شما به جای پرداختن به اصل مطلب سعی کرده اید صورت مسئله را پاک کید ،اينکه‌این گروه‌ها پایگاهی در بین آذربایجان ندارد احتیاج به ارائه سند از سوی مدعی است در ضمن مگر حرکت ملی آذربایجان را جنبشی مردمی نمیداید و در مقام انکار آن میفرمایید که جنبشی برای استقلال آذربایجان وجود ندارد؟این حرکات از سال ۱۳۲۴ به شکل مداوم و با فراز و فرود ادامه داشته است.امیدوارم همه ما سعی کنیم که قضاوت را آلوده سیاست نکنیم
فکر میکنید این سلطنت طلبهاو کمونیستها که در پراگ جمع شدن وبنام ملت ایران و ملیتهای ایران تصمیم گرفتن تعدادشان آنقدر زیاد هست که در چندین .......... همه شان را جا داد . چقدر این سایتهای پان ایرانیست برای اینها تبلیغ کردن. شما فقط با این حرفها خودت رو خراب کردی . چون در هر صورت پان ایرانیستها به تو به چشم یک ترک ... نگاه میکنن. مردم آزربایجان هم در بهترین حالت به تو به چشم یک ساده لوح نگاه خواهند کرد.
آقای اشکان محمدی آیا همینقدر کافی نیست که آقای بهنام و دوستانش این تریبون را در اختیار شما و همفکرانتان گذشاته اند که روزانه هزاران نفر آنرا ممخوانند؟ آیا شما و همفکرانتان حتی یک صفحه را در طول این سالها در اختیار مخالفانتان گذاشته اید؟ انصاف هم خوب چیزی بود حیف که دیگر مرده است.
آغای بهنام لظف بفرمائید مرا روشن کنید که کدام کار مثبت و انسانی از طرف شما و چپی های مثل شماها در رابطه با آذربایجان و رهایی از راسیسم دولتی فارسی صورت گرفته به غیر از دوشمن تراشی و ایجاد تردید وشبهه که این ظلم مکرر ادامه پیدا کند . شما مقلدان خمینی کبیر ومدافعان جلادان رژیم در قتل عام دیگر اندیشان وجنبش خلق مسلمان ودر حال حاضر مشاطه راسیستهای مرکزگرا وپان ایرانیزم هستید / چپهای مثل شما بارژیم تهران در مسائل استراتزیک همسو هستید درمبارزه با تمدن غرب دفاع از بلوک روسیه با اینکه شورویتان بزرکترین زندان ملل بود و چه خوب که متلاشی شد و دفاع شرمگینانه از جلاد بشار اسد و حال چون دشمن اصلی و اساسی راسیزم حاکم حرکت ملی آذربایجان است واین با چپ اندیشی شما سازگار نیست با تاسف به سود جنایتکاران وعلیه ملتهای مظلوم به ویژه جنبش رهایی بخش آذربایجان است برای چپ چپکار متاسفم
کارهای بزرگ در تاریخ ایگونه آغاز شده اند؛این حرکت بسیار مهم میباشد وبزودی آثار آن در صحنه سیاسی آشکار خواهد شد ملت آذربایجان بسوی اتحاد و استقلال میرود
با تمام احترامی که به آقای اژدر بهنام قائلم، با توجه به نگاه انتقادی ایشان به مسئله می توان گفت اراده ملت ترک آذربایجان تعیین کننده سرنوشت آنها خواهد بود. این تشکیلات ها از هر طیف و تفکری که باشند من اقدام آنها را در زمینه سازی و رهایی ترک های آذربایجان از نسل کشی فرهنگی و سیاست های آسمیلاسیون سیستم حاکم مثبت ارزیابی می کنم. به عقیده من پیش داوری در مورد آینده آذربایجان درست نیست. جنبش ملی آذربایجان با هویت مستقل از داخل ملت پا به عرصه مبارزه گذاشته و وابسته به گروه های سیاسی مرکز و سایر کشورها نیست که این وابستگی را در گذشته در فعالین آذربایجانی شاهد بودیم که در داخل گروه های مرکزگرای فارس محور مضمحل شدند و در نهایت میدان مبارزه را به نفع گروه های مذهبی فارس محور ترک کردند. این مسئله ربطی به طرح احمدی نژاد ندارد، سالهاست که روشنفکران ترک آذربایجانی خواستار حق تعیین سرنوشت برای ملتمان
هستند و در این راه مبارزه می کنند. وظیفه ما روشنفکران و فعالین سیاسی در این برهه زمانی حمایت از چنین فعالیت هاست و این فعالیت ها هیچ ضدیتی با اصول و قوانین بین المللی ندارد. اگر راه این گروه ها اشتباه است بهتر است شما یک راه کار ارائه می دادید. متاسفانه تا حالا چپ مرکز گرا برای حل مسائل ملیت های ساکن در محدوده جغرافیایی ایران راهکار درست ارائه نداده است و همیشه برای این گروه ها ناسیونالیزم ایرانی فارس محور مقدم تر از حقوق انسانی و دموکراتیک ملیت های موجود در ایران بوده است.
در مقابل و مخالفت با این سئوال شما میتوان دهها سئوال دیگر هم پرسید. پس به جای تلاش برای تحقیر و استهزاء تشکیلات آزربایجان جنوبی در داخل نوشته تان، لطفا از این رفراندوم حمایت کنید تا نه همچنین سئوالاتی برای شما بوجود بیاید و نه برای ما!
آقاي اژدر بهنام بخشي از نوشه شما را در اينجا مجددا منتشر مي كنم (( ....چرا این نامه‌نگاری همزمان با هیاهوی احمدی‌نژاد و طرح اداره فدرالی کشور در مجلس شورای اسلامی صورت گرفته است؟ آیا این دو، با توجه به انتخابات پیش روی ریاست جمهوری، ربطی با هم دارند؟....)) خودتان چه فكر مي كنيد آيا اين واهمه رژيم جمهوري اسلامي از وجود صداي يك ملت با همين تشكيلات و گروه هاي كه شما انها را با تمسخر افراطيون مي ناميد نيست ؟ تناقض گويي شما كاملا در نوشته مشخص است . از سوي اين اقدام را زود و غير واقعي مي دانيد و از سوي سوالي مطرح مي كنيد كه خودتان بهتر از همه جواب آن را مي دانيد . سوالي كه هياهوي احمدي نژاد به راه انداخت را با تنظيم اين نامه مقايسه خوبي است هرچند چند لحظه قبل من آن را به نام اعلام انقلاب كبير جمهوري اسلامي با نام فدرال اسلامي ياد كرده ام اما فكر نمي كيد همين واهمه كه شما و دوستان چپ آزربايجان
و جمهوري اسلامي هم درك كرده است ؟ سياست جمهوري اسلامي در زمان منشور ملي چرا به اينگونه نبود اما در رابطه با علني نمودن حركت ملي آزربايجان به اين گونه شد لطف بفرماييد و پاسخ سوال خودتان را هم بدهيد تا استفاده كنيم .
اين گوي و اين ميدان. حتي يك نفر هم اين فكر درست را مطرح كرده باشد، صد مرحبا! بگذار ملت اذربايجان انتخاب خود را بكند. شايد خواست با افغانستان يا تاجيكستان زندگي كند از كجا ميدانيد؟ اعتبار اين پيشنهاد تاريخي به روح دمكراتيك آن است و نه ادعاي اين صفت مد روز. حرف حرف ملت و انتخاب، انتخاب ملت. در اين روزها دو دسته جماعت دلپيچه شديد خواهند گرفت اول دشمنان واقعي اراده ملت اذربايجان و دوم وكلاي مدافع آنها در ميان ملت اسير تورك اذربايجان. تنها فرق اين خواهد بود كه اولي ها در پشت صحنه ساكت مانده و از خدمات مجاني دسته دوم بر عليه ملت تورك استفاده خواهند برد. اين هم تجربه ديگري است براي ما كه دوست و غيردوست از هم بازشناسيم.
جاي تاسف است كه تعدادي از طرفداران پا به سن كعبه پرولتارياي جهاني در سابق كه امروز معلوم نيست به چه مذهبي در آمده اند، به نيروي ضربتي ناسيونالسيم فارس عليه جنبش ملي ازربايجان تبديل شده اند. شما اگر خواهان محك زدن ارزش خود در نظر محافل ضد ازربايجان هستيند، از اين كار ناشايست خود دست برداريد تا بلافاصله ببينيد كه همانها كه برايتان به به و چه چه ميكنند، روي از شما برگردانند. ارزش شما در نظر آنها همان تبديل كردن شما به پيشقراوالان حمله به ملت خودتان است. به داوري سخت زير در باره خودتان توجه كنيد آقاي بهنام نوشته شما تنها بوي دشمني با ملت خودتان را دارد. حالا شما چرا از مراجعه به آراي مردم وحشت ميكنيد؟ غيراز اين است كه به درستي فرض ميكنيد كه اينك به به و چه چه كنندگان ناسيوناليست فارس در مقابل اين اقدام مهم تاريخي (كه چيزي جز سخن پيشه وري نيست: سون سوز ملتيندير) از شما و دوستان "دمكرات"
شما در شهر كلن با اسامي مستعار "دمكرات چپ" و "دمكرات تبريز!" مشغول خوشرقصي هستيد، دقيقا انتظار ايفاي اين نقش زشت را دارند؟ هر وقت ثابت كرديد كه رژيم اشتازي آلمان شرقي به اعتبار برچسب "جمهوري دمكراتيك آلمان" دمكرات بود، شما چند نفر گرد آمده در كلن هم دمكرات خواهيد بود. بگذاريد دشمنان ازربايجان با نام و امضاي خود، حرف خود را بزنند و اينقدر راحت نام خود را در اختيار آنها قرار ندهيد.
آقای بهنام فعلااصحبت از رفرانذوم میرود. وشما ها حتی پای بند حرفهای خودتان هم نیستید. در رفراندوم ملت تصمیم میگیرد. معلوم میشود شما به تصمیم گیری ملت هم ایمان ندارید. رفراندم یک ملت را تمامی آزادی خواهان دنیا از چپ گرفته تا راست از فقیر گرفته تا غنی قبول دارند. ولی شما به آزادی خواهی تان هم ایمان ندارید.رفراندم عقلانی ترین وسیله برای حل اختلافات ما بین ملتها است. ولی شما به عقلانی ترین راه حل اختلافات بین ملت ها هم ایمان ندارید. ملت آزر بایجان با رفراندوم راضی خواهد شد یا نه بحث دیگری است . این جا صحبت از معنی عام وخاص رفراندوم میرود. رفراندوم حق و حقوق طبیعی و مدنی و اجتماعی یک ملت است. نه؟ حالا خق داریم به شما بگوئیم؟ دوست محترم نه دموکراسی خواهید و نه آزادی خواه.
جناب اژدر بهنام
شما مدافع سرسخت حق تعیین سرنوشت هستید؟ پس چرا این چنین برآشفته شده اید؟ مگر نه اینکه هم شما و همه آذربایجانیها یک حق رای در این رفراندوم خواهند داشت؟
دوره سخنان زیبا گذشته است، ما چندین ده سال هست که به حرفها وسخنان زیبای افرادی مثل شما عادت کرده ایم شما به عنوان یک آذربایجانی چه اقداماتی در جهت حق تعیین سرنوشت انجام داده اید؟ شما چه اقداماتی در جهت آگاه شدن مردم آذربایجان در رابطه با این حق طبیعی شان انجام داده اید؟ آیا شما فعالیت به نام آذربایجان را اصلا قابل می دانید؟
دومین مطلب اینکه آن تشکیلاتی که به حق تعیین سرنوشت اعتقاد دارد و به اعتقاد شما جمهوری اسلامی آن را تحمل می کند پای این نامه را امضا نکرده است و در حقیقت جمهوری اسلامی این تشکیلات را تحمل نکرده است بلکه جسارت و از خودگذتشتگی اعضای این تشکیلات سبب شده است که با تحمل تمامی خطرها و ریسک ها اقدام به فعالیت
علنی بکند. این تشکیلات چندین سال فعالیت نیمه مخفی داشته است و دو سال قبل، تمامی اعضای کمیته مرکزی این تشکیلات دستگیر شدند و چندین ماه در سلولهای انفرادی رژیم با تحمل بالای جمهوری اسلامی تحت شکنجه قرار گرفتند و هنوز هم بعضی از اعضای این تشکیلات منتظر اجرای احکام حبس خود هستند.
من واقعا متاسفم برای افرادی که اسم خود را به اصطلاح چپ دموکرات آذربایجان گذاشته اند و اینقدر نگاه ناتنی و توطئه آمیز نسبت به فعالین جنبش ملی آذربایجان که از نظر ایدئولوژیک متفاوت با آنها هستند، دارند.
