Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

مقاله علارقم اینکه بیانگر برخی حقایق بوده؛ در عین حال از برخی نارسائیها و پارادوکس ها برخوردار است. اول اینکه به نظرم نویسنده محترم قدری دچار احساسات شده؛ که یک سو نگری مفرط را در برداشته است. ایشان یگانه منشاء بدبختی های موجود و روا داشته شده به ملل مختلف در ایران را رژیم منفور جمهوری اسلامی ایران میداند.اتفاقا اساس مشکل ازهمین شیوه نگرش ایجاد میشود چرا که اگرچه بسیاری از مظالم از جمله فاندامنتالیزم دینی؛ دیکتاتوری؛ خرافه پرستی؛ رکود اقتصادی و صدها مشکل دیگر که نویسنده نیز بدان پرداخته زاییده این رژیم منحوس است؛ اما تبعیض ملی و راسیزم نهادینه شده علیه ملل غیر فارس نه تنها توسط این رژیم بنیان نهاده نشده؛ بلکه پیشینه صد ساله داشته و تقریبا در دوران مشروطه به ادبیات سیاسی ایران رسوخ نموده و بعدها توسط رژیم پهلوی بطور سیستماتیک در ساختار سیاسی فرهنگی ایران نهادینه شد. یعنی وقتی از شوینیزم یا

راسیزم فارس سخن به میان می آید مقصود هر المنتی است که در آن ساختار سیاسی نقش آفرینی می نماید و مبارزه نیز برای برچیدن چنان سیستمی است. حال چه کسی و از چه میلیت و تباری در آن سیستم فعال است خدشه ای در اصل موضوع وارد نمی نماید چه هر کسی از هر میلیتی ( حتی ملی گرای تورک) که در آن سیستم قرار گیرد ناچار از اجرای آن است. ممکن است یک تورک عرب یا غیر فارس دیگری نیز در آن سیستم مشغول به خدمت باشد. اما اصل مسئله این است که چنین سیستمی به اتوریته فرهنگی؛ سیاسی و حتی اقتصادی یک ملت بر ملل دیگر خدمت می نماید. اگر چه یک فارس نیز ممکن از عدم وجود دموکراسی و حقوق بشر رنج ببرد اما غیر فارس از تبعیض ملی؛ فرهنگی و حتی اقتصادی نیز رنج می برد. و اساس مشکل اینجاست که تبعیض ملی نه صرفا از طریق سیستم سیاسی حاکم موجود بلکه از طریق پان فارسیزم که در غالب جامعه فارس نهادینه شده است نیز بر ملل غیر فارس اعمال می شود. یک مثال بسیار واضح؛ افراد حاضر در استادیوم ورزشی اگرچه نمی تواند کل یک ملت را نمایندگی نماید اما مشتی از خروار می تواند باشد و بازگو کننده فرهنگ و ذهنیت حاکم بر آن جامعه است. وقتی شعار " صدای ار ار نمی یاد ؛ تورکه صداش در نمی یاد" به صورت ریتمیک توسط جمعیتی 40-50 هزار نفری سر داده می شود؛ آیا ان را می توان به جمهوری اسلامی نسبت داد؟ این تنها نمونه ای از هزاران است.. آیا این تجلی همان ذهنیت "تورک خر" تورک ستیز نهادینه شده در اکثریت جامعه فارس ایران خصوصا در صده اخیر نیست که با تحقیر و تحمیق فرهنگی سعی در تسریع روند آسیمیلاسیون دارد؟ آیا نسبت دادن این همه صرفا به جمهوری اسلامی خطاء در تحلیل نیست؟ آیا در یک کفه قرار دادن جنبش حق طلب تورک آذربایجانی با راسیزم فارس بی انصافی و لوس نمودن مسئله و فرافکنی نیست؟ جالب است نویسنده علارقم اشاره به مسئله پان آریانیزم (پان فارسیزم) در مقاله؛ در نتیجه گیری بدان اشاره نمی نماید و به نوعی سعی می نماید مشکل اصلی را صرفا جمهوری اسلامی نشان دهد. لذا مبارزان ملل غیر فارس را پان و ناسیونالیستی تلقی نموده و با پان آریانیزم در یک کفه ترازو قرار می دهند که از دید بنده از ریشه نادرست است و اساسا چنین تفکراتی است که به پایداری جمهوری منفور اسلامی ایرانی یاری می رساند و این عین دگماتیزم (خشک اندیشی) است. / همچنین ایشان اساس آفرینش جنبش ملی را اختلاف زبان ارزیابی می نماید؛ که این خود نیز قدری ساده انگاری و تقلیل مسئله تبعیض ملی و مبارزه بر علیه آن است. در اینجا چند موضوع مطرح است. اولا مسئله صرفا زبان نیست و در ایران راسیزم نهادینه شده فارسی وجود دارد و اصل مبارزه ملل بر علیه آن و آسیمیلاسیون فرهنگی زبانی و تقسیم برابر فدرت سیاسی بنا شده است. دوما نویسنده زبان را صرفا ابزاری برای تبادلات اطلاعات معرفی می نماید که از تعریفی نیز درست است؛ در چنین صورتی نیز هر زبانی می تواند جایگزین فارسی بشود و ملل غیر فارس زبان ارتباطی ( رسمی) ملی خود را داشته باشند و زبان انگلیسی به عنوان زبان ارتباطی بین المللی ( هم داخل ایران و هم خارج) مورد استفاده عموم قرار گیرد چه به لحاظ علمی و .. نیز کاربردی به مراتب بیشتر از سایر زبان ها دارد. پس اصرار بر زبان فارسی خصوصا از سوی بسیاری از دموکراتمآبان برای چیست؟
نوشته شده توسط: Anonymous

هومن:دین و شریعت با ایدئولژوی بسیار فرق دارد ایدوئولوژی بنیان های عقلانی و فلسفی و استدلالی دارد و نتیجه اجماع فکری فیلسوفان و دیگر مردمان فکوراست وتقدس دران وجود ندارد واجبار نیز دران وجود ندارد افراد به انتخاب عقل خودبنیاد خود ایدئولوژی را میپذیرند اگر رنگ تقدس وجمود وایستایی بر ایدئولوژی بزنیم ازان دین ساخته ایم متاسفانه درشوروی واقمارش خواستند از مارکسیسم لنینسم دین بسازند که به انروز افتاد تقدس متون وایات را پیش کشیدند بجای استدلال اجازه نو اوری ومشارکت همگان را دران ندادند وهر فیلسوفی نواوری داشت حذف کردند از بزرگان ان مجسمه ساختندومحراب وتمام رفتارهای دینی رادران نشان دادند وتبدیل به دین رسمی مردمان کردند نتیجه اش ان شدکه دیدیم کیش شخصیت دران ساختند که رفتاری دینی است افراد را به مرتد وارتداد متهم کردند که انهم

رفتاری دینی است ولی سوسیالیسم غیر دینی خارج از حوزه شوروی به حیاتش درمحافل علمی

با تکیه بر تغییر ودیالکتیک وبحث واستدلال وروزامدی ادامه داد ولی دین مارکسی لنینی استالینی درمقابر ومعابدش در شوروی دفن شد ضمنا در شوروی ماتریالیسم وگریزاز هرنوع معنویت را بجای مادیگرایی دینی ترویج کردند ومردم هم باز بجای معنویت واقعی دنبال معنوییت کاذب دینی رفتند دین خودش مادیگرایی وخودخواهی بسیار مبتذل وویرانگری را ترویج میکند برای مبارزه بادین باید از معنویتی والاتر صحبت کرد نه اینکه مردم رابه مادیگرایی حکومتی-صنعتی-تجاری هل داد نتیجه مادیگرایی حکومتی روسی همین شد که در روسیه واروپای شرقی مردم به جایی رسیدند که بخاطرچند ادامس یاجوراب خودرا به توریستها تقدیم میکردند نتیجه مادیگرایی حکومتی شوروی فحشا ومافیای همه گیر بعد از فروپاشی شد زنده یاد کسروی همیشه به مادیگرایی کمونیست های روسی ایران خرده میرفتند وانرا ازانحرافات اخلاقی ایشان میدانستند نتیجه مادیگرایی کمونیست های ایرانی را درفروپاشی اخلاقی سال های اخیر انها شاهد بودیم نتیجه اش افرادی مثل کیا نوری وکمونیست های خمینیست شدند که اکنون نگهداررزیم واسلام هستند .ساختن دین ایدئولوزیک هم باز اشتباهی دیگر است که افرادی مثل شریعتی مجاهدین رفسنجانی وغیره خواستند برای بقای دین درشهرها اسلام را به رنگ های سوسیالیستی ویا کاپیتالیستی دربیاورند وهمگی ناکام بودند ساحت دین وایدئولوزی ساحت هایی بسیار دور ازهم هستند ونباید باهم خلط شوند که نتایج زیانباری خواهد داشت در امریکا هم نئوکان های جرج بوشی خواستند مسیحیت ویهودیت را با ایدئولوزی های مدرن بیامیزند که نتایج زیانبارش را درعراق وافغانستان دیدیم باید حوزه دین و ایدئولوزی کاملا جدا باشد همانطور که افراد مومن به ادیان ابراهیمی نیز باید در مناطق خاصی خارج از شهرها زیست وکار کنند تا بین مردمان جنگ وتباهی پایان یابد وهرکسی راه خویش را برود.
نوشته شده توسط: Anonymous

