که بحق چنین هم می باشد.
اما، مسدله ی ملی یکی از مهمترین مقوله های پیچیده ی فعلی، آتی و همیشگی ما ست که حالا حالاها کل نیروهای مدعیِ سالم و در میدان دمکراسی را آسوده نخواهد گذارد و آنان ناگزیرند که به آن پاسخ درست، جامع و درخور بدهند. البته من هم به سهم خودم در این مورد مقالاتی را نوشته ام و در آینده نیز با علاقمندی در این مناطره ها و مباحثات اساسی و سرنوشت ساز سهیم خواهم بود. تندرست باشید

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

زلفععلی عزیز، در مقاله، چهارچوبه ی ادبیات نوین در ایران و جهان و همینطور در آذریایجان، مشخص شده است. آنچنان که این چهارچوبه بصورت عام مد نظر نویسندگان قرار میگیرد. چیزی خارج از سنت و «مدرنیسم و پسامدرنیسم» که آغاز آن را هم ذکر کرده ام و همینطور نامی هم از نویسندگانش برده ام ، وجود ندارد. و مقولات گرهی را نیز توضیح داده ام. اینها تنها نظریات من نیستند بل چیزهای عمومی هستند. و راه را برای قلمزنان آذربایجان نشان میدهند. من به نظریات براهنی نیز توجه کرده ام- افزون بر اندیشه های اهل فن خارجی از قرن 18 تا کنون. موضوع تلگرافی روشن شده. سرنخی دست خواننده داده ام که خود قضیه را پی بگیرد. حالا شما با چند جمله که « نه نقیض گزاره ها را ذکر کرده اید و نه دلیل و استدلالی» بهمراه دارد میخواهید «سخن دیگری» عنوان کنید؟

خود طرح سخن دیگر، امید انگیز است. من خوشحال میشوم که شما و دوستان دیگر، کاری را که نکرده اید انجام دهید و اگر چیزهایی هست و میتوانند یاری کنند مطرح کنید.وگرنه حرفهای شما را هر بچه مدرسه ای میتواند عنوان کند و آنها قادر نیستند چیزی از اندیشه های مقاله را نقض کنند. دیالوگ ما بر اساس «گزاره و دلیل و استدلال» است. اگر به درستی سخن تان اطمینان دارید لطف کرده روش علمی- منطقی را بکارگیرید. در غیر این صورت کسی نمی تواند به سخن تان توجه کند. و کار درستی هم میکنند. سخن بدون دلیل و استدلال « باد هوا»ست. بهتر است- درست است که این روش نادرست و عقب مانده را برای همیشه «الوداع» گویید. اگر علاقه دارید سخن شما مورد توجه قرار گیرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای دنیز ایشچی
آیا بنظر شما، جمهوری اسلامی باید با فرهنگ گفتگو ، صلح طلبی و دیالوگ اطلاح شود، و از طریق اصلاح ولایت فقیه ،که قبلا میفرمودید، به راه دمکراسی مد نظر جنابعالی گام بگذارد، تا ملت یکپارچه ایران واحد، از نظر شما خوشبخت شود؟

نوشته شده توسط: Anonymous

شما نوشته اید که عبدالله نگهبان زندان که عرب بود با شما بدرفتاری میکرد بعد از آن نوشته اید سرکوب مبارزات حق طلبانه مردم عرب خوزستان بدون یاری از مردمی از خودشان امکان پذیر نیست !!! اگر کمی به کینه و دشمنی خودتان با مردم عرب و دادن آمارهای غیر صحیح و واژگونه جلوه دادن حقایق تاریخی جهت خوشنودی دایی زادگانتان بیاندازید و این که کار را به جایی رسانده اید که افراد هویت طلب عرب را که بخاطرآزادی و هویت طلبی به اعدام وزندان محکوم شده اند دروغگو میخوانید خواهید دید که فرق چندانی بین شما وآنها وجود ندارد امیدوارم که علیرغم این کراهتی که از عموزادگان خود دارید حداقل واقعیتها را وارونه نکنید و کسانی را که قربانی بیعدالتی شده اند فقط به جرم اینکه به دیدگاههای پان فارسی شما اعتقاد ندارند دروغگو خطاب نکنید