وصعیت ایران و ایرانی در بحران ؟ _!!؟ اپوزیسیون خالق شگفتی هاست . این جمله دیگه یعنی چه ؟؟ منظور از ایرانی چه کسانی هستند ؟ این فرمول که به همه دنیا اساسا میتونه شامل بشه . به تاریخ بشر از آغاز تا پایان برمیگردد / بابا ! تعارف کم کن و بر مبلغ افزا . میگن مورچه را آب می برد و او فریاد می زد " وای آب دارد دنیا را می برد....
بنده گفته ام این نوع فراخوان ها با هدف شخصی برگزار شده اند و ضمنا یا کسی به ان اعتنا نمی کند و یا تعداد کمی هم که بیایند یا دستگیر می شوند و یا شناسایی و تحت پیگرد و تعقیب و کنترل شدید تر می شوند
وعده من و شما فردا - ببینیم غیر از این اتفاق خواهد افتاد ؟ هر گز هرگز هرگز
دوستان بزرگوار گرداننده سایت ایران گلوبال، شما در نوشتن نام خانم ( کتایون آذرلی ) دچار اشتباه انشائی و املائی شده اید و نام ایشان را به جای ( آذرلی ) ( آذری ) نوشته اید. پس نام درست ایشان را که ( آذرلی ) است بنویسید. با سپاس
مجيز گويی کوبلر از مالکی در روز جهانی حقوق بشر، به رغم اعدامهای فزاينده و نقض سيستماتيک حقوق بشر در عراق
سکوت درباره دو قتل عام، شکنجه روانی و محاصره چهار ساله اشرف و تبديل ليبرتی به زندان
در شرايطی که جامعه جهانی، دبيرکل ملل متحد، عفو بين الملل و ديگر سازمانهای بين المللی مدافع حقوق بشر نگرانی خود را از شکنجه و اعدام روزافزون و نقض سيستماتيک و وخيم حقوق بشر در عراق ابراز می کنند، مارتين کوبلر، نماينده ويژه دبيرکل در عراق در يک مجيزگويی مهوع به مناسبت روز جهانی حقوق بشر در حضور مالکی گفت:
«صحبتهای نخست وزير همان برنامه يی است که سازمان ملل درباره حقوق بشر دارد. اين التزام درست و واقعی نسبت به حقوق بشر است... وجود وزارت حقوق بشر بيانگر اهميت قائل شدن اين کشور به حقوق بشر است... از اين که نخست وزير در اين مراسم است بسيار خوشحالم و اين نشانه بسيار مهمی است که حضور بزرگوارانه جناب نخست وزير به اين معنی است که به حقوق بشر در عراق توجه دارد. از وزير حقوق بشر نيز به خاطر همکاری عظيمی که با يونامی و با شخص من و حقوق بشر در ژنو همکاری می کند، تشکر می کنم».
اين در حالی است که مالکی در همين جلسه و قبل از سخنان مارتين کوبلر به دفاع از جناياتی که همه روزه در عراق رخ می دهد، پرداخت و گفت: «اين دولت است که حد و حدود آزادی افراد را مشخص می کند تا مزاحم آزادی ديگران نشود. ما خواستار آزادی هستيم ولی به شرطی که به نظام عمومی کشور تجاوز نشود. من می شنوم که فلان زندان نقض حقوق بشر صورت گرفته است. ممکن است عناصر نظام سابق باشند که چنين کاری بکنند ولی تا کنون کسی نگفته است که کدام مورد بوده است. کميسيون حقوق بشر مجلس انگار کارش فقط بازديد از زندانهاست. پس حقوق کودکان چه می شود؟ حقوق زنان چه می شود؟ حقوق کسانی که هدف تروريسم بوده اند چه می شود؟ فرقه گرايی از کجا آمده است. جدال پيرامون حقوق بشر در عراق تنها منحصر به زند انيان شده است».
دبيرکل در هر سه گزارش خود به شورای امنيت در سال 2012 از گسترش نقض حقوق بشر در عراق ابراز نگرانی کرده است. وی در آخرين گزارش در نوامبر امسال تصريح می کند: «از گزارش قبلی ام 43تن اعدام شده اند که به اين ترتيب جمع اعدام شدگان در سال 2012 به 113تن می رسد، در حالی که اين عدد در سال2011 به 67 و در سال 2010 به 18 بالغ می شد... بيشتر اعدام شدگان تحت بند 4 قانون ضدتروريسم محکوم شده اند… يونامی در ديدارهای منظمش از محلهای بازداشت در سراسر عراق متوجه شده است که بسياری از بازداشتيها برای مدت طولانی قبل از محاکمه در بازداشت بوده اند و بسياری از تأسيسات اين زندانها با استانداردهای بنيادين انسان دوستانه انطباق ندارد. يونامی همچنين به طور مستمر گزارشهايی درباره شکنجه در زندانها دريافت می کند».
علاوه بر اين مارتين کوبلر در سخنانش که به وضوح چراغ سبزی برای ادامه کشتار و سرکوب توسط دولت عراق محسوب می شود، اقدامات تروريستی و انفجارهای جنايتکارانه و ديگر دخالتهای سرکوبگرانه نيروی تروريستی قدس در عراق را به فراموشی سپرد و از دو قتل عام ساکنان اشرف توسط نيروهای تحت امر مالکی و کشتن 50تن از آنان و مجروح کردن بيش از 1130تن و شکنجه روانی و محاصره چهار ساله اشرف و ليبرتی و زجرکش کردن شماری از بيماران و مجروحان، ممنوعيت رفت و آمد از ليبرتی و تبديل ليبرتی به زندان بر اساس گزارش گروه کار بازداشتهای خودسرانه ملل متحد، جلوگيری از انتقال تجهيزات ضروری پزشکی از اشرف به ليبرتی، جلوگيری از ورود وکلا، نمايندگان مجلس، خبرنگاران و فعالان حقوق بشری به اشرف و ليبرتی، هيچ ذکری به ميان نياورد.
مارتين کوبلر بيش از آن که ملل متحد و ارزشها و قوانين آن را نمايندگی کند، دولت دست نشانده فاشيسم دينی در عراق را نمايندگی و تبليغ می کند. مقاومت ايران بار ديگر از دبيرکل می خواهد، يک نماينده بی طرف و ذيصلاح برای بررسی وضعيت اشرف و ليبرتی منصوب کند.
دبيرخانه شورای ملی مقاومت ايران
24آذر91 (14دسامبر2012)
متاسفانه پس از شرکت این حزب دست در دست عوامل و نمایندگان جریانات اصلاح طلب درون رژیم در اجلاس پراگ و استکهلم و واشنگتن حال مبادرت به برگزاری نشست بروکسل می‌‌نماید. آیا میتوان در کنار همکاری و نشست و برخاست کردن با افراد و جریاناتی که بدنبال حفظ رژیم هستند - همچون فرخ نگهدار و.... - اینگونه نشستهای حزب دمکرات کردستان برای گذار دموکراسی در ایران را جدی گرفت. در این نشستها کلی گویی نباید کرد. پرسش اصلی و مهم از این حزب و افراد شرکت کننده در این اجلاس عبارتند از:
چگونه میخواهند رژیم را سرنگون کنند؟ طرفداران و حامیانشان در ایران کدامند؟ و مبارزات گذشته اشان با رژیم در داخل و سطح جهانی از چه شناخته شدگی و حمایتی برخوردار است؟ نظرشان درباره سیاستهای اتم، یهودستیزی و اسلامگرای تروریستی رژیم چیست؟ و چرا سیاست مماشات غرب با رژیم مذهبی را محکوم نمی‌‌کنند؟
و سوال مهمتر از اینها اینستکه، سرنگونی آری یا نه؟ اسامی سازمانها و افرادی که از طرف این حزب به نشست بروکسل دعوت شدند. کدامند. لطفا آنان را منتشر کنید.
دوست گرامی الیارکلمه اشک تمساح که به کار بردید دور از نزاکت میباشد, کسی اینجا از وابستگی برادر من به جنبش آذربایجان صحبت نکرده و من متعجبم که شما از چه رو اینگونه سعی در سفسطه دارید.امیدوارم همانگونه که بعضی از حقایق راا گفته اید در بازتاب حقایق دیگر هم انصاف داشته باشید .برادر من تمام عمر پس از انقلاب خویش راا در تقبل و مبارزه با رژیم بوده است و اگر کمی انصاف داشته باشید و البته شناخت از ایشان نباید منکر مبارزه و نحوه جنباختن وی باشید البته شما به عنوان یک آیا دی مستعار آزادید هر چه بویسید به اما در مقوله حقایق باید برای اثبات ادعا‌های خود اول خود راا معرفی و اثبات فرمائید این اساس هر ادعایی است.
یکی از دلایل مداومت این حکومت تا کنون این بوده که ملت بزرگ آذری ایران، به طور جدی به حق تعیین سرنوشت خود فکر نکرده و شاید دلیلش تشابه مذهبی شیعه باشد. اما
روزی که ملت بزرگ آذربایجان راه خود را از این رژیم فاسد جدا کند هیچ شک نکنید که همان روز زور مرگ این رژیم است. به امید این که آگاهی و بیداری ملت تورک باعث آزادی خودشان و ملل دیگر ایرانی شود.
بنده از این اقدام روشنفکران آذری واقعا خوشحال شدم. به امید آزادی همه ملل ایرانی!
امروز، ۱۳ دسامبر ، تلویزیون "گوناز تی وی" برنامه همه پرسی "بله" و "خیر" زنده ،برای استقلال آذربایجان داشت. همه آنانی که از طریق تلفن و اسکایپ تماس گرفتند خواهان استقلال آذربایجان بودند.
آفرين بر درايت اين دوستان. براستي دست مريزاد. مگر نمي گويند كه چنين و چنان است، بگذار مردم حرف خود را بزنند. مگر خميني تان اينطور استدلال نكرد كه حتي اگر پدرانمان با طيب خاطر رضايت به رژيم سياسي حاكم داده باشند، آنها چكاره بوده اند كه تكلييف نسل بعداز خود را معين كنند.
اين كمونيستها هم وقتي نوبت برقراري كمونيسم است از برپايي ديكتاوري پرولتاريا در كشور بدون پرولتارياي اتيوپي و آنگولا و افغانستان هم نمي گذرند اما و قتي نوبت آذربايجان مي شود، حتي مراجعه به افكار عمومي ملت هم كار "افراطي" تلقي ميشود"´! آخر رفقا انصافتان كجاست؟
برادران موحدي تشكر و تشكر. جايتان پيش ملت خودتان است. آذربايجان به زحمات شما بيشتر از هر ملت ديگري احتياج دارد. شهريار با حيدرباباي خود شهريار و جهاني شد و الا غزلسرايي بود مثل بقيه شاعران فارس كه نه در دنيا كه حتي در ايران هم كسي چهار بيت از اشعار آنها را بياد ندارد.
امروز حيدربابا جهاني ترين اثر توليد شده ادبي در ايران است. معروفترين شاعران و نويسندگان نه اين شهرت بين المللي را دارند و نه به اين حد در حافظه مردم و فرهنگ موسيقي آذربايجان و ديگر جوامع تركزبان دنيا از پراكندگي جغرافيايي و بين المللي برخوردارند. يك آذربايجان برخوردار از دمكراسي به رشد دموكراسي در منطقه كمك خواهد كرد و خود يار و ياور فارستان، كردستان و ديگر مناطق آزاد و دموكرات خواهد بود. ايران از مشروطه باينسو ناكامي از پشت ناكامي داشته است. اين طرح جديد را بايد انداخت.
عجب بازاری است همه از پش پرده اطلاع دارند!؟...پشت پرده برخی فراخوان ها
پنجشنبه, دسامبر 13, 2012 - 20:55
مجید ثابتی...آقا مجید شما دوست نداری روشن نکن......پس هم میهنان نیرو و پتانسیل جنبش را خرج خودخواهی های این افراد نکنید خود را برای اعتراضی سراسری و کاملا میهنی آماده نمایید که با کمترین هزینه بیشترین برداشت و نتیجه را به ارمغان آورد و آن آزادی ایران عزیزمان می باشد.......آقا مجید حداقل برای خالی بندی هم کا شده میگفتی یک چیزی حرف مفت گنجیشگ مفت...
مساله رفراندوم در کشورهای دموکرات و آزاد می تواند معنا و مفهوم داشته باشد. واقعیت امر این است که آذربایجان در اولین فرصت بدون احتیاج به رفراندوم و مراحل بوروکراتیک اداری استقلال خود را به دست خواهد آورد.
نه عزیزم جناب علی - م -ح شما تجاهل عارفانه می ورزید. اینکه این تعداد از احزاب سیاسی آذربایجان در تبعید دست به دست هم داده اند و به این اقدام با ارزش دست زده اند نوعی حرکت آگاهانه به سوی اتحاد می باشد. علی رغم اینکه فدرالیسم هم مزایای دارد اما به نظر شخص بنده تنها راه نجات آذربایجان از استعمار و نژاد پرستی 90 ساله فارس استقلال می باشد. فدرالیسم به هیچ وجه نمی تواند این ضمانت را برای ما فراهم آورد که دوباره به چنگ این دو نیافتیم.
