Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

کسانیکه بعداز 67 سال ازجنبش عدالتخواهی واصلاحات مترقی فرقه،ازجمله حق رای ،انتخاب کردن وانتخاب شدن زنان ،برای اولین باردرکل شرق مخصوصآ درکشورمسلمان،آموزش بزبان مادری،پرورشگاه برای کودکان بی سرپرست،سوادآموزی بزرگسالان،....هنوزهم کوروکورانه وباتعصب قومیتی فارس محور
هم نظربارژیمهای شاه وشیخ،رهبراین جنبش عظیم ، انترناسیونالیست کبیروبی نظیردرتاریخ ایران پیشه وری راتجزیه طلب مینامند،این نطق پیشه وری رابادقت بخوانند...

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامی، ایرانخواه، در هر زبانی از زبان های دیگر واژگانی که برابر آنها را در آن زبان نمی توان یافت درآمده است اما هنگامی که واژگانی فزون از شمار از زبانی بیگانه به درون زبانی دیگر رخنه کنند و درآمیزند آن چنان که دیگر آن زبان ویژگی هایش را از دست بدهد نمی توان از وامواژه سخن گفت..........

دوست گرامی، ایرانخواه، در هر زبانی از زبان های دیگر واژگانی که برابر آنها را در آن زبان نمی توان یافت درآمده است اما هنگامی که واژگانی فزون از شمار از زبانی بیگانه به درون زبانی دیگر رخنه کنند و درآمیزند آن چنان که دیگر آن زبان ویژگی هایش را از دست بدهد نمی توان از وامواژه سخن گفت! و یا هنگامی که دستور زبان همان زبانی که واژگان بیگانه در آن رخنه کرده اند دگرش های فراوان پیدا کند سخن گفتن از وامواژه بیجاست! برای نمونه ( ات ) نشانۀ رمن عربی است و برای رمن واژه های عربی به کار می رود و به کار بردن ( ات ) برای رمن واژه های پارسی نادرست است. پس واژه های: آزمایشات – باغات – پیشنهادات – دهات – فرمایشات – گزارشات – نکات و .......... نادرست هستند و واژه های آزمایش ها – باغ ها – پیشنهادها – ده ها – فرمایش ها – گزارش ها – نکته ها درست هستند. رمن با ( جات ) نیز به دنبال رمن با ( ات ) به فراوانی در زبان پارسی آمده است که نه پارسی است و نه عربی! در واژگانی مانند: میوه جات – سبزیجات – کارخانه جات – ترشیجات به جای میوه ها – سبزی ها – کارخانه ها – ترشی ها. این یک نمونه هست و نمونه های فراوانی از نادرست نویسی در دستور زبان پارسی را نیز می توان یافت مانند تنوین های نادرست در واژگانی مانند: ناچارا – گاها – دوما – سوما .......... و نادرست نویسی های دیگر که درباره آنها نسک های فراوانی از سوی دانشمندان و اندیشمندان زبانشناس نوشته شده است. به هر روی نه تنها من بلکه زبانشناسان و ویراستاران زبان پارسی برآنند که زبان پارسی کنونی بدون ویرایش در بسیاری زمینه ها با زبان عربی همسان است و چهره ای از زبان عربی است. در همین یادداشتی که شما فرستاده اید واژه های: ( متأسفانه – اشتباهات - شأن - نثر – محدوده - ادعا - خاطر - معنی - ضمن – حد – اغراق - دلیل - وجود – هویت – محتوی – اسم – افعال - حروف - اضافه – ربط - جمله - عوامل – اصیل - وارد - طبق – معیار – منکر - مورد - علاقه - مسلماً - شک – مستقل - ورود - ذره – استقلال - حل - ضمن - ظاهراً – اصل - منطق - تعصب – قوم ) واژه هائی عربی هستند. من از شما می پرسم در همین یادداشتی که خود شما ( آری خود شما نه من که ترک هستم! ) فرستاده اید این واژه های عربی وامواژه هستند؟ چگونه می توان چنین واژگانی را وامواژه یا واژگانی که برابر آنها در زبان پاسی نیست و از روی ناچاری باید آنها را به کار برد دانست؟ وامواژه واژه ای است که برابر آن در زبان پارسی بوش ندارد مانند واژه (مکه) که نام یک شهر عرب نشین است و نمی توان واژه دیگری را به جای آن به کار برد و چاره دیگری به جز کاربرد آن نیست. من ترک هستم اما این تونانمندی را دارم که به زبان صد در صد سره پارسی بنویسم اما در آن هنگام کدام یک از پارس زبان ها واژگان چنین زبانی را درخواهند یافت؟ درباره واژه های نقش، تاریخ، نظر که می گوئید پارسی هستند من به چند نسک نگاه کردم و وندی در این باره که این واژگان پارسی هستند نیافتم. سخن درباره زبان های انگلیسی و ترکی چون بسیار بیش از آن است که در یادداشتی کوتاه بگنجد در آن باره چیزی نمی نویسم. درباره زبان پارسی سره خواندن نسک های دکتر میرجلال الدین کزازی برای شما سودمند است. این لینک فهرستی از نسک ها و نوشتارهای دکتر میرجلال الدین کزازی است http://www.kazzazi.com/writing.html
نوشته شده توسط: Anonymous

دوست ارجمندلطف کنیدارزش وجایگاه زندانی سیاسی راخراب نکنید،اینکه یک قاچاقچی نفت وارزودزدی میلیارها ثروت مردم زندانی شده است طبیعی است که ازحقوق انسانی اش بایددفاع کرد،لطف کنیداین اصخاص راجزء زندانی سیاسی جانزنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

لطفآ بحث رامنحرف نفرمائید،طبیعی است که تمام زبانها مخصوصآ زبانهای همسایه ونز دیک بهم ، ازکلمات همدیگراستفاده میکنندوخواهندکرد.درانگلیسی که مثال میزنیدعلاوه برچندهزارفعل بسیط،ازاکثراسامی نیز فعل ساخته میشودودرست قدرت زبان درتعدادافعال ساده طبق نظریه تمام استادان فارسی ازجمله استادمحمدرضا باطنی که میگویدزبان فارسی عقیم ونازاست، بخاطرتعداداندک افعال بسیط است ، درفارسی کنونی حدود200 عددکه حدود115 عددازآنها زنده اندوبقیه مرده ویا نیمه مرده اندوکاربردندارند.متاسفانه تمایل به ساختن افعال ترکیبی که عقیم اندونازا،برناتوانی وعقیم بودن زبان فارسی میافزاید.توجه کنید کلمه نرکیبی کارواژه دربرابرفعل عربی ساخته شده است،چه مشتقی دربرابرافعال،فعل وانفعال،فاعل ومفعول،....که تعدادکلمات مشتق ازفعل دربابهای مختلف وبا مونث ومذکرکردن وجمع بستن چندمشتق حاصل میشود،دارد؟بجز کارواژه ها واین نشان میدهدکه

افزایش افعال ترکیبی،بی ربط وخارج ازقواعدطبیعی وموزون وهم آهنگ زبانی،
نه فقط کمکی به حل نازائی وعقیم بودن زبان فارسی نمیکندبلکه بر بی قاعده وسرسری بودن زبان فارسی موجودکه بجزخریدماست وخیارازبقالی سرکوچه بدرددیگری درقرن 21نمیخورد،میافزاید.افزودن کلمات بی رویه وهردمبیلی مثل اینستکه بخواهید اردک رابا بادزدن بشکل غازدرآوریداگرپاره نشودیک موجودغیرطبیعی وزشت خواهدشد.چه معادلی دربرابر جبرومثلثات،مربع ومستطیل ودایره وخط ...دارید درمورداین به این جمله فکرکنید**ازنقطه ای خطی بردایره مماس می کنیم=ازنقطه ای درازکی به گردکی میمالانیم** معادل نقطه هنوزمتولدنشده ولی خط=درازکودایره =گردک ومماس میکنیم =میمالانیم.پس اینراه راه پارسستان هم نیست!!!!
نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان من قصد توهین نداشتم بلکه این پانترکیستها هستند که توهین میکنند. در اینجا دهن ینیلیک و پان ترک طوطی وار کاپی و پیست کن دیگر پاسخ دندان شکن گرفت ولی پس از یک ماه دیگر زیر یک مقاله نامربوط دیگر مانند یک بیمار روانی نظرشان را تکرار میکنند. برای همین پاسخ دادم: از همه این دشتها و مناطق گسترده سبز و خشک و آبی از سیبری تا بالکان بقول پانترکیستها و ترکیه و آران و آذربایجان و آسیایه میانه و شرق چین و غیره(بویوک تورک دونیاسی!)، کدام اثر مهمی به زبان ترکی بوجود امد که روی تمدن بشر تاثیر بگذارد! حتی یک اثر وجود ندارد! مهمترینش بقول خودشان داستانهای بدوی دده قورقود است! تعریف برتری زبان هم همینست نه اینکه چندتا فعل ساده/روشمند/مرکب دارد یا پیشوند/میانوند/پسوند یا چسبیده/جداییده/سره هست. این همه ارض گسترده! حتی یک اثر مهم به زبانهای ترکی وجود ندارد که بر تمدنهای مختلف جهان تاثیر بگذارد!!