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز اینکه می گویند حرف زدن مالیات ندارد درست است اما وجدان انسانی را چه باید کرد اینکه شما از جانب مادری به بروجرد میرسید که دلیل نمیشود اینقدر از عربها کینه داشته باشید و نوشته هایی بدون هیچگونه مدرک و سند آنهم آشفته و ناشی از تراوشات ذهنی کینه توزانه بنویسید اولا که آمارهای شما همگی جعلی وفاقد سند هستند ودادن آمارهای مهم اینچنینی احتیاج به منابع موثق دارد در ثانی اگر پرداختن به قضایای تاریخی و نتیجه گیری از آن اینقدر راحت و ساده و آسان بود که دانشگاههای معتبر دنیا اینهمه برای اثبات یک فرضیه ساده تاریخی تحقیق و پژوهش نمیکردند اما در مورد گزارش خانم عبادی توصیه میکنم گزارش را از اول بخوانید چرا که گویا شما آن را خوب مطالعه نکرده اید وچند جا ازقول گزارش اطلاعات غلط داده اید عجله نکنید زیرا پان فارسها جایی نمی روند وشما دوباره میتوانید برای خوشنودی آنها اقدام کنید !!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

ادامه کامنت: و یا غیررسمی سازمان اکثریت معرفی نکند).
تمامی تلاش آقای جیلو در مقاله حاضر این است که "ما" را در مقابل شعار "انتخابات آزاد" و اتحاد نیروها حول این شعار معرفی کند در صورتیکه، تا آنجایی که من اطلاع دارم و خوانده ام، مخالفت این "ما" با "اتحاد برای دمکراسی در ایران" نه مخالفت با امر اتحاد است و نه مخالفت با انتخابات آزاد بلکه مربوط می شود به اینکه این اتحاد با چه کسانی نباید انجام گیرد و مشخصا در مورد "اتحاد برای دمکراسی در ایران" به 35 نفر گردانندگان این "اتحاد" (به گفته آقای خادم در اتاق پالتاکی فرهنگ گفتگو) مربوط می شود.
وجود کسانی مانند آقای آهی که به روایتی مشاور آقای پهلوی بوده و روابط نزدیکی با از ما بهتران داشته و کسانی مانند آقای خادم که جزو گردانندگان کودتای نوژه بوده و این بیم را ایجاد می کند که نکند باز هم کودتایی از نوعی دیگر و این بار با استفاده از نیروهای "ما"

و این بار با استفاده از نیروهای "ما" در کار باشد و شرکت سخنگویانی از جناحهای جنگ طلب آمریکا در کنفرانسهای "اتحاد برای..." و منابع مالی "اتحاد برای...." و مسائلی از این قبیل، نگرانی هایی است که باعث گریز این "ما" از جریان مورد علاقه آقای جیلو و عدم شرکت در آن می شود. امیدوارم که آقای جیلو در ادامه مقاله به این مسائل بپردازد و با شفافیت کافی، مسائل مورد شک را روشن سازد.
نوشته شده توسط: Anonymous

در مقاله ناتمام آقای اصغر جیلو تاریخ شعار "انتخابات آزاد" از کنفرانس اول استکهلم (کنفرانس اتحاد برای دمکراسی) شروع می شود در حالیکه این شعار سالها پیش از آن مطرح شده است. ظاهرا آقای جیلو می خواهد از کنفرانسهایی که با نام "اتحاد برای دمکراسی در ایران" تشکیل می شوند، تحت نام "انتخابات آزاد" دفاع کنند و بدین تریتیب مخالفین و منتقدین "اتحاد برای..." را در مقابل شعار "انتخابات آزاد" کیش و مات کند. بیایید بچه را با نام خودش صدا بزنیم و روی آن صحبت کنیم. بنابراین در اینجا موضوع مورد مباحثه نه "انتخابات آزاد" بلکه کنفرانسهای "اتحاد برای دمکراسی در ایران" خواهد بود. البته "اتحاد...." از کنفرانس اول استکهلم شروع نشد بلکه چند سال پیش کنفرانسی در برلین و با شرکت آقای آهی و آقای رضا پهلوی تشکیل شد که در ادامه به کنفرانسهای "اتحاد..." انجامید.

