Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به آقای کاظم ثانی،.... بله خلق یک کلمهء عربی است، ولی طبق تعریف شما به معنی مردم ستمدیده و رنج کشیده نیست، بلکه، خلق: در عربی یعنی: آفریدن، بوجود آوردن، آفرینش، آفریده، آفریده شده، در فارسی بصورت اسم جمع استفاده میشود و یعنی آفریده شدگان ( انسانها را هم شامل میشود، خلایق، مردم هم گفته میشود، امّا بار سیاسی و جامعه شناسی و اجتماعی را ندارد، خلق و خالق ریشهء مذهبی و دینی دارد و بصروت کالا و تولید کنندهء آن یعنی خدا دیده میشود). ....

● در مورد خلق در زبان آلمانی صورت مردم شناسی و جغرافیاییِ دانش محور و مراحل تکاملی ماتریالیسم دیالکتیک و دوران گذار جامعه شناسی دارد که میتوان /Stamm/ Volksstämme /Volksgruppe را بکار برد. که همه زیر مجموعه ای از مردم آلمان هستند. مثلأ Franken / Schwaben را در دوران ابتدایی و عشره ای مداربسته میتوان مثال زد، تاسال 1648 همین مردم آلمان امروز نزدیک به سیصد خلق و تیرهء آلمانی پراکنده بودند، اکنون هم که در شانزده ایالت باهم زندگی میکنند و مردم آلمان را تشکیل میدهند.● دوران رنسانس و راسیونالیسم ادبیات اروپا را سکولار کرده است و از نگاه دینی مسائل جامعه شناسی و ساختارشناسی را تعریف نمیکنند. ● پروتستانها و یا کاتولیک ها و مسلمانان قوم خاصی را شامل نمیشود و فراقومی و فراملّی اینترناسیونال و برداشت دینی هست در این مورد بحث طولانی خواهد شد● کوتاه سخن بحث آقای توکلی و شاملی و کامنت من بر موضوع سیاسی و ساختار شناسی و دوران تکاملی "خلق و مردم" هست، که آقای توکلی تعریف درستی از قوم و مردم ارائه داده اند، متأسفانه دیدگاه آقای شاملی و سایر نخبگان تُرک از مسائل در سطح بسیار ابتدائی بدون کارشناسانه آمیخته به جهان بینی اقتدارگرایی براساس خلق و قوم و ساختارهای اوّلیّهءِ جوامع انسانی است. که این جهان بینی با بافت فرهنگی آن باز دارنده بود ،هستف و خواهد بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

افراط در این نظرها هست . ان یکی از جلوی بام میفتد این یکی از عقب بام .

نوشته شده توسط: Anonymous

سپاس: با آرزوی سالی‌ بهتر

نوشته شده توسط: Anonymous

هومن: آقای ناصرکرمی باسلام وتبریکات بهاری خوشحالم در کامنت اخیرتان به بحث شهرشهریگری وفرهنگ شهری وروستایی پرداخته اید امیدوارم با تجربه زندگی درکشورهای صنعتی برایمان بیشتر از شهر وشهریگری بنویسید با تندی به لغت خلق تاخته اید و گذشته چپ گرایی اضافه کنم خلق معنای قومی نژادی ندارد معنای انسانی هم ندارد بسیار شمولش بیشتر از یک قوم یا نزاد است بیتشر با سزمین همراه است وبهتر است بانام سرزمین استفاده شود تا یک قوم یا چند قوم که در یک سرزمین میزیند مفهوم دینی هم ندارد اتفاقا خلق که شامل حیوانات گیاهان ومتابع طبیعی هم میشود یک مفهوم کاملا ناتورالیستی وغیر

دینی مخصوصا از نوع ابراهیمی است خلق بخش لاییک مردم است که دین ندارد وهم پیوند با طبیعت است چون حیوانات وگیاهان نیز دین ندارند از طرف دیگر خلق مفهوم مظلوم وغارت شده وزیر فشار را میرساند وان بخش از مردم که سرکو.بگر واشراف و غارتگر و انگل و قلدر هستندجزو ضد خلق قرار میگیرند در کنار میکروب ها وویروس ها و انگل هاکه نقش

تخریبی در حیات طبیعی دارند در ایران امروز خلق به وحدت رسیده با طبیعت خیلی کم داریم الان مردم ما در تعریف امت میگنجند که تعریف اسلامی شیعی است وهمان مال دوره قبل از شهرنشینی وشهریت است بخشی از مردم از حوزه امت دارند خارج میشوند به حوزه های بعدی وارد میشوند که میتواند خلق یا ملت یا قوم باشد الان تضاد بین مردم وامت وبین خلق و امت

وبین ملت و امت است هر تعبیری را هرکس بپذیرد همانطور که تضاد بین شهریت وشریعت وبین شهریگری وروستایگری است روح دوران کشاورزی و دامداری ودینداری خرده پا ودوران ارباب رعیتی با وجود انهدام ان نظام توسط شاه هنوز در ایران بر مردم حاکم و زنده است که همان فرهنگ روستایی شیعه و اداب ورسوم دوران ماقبل شهری این روح در شهرهای ما سرگردان

است مردم به ارامی دارند از حوزه رعیت به شهروند وارد میشوند از از حوزه توحش به تمدن بر خلاف اموزه های ابزارگرایی مارکسیستی باحضور ابزار مدرن وتکنولوزی صنعتی به شهرها فرهنگ شهری مردم پیدا نکردند ودر همان فرهنگ روستایی خویش درجا زدند این نشان داد مدرنیته ابزاری نمیتواند فرهنگ شهری وعقلانی را هم باخود بیاورد درحالی که مردم روستایفکر در ایران گوشی های موبایل 1 میلیونی اپل استفاده میکنند و مازارتی و پورشه میرانند هنوز هم همان فرهنگ و عقل کلاه نمدی دوران زندگی در روستاها را دارند فرهنگ شهری بسیار کند در مردم رسوب میکند ونمی شود مردم را با زور بدان اراست تنها با فشار شهری ومردمی وبرخورد های مردمی تحقیر امیز نسبت به این قشر واپس مانده میتوان امید داشت که انها هم شهری شوند .به هرحال مردمی داریم در شهرها حدود 60 درصد جمعیت که روستایی هستند ولی در شهر زندگی میکنند ونه کشاورزی میکنند نه دامداری ولی مغزشان همان مغز دست نخورده روستایی 100 سال پیش است.ولی شیک پوش شده اند.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی خلق یک لغت عربی است که معنی من درآوردی مردم رنجدیده و ستمکشیده را به آن بسته اند و ربطی هم به فاز پسامدرن و پیشامدرن ندارد. مردم اصطلاح درستی است که همانطوریکه نوشته اید معدل Volk است و باید بکار رود. مثلا مردم آلمان، مردمان انگلستان، مردمان عراق، مردمان افغانستان، مردمان ایران و... اگر مردم را جمع می بندم به این دلیل است که مثلا در ایران، انگلستان، عراق و جاهای دیگر، این کشورها دارای یک Volk نیستند. چیزی که از تعریف من درآوردی شما برمیآید این است که اصطلاح خلق و مردم دو چیز متفاوتند. برای اثبات تعریف خودتان میشود به من بگویید که معدل خلق در زبان آلمانی چه میشود؟

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

حامد گرامی ، با تلاشهای ارزشمند علیرضا اصغر زاده آشنا هستم. همینطور با نظریاتش. ایشان با بینش و رفتار به قول خودش با« جریانی که-درمیان فعالان آذربایجانی- متأثر از جریانات افراطی و راسیستی در کشور ترکیه است، و مدام در تنور کینه و تنفر قومی می دمد و در حسرت جنگ قومی بین ترک و کرد روزشماری می کند. » مخالف است. این جریان را راسیستی میداند و درست هم هست. همین طور بنا به نوشته او « پیوستن روشنفکران و فعالان فارسی زبان به "جنبش ضدنژادپرستانه" ، که در میان اتنیک های غیرفارس شروع شده» ، نیز صحیح است. اما ایشان از تشخیص «ناسیونالیسم موجود» که حرکت «حق طلبانه» و « مخالف راسیسم عام» را در خود بلعیده عاجز است. با راسیسم خودی نمیشود با راسیسم غیر خودی مبارزه کرد. تحقیر فرهنگ دیگری عملی راسیستی ست. ناسیونالیسم غالب در حرکات اتنیکی، مادر راسیسم خودی ست.

مبالغه و باور به برتری فرهنگ خودی و تحقیر فرهنگ و مظااهر ملی دیگری، در کل از ناسیونالیسم جدایی ناپذیر است- که راسیسم خودی را پدید میاورد. توصیه به «پیوستن روشنفکران به حرکت ضد راسیستی در میان اتنیکهای غیر فارسی زبان» وقتی صحیح است که «ناسیونالیسم غالب موجود» در این جریانات به صراحت تفکیک شود. همینطور درحالتی که این جریانات در کل ناسیونالیستی هستند کسی به آنها نمی پیوندد. درست اینست که رگه «حق طلبانه و ضد راسیستی خودی و غیر خودی» در آنها تقویت شود.
نوشته شده توسط: ناصر کرمی

خلق به دسته ای از موجوداتی دو پا (انسان) گویند که در دوران ابتدائی پسامدرن در فاز اولیّهءِ فئودالیته هنوز وارد مرحلهءِ تمدن سازی نشده است و دارای فرهنگ عشیره ای و کشاورزی سنتّی(با داس و خویش، گاو نر و یا الاغ، اسب) یا آهنگری پتک بر دست است، که خود را تحت استثمار احساس میکند و برای رهایی خود یک حرکت وجنبش تعرضی را با داس در دست و پتک و چکش بر دوش سامان میدهد.