نوشته شده توسط: Anonymous

مقاله خوبی بود از نویسنده آن بسیار متشکریم

نوشته شده توسط: Anonymous

در ضمن دوستانی که زبانشناس واقعی هستند خوب میدانند که زبان "برتر" و "کامل" و غیره وجود ندارد. در رابطه با جملهء سرور تبریزی: "اما زبان انگلیسی از دیدگاه زبانشناسی کاستی های فراوان دارد، مانند نبودن برخی از دپ های آوادار و بی آوا در این زبان و آشفتگی های فراوان در زبان انگلیسی و یا واژه هائی که نوشتن آنها با خواندنشان ناهمسان است. "
ولی اینها نقض نیستند. خوب انگلیسی یک سنت قدیمی دارد برخلاف ترکی (استانبولی). ترکی استانبولی هم خطش و هم خود زبانش تازه است. یا بدون تعارف یک زبان جعلی ساخته فرهنگستانهای ترکیه و اتاترک است.

میتوان خوب برای نمونه یک زبان ایرانی تازه هم جعل کرد که دستور فعلش یکنواخت باشد. اگر اتاترک آن را جعل نمیکرد، در زبان عثمانی هم این به اصطلاح "آشفتگی" وجود داشت. ولی زبان عثمانی از دیدگاه دایره واژگان خیلی غنی-تر از ترکی استانبولی هست زیرا واژگان فراوانی از پارسی و تازی داشت که در آن زبان حل شده بود. و برای همین هم این زبان ترکی عثمانی ادبیاتش نسبت به سایر زبانهای دیگر ترکی غنی بود. یعنی اینها کاری نداشتند که این فعل روشمند هست و فعل دیگر روشش فرق دارد.. توانستند خلاقیت بخرج دهند و یک ادبیات نسبتاً غنی تولید کنند. اما زبانهای پیشرفته (علمی) امروز زبانهای تحلیلی و هندواروپایی هستد. بنابراین این درست که دستور زبان ترکی شاید آسانتر باشد (چون یکنواختی در صرف فعل دارد). اما اینکه فعلها همه به طور یکنواخت صرف شوند ربطی به "کامل" بودن یا "برتر" بودن ندارد. اما این زبانهای ترکی هیچ اثر مهمی برای بشریت نیافریدند (بدون تعصب این را میگویم). بگمانم زبانی که دستورش از هر لحاظ یک-نواخت باشد، هیچ برتری ندارد همانطور که اگر ترکی میانوند ندارد، نقض نیست. آیا درست است بگوییم چون ترکی میانوند ندارد، پس یک زبان ناکامل است؟ خوب همینطور هم نمیتوان گفت که زبان انگلیسی یا فارسی چون تمامی افعالشان یکنواخت صرف نمیشود، پس ناکامل هستند. ولی زبانهای ترکی با اینکه افعالشان برای نمونه "روشمند" هست اما هیچ اثر مهمی در تاریخ بشری نیافریند. ولی این زبان عربی برای نمونه ابن عربی یا شفاء ابن سینا را به بشر دارد و فارسی هم ذخیره خوارزمشاهی و انگلیسی هم کم و بیش تمامی علمی که امروز پشتوانه تمدن بشری است.

معمولا برتری زبانها در کمیت و کیفیت گویشورانشان است (مثلا میزان تولید علم به یک زبان و میزان وام واژه‌هایش نیز ضعف نیست وگرنه شاید انگلیسی بزرگترین وام واژه‌های دنیا را داشته باشد) وگرنه به نظر من بسیار مشکل است بخواهیم زبانی را به زبان دیگر برتری دهیم.معمولا در جایی یک زبان بهتر عمل می‌کند و در جایی دیگر ضعیفتر.مثلا در واژه سازی فارسی با گرفتن پیشوند و میانوند و پسوند سهولت بیشتری را نسبت به ترکی در واژه سازی دارد که تنها پسوند می‌پذیرد. شاید ترکی در صرف فعل آسانتر عمل کند. یکسری از خصوصیات هم که اصلا برتری محسوب نمی‌شود مثلا اینکه 5 یا 6 پسوند را قطار کنیم تا یک معنی را برساند و خودش اندازه یک جمله شود اصلا برتری نیست. زبانهایی که امروز پنج شش کلمه را جدا از همه برای یک جمله مینویسند (تحلیلی) پیشرفته تر هستند تا زبانهایی که برای یک جمله باید پسوند بر پسوند اضافه کنند.

زبانها همگی انعطاف پذیر هستند مثلا همان گریاننده کافی است در فارسی جا بیفتد مثلا اگر کسی بگوید فلان فیلم گریاننده است هیچ فارسی زبانی از سمرقند و بخارا تا اصفهان و شیراز از درک معنیش باز نمی‌ماند ولی این کلمه "رایج" نیست در حالی که گرداننده بسیار رایج است و فرقی میان آن با درد نمی‌بینم و می‌شود دردیدن را هم به افعال فارسی اضافه کرد که اینکه در سخنان عامیانه حتی زنگیدن (زنگ زدن) و حرفیدن و حتی در همین ویکی حذفیدن (که دوتای آخری عربی هستند) و خوبیدن را هم از روش معمول فعل کرده‌اند و استفاده می‌کنند.در واقع اگر هم ضعفی به نظر بیاید ضعف زبان نیست بلکه ضعف گویشوران است.این مطالب نیز از کتابهای برگرفته شده است که تلاشش در دادن برتری کاذب "ترکی" بر "فارسی" است که کاملا در راستای اهداف غیرعلمی است.

خلاصه این بحثها بیهوده است و پانترکیستهای نژادپرست تنها کسانی هستند که به این بحثها دامن میزنند. من هم ناچارم در پاسخ بگویم که زبانهای ترکی هیچ اثر مهمی در تمدن بشری نگذاشته است (که این حرف واقعیت بیشتری دارد تاحرفهای پوچ و تکراری ینیلیک).
نوشته شده توسط: Anonymous

میرزا کوچک خان جنگلی در باره تهران گفت که : برای آباد کردن تهران، همه ایران را ویران کرده اند. برای آباد کردن ایران باید تهران را ویران کرد.»
شهید پیشه وری: چرا از یک زبان می شود در منبرو مسجد استفاده کرد ولی در مدرسه و دانشگاه نه؟
دوستان امروز هم درد همان درد استبداد تهران با مرکزیت فرهنگی اتنیکی ملت فارس است که دمار از روزگار ملت آذربایجان جنوبی درآورده.
دوستان بدقت سخنان پیشه وری را بخوانند تا پی به شخصیت والای ببرند.
راهش پاینده باد

نوشته شده توسط: Anonymous

در رابطه با پارسی سره که دوستان به آن اشاره کردند. زبان علمی انگلیسی امروزی 90% یونانی و لاتین است. همین لغت کامپیتور برای نمونه. اما این ننگی نیست. زبان فارسی هم باید بپذیریم که پس از حمله اعراب و همچنین پس از دوران سلجوقی (سبک عراقی) انبوه واژگان تازی پذیرفت. ترکی عثمانی هم همین بود (با اضافه فارسی) تا اینکه بخاطر تعب نژادی نابود شد. اما بسیاری از این واژگان تازی در زبانهای عربی معنی مختلفی در فارسی دارند. یعنی اینها هرچند ریشه عربی هم داشته باشند ولی امروز فارسی هستند و اعراب هم آنها را به معنی فارسی بکار نمیبرند.

در رابطه با پارسی سره که دوستان به آن اشاره کردند. زبان علمی انگلیسی امروزی 90% یونانی و لاتین است. همین لغت کامپیتور برای نمونه. اما این ننگی نیست. زبان فارسی هم باید بپذیریم که پس از حمله اعراب و همچنین پس از دوران سلجوقی (سبک عراقی) انبوه واژگان تازی پذیرفت. ترکی عثمانی هم همین بود (با اضافه فارسی) تا اینکه بخاطر تعب نژادی نابود شد. اما بسیاری از این واژگان تازی در زبانهای عربی معنی مختلفی در فارسی دارند. یعنی اینها هرچند ریشه عربی هم داشته باشند ولی امروز فارسی هستند و اعراب هم آنها را به معنی فارسی بکار نمیبرند. برای نمونه گاهی میگوییم "شادروان" و گاهی "مرحوم". این مرحوم در عربی امروزی کاملاً معنی مختلفی میدهد. یعنی این واژگان عربی در دستگاه فارسی جوری حل شدند که امروز به آن فارسی باید گفت. چنانکه کامپیتور را در لاتین هیچ زمان برای کامپیتور امروزی بکار نمیبردند.

به اندیشه من ما نیازی به فارسی سره نداریم وگرنه همان کاری که اتاترک کرد را میتوان در مورد زبان فارسی کرد و انبوه واژگان جعلی و بازمانده اوستایی/سغدی/پهلوی/پارثی را در آن وارد کرد. علم زبانشناسی ما هم از دوران کسروی خیلی جلورفته است. اگر کسروی که سره-نویسی را پیش میرد امروز این همه منابع پارثی/پهلوی/سکایی/اوستایی/سانسکریت/سغدی را داشت، میتوانست یک زبان جعلی پارسی بسازد که هیچ واژه بیگانه نداشته باشد. تازه گویشها و زبانهای ایرانی دیگر هم امروز شناخته شدند. من با اینکه تعصب ایرانی بودن دارم ولی این کار را بیهوده میدانم.

همین باید بس باشد که هم شاهنامه را دریابیم هم تاریخ بلعمی را بفهمیم و هم دیوان سعدی و حافظ را بخوانیم. اتفاقاً همین آمیختگی فرهنگها بوده است که امروز زبان فارسی این ادبیات غنی را دارد. چیزی که بگمانم دوستداران زبان پارسی باید به آن بیندیشند همان علمی کردن زبان فارسیست. وگرنه هم شادروان خوب است و هم مرحوم. هم "بیمار" و هم "مریض" و هم "بیمارستان" و هم "شفاخانه"(افغانیها این را بکار میبرند).