ما ملت آذربایجان چهار بار تاوان فدرال خواهی را داده ایم.انقلاب مشروطه ، نهضت خیابانی ، جنبش 21 آذر ، جنبش سال 1358. دیگر درنگ جایز نیست. اتفاقا شرایط فعلی بهترین شرایط است و استقلا حق ملت آذربایجان است چرا که بر اساس قوانین سازمان ملل هر ملتی دچار استعمار و نژاد پرستی از سوی ملت یا نخبگان ملت دیگر قرار بگیرد. استحقاق گرفتن حق تعیین سرنوشت(استقلال یا فدرال) را دارد.شما انتظار دارید ما چه سندی ارائه دهیم سندی مهمتر از این که 37/5 درصد سکنان ایران ترک اند و آذربایجانی و 90 ساله که اسیر این دو مساله اند. 90 ساله که تابوی ایران نگذاشته این ملت یک روز خوش ببیند و همیشه باید نگران این باشد که به تمامیت ارضی این خاک پاک !!! لطمه وارد نشود.
ایران گلوبال به دست هیاهوسالاران افتاده است. آقای موحدی هم یکی از هیاهوسالاران است. این چند تا تشکیلات اگر جمع شوند 60 نفر نمی شوند. چرا اینها را بعنوان سازمانهای سیاسی آذربایجان معرفی می کنید؟ آیا حزب آقای صالح ایلدیریم (که زوزه های گرگ خاکستری اش مشهور است) بیش از انگشتان دست عضو دارد؟ جبهه ملی آذربایجان بیش از سه نفر است؟ بیرلیک تازه تاسیس همه اعضایش اعلام شده اند. می دانید چند نفرند؟ و .... چرا اینها را به اسم آذربایجان باد می کنید. ایران گلوبال به کجا می رود؟ چرا دارید این فاشیستها را بزرگ می کنید؟ چرا القابی به اینها می بخشید که حتی در خواب هم نمی دیدند؟ ای هیاهوسارالان بس کنید. این توهین به آذربایجان است که چند فالانژیست را نماینده یک ملت قلمداد می کنید. لعنت ...
این ترانه ها خیلی زیبا هستند.
حناب اقای شیر نشان من یک فارس زبان هستم و متاسفم از اینکه شما ناسیونالیستی و شونیستی خیلی فارسها را نا دیده میگیرید ناسیونالیستی و شونیستی به بدترین فرم را میتونید در اکثر سلطنت طلبها مشاهده کنید!!!!!!!!!
ایکاش نویسند و منتشر کننده ایمیل رسیده دو روز دیگر هم تحمل میکرد و سپس به داوری میپرداخت.
اگر کسی در ایران و خارج شمعی نیافروزند که بقول نویسنده ، جایکاه نداشته شاهزاده برای همگان که روشن بود روشنتر میشد و تکلیفشان را با ایشان یکسره میکردند.
اگر هم که شمعی افروخته شود، لااقل تویسند مقاله شرمنده نمیشد.
سایتی که محل تجمع دشمنان رضا پهلوی و ملیون شود و محل عقده گشایی و فحاشی به این و آن، طبیعی است که موضع اش در برابر مشتی تجزیه طلب خودفروش هم این چنین باشد
البته ملت آذربایجان روحا از ایران جدا شده است فقط در قید مکان مشکل دارد. که انشاالله به زودی و به نفع همه ملل از جمله فارسها این استقلال جشن گرفته میشود.
عراق در بدترين مرحله تاريخی نقض حقوق بشر به سر می برد. آنچه در سخنان کوبلر در مراسم روز جهانی حقوق بشر آمده است، برخلاف حقايق دردناکی است که انسان عراقی با توجه به نقضهای آشکار حقوق بشر که توسط نوری المالکی هدايت می شود، با آن روبه روست.
محمد الشيخلی: مارتين کوبلر به دولت نوری مالکی تمکين کرده و ضعيف عمل می کند
محمد الشيخلی مدير مرکز ملی عدالت مستقر در لندن گفت: مارتين کوبلر، رئيس نمايندگی سازمان ملل متحد در عراق به دولت نوری مالکی تمکين کرده و ضعيف عمل می کند. وی گفت عراق در بدترين مرحله تاريخی نقض حقوق بشر به سر می برد. آنچه در سخنان کوبلر در مراسم روز جهانی حقوق بشر آمده است، برخلاف حقايق دردناکی است که انسان عراقی با توجه به نقضهای آشکار حقوق بشر که توسط نوری المالکی هدايت می شود، با آن روبه روست.
محمد الشيخلی روز جهانی حقوق بشر را روزی غمگين برای مردم عراق توصيف کرد. مردمی که سخنان کوبلر را شنيدند که خط مشی سفاکانه دولت نوری مالکی را به خط مشی نمايندگی سازمان ملل در عراق تشبيه کرد.
وی زندانها و بازداشتگاههای سری و مراکز بازداشت اجباری از جمله زندان شرف در منطقه سبز، زندان فرودگاه المثنی، زندان مبارزه با تروريسم در بلديات و شکنجه های ساديستی برای اعتراف گيری از متهمين را به کوبلر يادآوری کرد».
محمد الشيخلی، مدير مرکز ملی عدالت در لندن همچنين طی مصاحبه يی با الجزيره درباره شکنجه و افزايش اعدامهای در زندانهای نوری مالکی گفت: از نظر ما مجازات اعدام از مجازاتهای وحشی و غيرانسانی است که تناسبی با دوران جديد ندارد، متأسفانه ما روی نمايندگی سازمان ملل در عراق حساب کرده بوديم اما مشاهده کرديم که سفير مارتين کوبلر طرح و برنامه سازمان ملل را مشابه طرح و برنامه المالکی توصيف کرد و در نتيجه نمايندگی سازمان ملل اعتبارش و حمايتش را از حقوق بشر در عراق از دست داده است».
فضيحت جديد مارتين کوبلر، در برابر موج شکنجه و اعدام در عراق
فضيحت جديد مارتين کوبلر،
قربانی کردن فرشته حقوق بشر در برابر موج شکنجه و اعدام در عراق و در بحبوحه محکوميت داخلی و بين المللی جنايات ضدبشری نوری مالکی
مارتين کوبلر: به ويژه از اين که نخست وزير در اين مراسم است بسيار خوشحالم و تحسين می کنم اين پيام بسيار مهمی است که حضور بزرگوارانه جناب نخست وزير به همه می دهد و آن اهميتی است که جناب نخست وزير برای حقوق بشر قائل است
موضعگيری کوبلر در قبال فراخوانهای ملی و مردمی در عراق به تحريم انتخابات به خاطر جنايات مالکی و شکنجه در زندانها:
«از همه کسانی که به سن 18سالگی رسيدند می خواهم که به سوی مراکز ثبت نام بروند تا تضمينی برای شرکت در انتخابات شورای استان آينده باشد» .........
تلويزيون دولتی عراق - 10دسامبر2012 - روز جهانی حقوق بشر
- مارتين کوبلر، نماينده ويژه سازمان ملل در عراق:
السلام عليکم.
جناب نخست وزير،
جناب وزير حقوق بشر،
آقايان کميساريای حقوق بشر،
آقايان نمايندگان و ميهمانان گرامی!
صحبتهای جناب آقای نخست وزير اين را به من الهام کرد که به نظرم صحبتهای جناب آقای نخست وزير کاملاً بيانگر طرح و برنامه موجود بر روی ميز سازمان ملل است.
اين التزام واقعی و درست نسبت به حقوق بشر است. اما ما نبايد در اين حد بمانيم و بايد به بخش دوم حقوق بشر يعنی حقوق فرهنگی و اقتصادی برويم. بله، آزادی زندگی شرافتمندانه و آزادی حيات، آزادی بيان، اين آزاديها را نمی توان ناديده گرفت. در سطح ديگر بايد از حقوق ديگر حمايت کرد، آزادی آموزش و آزادی دستيابی به آب و آزادی مبارزه با فقر و آزادی زندگی شرافتمندانه است که همه آنها آزاديهايی است که بايد از آنها حفاظت کنيم و سازمان ملل به آن ملتزم می باشد. آينده درخشانی برای عراق می بينم چون عراق کشور ثروتمندی است. عراق کشور ثروتمندی است و هر فردی در عراق می تواند به آموزش خوب و غذا و آب و همه چيز دست يابد. اين کشور با منابع انسانيش به ويژه جوانان غنی است. وقتی به شعار اين مراسم نگاه می کنم که ”هر رأيی ارزش خودش را دارد“، اين موضوع در عراق بر همه صادق است. از بزرگ و کوچک، جوانان و نوجوانان، مردان و زنان و همه. اين بر همه ترکيبهای عراق با تمامی پيشينه های دينی و نژادی و طائفی و تمامی اقليتها از مسيحی و ايزديها و صائبی ها و همه صدق می کند. و شعار ”رای من ارزش خودش را دارد“ اين در کادر انتخابات آينده صدق می کند. به ويژه می خواهم روی جوانان اين کشور متمرکز شوم. روز گذشته ثبت نام رأی دهندگان شروع شد. از همه کسانی که به سن 18سالگی رسيدند می خواهم که به سوی مراکز ثبت نام بروند تا تضمينی برای شرکت در انتخابات شورای استان آينده باشد.
من با بسياری از جوانان اين کشور روبه رو شدم که می پرسيدند چگونه می توانيم از عراق خارج شويم. من آنها را تشويق کردم و به آنها گفتم که در عراق بايد بمانيد و با دولت و سازمانها همکاری کنيد و در راه باقی ماندن آنها در اين جا آنها را تشويق کردم که در روند سياسی شرکت کنند و در توسعه و اقتصاد شرکت کنند. به اين خاطر من آنها را تشويق می کنم و به ويژه از جوانان که به سن 18سالگی رسيدند به مراکز ثبت نام بروند تا تضمينی برای شرکت در انتخابات و رأی دادن باشد و اين امر بسيار مهمی برای مشارکت در روند سياسی و کار اقتصادی در کشور باشد.
بگذار رازی را با شما در ميان بگذارم. من همواره دو سند را با خودم دارم. هنگامی که به دفترم می روم و اين جا يا هر محل ديگری که می روم اين دو سند را با خود دارم. سند اول قانون اساسی عراق است که اساس زندگی مردم با يکديگر در اين کشور می باشد. حقوق آنها بخش اصلی قانون اساسی اين کشور است و وجود وزارت حقوق بشر در اين کشور بيانگر اين اهميت است و اين چيزی است که همه ما از آن پيروی می کنيم.
سند دومی که با خودم دارم ماده اول اعلاميه جهانی حقوق بشر صادره در 1948است. بسيار خوشحالم که ديدم از جمله اسنادی که به شما نشان دهم پاسپورتم است که حاوی اعلاميه جهانی حقوق بشر است.
جناب آقای نخست وزير!
جناب آقای وزير حقوق بشر!
بسيار خوشحالم که در مراسم امروز شما حضور يافته ام. به ويژه از اين که نخست وزير در اين مراسم است بسيار خوشحالم و تحسين می کنم. اين پيام بسيار مهمی است که حضور بزرگوارانه جناب نخست وزير به همه می دهد و آن اهميتی است که جناب نخست وزير برای حقوق بشر قائل است.
مايلم به ويژه از جناب آقای وزير حقوق بشر آقای سودانی نيز به خاطر همکاری عظيمی که با ما و با يونامی و با شخص من و با کميته حقوق بشر در ژنو همکاری می کند، تشکر می کنم. ما با هم در رابطه با مسائل حقوق بشر کار می کنيم. آنچه ما در عراق انجام می دهيم در تضاد با خط مشی دولت نيست بلکه در جهت تقويت حقوق بشر در عراق است. آنچه که ما انجام می دهيم تقويت حقوق بشر در عراق و برای عراقيان است. عراق طی دهها سال هدف ظلم و ستم و سرکوب قرار گرفته است و مشکلات عراق يک شبه حل نمی شود. من بسيار از جناب آقای وزير حقوق بشر تشکر می کنم و عملاً نياز به کار مشترک با هم داريم. ما همه می دانيم که بدون حقوق بشر دموکراسی وجود ندارد ولی حقوق بشر هم حدی دارد. ما بسيار خوشحاليم که با دولت عراق و سازمانهای اجتماعی برای تقويت حقوق بشر و پيشبرد برنامه حقوق بشر در عراق کار می کنيم.
در 365روز سال از خودمان و از شما می خواهم که هر روز در زمينه حقوق بشر کار کنيم. از شما تشکر می کنيم و بگذاريد به شما تأکيد کنم که سازمان ملل با شما در يک صف قرار دارد و در کنار شما قرار دارد و هر روز در جهت تقويت حقوق بشر پيش برويم.
بسيار متشکرم، من بسيار خوشحالم که امکان اين را دارم که با شما به مناسبت اين مراسم مهم صحبت می کنم».