. ● "مردم" به گروهی از انسانها میگویند که وارد فاز تکاملی قانونمند تمدن سازی شده است و ساختارهای مدرن و دمکراسی و حقوق و روابط اجتماعی را یا جایگزین کرده است و یا آنها را بخوبی میشناسد، وارد فاز صنعتی شدن هست و هدف دارد که این ارزشها را مطابق با جهان پیرامونی بصورت پیشرفته و با رفتار و گفتاری پسندیده خود تجربه و جایگزین کند،● مردم به گروهی از انسانها میگویند که اندیشه ورزی و مهارتهای فردی و گروهی از محصولات اجتماعی آنهاست، و اندیشه سازی و برنامه ریزی و رعایت حقوق جایگزین زور بازو و قانون جنگل شده است، ● مردم در فاز تکاملی خود موفق شده است زبان و ادبیّات مشترک، فرهنگ مشترک و آیندهء مشترک را بیافریند، و مرزهای جغرافیایی خود را تعیین کرده است، مردم مرحلهء ما فبل ملّت است، مردم اگر "حکومت" مخصوص بخود را داشته باشند و مرزهای حکومت آنها مشخص باشد، ملّت و کشور هستند.، خلق زمان را با بر آمدن آفتاب و فرو رفتن آن می سنجد.
امروز هر یک از ملّتهای ساکن کره زمین را بدون حکومت آنها مردم میگویند، مردم آمریکا، مردم آلمان (Volk, Völker)، مردم فرانسه و انگلیس و غیره، ● در مقابل واژه خلق را باید در دشت و بیابان و در کوهساران با فرهنگ عشیره ای کوچگر جستجو کرد که از شهر و شهر سازی و فرهنگ شهری و ساختارهای قانونمند و تمدن هنوز خبری نیست ● در نوشتارهای دیگر اشاره کرده ام که یکی از علل عقب ماندگی ایران، تکرار و طولانی شدن دوران پسامدرن فئودالیته با ساختار ملوک الطوایفی بوسیلهء اعراب و تُرک تباران بوده و هست، مشکلات اساسی امروز ما هم متأسفانه همین است که مردمانی کشش گذار از مرحلهء خلق و فرهنگ آنرا ندارند، و افکار امثال آقای یونس شاملی ها در همان دوران تکاملی خلق، عشیره ای و فئودالیته و داس و چکش، مانده و به سیر و سیاحت می پردازد، و امروز هم در صدد جایگزینی ساختارهای حکومتی است که شایستهء خلق، فرهنگ قومی إ تنیکی ابتدایی عشیره ای است. از فاکتورهای بینادی که مرا وادار کرد که مقالهءِ" جدایی مردم تُرک آذربایجان از ایران، راه حلّی منطقی و پایدار" را بنویسم، همین نارسایی اندیشه و نداشتن ظرفیّت و ابعاد توانایی های نخبگان تُرک تبار است که در قرن 21 هنوز هم قصد دارد،که ایران را در جهان بینی و فرهنگ خلق و فئودالیته نگه دارد، این جهان بینی و فرهنگ خلق و خلقی را آقای یونس شاملی ها و بهروز خلیق ها در سازمان اکثریّت میتوانند در آذربایجان جدا شده از ایران پیاده کنند، که زمینهء جدایی آذرابایجان را فراهم کرده ایم و عملأ آنرا در نوشتار به گوش ایرانیان و جهانیان رسانده ایم. من نمیدانم که این افراد چرا دیگر چانه و چونه میزنند و نمیدانم منتظر چه هستند ؟
نوشته شده توسط: Anonymous

مادر من مادر ستار عزیز .مطمئن باش راه ستار و نداها و سهراب ها را ادامه خواهیم داد.مادر من صدای شما باید به گوش کسانی برسد که هنوز به دنبال مماشات با حکومت توتالیتر جمهوری ولایت فقیه هستند.صدا و گریه شما یک پیام دارد .این حکومت باید برود و بجای ان یک حکومت سکولار و دموکرات بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر باشد.درود بر شهامت شما مادر خوبم ..شما مادر همه ما هستی .ما شما را تنها نخواهیم گذاشت ..این حکومت رفتنی است و نام نیک ستارها خواهد ماند

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای شاملی با سلام. سئوالی از شما کردم و متاسفانه هم پاسخ ندادید و هم مرا مغرض معرفی کردید. خواهش می کنم جواب دهید. آیا دولت ترکیه دولتی استعمارگر است و کردها مستعمره؟ آیا دولت ترکیه مال ترک هاست و کردها باید مستقل شوند. آیا دولت ترکیه و شخص آتاترک نژادپرست تورک بودند که نزدیک به یک قرن کردها را انکار و سرکوب کردند؟ لطفا جواب بدهید.

نوشته شده توسط: Anonymous

مثل آخوند های محبوبش هم عمر دراز کرد . اگر روزی ایران آزاد شود در مورد نقش مخرب نهضت آزادی بسیار نوشته خواهد شد .

نوشته شده توسط: Anonymous

گروپ فیسبوکی فرزند خوانده های گوهر عشقی و اکرم نقابی (مادران ستار بهشتی و سعید زینالی)

http://www.facebook.com/groups/348695655216413/?fref=ts

گروپ فیسبوکی فرزند خوانده های گوهر عشقی و اکرم نقابی (مادران ستار بهشتی و سعید زینالی)

http://www.facebook.com/groups/348695655216413/?fref=ts
نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي پاپك كه حتماً اسمتان چيز ديگه است با اضافه كردن پ،چ،ژ،گ نميتوانيد به اين راحتي نميتوانيد شعوررمردم را دور بزنيد و در خدمت صهيونيست خواسته يا نا خواسته حقايق را وارونه جلوه دهيد "پاپك" ديگه چه صيغه اي است؟ "بك"بابك كه مشخاصاً روشن است كه تركي است مثل اتابك=آتا بك و شما خيلي سادلوحانه همين بازي را در مورد ريشه آذربايجان هر كه "بك"بيك" كاملاً مشخصه انجام ميديد . شما چون بهتان گفتند اعراب پ ژچ گ نداره تا ميتونيد به هر كلمه اين حروف را ميچسبانيد تا تعميم ميديد در صورتي ريشه و معني برا اون كلمه نداريد و به خيال خود رستاخيز ٢٥٠٠ ساله ميكنيد و بقيه داستان بافي شما از تاريخ حتي بدرد قصه هاي خواب كودكان هم نميخورد.عوض اين استدال هاي مضحك رك و راست بگيد كه قوم برتر هستيد مثل ادعاي قوم يهود،مردم همه جوره كلك خوردند ديگه جا ندارند

نوشته شده توسط: Anonymous

بسیار نوشته دلنشینی بود، زندگی ملاله و مبارزات او برای اجرای شعار سازمان ملل" آموزش برای همه"و احساس مسئولیت این دختر نوجوان، درسی برای تمامی زنان مسلمانی است که در رژیم هایی زندگی میکنند که جهالت را بر نادانی ترجیح میدهند تا بتوانند حکومت خود را ادامه دهند. کتابش میتواند ایده او را همیشه در خانه هایمان زنده نکهدارد. با تشکر

نوشته شده توسط: Anonymous

به تجربه دیده ایم که تحمل نظرات مخالف خود برای مردمان جامعه ای که از دیرباز بااستبداد و سرکوب مواجه و با آن خوگرفته و درونی شده است، امرساده ای نیست و پایداری کنش گری مدافعان آزادی بی قید وشرط بیان و اندیشه را می طلبد. ازسوی دیگر همواره هر راه تازه مثل سایتی که می خواهد برخلاف شیوه های رایج و سنتی فضای باز و غیرکنترل شده داشته باشد،خالی از عیب و ایراد و حتی بعضا سوء استفاده ازفضای بوجود آمده نیست که با استناد به آن ها به سهولت می توان، مبلغ تک صدائی و ایجاد نهادهای ممیزی و کنترل کننده شد. والبته انگیزه نهفئه در پشت این نوع تمهیدات و ساختاربندی ها عموما چیزی جزمسلط کردن یک گفتمان و رویکرد برسایررویکردها نیست. درمورد مشخص سایت ایران گلوبال کانون التهاب کنونی اساسا وزن و نظرات...