برای نمونه واژه "غنی-سازی" از ترکیب فارسی+عربی است ولی در هیچ زبان عربی وجود ندارد و یک واژه کاملاً پارسیست. در مورد درصد واژگان عربی در فارسی باید بین فارسی نوشتاری و گفتاری فرق نهاد. فارسی نوشتاری شاید بین 35 تا 65% (بستگی به منبع و متن دارد) عربی باشد ولی فارسی گفتاری در آن حد نیست.

مهمترین دغدغه دوستداران زبان پارسی باید امروز این باشد که زبان علمی فارسی را بیافریند ولی ریشه خود را با نیاکان خود از بین نبرند. هم سره نویسی و هم استعمال فراوان واژگان تازی (مانند جمهوری اسلامی) اشتباه است. فارسی برخلاف زبان عربی یا ترکی حداقل یک الگو نزیک دارد. آن سایر زبانهای خانواده هندواروپایی است که با پسوند/پیشوند و فعل برساخته ("جعلی") و بن-های فراوان، یک زبان علمی امروزی ساختند.

فارسی هم میتواند از این روش استفاده کند:
http://azargoshnasp.net/languages/Persian/KaarVaajehMHM.html

دکتر ملایری یک دانشنامه پارسی برای علم اخترفیزیک آفریدند:
http://dictionary.obspm.fr/

چون این زبانها همریشه هستند، فارسی بسیاری از وندهای زبانهای هندواروپایی را هنوز دارد. اگر نباشد حتماً در سغدی و پارثی و سکایی ختنی و کردی و گیلکی و سایر زبانهای پارسی/ایرانی وجود دارند. اگر باز هم نباشند، در سانسکریت بایست وجود داشته باشند که باز خواهر زبان پارسی است. اما باز هم نداشته باشند، میتوان فرم فارسی آنها را با علم زبانشناسی ساخت.

پس تنها ما نیازمند به یک فرهنگستان ایراندوست در ایران هستیم. با ایجاد شدن زبان علمی فارسی، کم و بیش درصد واژگان سره (یا حداقل ایرانی) به حدود 80% میرسند. زیرا بشر پیشرفت میکند و نیاز به واژگان نوینی دارد و اگر این واژگان ایرانی باشند، خود به خود 80% این زبان سره میشود. پس چالش امروز دوستداران زبان پارسی یا حتی ترکی و عربی اینست که زبان علمی ایجاد کنند. به گمانم برای عربی از همه سختتر خواهد بود زیرا پسوند/پیشوند/میاوند ندارد و تمامی واژگان علمی در زبانهای هندواروپایی از این روش ساخته میشوند. اما شاید عربها ناچار باشند که یک تحول اساسی در دستور زبان خود بوجود اوردند. برای ترکی هم نمیدانم چگونه خواهد بود ولی زبانهای پیشرفته امروزی همه زبانهای تحلیلی(جداییده) هستند و نه التصاقی(چسبیده).

پانترکیستها زمانی میتوانند به زبان پارسی خرده بگیرند که یک زبان علمی داشته باشند! وگرنه زبان هشتاد ساله ترکی استانبولی یا دستور زبان بر فعل روشمند، هیچ پزی نیست. تازه زبانهایی که همه افعال آنها روشمند نباشند، به اندیشه من خلاق-آفرین ترند و تحرک بیشتر دارند تا یک زبانی که مانند دستور کامپیتوری باشد. پارسی میاوند/پیشوند/پسوند دارد برخلاف ترکی که تنها پسوند دارد ولی این هم پز نیست. حتی چون "میاوند" در ترکی نیست، نمیتوانیم بگوییم یک زبان از آن کاملتر است. البته اگر بخواهیم باز پز دهیم، پارسی اثر پرشگفت ادبی هزار+دویست ساله دارد که زبانهای ترکی فاقد آن هستند. اینجاست که به گمانم پانترکیستها را میازارد زیرا حتی نظامی گنجوی و مولانا را بزرگترین گویندگان خود میخواهند در آران و انوتولی معرفی کنند. قومیت اینها (که به نظر دانشمندان ترک نیست و ایرانی هست) کنار، مهم آثارشان هست که همان پارسی است. در این دو کشور، هرگز یک نفر به بزرگی این دو گوینده به زبانهای ترکی نخواهید یافت. به هر حال، پانترک باید فکر زبان خودش باشد که علمی نیست و زبان پارسی هم دوستداران خودش را دارد. وگرنه اگر بخواهیم مسخره کنیم، تنها کافیست که به نقش ترکان در تمدن بشری نگاه کنیم و راستش خرابکاری آنها خیلی بیشتر از سازندگی است و کم و بیش آنها تاثیر کمی بر تمدن و علم بشری داشتند. اما این واکنش هم نادرست است و چون مردمان خوب ترکزبان همه پانترکیست نیستند، نباید همه را بکوبیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

تحولات یکصد ساله گذشته نشان از خیانت حکومت فارس به ملت و وطنمان آزر بایجان جنوبی می باشد،تنها راه نجات ملت، زبان و خاک پاک آزربایجان اعلام استقلال می باشد. خیانت رژیم فارس محور آخوندی در خشکاندن دریاچه اورومیه در غرب آزربایجان از نمونه های اخیر ان می باشد.وعده های سر خرمنی در قالب دموکراسی و فدرالیسم از نوع وعده های قوام السلطنه خواهد بود که نهایتا به کشتار ملت تورک و سر نگونی حکومت ملی آزربایجان منتهی شد.

نوشته شده توسط: محسن کردی

به آقای فروزنده از همینجا پیام میدم که حاضرم در یک مصاحبه اینترنتی با او به بحث بنشینم و پاسخ سوالاتی که با سکویی مطرح کرده درست و حسابی بدهم.

نوشته شده توسط: محسن کردی

والله اگر شاه زنده بود جواب سلام این آدم را نمیداد همانگونه که امروز رضاپهلوی اصلا این سکویی رو تحویل نمیگیره بطوری که سکویی بارها از تلویزیونش در این مورد از رضاپهلوی گله کرد، تهدید کرد، نعره کشید.. اصلا سواد نداره این مردک. خیلی راحت میگه خاطرات علم ساختگی هست. برای اینکه سواد این رو که بتونه حتا در مورد خاطرات علم حرفهای مناسب بزنه نداره. دوستی او با شاه دوستی خاله خرسه است که به قول سعدی ما را به خیر تو امید نیست شر مرسان. جان مادرتان سلطنت طلبان را با چوب سعید سکویی نرانید. ما مثل این بابا نیستیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

در ضمن منطق پانترکیستی بسیار جاب است..یکیشان میگوید:"به نظر من دلیل عقبماندگی کشورهای انگلیسی زبان دقیقا باید همین مشکلات عدیده زبان انگلیسی باشد " پس علت عقبماندگی قرقیزستان و ترکمنستان چیست؟ یا علت پیشرفتگی چینیها با آن زبان بسیار سخت یادگیر! این را هم اضافه کنم که پادشاهان ترک لطفی نسبت به زبان فارسی نداشتند.. انها نیازمند وزیران و دست اندرکاران ایرانی بودند و چون ترکان خودشان فرهنگ والایی نداشتند، ناچار باید ایرانیان که فرهنگ دیرینه داشتند را در دولتهای خود صاحب اختیار کنند (مانند نظام المک و نصیر الدین طوسی و..تا امیر کبیر).

نوشته شده توسط: Anonymous

در پاسخ به جناب رازی
یادگرفتن go went چیز سختی برای مغز بشر نیست که شما ایراد بگیرید. چنانکه گفتم تاثیر زبانهای ترکی در تمدن بشری هیچ است اما 90%+ متون مهم جهان به زبانهای فارسی نوشته شده است. برای نمونه تعداد نسخه-های پارسی پیش از قربن بیستم شاید بین پانصدهزار تا یک ملیون باشد و مال عربی شاید دو ملیون. اما مال زبانهای چغتایی و ترکی آذربایجانی و غیره شاید به هزار هم نرسند. من یک بار دیگر پاسخ علمی به شما میدهم گرچه نرود میخ آهنین در سنگ..برخلاف زبانهای هندواروپایی که میتوانند از میانوند/پیشوند/پسوند بهره ببرند ترکی تنها پسوند دارد. تازه تمامی زبانهای علمی امروز تحلیلی هستند (مانند فارسی) و ترکی خیلی دور از این قاعده است. در مورد فعل یک بار دیگر توضیح میدهم هرچند نظر شما تکراری بود.

شما تکرار میکنید که در فارسی 130 فعل ساده است! این درست نیست. در همان ویکیپیدا زیر فعل ساده بروید پاسخ شما داده شده است..

در زبان فارسی فعل از لحاظ ساختمان به ۵ گونه‌است.
فعل ساده: فعلی است که مصدر آن بیش از یک کلمه نباشد.
فعل پیشوندی: فعلی است که از یک پیشوند و یک فعل ساده ساخته شده باشد.
فعل مرکب: فعلی است که از یک صفت یا اسم با یک فعل ساده شاخته شده و یک معنی کامل را برساند.
عبارت فعلی: فعلی است که به صورت دسته‌ای از کلمه هاست و معمولا حرف اضافه نیز دارد.
فعل لازم یک شخصه: فعلی که مفعول پذیر نیست و بیشتر بصورت اول شخص بکار می‌رود و بجای شناسه یکی از ضمایر متصل ّم، ّت، ّش، ِمان، ِتان، ِشان، شخص فعل را نشان می‌دهد که به آخر اسم قبل از فعل اضافه می‌شود.