آقای جیلو در نوشته خود یک معادله چند مجهولی را به یک معادله دو معلومی! تقلیل می دهد تا بتواند به راحتی به هدف برسد. در معادله آقای جیلو دو معلوم وجود دارد: "ما" و "آنها". در این معادله بسیاری متغیرها مانند دیگر نیروهای سیاسی که به "ما"ی چپ تعلق ندارند، مانند ملیون مذهبی و غیر مذهبی، سلطنت طلبان و مشروطه خواهان و... و نیز نقش نیروهای خارجی مانند آمریکا و سرویس های جاسوسی آن و ترکیه، جمهوری آذربایجان، کشورهای عربی و... که هر کدام نقش معینی در معادلات ایران و صحنه سیاسی آن ایفا می کنند، کنار گذاشته شده اند در صورتیکه بررسی صحنه سیاسی ایران بدون در نظر گرفتن این متغیرها، در بهترین حالت، ساده نگری به مسائل خواهد بود.
آقای جیلو چند معنی قرادادی (در واقع فقط دو معنی قراردادی) را تعریف می کند که اولین آنها "ما" است.
ببنیم که این "ما" کیست؟ بنا به تعریف ایشان «منظور این نوشته از "ما" بطور عمده گرایشات سیاسی موسو م به چپ است که در قالب احزاب، محافل و افراد مستقل موجود مستقردر خارج از کشور فعالیت دارند. بخشی از این "ما" به لحاظ مواضع سیاسی در جایگاه اپوزیسیون نظام به معنای متعارف آن استT ولی بخشی دیگر در قالب منتقد نظام، بین اپوزیسیون و نظام حاکم در رفت و آمد دایمی است. در در بعضی احزاب چپ، و یا ملی با پیشینه چپ، این دو گرایش شانه به شانه هم به رقابت برای کوبیدن مهر خود بر مشی سیاسی آنها، مشغول رقابت اند.» و «- بقیه گرایشات متعلق به اپو زیسیون و منتقدین از هرنوع وجنس آن در درون این "ما" قرار ندارند، گرچه بعضی از تعابیر و برداشتها در این نوشته می توانند در مورد آنها نیز صادق باشند.» و در نهایت اعلام می کند که «نگارنده این مطلب دارای سابقه فعالیت در درون "ما" بوده...» به این ترتیب اعلام می کند که سابقه فعالیت در "ما" را داشته و اینک در درون این "ما" نیست. حالا چرا این اصطلاح را به کار می برد و از اصطلاح "شما" یا چیزی دیگر استفاده نمی کند، جای سئؤال است. آخر وقتی کسی به به جریانی تعلق ندارد که هنگام صحبت از آن از "ما" استفاده نمی کند. آقای جیلو در عین حال که اعلام می کند از "ما" نیست، به حمله به این "ما" که مخالف "اتحاد برای دمکراسی" است می پردازد. صد البته که این اولین حمله آقای جیلو نیست.
اگر نگاهی به گذشته بکنیم می بینیم که زمانی این "ما" مخالفین خود را گروهک هایی می نامید که ضد انقلاب بودند و وابسته به امپریالیسم آمریکا و سرویس های جاسوسی غرب، حتی اگر این مخالفین، همان رفقای شب قبل خود بودند (مثلا مراجعه کنید به موضعگیری سازمان فداییان خلق ایران- اکثریت در مورد انشعاب گشتگر-هلیل رودی که رفیق دیشبشان هلیل رودی به یکباره به عنصر مشکوک تبدیل می شود. لازم به یادآوری است که آقای جیلو از کادرهای برجسته و عضو کمیته مرکزی و جزو تصمیم گیرندگان اصلی این سازمان بوده است). این نوع برخورد هنوز که هنوز است تغییر چندانی نکرده است. در بسیاری از سازمانهای چپ ("ما") هنوز هم منشعبین و مخالفین عناصر مشکوک و عوامل امپریالیسم و افراد معلوم الحال و عوامل رژیم و... هستند و آخرین نمونه این نوع برخورد را هم که من اطلاع دارم آقای جیلو در مقاله "دوگانگی در «سازمان فداییان اکثریت»" http://www.iran-emrooz.net/index.php/politic/more/44302/ انجام داده و در دفاع از "اتحاد برای دمکراسی" که به تازگی به آن پیوسته بود، نوشته است: «سازمان فداییان خلق ایران-اکثریت به همراه برخی از مرتبطین غیررسمی خود، به این موج ملحق شد، و در اشکالی از هم‌زبانی و هم‌زمانی با تبلیغات حکومتی به مقابله با کسانی برآمد که یک پلاتفرم راهبردی تک موضوعی را جهت همگامی تلاشگران راه دموکراسی در ایران به نیروهای اپوزیسیون پیش‌نهاد کرده بودند» (تنها امیدواری من این است که ایشان مرا هم جزو مرتبطین رسمی و یا
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب بهنام چنگائی،البته جای بسی قدردانی وتحسین است که شما بامسئولیت بامنتقدین خودوارددیالوگ سازنده میشویداصولا کسانیکه درباره نوشته ویا مصاحبه های تکراری خودبا کاربران واردبحث وگفتگونمیشوندمعنی اش اینست که خودشان هم گفته های خودراقبول ندارندوهردم بیلی نوشته ویا مصاحبه میکنند. دوست گرامی مساله اصلی درایران امروز مساله ملی است چه این رژیم بماند ویابرود(اگربرودوبه چه وسیله ای؟)مساله ملی باقی است.بنظرمن تمام هم وغم روشنفکران مترقی باید درپی راه حل وحدت نیروهای مترقی ملل مختلف ایران یعنی اپوزیسیون واقعی که همه رادربرگیردوعده ای تمامیت خواه وشونیست وفاشیست قیم تمام مردم نباشندوفریبکاری نکنند آیا دراین راه قدمی برمیدارید؟به بیان دیگرتازمانیکه روشنفکران فارس زبان سخنگوی همه ایرانیان شده وهمه جا خودرانه عده ای فارس زبان که واقعیت انکارناپذیراست بلکه ایرانی جابزنندحتی درحالت سقوط رژیم!مشکل باقیه

