Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

سلام دوباره ناثر ناسری خدم، درست است تاثیرات تک زبانی، زبان های دیگر ملت ها را در کشور ما از رشد منطقی و طبیعی شان محروم ساخته است. علاوه بر آن نزاع و تخاصمات ملی و مذهبی را در بین ملت ها بخاطر تمامیتگرائی غلط تشدید کرده و جامعه رنگین ما را دچار بحران جدی ساخته است. اما، از شما خواهش می کنم که وارد جزئیات نشویم. مگر درست و حسابی مثلا در قالب یک مقاله و یا ... زیرا ما را خواسته و یا ناخواسته دچار دور و تسلسل بیهوده می کند. مقایسه واژه ی مغول آسا با هر کدام از واژه های شما می تواند همچون: انگشت کردن در لانه ی زنیور و در بدترین حالت لانه ی مار باشد. با خلوص تمام، من به صداقت نگاه شما باور دارم و بنابرین بعد از این می توانیم با هم پیرامون هرگونه تندروی که با مصالح مای متحد در تضاد باشد؛ مواضع درست، صبورانه و اگر هم بتوانیم، که خیلی خوب و بجا هم می تواند باشد، اصلاحی و اثباتی داشته باشیم..

البته چاره ای درست تر بیابیم. زیرا هرگونه پرخاش و یا اشتلم بازی و یا نابردباری علاوه بر اتلاف وقت و نیرو می شود،عملا نیز می تواند با بازتولید نیروی ناسازگار و مخالفت منفی و تخریب نیز دامن زده و بینجامد؛ و این برای ما نمی تواند جالب باشد. آیا این راه چاره مفیدتر نیست؟ نتیجه بیگیرم که از این ببعد من سعی خواهم کرد تا آنجا که ممکن و میسر باشد از تشویق و تحریک به بحث بیهوده دوری کنم. اگر چه اقرار می کنم که تاکنون من از شما و نگاه انتقادیتان بهره برده ام. تندرست باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

سرنوشت طنز تلخ تاسف بارِ بازمانده‌های برخی احزاب یا سازمان‌های ِزمانی منتسب به چپ آموزنده است. آنها به همراه نولیبرال‌های اصلاح طلب به انتخابات مثل "آمپول" نگاه می‌کنند که بی بروبرگرد "شفابخش" است. هم ولایتی‌های بی‌سواد و معصوم من در گذشته چنین می‌اندیشیدند و به من می‌گفتند:" کاری بکن بروم مریض‌خانه در شهر بخوابم و چند تا آمپولی بزنم تا از این درد بی‌امان زانو خلاص شوم" و آرزو می‌کردند در پی مداوای این‌ها، من هم خیری از صواب ببینم. آن زمان سخت بود قانع کردن آنان به این که آمپول همه جا و همیشه معجزه نمی‌کند. این که انتخابات به هر حال خوب است، حتا اگر حق انتخاب واقعی نداشته باشی چیزی است مانند "معجزه‌ی آمپول". فریبرز رئیس دانا

نوشته شده توسط: Anonymous

سرنوشت طنز تلخ تاسف بارِ بازمانده‌های برخی احزاب یا سازمان‌های ِزمانی منتسب به چپ آموزنده است. آنها به همراه نولیبرال‌های اصلاح طلب به انتخابات مثل "آمپول" نگاه می‌کنند که بی بروبرگرد "شفابخش" است. هم ولایتی‌های بی‌سواد و معصوم من در گذشته چنین می‌اندیشیدند و به من می‌گفتند:" کاری بکن بروم مریض‌خانه در شهر بخوابم و چند تا آمپولی بزنم تا از این درد بی‌امان زانو خلاص شوم" و آرزو می‌کردند در پی مداوای این‌ها، من هم خیری از صواب ببینم. آن زمان سخت بود قانع کردن آنان به این که آمپول همه جا و همیشه معجزه نمی‌کند. این که انتخابات به هر حال خوب است، حتا اگر حق انتخاب واقعی نداشته باشی چیزی است مانند "معجزه‌ی آمپول". فریبرز رئیس دانا

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

این مقاله را برای کسانی که می خواهند در باره اعتراضات در ترکیه اظهار نظر نمایند؛ توصیه می کنم . متاسفانه اظهار نظر برخی از ایرانیان که ال تقسیم را همان التحریر می نامند؛ .جالب خواهد بود تا بتوانند به پیجیدگی وضیعت سیاسی در ترکیه اشراف بیشتری داشته یابند

نوشته شده توسط: Anonymous

من از هم جنسی وهمفکری بخشی از نیروهای سیاسی قبل از انقلاب اسلامی با نیروهای مذهبی و روحانیت در 35 ساله گذشته در عجبم! در درون کوزه ها هیاهوئی بود که بعد از انقلاب هویدا شدند!
شادروان محمد مختاری این جمله تاریخی را گفته است:انقلاب اسلامی باعث شد تا ما ذات خود را بهتر بشناسیم!
در درون این جمله نکته های بسیار ظریفی وجود دارد! شاه نادان با اعمال بی تدبیری خود ، اشخاصی بی مایه ای همچون فرخ نگهدار ها ، مسعود رجوی ها ، کیانوری ها را به قهرمانانی تبدیل کرد که در واقع بسیار پوک و تهی بودند!!!

همه چیز را به گردن شاه انداختن بسیار راحت است. همه معظلات را به گردن شاه انداختن بسیار ساده انگارانه است. وقتی نیروهای سیاسی قدرت ارتجاعی مذهب را که در دوران شاه در سایه حکومت می کرد و دیکتاتوری شاه را در 28 مرداد تحکیم کرد و آنها آنرا ندیدن نیز می توان بخشید اما وقتی از همه نحله های سیاسی زندانی وشکنجه کشیده زمان شاه که تا به امروز پس از 35 سال با ادعا های پر طمطراق هنوز از مهره های نظام همچون هاشمی رفسنجانی ، روحانی و خاتمی غیره در پناه ترمیم و حفظ نظام که جمهوری اسلامی حمایت عملی و نظری به عمل می آورند ـ آنگاه باید به زیربناهای فکری شک کرد و برابر انصاف سیاسی اگر داشته باشیم باید به حرف محمد رضا پهلوی می توان باور آورد که روزگاری گفته بود : پیوند ارتجاع سرخ و سیاه روزی این کشور را نابود خواهد کرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

جالب بود ؛ اقای باقرزاده پاسخ خیلی روشنی به سام قندچی داده است

نوشته شده توسط: Anonymous

""" خانمی سرخ جامه " سرخ پوش " سمبل اعتراضات ترکیه است """ جناب باریش اگر کمی‌ به تاریخ ترکیه آگاهی‌ داشته باشید درخواهید یافت که هر وقت "" جریان چپ "" وارد عرصه سیاسی در ترکیه شده، جریان راست پیروز میدان شده، به نوعی جریان چپ جاده صاف کن فتح قلّه برای جریان راست است. """ پشت پرده چه خبر است ؟ """ دو چهره قدرتمند "" اردوغان و فتح‌الله گولن "" با بیرون راندن رقیبان در حال تاثیر گذاری بر تحولات جامعه ترکیه هستند. "" واقعیت این است که نسل امروز ترکیه " به هیچ وجه نمی‌خواهد در فضا ئی کم دمکراتیک تر از پدران و مادران خود زندگی‌ کند. اردوغان با وجودیکه عمل گرائی را با اصلاحات عظیم اقتصادی عجین کرد، از درک "" نیاز عمیق به دمکراسی و فرد گرائی "" عاجز ماند. نسل امروز به شخصی‌ آقا بالا سر نیاز ندارد که مدام در مورد زندگی‌ شخصی‌ آنان امر و نهی کند و نسخه تجویز کند. در دنیای امروز درجه و میزان