فعلهای کلاسیک برخیشان روشمند شاید به نظر شما نباشند اما از دیدگاه زبانشناسی روش خود را دارند. یعنی یک زبانشناس
میتواند بفهمد چرا گذشته آینده و اکنونی این فعلها فرق دارند.
اما فعلهای نوین (اگر زبان فارسی علم به آن نیاز داشته باشد که دارد) را میتوان همه روشمند ساخت.

http://azargoshnasp.net/languages/Persian/KaarVaajehMHM.html
بحثی دربارهء صرف فعل در زبان علمی فارسی
محمد حیدری ملایری
دکتر ملایری ادامه میدهد:
"مصدرسازی از اسم از خصوصیتهای ذاتی زبان فارسی است. چنانکه اهل تحقیق معتقدند، فارسی دری دنبالهء پهلوی یا فارسی میانه است. زبان پهلوی توانایی صرفی بسیاری داشته، و در آن از اسم و صفت و قید و ضمیر مصدر بسیط می‌ساخته‌اند. البته، فعل مرکب و عبارتهای فعلی در زبان پهلوی وجود داشته، و همچنانکه دربارهء زبان فارسی دری نیز صادق است، یکی از امکانات این زبان بوده‌اند؛ ولی تعدادشان با فعلهای بسیط مقایسه‌پذیر نیست. برای پی‌بردن به نیرومندی این زبان در ساختن مصدرهای بسیط به چند نمونهء زیر توجه شود:
گوشیتن (=گوشیدن: گوش دادن)، هوشیتن (=هوشیدن: فهمیدن)، کنیتن (=کینیدن: کین داشتن)، خوشنیتن (=خویشیدن: اختصاص دادن)، واچیتن (=واژیدن: سخن گفتن)، فرموشیتن (=فراموشیدن: فراموش کردن)، اچنیتن (=هیچیدن: هیچ کردن)، ویناسیتن (=گناهیدن: گناه کردن)، پاسپانیتن (=پاسبانیدن: پاسبانی کردن). "


و در ادامه:
" اینجا لازم است به نکته‌ای اشاره شود. اگر از اسم «کتاب» مصدر ساخته شود، «کتابیدن» به چه معنا می‌تواند باشد؟ «کتاب نوشتن»، «به صورت کتاب در آوردن»، یا معناهای دیگر؟ این مسئله به سمانتیک یا معناشناسی واژه‌ها مربوط می‌گردد، که از حیطهء بحث این مقاله بیرون است. تنها، مختصر اشاره‌ای می‌شود. اگر پرسش بالا مطرح‌کنندهء اشکالی سمانتیک باشد، شاید بتوان آن را به همهء مصدرهای فارسی تعمیم داد. چنانچه به فرض، مصدر «چرخیدن» معنای آشکار و آشنای خود را نداشت، از دیدگاه معناشناسی، به چه معنا می‌بود؟ «چرخ ساختن»، «رشتن پنبه توسط چرخ»، یا معناهای دیگر؟ «افراشتن» چه؟ این مصدر از سه قسمت «اف» (به معنای «بالا») و «راشت» (به معنای «راست») و نشانهء مصدری ساخته شده است. ولی آیا معنای «بلند ساختن» و «برپا کردن»‌ در ذات آن هست؟ «بالیدن»، «افروختن»، «پریدن»، «دزدیدن» و غیره و غیره چه؟ پس، از آنجا که واژه‌ها نشانه هستند، و زبان سیستمی از چنین نشانه‌های قراردادی است که آدمیان بوسیلهء آنها با یکدیگر ارتباط برقرار می‌سازند مصدر «کتابیدن» بر طبق قرارداد می‌تواند بر یکی از آن معناها دلالت کند. خوشبختانه، زبان علمی فارسی در گرایش جدید خود بسوی توانایی و غنای بیشتر، با چنین اشکالی روبرو نیست، زیرا در این گرایش، معادل اصطلاحهای واضح علمی را می‌سازد. از اینرو، تنها معنایی که مثلا به مصدر «آبیدن» در علم داده شده این است: «ترکیب کردن با آب». "


در ضمن تعداد فعلهای ساده براساس کتاب تازه دکتر حافظیان 580+ است و نه 150+.. اما در متون کلاسیک پارسی ما حدود 2000+ فعل داریم.

بعنی این کتاب 580 اورده است:
ساختارهای وندی مشتق‌های فعلی نویسنده: دکتر محسن حافظیان (Mohsen Hafezian) ناشر: نشر گل آفتاب، مشهد و انتشارات مولتی‌ساژ کانادا سال: بهار ۱۳۸۸صفحه: ۲۰۳
اما متون کلاسیک فارسی خیلی بیشتر یعنی حدود 2000 فعل را بکار بردند:
http://www.archive.org/download/AListOfPersianVerbs/bashiri1.pdf
در زبان پهلوی هم فعل-سازی غنی است:
http://azargoshnasp.net/languages/Persian/KaarVaajehMHM.html

در هر رو، اگر نیازی به فعل ساختن باشد، دستگاه زبان فارسی آماده است چنانکه خود مردم برای نمونه این فعلها را ساختن:
پکید/ پکیدن پلکید/ پلکیدن پلاسید/ پلاسیدن لمید/ لمیدن لولید/ لولیدن

اما چرا زبان فارسی بیشتر فعل ترکیبی میسازد؟ بگمانم دو جواب دارد: 1) این زبان برایش آهنگین بودن مهم تر است تا مصدر برساخته (به اصطلاح قدیمیها "جعلی") ساختن. 2) گویشوران این زبان امروز تنبل هستند. ولی خود دستگاه زبان فارسی به راحتی از اسم و صفت و غیره فعل میسازد.


خلاصه از سه زبان فارسی و ترکی و عربی، زبانهای ترکی هیچکدام اثر مهمی بر تمدن بشری نگذاشتند. اما از این سه زبان که هیچ کدام امروز زبانهای علمی نیستند، زبان فارسی شانس بیشتری دارد که علمی شود. علتش هم واضح است چون مانند زبانهای علمی روزگار ما، هم تحلیلی است و هم هندوروپایی و هم سه پسوند/پیشوند/میاوند را دارد. زبان عربی نه پسوند دارد و نه میاوند. تنها چندتا پیشوند دارد مانند "ذوالقرنین- ذوالحاجب" که "ذو" به معنی همان صاحب و گاهی گویا به معنی دو است(ادعا نمیکنم از فارسی گرفته شده باشد..). زبانهای ترکی هم تنها و تنها پسوند دارند. بنابراین زبان فارسی در واژه سازی از این دو زبان برتری دارد زیرا مانند سایر زبانهای هندواروپایی هم پسوند/ هم پیشوند و هم میاوند را داراست.
نوشته شده توسط: Anonymous

این پیکره یکی از مشهورترین تصاویر بر جای مانده از کابینه فرقه دموکرات آذربایجان به نخست وزیری سید جعفر پیشه وری است ...پیکره خود روشنگر و گویاست و ماهیت واقعی آن جریان را نشان می دهد...پیشه وری در میان تصویر و دیگر کادر های کابینه در کنار و البته پرچم اتحاد جماهیر شوروی و تصاویر لنین و استالین در بالای کابینه !
http://30ikh.blogspot.nl/2011/12/21.html

نوشته شده توسط: Anonymous

سرکار خانم افشار
فراموش کردن اذری های شیرین زبان برای ما ممکن نیست

نوشته شده توسط: Anonymous

چرا مطالبی که باب میلتان نیست را منتشر نمی کنید جناب موحدی ؟ آیا دموکراسی که از آن دم می زنید این است ؟

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

جان باختن سیران یگانه مانند همه عزیزان دیگر دردناک و غم انگیز است ولی نباید فراموش کرد که قاتلان فرزندان ایران همین وزیران و "علما" هستند که سرمایه ملت ایران را نه هزینه مردم و فرزندان این کشور بلکه در راه اهداف ارتجاعی - پان اسلامیستی هدر می دهند. مسئول فقدان سیستم گرمایشی استاندارد در مدارس وزرا و دست اندرکاران نظام هستند که در 33 سال گذشته سرمایه ملت را هزینه حماس و حزب الله و ساختن ضریح و ...کرده اند.
جای تاسف است که ایرانگلوبال اپوزیسیون، تریبون اطلاعیه پوزیسیون می شود!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

هموطن گرامی جناب علی ،کسی منکر اشکال و یا کاستی در این حرکت ، همانند هر حرکت دیگری نیست و فراموش نکنید که هدف از فراخوان جذب حداکثری است و فرقی بین سازمان دو نفره و صد هزار نفری در امضا و مشارکت نبود ، علت یاد آوری این موضوع از طرف من ، شائبه و توهم ایجاد توقف و شکست این حرکت از سوی این هموطنان سیاسیکار نابالغ بود ، در حالیکه این حرکت با توجه به فونداسیون درست و اصولی ، به حرکت خود تا رسیدن به نتیجه ادامه خواهد داد . در ضمن خاطر نشان می سازم که من بعنوان یکی از پشتیبانان و امضا کنندگان این منشور معتقدم ، با توجه به بهانه گیریها و نق زدنهایی که از افراد جدا شده در هفته های قبل در رسانه ها و همچنین پس از جدایی دیدیم ، این کمیته پس از این ضمن دقت در یارگیری ها ، حرکتی روانتر از قبل خواهد داشت .