مطرح کردن پان ترکیسم در ایران یعنی با فرض اینکه حاکمیت در ایران در دست ترکها می باشد و پانترکیستهای حاکم با رسمی کردن زبان ترکی دیگر زبانهای غیر ترکی، از جمله زبان فارسی را غیر رسمی شده اند، و تحصیل بزبان فارسی و زبانهای غیر ترکی ممنوع شده باشد، با این فرضیات حرفهای شما در مورد وجود پانترکیسم در ایران صحیح است، و گر نه، قاباخدان گلمیشلیک و یا در فارسی (تازه یه قورت و نیمش هم باقیه) مفهوم دیگری نمی تواند داشته باشد، من یاد داستان آن ضرب المثل قدیمی(هِچ گئور یاراشیغی وار) و یا در فارسی (......... چه ربطی به شقیقه دارد) افتادم، که اسبی را بجرم تجاوز به یک گنجشک به دادگاه می برند و وقتیکه قاضی از اسب می پرسد که آیا اتهام تجاوز به گنجشگ را قبول می کنید و اسب بجای جواب، از قاضی می پرسد که آیا شما قبل از این سئوال، اعضای بدن مرا با جثه گنجشک مقایسه کرده اید؟ انسان با انصاف

بیش از ٩٩/٩٩ در صد ملت ترک آذربایجان بزبان مادری خود بیسواد هستند و این بر چسب پانترکیست دربار پهلوی ساخته جهت خفه کردن صدای هویت خواهی ملت ترک آذربایجان اختراع شده بود، که متأسفانه روشنفکران هم بدون توجه به عدم وجود پانترکیسم حاکم در ایران،به هر جا که می رسند، همان مارک پهلوی ساخته را بکار می برند، پس اگر مبارزه برای تحصیل بزبان مادری یعنی پانترکیسم، پس زنده باد پانرکیسم،
نوشته شده توسط: Anonymous

دین و ایدئولوژی خودبخود بوجود نیامده و قطعآ بخاطر نیازهای انسان در جوامع بشری پدیدار گشته، انسان از شروع حیات خود در رحم مادر برای زنده ماندن و بقاء خود تلاش می کند و از نظر جسمی نیازمند به انرژی غذا برای تحرک و از نظر روانی نیازمند به انرژی شادابی و امنیت و محافظت روحی می باشد، همانگونه که لباس انسان را از سرما و گرما محافظت می کند، هویت و کیستی، زبان مادری، سنت و فرهنگ، دین، موسیقی و عواطف با آرامشی که به انسان می دهند، همانند پوششی هستند که انسان را از آسیب های روحی و روانی محافظت می کنند، تهی کردن آنها از هر ملتی باعث سردرگمی آن ملت می گردد و همانند آدم عریانی قادر نیست از خود محافظت کند و به یک سردرگمی و اختلال روانی مبتلا می گردد، لنین و استالین در شوروی و مائوتسه تونگ در چین و رضا شاه در ایران تلاش کردند تا لباس هویت، کیستی، زبان مادری، سنت، فرهنگ، دین، موسیقی و

عواطف را به زور دیکتاتوری پرولتاریا و یا به بهانه حفاظت از یکپارگی ایران،، با ایده های پان روسیستی در شوروی و یا پان چینیستی در چین و یا پانفارسیستی در ایران از تن ملتها در بیاورند در این کشورها مردم از نظر روحی مثل بالونی معلق در فضا نتوانستند خودشان را از نظر روحی بجائی بند کنند و ما امروز شاهد فجایع و سردرگمی این ملتها هستیم که نمی دانند به کدام سمت و سوئی باید بروند، مذهبیون در جامعه شوروی مثل آدمهای عریان شده ائی بودند که از سرما می لرزیدند، آنها امروز لباس چهار لایه مذهب می پوشند تا خود را از نظر روحی محافظت کنند تا سرمای هفتاد سال فرهنگ تحمیلی سیستم سوسیالیستی را از تن خود بیرون کنند، وقتی شرایط اجتماعی عوض شود، افکار جدیدتری جایگزین دین و ایدئولوژی می گردد، و وقتی ماشین حساب به بازار آمد دیگر هیچکس حاظر نشد با چورتکه حساب و کتاب کند و خودبخود چورتکه رفت به بایگانی تاریخ، وقتی زمینه نیاز بدین و ایدئولوژی هم از بین برود بمرور زمان مستحلک شده و در جامعه خاصیت خود را از دست می دهد،
نوشته شده توسط: ایران گلوبال

حامد ایرانی گرامی، مقاله خانم سعیده بن طرف تکراری بود و قبلا در ایران گلوبال منتشر شده بود و به همین دلیل عدم انتشار زدیم. با تشکر از شما.

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

حکمت چتین گرامی آدرس آی پی همین کامنتی که به آن پاسخ داده اید با آدرس آی پی شما یکی است.

نوشته شده توسط: Anonymous

ای کاش یک دستگاه دمکراسی سنجی بود و می توانست همه مقالات نویسندگان و کاربران را طبق قوانین حقوق بشر سازمان ملل محک بزند، و نوشتجات مغایر با دمکراسی را با ذکر علت عدم چاپ به نویسنده، جهت اصلاح و انتطباق با قوانین دمکراسی عودت دهد، بطبع تا زمانی که خود انسان تصمیم گیرنده است، معمولآ گرایشات شخصی محک زننده نمی تواند بی تأثیر باشد، خواسته یا ناخواسته، در حال حاظر ملتهای ترک، فارس، کرد، عرب، بلوچ، و ترکمن و دیگر ملیتها در داخل محدوده جغرافیائی بنام ایران زندگی می کنند، و بطبع هر ملتی ضمن تحمل فشار حاکمیت مرکزی و تبعیض جنسیتی، متحمل دیگر فشارها محلی، شامل ممنوعیت تحصیل بزبان مادری و محدویت های مذهبی و فرهنگی و رفاهی می باشند، و تا زمانیکه ایران به مرحله فروپاشی نرسیده است، بطبع حذف صدای ملتهای غیر فارس در سایت ایران گلوبال با دستاویزی جون تجزیه طلب و

پانترکیست پانکردیست و پانعربیست و و و یعنی تقبل فروپاشی و پیش بینی آن، در آنصورت نویسندگان ملتهای غیر فارس هم تکلیفشان مشخص است، قلم و دفتر خود را از ایرانگلوبال جمع می کنند، و ایرانگلوبال را ششدانگ تحویل ملت و نویسندگان فارس زبان می دهند،
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

جناب حکمت چتین همین آدرس آی پی همین کامنتی که نوشته و اعتراض کرده اید با آدرس آی پی کامنت بالایی یکی است. لطفا کنترل کنید که چه کسی از کامپیوتر شما استفاده کرده و کامنت بالا رانوشته است.