رضایت یک فرد نوعی از دموکراسی به درجه و میزان انسانی‌ دیگر در این کرهٔ خاکی گره خرده است، مخصوصا کشوری مثل ترکیه که هر سال ۳۰ سی‌ میلیون توریست دارد و در بخش "" آی تی‌ "" و دنیای مجازی یک کشور پیشرو است.
http://www.youtube.com/watch?v=JBF-pt9m0lwتصویر خانم سرخ پوش که تبدیل به سمبل و نماد اعتراضات ترکیه شده >>>> http://www.youtube.com/watch?v=JBF-pt9m0lw
نوشته شده توسط: دکتر مهرداد درویش پور

بخش دوم میزگرد همگرایی جمهوری خواهان در گردهمایی پنجم جنبش جمهوری خواهان دمکرات و لائیک ایران در شهر هانوور 17 مه 2013
http://www.youtube.com/watch?v=HGPMKJBkNjg

نوشته شده توسط: Anonymous

باسلام رفیقانه خدمت شما،گرامی من مقالات ونوشته های شمارادرسایت اصلی تان میخوانم درسایتی که هیچکدام ازنوشته جات ناسیونالیستهای فارس زبان که درایران گلوبال بلبل زبانی وفارس تازی میکنند ،چاپ نمیشود.من جمله ی نادرست شمارادرپیام آخرهم نوشتم ومنظوروغرض وهدف ومقصدم این بودکه تاثیرات تک زبانی ارتجاعی وجعل تاریخ 90 ساله بنفع یک ملت آن چنان عمیق است که دامن چپها را هم گرفته است.شمامینویسیدکه««

در ضمن، شما مرا تنها بخاطر استفاده از عنوان سمبولیک (مغول آسا) مورد انتقاد قرار داده بودید، و من بدلیل ایجاد تفاهم آنرا پذیرفتم »»یعنی شمانه بخاطردرستی مطلب بلکه ایجادتفاهم!!!پذیرفتیدومن جملات اهانت آمیزفرهنگ فارسی رانسبت بعرب وترک ورشتی ومغول و... نوشتم که نشان دهم فاجعه فرهنگی چقدرعمیق است شما بدون بررسی دقیق عبارت مغول آسا،که بچه هدف ومنظوری ساخته شده ، آنراتکرارمیکنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

باريش بيگ ! فکر ميکنم عينکت را خيلی چپ زده ای اگر کمی به طرف راست تغير دهی خواهی ديد که در استانبول فقط چپی ها نيستند بلکه نماينده های اقشار ملت سرمايه دار ، مذهبی ، غير مذهبی ، هنرمندان که برخی از هنرمندان و فوتباليست های مشهور که خيلی هم پولدار هستند و حتی طرفداران م ح پ يعنی حزب مليت گرا نيز شرکت کرده اند و در ثانی طرفداران محيط زيست فعال اصلی ميباشند که نبايد حق شان را انکار کرد خلاصه اينکه
اين چپ بازی اخير تو برای من خيلی عجيب است چرا که تو را از نزديک ميشناسم

نوشته شده توسط: Anonymous

In che rabti darad be keyhan. Keyhan az hame minevisad, taghsir Aqaye Doshooki nist. maqaleh Doshooki kheili khoob bodd be hamon dalil tarafdaran Ahy o Keyhan be on hamleh mikonand. Drood bar Doshoki ke nabayad az in hameh hajmeh va hayahoo betarsad

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

ناثر ناسری گرامی سلام، رفیق عزیز چنانچه دقت دوباره کنید، می بینید که من (جملات عجیبت) و با خطاب نام کوچک شما را نوشته بودم که بجای ناثر ـ ناثز بود؛ از این رو پوزش می خواهم! در ضمن اگر قرار است ما و خوانندگان پانویس های ما در یک مبادله فکری سالم و جدی سهیم باشیم و باشند، بد نیست که از طرح چنین جملاتی ((زمانیکه عربها شترسواری میکردند پارسها - فارسها با هلی کوپتر(به بخشیدبال گرد!!!) وهواپیما در2500سال پیش رفت وآمدمیکردند!!!)) و یا ((وحتی این قوم برگزیده فارس بازیر دریائی های مدرن قبل از کشف قطب نماوراه های دریائی در2500 سال پیش به یونان حمله کردند!!!)) این ها عین جملات و نوشته های شما هستند، پرهیز کنیم.

در ضمن، شما مرا تنها بخاطر استفاده از عنوان سمبولیک (مغول آسا) مورد انتقاد قرار داده بودید، و من بدلیل ایجاد تفاهم آنرا پذیرفتم و حالا متوجه می شوم که خود شما از واژه های سمبولیک عرب های و ... استفاده می کنید و این بنظرم باید برای هر دوی ما حل شده باشد و نیاز به تکرار ندارد که این شیوه می تواند تشتت و پراکندگی را در میان ما برانگیزاند و بباور من مناسب و جایز نیست و آی به آسیاب رژیم می ریزد! البته شما با نیت طنز، همچون شونیست ها، قضیه را در نظر داشته اید؛ اما همان اندازه هم می تواند تحریکات ناسیونالیستی را در هر دو سو تشویق کند و من صراحتا با این روش هماهنگ نیستم.
تندرست باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ناثر ناسری . پندی ! . آیا شما درد دیگری ندارید غیر از اینکه همیشه روی نامهای عیلامی ایلامی ایلیاتی در اینجا بحث کنید ؟ واقعا شما چه عالم و دل مشغولیلتی دارید !. غلط در آوردن اسامی شناخته شده و ثبت شده ایرانی جرم است و قابل پیگرد قانونی . در هر کشوری انجمن فرهنگی لغات و اسامی باید رای به تایید بازیهای من درآوردی افرادی مثل شما بدهد .وگرنه غیر از قانون شما مسئولیت اخلاقی دارید که به تخریب فرهنگی دست نزنید .

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب بهنام چنگائی لطفآ کمی دقت بیشتربخرج دهیدواسم بنده راهمانطورکه هست بنویسیددرغیراینصورت میشوداسم شمارا بحنام چنگاعی نوشت! اولا دوست گرامی جمله شما تکمل نیست به بینید«این مجلات عجیب!((.......))منظورشماچیست؟»حتمآ منظورتان این بوده بنویسیداین جملات عجیب راازکجا پیداکردم ؟؟؟ازهمان تواریخ قلابی پان فارسیستی ناب ودبش که شما نوشتید«...هیچ دشمن مغول آسائی آنچنان که ما شاهدیم هرگز نمی توانست هستی کارگران، زحمتکشان و فرودستان...)بله خوب متوجه شدید وتعجب کردیدسرتاسرتاریخمان قلابی است زیرا روشنفکرچپ امروزه بعدازنودسالتبلیغات فارس پرستی بایدازخودبه پرسدزمانیکه مسافرت بین دوشهردرون ایران روزها وهفته هاطول میکشیداین خشایارشاه مثلا هفتم یاده دوازدهم چگونه بدون وجودراه دریائی وپل وجاده به یونان حمله کرده ؟قشونش راکجاآب ونان وپناه داده است؟پس همه ی اینها اگردروغ است بنویسید کورش اسا؟؟؟

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ایوب عزیز، من احساس و نظر شما را درک میکنم و بسیار احترام میگذارم. همینطور به تلاشهای همه نویسندگان وارلیق و دیگران. در متن مقاله هم «تلاشها را ارزشمند» نوشته ام. تلاش همگان را. آری اینها در جای و مرتبه خود بسیار ارزشمند هستند. بویژه برای ما که بیش از 90 درصد نمی توانند به زبان مادری خود چیز بنویسند. اما صحبت ما در مورد «ادبیات» است. ادبیات چیز دیگری ست. خارج از احساس و نظر من و شما، قواعد خاص خود را دارد. این قواعد آنرا می سنجد . در همه جهان چنین است. یک نقاد معرو ف آلمانی - عضو شورای نوبل- رمان ِ-مزرعه ی گسترده - ی گونترگراس را که میگفتند برای دریافت نوبل نوشته بود- جلو دوربین های خبرگزاریها از وسط دونیم کرد و دور انداخت. با توجه به «قواعد» هنر و ادبیات. سخن مقاله من چیز دیگری ست من آرزو دارم ادبیات ما در یک مسیر مدرن نیرو بگیرد و شکوفان شود. راههای آنرا هم از دید خود توضیح داده ام.