نوشته شده توسط: Anonymous

نهاد مردمی از شورای ملی‌ اخراج شده است حقیقت این است و بزودی میاد بالا این نهاد مالی‌ قصد کودتا درشورای ملی‌ داشت اخراج شد

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقاي Anonymous ما چكار داريم فقط تماشا گه الفاظ رد و بدل شده دوستان با فرهنگ غني و شيرين زبان فارسي هستيم و مي خنديم چون از ابتداء معلوم بود موفق باشيد فعلا ما تجريه طلب ها را فرموش كن دير مي شود به آنطرف بپرداز

نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي يوسفي عزيز ، اصلا منظور من از بيان ملاحظات كم كردن از شأن و منزلت خانم هدايتي نيست ، چه جايگاه ايشان بالاتر از اين حرفها است . .بلكه هدف اولا مدح موضوع انتخابي است كه شما نيز بهش اشاره نموديد و ثانياً به عنوان خواننده حق من است كه بپرسم زيرا شاعر از شعر پلي ميسازد براي ارتباط با ديگران كه خوانندگان باشند. ومن فكر ميكنم كه خوانندگان با بيان ملاحظاتشان ميتوانند در غني سازي اشعار سرايندگان سهيم باشند.
البته من نميگويم كه نظرم صد در صددرست است، ممكن است بر خطا باشم، با اين وجود بايستي تحمل شنيدن نظر ديگران را هر چند نادرست باشد را هم داشته باشيم. با به به و چه چه گفتن خالي عيبها اصلاح نميشوند.

نوشته شده توسط: Anonymous

ادامه موارد :
. يا در همين بيت دوم نفرين بر خدا تناسب معنايي با موضوع كلي شعر ندارد.
به هر حال برايتان آرزوي موفقيت دارم و اميدوارم بتوانم از نزديك اشعارتان را با ديكلمه خودتان بشنوم . حتما نحوه شعرخواني شما حلاوت خاصي به شعر ميدهد .(به اميد ديدار)

نوشته شده توسط: Anonymous

تبریزی گرامی، با اینکه نکات درستی در نوشتارتان هست، متأسفانه در مواردی دچار اشتباهاتی شده اید که در شأن نثر زیبایتان نیست. این محدوده 50 تا 90 درصدی واژه های بیگانه در فارسی که ادعا نموده اید به خاطر شکاف 40 درصدی آن معنی آماری ندارد، ضمن اینکه همان حد کمینه آن هم اغراق آمیز است. برخی از واژه هایی که بیگانه خوانده اید پارسی هستند نه عربی، مانند نقش که اصل آن نخش است که معرب شده به نقش، تاریخ، نظر که نگر بوده و معرب شده... اما لغزش بزرگ نوشته شما چهره ای از عربی خواندن پارسی است به دلیل وجود وامواژه های عربی! هویت یک زبان نه به محتوای واژه های اسمی آن بلکه به ساختار آن است که بر افعال، حروف اضافه و ربط و شیوه جمله سازی استوار است که این عوامل در زبان پارسی همه اصیل هستند. آیا می دانید که بیش از نیمی از واژه های زبان انگلیسی از دیگر زبانها به آن وارد شده؟ طبق معیار شما باید هویت زبان

انگلیسی را هم منکر شد و آن را چهره ای از زبان لاتین یا فرانسوی خواند! راستی چند درصد زبان ترکی مورد علاقه شما وامواژه است؟ مسلماً بیش از 70 درصد. با این وجود شکی در هویت مستقل این زبان نیست. ورود وامواژه ها به پارسی ذره ای از استقلال آن نکاسته بلکه این واژه ها در پارسی حل شده و رنگ پارسی گرفته اند، ضمن اینکه بسیاری از واژه های ظاهراً عربی در اصل پارسی بوده، از آن به عربی وارد شده اند. امیدوارم منطق شما ناخودآگاه به تعصب قومی آمیخته نشود.
نوشته شده توسط: Anonymous

علی شما که می گویی شاعر نیستی از شعر هم نمی دانی پس بقیه مسایل را به شاعر واگذار کن که سال ها دستی بر قلم و غزل سرایی دارد بانو مهناز هدایتی بانوی غزل نوین ایران از پس تمام مسایل سیاسی و اجتماعی و عشقی و فرهنگی با همین غزل های زیبایش برامده جای خوشبختی ست این بانوی فرهیخته در خارج از ایران توانست با همین قلم گیرا و زیبایش بارگو کننده مسائل روز ایران و جهان باشد وبه قول جمله زیبای خودت : عشق و مهاجرت و سیاست را بازگو کند بهترین نکته ای که خودت به آن اشاره کردی

نوشته شده توسط: Anonymous

نهاد به اصطلاح مردمی (من میگم نهاد فروتن و شرکاء)، خودش چقدر شفاف هست؟ هر جا که ضرر آقایون بوده سریع آیین نامه رو در جهت منافع شخصی عوض کردند. یک نمونه از عدم شفافیت همین عضویت در کمیته موقت شورای ملی بوده خودشان سرشان انداختند رفتند نمایندگی کردند. بدون اینکه کسی در نهاد خبر داشته باشه. حالا که دیدند زورشان نمی چربه شیپور دست گرفتند آی دنیا ما استعفا دادیم. چرا؟ من میگم. یک سال کمیته رو توی آب نمک خوابوندید که به وقتش بیارید زیر مدیریت و امر خودتون در نهاد. از چند هفته پیش هم پا تو یه گفش کردید الا-بلا کمیته رو ببریم نهاد. ما اونجا ساختار داریم سیستم داریم و از این حرفا. یادتون رفته 3-4 هفته پیش تو لبه ی اخراج بودید؟ آقایون کمیته خیلی بزرگواری کردند که این حادث نشد. کمی به خودتون بیایید و اینقدر با کودک درونتان در عرصه سیاست به رژیم ایران خدمت نکنید. والسلام نامه تمام

نوشته شده توسط: Anonymous

اشکالاتی بسیار بر کمیته موقت شورای ملی وارد است و از شواهد و قراین فعلی چنین استنباط میشود که ناکامیها نه اینکه درس عبرتی نشده بلکه روند کار در همان قالب نزاع های حیدری و نعمتی ماندگار است .فرد محترمی که در پاسخ اولین بعنوان دارنده مدرک فوق لیسانس علوم سیاسی دیگران را به فراگیری فن و رموز کار سیاسی توصیه میکنند بلافاصله میفرمایند ( گروههای دو و سه نفره را نمیتوان سازمان نامید . جبهه متحد بلوچستان فقط یک عضو دارد بنام آقای دوشوکی یا جبهه ملی جوانان اروپا یک عضو دارد بنام آقای هارون مهدوی ) حال بایستی پرسید تا زمانیکه همین سازمان و گروههای یک و دو نفره متحد شما بودند آیا چنین اعتراضی داشتید ؟ یا حال که بهر دلیلی ( درست یا نا درست ) از صف و متحدین شما خارج شده اند بایستی قوانین کار در تشکل سیاسی را بیاموزند ؟ پیشبرد کاری چنین حساس و سترگ نیاز به فراهم آوردن ابزار و نفرات منا سب دارد .

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامی جناب فرهمند ،شفافیت در کار سیاسی به معنای پهن کردن نقشه مبارزه جلوی چشم جمهوری اسلامی نیست.متاسفانه دوستانی که عدم شفافیت را دلیل جدایی بیان می کنند باید متوجه باشند که مبارزه با رژیمی که دارای پول و مزدور به میزان فراوانی است،نیاز به پنهانکاری در استراتژی و حتی فریب دشمن دارد.هیچ فرمانده و سپهسالاری در میدان جنگ ،روی تابلوی نئون ،نقشه حمله خود را رسم نمی کند و به نمایش عموم نمی گذارد.به هر حال امیدوارم روزی که این حرکت به نتیجه رسید و یک آلترناتیو قدرتمند در برابر جمهوری اسلامی گردید. نهاد مردمی و دیگر دوستان کم تجربه و خیلی دمکرات ما! شهامت اقرار به اشتباهشان را داشته باشند .
ضمنا خاطرنشان میکنم که من تا عضو هیچکدام از این سازمانهای سیاسیکار! نبوده ام و اینها را در حد معرفی به عنوان تشکل سیاسی نمی دانم و برای خودم کسر شان می دانم که با توجه به تخصص و دانش خودم ،عضو آنها شوم

نوشته شده توسط: Anonymous

اقدام نهاد مردمی به خروج از کمیته مذکور روشن ترین دلیل خرد سیاسی و سلامت این نهاد است . چرا که برای تحقق مسیر اتحاد که کابوس رژیم و مزدوران آن است نهایت تلاش خود را کرد و زمانی که مسیر را در جهت عدم شفافیت و انحصار طلبی دید خود را کنار کشید. البته نیش های اخراجی های نهاد که همواره با اسامی مستعار ذیل هرگونه خبر مربوط به نهاد لجن پراکنی می کنند برای ما شناخته شده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

نهاد مردمی و دیگر سازمانهای کناره گیری کننده ،با این کارشان نشان دادند که هنوز به بلوغ سیاسی نرسیده اند و کار سیاسی جمعی و قائل به نظر اکثریت را نیاموخته اند...توصیه من بعنوان یک فوق لیسانس علوم سیاسی به این دوستان و هموطنان ،این است که ابتدا کمی در مورد سیاست و چگونگی کار در تشکلهای ملی و کثرت گرا تحقیق کنند و بیاموزند و بعد خود را به عنوان سازمانهای سیاسی معرفی کنند .
البته گروههای دیگر دو و سه نفره را در حقیقت نمی توان ،سازمان نامید . مانند جبهه متحد بلوچستان که فقط یک عضو دارد بنام دوشوکی و یا جبهه ملی جوانان اروپا که باز یک عضو دارد بنام هارون مهدوی و ......