مطرح شده مربوط به مسائل قومی وملی و البته برخی برخوردهای تند پیرامون آن است. البته غرض انکار برخی مشکلات و نارسائی ها نیست، ازجمله این که نسبت تمرکزروی این حوزه با توجه به انبوه مسائل مهم دیگر اعم از داخلی و جهانی، بیش از حد لازم است.اما این نوع مشکلات می تواند در هرمورد دیگری و درشرایط دیگری نیز رخ دهد.برای حل هرمشکل می توان هم راه حل اصولی و با وفاداری به هدف یافت و هم راه حلی که پاک کننده صورت مسأله است. راه حل مآلوف ما توسل به کنترل بیشتر است.علاوه برجا افتادن فرهنگ تحمل وپلورالیسم، راه حل اصولی دربرخورد با مشکلات عملی نه با توسل به سازوکارهای محدودکننده،بلکه برخورد با معضل دروفاداری قاطع به اصول، ونیز برخورد محتوائی و استدلالی با آن ها از یکسو و طرح مسائل مهم دیگر ازسوی سایرکاربران و یا دست اندرکاران سایت ازسوی دیگر است.ما مممولا عادت داریم که بدلیل فقراستدلال و یا کم کاری با تشدید کنترل توازن ایجاد کنیم و حال آن که آزادی بیان روح زنده و اخگرسوزان یک سایت زنده را تشکیل می دهد.بهرحال بایدتمرین دموکراسی و نهادی کردن فرهنگ تحمل نظرمخالف،پلورالیسم، احترام به دگربودگی و متفاوت اندیشیدن ودست شستن از جهان مألوف هرمی را ازجائی شروع کنیم. البته تک تک ماکاربران سایت نیزبه نوبه خود باید درمنش و برخوردمان وبا اجتناب از هرنوع توهین و ایراداتهام بی دلیل و فاکت، در بالیدن این فرهنگ یاوریکدیگرباشیم تا باخطاهای خود زمینه رشد رویکردهائی را که بدنبال برقراری هنجارهای کنترل کننده هستند، فراهم نسازیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای قره جه لو میشود لطفاً بفرمایید که کلمه معادل کلمه طیاره یا هواپیما در ترکی آزربایجانی چیست؟
دوست عزیز ترکی آزربایجانی کلاسیک دارای نارسایی هایی هست که باید رفع شود از جمله وجود کلمات غیر ترکی و بیگانه. هر ملتی در دوره گذار به مدرنیزم و ملت شوندگی این کار را انجام داده. جناب قره جه لو به شما یک تیو بدهم : هر گاه دیدید فارس ها زیاد تحویل تان میگیرند بدانید که در حال خیانت به آزربایجان و آرمانهایش هستید. آرمان آزربایجان ساختن جامعه ای مدرن دموکرات با تکیه بر هویت بومی (ترکی) خودش است. من جوان آزربایجانی فقط به این موضوع فکر میکنم. رک و پوست کنده میگویم سرنوشت سیاسی یک تهرانی یا اصفهانی یا اهوازی برایم پشیزی ارزشی ندارد. علایق ، سود و زیان من ترک با یک فارس یا عرب یا گیلک در این سیستم سیاسی دیکتاتور ساخته به نام ایران یکی نیست دوست عزیز چرا انرژی همدیگر را بیش از این تلف کنیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

هومن:باسلام وتبریکات بهاری من درباره مفهوم خلق نظرم این است :وقتی ما میگوییم خلق خلق فقط انسان های یک زیست بوم نیستند وبه نظر من با توجه به عصری که دران هستیم ومفاهیم دیگر با عینک صرف اومانیستی وانسان پرستی دوران صنعتی به ان نگریخته نمی شود خلق یک زیست بوم شامل تمامی موجودات زنده ومظلوم وتحت ستم و غارت شده ان بوم است خلق شامل همه انسان ها حیوانات گیاهان چشم انداز های طبیعی واکولوزی میشود چون این کلمه عربی معنایش افریده هاست یعنی انچه خدا یا طبیعت افریده فقط خلق بخش مظلوم وغارت شده ومبارز یک بوم را شامل میشود وانسان های ظالم وغارتگر وطبیعت سوز را شامل نمیشود انها ضدخلق هستند بنا براین خلق همراه با بومش است با اکولوزی اش وقتی یک خلق سرکوب و ویران میشود توسط ضد خلق زیست بوم هم که جدا از خلق نیست ویران میشود ومظلوم میشود اگر من مدعی هستم

مدافع خلق مظلوم ایران هستم برایم یک گربه که درکوچه مان با تنی رنجور زیر ماشین یک وحشی له میشود یا یک سگ که توسط مزدوران شهرداری کشتار میشود فرقی بایک انسان ندارد بخاطر ان گربه یا سگ که از نظر من جزو خلق هستند هم درگیر میشوم با ضد خلق یا وقتی درختی درسرزمینی که زندگی میکنم قطع میشود ان درخت هم جزو خلق است یا وقتی خلق



ترک دراذربایجان برای نجات دریاچه ارومیه به خیابان میریزند واز اوهمچون یک مادر یا حتی فرا انسان دفاع میکنند یک دریاچه هم مثل یک موجود زنده که واقعا زنده هم هست حیاتش به خطر می افتد خلق بخاطر ش تظاهرات میکند وکشته میشود وقتی میگوییم خلق یعنی مردم وتمام موجودات یک زیست بوم وقتی میگوییم ما فدایی وپیشمرگ خلق هستیم یعنی بخاطر جان یک گربه یا یک سگ یا یک درخت ممکن است درگیر شویم وبه زندان برویم یادم است زمانی درتهران بودم گربه ای داشتیم که از بچگی اورا که بی مادر شده بود به سختی بزرگ کردم در داخل خانه محقرمان وبا اینکه وضع خوبی نداشتیم هیچ وقت از دکتر ودوا وغذایش کم نگذاشتم روزی باز مریض شد وبرای ویزیت دامپزشک اورا به دکتری در میدان قدس میبردیم با توجه به اینکه همراهی کردن علنی حیوانات درخیابان های تهران از نظر پلیس جرم است اورا که تب داشت در کوله ای گذاشته بودم وسرش بیرون بود در میدان وقتی از اتوبوس پیاده شدیم پلیس من همسر وگربه مان را که مانند پسرمان بود دستگیر کرد وبه دکه پلیس برد وبازخواست شدیم همسرترکم به شدت جلوی پلیس ایستاد فرمانده دکه اخر به تته پته افتاد که میخواهیم ازو عکس بگیریم همسرم گفت حق ندارید من هم به پلیس با صراحت گفتم گربه تب دارد وتمام کنید این بازی را من طرفدار حیوانات هستم وحاضرم بخاطرش کشته شوم پلیس ها وقتی خشم وطغیان هردو مارا دیدند بدون عذرخواهی رهایمان کردند از نظر من ان پلیس های شیعه با اینکه انسان هم هستند وبزرگتر از گربه ضدخلق بودند واگر شرایطش بود حاضر بودم بخاطر جان گربه مظلومم از روی نعششان عبور کنم برای من یک حیوان مظلوم یا یک درخت ارزشش ازیک ضد خلق خیلی بیشتر است وظاهر انسان داشتن هیچ حقی را برای ضد خلق ایجاد نمی کند چه بسیار درختان که ارزش حیاتی انها ازیک پاسدار پلیس یا بسیجی بیشتر است وبه زیست بوم بیشتر مفید هستند بنا براین ازین به بعد خلق را تمام افریده های مظلوم یک زیست بوم بدانیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

http://ebooks.preslib.az/pdfbooks/azbooks/eb-az_05092012_09.pdf ايشان بهتر است اين كتاب را بخوانند برايشان خيلي مفيد خواهدبود

نوشته شده توسط: مسؤل فنی ایران گلوبال

آقای امیرحسین موحدی، من تمامی مقالات شما و برادرتان را کنترل کردم. درست است، در 5 مورد نام شما بعنوان نویسنده حذف شده بود. در 2 مورد دلیلش این بود که خود شما یادتان رفته بود که نام نویسنده را وارد کنید و در 3 مورد، چون برادرتان از حساب کاربری شما استفاده کرده و مقاله را منتشر کرده بودند،هنگام حذف نام شما و برادرتان از لیست نویسندگان سایت، برنامه ما جای آن را خالی گذاشته بود. با شوزش از شما هموه موارد را اصلاح کردم. بازهم اگر موردی وجود دارد که از قلم افتاده است، لطفا با ذکر آدرس اطلاع دهید تا تصحیح شوند. حذف نام شما به هیچوجه عمدی نبوده است. ایران گلوبال به شیوه های غیراخلاقی متوصل نمی شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ابو افضل، به شما هم همان توصیه ای را می کنم که به جناب حامد ایرانی کردم، اگر نمی توانید کلمه ساده "رازی" را رونویسی کنید و آنرا "راضی" می نویسید، یا باید به چشم پزشک مراجعه کنید و یا به کلاس سوادآموزی. اگر هم معتقدید که اینها همه از نقص زبان و خط فارسی است، کسی شما را مجبور نکرده به این زبان بنویسید. در ضمن من فکر می کنم جناب حامد ایرانی به عنوان آدم زنده احتیاج به وکیل نداشته باشد. از اینها گذشته همین برخورد شما نشاندهنده عمق تفکر راسیستی در بین شما قوم گرایان است. هرکسی تا جایی که در باره زبان فارسی و تاریخ ایران مهملات به هم ببافد، می شود محقق شجاع و بی بدیل و ... ولی همان آدم اگر در باره زبان ترکی مهمل ببافد، آنوقت می شود بی سواد و امی و عادی و ... . پس شما هم بفرمائید ما به این حرفها و این طرز تفکر باید بخندیم، یا گریه کنیم؟

نوشته شده توسط: Anonymous

لازم به یادآدوری یک نکته مهم به علاقه مندان تاریخ باستان در مورد خط میخی
جناب ارفعی یکی ازمحققان و باستانشناسان متخصص خط میخی ملقب به هخا در یک برنامه تلویزیونی شبکه 4 سیما (تقریبا 4 سال پیش)مقرر این نکته شده اند ما و همه خط شناسان خط میخی قادر به خواندن بیش از 20 درصدد از خطوط میخی نیستیم زیرا این خط در اویل قرن میلادی از بین رفته و معلوماتی برای یادگیری این خطوط در دست وجود نیست ولذا با تلاش فراوان قادر شده ایم فقط 20 درصد از این کلمات این خط را کشف کنیم (آنهم باشک و شبه) و هر کسی در دنیا مدعی شود ما این خطوط را ترجمه کردیم و یا ترجمه شده یک حرف ناپخته و نسنجیده ای هست و....