نوشته شده توسط: Anonymous

ائلیار جان
با سلام در باره ادبیات مدرن، لطفا بیشتر مطالعه بفرمائید، و تراوشات منزوی ذهن خود را بجای معیار، و اسلوب ادبیات شناخته شده مدرن، به خورد خواننده گان مبسوط نفرمائید. شما که خودتان سیاسی کار هستید، این حرفها از شما بعید است. عزیز دل. لطفا حرفمو بدل نگیر!

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای سام قندچی
خامنه ای چه اشتباه صدام را بکند، یا نکند خواهد رفت! این را یقین بدانید. و کسانیکه برای ابقای او و همپالیگی هایش سالها به بهانه اصلاح و اصلاح طلبی سینه چاک کرده بودند، به جزای اعمال خود خواهند رسید. این را نیز یقین بدانید.

نوشته شده توسط: Anonymous

کاضم خان
با سلام ، قبل از هر چیز، لطفا به اصل و ریشه خود برگردید، بعد بحتهای اینچنینی را آغاز بفرمائید. به قول نویسنده پر آوازه تورک "چنگیز آیتماتف" کسی که از اصل و نسبش کنده شود، در هیچ کجا جایگاهی نخواهد داشت. اینو یقین بدانید. بس است شیرین کاری برای دیگران. لطفا به خودتان بیائید. و مانقورد نشوید. و خودتان را در زیر پرده هویت جعلی، پنهان نفرمائید، قسم تان را کسی باور نخواهد داشت،که دم خروس بیرون است. با تشکر.

