Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای موحدی 1- شما نوشته اید «گسترش لجن پراکنی و جو تخریب و تحقیر روشنفکران آذربایجان به یکباره زبانه کشیدواز فرط استیصال و درماندگی در برابر منطق ملت آذربایجان کار به فحاشی و تهدید و ترعیب انجامید» ممکن است یکی دو تا آدرس بدید تا این لجن پراکنی ها را بخوانیم؟ آخر همینطوری بدون آدرس که ارزشی ندارد. 2- نوشته اید «ملت آذربایجان را که قربانی پان ایرانیسم شده و برای رهایی از ستم شوونیزم مبارزه میکنند به "پان ترکیزم" متهم میکنند» باز هم ممکن است یک آدرس بدین تا من سرگردان نشوم؟ من خیلی خوانده ام که از پانترک صحبت می شود و یا از پان فارس ولی جایی نخوانده ام که «ملت» آذربایجان را پانترک بنامند. اگر آدرس مشخص بدین خیلی از شما ممنون می شوم. 3- نوشته اید «همه ملل ساکن در فلات قااره ایران ، به ناتوانی‌ و تشتت رای در میان آنچه که اپوزسیون ایرانی خوانده میشود آگاهند و از خود محوری افراد و اشخاص با

تشکیلات چند نفره بیزار» آیا به من هم اجازه می دهید از این تشکلهای چند نفره بیزار باشم؟ حتی از تشکلهای چند نفره ای که این نامه را نوشته اند؟
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای مستشار مطلب طولانی شما را خواندم با اذعان به آاستادی شما باز می‌‌پرسم زبان "مادر" من قربانی نژاد پرستی‌ شده یا نه؟ آیا ما پان هستیم یا آنها که رسما و با افتخار حزب پان ایرانی‌ست دارند؟ میخ آهنین بر سنگ خواهد رفت یقین داشته باشیم با خود صادق با شی‌م نژاد پرستان فارس فرقی‌ با جمهوری اسلامی ندارند اپوزسیون ایرانی کارنامه بدی در مورد ملت آذربایجان دارد

نوشته شده توسط: Anonymous

از اینکه دموکراتهای تقلبی دچار هراس شده اند و آزادیخواهانیجان حقیقی ندای ملت مظلوم و مقاوم آذربا یجان را در تریبونهای جهانی با منطق امروزین معیارهای حقوق بشر انعکاس داده و آنرا راهنمای راه آزادی ملی قرارداده اند جای خوشحالیست . مبارزه مدرن ومدنی وبه روز یعنی این نه متد های فرسوده با شعارهای مستضعفین ورنجبران و ضد تمدن انسان معاصر . امیدارم آنهایی که هنوز در دالانهای زهنی دنیای دو قطبی سرگردانند خود را رها سازند واگر عمری باقی بود ضرر رسان به ملت خود نباشند

نوشته شده توسط: Anonymous

خطر تجزیه ایران را تنها فدرالیزیم خنثی می سازد نه مرکزیت غیر دمکراتیک!

حکومت مرکزی که به شیوه غیردمکراتیک بر اقوام یا خلقهای ساکن ایران حکومت کند بعد از چند صباحی شیرازه مملکت را از هم پاشیده خواهد کرد. حفظ تمامیت ارضی ایران تنها از طریق شیوه دمکراتیک وفدرالیسم برآورده میشود و لاغیر!! چگونه می توان به وحدت ملی باور داشت ، در حالی که دائما از خطر تجزیه میهن سخن رانده میشود. نشانه های وحشت از کجا برمی خیزد؟

دمکرات ترین عناصر سیاسی میهنمان چه فارسی زبان و ترک زبان، عرب ،کرد و بلوچ در مواجه با مسئله قومی یا ملی با اتخاذ مواضعی بسیار غیر دمکراتیک وجهه دمکرات منشی خود را به سرعت از دست می دهند. این دسته از نیروهای سیاسی تنها در فکرنجات خلق خود تلاش می کنند ، بعضی فارسی زبانان در اندیشه سیاسی خود به گونه ائی می اندیشند که هر چقدر قدرت مرکزی متمرکز تر باشد تمامیت ارضی مطمئن تر حفظ می گردد در حالی که این خلاف واقعیات میهن ماست. حکومت مرکزی که به شیوه غیردمکراتیک بر اقوام یا خلقهای ساکن ایران حکومت کند بعد از چند صباحی شیرازه مملکت را از هم پاشیده خواهد کرد. حفظ تمامیت ارضی ایران تنها از طریق شیوه دمکراتیک وفدرالیسم برآورده میشود و لاغیر!! چگونه می توان به وحدت ملی باور داشت ، در حالی که دائما از خطر تجزیه میهن سخن رانده میشود. نشانه های وحشت از کجا برمی خیزد؟حکومت کشوری که همه اقشار وآحاد واقوام وخلقها واقلیت های مذهبی را با شیوه دمکراتیک راضی نماید ، هیچگاه از تجزیه نمی هراسد ، چراکه حکومت دمکراتیک وفدرال مردم را نسبت به خود بیگانه وتوطئه گر نمی داند! چگونه می توان با اینگونه وحشت آفرینی ها مقابله کرد.چگونه می توان وحدت را برجسته تر کرد وتجزیه طلبی را منزوی کرد. چگونه می توان پروژه سرنگونی ج.ا. را پیش برد بی آنکه صدمه هائی به ایران نرساند؟آتش توپخانه طرف هائی که خود را سخنگوی ونماینده اقوام فارس وترک آذری و کرد می دانند هرچه بیشتر برغرش خود می افزایند تا حقانیت حقوق دمکراتیک خود را در عرصه اداره مناطق خود به اثبات برسانند. فراموش نگردد شیوه اداره مملکت به شیوه فدرالیزم تنها برای اقوام وخلقهای غیر فارسی زبان نمی باشد بلکه این شیوه برای مناطق فارسی زبان هم باید در نظر گرفته شود به دلیل اینکه در ایران یک ملت فارسی زبان واحد ویک پارچه وجود ندارد.تنوع قومی در یک مملکت نیازمند یک حکومت متنوع از همه اقوام با حفظ تمامیت ارضی در چهارچوب ایران می باشد. در این رهگذر حتی بیشتر دشنام ها به زبان بی گناه و بی تقصیر فارسی نثار می گردد. بعضی نمایندگان فکری اقوام فارسی بسیار ناشیانه زبان دلنشین فارسی را سپر خود قرار میدهند و خود را پشت زبان مشترک وتاریخی خلقهای فلات ایران مخفی می سازند تا به نبرد تجزیه طلبی بروند. این در حالیست که شاعران برجسته ائی که از پیشنه ترکی برخوردارهستند ، زیبا ترین شعر های فارسی را سروده اند بی آنکه زوری برسر آنها بوده باشد وحتی بعضی ازاین اشعار در دوران حکومت های ترکان وتیموریان وتشویق های آنها سروده شده است!آیا تابه حال از اینکه فرزندتان در خانه اشعار وترانه های انگلیسی را زمزمه می کند ناراحت شده اید، حتی اورا تشویق هم کرده اید تا زبان انگلیسی را فرا بگیرند، علیرغم اینکه ایرانیان از سیاست های استعماری انگلیس متنفرند، اما فرزندان خود را تشویق می نمایند که زبان انگلیسی را برای پیشرفت وارتقای شغلی وعلمی بطور جدی فرابگیرند، همه اینها از کجا نشئت می گیرد!نوشته زیر بیشترتلاش می ورزد با برخورد جدی به کانال تلویزیونی به زبان آذربایجانی gunaz مستقر در امریکا را در برمی گیرد.کانال تلویزیونی فوق بطور مرتب به سه ملت همسایه آذربایجان ایران یعنی فارس زبانان وکردها وارمنی ها به مثابه دشمن می نگرد و حتی به آنها توهین می نماید! این کانال تبلیغاتی عملا در عرصه تفرقه افکنی بطور غیر مستقیم وناخود آگاه در خدمت ج.ا. در آمده است و فوریت سرنگونی رژیم اسلامی را به تعویق می اندازد. در زیر بطور اجمالی وفشرده نشان داده خواهد شد که دست اندر کاران این کانال در پی کدام سیاست تلاش می ورزند؟ هر گونه سیاستی که واژگونی رژیم اسلامی را در این برهه زمانی به تاخیر افکند از حافظه همه خلقهای ایران زدوده نخواهد شد.در اتخاذ سیاست های خود چنان باید محتاطانه عمل نمائیم تا ذره ائی به نفع ملایان نباشد!

1- تمام تلاش پان ترکیست ها براین محور استوار گردیده است تا تمام ترک های جهان را که بالغ بر300 ملیون محاسیه می نمایند ، اتحاد ببخشند تا دوباره امپراتوری ترک نژادان وترک زبانان را که ازیک زبان مشترک برخوردار نیستند سازماندهی دهند.این در حالیست که تمام جهانیان در تلاشند که حکومت های خودرا براساس دمکراسی وتامین حقوق بشر وحقوق شهروندی ومدنیت وفارغ از وابستگی به هر مذهب و نژادی بر قرار نمایند وعمر حکومت های نژاد پرست دیر زمانیست که به سر آمده وهیچ شانسی برای ریشه یابی آنها دیده نمی شود. تمام تلاش های محمد رضا پهلوی برای برقراری حکومت آریا ئیان پاک نژاد به شکست انجامید، وی حتی خودر ا ملقب به نام ساختگی آریامهر مذین کرده بود تا خود را ادامه دهنده سلاله حکومت های هخامنشیان وساسانیان جا بزند. حکومت به اصطلاح آریائی که در پی کودتای انگلیسی 1299 به قدرت رسیده بود به فرمان امریکائی ها در سال 1357 خورشیدی خلع ید از قدرت شد. همه آن شکوهمندی دروغین حکومت آریائی همچون به غباری تبدیل گردید، چون در میان مردم ریشه نداشت!

2- بعضی نمایندگان فکری فارسی زبان به شکل توهین آمیزی به تر ک ها صفت بیابان گرد و مهاجم وراهزن و غیره منتسب می کنند وباعث کینه ورزی بین ترکهای هموطن با دیگر اقوام وخلقها ایران می گردند.ترکهائی که بیش از هزارسال در ایران زندگی میکنند ودر اداره مملکت تا بالاترین مدارج کشوری ولشگری سهیم بوده اند وزبان وفرهنگ ومذهب ساکنین ایرانیان را به خود پذیرفته اند ، بعضی ایرانیها به آنها هنوز به دیده مهاجر موقت ومستاجر مستقر در بعضی از استانها می نگرند و سرزمینها و زبان وفرهنگ و آداب ورسوم آنها رابه مثابه بیگانه خطاب می نمایند که همینها باعث رشد تخم کینه ورزی وعناد می گردد!ملت هائی همچون امریکا با چهار صد سال سابقه مهاجرت واسترالیا دویست سال وکانادا سیصد سال وفنلاند سیصد سال وتمام کشورهای اسلاو با هزارسال سال سابقه مهاجرت به سرزمین فعلی شان توانسته اند به صاحبان آن سرزمینها تبدیل گردند!

3- اگر در یک دوره تاریخی ترکها به فلات ایران مهاجرت نموده اند به همان سیاق آریائی ها هم در یک دوره تاریخی معین به فلات ایران مهاجرت کرده اند وهیچ نشانی از مبداء وتمدن شهرنشینی آنها در جهان یافت نمیشود ،علیرغم اینکه آریائی ها همواره از طریق مهاجرت و دامداری زندگی می کرده اند ، اما در جوار تمدنهای شهرنشینی منطقه بزرگ ( میان دورود یا بین النهرین) آغاز به کسب علم نوشتن وشهرسازی و مدنیت نمودند.