نوشته شده توسط: ایران گلوبال

آقای آرمان چاروستایی گرامی، لطفا مدیا را در بخش های دیگر نگذارید و هنگام انتشار مطلب، به توضیحاتی که زیر بخش های مختلف داده شده است، توجه کنید. مدیریت سایت اگر لازم دید، مدیای شما را در بخش های دیگر نیز قرار خواهد داد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آیا ملت تورک ایران به دلیل" جغرافیای ایران بودن " از حقوق اولیه وقانونی و بین المللی و انسانی خو د چشمپوشی کرده ودرصورت حق طلبی باچماق یکپارچگی وبا انگ "پان" وغیره برسرشان کوبیده شود ؟آیا حقشون هست از حقوقشان دفاع کنند یا نه ؟ آیا باید همیشه محکوم به قبول باشند ؟ آیا این شرایط را اگر فارسها داشتند باید مبارزه میکردند یا نه ؟

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

آقای موحدی، ما نام هیچ نویسنده ای را از مقاله پاک نمی کنیم. لطفا مشخص کنید که نام شما از کدام مقاله تان حذف شده است تا بتوانم بررسی کنم و احتمالا اگر حذف شما از لیست نویسندگان سایت مشکلی بوجود آورده برطرف کنم. البته من خودم آن را بررسی می کنم ولی اگر شما نام مقاله خودتان را برایمان بنویسید، کار من آسان تر خواهد بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب برادری، استدلال ها و استنتاج های علمی و تجربی شما برای بیشترین نظردهندګان مخالفتان قابل درک و فهم نیست، چرا که آنها در وادی باورهای قبیله ای، عشیره ای و فرقه ګرایی خودشان غرق هستند و در ذهنشان جایی برای درک و فهم آموزه های نوین و سمبلیک باقی نمانده است. متاسفانه فضای سایت ایرانګلوبال را در مدیریت و کنترل نظرات به سمت و سوی اهداف خودشان، به صورتی اشغال نموده اند که کمتر کاربر و نویسنده ای ریسک دهان به دهان شدن با این افراد بدون نام و نشان را می نماید و به خود زحمت نوشتن مقاله و نظر در متقاعد نمودن آنها را نمیدهد.

نوشته شده توسط: Anonymous

لینک زیر نوشته ای از گزنفون، تاریخ نگار، سیاست مدار و نویسنده است که 355 سال قبل از میلاد مسیح درگذشت. متنی در شرح تعلیم و تربیت کوروش و برای دوستانی که بدون پی گیری راست و دروغ را باور می کنند.
اگر در گوگل سرچ کنید متن های زیادی از گرنفون در مورد کوروش، تعلیم و تربیت او، شیوه ی کشورداری او و جنگ های ایران و یونان پیدا خواهید کرد. البته کسی که بخواهد تیشه بر ریشه ی کسی یا چیزی بزند، با دروغ پردازی می تواند حتا این متون را هم جعلی جلوه دهد.
یک زمانی تنها دشمن اینگلیسی ها بودند و روح دایی جان ناپلئون در گشت و گذار در حال حلول از این کالبد به آن کالبد، حالا دشمن جدید پیدا کرده ایم، یهودی هایی که تنها در حال رمل و اسطرلاب و جادو و جعل هستند. دایی جان ناپلئون هم دیگر نیاز نداریم. پورپیرار هست!
http://altgriechisch.xobor.de/t150f55-Lektion-Die-Erziehung-des-juenger…

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام آقای راضی، ما به همه گفته‌های پورپیرار به عنوان وی منطل نگاه ‌نمی‌کنیم. ایشان یک مورخ نبوده بلکه یک منتقد می باشد. در مورد علم زبان‌شناسی و ترک‌شناسی پورپیرار یک شخص امی و عادی است. ایشان در یکی از کتمنت‌ها درباره کتاب ده‌ده قورقوت لاوف بزرگی زده بود که توسط مهندس رف‌رف جواب دندانشکنی دریافت کرد و دیگر در مورد ترک‌ها چیزی ننوشت. ضمنا زبان ترکی از لحاط منطق زبان‌شناسی بسیار متکامل‌تر از زبان فارسی است. و تاثیرپذیری زبان‌ها از یکدیگر یک حادثه طبیعی است. همچنان که زبان عربی از زبان‌های سریانی، لاتین، ترکی و فارسی تاثر پذیرفته زبان فارسی و ترکی هم از سایر زیان‌ها متاثر شده است . ولی پورپیرار با ادبیات تکفیری و آنتی یهود خود هر مخالف را تکفیر می کند ولی در مورد زبان ترکی کوچک‌ترین سواد و اطلاعاتی ندارد و جرعت مواجهه مستقیم هم ندارد

ولی برایش احترام زیادی قائل هستیم چرا که متد تنقیدی او تا حدودی باعث شده تا در کشورمان در سال‌های اخیر هر کسی به دروغ‌پردازی اقدام نکند. پورپیرار ابتدا به پان ایرانیست‌ها و پان فارسیست‌ها هجوم کرد و بعد از آن به ترک‌های ایران هجوم را آغاز کرد و البته که از سوی مقامات کشوری حمایت می شود . ایشان اکثر علم‌های موجود را با توطئه یهود مرتبط می داند و هر نظر علمی ناخوش‌آیند خویش را با چماق نقظه یهود است می کوبد و این موضوع بزرگترین ایران پورپیرار است. ایشان ادعا کرده بود که در کتاب ده ده قورقود توپ و تفنگ وجود دارد ولی با نگاه به کتاب ده ده قورقود معلوم شد اعدای پورپیرار آبکی از آب درآمد و ایشان به ترجمه فارسی آن مراجعه کرده بود و به خاطر اینکه در زبان ترکی شخص عوامی بودند و چیزی نمی دانستد در این مورد گند زده بودند. بعد به سراغ نسخه ترکی کتاب ده ده قورقود رفته و آن را تهییه کرده بود و بعد از این که فهمید خیط کاشته افراد مزبور را به پان ترکیست بودن متهم کرده بود..... اینها را گفتم که از پورپیرار بت نسایزید که خیلی شکننده است......ولی با این حال در کشور ایران با جسارت پته یک عده مورخ قلم به مزد را به آب ریخت و دروغ‌های پان ایرانیستی را افشا کرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

تحلیل ارزشمندی بود. حتما مطلع اید که مخابرات ایران در ساعات آخرین رأی گیری امکان تماس با شماره های شبکه من و تو را مسدود کرده بود تا به روال معمول، هراس خود را از رأی مردم نشان دهد. با وجودی که این تماس ها هیچ آسیب ظاهری به نظام جمهوری اسلامی نمی زند اما تماس حدود 1.5 میلیون نفر در هر شب مسابقه می تواند نشان دهنده آن باشد که این برنامه حداقل 6 میلیون بیننده داشته است. اگر چه با محاسبه کسانی که در مسابقه شرکت نمی کنند رقم بیننده های واقعی بیش از این هم خواهد بود.به یاد داشته باشیم که برنامه 90 که یک برنامه ورزشی است در اوج خود توانسته است حدود 3 میلیون پیامک دریافت کند.

این موضوع برای تلویزیون ایران می تواند بسیار عذاب آور باشد که یک برنامه ماهواره ای سکولار بتواند تا این حد مخاطب جذب کند. به نظر من حتی برنده شدن ارمیا با وجود صدای خوبی که داشت نشان دهنده تمایل اقشار مذهبی جامعه به خصوص زنان محجبه ایران به او بود که درخشش ارمیا را تحسین می کردند.
نوشته شده توسط: Anonymous

هومن:این بند باز همان تکرارحکومت های گذشته مرکز گرای ایرانی استعمار گر است ومن ودیگر دوستان ایالات تحت ستم حکومت مرکزی حتما با ان مخالفیم:"دولت مرکزی اداره عمومی کشور را بر عهده دارد. پاسداری و نحوه استفاده از آنچه که به عنوان ثروت ملی تعیین می شود، انحصار تنظیم و اجرای سیاست خارجی کشور، حق چاپ پول ملی، بودجه بندی، برنامه‏ریزی های کلان اقتصادی و سیاست‏های مالی، مدیریت نیروی نظامی کشور و حراست از مرزها جملگی بر عهده دولت مرکزی است. توزیع عادلانه ثروت و امکانات ملی بین ایالت‏ها، عملکرد مستمر دولت مرکزی خواهد بود و اتخاذ سیاست‏های ویژه در رابطه با جبران عقب‏ماندگی مناطق محروم کشور، در زمره وظایف مقدم آن محسوب می‏شود."