ملت آزربایجان مانند هر ملت مستقلی دیگردر این دنیا می خواهداز طریق رفراندوم ویا همه پرسی اش معلوم کند که آیا حق داردسرنوشتش را خودش تعیین کند, یا فلان مرکز نشین وغیره. با شعار آزربایجان سر ایران است, 90 در صد از ثروت ملی آزربایجانی هارا چپاول کرده و در استانهای فارسیستان مصرف میکنند. زبان و فرهنگ و تمامی معنویاتشان دا نابود میکنند.نامه عده ای از تشکیلات آزرباجانی ها به بانکی مون دبیر سازمان ملل متحد و در خواست حمایت از رفراندوم ملت آزربایحان برای حق تعیین سرنشت ملی,قدمی اول ,صحیح ومدرن و مدنی در این راستا است.
ائلیار همان آ. ائلیار نیست. همکار گرامی ما همه نظرات خود را با نام خودشان، آ. ائلیار می نویسند. این تنها یک تشابه اسمی است. ایشان ایرانگلوبال را ترک نکرده اند و همچنان عضو مدیریت سایت هستند.
ائلیار گرامی! ما امکان تحقیق در این مورد را نداریم. اگر شما اطلاعات واسناد موثقی در این مورد دارید، می توانید آنها را توسط ایمیل برایمان بفرستید. از شما ممنون خواهیم شد.
گردانندگان محترم ایران گلویال
لطفن تحقیقات بیشتری در باره این مقاله انجام بدین. من خلاصه وار بیوگرافی مرحوم را ذیلن قید میکنم :
قبل از انقلاب 57
* فارغ التحصیل دانشکده افسری تهران
* آجودان مخضوض اشرف پهلوی ( بنده شخصن آلبوم عکس آن دوران را دیده ام )
* وابسته سفارت ایران در ترکیه
بعد از انقلاب 57
* مدتی را در زندان اردبیل به علت وابسته سفارت بودن که مدت هشت ماه طول کشید که تبرئه شد.
* باتوجه به تحصیل ایشان در زمان نظامیگری وموفق به اخذ مدر لیسانس سیویل از دانشگاه سوربن فرانسه و فوق لیسانس فیزیک هسته ای ازیکی از دانشگاههای نظامی امریکا.مدتی در نیروگاه بوشهر ( حدود دوسال)
*و از سال 1374 تا سال 1382 زمان فوت با یک شرکت مهندسی مشاورایرانی در پروژه های عمرانی
آقای موحدی
بنده از همکاران خدابیامرزدر ایران هستم . و مدت هفت- هشت سالی باایشان در پروژه های متعددی همکاری داشتم.و در روز تشیع جنازه ایشان هم حضور داشتم .با توجه به نزدیکی اینجانب به ایشان کوچکترین موارد زندگی ایشان بر بنده پوشیده نبود چه آنکه ایدولوژی مرحوم.ایشان هیچگونه وابستگی سیاسی به جنبش آذربایحان نداشتند. بارها روز 21 آذر ، روز نجات آذربایجان ؟را از ان مرحوم شنیده بودم . در ضمن آن مرحوم در مهمانسرای محل خدمت درشهر آمل شب هنگام زدن مسواک سکته میکنند. که متاسفانه همکاران دیر متوجه شده ودر رساندن ایشان به بیمارستان زمان از دست میرود و خدا بیامرز فوت میکنند. حال سوال بنده از شما اینست: چقدر شما با این برادرتان روابط صمیمانه داشتید. که حالا اشک تمساح ریخته و ایشان را سرگرد آزادی و آزادگی قلمداد
میکنید؟مرحوم یک انسان خوب با روابط اجتماعی عالی و فارغ از دغدغه های سیاسی بود. لطفن تاریخسازی نکنید.
خامنه ای، رفسنجانی، ميرحسين موسوی، موسوی اردبيلی برای وقوع قتل عام زندانيان سياسی می توانند مورد محاکمه قرار گيرند................
فو بين الملل براساس تاريخ صدور فتوای خمينی خون آشام برای کشتارجمعی تمامی زندانيان مجاهد، سالگرد قتل عام زندانيان درسال ۱۳۶۷را ششم مرداد می داند.
در سالگرد اين جنايت هولناک، صورت مساله برای جامعه جهانی اين است که سران کنونی حکومت آخوندی، به عنوان مرتکبان جنايت بزرگ عليه بشريت، هم چون جنايتکاران رواندا و يوگسلاوی سابق توسط شورای امنيت ملل متحد و دادگاههايی بين المللی مورد محاکمه قرار بگيرند.
جفری رابرتسون، حقوقدان و محقق برجسته آمريکايی، در اين باره می گويد:
بنابر اسناد سازمان عفو بين الملل وگواهی بسياری ازشهود، سران کنونی رژيم ايران، شامل خامنه ای رئيس جمهور وقت رژيم، رفسنجانی رئيس مجلس وقت رژيم، ميرحسين موسوی نخست وزير وقت رژيم، موسوی اردبيلی بالاترين مقام قضايی رژيم در آن زمان، درقتل عام زندانيان سياسی دست داشتتند و می توانند مورد محاکمه بين المللی قراربگيرند.
وی تأکيد می کند: اسناد و مدارک کافی وجود دارد که به موجب آن شورای امنيت ملل متحد می تواند برای رسيدگی به جنايت که مصداق روشنی از نابودی جمعی انسانها و جنايت عليه بشريت محسوب می شود دستور تشکيل يک دادگاه ويژه را صادر کند.
يادآوری می کنيم عفو بين اللملل دوسال پيش با صدور بيانيه يی به مناسبت بيستمين سالگرد قتل عام زندانيان سياسی درسال ۱۳۶۷تأکيد کرد: رسيدگی به جنايت عليه بشريت مشمول مرور زمان نمی شود و مرتکبان قتل عام زندانيان سياسی در ايران می بايد مورد محاکمه عادلانه قرار بگيرند.
ميرحسين موسوی 5روز پس از قيام مردم ايران در روز عاشورا و در پاسخ به تهديدات باند غالب رژيم طی بيانيه يی اعلام کرد که نه خودش، نه کروبی و نه خاتمی، خواستار حرکت وخيزش مردم در روزعاشورا نشده اند. ...........................
ميرحسين موسوی 5روز پس از قيام مردم ايران در روز عاشورا و در پاسخ به تهديدات باند غالب رژيم طی بيانيه يی اعلام کرد که نه خودش، نه کروبی و نه خاتمی، خواستار حرکت وخيزش مردم در روزعاشورا نشده اند.
موسوی درآغاز بيانيه اش، نوشت: «برای مراسم عاشورای حسينی به رغم درخواستهای فراوان، نه جناب حجت الاسلام و المسلمين کروبی اطلاعيه دادند و نه حجت الاسلام و المسلمين خاتمی اطلاعيه صادر کردند و نه بنده و دوستانم. با اين وصف يک بار ديگر مردمی خداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکه های وسيع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خود جوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعيه و بيانيه نمی مانند».
موسوی دربيانيه اش، اقدامات سرکوبگرانه باند غالب رژيم عليه مردم به پاخاسته در روز عاشورا را محکوم کرد و نوشت:«خشونتهای غيرقابل باور چون زير کردن راهپيمايان، تيراندازی نيروهای لباس شخصی که امروز هويت آنها بر کسی پوشيده نيست و روز بروز پرده از چهره آنان و سرانشان کنار زده می شود، فاجعه ای را آفريد که اثرات آن به اين زودی از صحنه سياسی کشورمان رخت برنخواهد بست». وی افزود: «مشاهده فيلمهای تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهايی به سمت افراط غيرقابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زير انداختن افراد بی گناه از روی پلها و بلندی ها، تيراندازيها و آدم زير کردن ها و ترورهاست».
موسوی در قبال تهديدهای باند خامنه ای اعلام کرد: «بنده ابايی ندارم که يکی از شهدايی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دينی و ملی خود تقديم کردند و خون من رنگين تر از آن شهدا نيست». وی دراين باره نوشت: «فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد. سخنان روز چهارشنبه ميدان انقلاب و قبل از آن نماز جمعه هفته پيش دانشگاه که توسط چهره های منتسب به نظام ايراد گرديد، نتايج هر نوع اقدام تروريستی را مستقيما به سمت کانون نشانه خواهد رفت و گره مشکل بحران کنونی را نا گشودنی خواهد ساخت».
ميرحسين موسوی در عين حال در قبال تهديدات باند غالب رژيم که وی را سمپات مجاهدين خوانده بودند تا مرعوب کنند، خودش را دلسوز نظام و مجاهدين را منحوس ناميد و نوشت: «تهمت بی دينی و همراهی با قدرتهای بيگانه مستکبر و افراد بدنام و جريانهای منحوسی چون منافقين به فرض آن که به حذف فيزيکی تعدادی از خدمتگزاران اسلام و مردم منتهی شود ناشی از چشم بستن به ماهيت مشکلات ملی کشور است. من به عنوان يک دلسوز می گويم منافقين با خيانتها و جنايتهای خود مرده اند، شما برای کسب امتيازهای جناحی و کينه ورزی آنها را زنده نکنيد».
مير حسين موسوی درادامه بر وفاداری خود به قانون اساسی رژيم ولايت فقيه تأکيد کرد و نوشت: «من لازم می دانم قبل از آن که راه حل خودم را برای خروج از بحران مطرح سازم، برهويت اسلامی و ملی و مخالف سلطه بيگانگان و وفادار به قانون اساسی ما و جنبش سبز تاکيد نمايم».
وی اضافه کرد: «ما بيزار از کسانی هستيم که بر عرف و اعتقادات دينی و ملی ملت خود احترام نمی گذارند. و مضحک است که به ما تهمت اهانت به قرآن، عاشورای امام حسين يا پاره کردن عکس حضرت امام زده شود. مسلما حرمت شکنی اگر در روز عاشورا صورت گرفته باشد مورد تاييد ما نيست، اما بدترين نوع حرمت شکنی را کشتن بندگان بيگناه و عزادار در روز عاشورا و در ماههای حرام می دانيم».
""" شکست دیگر محاسبات غلط رژیم ایران و حزب توده """ رژیم ایران تصور میکرد با توسل به اسد و ایجاد نوار شیعی از طریق عراق، سوریه، حزب الله لبنان قادر به اتصال ایران با دریای مدیترانه خواهد بود، در کامنت پیشینم به درستی پیش بینی کردم که "" جامعه فارسی همیشه در تشخیص موقعیت خود چه در بعد داخلی و چه در بعد جهانی مشکل داشته """، پوتین روسیه در دنیای سیاست بسیار زبده تر از رژیم ایران و حزب توده است، پوتین با سفری به ترکیه چند هفته پیش منافع ملی روسیه در سوریه را بد از سرنگونی اسد با طرف ترکیه‌ای به بحث و مذاکره گذاشت. بزرگترین بازنده‌ها """" رژیم ایران، حزب توده، ارمنستان """
""" بشار اسد در حال سقوط است """" عزیزان آزربایجانی اهمیت سقوط بشار اسد برای آزربایجان یک "" فرصت تاریخی """ را فراهم خواهد آورد، با رفتن بشار اسد، اتحاد مثلث """ رژیم ایران، ارمنستان و سوریه "" مضمحل خواهد شد. این باز پس گیری اراضی اشغالی آذربایجان توسط ارمنستان را آسان خواهد کرد. رژیم ایران نیز با سرنگونی اسد، ضربهٔ مهلکی را متحمل خواهد شد، در واقع سرنگونی اسد به نوعی سرنگونی رژیم ایران است. غرب رژیم ایران را در سوریه سرگرم کرد تا توان نظامی این رژیم را به طور کلی ضعیف کند، و رژیم ایران را وای دارد تا در شرایط تحریم و ور شکستگی اقتصادی، در سوریه از نظر مالی زمین گیر شود.
دوست و هموطن گرامی آقای اژدر:
شما به جای پرداختن به اصل مطلب سعی کرده اید صورت مسئله را پاک کید ،اينکه‌این گروه‌ها پایگاهی در بین آذربایجان ندارد احتیاج به ارائه سند از سوی مدعی است در ضمن مگر حرکت ملی آذربایجان را جنبشی مردمی نمیداید و در مقام انکار آن میفرمایید که جنبشی برای استقلال آذربایجان وجود ندارد؟این حرکات از سال ۱۳۲۴ به شکل مداوم و با فراز و فرود ادامه داشته است.امیدوارم همه ما سعی کنیم که قضاوت را آلوده سیاست نکنیم
آقای خضری اینهمه سایت آزربایجانی هست برو نظر بده . اگه سانسور کردن؟
این همه سایت پان ایرانیستی بریم نظر بدیم اگه سانسور نکرن؟
فکر میکنید این سلطنت طلبهاو کمونیستها که در پراگ جمع شدن وبنام ملت ایران و ملیتهای ایران تصمیم گرفتن تعدادشان آنقدر زیاد هست که در چندین .......... همه شان را جا داد . چقدر این سایتهای پان ایرانیست برای اینها تبلیغ کردن. شما فقط با این حرفها خودت رو خراب کردی . چون در هر صورت پان ایرانیستها به تو به چشم یک ترک ... نگاه میکنن. مردم آزربایجان هم در بهترین حالت به تو به چشم یک ساده لوح نگاه خواهند کرد.