نوشته شده توسط: Anonymous

هومن:همواره گفته ام وباز هم می گویم افرادی که به دین های ابراهیمی در ایران وخاورمیانه تظاهر دارند بهتر است در شعاع 60 کیلومتری شهرها زندگی کنند وتنها در اقتصاد کشاورزی ودامی مشغول باشند و حق ورود به شهرها را نداشته باشند تجربه این 3000 سال حضور این افراد درشهرهای خاورمیانه نشان داد نمیتوانند همزیستی مسالمت امیز با شهری ها(انسان های متمدن وکافر واهل تعقل و فلسفه ) داشته باشند و همواره به حریم جانی مالی شهری ها تجاوز کرده اند وحکومت هارا در قبضه قدرت مطلقه خویش دراورده اند وشهری هارا کشتار کرده اند حقوق بشر امریکایی هم بیس یهودی مسیحی دارد وبیشتر برای ازادی ادیان ابراهیمی و باز گذشاتن دست انها درکشتار و غارت نوشته شده است بیشتر حقوق مذهب است تا بشرما خودمان حقوق شهری را مینویسیم و حقوق بشر امریکایی-یهودی مسیحی را

زیرپا میگذاریم چون پیامبران ادیان ابراهیمی تمامی چوپان بوده اند وبادیه نشین طرفداران انها نباید درشهرها زندگی کنند وباید انها هم چوپان باشند زندگی در شهرها که الوده به مظاهر گناه هست انها را از خدا یشان دور میسازد

مومنان باید بین خداپرستی و زندگی در شهرها یکی را انتخاب کنند بین تمدن ودین .هیچ سازشی بین تمدن ودین نیست .به حقوق بشرامریکایی- یهودی مسیحی هیچ اعتقادی ندارم از دلش اسامه بن لادن و خمینی در می اید شهرجای زندگی و کار کافران است و کسانی که به ایین های اسطوره ای ماقبل دین باور دارند چند خدایان و... و جای زندگی مومنین یهوه پرست الله پرست وخدای پدر پرست نیست نیست.
نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام
اگر این نظر خواهی است بنده به طور کلی از عملکرد سایت راضی هستم. مشکل اصلی توهین برخی نویسندگان عمدا و یا سهوا به ملل ایرانی است. بنده مخالف هر گونه سانسور هستم مگر اخلاقی. مرز بندی نیز صحیح نیست و این ادبیات خاص داخل ایران است.
با تشکر

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

ضديت با أديان ،ضديت با حقوق بشر است ، هما نطور بي ديني هم حق بشر است

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کیکاووس: بنده با راه اندازی این سایت و انتقال مطالب وکامنتهای بی پایه و نژادپرستانه و پر از توهم پان فارس ها به آن موافقم. به نوبه خود هم سعی میکنم در آنجا هم در حد بضاعت خودم جواب مطالب بی سرو ته امثال جنابعالی را بدهم. به نظر بنده همین که امثال شما این گونه این سایت ایران گلوبال را هدف قرار داده اید نشان از موفقیت این سایت دارد.

بد نیست یادآوری کنم که اکثر اسامی تورکی دراین سایت بسیار معنا دار می باشدو در نقطه مقابل اسامی فارسی ای است که فقط به درد شاهنامه و میدان نبرد و جنگ و خونریزی می خورد!
نوشته شده توسط: Anonymous

1- ایا مشکل درج مقالات بی کیفیت در سایت است ؟

مطلقا. كيفيت چيزي متفاوت با "عقيده" است. هر عقيده اي نويسنده و ماتريال در سطوح متفاوت دارد. طبق يك عادت انساني وبسيار شايع هم، اين سطوح متفاوت در كنار هم نمي گنجند. با نشر يك اثر سطحي، هر فردي كه نوشتن خود را جدي مي گيرد، احساس ميكند كه اينجا جاي او نيست و اين سيكل معيوب شروع ميشود. هر سطح نازلي از كار، ميدان را براي كارهاي مشابه گشاد و براي كارهاي خوب تنگ ميكند

2_ ایا مشکل توهین در بخش کامنت نویسی می باشد؟

مسلما. ترور شخصيت در هيچ جاي اينترنت به ارزاني و راحتي سايت ايران گلوبال نيست! اين كارزاز توهين و ترور از سوي بيكارترين و دريده ترين افراد به بهترين وجهي پيش ميرود در حالي كه آدمي كه مقاله مينويسد شايد وقت خواندن اين كامنتها را نداشته باشد، چه برسد به جواب نوشتن. حتما شما از طريق كنترل آي په يا ميدانيد كه درصد بزرگي از اين كامنتها محصول فعالي درصد كمي از افراد مجهز به اسامي گوناگون هستند. در نتيجه اين بخش كامنتهاي، بخش اظهار نظر عمومي نيست. بنظر من اين بخش مدتهاست كه به ابتذال كشيده است و متٲسفانه راه عملي هم براي بهتر شدن آن وجود ندارد. البته مطالب پولميك نوشته شده با امضاهاي مستعار هم از همين جنس هستند. بنظر من اين امكان. ديگر عدمش به ز وجود شده است. شايد منحصر كردن امكان كامنت نوسي به نويسندگان غير مستعار سايت يك راه امتحان كردن باشد. در اينصورت تضارب آرا خواهد بود اما دست بيكاران و بيماران از معركه كوتاه خواهد شد و شايد بخش كامنتها كه وقتي زيادي هم براي كنترل آنها لازم است، به جاي خوبي تنديل شده كه نويسندگان سايت با عكس واقعي و هويت شناخته شدي گاه بحثي در زير ايك مقاله راه بيندازند كه بهتر از اصل مقاله باشد. اين شيوه ارزش امتحان كردن دارد.

3_ ایا مشکل در انتشار مقالات اتنیکی_ فرهنگی است که مرز آن نا مشخص است بطور مثال نباید مقالات استقلال طلبان ، تجزیه طلبان ، پانیرانیست و دیگر پان ها را در ایران گلوبال درج کرد ؟

به جواب يك مراجعه كنيد. مضمون مقالات را نبايد محدود كرد اما سطح كار را بايد بالا برد. يك مشكل اينترنت زياد بودن چيزهاي به درد نخور است كه خود حاصل سهولت انتشار است. ايران گلوبال هم در اين زمينه به سيم آخر زده. ظاهرا هر چيزي كه بخاطر سطح نازل كيفتيت آن در هيچ جايي منتشر نمي شود، مال خوبي براي سايت شماست.

4- مرز ما فدارلیسم و تمامیت ارضی میباشد ؟ ...

اينگونه مرزها بي معني است. بخصوص براي كسي كه در دانمارك يا سوئد و ديگر كشورهاي دمكراتيك زندگي ميكند

5- برای اثرگذاری در جنبش سیاسی می باید به روش ها کلاسیک «رهبری » ممیزی و ادیتوری در سایت متوسل شد؟...

رهبري لازم است اما بايستي دو مشخصه مهم داشته باشد:

1. شفاف باشد، قابل اشراف باشد و به دور از دستترس افراد داراي اسم مستعار كه در كارزارهاي كامنت نويسي و اهانت به افراد يك طرف ماجرا و گاه آتش بيار معركه هستند. كسي مثل فرد قائم شده پشت نام "........" نميتواند، نقش سالمي در اين بساط داشته باشد.

2. مطلقا در مورد كيفيت كار باشد نه مضمون سياسي و جهت سياسي



برای روشن شدن این سئوالات می شود به طرح نظر سنجی های مشخص روی آورد ...

نظر سنجي هم شبيه كامنت ها خواهد بود كه افراد هيپر فعال (بيكار و پر وقت) در آن نظر خواهند داد.

امیدوارم که دوستان بتوانند بطور مشخص در این زمینه به اظهار نظر بپردازند.

در سوآلات فوق كنجكاوي در مورد تٲثيرگذار بودن سايت شما ديده نميشود. اعتماد به رسانه، يك مسئله مهمي است. كه اين اعتماد به معني پذيرش خط سياسي آن ارگان نيست. "برنامه يك" راديو سوئد با 16 درصد شنوندگان، مٶثرترين رسانه هاي اين كشور است. اين كانال راديويي جعبه پخش موسيقي نيست. پر بيننده ترين سايتهاي دنيا، سايتهاي پورنو هستند بدون اينكه مٶثرترين آنها باشند.ايران گلوبال يك حسن مهم دارد و آن تابوشكني است. اما اين حسن خوب هم مديريت نميشود. دقت در ميان كامنتها و سطح آنها نشان يك شكست مهم براي سايت شماست. اين سايت بعنوان محلي براي تحقيقات جامعه شناسي كه رصد كردن نازلترين سطوح برخورد "فكري" مد نظر باشد، مناسب است.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ترکمن: به عنوان یک تورکمن جوان با نظریات شما که بوی حدود سه و پنج سال پیش را در می دهد مخالفم. بدبینی شما نسبت به دموکراسی و نیز نوع نگاه شما به مقوله سرمایه داری و خاصه کشور امریکا و توهم توطئه از سوی غرب و انگلیس، باعث این مخالفت بنده است.