اولا دراینده تمام ایالات خودشان صاحب سرمایه و ثروت هایشان خواهند شد وانها بصورت مالکیت جمعی ایالتی اداره خواهند شد وسهمی برای حکومت مرکزی نخواهد ماند اصولا چیزی به عنوان پایتخت حکومت مرکزی هم نخواهیم داشت که کارش غارت ایالات وانتقال سرمایه انها به بعضی افراد یا به کشورهای بیگنه باشد تهران و ری هم مرکز ایالت راغا خواهند شد که محدوده اش را مردم وکارشناسان منطقه تعیین خواهند کرد هر ایالتی هر کالا یا موادی از ایالت دیگر بخواهد تقاضای خرید میدهد وجه پرداخت شده وکالا یا مواد خام تحویل ایالت دیگر میشود از نفت وگاز گرفته تا محصولات کشاورزی وظیفه حفاظت ازمرزها به نیروهای مردمی داوطلب درایالات مرز نشین واگذار میشود یا اگر مردم صلاح دانستند گارد حرفه ای حقوق بگیر با مسولیت محدود فقط برای حفاظت از ایالت در برابر هجوم خارجی تشکیل خواهد شد این گارد حق سرکوب و دخالت در امورمردم داخل ایالت را نخواهد داشت و تحت نظارت شدید نهاد های شهری مردمی ا ایالتی خواهد بود کل ایالات میتوانند یک اتحاد نظامی داشته باشند چیزی مثل ناتو یا ورشو کو چک که هر گاه کشوری بیگانه به خاک هرکدام از ایالات حمله کرد بصورت متحد از ایالت مورد تهاجم دفاع کنند باز تاکید میکنم چیزی به نام پایتخت نخواهیم داشت تمام ایالات مجلس ونظام قانونی خاص خودرا خواهند داشت و هر طور صلاح دانستند درباره انواع زبان هایی که موجود دارند تصمیم میگیرند که در ایالت کدام زبانشان را رسمی کنند در هرمنطقه در هر ایالت هر زبانی که گویندگانی قابل توجه دارد مدرسه به همان زبان خواهد داشت مثل همین الان که برای اقلیت های دینی مدارس خاصشان موجود است مثلا دریک منطقه که 1000 نفرترکزبان دارد یک مدرسه ترکی خواهد بود در منطقه دیگر که چند کیلومتری ان هست ومردم تالشی هستند مدرسه تالشی خواهد بود .کلا نظام کهنه حکومت کرمزی را فراموش کنید چون این مفهوم دیگر مشمول گذشت زمان میشود پایتخت را هم فراموش کنید .اینها همه کشورداری متمرکز رضاشاهی است که برای غارت سرمایه ایالات وانتقال ان به خارج تشکیل شده بود تهران شهری ساده خواهد بود مربوط به سرزمین وایالت راغا همین و هرچه خواست ازدیگر ایالات خرید میکند نیازی به گارد مرزی هم ندارد چون با کشوری بیگانه هم مرز نیست تنها یگان های حفاظت ایالتی خواهد داشت برای انتظام در ایالت راغا این یگان ها هم میتوانند از زنان ومردان داوطلب شوراهای مردمی ایالت راغا تشکیل شوند نه نیروهای حرفه ای حقوق بگیر که بعد سرکوبگر مردم شوند .پیداست نویسندگان سند هنوز در دروان پهلوی وخمینی سر میکنند واز وقایع درون کشور وروحیات مردمان ایالات بیخبرند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سايت ايران گلوبال بايد اين مسيله را هميشه مد نظر داشته باشد كه :اظهار عقيده مثلا حتي آنهاييكه انواع پانها را مثل پان فارسيسم و تركيسم و عربيسم و ... و حتي افكار سياسي و ايدئولوژيها چون ولايت فقيه و سوسياليسم و ... بايد آزاد باشد و اين اصل جز آزادي بيان است به شرط عدم توهين به ديگران،اما انتشار برخي مقالات به ظاهر تاريخي و حتي اتنيكي كه غرض ورزانه تعصبات فكري برخي چون اقاي ناصر كرمي را يدك ميكشند و افرادي اينچنيني بايد با پالايش همراه باشد،چراكه نه تنها به دموكراسي كمكي نميكند بلكه جعل تاريخ و ايجاد نفاق و دشمني در پي دارد.سايت محترم بايد اين موارد را درنظر بگيرد و حقوق ملتها را محترم شمارد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

در این سند نکات 1-نظام غیرمتمرکز از جمله فدرال ؛ 2- دولتهای ایالات؛ مثبت هستند. 3- اما غیر انتخابی بودن زبان مشترک(فارسی) منفی ست. درست اینست که زبان (یا زبانهای) رابط با رأی همگانی انتخاب شوند. عدم حل دموکراتیک مسئله زبان همیشه مشکل ساز است.

نوشته شده توسط: Anonymous

Azize dele baradar, mamnun az shoma ke sharte avval ro ke esteghlale mellathaye Iran ast ro paziroftid, marhaleye dovvome mozakere dar morede marzhaye beyne mamalek khahad bud ke omidvaram ba tarhe khub be mize mozakere tashrif biyarid. Montazerim

نوشته شده توسط: Anonymous

از زمانی که دیگر شراب توی مشک نمی ریزند ده ها سالیست که گذشته. حکومت کلیسا هم در اروپا دورانش سپری شده و باز نخواهد گشت.سالهای درازی است که قانون از جان و مال و امنیت شهروندان محافظت میکند.هر روز قوانین کاملتری هم تدوین میکنند. مسیر حرکت زندگی در کشورهای قانونمندی مانند امریکا و اروپا که بیشترشان پادشاهی هم هستند مانند رودخانه پر آبیست که با شتاب از روی موانع بستر رودخانه راهی اقیانوس است. آدمها تشنه آزادی و حقوق برابرند. درایران رژیمی انیرانی و عقب گرا بدتر از حکومت قجر در حال نابودی همه چیز است . جلو پویایی و حرکت و پیشرفت و شکوفایی زن و مرد و پیر و جوان را گرفته. کفتارهایی را می مانند که از لاشه مرده ای میخورند و همدیگر را تکه پاره هم میکنند.از ابتدا تا به امروزشان یکی که منافع ملی را به منافع خودش ترجیح دهد پیدا نخواهی کرد.کسانی که شما نام برده اید بانیان این حکومتند.

اگر مشک کهنه را حکومت اسلامی بنامیم، کهروبی و موسوی و احمدی و...بدلیل آنکه حقوق مردم را نمی شناسند. آن شعور و شناخت را ندارند.جهان امروز را نمی شناسند.با قاتلان و مزدوران دم خور بوده اند. نگرش سیاسی و انسانی ومردمی ندارند و شریک دزدان و دشمنان ایران هستند شراب نیستند. حتا سرکه هم نیستند.این آقایان در اینده باید جواب کارهایشان و شراکت در همکاری با چنین رژیمی را بدهند. مگر قحط الرجال است؟ 40 میلیون جوان در ایران و خارج از ایران زندگی میکنند که حاضرند برای میهن جان فدا کنند.برای تشکیل حزبت روی این اقایان حساب نکن که میلیونها شاکی دارند و من هم یکی از انها هستم.من اینرا برای خودت میگویم.زیرا که گفته اند سر قبری که مرده توش نیست ناله و فغان مکن.بدرود
نوشته شده توسط: Anonymous

بنده در یک جلسه سخنرانی‌ چند صد نفره در شهر برلین از آقای گلشیری و دولت آبادی سوال کردم که، به عنوان ۲ نفر از پیشکسوتان زبان و ادبیات فارسی، نظرشان در باره ادبیات خلق‌های غیر فارس ساکن در ایران چیست؟،

بنده در یک جلسه سخنرانی‌ چند صد نفره در شهر برلین از آقای گلشیری و دولت آبادی سوال کردم که، به عنوان ۲ نفر از پیشکسوتان زبان و ادبیات فارسی، نظرشان در باره ادبیات خلق‌های غیر فارس ساکن در ایران چیست؟، جواب گلشیری این بود که، "از این سوال بوی توطئه و خیانت ...میاید! ترجمه این حرفها به آلمانی‌، هم مترجم را، یعنی‌ بهمن نیرومند را خجالت زده مینمود، و هم موجب حیرت و ناباوری در میان حاضرین آلمانی‌ میشد. جواب آقای دولت آبادی هم، پس یک مقدمه-ِ خیلی طولانی در مدح و حقانیت زبان فارسی، این بود که، "اگر روزی زبان اقوام غیر فارس در مدارس ایران تدریس بشود، ایشان مخالفتی نخوهند داشت "!!! اینها نظرات دو تن‌ از نویسندگان ملت فارس بود، حال نظر بقیه را براحتی میتوانید حدس بزنید. میتوانید نفرت جامعه روشنفکری فارس -ایرانی‌ را نسبت به زبان‌ها و فرهنگ‌ها تصور کنید. در نتیجه همین نفرت ورزی هاست که تعداد "تجزیه طلبان" در میان اقوام غیر‌فارس، به خصوص در میان آذربایجانیها به سرعت سرسام آوری هر روز زیاد و زیادتر میشود. که علت آن را نه در توطئه -ِ شرق و غرب یا عرب و ترک، بلکه در ویروس آریا گرایی و برتری طلبی و ظلم و ستم مضاعفی باید جست که، بنام ایران و در قالب زبان و هویت فارسی، بدست حکام وحشی و با رضایت و حمایت جامعه روشنفکری ایران در حقٔ اقوام غیر فارس اعمال میشود.