آقای اشکان محمدی آیا همینقدر کافی نیست که آقای بهنام و دوستانش این تریبون را در اختیار شما و همفکرانتان گذشاته اند که روزانه هزاران نفر آنرا ممخوانند؟ آیا شما و همفکرانتان حتی یک صفحه را در طول این سالها در اختیار مخالفانتان گذاشته اید؟ انصاف هم خوب چیزی بود حیف که دیگر مرده است.
خانم محترم کاش خودتان مقاله راقبل از چاپ میخواندید. بنده که ازان سردرنیاوردم.
آغای بهنام لظف بفرمائید مرا روشن کنید که کدام کار مثبت و انسانی از طرف شما و چپی های مثل شماها در رابطه با آذربایجان و رهایی از راسیسم دولتی فارسی صورت گرفته به غیر از دوشمن تراشی و ایجاد تردید وشبهه که این ظلم مکرر ادامه پیدا کند . شما مقلدان خمینی کبیر ومدافعان جلادان رژیم در قتل عام دیگر اندیشان وجنبش خلق مسلمان ودر حال حاضر مشاطه راسیستهای مرکزگرا وپان ایرانیزم هستید / چپهای مثل شما بارژیم تهران در مسائل استراتزیک همسو هستید درمبارزه با تمدن غرب دفاع از بلوک روسیه با اینکه شورویتان بزرکترین زندان ملل بود و چه خوب که متلاشی شد و دفاع شرمگینانه از جلاد بشار اسد و حال چون دشمن اصلی و اساسی راسیزم حاکم حرکت ملی آذربایجان است واین با چپ اندیشی شما سازگار نیست با تاسف به سود جنایتکاران وعلیه ملتهای مظلوم به ویژه جنبش رهایی بخش آذربایجان است برای چپ چپکار متاسفم
کارهای بزرگ در تاریخ ایگونه آغاز شده اند؛این حرکت بسیار مهم میباشد وبزودی آثار آن در صحنه سیاسی آشکار خواهد شد ملت آذربایجان بسوی اتحاد و استقلال میرود
با تمام احترامی که به آقای اژدر بهنام قائلم، با توجه به نگاه انتقادی ایشان به مسئله می توان گفت اراده ملت ترک آذربایجان تعیین کننده سرنوشت آنها خواهد بود. این تشکیلات ها از هر طیف و تفکری که باشند من اقدام آنها را در زمینه سازی و رهایی ترک های آذربایجان از نسل کشی فرهنگی و سیاست های آسمیلاسیون سیستم حاکم مثبت ارزیابی می کنم. به عقیده من پیش داوری در مورد آینده آذربایجان درست نیست. جنبش ملی آذربایجان با هویت مستقل از داخل ملت پا به عرصه مبارزه گذاشته و وابسته به گروه های سیاسی مرکز و سایر کشورها نیست که این وابستگی را در گذشته در فعالین آذربایجانی شاهد بودیم که در داخل گروه های مرکزگرای فارس محور مضمحل شدند و در نهایت میدان مبارزه را به نفع گروه های مذهبی فارس محور ترک کردند. این مسئله ربطی به طرح احمدی نژاد ندارد، سالهاست که روشنفکران ترک آذربایجانی خواستار حق تعیین سرنوشت برای ملتمان
هستند و در این راه مبارزه می کنند. وظیفه ما روشنفکران و فعالین سیاسی در این برهه زمانی حمایت از چنین فعالیت هاست و این فعالیت ها هیچ ضدیتی با اصول و قوانین بین المللی ندارد. اگر راه این گروه ها اشتباه است بهتر است شما یک راه کار ارائه می دادید. متاسفانه تا حالا چپ مرکز گرا برای حل مسائل ملیت های ساکن در محدوده جغرافیایی ایران راهکار درست ارائه نداده است و همیشه برای این گروه ها ناسیونالیزم ایرانی فارس محور مقدم تر از حقوق انسانی و دموکراتیک ملیت های موجود در ایران بوده است.آقای موحدی! لطفا در تغییراتی که از سوی مدیریت سایت اعمال می شود، دست نبرید. اگر در اینگونه موارد مشکلی دارید، لطفا با مدیریت سایت تماس بگیرید. با تشکر
در مقابل و مخالفت با این سئوال شما میتوان دهها سئوال دیگر هم پرسید. پس به جای تلاش برای تحقیر و استهزاء تشکیلات آزربایجان جنوبی در داخل نوشته تان، لطفا از این رفراندوم حمایت کنید تا نه همچنین سئوالاتی برای شما بوجود بیاید و نه برای ما!
آقاي اژدر بهنام بخشي از نوشه شما را در اينجا مجددا منتشر مي كنم (( ....چرا این نامه‌نگاری همزمان با هیاهوی احمدی‌نژاد و طرح اداره فدرالی کشور در مجلس شورای اسلامی صورت گرفته است؟ آیا این دو، با توجه به انتخابات پیش روی ریاست جمهوری، ربطی با هم دارند؟....)) خودتان چه فكر مي كنيد آيا اين واهمه رژيم جمهوري اسلامي از وجود صداي يك ملت با همين تشكيلات و گروه هاي كه شما انها را با تمسخر افراطيون مي ناميد نيست ؟ تناقض گويي شما كاملا در نوشته مشخص است . از سوي اين اقدام را زود و غير واقعي مي دانيد و از سوي سوالي مطرح مي كنيد كه خودتان بهتر از همه جواب آن را مي دانيد . سوالي كه هياهوي احمدي نژاد به راه انداخت را با تنظيم اين نامه مقايسه خوبي است هرچند چند لحظه قبل من آن را به نام اعلام انقلاب كبير جمهوري اسلامي با نام فدرال اسلامي ياد كرده ام اما فكر نمي كيد همين واهمه كه شما و دوستان چپ آزربايجان
و جمهوري اسلامي هم درك كرده است ؟ سياست جمهوري اسلامي در زمان منشور ملي چرا به اينگونه نبود اما در رابطه با علني نمودن حركت ملي آزربايجان به اين گونه شد لطف بفرماييد و پاسخ سوال خودتان را هم بدهيد تا استفاده كنيم .اين گوي و اين ميدان. حتي يك نفر هم اين فكر درست را مطرح كرده باشد، صد مرحبا! بگذار ملت اذربايجان انتخاب خود را بكند. شايد خواست با افغانستان يا تاجيكستان زندگي كند از كجا ميدانيد؟ اعتبار اين پيشنهاد تاريخي به روح دمكراتيك آن است و نه ادعاي اين صفت مد روز. حرف حرف ملت و انتخاب، انتخاب ملت. در اين روزها دو دسته جماعت دلپيچه شديد خواهند گرفت اول دشمنان واقعي اراده ملت اذربايجان و دوم وكلاي مدافع آنها در ميان ملت اسير تورك اذربايجان. تنها فرق اين خواهد بود كه اولي ها در پشت صحنه ساكت مانده و از خدمات مجاني دسته دوم بر عليه ملت تورك استفاده خواهند برد. اين هم تجربه ديگري است براي ما كه دوست و غيردوست از هم بازشناسيم.
جاي تاسف است كه تعدادي از طرفداران پا به سن كعبه پرولتارياي جهاني در سابق كه امروز معلوم نيست به چه مذهبي در آمده اند، به نيروي ضربتي ناسيونالسيم فارس عليه جنبش ملي ازربايجان تبديل شده اند. شما اگر خواهان محك زدن ارزش خود در نظر محافل ضد ازربايجان هستيند، از اين كار ناشايست خود دست برداريد تا بلافاصله ببينيد كه همانها كه برايتان به به و چه چه ميكنند، روي از شما برگردانند. ارزش شما در نظر آنها همان تبديل كردن شما به پيشقراوالان حمله به ملت خودتان است. به داوري سخت زير در باره خودتان توجه كنيد آقاي بهنام نوشته شما تنها بوي دشمني با ملت خودتان را دارد. حالا شما چرا از مراجعه به آراي مردم وحشت ميكنيد؟ غيراز اين است كه به درستي فرض ميكنيد كه اينك به به و چه چه كنندگان ناسيوناليست فارس در مقابل اين اقدام مهم تاريخي (كه چيزي جز سخن پيشه وري نيست: سون سوز ملتيندير) از شما و دوستان "دمكرات"
شما در شهر كلن با اسامي مستعار "دمكرات چپ" و "دمكرات تبريز!" مشغول خوشرقصي هستيد، دقيقا انتظار ايفاي اين نقش زشت را دارند؟ هر وقت ثابت كرديد كه رژيم اشتازي آلمان شرقي به اعتبار برچسب "جمهوري دمكراتيك آلمان" دمكرات بود، شما چند نفر گرد آمده در كلن هم دمكرات خواهيد بود. بگذاريد دشمنان ازربايجان با نام و امضاي خود، حرف خود را بزنند و اينقدر راحت نام خود را در اختيار آنها قرار ندهيد.آقای بهنام فعلااصحبت از رفرانذوم میرود. وشما ها حتی پای بند حرفهای خودتان هم نیستید. در رفراندوم ملت تصمیم میگیرد. معلوم میشود شما به تصمیم گیری ملت هم ایمان ندارید. رفراندم یک ملت را تمامی آزادی خواهان دنیا از چپ گرفته تا راست از فقیر گرفته تا غنی قبول دارند. ولی شما به آزادی خواهی تان هم ایمان ندارید.رفراندم عقلانی ترین وسیله برای حل اختلافات ما بین ملتها است. ولی شما به عقلانی ترین راه حل اختلافات بین ملت ها هم ایمان ندارید. ملت آزر بایجان با رفراندوم راضی خواهد شد یا نه بحث دیگری است . این جا صحبت از معنی عام وخاص رفراندوم میرود. رفراندوم حق و حقوق طبیعی و مدنی و اجتماعی یک ملت است. نه؟ حالا خق داریم به شما بگوئیم؟ دوست محترم نه دموکراسی خواهید و نه آزادی خواه.
جناب اژدر بهنام
علنی بکند. این تشکیلات چندین سال فعالیت نیمه مخفی داشته است و دو سال قبل، تمامی اعضای کمیته مرکزی این تشکیلات دستگیر شدند و چندین ماه در سلولهای انفرادی رژیم با تحمل بالای جمهوری اسلامی تحت شکنجه قرار گرفتند و هنوز هم بعضی از اعضای این تشکیلات منتظر اجرای احکام حبس خود هستند.شما مدافع سرسخت حق تعیین سرنوشت هستید؟ پس چرا این چنین برآشفته شده اید؟ مگر نه اینکه هم شما و همه آذربایجانیها یک حق رای در این رفراندوم خواهند داشت؟
دوره سخنان زیبا گذشته است، ما چندین ده سال هست که به حرفها وسخنان زیبای افرادی مثل شما عادت کرده ایم شما به عنوان یک آذربایجانی چه اقداماتی در جهت حق تعیین سرنوشت انجام داده اید؟ شما چه اقداماتی در جهت آگاه شدن مردم آذربایجان در رابطه با این حق طبیعی شان انجام داده اید؟ آیا شما فعالیت به نام آذربایجان را اصلا قابل می دانید؟
دومین مطلب اینکه آن تشکیلاتی که به حق تعیین سرنوشت اعتقاد دارد و به اعتقاد شما جمهوری اسلامی آن را تحمل می کند پای این نامه را امضا نکرده است و در حقیقت جمهوری اسلامی این تشکیلات را تحمل نکرده است بلکه جسارت و از خودگذتشتگی اعضای این تشکیلات سبب شده است که با تحمل تمامی خطرها و ریسک ها اقدام به فعالیت
من واقعا متاسفم برای افرادی که اسم خود را به اصطلاح چپ دموکرات آذربایجان گذاشته اند و اینقدر نگاه ناتنی و توطئه آمیز نسبت به فعالین جنبش ملی آذربایجان که از نظر ایدئولوژیک متفاوت با آنها هستند، دارند.
وصعیت ایران و ایرانی در بحران ؟ _!!؟ اپوزیسیون خالق شگفتی هاست . این جمله دیگه یعنی چه ؟؟ منظور از ایرانی چه کسانی هستند ؟ این فرمول که به همه دنیا اساسا میتونه شامل بشه . به تاریخ بشر از آغاز تا پایان برمیگردد / بابا ! تعارف کم کن و بر مبلغ افزا . میگن مورچه را آب می برد و او فریاد می زد " وای آب دارد دنیا را می برد....