حالا چه قبول افتد و چه در نظر آید. ممنون از توجه شما به نوشته هایم. سخنم این است: یاز قیریلسین زنجیر لر- ائلیم زنجیرده زنجیرده. اما کجا و چگونه باید نوشت؟ مسئله این است. من خودم هم به زبان مادری مینویسم. در آرشیو نویسندگان هست. میدانی نظر م در مورد کارهای خودم چیست؟ نوشته ام « بهتر از هیچ اند» و نه بیشتر. ماها باید خیلی کار کنیم. ادبیات ما متاسفانه بسیار-بسیار ضعیف است. ولی جای نومیدی نیست و باید کاروکارکرد. سیزین اوچون گؤزه ل گونلر.
نوشته شده توسط: Anonymous

ائلیار گرامی دور از انصاف است که آثار دکتر نطقی را وپیروان آن بزرگوار را با بر چسبهای رایج چپ عقیم نامگذاری کنیم . وارلیق آغازی بود بر کتمان از خود بیزاری و بیگانگی وجسارت نوشتن به زبانی که پرچم هویت ملی وانسانی ما بود .جز پیروان چپ عقیم همه قلمزنان ملت اسیر ودربندمان قدر دان فرزانگان وارلیق هستند واگر حال نثر ونظم ما نظمی دارد ونسل جوان وجویای هویت خود در اطاق زبان خود تولید اندیشه میکند به برکت نطقی ها وهییت ها وفرزانه ها و...... است نه مرکزگرایان راست وچپ متوهم که زیانشان بیشتر از خیرشان بود واست ساغ اول

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ایوب عزیز، 1- وارلیق مکتب نبود و نیست؛ تنها «یک مجله» بود. مکتب ادبی خاصه هایی دارد که از عهده چنین چیزهایی خارج است. بروید در مورد «مکتب ادبی » تحقیق کنید. همانطور که قید کرده ام مجله وارلیق در زمینه «نثر نویسی» بخاطر فصای اندک باز بعد از 57 ، فقط «آغازی» ست در نثر نویسی. که بخشی از نوشته های شماره های این مجله نیز «برگردان الفبای» شمال به خط عربی-فارسی، بود. زبان وارلیق « کهنه» بود. «اندیشه» اش «سنتی» و «ناسیونالیستی » بود. «هنر» اش «باز سنتی» بود. اینها خاصه های وارلیق است. بعد ها برخی از جوانان قلمزن پای به راه شناختن « مدرنیسم و پست مدرنیسم» گذاشته و آثاری در «شعر و نثر» بیرون دادند. اما تقلیدی. و بیشتر با فکر و زبان سنتی، و آمیخته. و ایده لوژی ناسیونالیستی. رگه ی «مدرن» تلاشها، باریک، هنوز هم ادامه دارد. با فاصله گیری قابل توجه از «سنت و ناسیونالیسم » . در زبان و فکر و هنر.

2- شمال و جنوب در عین حال که در « اصل قضیه» زبانشان واحد است. در عین حال نیز در « فرع قضیه» واحد نیست. و این «فرع» در «آفرینش هنر» ضرورت دارد «مورد توجه قرار گرفته و حفظ» شود. ادبیات جنوب ، ادبیات زبان جنوب است. که همه خاصه ها طبق اصول «هنر» لازم است رعایت شود. در یکی از کامنتهای بالا مثال زده ام. این هم مثال دیگر؛ یک قلمزن جنوب در داستانش، اگر از زبان کاراکتر اهل جنوب ،به جای :
?İndi nəyə gəlmisən بنویسد ، ?Bu vədə nəyə gəlmisən با اجازه، به دلیل عدم رعایت «اصول هنری» راحت باید این نوشته را به سطل آشغال انداخت. و همینطور عکس قضیه نیز صادق است. همچنین اگر یک قلمزن جنوب به زبان کاراکتراش که اهل شمال است توجه نکرده و جمله جنوب را بنویسد ، جای این نوشته هم همان سطل است. اینها از اصول آفرینش هنری در نوشتن است و در حقیقت الفبای کار است. ولی دوستان ناسیونالیست ما توسط ایده لوژی افسون شده و این چیزهای ابتدایی به خرجشان نمیرود. اینست که در آفرینش ادبیات پای در گل مانده اند.3- از «چپ روسی» نوشته اید. آنهم با قطعیت! کو دلیل شما؟ بر اساس کدام «داده ها» این حکم را عنوان میکنی؟ برای پاسخ این پرسشها شما چیزی ننوشته اید. یعنی سخن تان غیر قابل پذیرش است. لازم است برای درستی حکم خود «استدلال» کنید. این طرز «تفکر» نشان میدهد شما « گزاره ها» را بدون «دلیل و استدلال» می پذیرید. به همین علت هم فکرتان در «ایده لوژی ناسیونالیستی» گیر افتاده است. بهتر است بکوشید با تعقل و پرسش روی موضوعات مسایل را حل کنید. روش فکر و استدلال را بیابید. با «زبان واحد» نمیتوان به «آذربایجان واحد» رسید. این تفکر از اساس نادرست است. خیلی جاها زبان واحد دارند ولی کشورهای جداگانه ای هستند. و برعکس. اسیر جملات رایج در سیاست نباید بود. برای درک هر چیزی «روش علمی-منطقی» را میتوان به کار گرفت و ساده لوحانه اسیر جوحاکم نشد. 4- هیچکس قادر نیست چیزی را «کامل و کامل» بداند. «دانستن» نسبی ست. شهریاز تا این اندازه زبان میدانست که توانست آثار ترکی اش را بیافریند. این آثار نیز بخشی از «ادبیات و زبان» ماست. 5- پیشه وری و بسیاری از دوستانش چپ بودند. که بزرگترین «جنبش دموکراتیک و رفع تبعیض»تاریج آذربایجان و ایران را رقم زده اند. بر این اساس «ناسیونالیسم» تنها دو راه در آذربایجان دارد : بعد از تجزیه ی نظری در روند زمان، یا به فاشسم میرسد یا فرجام به «دموکراتیسم » و چپ دموکراتیک میگراید. این سرنوشت و آینده ناسیونالیسم در آذربایجان ماست. 6- راه عملی آذربایجان واحد را در کامنتهای بالا و در مقالاتم توضیح داده ام. 7-در مقاله ی بالا به همه راهها و کج راهه ها اشاره کرده ام. قلمزنانی که زیر « بیرق حکومت و سرود الله و اکبر » "شب شعر بانوان آذربایجان" میگذارند و در آنکارا زیر « بیرق ناسیونالیسم ترک و عکس مصطفی کمال » بزرگداشت «ذهتابی» برگزار میکنند - و مانند اینها- نمی توانند برای «غنای ادبیات نوین آذربایجان» چیزی به ارمغان آورند. ناسیونالیسم- در هنر و اندیشه- نه چیزی برای گفتن دارد و نه چیزی برای نشاندادن. تهی ست. این تهی بودن درد ادبیات ماست. راه غنای آنرا اشاره کرده ام. یعنی"خود رهایی" از ایده لوژی ناسیونالیستی- و درک مدرنیت و غیره . واراولون.
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای دوشوکی در جواب ناهید حسینی که مدعی می شوند می توانند کسی شما رایعنی اقای دوشوکی را به دادگاه بکشاند و بر علیه شما مدعی شکایت شوند شما هم به ناهید خانم بگویید مطئن باشید همین مسئله که ایراد کردند در مورد خودشان هم می تواند صدق کند و کسی ناهید حسینی را به دادگاه بکشاند به هرحال محکوم کردن و تهدید کردن از پشت کامپیوتر خیلی راحت است هیچ هزینه ای هم ظاهرا گویا ندارد ناهید خانم هم بهتر است از پشت کامپیوتر شاخ شانه برای هیچ فعال سیاسی نکشند چرا که می تواند شامل حال خودشان هم بشود