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

سلام آقای ناثر ناسری، با این جملات مرا دعوت به همفکری می کنید یا جنگ و تنفر؟ زبان شیرین فارسی فقط برای شر ووروشعارهای توخالی که نیست! و ـ نوشته شما فقط شعارهای مهیج وتوخالی است! دوست گرامی من در مورد نوشته و کار خودم تعهد اخلاقی در مقابل فرد مخاطبم دارم و قطعا به پرسش و یا واکنش اش پاسخ می دهم. و البته اگر در همین حد پاسخگوئی فرصت داشته باشم، که اغلب ندارم، خوشحال می شوم. زیرا من زن و بچه دارم و کلی وظایف! البته، اگر در مورد مقالات دوستان دیگر نویسنده بحثی باشد که لازم به واکنش من باشد حتما شرکت کرده و نظرم را خواهم نوشت و گفت. البته من بخشی زیادی از نوشته های دوستان را می خوانم و استفاده می کنم. عدم شرکت من در این دیالوگ ها، بمنزله بی توجهی ام نیست؛ بلکه فقدان فرصت ناچیز است. تندرست باشید

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ميری سنقر جزو استان کرمانشاه و بقول شما کردستان است ولی اهالی ترک زبان است از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
Sonqor County (Persian: شهرستان سنقر‎; Azerbaijani: Sonqor Şəhristanı ) is a county in Kermanshah Province in Iran. The capital of the county is Sonqor. At the 2006 census, the county's population was 95,904, in 23,755 families.[1] The county is subdivided into two districts: the Central District and Kolyai District. The county has two cities: Sonqor and Satar. The majority of the people in this county is Azerbaijanis.Historically, the people in the city of Sonqor are said to have descended from the qizilbash, who were the Safavid's Imperial Royal Guard, tasked with the protection of the house of Kulliye's Beghwand/Bigvand family.

The guards spoke the Turkic language of the Qizilbash Turkmen
در آذربايجان نيز در برخی شهر ها و روستا ها کرد ها زندگی ميکنند منتها زبان تجاری و اجتماعی مثلا در سلماس و ماکو و اورميه ترکی است چرا که هم اکثريت مطلق اهالی از آن ترکهاست و هم اين که هم بازار و ارگانهای اجتماعی مثل ورزش و امثالهم در دست ترکهاست يعنی اينکه خود اهالی کرد زبان منطقه را آذربايجان و ملت دومينانت را ترک ميدانند منتها برخی سياست بازان دنبال اهداف ميگردند .
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب بهنام چنگائی،شما متاسفانه دربحث های دیگرکاربران شرکت نمیکنید وفقط راجع بنوشته ی خودتان جواب میدهید،علت چیست چرادربحث مسائل ملی وزبانی و... شرکت نمیکنیدازچه چیزی ابا دارید؟دوست گرامی نوشته شما فقط شعارهای مهیج وتوخالی است بفرض هم خیزش انجام گیردورژیم فارس/آخوندی بزیرکشیده شود چه کسی قدرت رابدست خواهدگرفت که ارگانیزه است وبرای آینده برنامه داردوموردقبول مردم است و...؟؟؟.زبان شیرین فارسی فقط برای شر ووروشعارهای توخالی که نیست!وضع اپوزیسیون فارس زبان «عقل کل ووصی وقیم همه ی ایرانیان »چه دربخش چپ وکارگری وچه درسطح روشنفکری دموکرات درچه حالی است؟؟؟اصلآلین اپوزیسیون فارس زبان درکلیت خود ازطرف اکثریت 65درصدی غیرفارس زبانان جدی گرفته میشود؟؟؟یا بحساب «کله پاچه ی مورچهگان» است؟؟؟

نوشته شده توسط: Anonymous

چپ عقیم را جز این انتظار نیست / آنگونه که ایمان ایئولوژی منجمد طالب است میبافد واز رویدادها یه نفع خود داستان میسراید ودر دامن غربه دشمن درخیال شرقی وضد غربیش روان زخمی خودرا بی حس میکند تا رویدادی دیگر و ادعایی دیگر و نفرت نامه هایی که به درد یاری رسانی به رواندرمانگران اجتماعی میخورد از" تقسیم" چپ عقیم دنبال قسمتی است ولی خیال خامیست با تاخیر چند ده ساله / این آخرین ماندگان جهان فانی را نه نسل دیجیتال میفهمد نه روایتشان را جز کهنگی مرتبتیست شاید دموکراسی غربی را بر علیه غرب تمرین میفرمایند