طرز فکر روشنفکراو جوانان و تحصیلکرده های مخصوصا تورکمن مثل سی و پنج سال پیش نیست.انها الانه نگاه مثبت به تحولات جهانی و غرب و دارند. دوران ادبیات سیاسی و چپ و .. گذشته است و امروزه جوانان تورکمن به دنبال آزادی و رفاه و پیشرفت و دموکراسی همانند چیزی که در غرب وجود دارد اما به روش خود هستند.
نوشته شده توسط: Anonymous

بنده بارها آذربایجان ترکمن صحرا بلوچستان عربستان کوردستان و. را دیده ام و بارها نیز کویرهای یزد و کرمان و اصفهان و قم را! ثروت مناطق ملی ایران از دل طبیعت آن مناطق برداشت شده و در دل کویرهای مرکزی ایران به بار می نشیند! شما اسم این را چه می نامید! در ضمن به تبریزی ها نصیحت دارم که اصلا ان ورزشگاه یادگار امام را جمع کنند و در دل کویر یزد برپا کنند و این بهانه پان فارس ها مبنی بر توسعه شهر تبریز را هم از انها بگیرند!!!1

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیر هرچند اسم مستعار آزاد است اما ایکاش یک پسوند و یا پیشوند برای جلب توجه به تفاوت نوشته های من با شما به اسم اضافه می کردید.
با تشکر

نوشته شده توسط: Anonymous

امید جان یک سر به اگهی های استخدام هالییود برای هنرپیشه های مرد بزن!

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب مسئول کامنتهای سایت: بنده تا جایی که میدانم شما قبلا فرموده بودید که در موضوع کامنتها نهایت سعی خود را علی رغم مشکلات می کنید. اما بنده همیشه با نام مستعار " حکمت چتین" هیچ گاه و در هیچ تاریخی کامنت مندرج در بالا به تاریخ 26 مارس را ننوشته ام. خواهش مند است ، موضوع را بررسی نمایید.

نوشته شده توسط: Anonymous

نظر کاملا جدی: به یک طریقی تست روانشماسی از نویسندگان سایت بگیرید. این حرف بنده توهین به نویسندگان عزیز نیست اما متاسفانه عده ای صراحتا مانند اقای کرمی مشغول ................ود در این سایت هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقا هومن اتفاقا نطریات شما خیلی هم مغرضانه و قابل چاپ در یک سایت عمومی نیست. شما اینطور بنظر میرسد که از یک تجربه تلخی رنج می برید و گرنه به راحتی اینهمه اطلاعات غلط نمیدادی. شما تا بحال چند زن دیده ایئ که بچه را پیش شوهر بگذارند و برن خوانندگی کنن؟ شما تا بحال چند تا زن دیده اید که برای خانواده و بچه هایش تمام وجود خود را فدا نکرده باشد؟ این چیزهای عجیب و غریب چیه میگویید؟ همه زنها دلشان میخواهد کار کنند و دست در جیب خود دشته باشند، اگر شما کسانی را می بینید که میگویند دوست ندارند کار کنند و شوهر باید خرج زندگی را بدهد، این تقصیر سیستم حاکم در آن کشور است، میکویند زن فقط برای آشپزی و بچه داری خوبه. من تعجب میکنم شما در گجا زندگی می کنید که این چیزها را نمیدانید.

اگر زن بچه دار نشود همان شوهر و خانواده شوهر زود طلاقش میدهند یا شوهر زن دوم و سوم را میگیرد. فکر کردی بچه داری کار آسونی است؟ شما یک زن بیچاره را گرفته اید زیر مشت و از شوهرش دفاع میکنید. شما از کجا میدانید بچه هایش پرستار ندارند؟ شما از کجا میدانید خانواده ارمیا و یا خانواده شوهرش از بچه ها مواظبت نمی کنند؟ شما از کجا میدنید اگر ارمیا پولدار شد آنرا خرج خانواده اش نمی کند؟ اقا هومن عزیز کمی بیشتر فکر کنید و همین طوری حرف نزنید. این کار برای خودتان خوب نیست!
نوشته شده توسط: Anonymous

اين رژيم كاملاً پارس اسلامي و راسيست است به اين دليل : چرا رژيمي كه خود را اسلامي و حامي ملت مظلوم فلسطين مينامد وقتي به آذربايجان ميرسد كشتار و آوارگي مردم آذربايجان بدست ارمنستان را به كل ناديده ميگيرد ؟///

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

جوابها : 1- مقالات بی کیفیت و با کیفیت لازم است از هم جدا شوند. و جدا از هم درج شوند.یعنی اشکال، «بی کیفیت بودن» نوشته هاست، نه درج آنها.2- نه، از انتشار توهین در حد امکان جلوگیری میشود. کامنتهای بی کیفیت تنها میتوانند در ص.شما درج شوند و نه در زیر مقالات.3- نوشته های اتینکی و یا پانها و دیگران - مثل استقلال طلبان-جدایی خواهان- فدرالیسم- چپ- تجزیه طلبان- پان ایرانیستها- سلطنت طلبان و غیره همه میتوانند درج شود- در درج محدویتی نیست. اما سایت لازم است مقالات « نظریه» یی با کیفیت را از نوشته های «تبلیغی » و «بی کیفیت » جدا کند. نوشته های «تبلیغی و بی کیفیت» جداگانه درج شوند.در صورتی که خلاف آیین نامه سایت نباشند.4-نوشته ایکه در مورد فدرالیسم یا تمامیت ارضی است میتواند درج شود ولی با کیفیت و بی کیفیت ضروریست از هم جدا شوند. و اینها هم نباید خلاف آیین نامه باشند. 5- رهبری و غیره لازم نیست.

*** در تشخیص «کیفیت» نوشته ی سیاسی- حد اقل- این چیزها به دیده گرفته شوند: 1- متن مربوط به موضوع باشد2- چگونگی ادبیات نوشته : جنبه ادبی و گفتمانی، شایسته سایت باشد 3- حاوی دلیل و استدلال و استنتاج باشد 4- اهمیت موضوع 5- متن تلاشی باشد در جهت معلوم ساختن مجهولی . 6- مبلغ نفرت و کشتار بین مردمان گوناگون نباشد. و نکاتی مانند اینها. سخنم را خلاصه کنم اشکال در سایت سه تاست : الف - عدم تفکیک؛ ب- عدم کیفیت. ج- عدم توجه به فرق نوشته «نظریه» یی و « تبلیغی». برای مثال یک فاشیست در یک مقاله میتواند مکتب خود را توضیح بدهد به عنوان مقاله نظریه یی درج آن محض اطلاع و نقد اشکالی ندارد - ولی همین فرد نمیتواند فاشیسم را در مقاله یا مقالاتی در سایت « تبلیغ» کند. علاقمندان به مطالعه در مورد مقولات «روشنگری» و « پروپاگاندا» و «نظریه» میتوانند به این مقالات از آ. ائلیار مراجعه کنند: «ایران گلوبال ، روشنگری و پروپاگاندا 1» ** http://www.iranglobal.info/node/921 و «ایران گلوبال ، روشنگری و پروپاگاندا قسمت دوم» http://www.iranglobal.info/node/1214
نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي كرمي شما فعلا جلوي پژاك را بگير اگر ميتوني كه هنوز قرباني ميگيرد بلا پايين رفتن پرچم تركيه پيشكش/ثانياً هنوز مزار هزاران جوان كه بدست كردها كشته شدهاند در هر شهر و روستاي بچشم ميخورد كه تاريخ مرگشان در دوران باستان كه مربوط به چندين سال پيش است/آقاي كرمي به خواندگان بگو سالانه چه تعداد زنها در كردستان خودسوزي ميكنند و چه تعداد قتلهاي ناموسي رخ ميدهد چه در كردستان عراق چه ايران كه هيچ احتياجي به مستندات تاريخي ندارد بلكه همين الان اتفاق ميفتد/

آقاي كرمي بگو كي و كجا از طرف يه ترك به طرف ايراني كرد يا هر كس ديگر حتي يه سنگ پرت شده در عوض بزرگترين لشگر ترك در جنوبي ترين نقطه ايران حماسه مي آفريد در حالي كه در كردستان بيشتر سربازها بدست كردها كشته ميشدند// حالا تو هي در تاريخ دنبال خون خواري تركها بگرد
نوشته شده توسط: Anonymous