4- بنا بر نوشته آقای احمد زید آبادی کارشناس امور بین المللی که از سایت اینترنتی گویا نیوز آمده است:

"تا آنجا كه نگارنده اطلاع دارد تا كنون در بیانات مقام‌های آمریكایی و بیانیه‌های رسمی آن كشور، واژه یا عبارتی كه اشاره‌ای هر چند تلویحی به علاقه آمریكا برای تجزیه خاك ایران داشته باشد، دیده نشده است".

سئوال اساسی در اینجاست که کدام نیروی بالفعل وبالقوه در اندیشه تجزیه ایران می باشد؟مسئله تجزیه ایران را چه کسانی برسر زبانها جاری ساخته اند؟ این تنها خود رژیم ملایان هست که مرتب مردم ایران را از تجزیه میهن می ترساند تا سرنگونی خود را هرچند بطورموقت به تعویق بیافکند! امریکا به لحاظ تاریخی با قرارداد ننگین 1919 انگلیس ووثوق الدوله جهت تقسیم ایران به مخالفت برخاست واز تمامیت ارضی ایران حمایت نمود.اگر استعمار گر پیر یعنی انگلیس کشورهای زیادی را به تجزیه وجنگ وخونریزی کشانده است اما امریکا در تجزیه کشوری شرکت نداشته است.در کودتای 28 مرداد انگلیس از نفوذ وقدرت پس از جنگ جهانی دوم امریکا بهره برداری نمود تا به نیات پلید خویش در ایران دست یابد و امریکاطی مراحل مختلف از ملت ایران عذر خواهی نموده است که اگر حکومت ملی در ایران برسر کار می بود می توانست ازاین پوزش خواهی برای تامین منافع ملی بسیار بهره برداری نماید.اما تضاد وبحران سازی همواره برای ملایان بیشترین سود را برای ادامه ننگین حکومتشان فراهم ساخته است.حکومت انگلیس تاکنون از ملت ایران بخاطر شرکت مسقیم در کودتای انگلیسی امریکائی 28 مرداد پوزش نخواسته است!! آقای زید آبادی در جای دیگر بدرستی می گوید:

"به عبارت روشن‌تر، برخی محافل در ایالات متحده بر این باورند كه برخی اقوام ایرانی به دلیل محروم شدن از پاره‌ای از حقوق خود، انگیزه محكمتری برای اعتراض علیه جمهوری اسلامی دارند و از همین رو با تكیه بر حقوق آنان احتمالا در چارچوب نوعی فدرالیسم، در آینده خواهند كوشید از این نارضایتی استفاده كنند".

اگر امریکا با عناوین مختلف در تلاش است تا در میان اقوام ایرانی نفوذ نماید ، تنها بخاطر سرنگونی ج.ا. است نه برای تجزیه ایران است! امریکا خواهان تغیر رژیم در سرتاسر ایران است ونه در یک استان ! واگرنیروهای خود را در یک استان حساس مسقر سازد نه بخاطر جدائی آن استان می باشد بلکه نقطه تجمع خود ونیروهای اپسیوزیون ایرانی برای سرنگونی رژیم ج.ا. در سرتاسر ایران می باشد.امریکا از سالیان پیش اعلام نموده است که آسیای میانه وماوراء قفقاز منطقه استراتژیک آنها می باشد وایران بعنوان نقطه اتصالی ، تاکنون مانع این پیوندبوده است وبا طرح خاورمیانه بزرگ امریکا ، تجزیه یک استان ایران برای امریکائیها هیچ مزیتی ندارد بلکه امریکا تمام ایران ومنطقه را می خواهد در طرح خاورمیانه بزرگ خود بگنجاند!اگر روسیه از عهد پطر کبیر در اندیشه نفوذ وتصرف آبهای گرم در جنوب ایران می باشد وهم اکنون از استراژی بهره وری اسلام در کشورهای عربی در مقابل امریکا سود می جوید اما امریکا هم در مقابل از اسلام در جمهوری های نوپای روسیه به مقابله با مسکو میرود ودر همین راستا امریکا در اندیشه نفوذ به طرف شمال شرقی ایران تا مرزچین و ازشمال غربی ایران تا جمهوری های قفقاز وچچن تا مرز اوکرائین با انفلابهای نارنجی ودمکراسی غربی در حال پیشروی سرمایه داری وسیاست های خود می باشد!! در زیر دکتر ابراهیم یزدی خلاف نظرتات آقای زید آبادی ایده های دیگری را مطرح می سازد که هیچگونه همخوانی با طرح بزرگ خاورمیانه امریکا ندارد.

نوشته از نشریه اینترنتی کار سازمان فدائیان اکثریت Edward N. Luttwak

يکى از مقامات ارشد در مرکز تحقيقات استراتژيک و بين المللى واشينگتن

ولى آذرى هاى ترک زبان تنها به خودى خود ٢۴ درصد به اين ميزان مى افزايند.بيشتر خانواده هاى آذرى در تهران، گمان مى رود که با فارس ها کاملأ وفق داده شده اند، ولى جمعيت بزرگترى از آذرى ها در شمال دور(شمال غربى) اين گونه نيستند و گروههاى جنبش ملى و جدايى خواه تا حد فزاينده اى در ميان آن ها فعال شده اند. از آنجايى که آذربايجان هم مرز، استقلال خود را از اتحاد جماهير شوروى به دست آورد، آذرى ها احساس وطن ملى خود را دارند و آن ايران نيست." بنابر نوشته سایت اینترنتی""پیک نت تقل قول از ابراهیم یزدی" در دوران جنگ سرد غربی‌ها و آمریکایی‌ها به هیچ وجه اجازه نمی‌دادند که ایران متلاشی شود. سیاست کلانش با تجزیه ایران مخالف بود اما اکنون کسی خودش را متعهد به حفظ یکپارچگی ایران نمی‌داند. غربی‌ها بدشان نمی‌آید که ایران بالکانیزه شود در جای دیگر دکتر ابراهیم یزدی مسئله زیر را مطرح می سازد که می توان در باره آن وسواس بود!"علاوه بر این قومیت‌ها همه واکنش گریز از مرکز از خود نشان می‌دهند" بنا بر ارزیابی نویسنده سطور زیردر بیست سال آینده ترکیه به اروپا خواهد پیوست وجمهوری آذر بایجان در تقسیمات جغرافیائی در اروپا قرار دارد وامکان پیوستن آذر بایجان در آینده دورتر بعید نمی باشد. ایران در آینده مرز شرقی اروپا را تشکیل خواهد داد، که بیشتر آن سرحدات در آذربایجان قرار گرفته است. از هم اکنون آذربایجانی های ناسیونالیست وجدائی طلب که از پایگاه کوچکی در ایران برخوردار هستند با نشان دادن وحدت نژادی وزبانی با پان ترکیسم، خود را به ترکیه نزدیک می سازند تا خود را در اتحادیه اروپا بیابند! سئوال اساسی از آذر بایجانی های ناسیونالیست وپان ترکیست در اینجاست که:

1- آیا آذر بایجانی ها در انقلاب مشروطیت علیرغم ترک بودن شاهان قاجار پیشتاز بوده اند یانه؟ آذربایجانی های غیور از اینکه محمد علی شاه از ترک زبانان بود از انقلاب علیه او صرف نظر نکرد ند واولین قیام را علیه او برپا نمودند . توده های مردم علیه ظالم وستمگر با هر زبانی ودینی که باشد قیام خواهند کرد.در پیکار علیه نابرابری همه انسانهای شریف وحدت خواهند داشت.بنیان گذار ج.ا اسلامی روح الله خمینی از شهر خمین اراک می آید وبسیار الکن وناقص فارسی تلفظ می کرد ، ولی این مانع نمی شد که فارسی زبانان ازمبارزه خود علیه خمینی صرف نظر نمایند!! انقلاب مشروطیت در صد سال پیش قانون اساسی اداره مملکت را به شیوه ایالتی وولایتی تنظیم نموده بود، اما رضاشاه باقلدری قانون اساسی راهیچگاه رعایت نکرد وبهترین زمینهای ایران را بنام خویش به ثبت رساندومحمد رضا پهلوی هم در ادامه همان سیاست گام برداشت وقانون اساسی انقلاب مشروطیت که با قوانین اساسی پیشرفته عصر خود در اروپا مطابقت می کرد و با آن همه پیکار ها وخونریزیها به انجام رسیده بود عملا در کتاب های تاریخی نگاشته شده باقی ماند و اجرای آن مختومه شده بود. وسرنوشت ایران را در آن دوره رهبرانی چون ستارخان وباقرخان تعین کرده اند یانه؟آذر بایجانی ها را خویشاوندی مذهبی وفرهنگی وزبان نوشتاری وادبیات وغیره همواره به بقیه ساکنین ایران پیوند داده است وتمام گذشته تاریخی آنها در سوی ایران است" بقول آقای محمد امینی پژوهگر تاریخی نام ایران را برای اولین بار شاهان سلجوقی ترک زبان بکار برده اند وبنظر بعضی محققان نام اران وایران با نداشتن یک حرف "ی" ازیک منشاء تاریخی برخورداربوده است.در جریان حملات روسها به آذربایجان وایران در سالهای 1800 میلادی به بعد، هیچگاه حکومت ترکان عثمانی به یاری حکومت ترک زبان قاجار نشتافته وبلکه خود به آن سرزمینها چشم داشتی داشته است!

2- در انقلاب اسلامی 57 خورشیدی قیام تبریز باعث آغاز انقلاب ارتجاعی اسلامی گردید وآذربایجانی هم اکنون دوشادوش دیگر هموطنشان در صدد برآمده اند تا آخوندها را سرنگون نمایند. پس می بینم که مردم آذربایجان حاضر نمی شوند دیگر ایرانیان را در این مبارزه تنها بگذارند وخود را ازایران جدا سازند ، چراکه خود در غائله وفاجعه روی کار آمدن ملایان همچون دیگر ایرانیان پاسخگو میدانند واینک درراه سرنگونی رژیم ملایان خود را با دیگر خلق های ایران ملزم و مدیون ومشترک می دانند!

3- حکومت عثمانی در کشتار یک ملیون ارمنی دست داشته است اما مردم آذربایجان در این کشتار هیچگونه دخالتی نداشته اند ونمی توانند گناه ترکان عثمانی را به گردن بگیرند.

