"" انتقال از اقتصاد سوخت‌های فسیلی به اقتصاد دانش محور، اوتوماسیون و روباتیکس ۴ دهه طول خواهد کشید "" ضمن تشکر از جناب توکلی، مایلم به مواردی اشاره کنم، در حالیکه جنرال موتور " GM" با حذف ۱۴ هزار کار در آمریکا، خود را برای آینده، که ماشینهای برقی جایگزین ماشینهای گازی امروز خواهند شد آماده میکند، قطر اعلام کرد از کارتل نفتی اوپیک خارج خواهد شد، دنیا برای مدت ۴ دهه که با ترامپ آغاز شده، دچار التهاب خواهد شد و در این بی ثباتی، کشور‌های کمونیستی و کشور‌های نفتی خاورمیانه، آسیب پذیرترین کشور خواهند بود که مردم، با فلاکت و بدبختی، دست و پنجه نرم خواهند کرد، دنیای پیشرفته، در حالیکه در ۶ دهه گذشته، تمام توان خود را به کار گرفت تا "" روحیه کار آفرینی "" را در بطن جوامع پیشرفته، ارتقا دهد، با توسل به لشگر کمونیست‌ها و چپی‌های جهان سومی و جامعه شناس‌های ساده لوح تحصیل کرده خارج، جنگ با
با کار فرینی را در کشور‌های نفتی / کمونیستی به شکل استعمار نوین نامرئی ادامه داد. دکترین مالی / اقتصادی دنیای پیشرفته و اوتاق‌های فکر آن، با اتکا به ۳ قانون کلی، این استراژی را جلو بردند. ۱- اقتصاد‌های نفتی، نباید از اقتصاد‌های غیر نفتی ما، پیشی بگیرند. ۲- اقتصاد‌های غیر نفتی، سیستم‌های کمونیستی، نباید توان رقابت با ساختار‌های علمی ما را داشته باشند. ۳. اگر یک اقتصاد غیر نفتی مانند ترکیه، به مرحلهٔ رقابت با اقتصاد‌های غیر نفتی ما وارد شد، با سیاست پشت پرده، باید اقتصاد‌های نفتی را وادار کرد با حمایت از کمونیست ها، آن کشور را به زانو در بیاورند، عربستان اینگونه وارد گود حمایت از کمونیست‌های پ ک ک شد، مافیای سپاه را نیز، وارد این گود کردند. در حالیکه ساده لوح‌های توده‌ای و یک مشت جامعه شناس تحصیل کرده خارج، پرچم حمایت از پ ک ک را برداشته اند و دست در دست ولیعهد جنایت کار عربستان، بر ضد ترکیه، پیشرفته‌ترین کشور خاورمیانه، وارد میدان شده اند، اجلاس گروه ۲۰ در آرژانتین و انزوای محمد بن سلمان بخوبی نشانگر عقیم ماندن این طرح است،
جرج بوش با حمله به عراق مرتکب بزرگترین جنایات در تاریخ جهان شد .البته برای غرب و دولت یهود جرج بوش یک قهرمان است ولی برای مردم عراق که همه هستی خود را از دست دادند نامی جز یک جانی همانند صدام ندارد .جهان عرب نباید به ساده گی از مرگ ان جنگ افروز بگذرد و انچه بر عراق رفته را به فراموشی سپارد .
ا. م. شیری با آن تفکرات ضد امپریالیستی دهه پنج به جنگ یانکی ها رفته ،غافل از اینکه کوچکترین اشاره ای به نقش آخوندها ی شیعه که مردم و کشور و جامعه را به مرحله فروپاشی رسانده اند-نمی کند. این قلم بدست کمونیست ،نقدی به حکومت کومونیست کش ملا ها که دهها هزار تن از رفیقان ا.م. شیری را کشته است نمی کند . کینه او تنها به یانکی ها ختم می شود ، منهم با تحریم دارو و غذا(که برخلاف اظهارات دروغین آمریکایی ها عملا به دلیل قطع کامل روابط بانکی تحریم است )مخالفم و آن را ننگی می دانم بر پیشانی همه آنانی که در این باره سکوت کرده اند
جناب قابوسی. فقط انکار نظرات دیگران هنر نیست.
بهتر است شما به فیلسوفان اروپا نیز به دید تاریخی بنگرید و ارزش اندیشه آنان را در زمان آنها بسنجید و نه با افکار و اندیشه امروزی !
تاریخ سیر اندیشه غرب و شرق را یکی دانستن قدری بی انصافی و لاف روشنفکریست.
تاریخ اندیشه پویا رئال انسانی زمینی منطقی ... اروپا بود که رنسانس هومانیسم و روشنگری و حقوق بشر و انقلابات اجتماعی و ماتریالبیسم دیالکتیک و....... و سوسیالیسم علمی و غیره را بوجود آورد .
شما چرا رفته اید و چسبیده اید به فلسفه فاشیسم . استالینیسم ! ؟
اگر دیالکتیکی و منطقی و صادقانه دست به قلم میبردید و اروپا ستیزی و روشنفکر ستیزی ایرانی را کنار بگذارید، حرفتان باور کردنی تر میبود.
به خیلی از موضوعات باید نسبی نگریست. احمق های متخصص در تمام رشته ها وجود دارد . مهم انسانی بودن و انقلابی بودن آنها است و نه نوابغی که غیر از نوک دماغ خود
دوستان و ائلیار عزیر...بیش از 10- 15 سال نیست که علم ( بیولوژی ) چنان با دنیا و قوانین ( کوانتمی ) تندیده شد که فیزیک دانان و فیزیولو ژیست ها را به شگفتی وا داشت. آنچه که ( پروفسور ال خلیلی )) در لینک پائین شرح میدهد پروسه ( فتو سنتیزیز Photosynthesis ) در برگ درختان, جهت یابی در مهاجرت پرنده گان , و..... بدون قوانین کوانتمی امکان پذیر نمی باشد. همانطور که ملاحظه خواهید کرد (( تنها عملی که میتواند پروسه فتو سنتیزیز)) را با راندمان صد در صدی در برگ درختان به نحو احسن انجام بدهد بایستی در دنیای کوانتمی انجام بگیرد به این جهت که فقط در دنیای کوانتمی است که یک ماده میتواند در دو نقطه متفاوت در آن واحد موجود باشد.
شما را به دیدن این لینک با ارزش دعوت میکنم. https://www.youtube.com/watch?v=q4ONRJ1kTdA
بهترین ها را برای شما و دوستدان آرزومندم..
فقط شارلاتانهای سیاسی ، بد و بدتر- طاعون و وبا- ایدز و سفلیس- را با هم مقایسه میکنند.
داستان آن معرکه گیری است، که بجای نوشتن مار, تصویر ما را به بچه ها نشان داد.
اگر شاه تحفه ای بود، این چنین راحت 4 آخوند نعلینی او را این چنین فلاکت بار به درک و به بیرون از مرز پر گهر اینزمین، نمی انداختند.
طرفداران شاه ،امثال شما هستند که این چنین ... در اینجا ،بشکن می زنند.
پایان تاریخ و پایان ایران و جهان، از آن چپ هاست ، چون اکثریت مردم جهان را رنجبران و تولیدکنندگان هزینه سوسیال شما تولید میکنند.
پیش بسوی ایرانی - سوسیال دمکرات سکولار فدرال منوگام واحد متحدشورایی و جمهوری !
شاه و شیخ و تجزیه طلب - محکوم به شکست و زوال هستند.
پس از پیروزی چپ گرایان و دین ورزان و به قدرت رسیدن ملایان در ایران چهره استعماری دین اسلام با خشونت و بربریت تمام نمایان شد. نخستین قرباینان نظام دینی همین چپ گرایان بودند .
اکنون پس از گذشت چهل سال از این فاجعه ملی هر کسی میداند که زندگی در نظام پادشاهی هرگز قابل مقایسه با روزمرگی در نظام اسلامی نیست . یکی کردن و معرفی کردن شاه وشیخ به مردم ایران که یکی نماد تمدن و فرهنگ و میهن دوستی با نظام دینی که نماد بربریت و توحش و غارت مردم ایران است از بنیاد خطاست .
این یکی کردن شاه وشیخ در حقیقت فرار از اعتراف به ورشکستگی نقش چپ در تاریخ ایران است .
اکنون بسیاری از چپها و ودین روزان بدون بکار گیری شلاق خود اعتراف میکنند که زندگی در زمان شاه را به زندگی در زمان اخوندها بهتر میدانند وبا حسرت از ان دوران
سخن میگویند . نکته نهفته و پنهانی در شعار که شاه وشیخ یکی است در حقیقت پنهان کردن دیکتاتوری دیگری است .
مسئله « خلاء با کمترین انرژی»: (Energy+ Vacuum) یا V+E
که در متن به آن اشاره شده :
خلاء در فیزیک به فصای خالی از ماده گفته میشود. طبق تئوری کوانتم در خلاء ذره های کوانتم مرتب پدید میایند و از بین میروند(!؟). مسئله خلاء مطلق هنوز حل نشده است. خلاء دارای کمترین انرژی ست. و آنچه « نابودی» گفته میشود تبدیل ذره های کوانتم به خلاء ست. که خود بهمراه انرژی ست و مطلقاً خالی نیست. یعنی space یا «فضا و انرژی» با هم اند.
اگر «نابودی ذره گوانتم را مطلق بگیریم. یعنی فرض کنیم ذره که به اصطلاح نابود شد (یا به خلاء تبدیل شد)، دیگر تولید نشود. و « فضای خالی مطلق» پدید آید. در چنین حالتی با «خلاء مطلق» روبرو هستیم. یعنی فقط خود «فضای مطلق» را داریم. میتوان گفت «خلاء مطلق» فضایی ست خالی از ذره کوانتم. و فقط برابر «خود فضا»ست. اما خود فضا به عنوان « بُعد dimension» مطرح است.
و بدون دیگر نیروها یا بدون ذره گوانتم، «فضا» نمی تواند موجود باشد.
در نتیجه: خلاء یا خلاء مطلق، یا فضای مطلقاً خالی، یا خود فضا، در همان « خلاء یا فضا + کمترین انرژی» خلاصه میشود.
«ذره» در واقع مجموعه ی ابعاد( dimension ) است. ابعاد متغیر. ابعاد « هستی و نیستی» می پذیرند.
به عبارت دیگر « وجود» مجموعه « ابعاد» است. ابعاد که نباشند « عدم» حاصل میشود.
وجود توسط « ابعادِ» متغیر خودش ، هست و نیست میشود. این است که گویند: از «هیچ» میاییم و به « هیچ» میرویم.
وجود، ابعاد است.
------------------
ابعادی که معلوم و نامعلوم اند. نامعلوم ها نیز بعدها معلوم خواهند شد.
اگر « همه ابعاد یک شخص» را داشته باشیم ، و آن « ابعاد» را تکرار کنیم، همان شخص تکرار میشود. یعنی زیاد میشود.
میتوان از یک « حسن»، ده ها حسن داشت! «حسنی» که کمی قبل موجود بود. فرد با تکرار خود، جاودانه میشود. هرچند، همتا هایش یا کپی ها یش مرده باشند. حسن روز یکشنبه مرده باشد، حسن روز شنبه را داریم و زنده است.
اما امکان کپی « همه ابعاد» فعلاً ممکن نیست. بعید نیست که در آینده ی دور و دور عملی گردد. و بشر از این راه بر مرگ پیروز شود! مثلاً توسط «دستگاهی کوانتمی» که « همه ابعاد» را کپی کند.
حسن اصلی می تواند در خانه بماند، ولی کپی هایش مثلاً در یک ثانیه، در شهرهای مختلف، قدم بزنند.
در واقع اینجا « کپی برابر اصل است». فقط با چند ثانیه اختلاف. آنهم عیبی ندارد...
برای تشخیص کپی از اصل، البته که آنها علامت گذاری میشوند...
حسن خودش به ابعاد تبدیل شود، برود در شهر تصادف کند و بمیرد، متاسفانه مشکل مرگ حل نمی شود.