من باور دارم و بسيار خرسندم که‌ عزيزان ترک/آذری کشورم از حل مسأله‌ کرد ـ ترک در ترکيه‌ استقبال می‌کنند. ای کاش شاهد نوعی کارزار روشنفکران آذربايجان مثلا بصورت طومار و فراخوان برای تقويت روند دوستی ترک و کرد در ترکيه‌ که‌ طبيعتا تأثيری مستقيم بر ايران نيز خواهد داشت، باشيم. مردم آذربايجان ايران بيش از مردم ترک‌زبان ترکيه‌ می‌فهمند که‌ طغيان کرد بر سر چه‌ بوده‌ و هست. پشتيبانی آنان و تشويق به‌ ادامه‌ی اين پروسه‌ صرف نظر از اينکه‌ يک رسالت انسانی‌ست، تجديد پيمان کرد و ترک در داخل ايران برای پي‌ريزی يک نظام دمکراتيک و فدرال نيز است. من بالشخصه‌ انتظار ندارم که‌ مسأله‌ی کرد در ترکيه‌ به‌ اين زوديها حل شود، اما اميدوارم حل آن در يک روند و کانال دمکراتيک و صلح‌آميز قرار بگيرد. در اين رهگذر به‌ حمايت شما نياز داريم تا خون ترک و کرد بيش از اين بر زمين نريزد.

نوشته شده توسط: داریوش برادری

کیانوش جان دقیقا برای اینکه این چهارچوبها مشخص شود و ما بدانیم چرا کنار هم هستیم و می نویسیم، بایستی به عنوان یک سایت مدرن «پروفلایت» را نشان بدهی و اینکه «تفاوت» این سایت حتی با سایتهای نسبت خوبی مثل اخبار روز یا زمانه از یکسو و از سوی دیگر با جریانات افراطی پان ترک یا پان ایرانی چیه. خواننده اینجا چی می تونه پیدا بکنه که انجاها نیست. این چیز که نمی تونه این باشه که بگوییم بیایید هر چه می خواهد دل تنگ تان بگویید و عقده گشایی بکنید.مگر اینکه بخواهی یک سایت جنجالی و سطحی باشی و برای حرفهای کم مایه. دقیقا در همین معناست که من سه پیشنهاد اصلی را مطرح کردم تا فاصله با دیگران و همزمان وحدت در کثرت ما مشخص بشود و اینکه ما به عنوان نیروهای مدرن و خواهان تحول مدرن ایران و در چهارچوب ایران واحد و ملت مشترک به بیان نظرات و نقدهایمان درباره مباحث مختلف و چگونگی ساختن ایران مدرن و مشترک

می پردازیم و چالش می کنیم. خواه بحث درباره مباحث سیاسی، قومی یا جنسی و جنسیتی ایران باشدو غیره. در قالب چنین پروفایلی است که شما خودبخود یک سطح از بحث را ایجاد کرده اید که از ابتدا به ادمهای افراطی و خشونت گرا یا نظرات راسیستی یا تجزیه طلبانه و تمامیت خواه امکان ورود اندکی می دهد، چون می بینند در این قالب مشخص نمی توانند شروع به بازیهای معمولیشان را بکنند و باید بحث و چالش مدرن بکننند. دوم اینکه این موقع است که مباحث مهمی مثل بحثهای فدرالیسم و غیره و یا مباحث دیگر مدرن جامعه ما، مباحث بحرانها و معضلات جنسی و جنسیتی یا شهروندی در درون هر بخش و قومی هر چه بیشتر مطرح می شود و امکان بیان پیدا می کند و سایت می تواند دقیقا نمادی از این وحدت در کثرت مدرنی باشد که یک سایت مدرن و امروزی باید دارایش باشد. باید هویتی داشته باشد که همزمان اجازه حضور خرده هویتها و تفاوتها در چهارچوبش می دهد و همزمان بی مرز و آش شله قلمکار نیست. دقیقا در این چهارچوب است که چون جایت را مشخص کرده ای، چون گفته ای که نیروی مدرنی و به مبانی مدرن و چالش مدرن وفاداری و تن به تفکرات افراطی حزب اللهی یا شوونیستی یا پان ترکی و غیره نمی دهی، به اینخاطر که نشون دادی مرز و خواستت دقیقا چیه و چگونه موضوعت تحول گفتمانن مهم «دولت مدرن، ملت مدرن و فرد مدرن» و رنگارنگ است، حال می تونه سایت کار و قدم بعدی ساختاری در بیان و اجرای این وحدت در کثرت را بردارد و این کار چیزی جز این نخواهد بود که سایت در قدمهای بعدیش چندزبانی شود. یعنی در کنار زبان مشترک فارسی که خط رسمی سایت است، حال صحفاتی با خط و زبان ترکی، کردی یا عربی و همزمان لااقل بعدها انگلیسی یا المانی باز بکند. هر چه بیشتر به محل وحدت در کثرت تحلیل گران و فعالان مدرن ایرانی از هر گروه و قشر یا قومی شود که در عین کثرت با هم پیوندهای اساسی درونی به عنوان دوستدارن تحول مدرن کشورشان و به عنوان ملت رنگارنگ و شهروند ایرانی دارند و همزمان قادر به نقد و چالش مدرن با یکدیگرند. نه اینکه حال ما از دست حزب اللهی و شوونیست سابق خلاص شدیم گرفتار پان ترک و پان عربی یا پان کردی شویم که فقط فکرش تجزیه است و موضوعش هم اصلا بحث و یا چلش مباحث قومی یا ملی و غیره نیست، موضوعش اصلا ایران و تحول مدرن ایران نیست و براحتی هم این را می گویند و تازه مثل آقای باصطلاح دکتری چون آزار که نمی دانم دکتر چیست، می اید در این سایت بدترین حرفهای راسیستی را می زند و با مطالبی بدون هیچ مبنای علمی و بشدت سطحی. زیرا باید دوستان با تجربه ای چون تو و دیگر مسئولان این را دقیقا یاد گرفته باشند که آدم افراطی موضوعش بحث یا چالش یا نقد نیست. موضوعش بیان خشم و سرکوب دیگری است. موضوعش این است که دچار یک فانتزی تجاوز است و خیال می کند کسی به او و به اسلامش یا ایران هخامنشیش یا به ملت پاک عرب و ترک و کردش تجاوز کرده و حالا می خواهد فقط تقاص بگیرد و تجاوز بکند. حالا تو صدبار دیگر هم بیا این مباحث ساده را به این دوستان توضیح بده باز همان فانتزی تجاوز و بازی ظالم/مظلومی ادامه دارد. زیرا این را می خواهند. چند نمونه شان را خودتان در این مدت در مباحث همین سایت دیده اید. اگر این مسیر مورد پیشنهادی و کلی را برویم آنموقع سطح بحثها نیز بالا می رود، زیرا وقتی دو سه بحث علمی درباب مبحث قومی یا ملی و مباحث سیاسی و غیره صورت بگیرد و از جوانب مختلف، خوب چون سطح بحث بالا رفته، دیگه اون افراطی می بینه اینجا جاش نیست و نمی تونه با بحث بیاد. یا مجبور است برود یا اینکه کمی راهش را تغییر بدهد. به اینخاطر در برخی بحثهای خوب سایت در بخش سیاسی یا قومی یا زنان و غیره بمی بینی که امکان جنجال برانگیزی و یا پایین کشیدن سطح بحث نیست یا بسیار کمتر است. این شیوه خودگردان دیسکورس و چالش مدرن است.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی گرامی‌، مشکل در هیچ کدام اینها نیست، واقعیت این است که "" توسعه تابع حل بحران مشروئیت در یک جامعه است""، وقتیکه یک کشور یا جامعه از این مرحله عبور کرد، نوبت به "" نخبگان فکری "" یک جامعه می‌رسد، دولت ارگان یا سازمانی را با وجود این نخبگان تشکیل میدهد که وظیفهٔ اصلی‌ آنان "" تولید فکر "" است که بعد از مدتی‌ جامعه دارای "" انبار فکر "" می‌‌شود. مسائل بنیادی و ساختاری یک کشور هیچ وقت در یک سایت اینترنتی حل نشده و حل نخواهد شد. وظیفهٔ این "" انبار فکر "" کمک به شناخت بررسی و تفسیر مسائل جهان، شناخت از جایگاه ما در منطقه و شناخت مسائل داخلی‌ است. سپس این "" انبار فکر "" به سؤال‌های کجا بودیم، کجا هستیم، کجا می‌‌رویم جواب میدهد، می‌بینید که این امر خطیر از عهده یک سایت اینترنتی بر نمی‌‌آید.