4- تمام تاریخ وفرهنگ وموسیقی وفلکلور وآداب وسنن ودیگر مشترکات مردم آذر بایجان با اقوام وخلق های ایران گره خورده است نه با ملت ترکیه سابق وفعلی! در همین رهگذر تنها زبان که شباهت کامل با زبان فعلی ترکیه ندارد نمی تواند پایه پیوندهای بزرگتری گردد! در طول هزار سال حکومت شاهان ترک زبان که همواره ازوزیران خردمند فارس زبان برخوردار بوده اند،اما اگر کژی از جانب شاهان مشاهده می شدابتدا بدست خود ترکان در کنار دیگر خلقهای ایرانی قیام هائی صورت می گرفت تا سامان میهن دو باره برقرار گردد.اگر هزار سال حکومت ترکان رامحققان سیاسی وتاریخی هم اکنون بهانه قرار می دهند تا سیستم اداره مملکت به شیوه فدرالیزم را نپذیرند، به هیچ وجه با روال دمکراسی همخوانی ندارد. ولی در گذارتاریخ هزار ساله حکومت شاهان ترک زبان، همین تاریخ پژوهان گناه کردها را در چه مر حله از تاریخ می بینند ،آنها که هزار سال درراس حکومت نبوده اند.تازه اگر تاریخ گذشته را مبنای انتقام جوئی قرار دهیم ؛ به هیچ وجه دمکرات نخواهیم بود ، بلکه در جستجوی کشمکش دائمی و مسئله ساز تاریخی خواهیم بود.علاوه براین تر کان آذری کنونی نمی توانند پاسخگوی همه اعمال نیا کانشان باشند .همچنانکه خلق فارس نمی تواند پاسخگوی بی لیاقتی های بعضی شاهان فارس زبان باشند. فراموش نگردد همه عقب ماندگی های ایران از ترک بودن ویا فارس بودن استنتاج نمی گردد بلکه از عفب افتادگی دین اسلام حاصل میشود.ایران وهمه کشورهای اسلامی جهان چوب دین اسلام راتاکنون به جان خریده اند. شما یک کشور پیشرفته اسلامی در پهنه جهان سراغ ندارید!اگرروزگاری ترکان برتمام ایران حکومت می راندند، اما امروز تنها خواهان اداره استانهای خود به شیوه فدرالیزم در چهار چوب تمامیت ارضی ایران می باشند. این خواسته را کردها نیز خواستار می باشند.مطمئنا آذری های ایران دشمنی و حکومت ترکیه با ارمنی ها وکردها را به خود راه نخواهند داد .حتی در گیری آذربایجان شمالی با ارمنستان دعوای ترکان آذری ایران نمی باشد. ناگفته نماند که حکومت تر کیه مدت مدیدی است که در صدد همخوانی فرهنگ وموسیقی وزبان آذریها با مختصات خود می باشد ، که این موضوع ابدا در بین آذریها طرفداری ندارد!راه وشیوه آذریها در کسب حقوق دمکراتیک فدرالیزم الزاما صلح جویانه وبر اساس اکثریت آرای مردم ساکنین آن نواحی خواهد بود که ناچارا حکومت دمکراتیک مرکزی در آینده باید بدان گردن بگذارد.همچنانکه آقای داریوش آشوری بدرستی تاریخ پر پیچ وخم ایران را به شکل زیر تشریح می نماید. برگرفته از سایت اینرنتی "اطلاعات نت". "در سومین روز برگزاری گردهمایی یکصدمین سالگرد مشروطیت، داریوش آشوری نویسنده و زبان شناس ایرانی با عنوان تولد ناکام یک ملت سخنرانی کرد داریوش آشوری به این موضوع اشاره کرد که:" چیز پیوسته و مداومی به نام ملت ایران در طول دو هزار و 500 سال تاریخ این کشور وجود ندارد". در این تاریخ گسست ها و دگردیسی های بزرگی بوجود آمده و این گسست ها در رفتار ایرانیان تحولات مهمی پدید آورده است، از جمله این گسست ها آمدن اسلام به ایران بود. در ایران بعد از اسلام هرچند حسرت گذشته تا زمان فردوسی هم وجود دارد، اما دیگر زمانه همان زمانه ساسانیان نیست، نام خود فردوسی عربی است، کتابش را به یک ترک زبان محمود غزنوی تقدیم می کند و وقتی درمی گذرد، روحانی مسلمان طوس آنقدر نفوذ داشته که نگذارد فردوسی در گورستان مسلمانان به خاک سپرده شود" مسئله در این است که ج.ا. برای بقای خود دست به هر گونه حیله ائی می زند که یکی از آنها تفرقه وستیز در میان اقوام یا خلقها را شامل می شود.اخیرا یحیی رحیم صفوی بعنوان فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از امریکا خواستار شده است تا ج.ا. را بعنوان قدرت برتر منطقه به رسمیت بشناسد، سئوال اساسی در اینجاست که چگونه این در خواست ازامریکای شیطان بزرگ وتجزیه گر و ضد انقلاب تقاضا می شود تا مشروعیت ملایان در منطقه تثبیت گردد؟ آیا کسب مشروعیت از کفار در اسلام حلال است؟ به امید آزادی میهنمان از چنگال عفریت مرگ و مستقبل جنگ و جهالت وارتجاع اسلامی در ایران!
نوشته شده توسط: Anonymous

زنده باد دانشجوی بیدار

نوشته شده توسط: Anonymous

این درست که تشکیلات آزربایجانی زیاد شناخته شده نیستند اما افکار ایشان با افکار عموم جامعه آزربایجان نزدیک است.این درست که آنها منتخب مردم نیستند اما مگر تشکیلات اپوزوسیون فارس منتخب فارسها هستند؟و اصلا مگر فرصت انتخاب کردن و شدن بوده است؟

نوشته شده توسط: Anonymous

ای وای بر آن دل که در او سوزی نیست – سودا زدۀ مهر دل افروزی نیست – روزی که تو بی عشق به سر خواهی برد – ضایع تر از آن روز تو را روزی نیست

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اژدر بهنام شما امدا وبا نوشته سرتاسر غرض آلود و یک سویه و هدفمند خود می خواهید استقلال طلبان آذربایجانی را خلاصه کنید در 9 تشکیلاتچند نفره که بعضی از آنها نیز دست ساز و فورمالیته جهت امضاء کذاشتن زیر در خواست رفراندم استقلال ملت آذربایجان یک شبه تشکیل یافته اند و به نظر جناب عالی که خودت هم معتقد به عدم واقعی بئدن نوشته خود در خواست ملت آذربایجان جنوبی نیستید.چون استقلال جدائی خواهان و استقلال طلبان آذرباتیجانی را خلاصه می کنید در چند تشکل چند نفره که آنها را نیز آنقدر از نظر تعداد می خواهید کم نشان دهید که در یک سالن کوچک نیز می توانید آنها را جا دهید .یعنی به نظر جناب عالی ملت آذربایجان جنوبی آنقر دل خوشی از حاکمیت راسیستهای جنایتکار فارس در 85 ساله گذشته دارند که نمی خواهند از این دشمنان حاکم خود که در 85 سال گذشته از حاکمیت خود نه زبان 35 میلیون آذربایجانی را در خواندن و در مدارس

رسانه ها و تولید کتاب و نشریه قدغن نموده و نه زبان عقب مانده به درد نخور افغانی فارسی را به زور و قلدری در حلقوم فرزندان ملت تورک آذربایجان فرو کرده و نه شهرهای آذربایجان را به ویرانهای تبدیل نموده و نه ثروتها و معادن آن را چپاول و در جهت رفاه فارسها در مناطق فارس نشین خرج و سرمایه گذاری نموده و از مسخره و تحقر و توهین با استفاده از تمام امکانات مالی و رسانه ای جهت بیزار نمودن ملت تورک آذربایجان از زبان و فرهنگ و هویت خود و ایجاد آرزوی افغانی قندهاری شدن و زبان فارسی افغانیهای حاکم را بدون لهجه صحبت نمودن را نیز به ملت اسیر غیر فارس اعمال نکرده اند که ملت آذربایجان آرزوی خلاص شدن از این فاشیستای راسیست را داشته باشد.شما استقلال خواهی آذربایجانیها را در چند نفر و تشکل خلاصه می نمائید امما نمی خواهید بدانید که ملت آذربایجان در 100 ساله گذشته مبارزات خود هر نوعی افکار و عمال این فاشیستها را آزموده از در خواست مجالس ایالتی و ولایتی خودگردانی تحصیل به زبان مادری امما هیچ کدام با قلدری و قداری این جنایتکاران حاکم فارس تحقق نیافته و هرروز که می گذرد همزیستی با این جنایتکاران شارلان فارس موجب نابودی و هستی ملت تورک آذربایجان گردیده.آن تشکلها را که شما می گوئید چند نفرند که در یک سالن آنها رات می شود جا داد آنها نمایندگان ملت آذربایجان به عنوان سنبلیک دست به همچین کار ایده آل و جالب توجهی زده اند که افرادی مثل تورا وادار به دست و پا گم کردن نموده.من یک نمونه کوچک دیگر را نیز برای شما یاد آوری می نمایم که در داخل نیز اکثرا ملت آذربایجان خواهان جدائی از همزیستی با دشمنان تاریخی خود یعنی فارسها هستند.اگر عینکتان را تمیز و یا نمره اش را عوض کنید و خوب ببینید و اگر گوشهایتان را باز نموده و درست بشنوید یک نظری در مسابقات فوتبال به استادیم سهند در تبریز بیاندازید خواهید دید با آن همه کار شکنی رژیم جهت پراکنده نمودن تماشاگران تراختور مواقعی پیش آمده که به استادیوم 70000 نفری 150000 نفر جمع شده و شعر تبریز باکی آنکارا فارسلار هارا بیز هارا فریاد می زنند.این شعار نشان از نفرت ملت تورک آذربایجان نسبت به فاشیستهای خود شیفته فارس و خواهان جدائی از آنه را نشان می دهد یا دوستی و هم زیستی با آنهارا؟بس شما واقعیتها را نمی خواهید ببینید چون به نفع ارادی مثل شما ها نیست. مسئله را تفسیر به مطلوب نموده و خود فریبی می نمائد .دوما ملت آذربایجان زنده و سر پا جهت احقاق حقوق خود مبارزه و حق خود را هر جوری مصلت بدانند به دست می آورند و دشمنان حاکم حود را سر جایش خواهند نشان چون دیگر از ظلم و جنایت اینها جانشان به لب رسیده. و آدم زنده که وصی و قیم لاتزم ندارد که آنهم از افرادی مثل شما که مصلحت بگذارن که ملت آذربایجان جدائی و استقلال بخواهد یا نه.
نوشته شده توسط: Anonymous

درپازاگراف اول نوشته اید**...بدون شک از پشتیبانی صد در صد ما مانند گذشته برخوردار خواهند بود ...***ممکن است لطفنآ بفرمائید این ما چه کسانی غیرازشخص شما هستند؟شماراکه خودفارس های تمامیت خواه ونازیست وشونیست درهیچ کنفرانس وپالتاکی راه نمیدهند!!! آقای محمدامینی که جانشینی داریوش همایون را بعهده گرفته وازهرراستی راستتر وعقب گراترست شمارابرای همیشه ازاطاق شونیستها بعنوان تژادپرست بیرون کرده است حالا خودتان حساب کنیدبرخورد فارس زبانان مترقی را!!!که همیشه ازشخص شما دوری میکنند؟؟؟پس بنویسید من ناصرکرمی!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

در قرن ۲۱ سنگ پا را در کانادا از رو بردن....معلم اخلاق...مدافع خانواده هاشمی... ج.ا در کانادا ... تلویزون تن؟! ....
فرشته قاضیروزنامه‌نگار

و فعال حقوق بشر.

پیدا کنید این روزنامه نگاران را اعتراض کنن نرای هزاران زندانی در بند....