بنده گفته ام این نوع فراخوان ها با هدف شخصی برگزار شده اند و ضمنا یا کسی به ان اعتنا نمی کند و یا تعداد کمی هم که بیایند یا دستگیر می شوند و یا شناسایی و تحت پیگرد و تعقیب و کنترل شدید تر می شوند
وعده من و شما فردا - ببینیم غیر از این اتفاق خواهد افتاد ؟ هر گز هرگز هرگز
دوستان بزرگوار گرداننده سایت ایران گلوبال، شما در نوشتن نام خانم ( کتایون آذرلی ) دچار اشتباه انشائی و املائی شده اید و نام ایشان را به جای ( آذرلی ) ( آذری ) نوشته اید. پس نام درست ایشان را که ( آذرلی ) است بنویسید. با سپاس
مجيز گويی کوبلر از مالکی در روز جهانی حقوق بشر، به رغم اعدامهای فزاينده و نقض سيستماتيک حقوق بشر در عراق
سکوت درباره دو قتل عام، شکنجه روانی و محاصره چهار ساله اشرف و تبديل ليبرتی به زندان
در شرايطی که جامعه جهانی، دبيرکل ملل متحد، عفو بين الملل و ديگر سازمانهای بين المللی مدافع حقوق بشر نگرانی خود را از شکنجه و اعدام روزافزون و نقض سيستماتيک و وخيم حقوق بشر در عراق ابراز می کنند، مارتين کوبلر، نماينده ويژه دبيرکل در عراق در يک مجيزگويی مهوع به مناسبت روز جهانی حقوق بشر در حضور مالکی گفت:«صحبتهای نخست وزير همان برنامه يی است که سازمان ملل درباره حقوق بشر دارد. اين التزام درست و واقعی نسبت به حقوق بشر است... وجود وزارت حقوق بشر بيانگر اهميت قائل شدن اين کشور به حقوق بشر است... از اين که نخست وزير در اين مراسم است بسيار خوشحالم و اين نشانه بسيار مهمی است که حضور بزرگوارانه جناب نخست وزير به اين معنی است که به حقوق بشر در عراق توجه دارد. از وزير حقوق بشر نيز به خاطر همکاری عظيمی که با يونامی و با شخص من و حقوق بشر در ژنو همکاری می کند، تشکر می کنم».
اين در حالی است که مالکی در همين جلسه و قبل از سخنان مارتين کوبلر به دفاع از جناياتی که همه روزه در عراق رخ می دهد، پرداخت و گفت: «اين دولت است که حد و حدود آزادی افراد را مشخص می کند تا مزاحم آزادی ديگران نشود. ما خواستار آزادی هستيم ولی به شرطی که به نظام عمومی کشور تجاوز نشود. من می شنوم که فلان زندان نقض حقوق بشر صورت گرفته است. ممکن است عناصر نظام سابق باشند که چنين کاری بکنند ولی تا کنون کسی نگفته است که کدام مورد بوده است. کميسيون حقوق بشر مجلس انگار کارش فقط بازديد از زندانهاست. پس حقوق کودکان چه می شود؟ حقوق زنان چه می شود؟ حقوق کسانی که هدف تروريسم بوده اند چه می شود؟ فرقه گرايی از کجا آمده است. جدال پيرامون حقوق بشر در عراق تنها منحصر به زند انيان شده است».
دبيرکل در هر سه گزارش خود به شورای امنيت در سال 2012 از گسترش نقض حقوق بشر در عراق ابراز نگرانی کرده است. وی در آخرين گزارش در نوامبر امسال تصريح می کند: «از گزارش قبلی ام 43تن اعدام شده اند که به اين ترتيب جمع اعدام شدگان در سال 2012 به 113تن می رسد، در حالی که اين عدد در سال2011 به 67 و در سال 2010 به 18 بالغ می شد... بيشتر اعدام شدگان تحت بند 4 قانون ضدتروريسم محکوم شده اند… يونامی در ديدارهای منظمش از محلهای بازداشت در سراسر عراق متوجه شده است که بسياری از بازداشتيها برای مدت طولانی قبل از محاکمه در بازداشت بوده اند و بسياری از تأسيسات اين زندانها با استانداردهای بنيادين انسان دوستانه انطباق ندارد. يونامی همچنين به طور مستمر گزارشهايی درباره شکنجه در زندانها دريافت می کند».
علاوه بر اين مارتين کوبلر در سخنانش که به وضوح چراغ سبزی برای ادامه کشتار و سرکوب توسط دولت عراق محسوب می شود، اقدامات تروريستی و انفجارهای جنايتکارانه و ديگر دخالتهای سرکوبگرانه نيروی تروريستی قدس در عراق را به فراموشی سپرد و از دو قتل عام ساکنان اشرف توسط نيروهای تحت امر مالکی و کشتن 50تن از آنان و مجروح کردن بيش از 1130تن و شکنجه روانی و محاصره چهار ساله اشرف و ليبرتی و زجرکش کردن شماری از بيماران و مجروحان، ممنوعيت رفت و آمد از ليبرتی و تبديل ليبرتی به زندان بر اساس گزارش گروه کار بازداشتهای خودسرانه ملل متحد، جلوگيری از انتقال تجهيزات ضروری پزشکی از اشرف به ليبرتی، جلوگيری از ورود وکلا، نمايندگان مجلس، خبرنگاران و فعالان حقوق بشری به اشرف و ليبرتی، هيچ ذکری به ميان نياورد.
مارتين کوبلر بيش از آن که ملل متحد و ارزشها و قوانين آن را نمايندگی کند، دولت دست نشانده فاشيسم دينی در عراق را نمايندگی و تبليغ می کند. مقاومت ايران بار ديگر از دبيرکل می خواهد، يک نماينده بی طرف و ذيصلاح برای بررسی وضعيت اشرف و ليبرتی منصوب کند.
دبيرخانه شورای ملی مقاومت ايران
24آذر91 (14دسامبر2012)
متاسفانه پس از شرکت این حزب دست در دست عوامل و نمایندگان جریانات اصلاح طلب درون رژیم در اجلاس پراگ و استکهلم و واشنگتن حال مبادرت به برگزاری نشست بروکسل می‌‌نماید. آیا میتوان در کنار همکاری و نشست و برخاست کردن با افراد و جریاناتی که بدنبال حفظ رژیم هستند - همچون فرخ نگهدار و.... - اینگونه نشستهای حزب دمکرات کردستان برای گذار دموکراسی در ایران را جدی گرفت. در این نشستها کلی گویی نباید کرد. پرسش اصلی و مهم از این حزب و افراد شرکت کننده در این اجلاس عبارتند از:
چگونه میخواهند رژیم را سرنگون کنند؟ طرفداران و حامیانشان در ایران کدامند؟ و مبارزات گذشته اشان با رژیم در داخل و سطح جهانی از چه شناخته شدگی و حمایتی برخوردار است؟ نظرشان درباره سیاستهای اتم، یهودستیزی و اسلامگرای تروریستی رژیم چیست؟ و چرا سیاست مماشات غرب با رژیم مذهبی را محکوم نمی‌‌کنند؟
و سوال مهمتر از اینها اینستکه، سرنگونی آری یا نه؟ اسامی سازمانها و افرادی که از طرف این حزب به نشست بروکسل دعوت شدند. کدامند. لطفا آنان را منتشر کنید.دوست گرامی الیارکلمه اشک تمساح که به کار بردید دور از نزاکت میباشد, کسی اینجا از وابستگی برادر من به جنبش آذربایجان صحبت نکرده و من متعجبم که شما از چه رو اینگونه سعی در سفسطه دارید.امیدوارم همانگونه که بعضی از حقایق راا گفته اید در بازتاب حقایق دیگر هم انصاف داشته باشید .برادر من تمام عمر پس از انقلاب خویش راا در تقبل و مبارزه با رژیم بوده است و اگر کمی انصاف داشته باشید و البته شناخت از ایشان نباید منکر مبارزه و نحوه جنباختن وی باشید البته شما به عنوان یک آیا دی مستعار آزادید هر چه بویسید به اما در مقوله حقایق باید برای اثبات ادعا‌های خود اول خود راا معرفی و اثبات فرمائید این اساس هر ادعایی است.
یکی از دلایل مداومت این حکومت تا کنون این بوده که ملت بزرگ آذری ایران، به طور جدی به حق تعیین سرنوشت خود فکر نکرده و شاید دلیلش تشابه مذهبی شیعه باشد. اما
روزی که ملت بزرگ آذربایجان راه خود را از این رژیم فاسد جدا کند هیچ شک نکنید که همان روز زور مرگ این رژیم است. به امید این که آگاهی و بیداری ملت تورک باعث آزادی خودشان و ملل دیگر ایرانی شود.بنده از این اقدام روشنفکران آذری واقعا خوشحال شدم. به امید آزادی همه ملل ایرانی!
امروز، ۱۳ دسامبر ، تلویزیون "گوناز تی وی" برنامه همه پرسی "بله" و "خیر" زنده ،برای استقلال آذربایجان داشت. همه آنانی که از طریق تلفن و اسکایپ تماس گرفتند خواهان استقلال آذربایجان بودند.
به چرندیاتی اینچنین تنها میشود خندید....
آفرين بر درايت اين دوستان. براستي دست مريزاد. مگر نمي گويند كه چنين و چنان است، بگذار مردم حرف خود را بزنند. مگر خميني تان اينطور استدلال نكرد كه حتي اگر پدرانمان با طيب خاطر رضايت به رژيم سياسي حاكم داده باشند، آنها چكاره بوده اند كه تكلييف نسل بعداز خود را معين كنند.
امروز حيدربابا جهاني ترين اثر توليد شده ادبي در ايران است. معروفترين شاعران و نويسندگان نه اين شهرت بين المللي را دارند و نه به اين حد در حافظه مردم و فرهنگ موسيقي آذربايجان و ديگر جوامع تركزبان دنيا از پراكندگي جغرافيايي و بين المللي برخوردارند. يك آذربايجان برخوردار از دمكراسي به رشد دموكراسي در منطقه كمك خواهد كرد و خود يار و ياور فارستان، كردستان و ديگر مناطق آزاد و دموكرات خواهد بود. ايران از مشروطه باينسو ناكامي از پشت ناكامي داشته است. اين طرح جديد را بايد انداخت.اين كمونيستها هم وقتي نوبت برقراري كمونيسم است از برپايي ديكتاوري پرولتاريا در كشور بدون پرولتارياي اتيوپي و آنگولا و افغانستان هم نمي گذرند اما و قتي نوبت آذربايجان مي شود، حتي مراجعه به افكار عمومي ملت هم كار "افراطي" تلقي ميشود"´! آخر رفقا انصافتان كجاست؟
برادران موحدي تشكر و تشكر. جايتان پيش ملت خودتان است. آذربايجان به زحمات شما بيشتر از هر ملت ديگري احتياج دارد. شهريار با حيدرباباي خود شهريار و جهاني شد و الا غزلسرايي بود مثل بقيه شاعران فارس كه نه در دنيا كه حتي در ايران هم كسي چهار بيت از اشعار آنها را بياد ندارد.
عجب بازاری است همه از پش پرده اطلاع دارند!؟...پشت پرده برخی فراخوان ها
پنجشنبه, دسامبر 13, 2012 - 20:55
مجید ثابتی...آقا مجید شما دوست نداری روشن نکن......پس هم میهنان نیرو و پتانسیل جنبش را خرج خودخواهی های این افراد نکنید خود را برای اعتراضی سراسری و کاملا میهنی آماده نمایید که با کمترین هزینه بیشترین برداشت و نتیجه را به ارمغان آورد و آن آزادی ایران عزیزمان می باشد.......آقا مجید حداقل برای خالی بندی هم کا شده میگفتی یک چیزی حرف مفت گنجیشگ مفت...
مساله رفراندوم در کشورهای دموکرات و آزاد می تواند معنا و مفهوم داشته باشد. واقعیت امر این است که آذربایجان در اولین فرصت بدون احتیاج به رفراندوم و مراحل بوروکراتیک اداری استقلال خود را به دست خواهد آورد.
نه عزیزم جناب علی - م -ح شما تجاهل عارفانه می ورزید. اینکه این تعداد از احزاب سیاسی آذربایجان در تبعید دست به دست هم داده اند و به این اقدام با ارزش دست زده اند نوعی حرکت آگاهانه به سوی اتحاد می باشد. علی رغم اینکه فدرالیسم هم مزایای دارد اما به نظر شخص بنده تنها راه نجات آذربایجان از استعمار و نژاد پرستی 90 ساله فارس استقلال می باشد. فدرالیسم به هیچ وجه نمی تواند این ضمانت را برای ما فراهم آورد که دوباره به چنگ این دو نیافتیم.