علاوه از «دستگاه تبدیل به ابعاد»، نیاز به «دستگاه کپی ابعاد» داریم، که مطمئن است...
از هر فرد لازم است همیشه یک کپی موجود باشد...
در عین حال این «دو دستگاه» مشکل « همیشه جوان ماندن» را که بیل گمیش داشت حل میکنند.
« ابعاد جوان» کپی شده میتواند در زمانهای مختلف باز سازی شود. «حافظه» هم همینطور.
یعنی «علم کوانتم » میتواند مشکل « پیری و مرگ و دانش» را برای بشر حل کند.
ابعاد هر چند مرگ و زندگی یا هستی و نیستی دارند، ولی « تکرار» ، با چند ثانیه اختلاف، میتواند
« مسئله پیری و مرگ» را برای بشر حل کند.
از سوی دیگر با « تغییر ابعاد» میتوان موجودات جدیدی ساخت. یعنی انسان «خلاقیت خدایی» می یابد.
حروفی ها یا مانندهای آنها که میگفتند « انسان خداست» در شرایطی که گفتیم تحقق مییابد.
« آفرینش، جاودانگی، جوانی، دانشمندی» از خصوصیات انسان میشود.
برای ادامه موضوع « هستی» میتوان به نوشته زیر رجوع کرد:
هستی -و-نیستی مادر مهبانگ و مهبانگهای احتمالی
http://iranglobal.info/node/62043
دوستان.... آنچه که از زبان صادق هدایت در این فیلم گفته میشود و آنچه که ما در باره زندگی این شخص میدانیم, نشان دهنده یک «« بیمار روانی »» است که به غیر از (( مردن )) راه دیگری را نمی تواند برای خودش انتخاب بکند.. متاسفانه در دنیا ( ضعیف ترین ) انسان ها خود کشی میکنند. کسی که در شهر (( پاریس )) خود را تنها احساس بکند و یا از زیبای های محیط زیست خود در همچون سرزمینی مثل (( فرانسه )) نتواند استفاده بکند تا عشق به «« زندگی »» کردن را در وجودش زنده بکند , متاسفانه (( پارلا شز )) جایگاه همیشگی آنهاست. من برای همچون افرادی که همیشه ناله میکنند و فکر میکنند که همه چیز را از دست دادند, توسعه میکنم انگشتشان را روی مچ دست گذاشته تا نبضشان را احساس بکنند.
خیلی خوشوقتم که بالاخره یک اسمی هم از "سیستان" در جائی آورده شد. یواش یواش داشت یادم میرفت که آن استان سیستان هم هست. چون بلوچ ها ظاهرا زیاد خوششان نمیاد آن استان را با سیستانیها شریک باشند.
شاید اینبار چون به ایشان نیاز پیدا کردند حاضر شده اند نامی هم از ایشان ببرند.
درس زبان سومری برای علاقمندان:
زبان تدریس انگلیسی
-------------
درس دکتر Dr. Josh به صورت ویدئو در YouTube
مرتب پخش میشود ( حدوداً هر ماه )
میتواند برای نوآموزان مفید باشد:
1- درس اول ( زبان تدریس انگلیسی)
https://youtu.be/rrsIW0akb6o
2- درس دوم
https://youtu.be/KVxgQSJJLNk
3- درس سوم
https://youtu.be/7f7Pu8VHuhY
4- درس چهارم
https://youtu.be/IhpGnoKDbj8
5- درس پنجم
https://youtu.be/zdaWq-Wvb7Q
6- درس ششم
https://youtu.be/ZDf0tAFOd24
7- درس هفتم
https://youtu.be/38c6Jx5f5Gw
8- درس هشتم
https://youtu.be/TwsO-XaAvW0
8- تمرینات درس هشتم
https://youtu.be/hUOHm8UVi_g
----
سایت منابع سومری:
فرهنگ سومری
http://psd.museum.upenn.edu/nepsd-frame.html
---
برخی کلمات:
خوب و شیرین بودن
lal [SWEET] wr. lal3 "(to be) sweet; (to be) good"
--
عسل
lal [SYRUP] wr. lal3 "syrup; honey" Akk. dišpu; matqu; ţābu
bal ترکی، عسل ( تبدیل شدن L به B )
شیرین بودن ، datlı ; tatlı
---
"gal" سومری ، بزرگ، بزرگ مقام
در ترکی: ضخیم ، بزرگ qalın; کلفت نیرومند qalın-qəyim;بزرگ kəl ; بزرگ مقام ulu
"bi-da" : - "da -" -bi : هم ، همراه
bi ضمیر .
da ترکی، هم . همراه . : "bir-lə :"bi-da ( ترکی، هم، همراه )
ilə; elə; belə; birlikdə; bilə : در سومری برابر bi-da ; bi; da
”gim“ّ ؛ -gimiً شبیه:
ge>-gi>-gin>-gim یا برعکس. در سومری: مثل ، مانند. در ترکی : gibi; kimi; kim, təkin ; kimin
"dim" برابر، همسان dək; tək ...
---- تشکیل la و inki ترکی: از ریشه سومری:
é lugal-la ‘the house of the king’ {é lugal+ak}
« مرز سال ؛ سال نو »:
{zà-mu {zà mu+ak
‘edge of the year’ = ‘the new year’
اقای رنانی با سلام،
مقالات قبلی شما را نخوانده و نمیتوانم در رابطه با انها نظری بدهم، ولی آنچه شما در این نوشتار در صدد بیانش هستید را نه تنها در مسیر احقاق حقوق مردم ندانسته، بلکه در مسیر حفظ رژیم ضدبشری موجود میبینم.
شما همه را دعوت به سکوت میکنید، آنهم در برابر دیوی مستبد و طمعکار. اگر صدای تپیدنهای دلها را، که کم کم میرود تا فریاد شود، ساکت کنیم، مطمئن باشید که این جماعت قرون وسطایی کشور را به نابودی کامل می کشانند.
دوست عزیز تحلیل شما شاید در رابطه با دولتی خطاکار ولی قانونمند و منصف که از خطای خود درس میگیرد و در صدد اصلاح ان بر میاید صحیح باشد، ولی در رابطه با استبداد مذهبی و نماینده خود خوانده خدا بر روی زمین، که خودش را ملزم به پاسخگویی به هیچ مرجعی نمیداند، قطعا خاک به چشم مردم ریختن است.
در خاتمه شعر"فاجعه سکوت" را تقدیم خوانندگان محترم می نمایم تا نظرگاهم روشنتر شود.
فاجعه سکوت
وقتی صدای قهقهه مرگ در فضا
می پیچد و سکوت عزادار میشود
وقتی که سرب داغ به هر کوی برزنی
میبارد و زمین همه تب دار میشود
اقای تورک اوغلو با ارادت.من امروز در تارنمای اخبار روز گفت و گوی با زنده یاد ساعدی را خواندم و بی نهایت از سرنوشت این پزشک فداکار و نویسنده بزرگ ناراحت شدم .
بنظر من این مرد دانشمند و بسیاری دیگر اگر خود را وارد بازی های سیاسی نمی‌کردند به خود و مردم خود بیش از بیش می‌توانستند خدمت کنند .
ساعدی و بسیاری به ارزوی خود سرنگونی نظام سابق رسیدند اما چه حاصلی برای خودشان و مردم ایران داشت؟
چه بسیار از این مردان و زنان که دور از خانه کاشانه دوست واشنا دست به خود کشی زدند .چه بسیار ی از اعضا سابق سازمانهای سیاسی
دچار اسیب های روحی روانی شده اند.هیچ سازمانی وحزبی خود را مس،ول این همه نابسامانی خود افریده نمی‌دانند .برای این جریانات اینکه از کجا زندگی می‌کنی روزگارت چگونه میگذردمهم نیست فقط انها می‌خواهد از اعضا خود بارکشی کنند .ضربات این جریانات به پیکر فرهنگی مردم ایران هر گز
قابل گذشت و توانبخشی دوباره نیست .این سازمانها گروه با سواد و کاردان کشور ما را قربانی فاشیسم دینی و اهداف سیاسی خود کردند واین گناهی بزرگ ونابخشودنی است . صد سال است که چپ مردم ایران را برای عدالت به سراب برده است و گروهی دیگر برای عدالت عهد علی مردم ایران را نابود کرده اند .
سالام _ آفرین برشماجناب خواستار،باورکن وقتی این واقعه راخواندم اشکم درآمد.
برملل ایران بایدگریه کرد،که این گرفتاری هابرای مردآزاده ایی مثل شمااتفاق می افتد.
کی این روشنفکرنماهاخواهندفهمیدخدامی داند.
وقتی انسان نوشته های کدکنی،ف.م .سخن هارامی خواند پی به عقب ماندگی سیاسیون ایران برده وازمردم عادی که فدای این آب وخاک میشوندهیچ توقعی نمیتواندداشته باشد.
مبارزی که دردونظام ستم می بیند،یادصفرقهرمانی هاوصمدبهرنگ هامی افتد،که همچون شمافدای نادانی روشنفکران زمان شدند.
دموکراسی واژه ایی است که هنوزبرای سیاسیون مامعنی نشده ونمیتوانندمعنی آنرادرک کنند.
این نوشته در باره خانه سازی برای کار گران انگیزه ای شد تا یادی از ترور اقای فاتح که فداییان خلق برنامه ریزی واجرا کردند ، بکنم.
اقای فاتح مرد خود ساخته ای بود که تمام زندگی خود را برای توسعه اقتصادی کشور گذاشت .او نیز برای کار گران خانه ساخت که هنوز ان خانه ها محل سکونت است .
امیدوارم روزی در دادگاهی ازاد فداییان خلق که مرتکب این جنایت هولناک شدند ،محاکمه و به سزای جنایت های خود برسند .
ادامه
tuku
tuku [ACQUIRE] wr. tuku "to acquire, get; to marry" Akk. rašû
tuku [BEAT] wr. tuku5 "to beat, strike of cloth; to weave" Akk. mahāşu
tuku [ROCK] wr. tuku4; tu-ku "to rock, shift" Akk. nâšu
ama nu-tuku-me ama-ĝu10 zé-me
تلفظ جمله:zسومری: z ز یا تسts یا سs( معمولا ز یا س)
نگĝ =ng در برخی جا ها n یا ny نی
ngu :ĝu10: صدای g در صدای n تقریباً شنیده نمی شود. مثل صدای n در قشقایی،ترکمنی، لهجه چونقارالو ( از لهجه های اورمیه).
معادل آن:MU (من) است.تلفظ جمله:
ama nu-tuku-me ama-ngu zé-me
ama nu-tuku-me ama-MU zé-me
معنی:
!I am one having no mother - you are my mother
ana-ya toku-ş-mamışam; ana-m zén-mənim
tuku در معنی های tok(k)uşmaq; برخورد کردن(tok(k)u
toxu-maq بافتن( toku)
و tokuşmaq به معنی əldə etmək حاصل کردن یا « داشتن»
( برخورد کردن که نتیجه اش به دست آوردن چیزی ست، یا صاحب شدن، حاصل شدن).
مانند:
داشتن:
xoş günə tokuş-mamışam
حاصل و صاحب شدن:
yaxşı dosta tokuş-maşışam
evlənmək: ازدواج
(bir qadına tokuş-mamışam(rast gəlməmişəm
این معانی می توانند در جمله ama nu-tuku-me مد نظر باشند:
(ana nə toku mən(men
ana, toku-ş-mamışam
ana, toxu(toku)-mamışam
ana nə arxa-m
ana nə hasil
منظور: ana-m yox
--- با توجه به نگاه مردم باستانی به پدیده ها و منظورشان:
tuku در واقع همان toku در toku-şmaq است(برخورد کردن، بدست آوردن، حاصل شدن، ازدواج کردن، داشتن...) و به معانی «حقیقی و مجازی» مختلف toku-şmaq در متون باستانی استعمال شده است.