نوشته شده توسط: Anonymous

با ساغ اول به آقای بهنام که موجب اینهمه گفتگوی صاحب نطران شدند و میدان تمرین دموکراسی و تحمل همدیگر را فراهم کردند امما موردی خیلی جالب است کسی به تلاش نافرجام کمیته کهنسال کلن در به روز کردن خودشان نکرده حتی خودشان که با نامهای جوراجور برای خودشان نظر مینویسند هم حال اینکار را نداشتند در این میان چالش کهنه کاران کلنی به واسطه گری آقای انصاری در هر دو مورد بی ثمر بود وگویا مصاحبه برای بایگانی شدن بوده که کسی تحویلشان نگرفته و گوش مفت گیرشان نیامد که زیاد با خودشان حرف نزنند در هر حال ممنون از ایران گلوبال بابت تحمل همه نکته نطرات

نوشته شده توسط: Anonymous

بنظر من آقای مرید بسیار روشن و باز مطلب را بیان کرده و هیچ جای پرده پوشی نگذاشته اند کسانی که در نهضت مقامت ملی باقی مانده ان فقط 5 نفر میباشند و ایشان از سالمندان قدیمی هستند که با خصومت و حسادت نسبت به آقای مرید نظر میدهند با رفتاری که این 5 نفر باقیمانده نهضت در پیش گرفته اند نتنها نهضت را نابود کرده بلکه نام شریف دکتر بختیار را هم لکه دار میکنند آقای مرید انسانی والا و عاشق دکتر بختیار و بسیار دموکرات است و هیچ نظریه ای نمیتواند نام شریف ایشان را خدشه دار کند

با احترام
صنعتی

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

گرچه خوانندگان گرامی متوجه میشوند که یک اشتباه تایپ املایی هست امّا ضرورت هست کلمه ای را در بخش آغاز این نوشتار تصحیح کنم: 2- مردمان تُرک آذری از بازگشت "مردم" ( در نوشتار در سایت بجای مردم "مردک" آمده است چون مهرهء ک و م کنار هم بودند و به عجله اشتباهی تایپ شده است) کُرد به هویّت ایرانی خود و در محور قرار گرفتن پروسهءِ سیاسی آنها بسیار در رنج و به وحشت و دست و پا افتاده اند.
● از آقای توکلی و سایر مسئولان سایت تمنی میکنم، در صورت امکان این اشتباه تایپی را تصحیح کنند. با سپاس

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز کشور مستقل شما ایران هست ..شما اگر تمایل دارید بروید در همان اذربایجان شمالی دیکتاتور زده زندگی نمایید...تازه اگر بخواهید با هم میتوانیم اذربایجان شمالی هم که یک قراداد 100 ساله بدلیل بی لیاقتی دروان قاجار است وجود دارد پس بگیریم وبه خاک ایران برگردانیم....اگر حتی در المان فدرال و امریکا کسی بخواهد یک استان را جدا کند در دادگاه حتما محکوم خواهد شد ...اگر عده ایی..... از ترکیه و اذربایجان وجوددارد اینها همه در اقلیت هستند ...اکثر مردم خواستار یک ایران بزرگ و مقتدر هستند اما در اینده باید در یک سیستم نامتمرکز همه به حقوق برابر برسند....

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزيز، "خواست" به چه معني؟ پيشنهاد ميتواند از هر طرفي حتي يك نفر باشد اما انتخاب مال مردم است. اين بيانيه هم انتخاب را براي مردم در نظر گرفته و پيشنهاد هم از سوي 9 سازمان سياسي امضا شده است. آيا باز هم چيزي كم و كسر است؟

نوشته شده توسط: Anonymous

دست مریزاد.

نوشته شده توسط: Anonymous

البته الینه شده هایی هستند که باعث نگرانی است ،به امید بیداری هرکاملترملت آذربایجان جنوبی

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناصر کرمی در کامنتی در رابطه‌ با نوشته‌ی اسماعیل نوری علاء 4 نظر و تفکر را در مغایرت و دشمنی با هویت کورد ایرانی میداند خوب توجه‌ کنید کورد ( ایرانی) من این معمای اصرار ایشان را تأکید بر کورد ایرانی تبار خوب درک میکنم ایشان هنوز به‌ دنبال امپراطوری بزرگ ایران میباشد که‌ از مصر تا یونان و پاکستان و افغانستان و کل قزقستان را در بر میگیرد ایشان هیچ ابائی ندارند که‌ بر کلمه‌ی پارسی یا به‌ قول عربها فارس بودن کورد تبار ایرانی به‌ زعم ایشان تأکید مشخص کنند و به‌ همین خاطر است که‌ من هویتی جدا از این هویت کاذب و دروغین ایرانی یا به‌ قول ایشان کورد تبار ایرانی قائل هستم و 100% نیز کورد یک هویت جدای از این ایرانی بودن دارد و هویت کوردستانی کورد وجه‌ مشخص ملت کورد میباشد به‌ همین دلیل کرمی بر آشفته‌ میشوند و تفکر من را در راستای خدمت به‌ پان ترک و جمهوری اسلامی میدانند

جناب کرمی فراموش میکنند که‌ من فاشیست و نژاد پرست نیستم من به‌ هویت انسانها فارغ از هر رنگ زبان دین، نژاد باور دارم اگر من دفاع از هویت ملی ملت کورد میکنم در راستای مبارزه‌ با نژاد پرستی و در دفاع از آزادیهای انسانی و بر علیه‌ اشغالگری سرزمین مردمانی میباشد به‌ نام ملت کورد من بارها گفتم با همان حرارت و جدیت از هویت ملی و آزادی ملت کورد دفاع میکنم که‌ از ملت بلوچ و آزادی و هویت ملی آنها دفاع میکنم و همینطور از ایرلندیها، باسکها، چیچینها، اسکاتلندیها، کبکهای کاندا، یا آدریهای ترک زبان ترکمنها و عربهائی که‌ در ایران سرزمین آنها اشغال شده‌ توسط ایران و من خود را در مبارزه‌ی تمام این ملتها که‌ سرزمینشآن با زور اسلحه‌ و با ترفند ملت دولت اشغال شده‌ شهروند این ملتها سمبولیک میدانم ولی به‌ عنوان یک کورد مانند شما جناب کرمی به‌ بزرگی و کوچکی ایران چسپیدید نچسپیدم و به‌ یک رفراندوم آزاد برای تعین تکلیف تمام این سرزمینها باور دارم باور کنید اگر در این رفراندوم مثلأ مهاباد 100% کورد زبان به‌ ماندگاری ایران رأی دهد یا هیمن مهاباد اکثریت آنها به‌ پیوستن به‌ یک کشور ترک زبان آذری رأی دهند بدون هیچ چون و چرائی نقم در نخواهد آمد و آن را به‌ رسمیت خواهم شناخت چون در اصل برای من خوشبختی و به‌ رسمیت شناختن رأی مردمان و هویت انسانی آنها مهم است نه‌ کوچکی و بزرگی کوردستان جناب کرمی این ایرانی که‌ شما از آن دفاع میکنید و دفاعتان تنها در حوزه‌ی زبان پارسی یا به‌ قول عربها فارسی محدود مانده‌ در طول تاریخ هیچ وقت یک هویت ملی یکدست نبوده‌ و نخواهد شد جناب ناصر کرمی آیا میداند در طول تاریخ ملت کورد مصیبتها زجرها کشتارها، آوارگیهائی که‌ متحمل شده‌ 90% انها توسط این ایران بوده‌ ؟؟ حال برای من داستان بافی و نبش قبر حاکمان را نکنید که‌ فلان حاکم ایران عرب بوده‌ یا فارس نبوده‌ یا تورک بوده‌ و فارس نبوده‌ شما چهار چوب کل این ایران را دارید دفاع میکنید و این چهار چوب توسط همین حاکمان به‌ نام ایران ، امپراطوری هخامنشی، یا امپراطوری ایران در تاریخ آمده‌ و آنچه‌ که‌ ما میبینیم در عرض این 2500 سال بعد از سرنگونی ناجوانمردانه‌ی حکومت ماد توسط کورش بربر ملت کورد همواره‌ توسط این ایران دچار بدترین سرنوشت خود شده‌ کوچهای میلونی ملت کورد توسط همین ایران انجام گرفته‌ به‌ خراسان و ازبکستان و افشآرهای ترک را در کنار دریاچه‌ی ورمیه‌ یا اورمیه‌ ساکن کردند هنوز هم بعد از گذشت نزدیک به‌ چند 100 سال داستان قلعه‌ی دم دم توسط حیران گویان کورد به‌ شفاهی داستان صبعیت و کشتار مردم کورد را با آهنگهای غمانگیز بیان میکنند سینه‌ به‌ سینه‌ آیا یادتان رفته‌ کورش ناجوانمرد چگونه‌ پدر بزرگ خود را کشت و حکومت قانونی ماد ( ملت کورد ) را سرنگون کرد ؟ آیا نمیدانید رضآ خان قلدر چه‌ بر سر ملت کورد آورد ؟ مردان کورد را که‌ لباس کوردی بر دتن داشتند در خیابان توسط عوامل اشغالگر ایران در کوردستان نفت بر سر آنها میریختند و اتش زدند به‌ بهانه‌ ملت سازی و یکدست سازی و از بین بردن هویت ملت کورد ؟ رهبران ملت کورد همیشه‌ در دیالوگ و صحبت بر سر خواستهای ملت کورد و دوری از جنگ و دفاع از صلح پیشقدم بودند در حالی که‌ اسماعیل خان سمیتقو رضا شاه را در مذاکره‌ در دستا ن خود داشته‌ و میتوانست کل مسیر تاریخ ایران و خاور میانه‌ را با کشتن رضا قلدر عوض کند ایشان را آزاد میگزارد و آسیبی به‌ آن نمیزند ولی همین رضا قلدر در دیالوگی دیگر و مذاکره‌ای دیگر که‌ دست بالا داشته‌ در کشتن اسماعیل سمیتقو کوتاهی نمیکند یا کشتن رهبران دمکرات در وین و برلین توسط عوامل حاکمان ایران ، جناب کرمی آیا میدانید حکومتهای شاهان پهلوی و جمهوری اسلامی لطفأ نفرمائید جمهوری اسلامی ایرانی نیستند چون مضحک است چنین بیانی حکومت پهلوی اول رضا قلدر که‌ با همکاری آتاتورک جمهوری آرارات احسان نوری پاشا را ساقط میکنند ، محمد رضآ شاه که‌ در تمام سرکوبیهای ملت کورد همکار صدام و ترک ها بود سال 1357 همین شاه پهلوی دوم بود برای نصف آب شط العرب با صدام همکاری میکند و در یک شب نزدیک به‌ چند میلون کورد را اواره‌ میکند حمله‌ی جمهوری اسلامی و آن جنگهای وحشیانه‌ و بمب باران و توپ بارانهای کوردستان توسط ایران در زمان حال بوده‌ پس به‌ چه‌ دلیل کورد باید ایرانی باشذ ؟؟ این ایران که‌ از هر فرصتی برای نابودی کوردستان دریغ نکرده‌ نمونه‌های جنایت و جنوساید ایران در کوردستان آنقدر زیاد است که‌ چند خراور کاغذ میخواهد برای بیان آنها
نوشته شده توسط: Anonymous

شما ایرانی باش ما هم در کشورهای مستقل خودمون زندگی می کنیم. اینجوری همه راضین.

نوشته شده توسط: Anonymous

تنها یک موضوع واقعی است ..اینکه ما همه چه کرد و بلوچ چه عرب وترک ولر همه یک ملت هستیم و ان ملت ایران است..کسانی که ملت سازی میکنند تجزیه طلبانی هستند که در اقلیت کامل هستند....از اینکه حکومت در اینده باید نامتمرکز باشد همه حمایت مینمایند ..اما ملت سازی یهنی تجزیه ایران و این فرصت همه از کسانی که بهدنبال جدا سازی اقوام هستند به جایی نخواهد رسید....ما همه ایرانی هستیم ...

نوشته شده توسط: Anonymous

اينكه اقاي اقبالي يك ناسيوناليست فارس ترك ستيز (باعتبار نظرات منتشر شده قبلي وي) به اقاي بهنام سيگنال حمايت و محبت نشان ميدهند، نشانه عمق فاجعه اقاي بهنام و چند همفكر پي هياهو و جنجال ساز وي در شهر كلن است. براستي اين چند نفر نميدانند كه براي كسب حمايت اقبالي ها چه بهايي و از كيسه چه كسي ميپردازند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبالی ! راست گفته اند, زبان لال را فقط مادرش می فهمد. یعنی از نوشته یولداش بهنام فقط رفیق اقبالی سر در می آورد ,بقیه نه. من نمی فهمم این کومونیست ها چه را حقایق را مثل روز روشن انکار میکنند؟ و ادعا هم میکنند , حق با آنها است.

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

مطرح شدن احزاب و سازمانها و شایستگی های نخبگان زن و مرد سیاسی مردم کُرد ایرانی تبار با دیدگاهی متین و گلوبال فرا قومی 4 چهار گروه را به وحشت انداخته: ......