ما ملت آذربایجان چهار بار تاوان فدرال خواهی را داده ایم.انقلاب مشروطه ، نهضت خیابانی ، جنبش 21 آذر ، جنبش سال 1358. دیگر درنگ جایز نیست. اتفاقا شرایط فعلی بهترین شرایط است و استقلا حق ملت آذربایجان است چرا که بر اساس قوانین سازمان ملل هر ملتی دچار استعمار و نژاد پرستی از سوی ملت یا نخبگان ملت دیگر قرار بگیرد. استحقاق گرفتن حق تعیین سرنوشت(استقلال یا فدرال) را دارد.شما انتظار دارید ما چه سندی ارائه دهیم سندی مهمتر از این که 37/5 درصد سکنان ایران ترک اند و آذربایجانی و 90 ساله که اسیر این دو مساله اند. 90 ساله که تابوی ایران نگذاشته این ملت یک روز خوش ببیند و همیشه باید نگران این باشد که به تمامیت ارضی این خاک پاک !!! لطمه وارد نشود.ایران گلوبال به دست هیاهوسالاران افتاده است. آقای موحدی هم یکی از هیاهوسالاران است. این چند تا تشکیلات اگر جمع شوند 60 نفر نمی شوند. چرا اینها را بعنوان سازمانهای سیاسی آذربایجان معرفی می کنید؟ آیا حزب آقای صالح ایلدیریم (که زوزه های گرگ خاکستری اش مشهور است) بیش از انگشتان دست عضو دارد؟ جبهه ملی آذربایجان بیش از سه نفر است؟ بیرلیک تازه تاسیس همه اعضایش اعلام شده اند. می دانید چند نفرند؟ و .... چرا اینها را به اسم آذربایجان باد می کنید. ایران گلوبال به کجا می رود؟ چرا دارید این فاشیستها را بزرگ می کنید؟ چرا القابی به اینها می بخشید که حتی در خواب هم نمی دیدند؟ ای هیاهوسارالان بس کنید. این توهین به آذربایجان است که چند فالانژیست را نماینده یک ملت قلمداد می کنید. لعنت ...
این ترانه ها خیلی زیبا هستند.
حناب اقای شیر نشان من یک فارس زبان هستم و متاسفم از اینکه شما ناسیونالیستی و شونیستی خیلی فارسها را نا دیده میگیرید ناسیونالیستی و شونیستی به بدترین فرم را میتونید در اکثر سلطنت طلبها مشاهده کنید!!!!!!!!!
ایکاش نویسند و منتشر کننده ایمیل رسیده دو روز دیگر هم تحمل میکرد و سپس به داوری میپرداخت.
اگر کسی در ایران و خارج شمعی نیافروزند که بقول نویسنده ، جایکاه نداشته شاهزاده برای همگان که روشن بود روشنتر میشد و تکلیفشان را با ایشان یکسره میکردند.
اگر هم که شمعی افروخته شود، لااقل تویسند مقاله شرمنده نمیشد.
Ein Khaste Mellat Azarbaijan , Bedon Shak Mored Hemayay Mellathaie digar Iran hamchon , Baloch , Kurd va ... ast . Motasefaneh Naghsh Azarbaijan , dar Estebdade Hakem , Setone Paidar Bodeh ast ke Chenanche Mostaghel Shawad , Khod bekhod , Emkan Taqyyr va Hatta Jedaei baraye Malal digar Asantar Mishawad .
Be Ommid Ankeh Mellat Azarbaijan va Digar Malal Iran Be Khasteh haye Bar hagh Khish Berasand !
سایتی که محل تجمع دشمنان رضا پهلوی و ملیون شود و محل عقده گشایی و فحاشی به این و آن، طبیعی است که موضع اش در برابر مشتی تجزیه طلب خودفروش هم این چنین باشد
البته ملت آذربایجان روحا از ایران جدا شده است فقط در قید مکان مشکل دارد. که انشاالله به زودی و به نفع همه ملل از جمله فارسها این استقلال جشن گرفته میشود.
عراق در بدترين مرحله تاريخی نقض حقوق بشر به سر می برد. آنچه در سخنان کوبلر در مراسم روز جهانی حقوق بشر آمده است، برخلاف حقايق دردناکی است که انسان عراقی با توجه به نقضهای آشکار حقوق بشر که توسط نوری المالکی هدايت می شود، با آن روبه روست.
محمد الشيخلی: مارتين کوبلر به دولت نوری مالکی تمکين کرده و ضعيف عمل می کندمحمد الشيخلی مدير مرکز ملی عدالت مستقر در لندن گفت: مارتين کوبلر، رئيس نمايندگی سازمان ملل متحد در عراق به دولت نوری مالکی تمکين کرده و ضعيف عمل می کند. وی گفت عراق در بدترين مرحله تاريخی نقض حقوق بشر به سر می برد. آنچه در سخنان کوبلر در مراسم روز جهانی حقوق بشر آمده است، برخلاف حقايق دردناکی است که انسان عراقی با توجه به نقضهای آشکار حقوق بشر که توسط نوری المالکی هدايت می شود، با آن روبه روست.
محمد الشيخلی روز جهانی حقوق بشر را روزی غمگين برای مردم عراق توصيف کرد. مردمی که سخنان کوبلر را شنيدند که خط مشی سفاکانه دولت نوری مالکی را به خط مشی نمايندگی سازمان ملل در عراق تشبيه کرد.
وی زندانها و بازداشتگاههای سری و مراکز بازداشت اجباری از جمله زندان شرف در منطقه سبز، زندان فرودگاه المثنی، زندان مبارزه با تروريسم در بلديات و شکنجه های ساديستی برای اعتراف گيری از متهمين را به کوبلر يادآوری کرد».
محمد الشيخلی، مدير مرکز ملی عدالت در لندن همچنين طی مصاحبه يی با الجزيره درباره شکنجه و افزايش اعدامهای در زندانهای نوری مالکی گفت: از نظر ما مجازات اعدام از مجازاتهای وحشی و غيرانسانی است که تناسبی با دوران جديد ندارد، متأسفانه ما روی نمايندگی سازمان ملل در عراق حساب کرده بوديم اما مشاهده کرديم که سفير مارتين کوبلر طرح و برنامه سازمان ملل را مشابه طرح و برنامه المالکی توصيف کرد و در نتيجه نمايندگی سازمان ملل اعتبارش و حمايتش را از حقوق بشر در عراق از دست داده است».
فضيحت جديد مارتين کوبلر، در برابر موج شکنجه و اعدام در عراق
فضيحت جديد مارتين کوبلر،
قربانی کردن فرشته حقوق بشر در برابر موج شکنجه و اعدام در عراق و در بحبوحه محکوميت داخلی و بين المللی جنايات ضدبشری نوری مالکی
مارتين کوبلر: به ويژه از اين که نخست وزير در اين مراسم است بسيار خوشحالم و تحسين می کنم اين پيام بسيار مهمی است که حضور بزرگوارانه جناب نخست وزير به همه می دهد و آن اهميتی است که جناب نخست وزير برای حقوق بشر قائل است
موضعگيری کوبلر در قبال فراخوانهای ملی و مردمی در عراق به تحريم انتخابات به خاطر جنايات مالکی و شکنجه در زندانها:
تلويزيون دولتی عراق - 10دسامبر2012 - روز جهانی حقوق بشر«از همه کسانی که به سن 18سالگی رسيدند می خواهم که به سوی مراکز ثبت نام بروند تا تضمينی برای شرکت در انتخابات شورای استان آينده باشد» .........
- مارتين کوبلر، نماينده ويژه سازمان ملل در عراق:
السلام عليکم.
جناب نخست وزير،
جناب وزير حقوق بشر،
آقايان کميساريای حقوق بشر،
آقايان نمايندگان و ميهمانان گرامی!
صحبتهای جناب آقای نخست وزير اين را به من الهام کرد که به نظرم صحبتهای جناب آقای نخست وزير کاملاً بيانگر طرح و برنامه موجود بر روی ميز سازمان ملل است.
اين التزام واقعی و درست نسبت به حقوق بشر است. اما ما نبايد در اين حد بمانيم و بايد به بخش دوم حقوق بشر يعنی حقوق فرهنگی و اقتصادی برويم. بله، آزادی زندگی شرافتمندانه و آزادی حيات، آزادی بيان، اين آزاديها را نمی توان ناديده گرفت. در سطح ديگر بايد از حقوق ديگر حمايت کرد، آزادی آموزش و آزادی دستيابی به آب و آزادی مبارزه با فقر و آزادی زندگی شرافتمندانه است که همه آنها آزاديهايی است که بايد از آنها حفاظت کنيم و سازمان ملل به آن ملتزم می باشد. آينده درخشانی برای عراق می بينم چون عراق کشور ثروتمندی است. عراق کشور ثروتمندی است و هر فردی در عراق می تواند به آموزش خوب و غذا و آب و همه چيز دست يابد. اين کشور با منابع انسانيش به ويژه جوانان غنی است. وقتی به شعار اين مراسم نگاه می کنم که ”هر رأيی ارزش خودش را دارد“، اين موضوع در عراق بر همه صادق است. از بزرگ و کوچک، جوانان و نوجوانان، مردان و زنان و همه. اين بر همه ترکيبهای عراق با تمامی پيشينه های دينی و نژادی و طائفی و تمامی اقليتها از مسيحی و ايزديها و صائبی ها و همه صدق می کند. و شعار ”رای من ارزش خودش را دارد“ اين در کادر انتخابات آينده صدق می کند. به ويژه می خواهم روی جوانان اين کشور متمرکز شوم. روز گذشته ثبت نام رأی دهندگان شروع شد. از همه کسانی که به سن 18سالگی رسيدند می خواهم که به سوی مراکز ثبت نام بروند تا تضمينی برای شرکت در انتخابات شورای استان آينده باشد.
من با بسياری از جوانان اين کشور روبه رو شدم که می پرسيدند چگونه می توانيم از عراق خارج شويم. من آنها را تشويق کردم و به آنها گفتم که در عراق بايد بمانيد و با دولت و سازمانها همکاری کنيد و در راه باقی ماندن آنها در اين جا آنها را تشويق کردم که در روند سياسی شرکت کنند و در توسعه و اقتصاد شرکت کنند. به اين خاطر من آنها را تشويق می کنم و به ويژه از جوانان که به سن 18سالگی رسيدند به مراکز ثبت نام بروند تا تضمينی برای شرکت در انتخابات و رأی دادن باشد و اين امر بسيار مهمی برای مشارکت در روند سياسی و کار اقتصادی در کشور باشد.
بگذار رازی را با شما در ميان بگذارم. من همواره دو سند را با خودم دارم. هنگامی که به دفترم می روم و اين جا يا هر محل ديگری که می روم اين دو سند را با خود دارم. سند اول قانون اساسی عراق است که اساس زندگی مردم با يکديگر در اين کشور می باشد. حقوق آنها بخش اصلی قانون اساسی اين کشور است و وجود وزارت حقوق بشر در اين کشور بيانگر اين اهميت است و اين چيزی است که همه ما از آن پيروی می کنيم.
سند دومی که با خودم دارم ماده اول اعلاميه جهانی حقوق بشر صادره در 1948است. بسيار خوشحالم که ديدم از جمله اسنادی که به شما نشان دهم پاسپورتم است که حاوی اعلاميه جهانی حقوق بشر است.
جناب آقای نخست وزير!
جناب آقای وزير حقوق بشر!
بسيار خوشحالم که در مراسم امروز شما حضور يافته ام. به ويژه از اين که نخست وزير در اين مراسم است بسيار خوشحالم و تحسين می کنم. اين پيام بسيار مهمی است که حضور بزرگوارانه جناب نخست وزير به همه می دهد و آن اهميتی است که جناب نخست وزير برای حقوق بشر قائل است.
مايلم به ويژه از جناب آقای وزير حقوق بشر آقای سودانی نيز به خاطر همکاری عظيمی که با ما و با يونامی و با شخص من و با کميته حقوق بشر در ژنو همکاری می کند، تشکر می کنم. ما با هم در رابطه با مسائل حقوق بشر کار می کنيم. آنچه ما در عراق انجام می دهيم در تضاد با خط مشی دولت نيست بلکه در جهت تقويت حقوق بشر در عراق است. آنچه که ما انجام می دهيم تقويت حقوق بشر در عراق و برای عراقيان است. عراق طی دهها سال هدف ظلم و ستم و سرکوب قرار گرفته است و مشکلات عراق يک شبه حل نمی شود. من بسيار از جناب آقای وزير حقوق بشر تشکر می کنم و عملاً نياز به کار مشترک با هم داريم. ما همه می دانيم که بدون حقوق بشر دموکراسی وجود ندارد ولی حقوق بشر هم حدی دارد. ما بسيار خوشحاليم که با دولت عراق و سازمانهای اجتماعی برای تقويت حقوق بشر و پيشبرد برنامه حقوق بشر در عراق کار می کنيم.
در 365روز سال از خودمان و از شما می خواهم که هر روز در زمينه حقوق بشر کار کنيم. از شما تشکر می کنيم و بگذاريد به شما تأکيد کنم که سازمان ملل با شما در يک صف قرار دارد و در کنار شما قرار دارد و هر روز در جهت تقويت حقوق بشر پيش برويم.