* اما اکنون عبارات به اشکال دیگر تبدیل شده اند:
nu-tuku-me
اکنون تبدیل شده به yo-ku-m یا yokum
ama=ana
zé-me= sən məim
ama-mu : ama-ĝu10
تبدیل شده به ana-m
é=ə
ana-m yo-kum , ana-m zén-mé-nim
این مقاله من رو یاد یک خاطره ای انداخت...چند ماهی از حوادث 11 سپتامبر و خرابی برجهای تجارت جهانی گذشته بود که با گوشهای خودم از یک آخوند شکم گنده شنیدم که اینها همش "انیمیشنه". یعنی کارتونه! استدلال حضرت بحرالعلوم هم این بود چطور هواپیمای به اون بزرگی در اون ساختمان جا میشه و یا چطور دوربینها این لحظه برخورد رو ثبت کردن. البته از کسی که برای سالها بزرگترین سازه ای که دیده طویله کدخدای دهشون بوده و پیشرفته ترین دستاورد تکنولوژی پالون و نعل الاغش، انتظار دیگه ای هم نیست. بدبختی اینه که این عقب مونده ها اختیاردار مملکت هستن. حالا در مورد درگیری بین جنگنده ها، شما فکر کنید که یکی مثل همین مردکی که توصیفش رفت، نماینده بیت رهبری در فلان یگان نیروی هواییه و برای خودش تصمیم گیرنده ای هم هست. این آدم چه میفهمه که مایل دریایی چیه، ابزارهای دشمن یاب چه کار انجام میدن و ...
نتیجه میشه همون رجزخونیهای امثال سردار نقدی که میگفت ناو آمریکایی لگنه و یا اون یکی که میگفت اگه آمریکاییها به ما حمله بکنن در دریای کارائیب جوابشون رو میدیم. با وجود این قبیل افراد در راس امور، این مملکت سالها زجر و بدبختی حواهد کشید. تازه اگه شانس بیاریم و جنگ خانمانسوزی پیش نیاد.
سرود انترناسیونالیستی و ضد جنگ و ضد ناسیونالیسم ژوراولی Zhuravli را زنده یاد رسول حمزه توف Rasul Gamzatov نوشت که تا کنون صدها هزار بار از سوی خوانندگان و هنرمندان گوناگون خوانده شده است، در لینک زیر الکساندرا بلیاکوا Александра Белякова آن را خوانده است
سالام _ ریو عزیز..
من به این نتیجه رسیده ام که اسلامی ها،چپ ها پان ایرانیست ها وو..حتی من وشمای نوعی که دنبال این افرادمی افتیم اکثرا
کم سواد ویا سواددارتونل تاریک دولتی بوده وچون ملل ایران وجهان سومی های همچون مارانگذاشته اند،درست اندیشی را تجربه
کنیم ،بهمین دلیل نه تولیدفکرداریم ونه فکرمان خارج از محدوده ذهن خود میتواندسفرکند.
اگرچنانچه افرادی پیداشده تا دربیرون محوطه فکری سیاسیون ایران بازی کند،اورا نیزترورفکری ویا نابودش کرده اند.
همین چپ های ما تاتوانسته اند،برای دیگران درزمین بازی آنهانیروهدرداده اند.
باورکنید،چپول های ماکه من کل آنهاراچپ می نامم ،سوادی کمترازیک آدم معمولی دنیای مدرن ومترقی وپیشرفته دارند.
چون انسانهای سیاسی دنیای مترقی تنهادردنیای تفکرخودتلاش میکنند،تولیدفکردارند،وصاحب نظرند،ولی ماها نداسته به هرکوزه ایی دماغ خودرافرومیکنیم.
اگردراین سایت حضورچندساله داشتی
متوجه عرض من میشدی،
دراین سایت یک نفرتنهادرموردچپ نظری 75 درصدی دارد،آنهم تبریزی نامی است.البته ایشان نیزدرعالم سره نویسی غوطه ورمیباشد.
درمورداسلام که نگو ونپرس ،هرنه نه قمری ودوکلاس درس خوانده ونخوانده ومدرک داراستعماری برایمان صادق ترازامام صادق میشود.
همین آقایان کدیور،گنجی،سروش،نوری زاده،سازگارا وو...که اکنون درآغوش انگلیس،فرانسه وغیر درآرامش خوابیده اند،
همین هادراول انقلاب چه گرد وخاک هایی که نمی کردند.
الان برایمان شده اندمفصر وتحلیل گر.
یاهمین آقایان کریمی وفرخ نگهدار ودار ودسته شان،یاکیانوری ها وغیرباورکنید،پان ایرانیست ترازمحسن پزشکپورهاهستند.
من درایران باداردسته اینها مراوده وبحث های زیادی دارم ،اینها آنچنان پان ایرانیست وپان فارس هستند،که اقبال آشتیانی ومحمدعلی فروغی ومحمودافشارهابایدبرای اینها لنگ اندازند.
علت رسوخ تفکراستعماری استعمارگران وبدبحتی واسارت مردم ایران این سیاسیون وعقب مانده ها است.
فردوسی پرستی ،کوروش پرستی ،زرتشت پرستی محمدوعلی راازخدا باتربرنده این هاهستند.
نان و مدرک وپست وو..برای این ها قلمشان است.
قلمی که مردم رابه عالم توهم میبرد،
امروز بطور اتفاقی سخنان اقای محمد نوری‌زاد گوش میکردم .تحت عنوان مقایسه رضا شاه و امام خمینی .او رضا شاه را ایرانی و خمینی را ضد ایرانی میداند .پیشنهاد میکنم این سخنان را
در یوتوپ گوش کنید تا به دروغ های صد ساله چپ وهزارساله اسلام پی ببرید .
با درود بر آقای هاشم خواستار نماینده معلمان آزاده ایران که همچون کوهی سرفراز، سهم خود را در مبارزه با استبداد مذهبی بی کم و کاست پرداخته و میپردازد.
روی سخن من با افراد و جریاناتی است که پیدا و پنهان، در دوران اسارت ایشان در دست دژخیم، سعی در وارونه نشان دادن حقایق و آلوده کردن چهره این معلم مبارز و مردمی نموده و حرمت قلم را هم نگاه نداشتند.
از این گزارش شفاف پیداست که تنها شما نبودید که دانسته و یا ندانسته!!! آقای خواستار را به اعتراف و تبری جویی دعوت میکردید. ماموران وزارت اطلاعات نیز همچون شما ایشان را زیر فشاری مضاعف جهت تبری جویی قرار داده بودند و چه زیبا درس خود را پس داده است این معلم هوشیار و انقلابی.
حال که دانستید اگر ریگی به کفش ندارید، لازم است از اشتباه فاحش خود در رابطه با این انسان آزاده و استوار پوزش بطلبید.
سالام _ مامردم ساده و زودباوری هستیم.
درمجله ایی حدودبیست وپنچ سال پیش خواندم که زن مرحوم عارف قزوینی تورک وزن شعردوستی بود،عارف قزوینی برعکس زنش بهریاکاری ودغلکاری سیاسی معتقد اعتقاد به سیاست ماکیاولی داشته است.
زن عارف کلیات شاعرنامی آزربایجان علی آقاواحد رادوست داشته است.زن بیخبر ازبدذاتی شوهرخوداشعارعلی آقاواحد را درخانه میخوانده وعارف قزوینی ازروی آنها ،اشعارفارسی می سرایده است.
بهمین خاطر زنش به نیت ناپاک شوهرپی برده افشایش میکند.
همین کارو بدترش را ملک الشعرای بهار بادوست خانوادگی خودشان بهارشیروانی کرده است.حتی نوشته بودند،ملک الشعرای بهار،بهارشروانی راکه ازدوستان خانوادگی اش بوده ،کشته ودرداخل چاه خیاط خانه شان دفن ودیوان اشعاروی رابنام خودمعرفی کرده است.
وقتی سیاست وارددین ونژاد،فرهنگ ،اقتصاد،وو...می شود ،همه چیزراآلوده کرده وبه گندمیشکد.
du5-mu
child; the son
«do-ğu-mu» ترکی
.du5-mu [do-ğ-ma]-ın dəyişiyi olabılər
və
do-ğu-mu به معنی uşaq . با حذف ğu
dumu حاصل میشود.
من در پایین do-ğ-ma را به کار برده ام ولی do-ğu-mu دقیق تر است.
doğma ya doğulmuş və törənmiş ya törəmə ya do-ğu-mu
tor ; tora = kiçik
----
:Parçalama
dumu [CHILD] wr. dumu; du5-mu "child, son, daughter" Akk. māru
----
du [BUILD] wr. du3 "to build, make; to do, perform" Akk. banû; epēšu
du [PLANT] wr. du3 "to plant; to fix upright, erect; to impregnate; to drive in, fix; a
designation of grain" Akk. retû; zaqāpu
----
du3 "to plant (1
du3 "to build (2
1 ; 2 : əkmək; du-zəltmək ; tö- rətmək( کاشتن)
I : mu : ĝa2-e; ĝe26 من
du-mu : do-ğ-ma : uşaq;bala
do(u)-(ğ)-ma(u)= du-mu
dumu+Ø > dumu
doğma
'the son'
dumuدر اصل به معنی uşaq və bala ( دختر یا پسر) . کودک
------
dumu+(a)ni+Ø > dumu-ni
'his/her son'
do-ğ-ma-nı
---
dumu+(a)ni+e > dumu-né
'by his/her son'
do(ğ)u-mu-na به معنی:
do-ğ-ma-sın-dan معنی تغییر یافته
---
dumu+bi+e > dumu-bé
'by that son'
doğma-sin-dan
dumu+(e)ne+Ø > dumu-ne
'the sons'
do-ğ-ma-lar
dumu dumu+Ø > dumu dumu
'all the sons'
do-ğ-ma do-ğ-ma
uşaqlar ; oğul-lar ; balalar
dumu tur+ra > dumu tur-ra
'for the small son'
do-ğ-ma tor-(r)u-na
dumu tur+bi+ra > dumu tur-bi-ra
'for that small son'
o doğma tor-ra
dumu tur+(e)ne+ra > dumu tur-re-ne-ra
'for the small sons'
doğma tor-la-ra
dumu+(a)ni+(e)ne+ra > dumu-né-ne-ra
'for his/her sons'
törəmə-ləri-nə
doğma -ları-na
dumu tur+bi+(e)ne+da > dumu tur-bé-ne-da
'with those small sons'
doğma tor-ları-da
----
dumu + tur} small son
do-ğ-ma tor
---
dumu + tur + bi} that small son
do-ğ-ma tor-di
tor و tora و törə کوچک، نوزاد(ترکی); törənmiş; törəmə
dumu + tur} + bi + (e)ne} those small sons
bu do-ğ-ma tor-lar
doğma tor olmuş-lar
bi = olmuş= idi
dumu + tur + bi + (e)ne} + da} with those small sons
do-ğ-ma tor-lar-da
---
dub-sar tur-re-ne} the junior scribes
tur-re-ne در ترکی : törəni
dub-sar törə-lər
tora dubsar-lar
kiçik yazıçılar
---
An : sky; god اسم خدای آسمان
an-d : tanrı
----
ama ad-da-ni } his mother and father
ana ata-nı
ana ata-sı-nı
---
iri Lagaš ki-a} in the city Lagaš
iri در ترکی yeri ; yer : اینجا منظور city
yer Lagaš
Lagaš şəhəri yerin-də
---
é iri-a dù-a
the house built in the city
ev yerə du-ra
ev yerdə du-zə-lə
ev yerdə dur-du
ev şəhər-də du-zəl-di
lú é dù-a-ra
For the man who built the house
kişi-(yə), ev qu-ra
adam-a ki, ev qu-ra
kişiyə ki, ev qu-ra
ev quran kişi-yə
kişi ki, ev dur-du-ra
ama nu-tuku-me ama-ĝu10 zé-me
!I am one having no mother - you are my mother
anam nə, tək-əm, sən mənim anam
ĝ=ng
a nu-tuku-me a-ĝu10 zé-me
!I am one having no father - you are my father
a-am (ağam) yox,təkəm, a-am sən
(Gudea Cyl A 3:6-7 Ur III)
---
اشتباه نشود، tuku به معنی tək نیست. əldə bir şey olmaq «حاصل»،اینجا «داشتن» .
tuku معنی ازدواج، تکیگاه یا صخره و بافتن ، arxa ; qaya ؛ toxumaq نیز دارد.
tuku با معنی بافتن ، در ترکی toxu؛ toku بافتن ؛ میتوانند یکی باشند. رجوع شود به ePSD
alone
tək; yalqız
dili [SINGLE] wr. dili; di-il5 "(to be) single, unique, sole; (to be) alone" Akk. dēlu; ēdu
saĝdili [LONE] wr. saĝ-dil "lone, single; batchelor; noble" Akk. gitmalu; ēdēnû
ušu [ALONE] wr. ušu "alone" Akk. ēdiššu
منبع:
1-
INTRODUCTION TO SUMERIAN GRAMMAR
DANIEL A FOXVOG
UNIVERSITY OF CALIFORNIA AT BERKELEY
2-
ePSD
---در باره رنگین کمان
nənə eşini uzadib مادر طناب اش را پهن(دراز) کرده است. eş طناب. کوتاه eş-mə
---
[ĝen [GO سومری. تلفظ ngen یا nyen
در ترکی: gedin ; get یا yeri و yeri-yin ; یا !yeyin ( با معنی تند برو ؛ گویشی yein) با کلمه « nyen» برو ، [ĝen [GO هم معنی و هم آهنگ اند. که با کمی تغییرات صدایی (gedin یا yeyin ) میتواند حاصل شود.