◄1- نظام جمهوری اسلامی و علی خامنه ای که با همکاری هم تباران حکومت ترکیه قصد سرنگونی مردمان کُرد را در منطقه و خاورمیانه دارند ◄ 2- مردمان تُرک آذری را که فقط در عرصهء سیاسی ایران شعار میدهند و اکنون به حاشیهء مسائل سیاسی ایران رانده شده اند و میشوند و هر روز دست به دامن این و آن میشوند ◄ 3- افرادی مانند آقایان جمال ها که خود را کُرد معرفی میکند ولی عملأ در جهت عکس منافع عمومی مردم کُرد بسود تُرک تباران و همسو با نظام جمهوری اسلامی در حرکت هستند و از همبستگی مردم کُرد با هم نوعان ایرانی خود وحشت دارند ◄4- گروهی از ایرانیان که از مطرح شدن و در محور قرار گرفتن مردمان کُرد در عرصهءِ سیاسی کلان ایران وحشت دارند و همچنان خواهان همبستگی با مردم تُرک در تشکیل حکومت مرکزی را دارند،● گروهی از ایرانیان دشمنی خاصی با مردمان زاگرس نشین از قفقاز تا خلیج را دارند، یکی از این افراد آقای اسماعیل نوری علا هستند، که مانند محمد خاتمی که دوره هشت سالهء اصلاحات را نقش بر زمین کردند،● ایشان سکولاریسم را به عنصری بی خاصیّت و غیر ضروری بسود نظام اسلامی تبدیل کردند. البته برای کسی مانند آقای نوری علا که خمینی را در ماه دیده است و او را خورشید آزادی میدانسته است هیچ کاری بعید نیست. ◄ یکی از اختلافات اساسی من با آقای نوری علا در شبکهء سکولارها همین طرفداری بیجای ایشان از تُرک تباری و کوبیدن مردم کُرد بود و هست، ایشان در میان اینهمه کتاب و مطالب در جهان امروز فقط کتاب زندگینامهء کمال آتاتورک را ترجمه و انتشار داده است. ● من نمیدانم، تلویزیونهای لس آنجلسی و بخشی از ایرانیان از جمله افرادی مانند اسماعیل نوری از جان مردم کُرد دیگر چه میخواهند ؟ چرا جرأت ندارند در مورد مردمان تُرک که طی هزار سال ایران را به نابودی کشانده اند و میکشند حرفی بزنند، ●من برای بار دیگر به این گروه از ایرانیان و به افرادی مانند اسماعیل نوری علا هشدار میدهم. تازه مردمان کُرد از ایرانیان مرکز نشین تهران و از افرادی مانند آقای اسماعیل نوری علا ها ایرانی تر و پارسی تر هستند●●● احزاب و سازمانهای و نخبگان سیاسی زن و مرد کُرد باید همچنان با درایت و شناخت عمیق و درازمدت و فراگیر و فرامنطقه ای و فرا قومی خود را در محور ایرانیّت و در مرکز تصمیم گیریهای سیاسی کلان ایران و منطقه و حتّی خاورمیانه قرار دهند اگر در این راستا حرکت کنند بدون شک از پشتیبانی صد در صد ما برخوردار هستند ● از مشهد و تهران، و قم، برای رهایی ایران و هویّت ایرانی و پارسی کاری ساخته نبوده و نیست، ● تبریز و آذربایجان که در جهت منافع تُرک تباری با ترکیه و قفقاز و علی خامنه ای در تهران همسو میباشد و از این دیار در طول تاریخ فقط آغتشاش و آنارشیسم و فروپاشی و تفرقه افکنی برخاسته و برخواهد خاست.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب تورکمن آزاد اوغلان چاپ این همه مقاله در مورد مسائل ملی آنهم در یک سایت فارسی زبان بقول خیلیها مرکزگرای فارس هم چیزی عادی و معمولی است؟ تازه در سایتهای ترکی که بعضی از آنها هم به ترکی و هم به فارسی هستند، مقالات فراسهای مرکزگرا چاپ میشود؟

نوشته شده توسط: Anonymous

ﮔﻮﻫﺮ اﺧﺘﻼﻑ اﻗﺎﻱ ﺑﻬﻨﺎﻡ ﺑﺎ ﺳﺎﻳﺮﻳﻦ ﺑﺮ ﺳﺮ اﺣﺘﺮاﻡ ﺑﻤﺮﺩﻡ و اﻧﺘﻘﺎﻝ ﻗﺪﺭﺕ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻱ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎﺳﺖ. ﻧﻮﺷﺘﻪ اﻳﺸﺎﻥ ﻧﻘﺪ و ﻧﻔﻲ ﻗﻴﻤ ﻣﺎﺑﻲ اﺯ ﺧﺎﺳﺘﮕﺎﻫﻲ ﺩﻣﻮﻛﺮاﺗﻴﻚ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺑا ﮔﺮاﻳﺸﺎﺕ ﺑﻮﺭﻭﻛﺮاﺗﻴﻚ ﻋﻘﺐ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻧﺎﺳﺎﺯﮔﺎﺭ اﺳﺖ. ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲ ﺩﺭ ﻧﻘﺪ ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻧﻮﺷﺘﺎﺭاﻗﺎﻱ ﺑﻬﻨﺎﻡ, ﻣﻨﺘﻘﺪﻳﻦ ﺭا ﺑﻪ ﺩﺭﺩﺳﺮ اﻧﺪاﺧﺘﻪ اﺳﺖ.

نوشته شده توسط: Anonymous

باتشکرازنوشته واحترامیکه بشخص شما وجناب حسن جداری دارم که ایشانراازدوران دبیرستان که دبیر ادبیات دبیرستان سعدی ارومیه بمدت یکی دوسالی که دراین شهربود،باشعر**عاشقی درگوشه ی میخانه پیدامیشود...گنج میگوینددرویرانه پیدامیشود**.......... دررضائیه آنموقع مشهورشد،شناختم که بعدها دبیرفرهنگی کنفدراسیون شدوفعالیت های بعدی و...............................................
متاسفانه جناب جداری درهمان سالهای 60/70 میلادی بامبارزه طبقاتی درجامیزندومثل اینکه ازبیداری ملل وتاسیس کشورهای جدید
اطلاع چندانی ندارد.جناب اژدرگرامی اینکه این گروه هاچندنفرندودرایران پایه ندارندو...مساله اصلی نیست!اگرشما بعداز90 سال حاکمیت فاشیستی زبان فارسی وزورچپان بودن آن بعنوان های ملی ومشترک وسراسری و...مزخرفاتی ازاین قبیل 5نفروفقط5نفرروشنفکرفارس زبان نشان دهیدکه فارسی رازبان ملی فقط(توجه کنید فقط)فارس زبانان

بدانندوزبانهای ملی غیرفارس زبانان رابرایشان برسمیت بشمارند، من باشما همنظرخواهم بودولی من فقط اسدسیف رامیشناسم که اززبان قاتل فارسی (زبان مادری خودش) میگویدومینویسدشمالطفآ چهارنفرپیش کش یک نفرنشان دهید! درچنین شرایطی چرابایدازرفراندم ترسید؟ مهم نیست چه کسانی پیش قدم شدند.منهم با خیلی ازمسائل *تلویزیون گوناز* مشکل دارم ولی اگربگویم به تنهائی باندازه سی چهل تلویزیون فارسی زبان کارکرده است ودردهکوره های دورافتاده آذربایجان رسوخ کرده است اغراق نیست.
البته که مشکل آذربایجان باین آسانی حل نخواهدشد ولی بقول صمدبهرنگی *همه اش که نبایدحرف زد یایدراه افتادراه که بیافتیم ترسمان میریزد*درخاتمه لطف کنیددوسه کتاب کوچک درباره جدائی سوئد ونروژدرسالهای اوایل قرن گذشته که همه بانگلیسی وآلمانی نیزترجمه شده اندرابخوانیدکه سوئدی ها دراکثریت 5میلیونی آنموقع با نروژی های 3میلیونی با گفتن برادرکوچک چگونه رفتارمیکردند؟آیا وضع سوئدبهتراست یا وضع نروژکه ازنظر اقتصادی اولین کشوراروپا ست.....
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای موحدی زحمت کشیدند و این خبر بسیار مهم را ترجمه کرده و انتشار دادند از این بابت من از ایشان تشکر می کنم

نوشته شده توسط: Anonymous

بازهم مطول نویسی وموهومگوئی،درمقالات پیشین آقای نوری اعلاء وجودملت فارس رانفی میکردندتا زبان فارسی وملی ملت فارس رافراقومی نامیده وزورچپان بودن وشدن آن توسط سرنیزه های رضاشاهی راطبیعی جلوه دهد!!!این بار آقای نوری اعلاء
ازسارمانهای منطه ای وغیرمنطه ای موهوم گوئی وپراکنده نویسی میکندیعنی سازمانهای متعلق بغیرفارس زبانانرا سازمانهای منطقه ای نامیده وهمزمان صحبت ازغیرمنطه ای میکند! غیرمنطه ای یعنی موهومی ،یعنی ناموجود!!!یعنی تمام سازماهنای متعق بفارس زبانان همه وهمه غیرمنطه ای اندودرفضاء وکائنات ،کهکشانها ...موجو.دند!!!لطفآ کسانیکه چیزی ازاین مقاله سرتاپا غرض آلودفهمیده باشند من رانیزدرجریان بگذارند!بلتشکر

نوشته شده توسط: Anonymous

همین الان که من و شما داریم در مورد استقلال حرف میزنیم، آذربایجاینها در داخل و خارج دسته دسته به جمع استقلال طلبان می پیوندند. شما آقای بهنام هم بزودی به جمع ماها خواهی پیوست. ما استقلال طلبان شما را هم مثل سایرتازه واردین براحتی قبول خواهیم کرد و دستتان را خواهیم فشرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان گرامی، هنگامی در یک سرزمین کسانی پیدا شده و خواستار جدائی از آن سرزمین می شوند که رژیم هائی گندکار و گندخیم و زورگو و ستمگر و ناکارآمد مانند رژیم ولایت فقیه بر یک سرزمین فرمانروائی کنند. چندین بار دوستان ناسیونالیست ترک آذربایجانی درباره جدائی آذربایجان از ایران این شعار را داده اند که: ( کشور کوچکتر، زندگی بهتر! ) من از این دوستان نازنین می پرسم: چرا هیچکس در آمریکا که شش برابر ایران مساحت دارد خواستار جدائی از آمریکا نیست؟..........