نوشته شده توسط: Anonymous

خدمت جناب رازی وزنگ تفریح!!!درموردانتقادوسندبیشترگفته های شمامثل مواعظ آخوندها نه تنها بیشترپندواندرزهای توخالی وبی محتواست بلکه جانبدارانه،تعصب کورکورانه ویابقول مامردم معمولی آبدوغ خیاری است.دروغ گفتن مسئولین وسیاستمداران درکشورهای غربی جرم است ودرصورت اثبات ،دروغگورادرهرمقامی ومسئولیتی ،اوراازمقامش عزل میکنند.درموردسند،شهروندمدرن که شما باشیدآیا ازکسانیکه درتمام نوشته های اجتماعی وتاریخی وفرهنگی سیلسی،باجعل وفریب وارونه نویسی میکنند سندی خواسته اید؟اینکه این تجزیه طلبان واقعی مثلآ خونخواران ووحشیان هخامنشی اسلاوتبارراایرانی حسابکرده وحتی بخاطرتخریب تمدن بابل ووحشیگریهای بی شمار،بااعطای حقوق بشرکذائی،تبلیغ میکنند،سندی خواسته اید؟شما شهروندمدرن ساکن آلمان ازدوستان اسلاو تبارلهستانی وصربستانی و...درمورداسامی کورش وداریوش به پرسیدتا بشنویدمثلا داریوش یکی ازاسامی بسیارمعمولی مخصوصآ یهودی

یهودی های این مما لک است.شاید به غیرازاشپیگل نشریات نام برده تمامآ ارتجاعی پرازجعلیات بوده وکمترین اعتباری درمحافل مترقی ندارندلااقل میتوانیدازفرانکفورت روندشاو بگوئید که درزمان ما که آلمان غربی گفته میشد نشریه معتبری بود!راستی شما که دنبال منطق ومدرنیت هستیدچرادرموردغیرمنطقی بودن نوشتن اسمتان نمیگوئیدکه بصورت را ذی-راضی-راظی هم میشودنوشت؟؟؟آیا گفته های شما تا زمانیکه تعصب راکنارنگذاشته وازجاعلین تاریخ که بنفع زبان وفرهنگ مادری خودفارس سازی وفارس بازی میکنندسندومدرک نخواهید گفته های شما آخوندی وآبدوغ خیاری است درست مثل املاء اسمتان!!!
نوشته شده توسط: کاظم موافق

بسیار از تذکر شما سپاسگزارم، هرچند آمارهای رسمی‌ کشور در باره خوزستان، کردستان و بلوچستان ، بخاطر بافت جمعیتی قابل اعتماد نیست، اما مطلب بصورت قابل قبول اصلاح شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای داریوش همدانی فرافکنی و پروپگندا راه نندازین. کسی صحبت ازبرتری نژادی نکرده و صحبت از اختلاط دائمی نژادهاست که اتفاقا بحثی کاملا مدرن مبتنی بر نفی هرگونه برتری نژادیه. ملت آلمان به این دلیل موی و چشم مشکی توشون زیاد هست که خودشون نتیجه ترکیب نژادی هستن و این ترکیب نژادیه که باعث شده باهوش و توانا باشن ضمن اینکه عنوان آریایی متعلق به قوم ژرمن نبوده. آقایون پان اسلامیستها هم هیچوقت از دیدگاه نژادی بحثهای ضد یهودی رو مطرح نکردن و حرفشون دشمنی تاریخی اسلام با یهودیته که به بحث ما ارتباطی نداره. آقای احمدی نژاد هم سمبل نژاد آریایی نیست این اولین بار ه که در مورد ایشون همچین ادعایی میشه. در تمام مطالبی که نوشتم و هر باستان شناس معتبر اون رو بخونه مورد تایید قرار میده صحبت تنها و تنها اینه که مردم ایران از اختلاط اقوام ونژادهایی که در گذر تاریخ به این سرزمین اومدن ساخته شدن. دشمنی من و