نوشته شده توسط: Anonymous

به آقا یا خانم anonym و برخی دیگر
والله نه شاه و نه شیخ چیز زیادی به لرهای خوزستان نداده بودند و نداده اند که آن را از همشهریان و همولایتی های عرب دریغ داشته اند. همان محرومیت هایی که در دهات عرب نشین سوسنگرد و شوش و شادگان موج میزده و میزند در روستاهای لرنشین رامهرمز و بهبهان و شوشتر هم بوفور وجود داشته و دارد. این محرومیت های یکشکل و یکسان را هم در کل این شش شهر میشود دید. حتی اهواز هم که هم در زمان شاه و هم در زمان جمهوری اسلامی جزو کلانشهرهای کشور بوده هرگز نتوانسته به آبادی دیگر کلانشهرهای کشور بشود، با وجود این همه صنایع ریز و درشت.

دوستان سوراخ دعا را را بدجوری گم کرده اید. شما دوست ناشناس به ماموریت های چند روزه امده بودید اما ما لرها این محرومیت ها را با تمام وجود در کنار همشهریان عربمان لمس کرده بودیم و دلمان خوش بود که چند میلیارد بشکه ی نفت زیر پاهایمان جا خوش کرده.

نوشته شده توسط: Anonymous

شط العرب یا اروند رود تنها یک نام است ، که تماما قراردادی هستند , حتی این نامها را با توافق و از طریق قانونی قابل تغیر به نام سومی هم می باشند .اما به نظر من آن چیزی که از تمام اینها مهم است ، شرافت و حیثیت انسانها ست .
مهم رعایت حقوق انسانی و امکان رشد برابر برای تمامی آنها میباشد. من چندین بار به جهت کاری در خوزستان بودم ، از نزدیک شاهد وضعیت اسفبار و وخیم عرب های خوزستان بوده ام .به چشم خود شاهد تبعیض آشکار و غیر انسانی میان عربها ، که از همه چیز محروم هستند ، با لرهای بختیاری ساکن در آنجا ، که تمامی امکانات رااز طرف حاکمیت فارس در انحصار خود دارند ، بوده ام .چرا وقتی خانم شادی صدر ، این شیر زن دلیر ، رعا یت حقوق انسانی اعراب خوزستان را خواستار میگردد ، اینگونه به او میتازید، آقای موافق از شما خواهش میکنم تنها کمی انسانی بیاندیشید .، البته اگر میتوانید .

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

سلام تاثز گرامی، می شود برایم روشن کنید این جملات عجیبت را! ((زمانیکه عربها شترسواری میکردندپارسها -فارسها با هلی کوپتر(به بخشیدبال گرد!!!)وهواپیمادر2500سال پیش رفت وآمدمیکردند!!!))و یا((وحتی این قوم برگزیده فارس بازیردریائی های مدرن قبل ازکشف قطب نماوراه های دریائی در2500 سال پیش به یونان حمله کردند!!!)) ((پس در2500 سال پیش ناصربصورت ناثروناسرنوشته میشد!)) منظور شما چیست؟

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

ناثر ناسری گرامی، مسلما کلمات توهین آمیز را در اینجا نمی نویسیم ولی با شما توسط ایمیل تماس گرفتیم. در ضمن باید توجه داشته باشید که جو "صفحه شما" و کامنتهای ایران گلوبال با "سانسور" توهین ها خراب نمی شود بلکه با نوشتن توهین خراب می شود. در ضمن از شما ممنون خواهیم شد اگر هر کامنتی را فقط یک بار بفرستید و آن را تکرار نکنید. با تشکر از شما

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام آقای موافق! من هم پست مورد نظر را در فیس یوک خواندم و از کوبیدن بر طبل جنگ و اختلاف خشمگین شدم. هر چه گذشت اما دیدم این خانم پاسخی به منتقدانش ندارد و به سبک احمدی نژاد انتقاد را با مچ گیری جواب می دهد. مثلن: در پاسخ به کسی که می گوید، مشکلات خوزستان برای همه ی خوزستانی ست، می گوید: دموکراسی سخته. آدم هنگ می کنه وقتی باید واقعن دموکراتیک عمل کنه (نقل به مضمون). اولن شط العرب که در غرب خوزستان واقع است، به دلیل سدسازی های ترکیه و سوریه تبدیل به مرداب شده. تصادفن ریزگردهای عربی (ریزگردهای برخاسته از کشورهای عربی) کمتر ربطی به حماقت های مکرر ج.ا. در حوزه ی محیط زیست دارد. کارون را حکومت ایران ویران کرده و عرب های خوزستانی تنها کسانی نیستند که از لجنزار شدن کارون رنج می برند. مردم چارمحال بختیاری و اصفهان هم وضع بهتری ندارند.

به نظر من این خانم مشخصن قصد تحریک دارد و تنها پشت نقاب حقوق بشر قایم شده است. اصرار بر اختلافات و نادیده گرفتن اشتراکات، سیاق کسانی ست که مقاصدی غیر از آنچه بر زبان می آورند در پس سر دارند. از همه تعجب آورتر لایک زدن کامنت هایی ست که در آن کامنت گذاران به زبان فارسی فحش می دهند. گذشته از اینکه فحاشی به یک زبان (هر زبانی) نشانه ی آشفتگی ذهنی فرد فحاش است، لایک زدن این مهملات دیگر عین ناقص العقل بودن است.
نوشته شده توسط: Anonymous

مسئول محترم پیامهالطفآ کلمات نامناسب وبنظرشما توهین آمیزرابنویسیدتا یادگرفته ودفعه دیگرننویسم.آیا الخائین معادل عربی منقورت آدربایجانی نیست؟دراینصورت کلمه ی معادل شما برای منقورت درزبان عربی چیست؟دوستان عزیز آتمسفر*صفحه شما*که بهترین مطالب ردوبدل میشودراخراب نکنیدوالا این سایت هم مثل اخبارروزبه سایت سانسورگرا تبدیل میشود.لطف کنید حد اقل کلمات توهین آمیزراگوشزدکنید واگرخواستیدپیام بنده رابه میل خودم بفرستیدتامتوجه کلمات نامربوط شوم آدرس میل بنده را آقای توکلی دارند.باتشکرقبلی وقلبی

نوشته شده توسط: Anonymous

رفیق گرامی بهنام چنگائی عزیز 1- لطفآ اسم مراهمانطوریکه انتخاب شده است بنویسید که ناثروناسراسامی پارسی وفارسی قدیم است که درزبان پهلوی وفهلوی!!!نوشته میشد وزمانیکه عربها شترسواری میکردندپارسها -فارسها با هلی کوپتر(به بخشیدبال گرد!!!)وهواپیمادر2500سال پیش رفت وآمدمیکردند!!!وحتی این قوم برگزیده فارس بازیردریائی های مدرن قبل ازکشف قطب نماوراه های دریائی در2500 سال پیش به یونان حمله کردند!!!پس در2500 سال پیش ناصربصورت ناثروناسرنوشته میشد!2-دوست ورفیق گرامی مطالب شما درست است ولی شرایط انقلاب سوسیالیستی برای حل تضادکاروسرمایه متاسفانه مهیا نیست وطبقه کارگرفاقدخرب طرازنوین پرولتری وحتی فاقدآگاهی طبقاتی است.ملل دربندغیرفارس درپی تشکیل دول ملی وخلق فارس هم درپی دموکراتیزه کردن رژیم فارس کنونی بایدباشدتاشرایط فدرالیسم ملی آماده باشد.بامیدسانسورنشدن این پیام که ازغناء زبان توانمندپارسی نوشت.