کوتاه yeri-yin در تلفظ شفاهی به صورت yerin نیز استعمال میشود.
اقای اقبالی گرامی .تبلیغ شبانه روزی اخوندها برای دین و در جا زدن روی یک فقه ارتجاعی و کنار گذاشتن اصل میهن دوستی از سوی دین ورزان وضع کنونی را ببار اوره است.
تبلیغ صد ساله چپ برای جامعه سوسیالیستی و نفی هر گونه خیر خواهی و پیشرفت اقتصادی ودشمنی با مالکیت فردی و به تمسخر گرفتن میهن پرستی پایانی بهتر ازاین نمی‌توانست داشته باشد .
دو جریان بالا اگاهانه سعادت و خوشبختی ملتی را قربانی باور های دست نیافتی خود کردند .
اکنون این ارثیه شوم را میتوان در گروه های تجزیه طلب چپ تبار و مجاهدین اهل تشیع مشاهده کرد .
میهن دوستی وانسان گرایی در این دو باور جایی ندارد .
دوستان....همانطور که اطلاع دارید ماهواره (( این سایت )) دیروز در سطح کره مریخ نشست..تاریخ موفق آمیز این پروژه را باهم نگاه بکنیم... https://www.youtube.com/watch?v=m6308PIJ130
کارهای که این ماهواره در کره مریخ خواهد کرد.. https://www.youtube.com/watch?v=csV0BCWZ0oA
یکی از مسئولین این پروژه دختر مهندسی است بنام (( فرح علی بیگ)) که متولد از پدر و مادر ماداگاسکاری در کانادا می باشد که تحصیلات خود را در انگلستان به پایان رساند..لحضات نشست این ماهواره را هم ببینیم. https://www.youtube.com/watch?v=ihxYC1P4EaI
بهترین ها را برایتان آرزومندم..
دوستان.. ائلیار عزیز یک حرف خوبی دارد که من از آن بیشتر استفاده میکنم. ایشان می گویند که (( پان فارسیسم آنقدر گیج و سر در گم است که عقل و منطق را از دست داده است )).. کاربری که مرا به عنوان ( بچه بورژوازی فراری ) می نامد نوشته است (( در مسابقات شعر خوانی 5 هزارساله ایرانی ))..از این کاربر خواهشمند هستیم تنها 5 تا از « شعرای » قبل از اسلام 1400 ساله را در این سایت با نام و نام دیوان و یا کتابشان را درج بکنند. شعرا و زبان این شعرا و همچنین صنعت (( کاغذ سازی و یا پاپیروس و یا نوشتن بر روی چرم حیوانات )) 5 هزار ساله قبل هم پیشکشتان....
برنامه حیوانات را تماشا میکردم .پرنده ای بسیار زشت با پریدن پرنده ای زیبا از لانه اش به لانه او فرود امد وتخم ان پرنده را به بیرون پرتاب کرد و تخم خود را در سبد ان پرنده بی خبر از همه جا گذاشت و پرید رفت. پرنده زیبا دوباره به لانه باز گشت و روی تخمی قرار گرفت که از این خود نبود .
پس از مدتی از درون تخم جوجه ای زشت دیوار تخم را شکست و پرنده زیبا از این خلقت عجیب راهی جز کرم اورن برای این جوجه بیگانه نداشت.
دختران نکون بختی که در اثر فقر و یا در اثر یک اشتباه در دروه بلوغ جوانی به بیراهه کشیده می شوند و برای ارضا شهوت مردان هیز بعنوان بردگان جنسی در حضور همه و بی صدا بفروش می رسند، و سرنجام با مرگی جانگداز در کوچه پس کوچه های فساد همانند تفاله تسلیم مرگ می شوند، مدافعان این سیستم برده گونه کاملا مشخص است از چه نوع تفکری و از چه نوع دمکراسی حمایت می کننند دمکراسی حاکمیت سکس مردان و نابودی ابتدائی ترین حقوق زنان نماینگر اعتقادات وجودی اینهاست. و همین ها ملتهای ممنوع الزبان را بخاطر دفاع از زبان مادری و حفاظت از مرزهای پر گهر به اعدام تهدید می کنند، زندگی با این کوروگدیل های زن و آدم خوار شهوی چه مزیتی برای جامعه و ملل غیر فارس در ایران دارد؟
... خیلی ممنون از لطف تان بعد از بیست و چهار ساعت بلاخره کامنت ما را نیمه های شب زیر کامنت خودت که از دو روز پیش درج شده بودند جا دادی! در این خصوص باید از ذکاوت، تیزهوشی و بزرگواری تان نهایت تشکر را کرد! از این به بعد اگر مقدر باشد، کامنتهای ما را در انتهای کامنتهای خوانده شده جا بده تا از دید عموم بکلی پنهان باشد و ضرری بشما نرسد! در ضمن کامنت قبلی ما خطاب به آقای "جمال" را حذف کردی! از این بایت نیز باید از محضرتان تشکر کنم!
امروز در گزارش بامدادی امد که سفینه امپریالیسم به سطح مریخ نشت . گویا معنی این شعر که .. در خت تو گر بار دانش بگیرد /به زیر اوری چرخ نیلو فری را / غربی ها بهتر درک کردند تا پیروان طبقه کار گر و یا پیروان شریعت نا پاک محمدی . هنر و دانش ما کجاست که هنوز تن فروشی گروهی محروم از زندگی برای ما دستاویزی برای حمله به این وان است .
اما من باور دارم خدمات جنسی و روحی همین تن فروشان به مردان در طول تاریخ ایران بمراتب بیشتر از خدمات اسلام و انقلابیون چپ و دینی است. چرا ؟
وقتی جوانی به مسجد میرود یک ادم گش و حزب اللهی بازمیکرددو و هم او زمانیکه از کنار یک تن فروش بلند میشود فارغ از هر گونه خشم ونفرت است . فرق این تن فروش با ان بهشت فروش منبری همین جاست . با احترام به همه تن فروشان جهان که اتش را خاموش میکنند..
آقای دوشوکی، شما باید خیلی مواظب باشید، ایشان بدجوری از فیلمهای آبگوشتی قبل از انقلاب خوششان می آید، همان فیلمهائی که فردین و بیک ایمانوردی می گفتند مزه لوطی خاکه، و بعد از مستی، شعارشان آی نفس کش بود و چاقو کشی، این تیپ آدمها به محض ورود به فرودگاه تهران برای تجلیل از شهدای دمکراسی (از نوع عشرتکده ائی) عازم میدان شهید پری بلنده ( میدان قزوین سابق) خواهند شد و ضمن نثار دسته گل، دستور نصب مجسمه پری بلنده در میدان قزوین و مجسمه اشرف چهار چشم در مکان شهرنو سابق را صادر خواهند فرمود. باشد که یاد حافظان منافع دربار در شهر نو تا ابد در دفتر سکولار دمکراسی دنیا ثبت گردد.
در انقلاب ۱۳۵۷ فدائیان خلق شعار می دادند: ایران را سراسر سیاه کل می کنیم، بعدا طرفداران حکومت اسلامی به تقلید از آنها شعار می دادند: ایران را سراسر کربلا می کنیم، بخاطر وجود چشم هم چشمی شدید در ایران
، یقینا اینها و شاهچی ها هم شعار خواهند داد: ایران را سراسر شهرنو می کنیم، چون دیدگاهشان از آزادی از نوع دمکراسی عشرتکده ائی می باشد، و احتمالا شعارهای انقلابیشان هم این خواهد بود:
من میخوام بغل اون یکی باشم حالیته
و یا آی بانو بانو بانو، بیا بشین رو زانو
زبان فارسی و ایرانیان, مسئول بیسوادی امثال تو نیستند. فقط کم بگو, گزیده بگو !
در مسابقات شعر خوانی 5 هزارساله ایرانی , از کاسه شعر استفاده میشد. شما بدلیل بیگانگی در فرهنگ ایرانی ,آنرا توهین می بینی.
امیداست گزیده گویی را نیز ... گویی برداشت نفرمایی.
امثال شما بچه بورژواهای فراری خارج نشین, نیازی به طلاق ندارید. مرد و زن فراری , نصف راه طلاق را پیموده اند. طلاق شما, سلب هویت و مدارک ایرانی شما هم یزودی انجام میشود.
شما تجزیه طلبان مانند آخوندها، سیاست کشوری ایرانزمین را مانند یک خانواده و رابطه زن و شوهر در فرهنگ آخوندی می بینید.
شما که شیفته فرهنگ امریکا و رابات های آمریکایی و فرهنگ سرخپوستی هستید، از ایران , طلبی ندازید که بخواهید، تقاضای طلاخ و ارث کنید.
کم بگو , گزیده بگو !
با زبان و فرهنگ ایرانی خودت را آشنا کن !
هنوز فزق بین "عقاب"سرخپوستی و "شاهی" را نمیدانی. گنجشک را
در نوشته هایت بحای قناری به هم قومی هایت میفروشی.
اسمت را شاهین گذاشتی. و نمیدانی که در ترکیه "یاشار کمال" اسم کتابش را "ممد شاهین" گذاشته و نه "ممد لاشی" .
یعنی اینجا هم کارت حیله و فریب و بیسوادی است.
خلقهای ایران اجازه نخواهند داد امثال شما برایشان راه و چاه آماده کنید.
ناسیونالیسم و شونیسم ,متحد استراتژیک ارتجاغ دینی و توحش سرمایه سالاری و متخصصان بیسواد , هستند.
دوستان.... کسی که از ادبیات لمپنی شعبان بی مخی استفاده میکند و از کلمه (( کاسه شعر )) استفاده میکند , معلوم است که رشد یافته چه نوع فرهنگ رستاخیزی مالیخولیائی است. نکته خنده دار اینجاست این کاربر از « مبارزات داخلی و خارجی » حرف به میان آورد. این آقایان خیال می کردند که ترک های ایران بیش از هشتاد سال تحقیر و آدم حساب نشدن , بر رشد و آگاهی سیاسی و مبارزه حق طلبانه ( تعین سرنوشت ) این ملت تآثیر گذار نخواهد بود....من نماینده هیچ گروهی و یا ملتی نیستم ولی میدانم که همیشه ( طلاق های سیاسی ) در دنیا بوده و خواهد بود. به امید هر چه زودتر آن روز..
انشاء ماه نوامبر . ( اتحاد نوین در ایران را تعریف کنید. ) اقا همه جا سبز و خرم خواهد شد ماهی ها داخل دریا جفتک خواهند زد. مسئول کنسرت خوانندگان حتما یک ملا خواهد شد به جای قوه قضایی. بجای خرید از انگلیس و المان و فرانسه .از امریکا خرید خواهیم کرد. خانوم ها در ورزشگاها ورزش باستانی انجام خواهند و کار های خیاطی اینها را در ورزشگاه فوتبال در هین تماشای بازی پرسپولیس انجام خواهند داد دیگر شوهر وقتی دید شام نبست خواهد فهمید که عیال در ورزشگاه است.