شما هم ربطی به گذشته نداره. پان ترکیستها نقشه چاپ کردن و روی اراضی و شهرهای غیر ترک زبانها ادعای ارضی کردن که طبعا برای خودشون دشمن درست کردن. یکیش همون ((همدان)) که شما زیرکانه به عنوان اسم فامیل در این بحث برای خودتون انتخابش کردین. تاریخ نویسیتون هم مثل اسمتون همیشه طوری جلو برده شده که نیات سیاسی و پروپگنداتون رو توجیه کنه. در مورد من پرسیدین منم مثل اکثر ایرانیها به قول انسان شناسها ویژگیهای نژاد سفید شمالی و جنوبی رو بطور همزمان دارم. اون دانشمندان و شعرایی هم که فرمودین ترک نبودن و مثل همون مردم پیش از تاریخ ایران با پان ترکیست نویسی مصادره شدن. اینم بد نیست بگم که یکی از بچه های دانشکده ما که الان تو آمریکا مشغول تحصیله و اصالتا از ایلات ترک منطقه آذربایجان هم هستن برای تست تشخیص نژادی به موسسه نشنال جئوگرافی مراجعه کردن و نتیجه رو هم روی فیس بوکشون گذاشتن: ((اول یونانی و بعد ایرانی)). فراموش هم نکنین که بسیاری از ایلات ترک قزلباش از آناطولی به ایران اومدن. و قطعا تبلیغاتی که تو سالهای گذشته به وسیله پان ترکیستها انجام شده در تصمیم ایشون برای انجام این کارموثر بوده. من به شمام انجام این تست رو پیشنهاد می کنم. شاید آگاهیتون نسبت به نژاد رنگارنگتون به شما کمک کنه که از توهم تاریخ ترک باستان بیرون بیاین.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام بر خانم شادی صدر و افکار انسانی و دمکراتیک ایشان، او یکی از زنان استثنایی فارس است که نوع توحش را علیه مردم عرب اقلیم اهواز مشاهده کرد، در ضمن اقای کاظم موفق هم به قول خودش یک مان قورت است، یعنی کسی که پشت به فرهنگ و ریشه خود کرده و اسمیله به سمت فارس و با هدف سیاسی خاص شده است. این شیوه این نوع مقاله نویسها هستند که تاریخ را قلب میکنند. خدایا، شط العرب در تاریخ 500 ساله محک خورده و به این دلیل که اقلیم و سرزمین های اطراف ان را ساکنان عرب هستند، شط العرب نامیدند و در کتوب قدیمی که مربوط به 535 سال قبل است، کتوب جغرانی اسلامی هم ان را شط العرب می نامیدند، ابی که در اقلیم اهواز به نام کارون روان است، از هر کجا که بیاید و از هر سرزمینی که رد شود و بر حسب قوانین بین الملل و کنفوانسیون 1947 ژنو و اب جهانی متعلق به همه است و انحراف ان سرقت نامیده میشود، حال غیر از سرقت نفت و گاز، اب را هم

به مناطق فارس سرقت برده اند، مناطق نفتی در سرزمین های لر و بختیاری هم مال خودشان است و نوش جانشان، و اگر هم فقیر هستند، باید حق خود را از مرکز نشینان بگیرند. در طول تاریخ هم بختیاری ها و مردم عرب در کنار هم و مثل همسایه های خوب با هم زندگی و تعامل و تجارت داشته اند و حتی کمی هم وصلت کرده اند. اگر نام شط العرب قابل تغییر است، پس نام خلیج عربی هم میتوان بر خلیج فارس گذاشت، به هر حال از نظر دیموگرافی جمعیتی دور تا دور خلیج را عرب زندگی میکند.اصلیت بندر عباسی ها هم از قواسم هستند که اصلا عرب هستند. نقشه های قدیم پرتغالی ها و انگلیسی ها گویای مسائل زیادی است.