نوشته شده توسط: Anonymous

ائلیار محترم از اینکه به هر نحوی شده با از خرد کلان ساختنها و بزرگنمایی تفاوتها و قبول نکردن مکتب وارلیق و زبان ادبی واحد آزربایجان میخواهید خود را مرجع نمایید و در صورت کم آوردن مسله را دور زنید حرفتان پیش نمیرود این رفتار تیپیک چپ روسی است در حالیکه چپ به روز شده ومترقی دنیا را ایگونه نمیبیند که ماندگان وطنی میبینند لوطفا بیشتر از اینکه به خودتان گوش کنید وقت کرده به نظرات دیگران نیز توجه بفرمایید واما شهریار خود با زبان خود میگوید که سواد ترکی ندارد آنوقت شما باز قبول ندارید ساغ اولون

نوشته شده توسط: Anonymous

به یاد آوریم که تنومند ترین کهن سال ترین درختان دنیا همیشه توسط موریانه های درون از بین رفته اند و نیز به یاد داشته باشیم که فواره ها هر چه قدر بالاتر پرتاب شوند در نهایت بر سر خود خراب می شوند

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز مزدم عرب خودشان راه خودشان را برمیگزینند و احتیاجی به وکیل و وصی ندارند دوره قیمومیت و آقا بالا سری خیلی وقت است که گذشته است در مورد مفهوم اتحاد ملی هم باید بگویم اتحاد ملی این نیست که من که روی طلا خوابیده ام گرسنه و فقیر بمانم وشما درآسایش و راحتی !!!
درضمن توصیه های ایمنی شما هم خیلی قدیمی شده است تجزیه طلبها داخل خود کشور هستند و مشغول حفر تونلی دیگر بر سرشاخه های کارون !!

نوشته شده توسط: Anonymous

جالب است !! دوست عزیز مگر الان اثری از رود کارون مانده است بهتر است بدانید که انتقال آب آن به اصفهان و یزد و قم ورفسنجان و کرمان در واقع انحراف آن بوده است چرا که این رود که زمانی قابل کشتیرانی بود اکنون به باریکه ای تبدیل گشته است و آب آن با آب فاضلاب فرق چندانی ندارد و یکی از دلایلی است که باعث شده شهر اهواز یکی از آلوده ترین شهرهای جهان شود بیماریهای عفونی و ویروسی بدلیل مصرف آب کارون درشهرهر روز بیشتر میشود . البته همه اینها تقصیر تجزیه طلبان است !! و مبارزه با تجزیه طلبی از نان و آب شرب برای نوزادان هم واجب تر است !!! فکر نمیکنید شعارهای قدیمی شما جذابیت خود را از دست داده و تمامیت ارضی پوشالین شما در بین ما ارزشی ندارد
قبول کنید این قبری که بالای آن نشسته اید و گریه میکنید مرده ای ندارد !!!

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای موافق عزیز , اینکه خود را ریش سفید حکیم وعاقلی میپندارید که بهتر ازدیگران میبیند و برایشان نسخه میپیچد عجیب نیست من بسیار خوب شما و همقطارانتان را میشناسم وریزش اشک تمساح شما در مواقع اینچنینی را نیز دیده ام لزومی ندارد خود را برادر خیرخواه ما معرفی کنید و جمهوری اسلامی را مسؤل ومسبب بدبختی و فقر وبیجارگی مردم عرب نشان دهید زیرا حکومت حال و حاضر فقط یکی از حلقه های ناتمام این ماجراست و امثال شما با این تفکرات توتالیتر و تمامیت خواه سهم گسترده ای در این ماجرا دارید و تحت عنوان شعار تمامیت ارضی و وحدت ملی حاضر به توجیه هرگونه جرم و جنایتی در حق مردم عرب هستید در واقع این مردم هیچ اهمیتی ندارند بلکه توهم وحدت ملی شماست که مهم است !!!
درضمن شما با حکومت حال و حاضر هم مشترکات زیادی دارید دوست من ! توجیه دزدی و استعمار وبدبختی به بهانه تجزیه طلب و تهدید امنیت ملی و غیره !!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

تا جایی فقط که ما میدانیم در کتاب قرآن فقط از دین و ملحقات دین سخن رفته است و اصلا از کاندید و ریاست جمهوری سخنی نبوده است.اینکه آقای احمدی نژاد نظرش به آقای خامنه ای نزدیکتر بوده است و همین دلیل رییس جمهورشدنش میباشد و حال خامنه ای به فکر از کار انداختن هلیکوپتر احمدینژاد در سفر قزوین می باشد بنابراین این بازی ها ربطی به دین و مذهب ندارد و مختص سیاه کاری ها و کشاکش قدرت و ثروت در میان می باشد و نیاری به رای مردم نیست

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

سلام ناصر گرامی، روزگار شما هم خوش باد. ببینید دوست من: کشور سرمایه داری و استبدادی اسلامی موجود با آن پیشینه خودکامگی شاهنشاهی که مادرِ همین سیستم زورگو شد؛ در این دو دوره، بسیاری از خواسته های کاملا درست، بحق و اساسی توسط این دو رژیم تمامیتگرا سرکوب شده اند و امروز با کوهی از ناملایمات رو در رو هستیم و باید بشکل گسترده، عمیق و بدون تبعیض بدان ها پاسخ نظری و راه حل عملی برای فردای ایران متحد داد. مسائل کلیدی ملی و ابعاد خواسته های معوقه ی ملیت های عملا حاضر در ایران و در محور همه ی آنها استقلال زبان های هر یک، باید نظرا و عملا مورد احترام و استقلال ساختار سیاسی آتی کشور قرار گیرد و رسما بتواند نیاز همگان را متناسب با خواست همان ملت ها، آنگونه که آنها خود تشخیص داده و می خواهند آعِمال کرده و امکان رشد برابر اجتماعی و فرهنگی ملت خود را با آن زبان ها آزادانه داشته باشند.