اتوماتیک وار هی باران خواهد امد. و دیگر جاسوس امریکا و انگلیس لازم نیست چون ایران کاملا خودی است
این دو نفر , با این شعر و کاسه شعر در این سایت ,نماینده ترک و فارس در میان ایرانیان و اپوزیسیون نیستند.
نباید اجازه داد تا لس آنحلسی های باستانگرا - و مغولزادگان تجزیه طلب = فضای سیاسی درون و بیرون مبارزات مزدم ایران را آلوده کنند.
آقای دوشوکی عزیز،
«تمامیت ارضی» برای اینان بهانه است که فردا پرچم حاکمیت استبدادی و تبعیضگرای « ناسیونال-شونیسم فارسی» را باد نبرد.
ایران خواهی اینان در واقع ویران خواهی ست.
جناب آقای ف. م. سخن به این مقاله بنده جواب داده اند و نوشته اند بنده رعایت امانت و دقت، در نقل نوشته ی وی نکرده ام. و اینکه به دقتی که در انتخاب کلمات و نوشتن جملات داشته اند، توجه ننموده ام" ایشان نوشته اند : "این که یک کلمه ی تفنگ را بگیریم، و آن را به ابتدای انقلاب نکبت بار اسلامی ببریم و آن را به خلخالی و کشتار او در کردستان بچسبانیم و از نویسنده، خواسته یا ناخواسته، دیوی تفنگ به دست بسازیم، کار درستی نیست.
جواب ایشان را در سایت خبرنامه گویا بخوانید. لینک در زیر است و در پائین مقاله خودم هم لینک آن را گذاشته ام.
امیدوارم اینگونه باشد که جناب ف. م. سخن. فرموده اند. لذا مناسب نمی دانم این بحث را به درازا بکشانم. زیرا بنده در غلط دیدن و غلط نوشتن و غلط خواندن و غلط فهمیدن و غلط شنیدن و بددریابی جملات یا کژبرداشتی کلمات و کج فهمی مفاهیم و بدپی بردن معانی که به سوءتفاهم منجر می شود،
تنها نیستم. این "عیب"، ببخشید "هنر ملی" همه ماست. به همین دلیل شاید نباید جناب آقای ف. م. سخن را ملامت کنم.
آدمی که حقوق خواه را دشمن می نامد، در اندیشه ارتجاعی خود « قتل و نابودیش» را دنبال میکند، و با دروغ و عوام فریبی ادعای مخالفت با خشونت دارد، استعداد فکری اش جز مکتب نژادگرای« ناسیونال – شوونیسم فارسی» چیز دیگری نمی تواند باشد.
در ایده لوژی شما « تمامیت ارضی» پرده ای ست که با آن مکتب « ناسیونال – شوونیسم فارسی» را مخفی میکنید.
صد رحمت به استعمار پیر انگلستان که اسکاتلندیها را « دشمن» نمیداند و حقوق خواهی را برابر « جنایت» نمیداند. آنان را استقلال طلب مینامد.
واقعا اینان کیستند چنین افکار سطح پایینی مطرح میکنند که ارزش توجه را نیز ندارد؟
« شونیسم فارسی» قدرت تفکر را از دست داده و خود را ابزار تمسخر کرده است.
شماها با فرهنگ تبعیضگرای تان، در صد سال اخیر، روح میلیونها انسان تبعیض دیده را کشته اید. آیا جنایتکار نیستید؟
در مکتب فکری و ایده لوژی « ناسیونال-شونیسم» شما، مفاهیم « برابری و انتخاب و آزادی و داوطلبانه بودن و رضایت» محو شده است. لغت نامه ی شماها فاقد این کلمات است.
شماها بدون این مقولات حرکت میکنید. و افتضاح نیز همینجاست. ایران خواهی شما حقیقتاً ویران خواهی ست.
مردم غیرفارس که قریب هفتاد و پنج درصد جمعیت جغرافیای موسوم به ایران را تشکیل میدهند، دیگر نمیخواهند زیر هژمونی و یوغ فرهنگی ـ سیاسی پانفارسیسم برتری طلب، و نژاد پرستان افراطی جامعه فارس قرار گیرند! در ضمن تاریخ بارها این را نشان داده است که بدون مبارزان و آزادیخواهان مردم آزربایجان، همچنین بدون نخبگان و دانشمندان و رجل سیاسی جامعه تورک هیچ تحولی نمی تواند در جامعه دیکتاتور زده ایران رخ دهد. زیرا تقریبا نیمی از مردم ایران تورک هستند!
مردم آزربایجان و رهبران سیاسی و نمایندگان اقشار مختلف آن بارها و بارها اعلام کرده اند، که دیگر دوران شعار"همه باهم" سپری شده است. دیگر نمی توان با چنین شعار هائی پشت مردم پالان گذاشت و بر آنان سوار شد. مردم این را نیز بخوبی میدانند که نژاد پرستان افراطی جامعه فارس هیچگونه حقوق زبانی ـ فرهنگی، ملی ـ مدنی برای خلقهای غیر فارس ایران قائل نیستند. و نخواهند
بود! زیرا موجودیت پانفارسیسم در گروه تحمیل زبان خود بر مردم غیر فارس است.
البته واضح است که این موضوع را هم پوتین میداند، هم آنگلا مرکل میداند، هم ترامپ میداند، هم رهبر چین میداند، و هم رئیس دولت فرانسه! آنها همچنین میدانند که اکثریت قرب باتفاق مردم آزربایجان از پیر و جوان گرفته تا بچه خرد سال، بر اثر تظلمی که در طول یکصد سال بر آنان رفته است دیگر اعتمادی به سیاست کاران جامعه فارس ندارند! زندگی کردن با آنان را در چهار چوب جهنم ایران تقریبا غیرممکن میدانند! چون اعتمادی به دوستی مرکز نشینان پان ایرانیسم و پانفارسیسم ندارند. زیرا نزدیک یکقرن است که نتایج استعمار اقتصادی، استثمار فرهنگی و تظلم سیاسی با هم زیستن را با پوست و گوشت و استخوان خود به تلخی تمام لمس کرده اند. زیرا تحت همان شعارهای مردم فریب "همه با هم" و"تمامیت ارضی" حتا ابتدائی ترین حقوق زبانی ـ فرهنگی، حقوق اقتصادی، حقوق ملی ـ مدنی، مخصوصا حقوق آزادیهای سیاسی و حق تعیین سرنوشتشان لگدمال شده است!
با توجه به اینکه هرگاه مردم آزربایجان به زورگوئیهای رژیمهای مرکز گرا و همچنین به تظلم سیاسی ـ اقتصادی، فرهنگی ـ سیاسی گردانندگان رژیمهای پانفارس اعتراض کرده اند، نژاد پرستان پانفارس و تشکیلاتهای اپوزیسیون فارس گرا، بر آنان مهر"پان تورک" زده اند! اکنون طبق شواهد برهمگان این موضوع روشن است که؛ تجربه را تجربه کردن خطاست!
اگرچه موضوع تلاشی ایران خواب از چشمان پان ایرانیسم و پانفارسیسم ربوده است، اما اگر قرار است جهنم ایران از هم بپاشد، اول از همه علت را باید پیش رژیمهای دیکتاتور پانفارس، همچنین پیش اپوزیسیون باصطلاح مرکز گرای دنباله رو جستجو نمود.
پانفارسهائی که هیچگونه حقوق ملی ـ مدنی، زبانی ـ فرهنگی و حق تعیین سرنوشت به ملل غیرفارس قائل نیستند. در واقع هدفشان مثل همیشه تحمیل هژمونی سیاسی پانفارسیسم، و بستن یوغ زبان فارسی بر گرده آنان است.
در صورتیکه با توجه به تحقیقات بعمل آمده، زبان فارسی، نه زبان علم است، نه زبان فلسفه است، نه زبان اختراعات و نه زبان اکتشافات است، و نه زبان تکنولژی مدرن. زبان فارسی جز در بخش کوچکی در نقاط مرکزی ایران تقریبا در هیچ جای دنیا کار برد ندارد.
در واقع درهیچ کجای دنیا هیچگونه اختراعات و اکتشافاتی بزبان فارسی صورت نگرفته است. زبان فارسی که هشتاد درصد آن از زبان عربی به عاریت گرفته شده است. بدون کلمات عربی قادر به تکلم نیست!
زبان فارسی در اصل بعنوان زبان قاتل ارتباط مردم ایران را با علم و صنعت، اختراعات و اکتشافات، و پیشرفت و تکنولژی مدرن دنیای خارج قطع کرده است. زبان فارسی در واقع زندان خلقهاست.
برای پایان دادن به این فاجعه هولناک لازم است هر ملتی در کنار زبان مادری خود با فراگیری زبانهای اروپائی مخصوصا زبان انگلیسی، فرانسوی و یا آلمانی( ازهمان دوران کودکستان)، خود را از اسارت فرهنگی و هژمونی دیکتاتور مآبانه زبان فارسی نجات دهد!
در خاتمه لازم است به این نکته نیز اشاره شود با توجه به هژمونی سیاسی پانفارسیسم و استبداد زبان فارسی در ایران، و انکار زبان و فرهنگ ملل غیر فارس، و بدتر از آن اسرار و تحمیل زبان عقیم فارسی بزور سرنیزه بر گرده ملل غیر فارس، جای هیچگونه تعجب نیست که دیر یا زود جغرافیای موسوم به ایران از هم بپاشد!
به این "پان ترک " رمانتیک باید گفت - اینقدر پشت سر مردهها حرف نزن و دروغ نگو !
آخر ,نژاد چینی مغولی ترک ,چگونه میتوانست از استپ های شرق و آسیای میانه ، در گرمای 50 درجه بین النهرین ؛ در اطراف باتلاقهای پر از پشه مالاریا زندگی کند و بجای شیر اسب و گوشت زنجافک ، خرما و ملخ و سوسمار شرق الاوسط رابخورد و بیمار نشود؟ !
یکی از نشانه های شونیسم رمانتیک، تاریخ و فرهنگ سازی جعلی و دزدی فرهنگی, و جعل و تحریف از دیگر خلقها و همسایگان است. ترک و آذری، فقط برای دامپروری و کوچ به خاورمیانه و ایران و قفقاز و آسیای صغیر در 400 سال گذشته آمدند و نه در زمان سومر و آکاد و ماد و کرد و پارس.
نوشتن این مزخرفات جعلی و خیالی, در محافل علمی ,جرم است و پیگرد قانونی دارد. غیر از این سایت آنارشیست مازی کاسپی، حتی سایتهای آذری , حاضر نیستند این لاطالات را منتشر کنند.
این شخص تمرینات ترجمه ای و نویسندگی
غیرعلمی اش را در این سایت مفت, و بی در و پیکر , منتشر میکند. و موجب اشاعه فرهنگ خرافاتی ناسیونالیستی , آخوندی سلطنتی میگردد.
حکومتهای دینی و ایدئولوژیک با وعده های رفتن به بهشت موعود در آن دنیا و یا ساختن بهشت بی طبقه در این دنیا، با استفاده از کلمات شیرینی مثل عدالت، برابری، مساوات اخوت، رفقاقت، مردم را فریب می دهند، ولی در نهایت مردم هر چه قدر هم که ساده لوح باشند در گذر زمان متوجه واقعیات می شوند، همانطور که در شوروی متوجه شدند ، درایران هم آگاهی سیاسی به نقطه عطف تاریخی خود رسیده، و فروپاشی ایران همانند شوروی امری است اجتناب ناپذیر و بدیهی چون هیچ آلترناتو روشن و همه پسندی وجود ندارد، طبیعا هر کسی در منطقه خود پرچم ملت خود را بلند خواهد کرد،
تاریخ را ملتها می نویسند،
-چه سپاه قدرت را به دست گیرد و جنبش جامعه را هرچه بیشتر سرکوب کند، و چه نگیرد، حرکت نفی حکومت توسط جامعه ادامه خواهد داشت.