رضا براهنی ها، بنی طرف‌ها و ده‌ها و صد‌ها روشنفکر آذربایجانی و عرب و کورد ... به اندازه کافی‌ به زبان و ادبیات و ... فارسی خدمت کرده اند، وظیفه آنها و تک -تک روشنفکران این اقوام امروز چیز دیگری‌ست.
نوشته شده توسط: Anonymous

سپاس و تشکر از جناب مازیار تپور .

این یکی‌ از بهترین مقالاتی است که در عمرم خواندم

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز من مخالفتی با مسدود شدن حساب خود ندارم این حق شماست ولیهزف اسم من از نوشته‌هایم راسم امانت داری نیست و غیر حرفه‌ای هست و نویسندگان چگونه به سایت شما اطمینان کنند وقتی‌ که هر وقت اراده می‌کنید اسم نویسنده را حذف می‌کنید؟ مخاطبین این سایت را باید در جریان این کار غیر حرفه‌ای گذاشت

نوشته شده توسط: Anonymous

با عرض پوزش از ارسال تکراری، بنده بعدا متوجه شدم نظریه شاید بیشتر شایسته درج بعنوان پاسخ به پرسش آقای کیانوش باشد چرا که هر تدارکی در قطع نفوظ عوامل رژیم بمراتب مهتر از بحث در نوع درج مقالات با محتوا و کیفیتهای مختلف هست

سوالی که هر آنگاه در رابطه با امکان آزادی بیان و نشر عقاید در ایران گلوبال را از خود میپرسم اینست چرا عوامل اطلاعات و امنیت رژیم جمهوری اسلامی از این امکانات بادآورده در راستای تفرقه و اختشاش در جو سالم مباحث برون مرزاستفاده نمیکند. ویا اگر این کار را میکند آن موقع سوال این است چطور مدیران و کاربران سایت وزین گلوبال میتوانند بدون اسناد و تهمت فیلتری برای این عوامل تهیه کنند. این عزیزان صد البته به سادگی جواب درست و حسابی نخواهند داشت بجز تکلیف غربال افکار؛ چنانچه آقای توکلی نیز چندی پیش به آن هم اشاره کردند. بنده نیز شدیدا به چنین فیلتر باور دارم ممتها به شرط اینکه مضمون مقاله و نوشته در ناذلترین شرط خود انرژی مضاعف از بازدیدکنندگان مقاله نگیرد. اما متاسفانه هر دم شاهد بحث و مذاکره در الفبای دموکراسی و یا تاریخ هستیم و این هم بنظر بنده در سطح این سایت وزین نیست. لذا ......
نوشته شده توسط: Anonymous

اجمدی نژاد اعتراف میکنه مذهبی استريال ضد غرب و تو ایرانش هم همجنسگرا ندارد. شما تو غرب هستید واینهمه صغرا کبری و تعریف از خودتان و دمکراش و حقوق بشر اما تو سند به این بلندی حتی یک جا هم از همجنسگرایان اسم نبرده اید. به این میگن:.....

نوشته شده توسط: Anonymous

هرگونه همکاری و همراهی با نیروهای سلطنت طلب محکوم و خلاف منافع ایران و ایرانی است . آیا شما میدانستید که پیامتان مورد استفاده این سایت و سازمان شیروخورشیدی شاهدوست قرار میگیرد ؟ این ها بودند که با سرکوبی 50 ساله آزادی خواهان موجب روی کار آمدن ارتجاع آخوندی شدند ----------- پایدار باد جمهوری مردمی و آزاد ایران دوستان !

نوشته شده توسط: Anonymous

انتشار چنین مقالاتی مایه مسرت است و هرچه بیشتر این قلم ها کار کنند بیشتر به نفع آگاهی ملی ملل غیر فارس است. کامنت های دموکرات مآبان در نفی وجود تبعیض ملی در ایران و مورد هجوم قرار دادن حرکات ملی در آذربایجان و ... چهره مزورانه آنان در مواجهه با حقایق را بیش از بیش آشکار می سازد. رسوب و نمود این افکار فاشیستی در طیف به اصلاح چپ دموکرات! در عین حال که مایه ناخرسندی بسیار است؛ حکایت از لاعلاج بودن معضل تبعیض ملی به روش های دموکراتیک و صلح آمیز دارد. متهم نمودن حرکات ملی ملل غیر فارس به انواع پانیزم و قصه بافیهای بی مفهوم به جای ارائه راه حلی منطقی چیزی جز فرار از واقعیت ها؛ انکار و پاک کردن صورت مسئله نیست. جریان ها و حرکات ملی ملل غیر فارس روز به روز گسترده تر و قدرتمندتر شده و درلایه های اجتماعی ریشه دارتر می شوند و با توجه به شرایط جهانی و منطقه ای؛ دیر یا زود به حقوق خود دست خواهند یافت.

تصور چنین چشم اندازی خواب را بر حامیان سلطه یک ملت؛ فرهنگ و زبان تحت نام ایران بر ملل غیر فارس را دچار تشویش نموده است و هرگونه تزلزل در بنیان های راسیزم اوختاپوسی ریشه دوانده در جامعه فارس و ایران را به ضرر آمال و آروزهای خود می بینند. اینان به زعم خود فکر می کنند اگر با دموکراتمآبی شدت تخریب و شانتاژ را برعلیه فعالان و حرکات ملی افزایش دهند می توانند آنان را زمین گیر نموده؛ از درگیریهای ائتنیکی جلوگیری نموده و گامی بزرگ در جهت یکسانسازی فرهنگی و به زعم خود دموکراتیزاسیون ایران و بلکه جهان! بردارند؛ غافل از اینکه این شیوه برخورد شکافها را عمیق تر و اندک امیدهای راه حل مسالمت آمیز را نیز به باد خواهد داد! اشتباهات تحلیلی که در طول صده اخیر به دفعات خصوصا از سوی چپ گرایان دموکراتمآب در ارزیابی شرایط سیاسی ؛ اجتماعی ایران ؛ جهان و منطقه روی داده و هربار خسارات سیاسی اجتماعی بسیاری آفریده است که جمهوری اسلامی یکی از نمونه های آن است. اما گویا این آزمون و خطاء را پایانی نیست. تنها راه دستیابی به حقوق ملی دموکراتیک مبارزه و مقاومت بی امان در برابر این تخریب گری ها و آگاهی سازی هرچه بیشتر مردم از اهداف آنان و مهمتر از اینها گسترش شعور و آگاهی ملی در لایه های مختلف اجتماعی است. با چنین اوصافی هیچ تفاوتی بین جمهوری اسلامی و چنین اپوزوسیونی وجود ندارد.
گله جک بیزیم دیر...
نوشته شده توسط: Anonymous

متمد نه ترین تعریف خدا در فر هنگه ایران باستان است که کو رو ش فرآ ورده ان فرهنگ بود با منشور ش . خدا در فرهنگه ایران یعنی تخم خود زا . تخمی که خود ش خود را میز ا ید . هما نند ی خدا با " نی " است. نی هم خود زا است نام های بسیار دارد از جمله خو ز . لغت خو زستان د ر یا ی خز ر. نی یک از کلیدی ترین و ا ژ ه ها است .از افشره ان نو شید نی می گرفتن ، در خانه سا زی ، پل سا ز ی . حتا گا ه شما ر از یک بند نه تا بند دیگر نی ز ما ن می شمر د ن و ا ژ ه قر ن از ان می ایاد . قر نی وسیله مو ز یک نی ، با رشته ان لباس می بافتن ، با نی پیرا یش سلمانی میکردن ،،،،،،،،، بسیا ر است گفتنی حتا مو لا نه جلا لدین هم بجای بسم لله مثنو ی را با نی این ا ثر جاویدان فرهنگی را شرو ع میکند.