نوشته شده توسط: Anonymous

..yekai az ahdaf wa mamuriyate je- wabasteh be orupa ekhtelaf andakhtan beine aghwame irani mibashad, ta rahe tajzieh iran hamwar gardad ! beghole ferdosi hameh jaye iran watane manast wa zabane parsi, zabane wahdate melist dar sarasar iran ! eradat mahiny

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامی، آوشار، نخست آن که سرکار خانم مینا انتظاری سال ها در زندان های رژیم ولایت فقیه هر شکنجه ای را کشیده است و سپس هست و نیست خودش را رها کرده و از دوزخ ولایت فقیه به فرامرز گریخته است...........

دوست گرامی، آوشار، نخست آن که سرکار خانم مینا انتظاری سال ها در زندان های رژیم ولایت فقیه هر شکنجه ای را کشیده است و سپس هست و نیست خودش را رها کرده و از دوزخ ولایت فقیه به فرامرز گریخته است. آیا شما وبلاگ خانم مینا انتظاری را که لینک آن در این نوشتار آمده است دیده اید یا نه؟ این نوشتار نیز درباره خانم یحیوی است که هم تیر خورد و هم غیابا از سوی بیدادگاه انقلاب اسلامی اردبیل به اعدام محکوم شد و هم سه پسرش تیرباران شدند و هم پس از سال ها رنج درگذشت. بسیارخوب! شما به جای شیرزن آذری بگوئید شیرزن ترک یا شیرزن اردبیل یا هر نام دیگری که دوست دارید! اما به من بگوئید آیا درست است کسی و یا کسانی پیدا شوند و با لحنی توهین آمیز همه این نوشتار را رها کنند و از ریزه کاری ها بچسبند؟ و در این میان جنایات رژیم اهریمنان دوزخی فراموش و کم رنگ شود؟ دوست گرامی، آوشار، شما اگر برای آذربایجانی ها می خواهید دل بسوزانید از ستم ها و جنایات رژیم ولایت فقیه درباره آذربایجانی ها بنویسید نه از درست بودن و یا نادرست بودن آذری و ترک!
نوشته شده توسط: Anonymous

شما فعل رفتن انگلیسی را که ازافعال بیقاعده اس زبان است مثال زدید اتفاقآ مثال خوبی است قعل امرش دررابطه باریشه است وچیززایدی اضافه نمیشودto go حالت امری هست go ,ولی صرف افعال باعده وبی قاعده درزمانهای مختلف
چه درانگلیسی ،چه درآلمانی یاسوئدی که حقیراین سه زبان اروپائی رامیدانم،مختلف است ولی درحالت امری ریشه باقی است وفقط علامت مصدری برداسته میشود.مثلآ فعل *خوردن *،حالت امری بدرستی بخوریا خور(ب زینت یاب زائد)درهرصورت ریشه وحالت امری دررابطه است، ویا نوشیدن، حالت امری بدرستی بنوش است(بازهم بایک ب زائدیا زینت)البته اینها استثنا هستنداکثرافعال بسیط فارسی که حداکثراز150 تجاوزنمیکند طبق اصول و قانونمندی زبانی نیستندخوتان ازافعال بسیط رفتن،آمدن،ساختن(بسازاین حرف ز چرابجای خ نشست؟ریختن (بریز این ز ازکجا پیداشد؟)زدن-بزن!!!این ن ازکجاآمد؟شنیدن- شنواینجا هم وپیداشدپس هردم بیلی وبی قاعده!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامی، رازی، زبان پارسی از گروه زبان های آریائی است و با زبان عربی که از گروه زبان های سامی است خویشاوندی ندارد..........

دوست گرامی، رازی، زبان پارسی از گروه زبان های آریائی است و با زبان عربی که از گروه زبان های سامی است خویشاوندی ندارد اما پس از تک عرب ها به سرزمین ایران و آمیختن واژگان عربی با زبان پارسی هم اکنون پنجاه تا نود در صد واژگان زبان پارسی که زبان کاربردی ایرانیان است عربی است! از این روی نمی توان پارسی کنونی را بدون زدودن واژگان زبان عربی زبان پارسی نامید! اندیشمندان و دانشمندان فراوانی مانند احمد کسروی تبریزی به فراوانی کوشیدند که این زبان را بویرایند اما پس از به روی کار آمدن رژیم ولایت فقیه که واژه های فرهنگ آخوندی را با زبان پارسی درآمیخت همه این کوشش ها نافرجام ماندند و پس از درآمیختن واژه های کاربردی آخوندها و روضه خوان ها و نوحه خوان ها و مرثیه خوان ها و گردانندگان رژیم گدایان مفت خور زبان پارسی همه زیبائی های خود را از دست داد و زبان حضرات آیات عظام و حجج اسلام شد! از این روی زبان پارسی آن چنان آشغالی شد که حتی پارس زبان ها نیز از آن بیزار شدند! آیا شما که پارس زبان هستید دوست دارید به رادیوی جمهوری اسلامی که رادیوی رژیم ولایت فقیه است گوش کنید یا نه؟ روشن است که می گوئید: نه! چون رژیم ولایت فقیه زبان پارسی را به لجن کشید و اگر ما بخواهیم پس از نابودی رژیم گدایان مفت خور زبان پارسی را زبان کاربردی ایرانیان کنیم باید این زبان را بویرائیم و گر نه زبان پارسی در چهره کنونی که انباشته از واژگان عربی است کارائی ندارد. برای نمونه در همین یادداشتی که شما فرستاده اید واژه های: ( عزیز - جناب - تشکر – منطقی - علمی - طور – بحث – متأسف - فن - حریف – بشریت – فرق - بعضی – ادعا - سؤال – مقاله – مثال – نظر – غلط – حداقل – معرفی – اولین – نشریه – قدرت – دنیا – لهجه – اعلام – مورد – مرقوم – خصوصی – علنا – تقسیم – اصول – قواعد – راحت – اساس – التصاق – تصریف – اختراع – سعی – ترتیب – اجداد – نقش – تمدن – سابقه – تاریخ ) همگی واژگانی عربی هستند نه پارسی! پس چگونه می توان زبانی را که سرشار از واژه های عربی هستند و شما و بسیاری از پارس زبان ها به گفتن و نوشتن با چنین زبانی خو گرفته اید را پارسی دانست؟ همچنان که می بینید زبان پارسی کنونی چهره ای از زبان عربی است مگر آن که از سوی اندیشمندان و دانشمندان زبانشناس ویراسته شود. نمونه ای از سخنان پارس زبانانی را که خواستار کاربردی شدن زبان انگلیسی برای ایرانیان شده اند را در این لینک ببینید http://www.iranglobal.info/node/10385
نوشته شده توسط: Anonymous

مهناز خانم سلام،
من شاعر نيستم و طبع شعري هم ندارم ولي به عنوان خواننده و بر اساس سماع خواستم كه چمد نكته را به اطلاع شما برسانم :
اولاً موضوعي كه انتخاب كردي. يكي از موضوعات مبتلابه خيلي از مهاجران خصوصاً فعالان سياسي از جمله بنده ميباشد . كه شايد تا كنون كسي به آن نپرداخته است . و ممكن است دليل آن عظمت هدفي است كه براي تحققش وارد وادي سياست گشته اندو در اين ميان ساير علايق شخصي از جمله عشق اگر نگوييم محو بلكه كم رنگ شده است. كه اميدواريم كه اميدواريم داستان نويسان و سرآيندگان خوش ذوقي همچون شما با داستانها و اشعارشان اين عرصه را غني سازند.
ثانياً: با توجه به تجربه سماعي فكر ميكنم در برخي جاهاي شعرتان از وزن و قافيه شعري خارج شديد و برخي ابيات با هم همخ اني وزني ندارند ، مثلا در بيت دوم عبارت( ترا به من نداد) بر وزن سنگيني ميكند و همخواني خوبي با قافيه بيت اول ندارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز جناب تبریزی، با تشکر از نگاه منطقی و علمی شما. همانطور که گفته اید بحث زباشناسی یک بحث دانشگاهی است، ولی متأسفانه راسیستهای دهاتی همه فن حریف خودشان را در این زمینه استاد می دانند. من ترکی نمی دانم، ولی زبان ترکی برای من عزیز است، زیرا زبان بخشی از بشریت است و بشریت برای من عزیز است، زیرا زبان بخشی از ایرانیان است و همه ایرانیان برای من عزیزند. همانطور که گفتم فرقی بین برتر دانستن یک زبان با برتر دانستن یک نژاد نمی بینم. ولی بعضی از ادعاهای شما سؤال برانگیزند که امیدوارم در چارچوب یک کامنت یا یک مقاله جداگانه به آنها بپردازید. برای مثال نوشته اید: «دوستان گرامی، این سخن زبانشناسان که می گویند: زبان پارسی یا همان زبانی که هم اکنون زبان کاربردی ایرانیان است چهره ای از زبان عربی است سخن صد در صد درستی است!» گذشته از این که این ادعا از نظر من "سخن صددرصد غلطی است!" بد نبود حداقل یک