- حکومت نه راه پیش دارد، نه راه پس0. او در شرایط آچماز است.
-جنبش با افتد و خیز ادامه خواهد یافت.
خدمت جناب بهروز حقی سلام عرض می کنم مثل همیشه سخنان شما مفید و آموزنده خواهد بود موفق باشید
"" انتقال از اقتصاد سوخت‌های فسیلی به اقتصاد دانش محور، اوتوماسیون و روباتیکس ۴ دهه طول خواهد کشید "" ضمن تشکر از جناب توکلی، مایلم به مواردی اشاره کنم، در حالیکه جنرال موتور " GM" با حذف ۱۴ هزار کار در آمریکا، خود را برای آینده، که ماشینهای برقی جایگزین ماشینهای گازی امروز خواهند شد آماده میکند، قطر اعلام کرد از کارتل نفتی اوپیک خارج خواهد شد، دنیا برای مدت ۴ دهه که با ترامپ آغاز شده، دچار التهاب خواهد شد و در این بی ثباتی، کشور‌های کمونیستی و کشور‌های نفتی خاورمیانه، آسیب پذیرترین کشور خواهند بود که مردم، با فلاکت و بدبختی، دست و پنجه نرم خواهند کرد، دنیای پیشرفته، در حالیکه در ۶ دهه گذشته، تمام توان خود را به کار گرفت تا "" روحیه کار آفرینی "" را در بطن جوامع پیشرفته، ارتقا دهد، با توسل به لشگر کمونیست‌ها و چپی‌های جهان سومی و جامعه شناس‌های ساده لوح تحصیل کرده خارج، جنگ با
با کار فرینی را در کشور‌های نفتی / کمونیستی به شکل استعمار نوین نامرئی ادامه داد. دکترین مالی / اقتصادی دنیای پیشرفته و اوتاق‌های فکر آن، با اتکا به ۳ قانون کلی، این استراژی را جلو بردند. ۱- اقتصاد‌های نفتی، نباید از اقتصاد‌های غیر نفتی ما، پیشی بگیرند. ۲- اقتصاد‌های غیر نفتی، سیستم‌های کمونیستی، نباید توان رقابت با ساختار‌های علمی ما را داشته باشند. ۳. اگر یک اقتصاد غیر نفتی مانند ترکیه، به مرحلهٔ رقابت با اقتصاد‌های غیر نفتی ما وارد شد، با سیاست پشت پرده، باید اقتصاد‌های نفتی را وادار کرد با حمایت از کمونیست ها، آن کشور را به زانو در بیاورند، عربستان اینگونه وارد گود حمایت از کمونیست‌های پ ک ک شد، مافیای سپاه را نیز، وارد این گود کردند. در حالیکه ساده لوح‌های توده‌ای و یک مشت جامعه شناس تحصیل کرده خارج، پرچم حمایت از پ ک ک را برداشته اند و دست در دست ولیعهد جنایت کار عربستان، بر ضد ترکیه، پیشرفته‌ترین کشور خاورمیانه، وارد میدان شده اند، اجلاس گروه ۲۰ در آرژانتین و انزوای محمد بن سلمان بخوبی نشانگر عقیم ماندن این طرح است،جرج بوش با حمله به عراق مرتکب بزرگترین جنایات در تاریخ جهان شد .البته برای غرب و دولت یهود جرج بوش یک قهرمان است ولی برای مردم عراق که همه هستی خود را از دست دادند نامی جز یک جانی همانند صدام ندارد .جهان عرب نباید به ساده گی از مرگ ان جنگ افروز بگذرد و انچه بر عراق رفته را به فراموشی سپارد .
ا. م. شیری با آن تفکرات ضد امپریالیستی دهه پنج به جنگ یانکی ها رفته ،غافل از اینکه کوچکترین اشاره ای به نقش آخوندها ی شیعه که مردم و کشور و جامعه را به مرحله فروپاشی رسانده اند-نمی کند. این قلم بدست کمونیست ،نقدی به حکومت کومونیست کش ملا ها که دهها هزار تن از رفیقان ا.م. شیری را کشته است نمی کند . کینه او تنها به یانکی ها ختم می شود ، منهم با تحریم دارو و غذا(که برخلاف اظهارات دروغین آمریکایی ها عملا به دلیل قطع کامل روابط بانکی تحریم است )مخالفم و آن را ننگی می دانم بر پیشانی همه آنانی که در این باره سکوت کرده اند
جناب قابوسی. فقط انکار نظرات دیگران هنر نیست.
بهتر است شما به فیلسوفان اروپا نیز به دید تاریخی بنگرید و ارزش اندیشه آنان را در زمان آنها بسنجید و نه با افکار و اندیشه امروزی !
تاریخ سیر اندیشه غرب و شرق را یکی دانستن قدری بی انصافی و لاف روشنفکریست.
تاریخ اندیشه پویا رئال انسانی زمینی منطقی ... اروپا بود که رنسانس هومانیسم و روشنگری و حقوق بشر و انقلابات اجتماعی و ماتریالبیسم دیالکتیک و....... و سوسیالیسم علمی و غیره را بوجود آورد .
شما چرا رفته اید و چسبیده اید به فلسفه فاشیسم . استالینیسم ! ؟
اگر دیالکتیکی و منطقی و صادقانه دست به قلم میبردید و اروپا ستیزی و روشنفکر ستیزی ایرانی را کنار بگذارید، حرفتان باور کردنی تر میبود.
به خیلی از موضوعات باید نسبی نگریست. احمق های متخصص در تمام رشته ها وجود دارد . مهم انسانی بودن و انقلابی بودن آنها است و نه نوابغی که غیر از نوک دماغ خود
دوستان و ائلیار عزیر...بیش از 10- 15 سال نیست که علم ( بیولوژی ) چنان با دنیا و قوانین ( کوانتمی ) تندیده شد که فیزیک دانان و فیزیولو ژیست ها را به شگفتی وا داشت. آنچه که ( پروفسور ال خلیلی )) در لینک پائین شرح میدهد پروسه ( فتو سنتیزیز Photosynthesis ) در برگ درختان, جهت یابی در مهاجرت پرنده گان , و..... بدون قوانین کوانتمی امکان پذیر نمی باشد. همانطور که ملاحظه خواهید کرد (( تنها عملی که میتواند پروسه فتو سنتیزیز)) را با راندمان صد در صدی در برگ درختان به نحو احسن انجام بدهد بایستی در دنیای کوانتمی انجام بگیرد به این جهت که فقط در دنیای کوانتمی است که یک ماده میتواند در دو نقطه متفاوت در آن واحد موجود باشد.
شما را به دیدن این لینک با ارزش دعوت میکنم.
https://www.youtube.com/watch?v=q4ONRJ1kTdA
بهترین ها را برای شما و دوستدان آرزومندم..
فقط شارلاتانهای سیاسی ، بد و بدتر- طاعون و وبا- ایدز و سفلیس- را با هم مقایسه میکنند.
داستان آن معرکه گیری است، که بجای نوشتن مار, تصویر ما را به بچه ها نشان داد.
اگر شاه تحفه ای بود، این چنین راحت 4 آخوند نعلینی او را این چنین فلاکت بار به درک و به بیرون از مرز پر گهر اینزمین، نمی انداختند.
طرفداران شاه ،امثال شما هستند که این چنین ... در اینجا ،بشکن می زنند.
پایان تاریخ و پایان ایران و جهان، از آن چپ هاست ، چون اکثریت مردم جهان را رنجبران و تولیدکنندگان هزینه سوسیال شما تولید میکنند.
پیش بسوی ایرانی - سوسیال دمکرات سکولار فدرال منوگام واحد متحدشورایی و جمهوری !
شاه و شیخ و تجزیه طلب - محکوم به شکست و زوال هستند.
پس از پیروزی چپ گرایان و دین ورزان و به قدرت رسیدن ملایان در ایران چهره استعماری دین اسلام با خشونت و بربریت تمام نمایان شد. نخستین قرباینان نظام دینی همین چپ گرایان بودند .
سخن میگویند . نکته نهفته و پنهانی در شعار که شاه وشیخ یکی است در حقیقت پنهان کردن دیکتاتوری دیگری است .اکنون پس از گذشت چهل سال از این فاجعه ملی هر کسی میداند که زندگی در نظام پادشاهی هرگز قابل مقایسه با روزمرگی در نظام اسلامی نیست . یکی کردن و معرفی کردن شاه وشیخ به مردم ایران که یکی نماد تمدن و فرهنگ و میهن دوستی با نظام دینی که نماد بربریت و توحش و غارت مردم ایران است از بنیاد خطاست .
این یکی کردن شاه وشیخ در حقیقت فرار از اعتراف به ورشکستگی نقش چپ در تاریخ ایران است .
اکنون بسیاری از چپها و ودین روزان بدون بکار گیری شلاق خود اعتراف میکنند که زندگی در زمان شاه را به زندگی در زمان اخوندها بهتر میدانند وبا حسرت از ان دوران
مسئله « خلاء با کمترین انرژی»: (Energy+ Vacuum) یا V+E
که در متن به آن اشاره شده :
خلاء در فیزیک به فصای خالی از ماده گفته میشود. طبق تئوری کوانتم در خلاء ذره های کوانتم مرتب پدید میایند و از بین میروند(!؟). مسئله خلاء مطلق هنوز حل نشده است. خلاء دارای کمترین انرژی ست. و آنچه « نابودی» گفته میشود تبدیل ذره های کوانتم به خلاء ست. که خود بهمراه انرژی ست و مطلقاً خالی نیست. یعنی space یا «فضا و انرژی» با هم اند.
اگر «نابودی ذره گوانتم را مطلق بگیریم. یعنی فرض کنیم ذره که به اصطلاح نابود شد (یا به خلاء تبدیل شد)، دیگر تولید نشود. و « فضای خالی مطلق» پدید آید. در چنین حالتی با «خلاء مطلق» روبرو هستیم. یعنی فقط خود «فضای مطلق» را داریم. میتوان گفت «خلاء مطلق» فضایی ست خالی از ذره کوانتم. و فقط برابر «خود فضا»ست. اما خود فضا به عنوان « بُعد dimension» مطرح است.
و بدون دیگر نیروها یا بدون ذره گوانتم، «فضا» نمی تواند موجود باشد.در نتیجه: خلاء یا خلاء مطلق، یا فضای مطلقاً خالی، یا خود فضا، در همان « خلاء یا فضا + کمترین انرژی» خلاصه میشود.
«ذره» در واقع مجموعه ی ابعاد( dimension ) است. ابعاد متغیر. ابعاد « هستی و نیستی» می پذیرند.
به عبارت دیگر « وجود» مجموعه « ابعاد» است. ابعاد که نباشند « عدم» حاصل میشود.
وجود توسط « ابعادِ» متغیر خودش ، هست و نیست میشود. این است که گویند: از «هیچ» میاییم و به « هیچ» میرویم.
وجود، ابعاد است.
------------------
ابعادی که معلوم و نامعلوم اند. نامعلوم ها نیز بعدها معلوم خواهند شد.
اگر « همه ابعاد یک شخص» را داشته باشیم ، و آن « ابعاد» را تکرار کنیم، همان شخص تکرار میشود. یعنی زیاد میشود.
میتوان از یک « حسن»، ده ها حسن داشت! «حسنی» که کمی قبل موجود بود. فرد با تکرار خود، جاودانه میشود. هرچند، همتا هایش یا کپی ها یش مرده باشند. حسن روز یکشنبه مرده باشد، حسن روز شنبه را داریم و زنده است.
اما امکان کپی « همه ابعاد» فعلاً ممکن نیست. بعید نیست که در آینده ی دور و دور عملی گردد. و بشر از این راه بر مرگ پیروز شود! مثلاً توسط «دستگاهی کوانتمی» که « همه ابعاد» را کپی کند.