نکته مهم و قابل توجه همه ی ما این باید باشد: که کشور ما با کدام روش سیاسی و بویژه اقتصادی اداره می شود! و همزمان یادمان باشد که سرمایه و ذات طبیعی او برای سود هرچه بیشتر و استفاده ی بهینه خویش، تنها سود و سود بالا و بالاتر را می خواهد. در چنین ساختاری همانگونه که تاکنون بوده است، زبان هم می تواند به کالای و متاع قابل فروش و سود بیشتر ده تبدیل شود که عملا در مورد زبان فارسی چنین بوده است. و الاآخر...اگر ما این فرضیه و یا اصل از نظر خودم را بپذیریم؛ آنگاه تا حدودی به حل ریشه ای مشکل و معضل همه ی ملت ها نه در ایران خودمان که در سطح جهان تا حدود بسیار معقول و شایسته ای نزدیک شده ایم. بباور من ریشه تخاصمات و نابرابرها و تعارضات ملت های اسیر و در بند و یا به باور من انسان ها، تنها و تنها تا بوده و بوده همین بهره کشی ست. یعنی تضاد در(روابط ناسالم و بیمار بهره بری انسان از انسان ) است. در این شیوه ی پلید هر کس که ثروت دارد، قادر است منویات شخصی، گروهی و ملی اش را بدیگران فقیر و وابسته باو یا آنها آنگونه که میل اش می کشد تحمیل کند و شما این قانونمندی را در دوایر بزرگ و بزرگتر می توانید گسترش دهید و ...در این مورد می توان زیاد حرف زد. پس راه حل برابرهای انسانی و زدودن تبعیضها، تحقیرها، تنبیه ها، و هرپدیده ی مزاحم دیگر انسان از انسان الزاما کنار نهادن ضروری و جبری ساختار ضالمانه سرمایه داری های رنگین است. تندرست باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

همانگونه که در نظرات بالا از طرف دوشوکی مطرح شده. آقای دوشوکی بحث امشب را پیشنهاد کردند. آیا دوشوکی و مسئولین کنفرانس استکهلم هم دعوت شده ا ند یا نه؟
بهروز

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کامران
بنظر میرسد که در خصوص جامعبت زبان ترکی اطلاعات چندانی ندارید، توسعه میکنم در این خصوص بیشتر مطالعه کنید. زیرا زبان ترکی نه تنها در ترکمنستان و ازبکستان، بلکه در قزاقستان، قیرقزستان، و در کشور جمهوری ترکیه، کشور جمهوری آذربایجان شمالی، در آذربایجان جنوبی با بیش از سی میلیون نفر جمعیت، و خلق قشقائی، همچنین در منطقه ترکمنستان ایران، در منطقه ترکمنستان عراق، در منطقه اویغورستان چین، در قبرس شمالی، و در خیلی از نقاط چهان، از جمله در جمهوریهای روسیه، مثل تاتارستان، ترکهای منطقه قفقاز، منطقه آلتای ، سیبری، ... و امثالهم صحبت میشود، بلکه زبان ترکی، زبان مادریشان است. امروز با توجه به امکانات کامپیوتر، دست رسی به چنین معلوماتی خیلی آسان است و احتیاجی به راهنمائی نیست. شما از طرفی میگوئید که مخالف زبان ترکی نیستید، اما از نظرتان مهم آنست که یک زبان خارجی نباید در سرزمین تان

رسمی بشود. شما از کدام سرزمین صحبت میکنید؟ اگر منظورتان منطقه فارس، یعنی فارسستان است، کاملا حق با شماست، اما اگر منظور تان ایران است، باید خاطر نشان سازم که جغرافیای ایران با اسم پیشین آن، یعنی سرزمین ممالک محروس، یعنی کشورهائی با مرز های حراست شده مشخص، همچنانکه از اسمشان پیداست، به ملل مختلف ایران تعلق دارد، نه به یک خلق. و هر ملتی چنانکه از نامش پیداست، با زبان، فرهنگ، آداب و رسوم، و تاریخ مختص بخود، بطور مجزا صاحب سرزمین خود است. و ملل ایران از هزاره های دور روی آن زندگی میکنند، و استخوان اجداد شان در آن نهفته است. اگر شما زبان ملل ایران را زبان بیگانه تلقی میکنید، زبان شما نیز برای آنها بیگانه است. آنها نیز حق دارند زبان مادریشان در مدارس و دانشگاه تدریس شود. و این حق طبیعی هر انسان است. چطور که شما این حق طبیعی را بخود تان قائل میشود، سزاوار است که این حق طبیعی را به دیگران نیز قائل شوید. آیا شما انسان منطقی و منصفی هستید؟ اگر هستید پس بگذارید دیگران نیز با زبان مادری خودشان آموزش و تحصیل کنند، اگر انسان منصف و منطقی نیستید، چطور میشود، با شما در چهار چوبه جغرافیای دوزخ ایران، به عنوان هموطن زندگی کرد؟
نوشته شده توسط: Anonymous

اینکه هر کس مخالف نظر شما باشد ناآگاه است بیان محترمانه دیدگاه مستبدان است که خود را شاه و ولی رعیت می دانند. نام قدیم و بین المللی این رود، شط العرب است همانطور که خلیج فارس ، خلیج فارس است. ایرانیان عرب همانند سایر ایرانیان در دفاع از موطن خود با مهاجمان جنگیدند و هیچ کدام از کسانی که از خاک وطن دفاع کردند بر دیگری برتری ندارند و آنان که امروز طلب کاری می کنند همان هایی هستند که در زمانی که دیگران روی مین می رفتند به احتکار و مکیدن خون مردم ایران مشغول بودند.
یک آبادانی

نوشته شده توسط: Anonymous

هر گونه همراهی و حمایت با نیروهای سلطنت طلب محکوم است . استفاده از اقوام ایرانی مانند شرکت یک گروهک بختیاری در مراسم شاهدوستی مورد اعتراض ایرانیان بختیاری است . زنده باد جمهوری . پایدار باد عدالت و فدرالیسم !

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

ناثرناسری گرامی، همانطوری که توضیح داده شد، کامنت شما به دلیل توهین به نویسنده منتشر نشد. مطمئن باشید اگر کامنتهای خود را بدون توهین بنویسید و مربوط به موضوع باشند، منتشر می شوند.

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

ناثرناسری گرامی، کامنت شما به دلیل توهین به نویسنده منتشر نشد. مطمئن باشید اگر کامنتهای خود را بدون توهین بنویسید و مربوط به موضوع باشند، منتشر می شوند.

نوشته شده توسط: Anonymous

درود هزارن درود

درود بر همه ایران پرستان و نویسنده بسایت
سال 1388 بنده سرباز وظیفه بودم و به خاطر مدرک بالای دانشگاهی در قسمتهای شیک و با کلاس سپاه مشغول خدمت بودم . درگیریها که شروع شد و مردم ستم دیده بیرون ریختند وشعار میدادند مهمترین سوال برای من این بود که آقایان موسوی و خاتمی و کروبی جزیی از بدنه فاسد جمهوری اسلامی هستند و در زمان پستهای دولتی آنها حکومت دست به جنایاتی میزده است پس چرا آن موقع فریاد وامصیبتا نمی دادند. به روشنی معلوم است که از در سال 88 از دستگاه چپاولگری خامنه ای دست خر هم گیرشان نیامده بود برا همین داد میزدند . در زمان خاتمی و یا هاشمی رسما جانی ترور و قتل کم بود ،کوی دانشگاه و اینجور مسائل.
حال چه شده که موسوی شده ادم خوب .
البته در جریان انقلاب 57 تا کنون خمینی یک کار خوب کرد آن هم کمک به انهدام کلی اسلام ترسناک و خونخوار و نشان دادن چهره واقعی کتاب مقدسشان و پیامبر جنایت کارشان
البته در جریان انقلاب 57 تا کنون خمینی یک کار خوب کرد آن هم کمک به انهدام کلی اسلام ترسناک و خونخوار و نشان دادن چهره واقعی کتاب مقدسشان و پیامبر جنایت کارشان
و کروبی و موسوی و خاتمی هم کمک به شناسایی چهره سفاک و زهرالود نظام اسلامی ملایی می باشد.
نوسنده ای معروف میگوید از آن کسی که کتابخانه با کتاب فراوان دارد نترسید از او بترسید که یک کتاب دارد و آن کتاب را مقدس میشمارد و بقیه کتاب ها را مردود می داند
حال موسوی و اطرافیانش با آن کتاب مقدس می خواهند نظام انسان دوستی را پیاده کنند . نظام وحشتناک جمهوری ملایی اسلامی هم با این نمایشها که در واقع فریب دادن مردم می باشد هیچ فرقی ندارد که چه کسی می خواهد مسولیت بخشی از کشتار و غارت ایران و ایرانیان را بر عهده بگیرد فقط مهم این است که مردم دیوانه خر فهم بی عقل (بلا نسبت به ایران پرستان و خردمندان)با دستان خودشان و با زبان خودشان درخواست کنند که ما را بچابید وحکومت می خواهند میزان خریت و کج فهمی و تنبلی مردم را برای چپاولهای بعدی اندازه گیری کرده و متانسب با این میزان که در واقع رای مردم است اماده گردد.
نوشته شده توسط: Anonymous