نوشته شده توسط: Anonymous

آفرین و صد آفرین حال کردم این ها خط از FSB روسیه میگیر ن و MUSAD اسرا ییل . روسها به جای اینکه مشکله اون ها حل کنند . میگن فارسها حق شما رو خوردن مشکل اونجاست همین امنیتی ها ی روس که دست در دست جمهوری اسلامی داران تما م جمهوری اسلامی تحت کنترل انهاست . با سیا ست تفرقه بینداز حکو مت کن به آخوند ها رو پشتیبا نی میکنند . مشکل ما فقط و فقط جمهوری اسلامی تا انتخابات آزاد حرف من یا ما آذری ها همانند کرد ها آزادی است هیچ کسی در فکر رها یی نیست فقط جنبش های آزادی خو ا ه هستیم و آزادی ایران عزیز را میخواهیم .

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

متاسفانه فرصت نیست که به همه ی انتقادات پاسخ مشخص داد اما می شود با دسته بندی کردن مشکلات و انتقادات به ایران گلوبال بحث ها را به سر انجام رساند وبه یک نتیجه گیری مورد قبول عام دست یافت : 1- ایا مشکل درج مقالات بی کیفیت در سایت است ؟2_ ایا مشکل توهین در بخش کامنت نویسی می باشد؟3_ ایا مشکل در انتشار مقالات اتنیکی_ فرهنگی است که مرز آن نا مشخص است بطور مثال نباید مقالات استقلال طلبان ، تجزیه طلبان ، پانیرانیست و دیگر پان ها را در ایران گلوبال درج کرد ، مرز ما فدارلیسم و تمامیت ارضی میباشد ؟ ...برای اثرگذاری در جنبش سیاسی می باید به روش ها کلاسیک «رهبری » ممیزی و ادیتوری در سایت متوسل شد؟... برای روشن شدن این سئوالات می شود به طرح نظر سنجی های مشخص روی اورد ...امیدوارم که دوستان بتوانند بطور مشخص در این زمینه به اظهار نظر بپردازند

نوشته شده توسط: Anonymous

امید جان؟ آخه این چه حرفییه داداش؟ میخای برات حرف دربیارن بگن نآمید شدی؟ ببین عزیز این تن بمیره اگه اینبار خواستی مطلب بنویسی حداقل بجای متعلق ننویس مطلق «کامل» وضمنا فعلهاروهم درست صرف کن تا همه باور کنن کتاب خوندی ودرمورد حقوق بین الملل صاحب نظری.
راستی این آخوندا نصف دریای شمال رو بباد دادن، تو چرا نمیری اونجا چو ایران نباشد تن من مبادبازی دربیاری؟ یکم دانا باش......

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ایدین بحث شما و دارندگان تفکر پان ایرانیستی همواره خلط موضوع بوده و اشتباه و خطایتان اینه که سیستم را با افراد قاطی میکنید. از ننه شاه وفرح و....گرفته تا حضرات این دوره چه گلی به سر اذربایحان زده اند وغیر از مزدوری و ابزار دست پانفارسیسم که غیر ان نمیتوانستند باشند چرا که اصلا برای خدمتگذاری وپیشبرد اندیشه راسیستی حاکم انتخاب می شدند.کدام یک از انها غم اذربایجان را داشتند. همان فرح خانم دیبا که دو کلمه ترمی بلد نیست حرف یزند ایا جشن وهنر شیراز راه انداخت یا جشت وهنر تبریز. دوست عزیز ترا خدا دست از این مغالطات بردارید وکمی سیستماتیک بیاندیشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

newshteye matin wa khobi bod

نوشته شده توسط: Anonymous

همش دروغه ارمیا خیلی خانم خوبیه و شایسته اول شدن چشم دیدن محبوبیتشو ندارن

نوشته شده توسط: Anonymous

واقعیت این است که برخی از اقوام ایرانی که اتفاقا در مرزهای ایران قرار گرفته اند پس از تلاش های بسیار پنداشتند که از مرحله ی قومی به مرحله ملیتی رسیده اند و در این زمینه تا توانستند در سایتهای شوونیستهای فارس مطلب و نظر گذاشتند. اقدام جناب توکلی برای راه اندازی سایتی بدون سانسور گرچه گامی بسیار مثبت در تحمل آرا و اندیشه های دگراندیشان بود ولی متاسفانه این سایت را تا حد فورومی برای مباحث اتنیکی پائین آوردند و کامنتهائی که در مقالات تحلیلی ارائه می شود همان نامهائی دیده می شوند که در هتل سایت ایران گلوبال مدت ها است اطاقی را اجاره کرده اند. برای آگاهی عمومی می نویسم که یک سایت بسیار پیشرفته و جذاب هزینه ای معادل یکصد یورو درسال دارد که شامل فقط دامنه و فضای وب برای حدود 20 گیگا بایت و یا نامحدود هست. بنابراین من با پیشنهادی مبنی بر راه اندازی سایتهای اتنیکی بزبان فارسی از سوی خانم ها و بیشتر

آقایانی که برای هویت های اتنیکی خود تلاش می کنند کاملا موافقم و آرزو دارم اگر این پیشنهاد عملی شود این سایت ها هم سانسور را اعمال نکنند و اجازه دهند فارس های به اصطلاح شوونیست هم مقالات و یا کامنت های خود را آنجا منتشر نمایند. بنابراین این گوی و این میدان برای بازتاب اندیشه های هویت طلبی خودتان. گرچه جناب توکلی ممکن است بخشی از امار بازدید کننده های سایت خود را از دست بدهد ولی بر این باورم در صورت ارتقا کیفیت این سایت و حدف کامنت گذاران هویت طلب به تدریج سایت ایران گلوبال به یک سایت برای گفتگوهای زیربنائی و اساسی برای رسیدن به دمکراسی و عدالت اجتماعی در ایران بدل خواهد شد و این خود زمینه ساز بازدید های بیشتری از سوی هم میهنان خواهد بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

روانشناسی‌ که به دام همان چاهی افتاد که قبلا شاعری افتاده بود """ مغلطه مصادره به مطلوب """ روزی شاعری از خواب طولانی بیدار شد، آروغی زد، پرده پنجره را به کناری زد و روزی زیبا و سحرانگیز را که پرندگان آواز می‌خواندند و چرندگان میدویدند و می‌‌پریدند را مشاهده کرد، زود قلمی بر دست گرفت و نوشت "" پایان شب سیه سفید است ""، بدون شک قوانین طبیعت از بدو هستی‌ چنین بوده که همیشه بد از شبی روزی خواهد آمد، ولی‌ چنین حکمی را در مورد جوامع انسانی‌ نمیتوان داد، اینطور نیست که همیشه بعد از شب‌های سیاه دیکتاتوری، روز دموکراسی و آزادی در افق نمایان خواهد شد، هاییتی، اریتره، کرهٔ شمالی‌، افغانستان و و دلیلی‌ بر این ادعاست.

نوشته شده توسط: Anonymous

بنظرم هاشمی رفسنجانی اصلی ترین وخطرناکترین فرد در این نظام بوده وبار ترورها / قتل ها/ادامه جنگ/فلاکت کشور/اختناق و... بر خلاف ظاهر همیشه شیاد خود وژست های روشنفکری بر دوش اوست. الان که خامنه ا ی و دار و دسته اش که بهتر از همه شناخت بر او دارند وشرش را میخواهند کم کندد اصلاح طلبان سرگردان و عموما منفعت طلب دنبال ایشان افتاده اند

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب حجت شهاب گرامی / طبق ائینامه ایران گلوبال در هر 24 ساعت تنها دو لینک را می توانید در سایت قرار دهید. امروز شما 3 لینک ارسال کرده اید بعبارت دیگر هر کاربری دو لینک و 2 نوشته در بخش اتومات می شود گذاشت .