حسن اصلی می تواند در خانه بماند، ولی کپی هایش مثلاً در یک ثانیه، در شهرهای مختلف، قدم بزنند.
در واقع اینجا « کپی برابر اصل است». فقط با چند ثانیه اختلاف. آنهم عیبی ندارد...
برای تشخیص کپی از اصل، البته که آنها علامت گذاری میشوند...
حسن خودش به ابعاد تبدیل شود، برود در شهر تصادف کند و بمیرد، متاسفانه مشکل مرگ حل نمی شود.
علاوه از «دستگاه تبدیل به ابعاد»، نیاز به «دستگاه کپی ابعاد» داریم، که مطمئن است...
از هر فرد لازم است همیشه یک کپی موجود باشد...
در عین حال این «دو دستگاه» مشکل « همیشه جوان ماندن» را که بیل گمیش داشت حل میکنند.
« ابعاد جوان» کپی شده میتواند در زمانهای مختلف باز سازی شود. «حافظه» هم همینطور.
یعنی «علم کوانتم » میتواند مشکل « پیری و مرگ و دانش» را برای بشر حل کند.
ابعاد هر چند مرگ و زندگی یا هستی و نیستی دارند، ولی « تکرار» ، با چند ثانیه اختلاف، میتواند
« مسئله پیری و مرگ» را برای بشر حل کند.
از سوی دیگر با « تغییر ابعاد» میتوان موجودات جدیدی ساخت. یعنی انسان «خلاقیت خدایی» می یابد.
حروفی ها یا مانندهای آنها که میگفتند « انسان خداست» در شرایطی که گفتیم تحقق مییابد.
« آفرینش، جاودانگی، جوانی، دانشمندی» از خصوصیات انسان میشود.
برای ادامه موضوع « هستی» میتوان به نوشته زیر رجوع کرد:
هستی -و-نیستی مادر مهبانگ و مهبانگهای احتمالی
http://iranglobal.info/node/62043
دوستان.... آنچه که از زبان صادق هدایت در این فیلم گفته میشود و آنچه که ما در باره زندگی این شخص میدانیم, نشان دهنده یک «« بیمار روانی »» است که به غیر از (( مردن )) راه دیگری را نمی تواند برای خودش انتخاب بکند.. متاسفانه در دنیا ( ضعیف ترین ) انسان ها خود کشی میکنند. کسی که در شهر (( پاریس )) خود را تنها احساس بکند و یا از زیبای های محیط زیست خود در همچون سرزمینی مثل (( فرانسه )) نتواند استفاده بکند تا عشق به «« زندگی »» کردن را در وجودش زنده بکند , متاسفانه (( پارلا شز )) جایگاه همیشگی آنهاست. من برای همچون افرادی که همیشه ناله میکنند و فکر میکنند که همه چیز را از دست دادند, توسعه میکنم انگشتشان را روی مچ دست گذاشته تا نبضشان را احساس بکنند.
خیلی خوشوقتم که بالاخره یک اسمی هم از "سیستان" در جائی آورده شد. یواش یواش داشت یادم میرفت که آن استان سیستان هم هست. چون بلوچ ها ظاهرا زیاد خوششان نمیاد آن استان را با سیستانیها شریک باشند.
شاید اینبار چون به ایشان نیاز پیدا کردند حاضر شده اند نامی هم از ایشان ببرند.
ائلیار عزیز.... خیلی ممنون از این بخش آموزشی زبان سومری... بهترین ها را برایتان آرزومندم.
درس زبان سومری برای علاقمندان:
1- درس اول ( زبان تدریس انگلیسی)زبان تدریس انگلیسی
-------------
درس دکتر Dr. Josh به صورت ویدئو در YouTube
مرتب پخش میشود ( حدوداً هر ماه )
میتواند برای نوآموزان مفید باشد:
https://youtu.be/rrsIW0akb6o
2- درس دوم
https://youtu.be/KVxgQSJJLNk
3- درس سوم
https://youtu.be/7f7Pu8VHuhY
4- درس چهارم
https://youtu.be/IhpGnoKDbj8
5- درس پنجم
https://youtu.be/zdaWq-Wvb7Q
6- درس ششم
https://youtu.be/ZDf0tAFOd24
7- درس هفتم
https://youtu.be/38c6Jx5f5Gw
8- درس هشتم
https://youtu.be/TwsO-XaAvW0
8- تمرینات درس هشتم
https://youtu.be/hUOHm8UVi_g
----
سایت منابع سومری:
http://etcsl.orinst.ox.ac.uk/edition2/etcslbycat.php
cdli.ucla.edu
فرهنگ سومری
http://psd.museum.upenn.edu/nepsd-frame.html
---
برخی کلمات:
خوب و شیرین بودن
lal [SWEET] wr. lal3 "(to be) sweet; (to be) good"
--
عسل
lal [SYRUP] wr. lal3 "syrup; honey" Akk. dišpu; matqu; ţābu
bal ترکی، عسل ( تبدیل شدن L به B )
شیرین بودن ، datlı ; tatlı
---
"gal" سومری ، بزرگ، بزرگ مقام
در ترکی: ضخیم ، بزرگ qalın; کلفت نیرومند qalın-qəyim;بزرگ kəl ; بزرگ مقام ulu
"bi-da" : - "da -" -bi : هم ، همراه
bi ضمیر .
da ترکی، هم . همراه . : "bir-lə :"bi-da ( ترکی، هم، همراه )
ilə; elə; belə; birlikdə; bilə : در سومری برابر bi-da ; bi; da
”gim“ّ ؛ -gimiً شبیه:
ge>-gi>-gin>-gim یا برعکس. در سومری: مثل ، مانند. در ترکی : gibi; kimi; kim, təkin ; kimin
"dim" برابر، همسان dək; tək ...
---- تشکیل la و inki ترکی: از ریشه سومری:
é lugal-la ‘the house of the king’ {é lugal+ak}
« مرز سال ؛ سال نو »:
{zà-mu {zà mu+ak
‘edge of the year’ = ‘the new year’
اقای رنانی با سلام،
فاجعه سکوتمقالات قبلی شما را نخوانده و نمیتوانم در رابطه با انها نظری بدهم، ولی آنچه شما در این نوشتار در صدد بیانش هستید را نه تنها در مسیر احقاق حقوق مردم ندانسته، بلکه در مسیر حفظ رژیم ضدبشری موجود میبینم.
شما همه را دعوت به سکوت میکنید، آنهم در برابر دیوی مستبد و طمعکار. اگر صدای تپیدنهای دلها را، که کم کم میرود تا فریاد شود، ساکت کنیم، مطمئن باشید که این جماعت قرون وسطایی کشور را به نابودی کامل می کشانند.
دوست عزیز تحلیل شما شاید در رابطه با دولتی خطاکار ولی قانونمند و منصف که از خطای خود درس میگیرد و در صدد اصلاح ان بر میاید صحیح باشد، ولی در رابطه با استبداد مذهبی و نماینده خود خوانده خدا بر روی زمین، که خودش را ملزم به پاسخگویی به هیچ مرجعی نمیداند، قطعا خاک به چشم مردم ریختن است.
در خاتمه شعر"فاجعه سکوت" را تقدیم خوانندگان محترم می نمایم تا نظرگاهم روشنتر شود.
وقتی صدای قهقهه مرگ در فضا
می پیچد و سکوت عزادار میشود
وقتی که سرب داغ به هر کوی برزنی
میبارد و زمین همه تب دار میشود
وقتی ستاره خاک سیه بوسه میزند
صد پاره گشته طعمه کفتار میشود
وقتی که کاروان همه بیراهه میرود
مفتی شهر هرزه و خونخوار میشود
وقتی صدای ناله محزون مادران
هر صبحگاه بدرقه دار میشود
وقتی که ابر پرده به خورشید میکشد
گل در کویر تشنه چونان خار میشود
وقتی که درد و رنج به درمان نمی رسد
چون هر طبیب دشمن بیمار میشود
وقتی اذان خون ز گلدسته های شهر
میریزد و به گوش من اوار میشود
از من مخواه مهر سکوتی به لب زنم
چون در سکوت فاجعه تکرار میشود
سعید رضا
زمستان ۱۳۹۴
اقای تورک اوغلو با ارادت.من امروز در تارنمای اخبار روز گفت و گوی با زنده یاد ساعدی را خواندم و بی نهایت از سرنوشت این پزشک فداکار و نویسنده بزرگ ناراحت شدم .
قابل گذشت و توانبخشی دوباره نیست .این سازمانها گروه با سواد و کاردان کشور ما را قربانی فاشیسم دینی و اهداف سیاسی خود کردند واین گناهی بزرگ ونابخشودنی است . صد سال است که چپ مردم ایران را برای عدالت به سراب برده است و گروهی دیگر برای عدالت عهد علی مردم ایران را نابود کرده اند .بنظر من این مرد دانشمند و بسیاری دیگر اگر خود را وارد بازی های سیاسی نمی‌کردند به خود و مردم خود بیش از بیش می‌توانستند خدمت کنند .
ساعدی و بسیاری به ارزوی خود سرنگونی نظام سابق رسیدند اما چه حاصلی برای خودشان و مردم ایران داشت؟
چه بسیار از این مردان و زنان که دور از خانه کاشانه دوست واشنا دست به خود کشی زدند .چه بسیار ی از اعضا سابق سازمانهای سیاسی
دچار اسیب های روحی روانی شده اند.هیچ سازمانی وحزبی خود را مس،ول این همه نابسامانی خود افریده نمی‌دانند .برای این جریانات اینکه از کجا زندگی می‌کنی روزگارت چگونه میگذردمهم نیست فقط انها می‌خواهد از اعضا خود بارکشی کنند .ضربات این جریانات به پیکر فرهنگی مردم ایران هر گز
سالام _ آفرین برشماجناب خواستار،باورکن وقتی این واقعه راخواندم اشکم درآمد.
برملل ایران بایدگریه کرد،که این گرفتاری هابرای مردآزاده ایی مثل شمااتفاق می افتد.
کی این روشنفکرنماهاخواهندفهمیدخدامی داند.
وقتی انسان نوشته های کدکنی،ف.م .سخن هارامی خواند پی به عقب ماندگی سیاسیون ایران برده وازمردم عادی که فدای این آب وخاک میشوندهیچ توقعی نمیتواندداشته باشد.
مبارزی که دردونظام ستم می بیند،یادصفرقهرمانی هاوصمدبهرنگ هامی افتد،که همچون شمافدای نادانی روشنفکران زمان شدند.
دموکراسی واژه ایی است که هنوزبرای سیاسیون مامعنی نشده ونمیتوانندمعنی آنرادرک کنند.
من نمیدونم این چه حکایتی است که ما باید جور "پری اژدان قزی"معروف به پری بلنده را هم بکشیم این که دیگه از اسمش مشخصه که ترک بوده
این نوشته در باره خانه سازی برای کار گران انگیزه ای شد تا یادی از ترور اقای فاتح که فداییان خلق برنامه ریزی واجرا کردند ، بکنم.
اقای فاتح مرد خود ساخته ای بود که تمام زندگی خود را برای توسعه اقتصادی کشور گذاشت .او نیز برای کار گران خانه ساخت که هنوز ان خانه ها محل سکونت است .
امیدوارم روزی در دادگاهی ازاد فداییان خلق که مرتکب این جنایت هولناک شدند ،محاکمه و به سزای جنایت های خود برسند .
ادامه
tuku
tuku [ACQUIRE] wr. tuku "to acquire, get; to marry" Akk. rašû
tuku [BEAT] wr. tuku5 "to beat, strike of cloth; to weave" Akk. mahāşu
tuku [ROCK] wr. tuku4; tu-ku "to rock, shift" Akk. nâšu
ama nu-tuku-me ama-ĝu10 zé-me
تلفظ جمله:zسومری: z ز یا تسts یا سs( معمولا ز یا س)
نگĝ =ng در برخی جا ها n یا ny نی
ngu :ĝu10: صدای g در صدای n تقریباً شنیده نمی شود. مثل صدای n در قشقایی،ترکمنی، لهجه چونقارالو ( از لهجه های اورمیه).