نمونه از این "زبانشناسان" را به ما معرفی می کردید. این ادعای دروغ برای اولین بار در نشریه امید زنجان چاپ شد که نوشته بود یونسکو در سال 1999 ترکی را سومین زبان قدرتمند دنیا و فارسی را لهجه 33 زبان عربی اعلام کرده است!!! در مورد دیگری مرقوم فرموده اید :«زبان پارسی آن چنان آشغالی شد که حتی پارس زبان ها نیز از آن بیزار شدند! و هم اکنون بسیاری از پارس زبان ها می گویند و می نویسند که ای کاش زبان کاربردی مردم ایران زبان انگلیسی شود نه زبان پارسی ناکارآمد رژیم ولایت فقیه که چهره ای از زبان عربی است!» آیا این "بسیاری از پارسی زبانان" از دوستان و نزدیکان شما هستند و نظرشان را خصوصی به شما گفته اند، یا آنرا در جایی علنا اعلام کرده اند؟ تقسیم بندی زبانها اصول و قواعدی دارد و به همین راحتی نمی شود ادعا کرد فلان زبان چهره ای از بهمان زبان است. تقسیم بندی زبانها بر اساس "التصاقی" / "تصریفی" هم ریشه علمی ندارد و از اختراعات نژادپرستان ترک مانند "فاروق سومر" است که سعی می کرد زبان سومری و ترکی را از یک خانواده بداند و بدین ترتیب سومریها را اجداد ترکها بنامد، تا برای آنچه که او "نقش ترکها در تمدن بشری" می نامید، سابقه تاریخی بتراشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای تبریزی اصل فلان جایی شما چرا میخواهید خواسته های یک ملت را کم رنگ و ناسیونالیستی جاوه بدهید؟؟؟ اعتراض به اینکه شما میخواهید برای یک ملت اسم و فامیلی صادر کنید ناسیونالیسم هست؟؟ نوشته ای که میخواهد برای من اسم و فامیلی تحمیلی بگذارد اعتراض نمی خواهد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

تخریبات اداره اطلاعات رژیم راسیستی ف ایران بر علیه فرزند قهرمان و نستوه آزربایجان آقای
عباس لسانی.

در روز های اخیر نوشته‌ای از آدرس امیلی <sahand khabar <sahandkhabar@gmail.com به امیلهای خیلی ها فرستاده می‌شود که گویا آقای عباس لسانی چنین نوشته یا چنین گفته و از این قبیل چرندیات . تخریبات وبد نام کردن فعالین حرکت آزربایجان از طرف وزارت اطلاع ایران نه اولین بار است و نه آخرین بار خواهد ماند و دیگر برای آزربایجانی ها یک موضوع پیش پا افتاده است.,
در مملکتی که از وزیر اطلاعاتش گرفته تا شورای امنیت ملی و همه و همه‌اش در انحصار مشتی پان فارس راسیست است, انتظاری بیش از این نباید داشت.
در مملکتی که می‌خواهند زبان و هویت 70 در صد از شهروندانشانرا از بیخ و بن نابود کنند, می‌شود توقعی غیر از این داشت؟
آقای عباس لسانی مثل کوه سهند و سبلان در مقابل این ظلم و تعدیهای سیستم حاکم راسیست
ایران ایستاده است.
آقای لسانی همان کسی است , مخوف ترین زندانهای شما رژیم را با وحشتناک ترین شکنجه هایش تحمل کرد , ولی یک کلمه ,بلی, نگفت.
ملت غیور آزربایجان فرزندان نستوه خود لسانی ها , متین پور ها و مرادپور هارا میشناسد.

وزارت اطلاع ایران! موقعیکه شما میتافتید, ملت آزربایجان بافته بود.

آزربایجان بافته بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

بهترین نمونه برای افشارژیم درجنایت وحیف ومیل اموال متعلق بمردم محروم....................................................
این شعر*زمستان*مهدی اخوان ثالث توسط زنده یادصمد بهرنگی درسال 1347 کمی قبل ازمرگش بطورزیبائی به ترکی آذربایجانی ترجمه شده است،ازدوستان آذربایجانی تمنادارم درصورت دسترسی به ترجمه آن لطف کننددرسایت بگذارند.

نوشته شده توسط: Anonymous

لطف کنیداین رابمدت طولانی درصفه اول درج کنیدبهترین افشاگری،درواقع بهترازاین نمیشودجنایات رژیم رانشان دادزنده باشد.
لطف کنید منبع رانیز ذکر کتیدباتشکر

نوشته شده توسط: Anonymous

*ازنقطه ای مماسی بردایره رسم کنید= ازنقطه ای درازکی به گردکی میمالانیم*قابل توجه پارسی نویسان بجای فارسی نویسان!!!.......
بااستفاده ازرهنموداستادرخسانی جهت گسترش پارسی نویسی به نسل های آینده،من فرازی (جمله ای)باواژه های ایشان فرآورد(تولید)
نمودم تا ایشان فردیدشان (منظورشان) چه باشد؟..........................................................................................................
*ما پارسیان بایدبا فرازهای دانشیک روانمند،بافرنودهای رسا به داوش ها وانگاشت های نارساکه درهمبودگاه ها میان پاترمان هادر درپادک زمینفرآوری میشوندوتخشیدگی اندوگسارش ندارندبا کارواژه های خودبایستیم*.چم(معنی)فراز

نوشته شده توسط: Anonymous

من ازقن وقنون روزنامه نگاری آگاهی واطلاعات کمی هم ندارم،وحق وحقوق زندانی شخص دزداموال مردم ،راطبق قوانین خقوق بشری لازم میدانم.متاسفانه بعضی دوستان بدبختانه فعالین سیاسی نیز میخواهندآقای مهدی هاشمی رازندانی سیاسی جابزنند!!!بدبختی اینجاست وازآن بدترجزواپوزیسیون!!!پس هردزدوقاتلی هم ازرژیم بهردلیلی جداشودجزواپوزیسیون خواهدشد............
بعد بگوئیدکه رژیم قرون وسطائی فارسی/اسلامی چگونه 32 سال دوام آورده است؟؟؟

نوشته شده توسط: Anonymous

متسفانه بادوزمانه شدن پیامها سایت ایرانگلوبال برخلاف گذشته قدم دراه شوم سانسورگذاشته وروزیروزنیزبدترمیشود.درواقع با دوزمانه کردن پیامهاودرج آنهابعدازساعتها وحتی یک روزبعد،درواقع رابطه پیام باموضوع اصلی ،زنده بودن خودراازدست میدهد.وجوخوددوزمانه بودن پیام ها یعنی سانسو،یعنی تائیدصددرصدسانسورومخالف آزادی بیان است وبس !باهزاردلیل هم نمیتوان این روش زشت محدودیت بیانراتوجیه کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

نه عزیزم
حماس انصار حزب الهه و طرفتاران دوران طلاعی امام اپوزسیون هستند

نوشته شده توسط: ایران گلوبال

توضیح در مورد کامنتها: اخیرا کامنتها عملا از کنترل خارج شده بودند و کامنتهایی شامل توهین و تحقیر و... به سایت راه یافته بودند. برای جلوگیری از این امر، تغییراتی در مدیریت سایت صورت پذیرفت. از این پس تلاش ما این خواهد بود که بخش کامنتهای سایت را به صورتی درآوریم که به کسی توهینی نشودو در این راستا اعلام می داریم که: 1- کامنتها بدون در نظر گرفتن موضع سیاسی کامنت نویس منتشر خواهند شد و هیچ کامنتی به دلیل موضع سیاسی و یا ایدئولوژیک حذف نخواهد شد. 2- کامنتهایی که دارای کلمات زشت و یا توهین آمیز و تحقیرآمیز باشند، بدون هیچ توضیحی، منتشر نخواهند شد. 3- کامنتهایی که مبلغ و موجب دشمنی و کینه قومی-ملی باشند، بدون هیچ توضیحی، منتشر نخواهند شد. 4- کامنتهایی که در زیر مقالات و مطالب سایت نوشته می شوند، اگر مربوط به مقاله و مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد. جای کامنتهای عمومی در «صفحه شماا»ست. 5- کامنتهای

رسیده پس از بررسی منتشر می شوند، به همین دلیل بررسی کامنتها زمان مشخصی لازم دارد، بنابراین بسته به وقت و امکانات و تعداد کامنتهای رسیده، ممکن است در برخی مواقع تا چند ساعت به طول انجامد. بررسی کامنتهای طولانی به دلیل اینکه وقت و دقت زیادی لازم دارند، در آخرین مرحله بررسی خواهند شد. «««»»» همه اعضای مدیریت سایت به همه کامنتها دسترسی دارند و می توانند کامنتها را کنترل کنند ولی تایید و یا عدم انتشار آنها به عهده مسول مربوطه و در صورت لزوم به عهده مسول هماهنگی سایت است.
نوشته شده توسط: Anonymous

در کل فارسها تنها ملت منزه و متمدن دنیا هستند که یکی ازسوابق کهن بشری را به یدک می کشند وبقیه ملل دنیا نظیر اعراب ،تورک،افغان،هندی و حتی چینی ها همه عقب مانده و دشمن ایران و یا پرشن هستند.امریکا و غرب نیز نظر بدی به پرشن دارد،همگی حسودی پیشرفت وتمدن ما را می کنند! مامورین از همه مسافرین خواسته بودند که سالن را ترک کنند ولی چرا دیگر مسافرین خارجی با مسئولین فرودگاه در گیر نشدند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