درود هزاران درود بر ایرانیان
به امید رهایی از ستم ایران ستیزان
دوستان و هموطنان عزیزتر از جان، به نظر من همه نظرات و کل مقاله وبسایت را مطالعه کردم آن چیری که دریافتم و قابل تجزیه و تحلیل هست همان خلا تاریخی می باشد. بنده خود متولد شهر خوی از شهرهای آذربایجان غربی هستم
دقت داشته باشید که من اسم و فامیلم عربی میباشد و به شدت ناراحت هستم که چرا اسم من مناسب با سرزمینم نمی باشد.به همین خاطر خودم را فقط با نام فرزند ایران زمین معرفی میکنم
دوستان و هموطنان عزیز افرادی برای مسافرت و جهنگردی که تشریف میبرند اول به ترکیه امروزی می روند و پول خود را آنجا صرف خوشگذرانی میکنند و زمانی که به ایران برمیگردند با خشم و ستم و اسلامی روبرو می شوند . هماکنون در ترکیه فعلی برسر اسلامیزه کردن این کشور مردم سر به شورش برداشته اند. به یاد داشته باشید...

به یاد داشته باشید که ارتش نازی ها مردم یهودی را قتل عام میکرد و ترکان هم ارامنه را قتل عام کرد.این را نیز به یاد داشته باشید که سرزمینهای باکو -شکی- نخجوان - آذربایجان مستقل همه از سرزمین ایران بوده اند .کشور بحرین از کشور ایران جدا شده است . به عنوان مثال در ایران محصولات پتروشیمی مثل رنک بحرین را هنوز هم تولید می کنیم. مهمترین خلا تاریخی این است که ما نمی تونیم به یاد بیاوریم که زرتشت از آذربایجان برخواست و کوروش هم زاییده تفکرات پاک ذرتشت می باشد.حال مشکل اساسی اینجاست که مردم ایران از دست ستم ملاها به تنگ امده اند و زمانی که در ماهواره شادی ها و رقص و آواز کشور ترکیه و ادربایجان را می بینند راه کار رسیدن به شادی و ارامش روحی و روانی را در جدایی از ایران می دانند. غافل از اینکه به هیچ عنوان با جدایی از ایران هیچ وقت آن آرزوی نوشتن و خواندن و تحصیل به زبان مادری را نخواهند داشت و به طور همه جانبه و حتی از لحاظ اعتقادات دینی و مذهبی زیر سوال و تخریب خواهند رفت بی پرده بگویم زمانی که آدربایجان و کردستان و خوزستان از ایران جدا شوند بی هویت کامل خواهند شد که بدتر از آن این است که به کشتار نسل کشی به بهانه شیعه و یا عجم بودن از جانب عربها و ترکیه دچار خواهد شد . به دختران و زنانشان تجاوزو مردانشان را به بردگی میقمارند .دلیل هم بهتر از این که همین ردیس جمهور نالایق آدربایجان یعنی الهام را هیچ می دانید به پشتیبانی روسیه روباه صفت سرپا ایستاده است هیچ می دانید راه و روش معاش و اقتصاد آدربایجان از چه راهی میباشد. هیچ می دانید اعراب که میخواهند خوزستان را از ایران جدا کنند هیچ گونه هنر و تمدنی جز خوردن و خوابیدن و... رانی ندارند . هیچ توجه کرده اید که تا به حال کالایی با نام عربی و ساخت عربستان تا به حال در کره زمین تولید نشده است. هیچ می دانید الهام رییس جمهور ادربایجان مردم ادربیاجان را که جزیی از ایران است در اسارت روسیه نگه داشته است. هیچ توجه کرده اید که ملاها همیشه از امریکا و اسراییل و انگلیس بد میگوییند اما از روسیه هیچ حرفی درمیان نیست. روسیه پیر استعمار است و در حال حاضر نفت و گاز و دریای مازندران به کام روسی ها شده است. هیچ دقت کرده اید که روسیه از بشار اسد تروریسم حمایت می کند . هیچ می دانید خیابانی به نام کوروش بزرگ در اسراییل وجود دارد و خیابانی به نام خمینی هم قرار است در انگلیس احداث گردد.اری دوستان و هموطنان عزیز در گذشته نه چندان دور برای تسخیر و تجاوز به سرزمینهای مجاور راهیی آسانتر از شمشیر نبود اما امروزه با توجه به قدرت تکنولوژی اسلحه بدترین و پرهزینه ترین روش میباشد.تراژدی تخریب و تجزیه ایران، قبل از انقلاب منحوس 57 رقم خورده آن هم نه به صورت جنگ بلکه به صورت آزار و اذیت ایرانیان . روش کار بدین گونه بوده که ابتدا یک جنگ تحمیلی راه انداختند این جنگ بعد از دو سال تمام شد اما بعد از اقرار صدام به شکست، خمینی کثیف جنگ را دوبار از سر گرفت .میدانید چرا ؟ برای اینکه همه آن جوانانی که هشت میلیون نفر بودند همه وطن پرست بودند که توانستند بر ستم شاهی پایان دهند . بنابراین این وطن پرستان ستم ملایان را هم میتوانستند از بین ببرند .با ادامه جنگ همه وطن پرستان به کام مرگ رفتند و حال دست پرورده های خمینی کنار پارکها و پشت دیوارها سیخ به دشت گشته اند.اری دوستان من ،روسیه پیر استعمار، وطن فروشانی مثل ملایان را بر سر کار اورده تا با مبانی ضد بشری زیر عنوان اسلام، ایرانیان را آزرده خاطر ساخته و در نهایت برای رهایی از این ستم دست به کاراهای خطرناک مثل جدایی و استقلال بزنند همان چیزی که استعمار بدون هیچ جنگ و زحمتی و حتی کوچکترین بد نامی موفق خواهد شد وبه ابهای گرم و آزاد خلیج پارس و نفت دست خواهد یافت.به امید همبستگی و عشق و مهر به وطن و هموطنان.
نوشته شده توسط: Anonymous

باتشکرازشماآقای بهرنگ گرامی.پیام من خطاب به آقای کاظم موافق زیرمقاله شان چاپ نشده است لطفآ علت حذف پیام رابفرمائیدباتشکرقبلی

نوشته شده توسط: Anonymous

شما روشنفکران فارس چرا از خودتان شروع نمی کنید؟ روشنفکر فرانسوی بخاطر اشغال الجزایر از مردم الجزایر عذرخواهی کرد و در کنار الجزایریها علیه فرانسه جنگید. شما تاریک فکران فارس بخاطر نسل کشی کردها وعربهاوترکهاتوسط رضا قلدر اظهار شرمندگی نمیکنید و . چرا شما روشنفکران فارس مثل روشنفکران اروپایی فارغ از کیش و زبان به وظیفه روشنفکری خود نمی پردازید و بابت قتل و غارت امثال کورش درتخریب بابل وداریوش درشکنجه ،بریدن دست ودماغ انوشیروان دادگر ورضاقلدر و ممد دماغ پهلوی از ازغیرفارس هاعذرخواهی نمی کنید؟ کدام روشنفکرفارس بابت اشغال و سالها حکومت به ناحق و همراه با ظلم و تعدی و کشتار ایلات و عشایر ترک و ترکمان بر ملت ایران عذرخواهی کرده است و قدمی برای التیام زخمهای کهنه برداشته است؟ شما اندک شرمساری بابت مناره های ساخته شده از سرهای بریده مردم آذربایجان وکردستان والاحواز ...نمیکنیدبلکه افتخار!!