ا سا س و اصل اولیه زا یش بود تخم تو امان است هم متواند نر باشد و هم ماده در بالای سر کو روش در خت کو چکی است که سه تخم ا ز ان میروید . کسی نیست که خا رج از این دنیا خلق کند .اصلی ترین ا صل هم جا نه انسا ن است جان مقد س است کسی نبا ید جان آزا ری کند .خدا با انسان به وجود می ایاد . در فر هنگه ا یران باستان که خو ده ا یر ان که همان ا ئیر ا نه باشد یعنی خا نه سیمر غ .وقتی میترا وارده تاریخ شد همه چی به هم خورد میترا قر با نی خو نی را مقدس کرد . یعنی کشتن قر با نی کردن قر با نی دادن مقد س شد و پسند ایده شد ه ابرا هیم پسر ش را قربا نی کرد .پدر آسمانی مسیح که را که پسر ش است را می کشد حتا الله هم قر با نی خو نی میخو ا هد . همه این ها هم زی سره زر تشت است دیگر ادیان هم کپی کردن او است که دنیا را به جنگ برد. او است که یکتا پرستی یا استبداد دینی را بر قرار کرده . انحراف تاریخ ازی زر تشت ا غا ز شده .جنگ خیر و شر از او است قیا مت معا د ، بهشت ، فرشتگان و ده ها مو رد دیگر. و این جهان

بینی ا یرا ن باستان را در فرهنگه دیگر همسایگان منطقه هم دیده میشود .فرهنگه ایران بر مبنای سه تا یکتائی است شیطان اهریمن وجود ندارد . آ دامی باید بالا نس و آگاه بوده اندازه را داشته باشد که از بالانس خارج نشود و عشق اصل میان این دو است . امید وارم پسنده باشد .
در ادیان سامی یهو دیت ، اسلام ، مسیحت . قد رت آ ن هم قد رت بینهایت اسا س کار است . جهان بینی ایران دنیا ی د یگر ی است . زا یش و باز یافت است .
نوشته شده توسط: Anonymous

آقا حامد ایرانی ! من برای این که تنها به قاضی نرفته باشم ، تقریبآ دو ساعت است که دارم توی صفحه اظهار نظر پرسه می زنم. می توانم بگویم که از هر ده کامنت ، حداقل هفت های آن ها مربوط به آدم های مشخصی ست که مدام تو سر و کله هم می زنن و به یکدیگر پان فارس و پان ترک می گویند . و مدام هم ، یک مشت حرف تکراری و بی سرو ته تحویل هم می دهند و دق دل خالی می کنند . بحث ها هم هیچ ربطی به حقوق بشر و این حرف ها ندارد.
آقای هادی ایرانی ، بی تعارف بگویم ، شما هم مثل آقا یوسف، توی کامنتت قصه حسین کرد شبستری تحویل دادی. این هایی که نوشتی ، هیچ ربطی به به من و کامنت من ندارن.
بحث انحرافی فارس و کرد و ترک و عرب را ابتدا امثال عزیزی بنی طرف ها و پور پیرارها و سپس آدمایی مثل شما راه انداختین . به نظر من ، همین بحث ها اپوزیسیون را به انحراف کشانده است و انرژی بحش عمده ای از آن ها را تلف کرده است

آقا حامد ایرانی ! من برای این که تنها به قاضی نرفته باشم ، تقریبآ دو ساعت است که دارم توی صفحه اظهار نظر پرسه می زنم. می توانم بگویم که از هر ده کامنت ، حداقل هفت های آن ها مربوط به آدم های مشخصی ست که مدام تو سر و کله هم می زنن و به یکدیگر پان فارس و پان ترک می گویند . و مدام هم ، یک مشت حرف تکراری و بی سرو ته تحویل هم می دهند و دق دل خالی می کنند . بحث ها هم هیچ ربطی به حقوق بشر و این حرف ها ندارد.
آقای هادی ایرانی ، بی تعارف بگویم ، شما هم مثل آقا یوسف، توی کامنتت قصه حسین کرد شبستری تحویل دادی. این هایی که نوشتی ، هیچ ربطی به به من و کامنت من ندارن.
بحث انحرافی فارس و کرد و ترک و عرب را ابتدا امثال عزیزی بنی طرف ها و پور پیرارها و سپس آدمایی مثل شما راه انداختین . به نظر من ، همین بحث ها اپوزیسیون را به انحراف کشانده است و انرژی بحش عمده ای از آن ها را تلف کرده است . وقتی عده ای با یک پسوند ایرانی به دنبال نامشان اپوزیسیون را به جان یکدیگر می اندازند و حتی می کوشند تا مردم ایران را در مقابل هم قرار دهند و جنگ خانگی راه بیندازند ، آدم ترس برش می دارد و عطای این بحث ها را به لقای جنگ خانگی می بخشد.
حتما شنیدی که ، در تظاهراتی که چندی پیش در بروکسل علیه اعدام ها در خوزستان برپا شد ، بعضی از سخنران ها ، با صراحت بر طبل رویارویی غیر فارس علیه فارس می کوبیدند.
شما داستان گرامافون های قدیمی و صفحه های خط افتاده را پیش کشیدی . یک نگاهی به کامنت های تجزیه طلب ها و از جمله کامنت های خودت تو همین ایرانگلوبال بینداز تا صفحه های خط افتاده گرامافون تپاز رو جلوی چشم تون ببینی.
آقا هادی ، بی تعارف بگویم ، شما داری دو دوزه بازی می کنی و به اسم ایرانی ، هر چه دوست داری علیه ایران و ایرانی می نویسی و خیال می کنی بقیه نمی فهمن. درست مثل همون کبک که سر شو می کنه زیر برف و خیال می کنه کسی اونو نمی بینه. بعدش ، گفتن این که نوشته های امثال مازیار تپوری بی ارزش است ، فقط دق دل خالی کردن و از زیر جواب در رفتن است .
اگه حرف حساب داری، بدون حاشیه رفتن و قصه بافی ، مستقیمآ برو سراغ این مقاله وآن را نقد کن و با سند نشان بده که کجایش بی ارزش است ، تا من هم شیر فهم بشم . من با اقای مازیار تپوری عقد اخوت نبسته ام . اما هر ادم با انصافی ، بعد از خواندن این مقاله می فهمد نویسنده اش با درد حرف می زند و مشکلش بدبختی های مردم ایران است و آن چه هم که نوشته است ، همه با سند و مدرک است . شما هم اگر قصد شلوغ کردن و گرد و خاک راه انداختن نداری مستقیم برو سراغ این مقاله و مورد به مورد و با سند نادرستی اش را نشان بده . والا ، حرف شما هم نوع دیگری از زورگویی و دست کم گرفتن شعور کاربران است.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب حامد ایرانی،
با عرض سلام و ارادت، آن جمله معروفی را که به خانم شادی صدر نسبت میدهید در واقع از خانم صدر نیست بلکه از آقای دکتر علیرضا اصغرزاده است. خانم صدر زحمت کشیده اند و مقاله دکتر اصغرزاده را نشر مجدد نموده اند. فقط جهت اطلاع عرض شد. اینهم لینک مقاله اصلی: زبان، قومیت ـ نژاد و هویت/ دکتر علیرضا اصغرزاده
http://www.shahrvand.com/archives/12742
www.shahrvand.com

نوشته شده توسط: Anonymous

sepasgozaram

نوشته شده توسط: Anonymous

با عرض سلام و خسته نباشيد،من پيشنهادي دارم و آن اينكه در مورد برخي نويسندگان سايت و مطالبشان نظرسنجي و نظرات خوانندگان را در انتشار مطالبشان در نظر بگيريد.ميتوانيد اين نظرسنجي را مثلا با عملكرد يك سأله آقايان توكلي،ائليار،اقبال اقبالي،ناصر كرمي، يونس شاملو و ... آغاز كنيد.بدين شكل كه عموم خوانندگان مقالات منتشرة اين آقايان را در رده عالي،خوب،متوسط و ضعيف و يا هر جور كه مناسب بدانيد نمره بدهند و مديران محترم هم در درج مقالات و مطالب ميزان محبوبيت اين آقايانرا در نظر گرفته و آقايانيكه نمره مناسبي نميگيرند محدود كنند،

نوشته شده توسط: Anonymous

ولی بحث من چیز دیگری است: شما فرموده اید «پورپیراربخاطراینکه تاریخ جعلی صدسال اخیررابا هشت جلد کتاب وچندمقاله شست» معنی این حرف شما این است که همه آثار پورپیرار را خوانده اید و در مورد او به این نتیجه رسیده اید. ایشان در مورد "تمدن" ترکان، کشور ترکیه و زبان ترکی هم نظریات مشابهی دارد و زبان ترکی را حتی عقیم تر از زبان فارسی و از آن هم جعلی تر می داند. آیا شما با ایشان موافقید؟ و اگر می فرمایید که این بخشهای نوشته های او را نخوانده اید، آیا به خودتان اجرازه می دهید در باره این نابغه بزرگ شرق میانه که ستایشگر صدام حسین است قضاوت کنید؟ و اگر بازهم جوابتان مثبت است، دوست دارید ما به حرفهای شما چه واکنشی نشان بدهیم، بخندیم؟ یا گریه کنیم؟ مطلب مذکور را می توانید با گوگل پیدا کنید، البته اگر بخواهید!؟ و در ضمن اگر در این کامنت به اشخاص حقیقی یا حقوقی توهینی شد، من پیشاپیش معذرت می خواهم.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب حامد ایرانی، از اینکه اینقدر بامزه هستید خیلی خوشحالم و به شما برای این قریحه طنازی و ملاحتتان تبریک می گویم. اگر مسئول کامنتها این را به حساب توهین نگذارد و کامنت مرا سانسور نکند، باید خدمت با سعادت آن استاد بی بدیل طنز و مطایبه عارض شوم که نوشتن (رازی،راذی-راضی-راظی؟؟؟) شاید به نظر شما بامزه بیاید، ولی از نظر عاقلان نشاندهنده اوج بی سوادی یک فرد است، که می خواهد سطح نازل سواد خودش را با مسخره بازی پنهان کند. بگذریم که اگر من اینکار را در مورد شما انجام داده بودم، کامنتم به طور قطع به بهانه توهین سانسور می شد. من اسم خودم را (یعنی اسم خود خودم را ) برای شما نوشته ام، اگر نمی توانید آنرا بخوانید و از روی آن بنویسید، می توانید به کلاس اکابر تشریف برده و علی رغم سن بالایتان سعی کنید خواندن و نوشتن یاد بگیرید. اگر هم به زبان فارسی مسلط نیستید، ایرادی ندارد، ولی کسی هفت تیر روی شقیقه شما