نوشته شده توسط: Anonymous

در داخل حضرات چی بگم بالا که ادم میماند که خدایا اینها دیگه موجوداتی اند باز مصاحبه سال 90 حسنی از سادگی وشراقت واحساس پشیمانی این ادم با همه بدیها وخوبیهای ان میگوید . ایکاش همه قبل از هر عملی بیاندیشیم . عدالت و تاریخ در مورد این موجودات باید قضاوت کمد

نوشته شده توسط: Anonymous

باکری وامثالهم انسانهای با ارزشی بودند چرا که بفکر وعقیده خود چه درست وچه غلط احترام گذاشته وبهای انرا پرداخت کردند وبه احتمال قوی امروزه میتوانستند ازمخالفین سر سخت حاکمیت کنونی باشند. این درس بزرگی برای فرزندان اذربایجان میباشد که درمشروطه و...وانقلاب وجنگ با عراق و...صادقانه وساده گانه جانقشانی کردندوعجب احترام ومحبتی دیدند دیگر بس است واینبار به خود واذربایجان بیاندیشم با غلبه بر احساسات وتکیه بر عقلانیت

نوشته شده توسط: Anonymous

مردمان کُرد از ساکنان اصلی آسیاسی کوچک(ترکیه امروز) در زمان عثمانیان در آناتولی استقلال کامل داشتند و نقش مؤثر آنها در شکل گیریِ جمهوری جدید در آسیای میانه به رهبری مصطفی افندی (کمال آتاتورک) بیشتر از تُرک تباران بوده است.!!!
آقای کرمی با توجه به پاراگراف بالا به شما توصیه میکنم هنگام عصبانیت عقده های روانی خود را بر روی کاغذ نیاورید! در مورد آسیای میانه در پاراگراف بالا می توانید بیشتر توضیح دهید؟ چون چند روزی است مایه خنده جمع دوستانه ما شده است!!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

نظرات این اقای کرمی پان فارس به نفع ملل ایرانی است. ایشان ادعای روشنفکری، دفاع از حقوق بشر، تحقیق ازاد و خلاصه هر چیزی را فکرش را میکنید را دارد. و به این نتیجه رسیده که ملت کورد تورکیه باید با پرچم خودش نوروز را جشن بگیرد. خب این فکر بسیار خوبی است و ایشان امروز که این حرفها را گفته فردا در مورد ملل ایرانی را هم همین را باید بگوید.مگر نه رسوای عام و خاص خواهد شد! البته بین ملل ایرانی که ایشان رسوا هستند!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

آشتی و صلح همان گونه که قبلا هم پیش بینی میشد انجام شد! این صلح را به ملت کورد و تورک تورکیه تبریک می گویم. و اما قیافه افرادی مانند کرمی در این بین دیدنی است! آقای کرمی دولت اردوغان خواست های شما را دارد براورده می کند.حال .... نوک قلمت را را به طرف دولت مملکت خودت ایران نشانه بگیر!!!!

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

جناب هومن اگر کامنتهای شما بدون توهین به زنان و یا شخص و گروه دیگری باشند حتما منتشر می شوند. هیچ بحث و نظری، هرچند که به نظر من ابتدایی، سطحی و یا نادرست و یا برعکس، ژرف و خوب و درست باشد، حذف نمی شود. این نظر شما شما نیست که حذف می شود بلکه توهین هاست که امکان انتشار نمی یابد.

نوشته شده توسط: Anonymous

هومن:خانم ناهید گرامی مرسی از توجهتان به نوشته من ومرسی که اطلاعات بیشتر دادید در مورد خانم ارمیا نمیدانستم شوهرایرانیش را ترک کرده تا شوهری المانی اختیار کند حتما این هم از تعهد اسلامیش میاید که شوهر خاورمیانه ای خویش را رها کند وبه مردی ژرمن اروپایی بپیوندد که ثروتی بیشتر دارد من شخصا با اواز خواندن زن سن بالای شوهر دار اگر خودش هزینه هایش را بدهد مشکلی ندارم ولی زن بچه دار وضعش فرق میکند و بچه مادری برای پرستاری میخواهد اینگونه زنان باید یا پرستار بگیرند یا کودک را به مهد بفرستند ونکته دیگر اگر زنی خواننده حرفه ای شد وثروتی بهم زد حاضر است این پول را به داخل خانوداه تزریق کند یا میخواهد خرج تنها خودش بکند وگرنه خوانندگی هم یک شغل پر درامد است وخوب است زنان اگر توانی دارند سراغ ان بروند وبا اینکار در زندگی اقتصادی خانوده مشارکت کنند

ولی معمولا زنان ایرانی برای تفنن کار میکنند خصوصا کار هنری و کار حرفه ای و درامدزا نمیکنند معمولا عشق به پولی دارند که باحیله از شوهر خود میکنند ورغبتی به کسب پول از تواناییهای خویش وهزینه کردن ان برای خانواده ندارند .


اتفاقا زنان باید در همه عرصه های جامعه نرم وسخت حضور داشته باشند چه مجرد چه متاهل وبار زندگی اجتماعی را به دوش بکشند از کار درمعدن وکارگاه ریخته گری و سپوری ورانندگی تانک ولودر تا خوانندگی که کاری بسیار نرم است طبعا مسولیت .

نگهداری از بچه ها هم دریک سامان شهری به نهاد های اجتماعی واگذار میشود نه به مردان زنان نباید مردان را به جایگاه سابق خویش برانند وسعی در زن کردن مردان داشته باشند خودشان سعی کنند مرد شوند وحقوق وتکالیف مردانه راهم داشته باشند

اگر مادری بد است و کاری سنتی چرا بچه بزاییم وبعد انرا به شوهر بسپاریم این زنان هستند که باحیله بچه دار میشوند ومیخواهند مادر بشوند هیچ مردی حوصله بچه دارشدن را ندارد .خاله زنک های فامیل هستند که به زنان میگویند بارداریت را کنترل نکن تا بچه بزایی ومردان بی اطلاع قربانی این خواسته خاله زنکان قبیله میشوند.
نوشته شده توسط: Anonymous

روشنفکر همانند یک پزشک به درد جامعه گوش فرا می دهد و بعد نسخه ائی نوشته و راه حلی برای حل یک معضل اجتماعی ارائه می دهد ولی اگر خود روشنفکر مبتلا به دین و ایدئولوژی مرزهای پر گوهر و حفظ تمامیت ارضی باشد و با چسباندن برچسبهای پانترکیست و تجزیه طلب به معترضین ملتهای غیر فارس هویت طلب، دقیقآ همانند حاکمان شرع جمهوری اسلامی با الصاق ملحد و محارب و مرتّد به مخالفین خود، امکان ابراز نظر را از آنان صلب گنند، با نسخه اینگونه روشنفکران متعصب، می شود منتظر آینده ائی شبیه یوگسلاوی را در ایران بود،

نوشته شده توسط: Anonymous

یادداشت‌های یک کمونیست قدیمی‌، دفتر خاطرات عزیزم، کجاست آن روز‌های انقلابی‌ که نفت بشکه‌ای به ۱۲۵ دلار رسید، انقلاب چاوز با نفت بشکه‌ای ۷۴ دلار که حتئ از از خیابان‌های مرکزی شهر کاراکاس نیز فراتر نمی‌‌رفت، چاوز نفت گران را به امپریالیزم آمریکا فروخت تا سوخت انقلاب سوسیالیستی خود را تامین کند و در کشور همسایه، کلمبیا، جنبش فارک نیز مواد مخدر خود را به بازار‌های آمریکا فرستاد تا با پول آن به جنگ امپریالیزم برود، چاوز میتونست با استفاده از قیمت بالای نفت، اقتصاد و صنعت ونزوئلا را سر و سامانی دهد ولی‌ این فرصت از دست رفت، در مقابل ما نفت و گاز مجانی‌ را به رفیق کاسترو فرستادیم و بدین طریق مانع اصلاحات اقتصادی در کوبا نیز شدیم، اگر خمرهای سرخ نفت ونزوئلا و مواد مخدر فارک را داشتند، به جای ۲ میلیون کشته از آدم‌های بدبخت در عرض ۲ سال، ۲۰ بیست میلیون کشته در منطقه نسیب جنبش چپی