دوستان گرامی، هنگامی در یک سرزمین کسانی پیدا شده و خواستار جدائی از آن سرزمین می شوند که رژیم هائی گندکار و گندخیم و زورگو و ستمگر و ناکارآمد مانند رژیم ولایت فقیه بر یک سرزمین فرمانروائی کنند. چندین بار دوستان ناسیونالیست ترک آذربایجانی درباره جدائی آذربایجان از ایران این شعار را داده اند که: ( کشور کوچکتر، زندگی بهتر! ) من از این دوستان نازنین می پرسم: چرا هیچکس در آمریکا که شش برابر ایران مساحت دارد خواستار جدائی از آمریکا نیست؟ چرا در کانادا که از بزرگترین کشورهای جهان است و شش برابر ایران مساحت دارد کسی خواستار جدائی از کانادا نیست؟ چرا در چین که شش برابر ایران مساحت دارد کسی خواستار جدائی از چین نیست؟ چرا در استرالیا که پنج برابر ایران مساحت دارد کسی خواستار جدائی از استرالیا نیست؟ چرا در بسیاری از کشورها که مساحت آنها بسیار بیش از ایران است کسی خواستار جدائی بخشی از آن کشور نیست و هیچکس در این کشورها نمی گوید کشور کوچکتر، زندگی بهتر؟ در ارزیابی فراگیر چرا در هیچ کجای جهان هیچکس در هیچ کشوری که با اندیشه خردمندانه گردانده می شود خواستار جدا شدن بخشی از آن کشور نیست؟ دوستان بزرگواری که خواستار جدائی آذربایجان از ایران هستید آیا می دانید که کشور ژاپن از به هم پیوستن چهار جزیره برپا شده است؟ ( جزیره های کیوشو، شیکوکو، هوکایدو و هونشو ) اما آیا شما شنیده اید که در ژاپن کسانی پیدا شوند و خواستار برپائی چهار کشور یعنی کشور کیوشو، کشور شیکوکو، کشور هوکایدو و کشور هونشو باشند؟ نه! نشنیده اید! آیا شما شنیده اید که در ( گرین لند ) که بخشی از سرزمین دانمارک است و مساحت آن بسیار بیش از مساحت خاک اصلی دانمارک است کسانی پیدا شده و خواستار جدائی گرین لند از دانمارک شوند؟ آیا شما شنیده اید که در ایتالیا کسانی پیدا شوند و خواستار جدائی جزیره سیسیل و یا جزیره ساردنی از سرزمین ایتالیا شده و خواستار برپائی کشور سیسیل و کشور ساردنی شوند؟ دوستان گرامی، هیچکس در هیچ کجای جهان در کشورهائی که با اندیشه خردمندانه گردانده می شوند خواستار جدائی از آن کشور نیست چون در چنین کشورهائی دیکتاتورهائی خونخوار و نفهم مانند روح الله خمینی و علی خامنه ای با قانون (ما می فرمائیم) فرمانروائی نمی کنند. در چنین سرزمین هائی آخوندهای مفت خوار و دژخیمان خونخوار بر هست و نیست یک سرزمین چیره نشده اند و چنین سرزمین هائی مانند ایران دوزخ سوزان نیستند. در سرزمین هائی که با خردورزی گردانده می شوند نه گدایان کاخ نشین آخوندی دیده می شوند و نه زنان پرده نشین پارچه پیچ شده! در چنین سرزمین هائی نه حجاب اجباری در کار هست و نه پایمال شدن حقوق زنان! در این سرزمین ها انتخابات فرمایشی، دادگاه های نمایشی، زندان ها و شکنجه گاه های اوین و گوهردشت و قزلحصار و تبریز و مشهد و اصفهان و شهرهای دیگر ایران ویران شده در سایه رژیم سر تا پا لجن جمهوری اسلامی وجود ندارند! در چنین کشورهائی گورهای گروهی هزاران تن که پس از محاکمه های پنج دقیقه ای اعدام شدند وجود ندارند! در چنین کشورهائی تورم تازنده و گرانی جهشی و ده برابر شدن بهای نان در بیست و چهار ساعت دیده نمی شوند. آری، تورم تازنده و گرانی های جهشی در دوزخی به نام ایران آن هم در چه شرایطی؟ در شرایطی که کشور ایران با یک میلیون و ششصد و چهل و هشت هزار و صد و نود و پنج کیلومتر مربع مساحت، سه برابر اسپانیا، سه برابر فرانسه، چهار برابر انگلستان، چهار برابر ژاپن، چهار برابر سوئد، پنج برابر آلمان، پنج برابر ایتالیا، پنج برابر نروژ، شانزده برابر کرۀ جنوبی، بیست برابر اتریش، سی و هشت برابر دانمارک، چهل برابر هلند، چهل برابر سوئیس، چهل و شش برابر تایوان و پنجاه و چهار برابر بلژیک مساحت دارد! مردم این کشورهای پیشرفته هیچ یک از دارائی های ایران زمین را در خواب هم نمی توانند ببینند!!! دومین کانی های گاز در سرتاسر کرۀ زمین، چهارمین کانی های نفت در سرتاسر کرۀ زمین، بهترین کانی های زغال سنگ، آهن، مس، طلا، نقره، سرب، روی، آلومینیوم، مولیبدن، تیتانیوم، اورانیوم، توریوم، بُر، پتاسیم، سنگ های تزئینی مانند سنگ مرمر و سنگ گرانیت، کانی های فیروزه، عقیق، زبرجد، یاقوت، لعل، زمرد، اوپال و کانی های دیگر و بهترین و کارآمدترین زمین های کشاورزی برای کاشت، داشت و برداشت همه گونه فراوردۀ گیاهی سردسیری و گرمسیری و بهترین دریاها برای ماهیگیری و بهترین زمینه ها برای پرورش آبزیانی مانند ماهی های سردابی و گرمابی و میگو و خرچنگ و صدف خوراکی و بهترین زمینه ها برای پرورش مرغ و اردک و بوقلمون و غاز و شترمرغ و ماکیان دیگر و پرورش گاو و گوسفند و شتر و گوزن و دام های دیگر و پرورش زنبور عسل و کرم ابریشم و ………. پس چرا مردم کشورهای پیشرفته ای که از آنها یاد شد بدون داشتن حتی یک هزارم دارائی های ایران در آسایش هستند و همواره به پیش می تازند اما ایرانیان در چنان تیره روزی دهشتناکی گرفتارند و سرزمینشان چنان دوزخی است که در هیچ کجای جهان همتا ندارد؟ برای پاسخ به این پرسش نیازی به چند ساعت سخنرانی نیست و پاسخ ساده و کوتاه و گویای این پرسش این است که در ایران رژیم گدایان مفت خور آخوندی با فرهنگ و روش های زمان برده داری و شترچرانی کشورداری می کند. در جهان کنونی کشورداری با اندیشه خردمندانه و با خردورزی انجام می شود نه با خرافه های آخوندی و روضه خوانی و نوحه خوانی و مرثیه خوانی و زوزه کشی های حضرات آیات عظام و حجج اسلام! ***** بپردازیم به جدائی و جدائی خواهی، اکنون که در ایران رژیمی بر سر کار است که اقتصاد آن بر پایه مفت خواری، بانکداری آن بر پایه رباخواری، دادگستری آن بر پایه رشوه خواری، کشورداری آن بر پایه زورگوئی، فرهنگ آن بر پایه خرافات، هنر آن بر پایه زوزه کشی و همه تار و پود آن بر پایه دروغ و مردمفریبی است سخنان فراوانی از جدائی گفته و نوشته می شوند اما اگر سطح زندگی در ایران مانند آمریکا و کانادا و آلمان و ژاپن و حتی ترکیه می بود و رژیمی با اندیشه خردمندانه در ایران کشورداری می کرد آیا باز هم کسی سخن از جدائی می گفت؟ نه! نمی گفت! دوستان بزرگواری که سخن از جدائی آذربایجان از ایران می گوئید دریغا و فسوسا که شما ریشه را رها کرده و از شاخ و برگ چسبیده اید و این حقیقتی است دردناک! آن هم در کدام زمان و کدام جهان؟ و با کدام اندیشه و با کدام روش؟ اندیشه و روش شما بوم گرائی ( ناسیونالیسم ) است که پدیده ای کهنه و مرده و پرتاب شده به تاریخ است و در زمانی شما این سخنان را می گوئید و می نویسید که همۀ مرزها در جهان رو به نابودی هستند و جهان به سوی تک میهنی ( اینترناسیونالیسم ) می رود و مرز میان این کشور و آن کشور دارد معنای خود را از دست می دهد و تنها یک کشور در فرجام تاریخ بر جای خواهد ماند و آن هم کشوری به نام کره زمین است و دیوارکشی ناسیونالیستی میان کشورهای گوناگون به پایان عمر تاریخی خود رسیده است و هر کشوری که زودتر به روند جهانی شدن ( globalization ) و تک میهنی بپیوندد کمتر زیان خواهد دید و هر کشوری که دیرتر به این روند بپیوندد بیشتر زیان خواهد دید اما شما که گرفتار کلنجاری ذهنی به نام ناسیونالیسم و دیوارکشی های ناسیونالیستی هستید در صد سال پیش زندگی می کنید نه در زمان کنونی!!! چرا که یکی از ویژگی های پنداری پلید و اهریمنی و زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم این است که ناسیونالیست ها همواره در زمان گذشته و برای گذشته زندگی می کنند و کلنجار مغزی ناسیونالیست ها در پیوند با رویدادهای زمانی به نام (گذشته) است نه زمانی به نام (اکنون) و یا زمانی به نام (آینده) ! و در پرده پندار یک ناسیونالیست زمانی به نام (اکنون) وجود ندارد!
نوشته شده توسط: Anonymous

آقا اژدر، شما یک نفر، رای گرانقدر خود را بر علیه استقلال آذربایجان بدهید. لطفا این کار را بکنید. ولی من رای خود را برای استقلال آذربایجان خواهم داد.

نوشته شده توسط: Anonymous

این فقط یک موج است جناب خسرو! به زودی شاهد این هم خواهیم بود که به بهانه های واهی این کامنتهای ما را هم حذف خواهند کرد. در ضمن کامنت دادن در فضای مجازی یک حق پیش پا افتاده در دنیا است و منتی از بابت ان نباید باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

استقلال نه فقط خواست ملت بزرگ اذربایجان بلکه خواست همه ملل ایرانی است.

جناب نویسنده: دوران حرفهای قشنگ گذشته است چون کارد به استخوان ملل ایرانی رسیده است. اگر تعداد اعضای این احزاب آذربایجانی کم است حداقل از شمای یکنفری که بیشتر است! شمای یکنفر تا کنون چه اقدام عملی انجام داده اید؟ مبارزه به مشی شما اگر اثر داشت پس 33 سال زمان کمی نیست که اثرات آن را ببنیم!! در ضمن ایا لازم است که همه مردم آذربایجان و یا دیگر ملل زیر چند سالن جمع شوند و شمارش شوند تا حقانیت آنها ثابت شود؟! این احزاب هم به نظر من ادعای رهبری هیچ رهبری را ندارند و مستقیما خواهان رجوع به آرای مردم هستند و این که بتوانند برای افکار خود تبلیغ نمایند. جدا از این مسائل شما راه حلتان چیست؟ هیچ می دانید شما اگر بخواهید با همین ادبیات به بین عامه مردم بروید ممکن است اکثراشان متوجه نشوند اصلا شما چه می گویید؟
نوشته شده توسط: Anonymous

باز حرف بی‌ سند و مدرک زدی خیالات محض

نوشته شده توسط: Anonymous

ميفرماييد. "تا رژیم سرکوبگر و شوونیست جمهوری اسلامی، بدست توده های زحمت کش همه ملتهای ساکن ایران سرنگون نشده است، امکان اینکه ستم ملی در ایران از بین برود، این احتمال که ملتهای غیر فارس، از ستم ملی رهائی یافته و قادر به تعیین سرنوشت خود باشند، به هیچوجه وجود ندارد."
قبول كرديم كه ابتدا باستي حكومت به دست توده هاي زحمتكش سرنگون شود تا حق تعيين سرنوشت جاري و باقي شود. پس بفرمايدد حكومت پيشه وري مورد تٲييد همه كمونيستها و مليون ازربايجاني بعداز سرنوگوني رژيم پهلوي به دست كدام توده هاي زحمتكش همه ملتهاي ساكن سرنوگون شده بود؟ اگر جواب اين سوال نمي دانيد بايستي شنيده هاي بنده كه در آن دوران امپريالسيم آمريكا و انگليس و شوروي (اين آخري شايد از نظر شما امپرياليست نبود) رژيم پهلوي را تضعيف كرده بود (نه سرنگون) درست باشد