نگذاشته که به این زبان و خط ناقص افاضه فضل بفرمایید (جناب مسئول کامنتها! به جان هر کسی که قبولش دارید این کلمات توهین نیستند، لطفا سانسور نفرمایید) ولی اگر می نویسید دست از نژاد پرستی بردارید و به خط و زبان دیگران احترام بگذارید.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی عرض کنم که در طول 100 سال اخیر افکار پیشرفته دنیا از آذربایجان وارد ایران شده است ، و اولینهای ایران بیشتر از مردم آذربایجاان ن و سرزمین آذربایجان ترک تبار شروع شده است . اولین مهندس ایران حیدر عمو اوغلو ، اولین شهرداری ، اولین چاپخانه ، اولین تشکیلات حزبی و خیلی اولینهای دیگر از آذربایجان ترک شروع شده است . اولین روش مدرن تحصیل به زبان ترکی توسط میرزا حشن رشدیه ، اولین مدرسه کر و لالها و ....اما این حکومت را ترکها برا یران حاکم کردند یا خمینی فارس اهل خمین ؟ خامنه ای فقط در نام فامیل ترک است اما تربیت شده فارسهاست و افکارش هم فارسی است ، اما میر حسین موسوی که شما از آن حمایت می کنید ترک است . آیت اله شریعتمداری ترک هم میگفت باید سیاست از دیانت جدا باشد . راستی شما از زمان حاکمیت پادشاهان ساسانی و هخامنشی کدام آثار ادبی فارسی را دارید ،؟

مگر همه آثار فارسی در زما ن ترکان آفریده نشده ؟ ولی از شما متشکرم که گفتید ترکان آذربایجان در کشور مستقل ازایران زندگی کنند ، من هم با شما هم عقیده ام .
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

اینکه حامیان سیاست کهنه و تحمیلی « تبعیض» ، چه در داخل و چه در بیرون حکومت(که مشخصات حکومتیش « دیکتاتوری و توتالیتاریستی و فاشیستی» ست)،و نه « فارسی-اسلامی» ، که ظاهر بینی ست، از پذیزش «وجود تبعیض و رفع آن از راه برابری حقوقی» سر باز میزنند به خاطر افتادن در دام «ناسیونالیسم ارتجاعی موجود در بخشی از فارسی زبانان» است. مشخصاً « ناسیونالیسم آریایی و پان ایرانسم». راه حل در این مورد روشنگری ست. اما با مشکل « ناسیونالیسم ارتجاعی ملیتهای غیر فارسی زبان »، که ربطی به کسب حقوق برابر ندارد چکار کنیم؟ این ناسیونالیسم نیز روی دیگر سکه است و به همان میزان ارتجاعی و عقب مانده. آیا با توصیه ی علیرضا اصغرزاده(نه خانم صدر که منبع اشتباه است) درسته که همه به این «ناسیونالیزم منحط» بپیوندند و«عربیست و کردیست و ترکیست » بشوند؟ مگر«همبستگی یا اتحاد عمل» از این راه و با همچو چیزی امکان پذیر و عملی ست ؟

علیرضا اضغرزاده از دیدن «ناسیونالیسم ملیتی» که عربیسم و کردیسم و ترکیسم ... را تبلیغ میکند عاجز است. اینها مثل آریا گرایی مانع راه مبارزه و همبستگی ستمدیدگان اند. تجربه کردیسم ترکیه بعد از 40 هزار کشته آموزنده است. تئوریها و مقولاتی که ناسیونالیسم ملیتی در ایران تبلیغ میکند در ترکیه و پیام اوجالان که خود تئوریسین این نظریات بود توسط خودش باطل اعلام گردیده است. میخواهید ایران هم بعد از دهها هزار کشته به همین نتیجه برسد؟ در کدام یک از علوم اجتماعی ماهیت « حکومت را با زبان و دین» ارزیابی میکنند؟ و نه با ساختار اقتصادی- اجتماعی و سیاسی؟ حکومت ایران بر آمده از نظام سرمایه داری ست- با روش کشور داری دیکتاتوری و توتالیتاریسم که ظاهر ایده لوژی سیاسی اش «مذهب سیاسی» است و باطنش دیکتاتوری و توتالیتاریسم . ناسیونالیسم ملیتی نیز مثل آریا گرایی و حکومت، نژادگرا و دیکتاتور و توتالیتاریست است. اما اضغرزاده فاقد تشخیص این چیزهاست. و ما را به این راه توصیه میکنند. که از چاله درنیامده به چاه بیافتیم. پیروزی جنبش ضد تبعیض در رد ناسیونالیسم موجود و همبستگی همه جنبشهای حق طلبانه علیه حکومت - برای برقراری دموکراسی و عدالت اجتماعی و برابری حقوقی و اداره امور خود است. با چنین راه و مشخصاتی میتوان با همه وارد دیالوگ شد و همبستگی و مبارزه مشترک ایجاد نمود. در غیر اینصورت نه همبستگی یی صورت میگیرد ونه از مبارزه مشترک خبری هست. که سیاست رژیم نیز دقیقاً در این جهت است و آنرا با کنترول ناسیونالیسم موجود پیش میبرد. که نه اتحادی باشد و نه مبارزه ای. ناسیونالیسم ملیتی موجود مسئله تبعیض را وسیله قرار داده نه هدف. هدف آن «کسب دیکتاتوری» خودش است، نه اهداف عمومی جنبش همگانی که در بالا اشاره شد. در حقیقت، راه ، حقوق است- ناسیونالیسم بیراهه.
نوشته شده توسط: Anonymous

عده ای تصور کرده اند علم تاریخ و علم باستانشناسی چنان هردمبیل و بی ضابطه است که هر کس خواست می تواند بناها، کتیبه ها و آثار تاریخی را جعل کند و به جای واقعیت به خورد همگان بدهد و باستان شناسان هم چون عوام کالانعام آنقدر ابلهند که این جعلیات را باور می کنند و حتی آن ها را ترجمه هم می کنند.
دوستان عزیز؛ آثار باقی مانده از دوران ایران باستان دروغ نیستند. باید دانست که تاریخ ایران باستان مقدس نیست اما خوب یا بد،
خوشایند یا ناخوشایند ،واقعیت است. آیا می توان آثار تاریخی رم باستان را هم فقط به خاطر نژادپرستان ایتالیایی چون موسولینی جعلی دانست.
هگمتانه، پارسه(تخت جمشید)، پاسارگاد، نقش رستم، نقش رجب، شوش، طاق بستان، بیستون، طاق کسرا، فیروز آباد و.....
هیچکدام جعلی نیستند. و شما در راه اثبات ادعای خود کاملا ناکامید و به بیان بهتر؛ آب در هاون می کوبید.

نوشته شده توسط: Anonymous

سوالی که هر آنگاه در رابطه با امکان آزادی بیان و نشر عقاید در ایران گلوبال را از خود میپرسم اینست چرا عوامل اطلاعات و امنیت رژیم جمهوری اسلامی از این امکانات بادآورده در راستای تفرقه و اختشاش در جو سالم مباحث برون مرزاستفاده نمیکند. ویا اگر این کار را میکند آن موقع سوال این است چطور مدیران و کاربران سایت وزین گلوبال میتوانند بدون اسناد و تهمت فیلتری برای این عوامل تهیه کنند. این عزیزان صد البته به سادگی جواب درست و حسابی نخواهند داشت بجز تکلیف غربال افکار؛ چنانچه آقای توکلی نیز چندی پیش به آن هم اشاره کردند. بنده نیز شدیدا به چنین فیلتر باور دارم ممتها به شرط اینکه مضمون مقاله و نوشته در ناذلترین شرط خود انرژی مضاعف از بازدیدکنندگان مقاله نگیرد. اما متاسفانه هر دم شاهد بحث و مذاکره در الفبای دموکراسی و یا تاریخ هستیم و این هم بنظر بنده در سطح این سایت وزین نیست. لذا ......

پیشنهاد میکنم تا مواظب باشیم در بحثهای فرسایشی غیر مفید در آن آقا و یا آقایانی با ادبیات جمهوری اسلامی بدون کمترین اطلاعات در مورد فدرالیسم بلژیک و یا دموکراسی ابراز نظر میکنند اشتراک کنیم. نباید بحثهای مهم چنان لوس شوند که فاتحه رغبت خوانندگان شود.