و سوسیالیستی می‌‌شد، حیف که ونزوئلا امروز سومین بالاترین تورم دنیا را در بین کشور‌های جهان دارد، جمهوری اسلامی فارسی‌ ایران نیز با احمدی نژاد در راس حکومت یکی‌ از بالاترین سطح تورم‌ها را در دنیا دارد، شعار حمایت از مستضعفان همیشه تورم زا است، اریتره کشور دیکتاتوری چپی دیگر نیز به این درد دچار است. در مقابل دو کشور همسایه ایران و ونزوئلا، "" ترکیه و برزیل "" کاری به عوام فریبی نداشتند و سطح فقر را با اصلاحات اقتصادی پایین آوردند، آاخ که من و احمدی نژاد چقدر پاپا چاوز را دوست داشتیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

هومن :باسپا س از مسول کامنت که برای اولین بار یک کامنت از من درباره نقد زنان ایرانی منشتر کرد امیدوارم تحمل شنیدن انتقادات مردان وطرفداران حقوق پایمال شده مردان ایرانی در برابرزیاده خواهی های زنان دیندار- شبه مدرن روز بروز بیشتر شود وبه امید رهایی مردان ایرانی از اسارت و بردگی زنان ماقبل شهری .هیچ کس تابحال از مظلومیت مرد زحمتکش شهری در برابرزن مصرف گرای سنتی-دینی شهرنشین دفاع نکرده مردانی که ابتدایی ترین حقوقشان بخاطراموزه های بی منطق وزن پرستانه ومردکوبانه اسلام شیعه وسنی پایمال شد مردانی که پاک ترین احساساتشان در ازدواج های اسلامی-ایرانی له ولورده شد

وحال با امدن اندیشه های وارداتی شبه مدرن زنان هم با دستاویزسنت های اسلامی ایرانی غلط هم این باور های وارداتی سعی در استثمار وسرکوب بیشتر مردان دارند زن سنتی- دینی شبه مدرن یا به قول نویسنده زن مسلمان لیبرال مانند حکومت های تحمیلی اسلامو لیبرال از دو طریق مرد را زیر سلطه وبردگی خویش میبرد واحساسات پاک اورا به سمت یک رابطه اقتصادی- سیاسی یکطرفه به نفع زن سوق میدهد مرد تنها عاملی میشود که زن سنتی- شبه مدرن را از پدرش تحویل بگیرد ویا در اصل با قیمت بالایی بخرد و تا اخر عمرنیازها وغرایز ریز و درشت اورا ارضا کند این زن همچون افلیجی است که مرد ویلچر اورا تا زمان مرگ باید تا لب گور هل بدهد زنی که میخواهد با بچه دار شدن خودرا اثبات کند وبه قبیله اش ثابت کند بچه را به زندگی مشترک تحمیل میکند بدون صلاحدید مرد وقتی از مادری وبچه داری سیر شد ودلش را زد بچه هایی که باز مسولیت اصلی اقتصادی شان برعهده مرد است دلش برای دوران مجردی و بلندپروازی های مختلف اجتماعی تنگ میشود ومرد علاوه بر هزینه های کمرشکن خود زن و بچه ها حالا باید هزینه های بازگشت زن به دوران مجری را نیز بپردازد عقده هایی که زن دردوران زندگی در پدر داشته وبدلایل مختلف شهامت مطرح کردن انها را با پدر خویش نداشته وانها به زندگی مشترک اورده ومرد بیگناه باید بجای اینکه در اصل فکراموزش و پرورش بچه های خود باشد عقده های دوران زندگی زن با خانواده اش را هم درمان کند زنی که حاضر نیست برای ارضای این نیازهای متنوعش از خودش هزینه کند یعنی کار کند واز پول ان برای مسائل تفریحی خاصش هزینه کند یا وقتی خانه نیست وبه مادری نمیرسد با صرف هزینه از جیبش برای کودکان پرستار بگیرد یا مهد بفرستد تابه تفریحات و بلند پروازی هایش برسد و اینگونه با زرنگی خاص زن ایرانی- مسلمان مرد را مجبور میکند که مادرشود وبچه داری کند تازن در بیرون از خانه بگردد ووقت گذرانی کند خوب مردی که در خانه بچه داری میکند چگونه وقت کند پول دربیاورد و مخارج این زن و کودکان را تامین کند .ایا بهتر نیست دختران ما در ابتدای بلوغ تصمیم بگیرند میخواهند باجی باشند یا اوانگارد ویا ازدواج کنند یا مجرد بمانند وبه اروزهای شخصی خود برسند انهم با هزینه که خود میکنند یعنی کار کنند و برای انواع تفریحات خود هزینه کنند بعدهم وقتی به سنی رسیدند که دیگر هیچ ارزو وهوسی نداشتند وهمه کارها را کرده بودند به فکر ازدواج وتولید بچه که یک غریزه ماقبل مدرن است بیفتند زن ایرانی باید تکلیف خودرا روشن کند میخواهد اوانگارد باشد یا باجی باید به این سوال اول بلوغ پاسخ گوید نمیشود این دو روش زندگی را باهم ترکیب کرد ونامش را زن لیبرال مسلمان گذاشت میشود مثل اصلاح طلبان که نه شهری و مدرن هستند نه سنتی ومسلمان وبین هیچ گروه مردم پایگاهی ندارند زنان ایرانی باید دست از اپورتونیسم اسلامی وشبه مدرن بردارند ومشخص کنند کدام سوی خط هستند درست مثل سیاستمداران وفرهنگ سازان ما .
نوشته شده توسط: Anonymous

واقعا نميدونم چي بگم نميدونم چرا مردم اين سريالو نگاه مي كنند؟! اگه يه ذره غيرت ايراني داشته باشي هيچ وقت طرف اين جور چيزا نميري.قبلا اسم اين سريالو شنيدم و وقتي دربارش تحقيق كردم فهميدم يه مشت دروغه كه توسط دشمنان ملت ايران درست شده براي تجزيه ايران(به خيال واهي ). پان تورك هاي گرامي هم سعي كنيد بدون تعصب نظرتون رو بذارين برين كتاب كسروي رو بخونين : آذري يا زبان باستان آذربايجان ، اشعار مرحوم شهريار در مورد عشق به كشورش ايران (كه هر دوتاشون هم آذربايجاني بودن ) علكي هم تورك تورك نكنيد اگه تحمل ندارين ايران رو ببينيد برين بيرون ما به شما اجازه نميديم بخواين كشورمون رو تجزيه كنيد پاينده باد ايران

نوشته شده توسط: Anonymous

مرسی آقای مستشار

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر مسئولین سایت ایران گلوبال زحمت بکشند صلاح میدانم خوانندگان ایران گلوبال این نوشته چند ماه پیش را در خصوص امید دانا بخوانند که یکی از خوانندگان از ایشان پرسشی کرده بود ولی جوابی نگرفت
http://www.persian.se/article707.html

نوشته شده توسط: Anonymous

ابتدا تشکر میکنم از خانم کرمی بابت تحلیل واقعه جدید زن مسلمان و خوانندگی. دوست داشتم کمی ایشان صبر میکردند و این تحلیل را بعد از روشن شدن یک سری ابهامات می نوشتند. واقعیت اینست که امروز ارمیا سمبل زن امروزی ایرانی نیست و نمیتواند باشد. شک نداشته باشید اکر این رژیم تغییر پیدا کند در مدت کوتاهی میلیونها دختر بدون روسری به خیابان می آیند.

این موضع اصلاح طلبی باعث شده روند پیشرفت و حقانیت زن واقعی ایرانی را به عقب بکشاند بخصوص این تحلیل اشتباه است که جامعه سکولار را متهم به تند روی بکند. اصلاح طلبان امروز ترمز بزرگی برای پیشرفت در جامعه است. اتفاقا داشتن روسری و آواز خوانی لرزه ای بود بر بدن آخوندها و آن کسانی که دو دستی این حاکمیت را چسبیده اند. باید بگویم ارمیا دارای فوق لیسانس فلسفه است، یک ازدواج قبلی داشته و پسر 12 ساله اش از شوهر ایرانی اش است و دختر سه ساله اش از شوهر آلمانی. اگر شوهر ایرانی داشت بهیج وجه اجازه نمیداد که در این مسابقه شرکت کند، چون شوهرش آلمانی بوده امکان این موفقیت برایش بوجود آمد. شما به برخورد آقای هومن نگاه کنید چگونه صحبت میکند؟ بهر حال اگر واقعا ارمیا از مجاهدین نباشد پدیده ای نوینی است باید راجع ب آن دقیق تر فکر کرد