البته طلب رفراندوم يعني خواستي راديكال تر از هرگونه شعار سرنگوني و اينكه ميفرماييد اين خواست سازشكارانه است، لابد تعريف خاصي از "سازشكار" داريد كه ما نمي دانيم. در ادامه گفته ايد "راه حل های امکان ناپذیر و سازشکارانه و توهم پراکنی در بین توده های زحمتکش خلق تحت ستم آذربایجان" گويا شما مبارزات راديكال زيادي در كارنامه اكثريت، حزب توده و فرخ نگهدار و كيانوري سراغ دايد. اگر اين سازمانهاي ملي اذربايجان خواستار مسلح شدن پاسداران به سلاحهاي سنگين شده بودند، مرتكب سازشكاري مورد نظر شما نمي شدند؟ در ضمن هم شما و هم آقاي بهنام در مورد وزن اين نيروها دچار كم لطفي هستند. تنها پشت امضاي يك سازمان سياسي (گاموح) اخراج از پست دانشگاهي، زندان وشكنجه آقاي چهرگاني و آراي صدهزار نفري مردم تبريز خوابيده است. يعني اينقدر از مسائل اذربايجان بيخبريد كه نميدانيد كه بعداز پيشه وري بزرگ اولين شخصيت ملي اذربايجان كه در انتخابات در حوزه تبريز پيروز شده است، ايشان هستند؟ آراي اعلام شده ايشان در دور اول بالاي صدهزار بود (طبق ادعاهايي گويا در اصل دو سه برابر) و از ميان دهها كانديد نفر پنجم بودند. چون حوزه تبريز در آن موقع 6 سهميه داشت، جايگاه پنجم يعني موفقيت. من از نظر سياسي مخالف ايشان هستم اما نميتوانم حق ايشان را انكار كنم. در ميان بقيه امضا هم بسياري از دست اندركاران معروف جنبش ملي هستند. سابقه دستگيري و محاكم در داخل كشور با پرونده هاي مسئله ملي هم جزو اعتبار اين دوستان است. اگر آقاي بهنام و شما نيروهاي معتبرتر ميشناسيد، معرفي كنيد كه ما از گمراهي و بي اطلاعي به در آييم. بعداز يك عمر خدمت به چپ اين چه انشايي است كه نوشته ايد "گروه های سیاسی آذربایجانی که نامه مزبور را به دبیرکل سازمان ملل نوشته اند، از جانب توده های محروم و ستمدیده آذربایجانی که طی ده ها سال، زیر یوغ رژیمهای سلطنتی و اسلامی، بدترین بیدادگریها و تعدیات را متحمل شده اند، نمایندگی نداشته و حق اظهار نظر از جانب آنها را ندارند" خوب شما از كجا نمايندگي داريد؟ اما اين سازمانها اگر خود را نماينده ميدانستد كه ديگر خواها رفراندوم نميشدند! آنها ميگويند جازه بدهيد مردم در مورد آينده خود رٲي بدهند. انتخاب نماينده هم لازمه اش انتخابات است كه اينها خواهان آن هستند.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب جداری با سلام وعرض این مورد که انشاء وطرز نگرش شما به مسله انسان و نیازهای آن وحقوق انسان خیلی پریروزی است و با جهان امروز و انسان امروز با نیازها ودرک آن از حقوق فردی وجمعی از بن بیگانه است حتی همرزمان دیروزی شما پوسته انداخته و نگاهشان و عملشان متفاوت شده است با این فرق که آنها از ملت حاکمند ومنافع ملی ملت خودشان را خوب تشخیص داده اند ودر ضدیت ودشمنی با حقوق ملل محکوم در خرابسرای ایران تمام توان ایدئولوژیکی انقلابی خودرا بکار میبرند تا امتیازهای ناحق ملی خودشان را از دست ندهند . اگر این بیانیه درخواست رفراندوم از نظر خقوقی مشگل دارد از یک حقوقدان بپرسید و موردش را تقریر فرمائید نه اینکه مانند سران اسلام خرده بورژوازی ضد امپریالیست و ضد امریکای آقایان چپ مثل شما وقره جه لو وچند کهنسال کلن در جبران آرزوهای بر باد رفته جنبش جوان وپویای ملت اذربایجان را نشانه روید

مشگل این نوع نگرش اختلال در کارکرد بخش راست وچب مغز شریف است وگرنه وسواسیو هذیان وتوهم و خیالاتی بودن را تا کار دست مریض نداده درمان میسر است
نوشته شده توسط: Anonymous

بهنام عزيز، استدلال بياور، جو را خراب نكن. مگر در اين بيانيه خواهان استقلال شده اند؟ رفراندوم يعني حق رٲي دادن عموم شهروندان به همه آلترناتيوهاي مطرح از جمله فدراليسم، كنفدراليسم، استقلال يا هر آلترناتيو جدي ديگري اگر از سوي حداقلي از نيروهاي سياسي مطرح شوند. اينكه شما طرفدار "حق جدايي هستيد" چيزي را نشان نمي دهد. هنوز تا دمكرات بودن راه درازي است آقاي شالگوني هم كه "حق جدا شدن" را قبول دارد حقوق بشر را قبول ندارد. لنين و استالين هم طرفدار "حق جدا شدن" بودند. آخر از كي حق رٲي براي مردم خواستن، كار مسئله داري است. در كامنتهاي بالا اتهامات جدي عليه شما و چند دوست تان كه در كلن آلمان جمع شده ايد مطرح شده است. اين ابتكار تايخي نيروهاي سياسي آذربايجاني جريانات ناسيوناليست فارس را در يك پارادوكس تاريخي قرار داده است. آنها ميگويند آذربايجانيها ميخواهند حتي اگر هويت شان محو شود با ايران بمانند

در اين صورت اگر مخالف خواست رفراندوم باشند، اين ادعاي فارسپرست بودن ملت اذربايجان مورد ترديد جدي قرار داده اند. شما آلت نجات آنها از اين آمپاس كه به بركت شعور سياسي و توان سازش اين نيروهاي متفاوت سياسي در يك توافق تاريخي به ميان آمده است، نشويد. آخر شما چه دشمني با آذربايجان داريد؟ تنها حرف شما اين است كه پيشه وري آدم خوبي بوده است. شانس ما اين بوده است كه او كمونيست بود و الا به حضرت عباس او هم اگر كمونيست نبود، امروز از زبان شما فتواي ارتداد پانتركيستي وي مدتها قبل صادر شده بود. شما نام چپ را در ايران، در تاريخ ايران و آذربايجان و بخصوص رابطه آذربايجانيها با اين نيروي مهم را تخريب ميكنيد. پيشه وري و محمد امين رسولزاده هم زماني ايرانچي بودند اما شعور انديشيدن و اصلاح مواضع خود را هم داشتند. سن همه تان هم بالاست. بخود آييد و كمي فكر اكنيد. آخر چگونه با "حق جدا شدن" موافقيد اما با درخواست برگزاري رفراندومي كه تازه ممكن است به اين نتيجه بينجامد، اينقدر مسئله داريد؟ اخر يك محفل چند نفره جدا از جنبش و مردم به نيروهاي سياسي فعال آذربايجان كه خواهان احقاق حق رٲي دادن در مورد سرنوشت خود هستند، ايرادهاي بني اسرائيلي ميگيرند! از جمله در مورد تعداد!!! مگر سازمانهاي سياسي چپ مدعي "سراسري" بودن مورد حمايت شما هركدام چند عضو دارند؟ شعور توافق و همكاري و رسيدن به يك اعلاميه مشترك چي؟ حتي در ماه مه كه معادل عاشوراي شيعه است، از ميان دهها سازمان چپ امكان يك همكاري در حد اعلاميه و انشاي وصفي نداريد. سازمانهاي سلطنت طلب و سبز و زرد و سرخ هم همينطور. كمي هم تواضع داشته باشيد. بهتر بود شما و آن چند دوست كلني تان با اين خواست از همان ابتدا موافقت ميكرديد. هنوز دير نيست و راه دراز است. ما اول راهيم. حتي اگر باهم نيستيد، بر عليه اين اقدام منطقي عمل كردنتان هيچ مشروعيتي در حال و آينده به شما نخواهد داد. جنبش ملي تنها پيشه وري نيست. اگر تنها اين مسئله بود پس كيانوري هم طرفدار جنش اذربايجان بود
نوشته شده توسط: Anonymous

رفراندوم دموکراتی ترین و جهان شمول ترین وسیله ای است که به ملت آزربایجان محول خواهد شد تا در باره آیند خود تصمیم بگیرند. رفراندوم سئوال جواب های زیادی را در میان آحاد آزربایجانی مطرح خواهد کرد وشتاب بزرکی به حرکت آزادی خواهی شان خواهد بخشید. رفراندوم خواهی آزربایجانی ها حاکمیت نژاد گرای ایران را در موضع دفاعی سختی قرار خواهد داد. بحث هول زده حاکمیت ایران در باره فدرالیسم چهار ولایتی ایران و یا بردن پایتخت به بیرون از تهران , سراسیمگی دولت را میرساند. زیرا میدانند در افتادن با ملت ترک آزربایجان کار ساده ای نخواهد بود . اگرمخالفین هم پشت این دولت به ایستند که ایستاده اند , بازهم شکست خواهند خورد.

یقینا ملتهای غیر فارس دیگر هم خاموش نخواهند ماند. برای اینکه درد همه شان یکی است و آنهم استثمار ثروتهایشان, اقتصاد فلاکت بارشان ونیست و نابود شدن فرهنگ و معنویاتشان. جمهوری اسلامی نژادگرای ایران به خوبی از این قضیه آگاه است.
مهمتر از همه طلب حمایت از دبیر اول سازمان ملل ازرفراندوم ملت آزربایجان در سازمان ملل و عموما در سطح بین المللی, سئولات زیادی را مطرح خواهد کرد و از پنهان کاری های یک قرن اخیر سیستم حاکم آپارتایدی فارسی در ایرا ن پرده بر خواهد داشت .بنا براین رفراندوم خواهی آزربایجانیها موضوعی است به موقع, سنجیده واز هر نظر لگتیم(Legetim). صرفنظر از از اینکه این درخواست از طرف کی ها و چگونه نوشته و امضاء شده است. ولی خوب میدانیم تشکیلاتی که زیر این در خواست را امضاء کرده اند, همه شان متشکل از فرزندان صادق و فداکار ملت آزربایجان هستند و نمیشود به اینها انگ و منگی را زد.
نوشته شده توسط: Anonymous

اشتباه آقای نوری علا از 2 منظر ،،،،،،، 1- در رابطه‌ با مسئله‌ی ملت کورد و اینکه‌ کوردها هر چند یک هویت زبانی و خویشاوندی دارند ولی چون در درون مرزهای 4 کشور زندگی میکنند ملت به‌ حساب نمی آیند در اینجا باید یک سوأل از آقای نوری علاء مطرح کرد آقای نوری علا آیا شما حکومت جمهوری اسلامی ایران را به‌ عنوان تنها نمایندی کل ایران در مجامع جهانی به‌ رسمیت می شناسید ؟ آقای نوری علاء آیا شما خامنه‌ای را به‌ عنوان ولی امر مسلیمین جهان به‌ رسمیت می شناسید ؟ آقای نوری علاء آیا شما رضا پهلوی را به‌ عنوان تنها نماینده‌ی اپزسیون مخالف جمهوری اسلامی به‌ رسمیت می شناسید ،، مثلأ در مورد جمهوری اسلامی مطئنأ خواهید گفت خیر