باسلام ،عجب! پس شما درمرخصی ومسافرت نیستید!چگونه دربرابر مسائل بسایرمهمترسکوت میکنیدوبه سئوالات مشخص ازجمله سئوال من جواب نمیدهید،آنموقع وکیل مدافع آقای هاشمی میشوید!!!دوست ارجمنداپوزیسیون واقعی احتیاجی به اینها نداردبلکه کلیت رژِم ومهره عظیم آن هاشمی رفسنجانی ازرژیم تفکیک ناپذیراست.پس بفرمائیدازاحمدی نژادهم دفاع کنیدکه رژیم جهت فرستادن کسانی مثل شما دنبال نخودسیاه!!!اوراهم مخالف خامنه ای داره علم میکنه.آقای توکلی شایدبدنباشدمثل اکثریتی های دوران اول انقلاب دنبال مهدی هاشمی واحمدی نزادراه بیافتیم وحالا که اوپوزیسیون متحدنیست ورهبرندارد اینهارارهبراپوزیسیون بنامیم نظرتان چیست؟؟؟جل الخالق
دوست عزیز موضوع عمل زشت افشاء نوارنبایدچشمتان رادرموردخانواده رفسنجانی مخصوصآ اکبرشاه به بندد.قتلهای زنجیره ای وقتل عام زندانیان 67 زیرنظراکبرشاه،هاشمی رفسنجانی بوده است،اکبرشاه ازخامنه ای جداناپذیراست.

لطفآ دوست گرامی آدرس عوضی ندهیدوعمل زشت افشاء نواررابا مبارزین آپارتایدمقایسه نکنیددرهمان جنبش آپارتایدآفریکای جنوبی
خانم نلسون ماندلا،بخاطراعمال زشتی که درموردرقبای خودانجام داده بودباوجوداینکه خانم رهبربودازتمام مقامهای خودطردشد!!!حالا شما اپوزیسیونرازیرسلاخی آفای اکبرشاه میفرستید.فلاکت وگرسنگی مردم ،سنگسارواعدامهای 32 ساله،پربودن زندانها،وهزاران بدبختی دیگربا اکبررفسنجانی مولتی میلیاردرازبیخانمان کردن میلیونها ایرانی ،هم کاسه خامنه ای، درارتبط است ومن یکی ازشما این انتظاررانداشتم .نکنه هنوزرسوبات اکثریتی بودن اوائل قیام هنوز باقی است !!!امیداست وشناختی که ازشما دارم،امیدوارم این چنین نباشد.فراموش نشودهرقدرمیتوانیددرموردافشا نوارغلط بودن آن بنویسیدولی لطفآقاتلین مردم رابااپوزیسیون آپارتایدآفریکای جنوبی مفایسه نکنید.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

گفتگوی بسیار جالبی است اما انتشار فایل صوتی آن توسط نیک آهنگ عملی بسیار زشت و غیر انسانی و دقیقا در خدمنت بازجویان مهدی هاشمی در جهت تکمیل پرونده ایشان است (احتمالا این نوار قبلا به وزرات اطلاعات فرستاده شده بود) انتشار این نوار؛ پرونده سازی اشکار علیه مهدی هاشمی بعنوان یک زندانی سیاسی است و بی شک اتهامات علیه او را سنگین تر خواهد کرد . اینکه نواره توسط کس دیگری منتشر شده است دروغ بیشرمانه ای است . اینکه مهدی هاشمی کیست و پدرش دزد بود و آدم کش بود و....کار یک روزنامه نگار حرفه ای را در انتشار بدون اجازه آن را توجیه نمی کند . این عمل ایشان ....

گفتگوی بسیار جالبی است اما انتشار فایل صوتی آن توسط نیک آهنگ عملی بسیار زشت و غیر انسانی و دقیقا در خدمنت بازجویان مهدی هاشمی در جهت تکمیل پرونده ایشان است (احتمالا این نوار قبلا به وزرات اطلاعات فرستاده شده بود) انتشار این نوار؛ پرونده سازی اشکار علیه مهدی هاشمی بعنوان یک زندانی سیاسی است و بی شک اتهامات علیه او را سنگین تر خواهد کرد . اینکه نواره توسط کس دیگری منتشر شده است دروغ بیشرمانه ای است . اینکه مهدی هاشمی کیست و پدرش دزد بود و آدم کش بود و....کار یک روزنامه نگار حرفه ای را در انتشار بدون اجازه آن را توجیه نمی کند . این عمل ایشان موجب می شود که همه ناراضیان رژیم و کسانی که مخالف خامنه ای هستند از ترس حاضر نشوند به مطبوعات خارج کشوری ،اطلاعاتی از دورن نظام بدهند. در ضمن در همینجا اعلام می کنم کسانی که بجای خامنه ای_ که تمام تصمیمات این نظام توسط او گرفته می شود _ ، خانواده هاشمی را «علم» می کنند؛ مامور های نفوذی رزیم در بین اپوزیسون هستند .شایان ذکر است که جنبش های ضد دیکتاتوری در جهان از جمله در افریقای جنوبی زمانی پیروز شد که به مخالفین درونی نظام آپارداید اهمیت می داد بعنوان نمونه یکی از اصول اساسی جنبش ضد آپارتاید این بود که هر کسی از درون نظام آپارتاید به بیرون پرتاب می شد و یا از آن ناراضی بودند با گشاده روییی از جانب مقاومت ضد آپارتاید استقبال می شدند و در مثال دیگر در جنگ های کلاسیک فرماندهان برای اینکه سربازبانش از جبهه جنگ فرار نکند و به دشمن نپیوند؛ پشت سر آنان خندق آتش روشن می کردند؛ حالا کسانی در جبهه اپوزیسیون سعی می کنند پشت نظام ننگین و جنایتکار خامنه ای ، آتش روشن می کنند و تا نگذارند مخالفین رهبر جمهوی اسلامی به مخالفین بپوندند ؛ خائنان به جنبش آرادیخواهی ورهایی از نظام غیر انسانی جمهوری اسلامی است .
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

گفتگوی بسیار جالبی است اما انتشار فایل صوتی آن توسط نیک آهنگ عملی بسیار زشت و غیر انسانی و دقیقا در خدمنت بازجویان مهدی هاشمی در جهت تکمیل پرونده ایشان است (احتمالا این نوار قبلا به وزرات اطلاعات فرستاده شده بود) انتشار این نوار؛ پرونده سازی اشکار علیه مهدی هاشمی بعنوان یک زندانی سیاسی است و بی شک اتهامات علیه او را سنگین تر خواهد کرد . اینکه نواره توسط کس دیگری منتشر شده است دروغ بیشرمانه ای است . اینکه مهدی هاشمی کیست و پدرش دزد بود و آدم کش بود و....کار یک روزنامه نگار حرفه ای را در انتشار بدون اجازه آن را توجیه نمی کند ....

گفتگوی بسیار جالبی است اما انتشار فایل صوتی آن توسط نیک آهنگ عملی بسیار زشت و غیر انسانی و دقیقا در خدمنت بازجویان مهدی هاشمی در جهت تکمیل پرونده ایشان است (احتمالا این نوار قبلا به وزرات اطلاعات فرستاده شده بود) انتشار این نوار؛ پرونده سازی اشکار علیه مهدی هاشمی بعنوان یک زندانی سیاسی است و بی شک اتهامات علیه او را سنگین تر خواهد کرد . اینکه نواره توسط کس دیگری منتشر شده است دروغ بیشرمانه ای است . اینکه مهدی هاشمی کیست و پدرش دزد بود و آدم کش بود و....کار یک روزنامه نگار حرفه ای را در انتشار بدون اجازه آن را توجیه نمی کند . این عمل ایشان موجب می شود که همه ناراضیان رژیم و کسانی که مخالف خامنه ای هستند از ترس حاضر نشوند به مطبوعات خارج کشوری ،اطلاعاتی از دورن نظام بدهند. در ضمن در همینجا اعلام می کنم کسانی که بجای خامنه ای_ که تمام تصمیمات این نظام توسط او گرفته می شود _ ، خانواده هاشمی را «علم» می کنند؛ مامور های نفوذی رزیم در بین اپوزیسون هستند .شایان ذکر است که جنبش های ضد دیکتاتوری در جهان از جمله در افریقای جنوبی زمانی پیروز شد که به مخالفین درونی نظام آپارداید اهمیت می داد بعنوان نمونه یکی از اصول اساسی جنبش ضد آپارتاید این بود که هر کسی از درون نظام آپارتاید به بیرون پرتاب می شد و یا از آن ناراضی بودند با گشاده روییی از جانب مقاومت ضد آپارتاید استقبال می شدند و در مثال دیگر در جنگ های کلاسیک فرماندهان برای اینکه سربازبانش از جبهه جنگ فرار نکند و به دشمن نپیوند؛ پشت سر آنان خندق آتش روشن می کردند؛ حالا کسانی در جبهه اپوزیسیون سعی می کنند پشت نظام ننگین و جنایتکار خامنه ای ، آتش روشن می کنند و تا نگذارند مخالفین رهبر جمهوی اسلامی به مخالفین بپوندند ؛ خائنان به جنبش آرادیخواهی ورهایی از نظام غیر انسانی جمهوری اسلامی است .
نوشته شده توسط: Anonymous

همون نام دلقک هم برازنده است.. حالا کار ما به اونجا رسیده که نظرات گوهربار دلقک در وصف هاشمی و خاندان دزدش رو بشنویم :)