نوشته شده توسط: Anonymous

""" لوازم فرهنگی‌ گفتمان لگد پرانی """ اگر در گفتمان "" تجدّد "" توسعه شرط است، در گفتمان لگد پرانی "" زبون سازی دیگری "" محوریت دارد. در گفتمان "" تجدّد "" انبار فکر "" بوسیلهٔ الیت و نخبگان جامعه شکل گرفته، افکار ارتجائی مدفون شده، ادبیات پیشرو حامل چنان قدرت و پتانسیلی است که زنجیرها را می‌‌شکند. در گفتمان لقد پرانی "" لگد پرانی "" تشخیص الیت و نخبه از عوام محال است. عناصر تشکیل دهنده سیستم چنین گفتمانی نیز همیشه تابوت "" تجدد "" را بر شانهٔ مردگان یدک می‌‌کشد. جامعه چنان بیمار است که "" بهار عربی‌ "" نیز قادر به لرزاندن رخوت فکری این جامعه عقب مانده مبتلا به تومور مغزی نیست. شاید تکانی دیگر لازم است، شاید "" بهار ترکی "" در راه است و نسیم آن از استانبول و آنکارا شروع به وزیدن کرده است تا تبدیل به طوفانی سهمگین شود و این مردگانی را که در مرکز ایران تابوت "" تجدّد "" را بر شانه

دارند به اقیانوس‌ها بریزد.
نوشته شده توسط: Anonymous

باسلام وصبح بخیر،دوست گرامی اگرنوشته های شمابانوشته های ناسیونالیستهای فارس زبان که شعارارتجاعی وعوام فریبانه « آموزش زبان مادری را» بجای «آموزش به زبان مادری»گذاشته وزبان مادری خودرازبان ملی ومشترک وعامل وحدت!!!درست مثل خودرژیم تبلیغ میکنند،فرق داردکه باید هم فرق داشته باشد،ولی انتظارازنویسنگان چپ ومارکسیت بسی بالاترازین اینهاست.خیلی روشنتربگویم تا کنون دونفرروشن فکرفارس زبان آقای اسدسیف وخانم شادی صدرازسیستم تک زبانی ارتجاعی وخواست رژیم انتقادکرده وازبرابری زبانها سخن گفته اند بقیه بعدازسالها تازه باصل 25 و19 قانئن اساسی ارتجاعی رژیم میرسند .مساله ملی ودرمرکزآن هژمونی ارتجاعی زبان فارسی اصلی ترین معضل اپوزیسیون بوده وتا حل نشود ما هنوزدراندرخم کوچه اول هستیم..هانطوریکه آن جمله شما نشان میدهد حتی فعالین چپ هم تحت تبلیغات 90 ساله ی فارس سازی وفارس تازی شده اند وامیدی برایشلن نیست

نوشته شده توسط: Anonymous

بسیار تحلیل جالبی و نقد واقع بینانه ای بود جناب دکتر رنجبر گرامی

نوشته شده توسط: Anonymous

من دیروز پیامی درزیرنوشته ی آقای کاظم موفق نوشتم ،بچه علتی(لطفآبیان کنید)درج نشد؟

نوشته شده توسط: کاظم موافق

آقای کعبی گرامی‌،

برای جواب دادن به مساله سعی‌ نکن آنرا ساده کنی‌ . یک پرسش: آیا تا به حال فکر کرده‌ای که رود کارون از کجا سرچشمه می‌گیرد؟ اگر قرار میشد که آنرا از سرچشمه منحرف کنند، چه بلایی بر سر کشاورزی، محیط زیست و دیگر صنایع‌ استان میاید؟ آیا تا به حال به جغرافیای خوزستان نگاهی‌ کرده و گوناگونی تیر‌ها و نژادهای ساکن آن و در هم تنیدگی جمعیتی آن(بخصوص در شهرها) کرده‌ای و به چگونگی‌ تقسیم قدرت در (مدل مورد نظر حامیان تفکر تجزیه طلبی) و نقش خود در آن فکر کرده ای؟

گمان نمیکنم

نوشته شده توسط: کاظم موافق

سرکار خانم صلواتی گرامی‌،

برای درک مطلب لازم است یک گام به عقب برگردید، لینکهای زیر نوشتار را بخوانید، مطلب را دریابید و سپس نوشتار مرا یکبار دیگر اما با انصاف و بدون عینک "تعصب" بخوانید. از متن نوشته تان پیداست با خوزستان و مردمانش بیگانه اید و از ذکر "حاکمیت ۸۰ ساله پارسی‌ " مطمئن شدم با تاریخ نیز میانه‌ای ندارید.

میدانم و می‌پذیرم که عقاید بنده و شما متفاوت است و این کاملا طبیعی است، پرشش اینست که شما که ظاهراً از خواندن نظرات مخالف خود بجوش و خروسه در میاید، چرا به خود رنج خواندن نوشته‌های بی‌ سر و ته بنده را می‌دهید؟

نوشته شده توسط: کاظم موافق

آقای بیان عزیز،

بنده با بیان اینکه خوزستانی هستم قصد گرفتن اعتباری از کسی‌ نبوده و نیستم، هرچند به آن افتخار می‌کنم. آن چرب و قوی را هم که به گمان شما به سوی آن روانه شده‌ام را هم درک نمیکنم. مگر ما در حال جنگیم، شما در کدام جبهه‌ اید؟ آیا به معنی سخنان خود می‌اندیشید؟ این راهنمایانی که آدرس‌های اشتباهی به مخاطب خود میدهند، خود روزگاری شریک و همراه قافله همین حاکمان فعلی‌ بودند و تا روزی که به آنها نیاز بود، خدمت کردند. اگر منتظر این مبارزان مجازی هستید، که هنر اصلی‌ شان، تقویت دست حاکمان در سرکوب، زندان و شکنجه کردن بهترین مبارزان است.

نوشته شده توسط: کاظم موافق

آقای کعبی عزیز،

مطمئن باش پیامبران شما که ۲۴ ساعته در فضای مجازی و تلویزیونهای گوناگون مشغول هیزم ریختن پای این دیگ آشی که برایتان پخته اند هستند و بدنبال بهانه‌ای برای تخریب و انگ زدن به من هستند، میتوانستند اصل و نسب مرا زیر سوال ببرند تابحال اینکار را کرده بودند. اینرا بدان که از همه شما عرب تر و از همه شما هم ایرانی ترم. فرق من با شما اینست که این دوزیست‌های قدرت طلب را بهتر از شما می‌شناسم. برای رسیدن به پست و مقام و امرار معاش، آب و خاک که سهل است، بچه‌های خود را هم میفروشند.

دلم برای جوانانی می‌سوزد که دخیل خود را پای این امامزاده بسته اند که کور می‌کند ولی‌ شفا نمیدهد.