جمهوری اسلامی را به‌ عنوان نماینده‌ی کل مردم ایران در مجامع جهانی به‌ رسمیت نخواهید شناخت و 100 % با شما نیز موافق خواهم بود من نیز همین نظر را در مورد جمهوری اسلامی دارم و در مورد مسئله‌ی ملت کورد نیز همین اتدلال برای ملت کورد حکم میکند ما کشوری به‌ اسم ایران را و حاکمیت آن را بر سرزمینهای کوردستان به‌ رسمیت نمیشناسیم همینطور ترکیه‌ سوریه‌ و عراق پس برای مجموعه‌ی ملت کورد مهم نیست بخشی از سرزمین کردستان فعلأ در چهار چوب ارضی ایران قرار دارد ولی در فکر و ذهن هر کوردی کوردستان یک سرزمین است و کورد یک ملت و همین است که‌ بر خلاف نظر شما کورد خود را ملت میداند و نمونه‌های هویت ملی کورد به‌ طور خیلی واضح هر روز در کل منطقه‌ی خاور میانه‌ دارد به‌ انواع خود را نشان میدهد مثلأ برای نمونه‌ زمانی که‌ فرزاد کمانگر و دوستانش اعدام میشوند این در تهران نیست که‌ به‌ نشانه‌ی اعتراض مردم دست به‌ تظاهرات میزنند بلکه‌ در دیاربکر کردستان به‌ اصتلاح ترکیه‌ است که‌ در اعتراض به‌ اعدام فرزاد ملت کورد تظاهرات میکنند یا زمانی که‌ در عراق جلال طالبانی رئیس جمهور میشود این مردم سیراز و اصفهان نبودند به‌ شادی پرداختند بلکه‌ مردم مهاباد و سنندج بودند و در این رابطه‌ نمه‌نه‌های زیادی وجود دارد پس مهم نیست شما ملت کورد را به‌ عنوان یک ملت به‌ رسمیت بشناسید یا نشناسید ولی هیچ کوردی نیست که‌ خود را به‌ عنوان شهروند کوردستان معرفی نکند و نشناسد شما میتوانید به‌ کیس تمام پناهاندگان کورد زبان در کشورهای آمریکا و کاندا و استرالیا و اوروپا نگاه کنید هیچ کوردی نیست در مصاحبه‌ با پولیس این کشورها برای اقامت گفته‌ باشد که‌ ایرانی است یا ترکیه‌ای است یا عراقی یا سوریه‌ای بدون استثنا همه‌ و همه‌ای کوردها خود را به‌ حنوان کردستانی معرفی میکنند و زمانی هم که‌ پاسپورت همان کشور را میگیرند و شهروند کشوری که‌ اقامت گزیدند میشوند نام کشورهای ایران ، ترکیه‌، عراق ، سوریه‌ را برای همیشه‌ از هویت خودشان پاک میکنند این بدون استثناست یعنی 99% کوردها همین وضعیت را داشتند پس ملت کورد و فرد کورد در درون خود در گفتار خود در وجود خود فقط یک هویت دارد هویت کوردستانی نه‌ ایرانی ، عراقی، ترکی ، ،

گتفیم سخنی با اسماعیل نوری علا از 2 منظر ،، حال منظر دوم جناب نوری علاء با اشارات شما نیز به‌ مسئله‌ی کوردستان به‌ خوبی میشود برداشت کرد کوردستان یک سرزمین اشغال شده‌ است همانگونه‌ که‌ عراق توسط آمریکا اشغال شد یا الجزائیر توسط فرانسه‌ یا ویتنام توسط آمریکا یا هندوستان توسط انگلیس امروزه‌ با حضور نزدیک به‌ 600 یا 700 هزار نیروی تا دندان مسلح در کوردستان کاملأ مشهود است و احتیاجی به‌ دلیل و برهان ندارد که‌ کوردستان توسط ایران اشغال شده‌ است کافیست برای یک هفته‌ نیروی نظامی ایران از کوردستان بیرون برود تا ببینید که‌ مردم و ملت کورد عرض 2 روز تمام حاکمیت و نما دهای این ایران ملت در کوردستان را برای همیشه‌ بر خواهند داشت من هیچ تردیدی ندارم اگر فقط برای یک روز مثلأ نیرو سرکوب و زور و اشغالگری از سر مردم کورد برداشته‌ شود به‌ جای پرچم ایران بر سر تمام ساختمانهای دولتی سهل است بر سر تمام خانه‌های مردم پرچم کوردستان بر افراشته‌ مشود پس بنا بر این ایران ملت و اینکه‌ گفتن ملت ایران فقط با زور اسلحه‌ ممکن گشته‌ بنا بر این پایدار نیست ولی ملت کورد بر اساس خواست یک هویت مشخص به‌ نام ملت کورد میباشد و این مسئله‌ دیر یا زود نیز به‌ وقع خواهد پیوست و راه دومی نیز وجود ندارد مطرح کردن فدرالیسم نیز فقط گاردیست برای پیشگیری از حمله‌ای احتمالی فاشیزم ولی باور کنید به‌ یاد داشته‌ باشید هیچ کردی نیست فرزندان خود را با هویت ملی کورد و آزادی آن تربیت نکند و این مسئله‌ در وجود آنها ریشه‌ ندوانیده‌ باشد
نوشته شده توسط: Anonymous

یکبار دیگه ملت ایران ببخشید امت اسلامی نشون داد که لیاقتش همین حکومت آخوندیست

نوشته شده توسط: Anonymous

شما اینقدر حرص و جوش نخور .انشالله ایران متلاشی میشه و هر ملتی به حق طبیعی خودش میرسه و اونوقت کلمه ملت مفهوم واقعی خودشو پیدا میکنه. ملت ایران ملت شوروی ملت یوگوسلاوی ملت ... همه جعلی هستن. ملت آزربایجان-ملت احوازالعربی- ملت کرد-ملت بلوچ واقعی هستن.

نوشته شده توسط: Anonymous

"نیروهای سیاسی سازشکار آذربایجانی"،" نامه پراکنی به دبیر کل سازمان ملل"," برای این قبیل عناصر و نیرو های سازشکار، کشتار ها و ویرانیهائی که در نتیجه حملات نظامی اسرائیل و امریکا به وجود می آید، کوچک ترین اهمیتی ندارد", و ....
آقای جداری این چه ادبیاتی است؟ با این ادبیات به کجا می توان رسید؟
ثانیا بعضی از این تشکیلاتها متحمل هزینه در راه مبارزه ملی آذربایجان شده اند و این ادعای شما که آذربایجانیها هیچ یک از این گروهها را نمی شناسند ادعای پوچی است. چرا کسی نیست به این سوال من جواب دهد. ای آذربایجانیهای چپی شما به صورت مشخص بفرمایید برای آذربایجان چه کار می کنید؟ کدام حزب و سازمان سیاسی با تفکرات چپی که به حق تعیین سرنوشت آذربایجان اعتقاد داشته باشد در شهرهای آذربایجان فعالیت می کند؟ کدام کانال تلویزیونی و یا رادیویی تان برای آذربایجان برنامه پخش می کند؟ شما حتی زحمت ایجاد یک سا یت درست

و حسابی به خودتان نداده اید. اگر ایرانگلوبال و اخبار روز نبود شما کجا مطالبتان را انتشار می دادید؟ کانال و مکانیزم ارتباطی شما با مردم آذربایجان چیست؟ کدام نشریه را در آذربایجان انتشار می دهید؟ برای زندانیان سیاسی آذربایجان چه کار می کنید؟ کدام تظاهرات، کنفرانس و ... را برای مسئله ملی آذربایجان تشکیل داده اید؟ و هزاران سوال دیگر.
دست از خرده گیری و انتقادات یکطرفه از نیروهای ملی آذربایجان بردارید و راه حل ارائه دهید.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای جداری من هم محله شماهستم وخوب میشناسمتان ... یادرفتتکانتان گرامی آمما ایری اوتوراق دوز دانیشاق اینهمه شعار برای چی کدام حکومت پرولتایی که شما بانام جعلی زخمتکسان میخواهید برپا شود در تاریخ موفق بوده وسعادت انسانهارا تامین کرده ؟ بغیر از مرحومین و تاریخ شدگان ، سیستمهای زنده که نتیجه تفکرات امثال شماست عبارت است از بهشت موعود کیم ایل سونک جد یا چین صدر مائو کارگر روزی دودلار یا ونوزوئلا یا کوبای ترشیده وفرسوده حراف بزرگ کاسترو ؟ در مقابل دشمنان ایدئولوژیک شما جامعه سوسیال دموکراسی را در نظام سرمایه داری بنا نهادند که فرق آن در زندگی مردم و زخمتکشان ! در سوئد نروز با کره وکوبا یا چین است . نگاه عقب مانده و آسیایی به سوسیالیزم که اکثر چپ ایران را شامل میشود و آخرین باز مانده گان دوران ماقبل دیوار برلین است وهمه گی دوران باز نشستگی بافسوس وعمر باخته را میگذرانند

نوشته شده توسط: Anonymous

trail and error من سایتهای زیادی را می بینم. اینهمه سایت آذربایجانی هست و من تا حالا ندیده ام که حتی یک مقاله از فارسهای مرکزگرا چاپ کنند در صورتیکه همین سایت پر است از مقالات استقال طلبان و پان ترکیستها و سلطنت طلبان و پهلوی چیها و خلاصه همه در اینجا می نویسند. کامنتها هم که پر است نظرات جناحهای مختلف. آدم میماندد که مسولین سایت چه جور آدمهایی هستند و چه نظری دارند. این سایت تنها سایتی است که من دیده ام که همه جور نظر را چاپ میکند.

نوشته شده توسط: Anonymous

همشهري عزيزم خوب شد ما را قابل دانستي و پاسخ داديد اي كاش دو سالي كه مطرح شده بود را هم پاسخ مي داديد

نوشته شده توسط: ایران گلوبال

آقا یا خانم تبریزلی! لطفا سوال خودتان را بدون توهین فرموله کنید تا "سانسور" نشود.

نوشته شده توسط: اژدر بهنام

خانم لیدا افشار، من با بسیاری از نظرات آقای جداری موافق نیستم. اینکه قرعه انتشار مقاله ایشان به نام من افتاده است، تنها یک تصادف است. ما به آزادی بیان و عقیده احترام می گذاریم و به همین دلیل هم مقاله ایشان را منتشر کرده ایم. انتشار مقاله و نوشته ای به معنی موافقت من و یا همکارانم با نظریات نویسنده نیست. همانطوری که اگر امکان انتشار نطرات شما را فراهم می کنیم، نشانه موافقت با نظرات شما نیست. در ضمن، با کمال میل به سوالات و انتقادات و نظراتی که زیر نوشته من آمده اند، به موقع پاسخ خواهم داد. من هم یک سوال از شما دارم: همینجا که فرموده اید «یکی از مبارزین داخل کشور»، منظورتان خودتان هستید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي مير سيد شما كه بعداز 48 ساعت كمپين تظلم خواهي تركان آزربايجان را از ترس خذف كرديد حالا كه اين قدر واهمه كرده ايد چرا اين نامه را از دست بان كي مون نمي گيريد پاره كنيد و به او التماس كنيد كه توجه اي نداشته باشد ؟ چرا از سناتورهاي كنگره اين خواهش را مثل مريدي ها نمي كنيد ؟ وانگهي با عرض پوزش پنبه اي كه در گوش مبارك كرده ايد را برداريد صئاي ميليوني تركان آزربايجان را كه بيش از انگشتان همه شما ايرانيست هاي وطن پرست هستند را مي شنويد و مورد اخر حركت ملي آزربايجان تنها جنبشي است كه تشكيلات و گروه هايش در خانواده هاي مردم آزربايجان است نه ان كه شما تصورش كردي

نوشته شده توسط: Anonymous

من یک سوال پرسیدم چرا سانسور کردی؟

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقاي اژدر بهنام انگار براي شما اين موضوع خيلي حياتي شده است كه اينبار از زبان آقاي جداري همان را كه قبلا فرموديد تند تر بيان مي كنند اما باز هم منتظر پاسخ سوال قبلي و بعلاوه سوال جديد بنده يكي از مبارزين داخل كشور مي توانيد به ما بفرماييد كدام تشكيلات چپ آزربايجان در خارج و يا داخل فعاليت گسترده اي انجام مي دهد كه به قول شما و آقاي جداري شناخته شده است ؟ وانگهي اي كاش صبر مي كرديد تا نظر پان ايرانيست ها زودتر از شما بيان مي شد اگر ميانه رو بوديد !!!