بسيار متشکرم، من بسيار خوشحالم که امکان اين را دارم که با شما به مناسبت اين مراسم مهم صحبت می کنم».
ملت آزربایجان مانند هر ملت مستقلی دیگردر این دنیا می خواهداز طریق رفراندوم ویا همه پرسی اش معلوم کند که آیا حق داردسرنوشتش را خودش تعیین کند, یا فلان مرکز نشین وغیره. با شعار آزربایجان سر ایران است, 90 در صد از ثروت ملی آزربایجانی هارا چپاول کرده و در استانهای فارسیستان مصرف میکنند. زبان و فرهنگ و تمامی معنویاتشان دا نابود میکنند.نامه عده ای از تشکیلات آزرباجانی ها به بانکی مون دبیر سازمان ملل متحد و در خواست حمایت از رفراندوم ملت آزربایحان برای حق تعیین سرنشت ملی,قدمی اول ,صحیح ومدرن و مدنی در این راستا است.
یاشاسین آنصاری بی - جناب انصاری رواج ملودیهای ساده با محتوا وپیام آزادی موردیست که کم داریم منتظر کار های جدیتان هستیم قوربان کسیم
ائلیار گرامی، در صورت امکان، برای اینکه سوءتفاهمی پیش نیاید و شما را با همکار گرامیمان آ. ائلیار اشتباه نگیرند، نام دیگری برای خود انتخاب کنید.
ائلیار همان آ. ائلیار نیست. همکار گرامی ما همه نظرات خود را با نام خودشان، آ. ائلیار می نویسند. این تنها یک تشابه اسمی است. ایشان ایرانگلوبال را ترک نکرده اند و همچنان عضو مدیریت سایت هستند.
لطفآ بفرمائیداین ائلیار همان آ .ائلیارمدیریت است یاکسی دیگر؟ واگر همان آ. ائلیاراست چرا وازکی ایرانگلوبال راترک کرده است.باتشکر
ائلیار گرامی! ما امکان تحقیق در این مورد را نداریم. اگر شما اطلاعات واسناد موثقی در این مورد دارید، می توانید آنها را توسط ایمیل برایمان بفرستید. از شما ممنون خواهیم شد.
گردانندگان محترم ایران گلویال
لطفن تحقیقات بیشتری در باره این مقاله انجام بدین. من خلاصه وار بیوگرافی مرحوم را ذیلن قید میکنم :
قبل از انقلاب 57
* فارغ التحصیل دانشکده افسری تهران
* آجودان مخضوض اشرف پهلوی ( بنده شخصن آلبوم عکس آن دوران را دیده ام )
* وابسته سفارت ایران در ترکیه
بعد از انقلاب 57
* مدتی را در زندان اردبیل به علت وابسته سفارت بودن که مدت هشت ماه طول کشید که تبرئه شد.
* باتوجه به تحصیل ایشان در زمان نظامیگری وموفق به اخذ مدر لیسانس سیویل از دانشگاه سوربن فرانسه و فوق لیسانس فیزیک هسته ای ازیکی از دانشگاههای نظامی امریکا.مدتی در نیروگاه بوشهر ( حدود دوسال)
*و از سال 1374 تا سال 1382 زمان فوت با یک شرکت مهندسی مشاورایرانی در پروژه های عمرانی
آقای موحدی
میکنید؟مرحوم یک انسان خوب با روابط اجتماعی عالی و فارغ از دغدغه های سیاسی بود. لطفن تاریخسازی نکنید.بنده از همکاران خدابیامرزدر ایران هستم . و مدت هفت- هشت سالی باایشان در پروژه های متعددی همکاری داشتم.و در روز تشیع جنازه ایشان هم حضور داشتم .با توجه به نزدیکی اینجانب به ایشان کوچکترین موارد زندگی ایشان بر بنده پوشیده نبود چه آنکه ایدولوژی مرحوم.ایشان هیچگونه وابستگی سیاسی به جنبش آذربایحان نداشتند. بارها روز 21 آذر ، روز نجات آذربایجان ؟را از ان مرحوم شنیده بودم . در ضمن آن مرحوم در مهمانسرای محل خدمت درشهر آمل شب هنگام زدن مسواک سکته میکنند. که متاسفانه همکاران دیر متوجه شده ودر رساندن ایشان به بیمارستان زمان از دست میرود و خدا بیامرز فوت میکنند. حال سوال بنده از شما اینست: چقدر شما با این برادرتان روابط صمیمانه داشتید. که حالا اشک تمساح ریخته و ایشان را سرگرد آزادی و آزادگی قلمداد
1389/5/8
خامنه ای، رفسنجانی، ميرحسين موسوی، موسوی اردبيلی برای وقوع قتل عام زندانيان سياسی می توانند مورد محاکمه قرار گيرند................
فو بين الملل براساس تاريخ صدور فتوای خمينی خون آشام برای کشتارجمعی تمامی زندانيان مجاهد، سالگرد قتل عام زندانيان درسال ۱۳۶۷را ششم مرداد می داند.در سالگرد اين جنايت هولناک، صورت مساله برای جامعه جهانی اين است که سران کنونی حکومت آخوندی، به عنوان مرتکبان جنايت بزرگ عليه بشريت، هم چون جنايتکاران رواندا و يوگسلاوی سابق توسط شورای امنيت ملل متحد و دادگاههايی بين المللی مورد محاکمه قرار بگيرند.
جفری رابرتسون، حقوقدان و محقق برجسته آمريکايی، در اين باره می گويد:
بنابر اسناد سازمان عفو بين الملل وگواهی بسياری ازشهود، سران کنونی رژيم ايران، شامل خامنه ای رئيس جمهور وقت رژيم، رفسنجانی رئيس مجلس وقت رژيم، ميرحسين موسوی نخست وزير وقت رژيم، موسوی اردبيلی بالاترين مقام قضايی رژيم در آن زمان، درقتل عام زندانيان سياسی دست داشتتند و می توانند مورد محاکمه بين المللی قراربگيرند.
وی تأکيد می کند: اسناد و مدارک کافی وجود دارد که به موجب آن شورای امنيت ملل متحد می تواند برای رسيدگی به جنايت که مصداق روشنی از نابودی جمعی انسانها و جنايت عليه بشريت محسوب می شود دستور تشکيل يک دادگاه ويژه را صادر کند.
يادآوری می کنيم عفو بين اللملل دوسال پيش با صدور بيانيه يی به مناسبت بيستمين سالگرد قتل عام زندانيان سياسی درسال ۱۳۶۷تأکيد کرد: رسيدگی به جنايت عليه بشريت مشمول مرور زمان نمی شود و مرتکبان قتل عام زندانيان سياسی در ايران می بايد مورد محاکمه عادلانه قرار بگيرند.
ميرحسين موسوی 5روز پس از قيام مردم ايران در روز عاشورا و در پاسخ به تهديدات باند غالب رژيم طی بيانيه يی اعلام کرد که نه خودش، نه کروبی و نه خاتمی، خواستار حرکت وخيزش مردم در روزعاشورا نشده اند. ...........................
ميرحسين موسوی 5روز پس از قيام مردم ايران در روز عاشورا و در پاسخ به تهديدات باند غالب رژيم طی بيانيه يی اعلام کرد که نه خودش، نه کروبی و نه خاتمی، خواستار حرکت وخيزش مردم در روزعاشورا نشده اند.موسوی درآغاز بيانيه اش، نوشت: «برای مراسم عاشورای حسينی به رغم درخواستهای فراوان، نه جناب حجت الاسلام و المسلمين کروبی اطلاعيه دادند و نه حجت الاسلام و المسلمين خاتمی اطلاعيه صادر کردند و نه بنده و دوستانم. با اين وصف يک بار ديگر مردمی خداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکه های وسيع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خود جوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعيه و بيانيه نمی مانند».
موسوی دربيانيه اش، اقدامات سرکوبگرانه باند غالب رژيم عليه مردم به پاخاسته در روز عاشورا را محکوم کرد و نوشت:«خشونتهای غيرقابل باور چون زير کردن راهپيمايان، تيراندازی نيروهای لباس شخصی که امروز هويت آنها بر کسی پوشيده نيست و روز بروز پرده از چهره آنان و سرانشان کنار زده می شود، فاجعه ای را آفريد که اثرات آن به اين زودی از صحنه سياسی کشورمان رخت برنخواهد بست». وی افزود: «مشاهده فيلمهای تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهايی به سمت افراط غيرقابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زير انداختن افراد بی گناه از روی پلها و بلندی ها، تيراندازيها و آدم زير کردن ها و ترورهاست».
موسوی در قبال تهديدهای باند خامنه ای اعلام کرد: «بنده ابايی ندارم که يکی از شهدايی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دينی و ملی خود تقديم کردند و خون من رنگين تر از آن شهدا نيست». وی دراين باره نوشت: «فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد. سخنان روز چهارشنبه ميدان انقلاب و قبل از آن نماز جمعه هفته پيش دانشگاه که توسط چهره های منتسب به نظام ايراد گرديد، نتايج هر نوع اقدام تروريستی را مستقيما به سمت کانون نشانه خواهد رفت و گره مشکل بحران کنونی را نا گشودنی خواهد ساخت».
ميرحسين موسوی در عين حال در قبال تهديدات باند غالب رژيم که وی را سمپات مجاهدين خوانده بودند تا مرعوب کنند، خودش را دلسوز نظام و مجاهدين را منحوس ناميد و نوشت: «تهمت بی دينی و همراهی با قدرتهای بيگانه مستکبر و افراد بدنام و جريانهای منحوسی چون منافقين به فرض آن که به حذف فيزيکی تعدادی از خدمتگزاران اسلام و مردم منتهی شود ناشی از چشم بستن به ماهيت مشکلات ملی کشور است. من به عنوان يک دلسوز می گويم منافقين با خيانتها و جنايتهای خود مرده اند، شما برای کسب امتيازهای جناحی و کينه ورزی آنها را زنده نکنيد».
مير حسين موسوی درادامه بر وفاداری خود به قانون اساسی رژيم ولايت فقيه تأکيد کرد و نوشت: «من لازم می دانم قبل از آن که راه حل خودم را برای خروج از بحران مطرح سازم، برهويت اسلامی و ملی و مخالف سلطه بيگانگان و وفادار به قانون اساسی ما و جنبش سبز تاکيد نمايم».
وی اضافه کرد: «ما بيزار از کسانی هستيم که بر عرف و اعتقادات دينی و ملی ملت خود احترام نمی گذارند. و مضحک است که به ما تهمت اهانت به قرآن، عاشورای امام حسين يا پاره کردن عکس حضرت امام زده شود. مسلما حرمت شکنی اگر در روز عاشورا صورت گرفته باشد مورد تاييد ما نيست، اما بدترين نوع حرمت شکنی را کشتن بندگان بيگناه و عزادار در روز عاشورا و در ماههای حرام می دانيم».
به اميد پيروزي و پيوستگي همه جريانات ملي آذربايجاني و تشكيل آذربايجان آزاد و آباد.
موسيقي زيبايي بود،واقعا كه اين موسيقي جهان رو فتح ميكنه
""" شکست دیگر محاسبات غلط رژیم ایران و حزب توده """ رژیم ایران تصور میکرد با توسل به اسد و ایجاد نوار شیعی از طریق عراق، سوریه، حزب الله لبنان قادر به اتصال ایران با دریای مدیترانه خواهد بود، در کامنت پیشینم به درستی پیش بینی کردم که "" جامعه فارسی همیشه در تشخیص موقعیت خود چه در بعد داخلی و چه در بعد جهانی مشکل داشته """، پوتین روسیه در دنیای سیاست بسیار زبده تر از رژیم ایران و حزب توده است، پوتین با سفری به ترکیه چند هفته پیش منافع ملی روسیه در سوریه را بد از سرنگونی اسد با طرف ترکیه‌ای به بحث و مذاکره گذاشت. بزرگترین بازنده‌ها """" رژیم ایران، حزب توده، ارمنستان """
""" بشار اسد در حال سقوط است """" عزیزان آزربایجانی اهمیت سقوط بشار اسد برای آزربایجان یک "" فرصت تاریخی """ را فراهم خواهد آورد، با رفتن بشار اسد، اتحاد مثلث """ رژیم ایران، ارمنستان و سوریه "" مضمحل خواهد شد. این باز پس گیری اراضی اشغالی آذربایجان توسط ارمنستان را آسان خواهد کرد. رژیم ایران نیز با سرنگونی اسد، ضربهٔ مهلکی را متحمل خواهد شد، در واقع سرنگونی اسد به نوعی سرنگونی رژیم ایران است. غرب رژیم ایران را در سوریه سرگرم کرد تا توان نظامی این رژیم را به طور کلی ضعیف کند، و رژیم ایران را وای دارد تا در شرایط تحریم و ور شکستگی اقتصادی، در سوریه از نظر مالی زمین گیر شود.