معادل آن:MU (من) است.تلفظ جمله:
ama nu-tuku-me ama-ngu zé-me
ama nu-tuku-me ama-MU zé-me
معنی:
!I am one having no mother - you are my mother
ana-ya toku-ş-mamışam; ana-m zén-mənim
tuku در معنی های tok(k)uşmaq; برخورد کردن(tok(k)utoxu-maq بافتن( toku)
و tokuşmaq به معنی əldə etmək حاصل کردن یا « داشتن»
( برخورد کردن که نتیجه اش به دست آوردن چیزی ست، یا صاحب شدن، حاصل شدن).
مانند:
داشتن:
xoş günə tokuş-mamışam
حاصل و صاحب شدن:
yaxşı dosta tokuş-maşışam
evlənmək: ازدواج
(bir qadına tokuş-mamışam(rast gəlməmişəm
این معانی می توانند در جمله ama nu-tuku-me مد نظر باشند:
(ana nə toku mən(men
ana, toku-ş-mamışam
ana, toxu(toku)-mamışam
ana nə arxa-m
ana nə hasil
منظور: ana-m yox
--- با توجه به نگاه مردم باستانی به پدیده ها و منظورشان:
tuku در واقع همان toku در toku-şmaq است(برخورد کردن، بدست آوردن، حاصل شدن، ازدواج کردن، داشتن...) و به معانی «حقیقی و مجازی» مختلف toku-şmaq در متون باستانی استعمال شده است.
* اما اکنون عبارات به اشکال دیگر تبدیل شده اند:
nu-tuku-me
اکنون تبدیل شده به yo-ku-m یا yokum
ama=ana
zé-me= sən məim
ama-mu : ama-ĝu10
تبدیل شده به ana-m
é=ə
ana-m yo-kum , ana-m zén-mé-nim
این مقاله من رو یاد یک خاطره ای انداخت...چند ماهی از حوادث 11 سپتامبر و خرابی برجهای تجارت جهانی گذشته بود که با گوشهای خودم از یک آخوند شکم گنده شنیدم که اینها همش "انیمیشنه". یعنی کارتونه! استدلال حضرت بحرالعلوم هم این بود چطور هواپیمای به اون بزرگی در اون ساختمان جا میشه و یا چطور دوربینها این لحظه برخورد رو ثبت کردن. البته از کسی که برای سالها بزرگترین سازه ای که دیده طویله کدخدای دهشون بوده و پیشرفته ترین دستاورد تکنولوژی پالون و نعل الاغش، انتظار دیگه ای هم نیست. بدبختی اینه که این عقب مونده ها اختیاردار مملکت هستن. حالا در مورد درگیری بین جنگنده ها، شما فکر کنید که یکی مثل همین مردکی که توصیفش رفت، نماینده بیت رهبری در فلان یگان نیروی هواییه و برای خودش تصمیم گیرنده ای هم هست. این آدم چه میفهمه که مایل دریایی چیه، ابزارهای دشمن یاب چه کار انجام میدن و ...
نتیجه میشه همون رجزخونیهای امثال سردار نقدی که میگفت ناو آمریکایی لگنه و یا اون یکی که میگفت اگه آمریکاییها به ما حمله بکنن در دریای کارائیب جوابشون رو میدیم. با وجود این قبیل افراد در راس امور، این مملکت سالها زجر و بدبختی حواهد کشید. تازه اگه شانس بیاریم و جنگ خانمانسوزی پیش نیاد.سرود انترناسیونالیستی و ضد جنگ و ضد ناسیونالیسم ژوراولی Zhuravli را زنده یاد رسول حمزه توف Rasul Gamzatov نوشت که تا کنون صدها هزار بار از سوی خوانندگان و هنرمندان گوناگون خوانده شده است، در لینک زیر الکساندرا بلیاکوا Александра Белякова آن را خوانده است
https://www.youtube.com/watch?v=GJddfO54D1M
و در لینک زیر زنده یاد دمیتری خواراستوفسکی Dmitri Hvorostovsky چند ماه پیش از مرگش آن را خوانده است
https://www.youtube.com/watch?v=0doutusysU4
ژوراولی واژه ای روسی است و چم آن در زبان پارسی مرغ ماهیخوار یا درنا است.
سالام _ لطفا آدرس عوضی ندهید!
آزادی شماازقندیل واز کشتارعرب وتورکمن درسوریه .عراق وبابمب گذاری درتورکیه عبورمیکند.
به داعشی های پ ک ک پ ی د کم کمک کردید؟
بدورغ هرروز دربمب گذاری های تورکیه جوانان ایران راتحریک میکردی.
ازکی پول میگیری؟ برای کی قلم میزنی؟
بچه خودتی
سالام _ ریو عزیز..
متوجه عرض من میشدی،من به این نتیجه رسیده ام که اسلامی ها،چپ ها پان ایرانیست ها وو..حتی من وشمای نوعی که دنبال این افرادمی افتیم اکثرا
کم سواد ویا سواددارتونل تاریک دولتی بوده وچون ملل ایران وجهان سومی های همچون مارانگذاشته اند،درست اندیشی را تجربه
کنیم ،بهمین دلیل نه تولیدفکرداریم ونه فکرمان خارج از محدوده ذهن خود میتواندسفرکند.
اگرچنانچه افرادی پیداشده تا دربیرون محوطه فکری سیاسیون ایران بازی کند،اورا نیزترورفکری ویا نابودش کرده اند.
همین چپ های ما تاتوانسته اند،برای دیگران درزمین بازی آنهانیروهدرداده اند.
باورکنید،چپول های ماکه من کل آنهاراچپ می نامم ،سوادی کمترازیک آدم معمولی دنیای مدرن ومترقی وپیشرفته دارند.
چون انسانهای سیاسی دنیای مترقی تنهادردنیای تفکرخودتلاش میکنند،تولیدفکردارند،وصاحب نظرند،ولی ماها نداسته به هرکوزه ایی دماغ خودرافرومیکنیم.
اگردراین سایت حضورچندساله داشتی
دراین سایت یک نفرتنهادرموردچپ نظری 75 درصدی دارد،آنهم تبریزی نامی است.البته ایشان نیزدرعالم سره نویسی غوطه ورمیباشد.
درمورداسلام که نگو ونپرس ،هرنه نه قمری ودوکلاس درس خوانده ونخوانده ومدرک داراستعماری برایمان صادق ترازامام صادق میشود.
همین آقایان کدیور،گنجی،سروش،نوری زاده،سازگارا وو...که اکنون درآغوش انگلیس،فرانسه وغیر درآرامش خوابیده اند،
همین هادراول انقلاب چه گرد وخاک هایی که نمی کردند.
الان برایمان شده اندمفصر وتحلیل گر.
یاهمین آقایان کریمی وفرخ نگهدار ودار ودسته شان،یاکیانوری ها وغیرباورکنید،پان ایرانیست ترازمحسن پزشکپورهاهستند.
من درایران باداردسته اینها مراوده وبحث های زیادی دارم ،اینها آنچنان پان ایرانیست وپان فارس هستند،که اقبال آشتیانی ومحمدعلی فروغی ومحمودافشارهابایدبرای اینها لنگ اندازند.
علت رسوخ تفکراستعماری استعمارگران وبدبحتی واسارت مردم ایران این سیاسیون وعقب مانده ها است.
فردوسی پرستی ،کوروش پرستی ،زرتشت پرستی محمدوعلی راازخدا باتربرنده این هاهستند.
نان و مدرک وپست وو..برای این ها قلمشان است.
قلمی که مردم رابه عالم توهم میبرد،
امروز بطور اتفاقی سخنان اقای محمد نوری‌زاد گوش میکردم .تحت عنوان مقایسه رضا شاه و امام خمینی .او رضا شاه را ایرانی و خمینی را ضد ایرانی میداند .پیشنهاد میکنم این سخنان را
در یوتوپ گوش کنید تا به دروغ های صد ساله چپ وهزارساله اسلام پی ببرید .
با درود بر آقای هاشم خواستار نماینده معلمان آزاده ایران که همچون کوهی سرفراز، سهم خود را در مبارزه با استبداد مذهبی بی کم و کاست پرداخته و میپردازد.
روی سخن من با افراد و جریاناتی است که پیدا و پنهان، در دوران اسارت ایشان در دست دژخیم، سعی در وارونه نشان دادن حقایق و آلوده کردن چهره این معلم مبارز و مردمی نموده و حرمت قلم را هم نگاه نداشتند.
از این گزارش شفاف پیداست که تنها شما نبودید که دانسته و یا ندانسته!!! آقای خواستار را به اعتراف و تبری جویی دعوت میکردید. ماموران وزارت اطلاعات نیز همچون شما ایشان را زیر فشاری مضاعف جهت تبری جویی قرار داده بودند و چه زیبا درس خود را پس داده است این معلم هوشیار و انقلابی.
حال که دانستید اگر ریگی به کفش ندارید، لازم است از اشتباه فاحش خود در رابطه با این انسان آزاده و استوار پوزش بطلبید.
باید یکی شویم
اینان هراسشان ز یگانگی ماست
سالام _ مامردم ساده و زودباوری هستیم.
درمجله ایی حدودبیست وپنچ سال پیش خواندم که زن مرحوم عارف قزوینی تورک وزن شعردوستی بود،عارف قزوینی برعکس زنش بهریاکاری ودغلکاری سیاسی معتقد اعتقاد به سیاست ماکیاولی داشته است.
زن عارف کلیات شاعرنامی آزربایجان علی آقاواحد رادوست داشته است.زن بیخبر ازبدذاتی شوهرخوداشعارعلی آقاواحد را درخانه میخوانده وعارف قزوینی ازروی آنها ،اشعارفارسی می سرایده است.
بهمین خاطر زنش به نیت ناپاک شوهرپی برده افشایش میکند.
همین کارو بدترش را ملک الشعرای بهار بادوست خانوادگی خودشان بهارشیروانی کرده است.حتی نوشته بودند،ملک الشعرای بهار،بهارشروانی راکه ازدوستان خانوادگی اش بوده ،کشته ودرداخل چاه خیاط خانه شان دفن ودیوان اشعاروی رابنام خودمعرفی کرده است.
وقتی سیاست وارددین ونژاد،فرهنگ ،اقتصاد،وو...می شود ،همه چیزراآلوده کرده وبه گندمیشکد.
du5-mu
child; the son
«do-ğu-mu» ترکی
.du5-mu [do-ğ-ma]-ın dəyişiyi olabılər
və
do-ğu-mu به معنی uşaq . با حذف ğu
dumu حاصل میشود.
من در پایین do-ğ-ma را به کار برده ام ولی do-ğu-mu دقیق تر است.
doğma ya doğulmuş və törənmiş ya törəmə ya do-ğu-mu
tor ; tora = kiçik
----
:Parçalama
dumu [CHILD] wr. dumu; du5-mu "child, son, daughter" Akk. māru
dumu+Ø > dumu----
du [BUILD] wr. du3 "to build, make; to do, perform" Akk. banû; epēšu
du [PLANT] wr. du3 "to plant; to fix upright, erect; to impregnate; to drive in, fix; a
designation of grain" Akk. retû; zaqāpu
----
du3 "to plant (1
du3 "to build (2
1 ; 2 : əkmək; du-zəltmək ; tö- rətmək( کاشتن)
I : mu : ĝa2-e; ĝe26 من
du-mu : do-ğ-ma : uşaq;bala
do(u)-(ğ)-ma(u)= du-mu
doğma
'the son'
dumuدر اصل به معنی uşaq və bala ( دختر یا پسر) . کودک
------
dumu+(a)ni+Ø > dumu-ni
'his/her son'
do-ğ-ma-nı
---
dumu+(a)ni+e > dumu-né
'by his/her son'
do(ğ)u-mu-na به معنی:
do-ğ-ma-sın-dan معنی تغییر یافته
---
dumu+bi+e > dumu-bé
'by that son'
doğma-sin-dan
dumu+(e)ne+Ø > dumu-ne
'the sons'
do-ğ-ma-lar
dumu dumu+Ø > dumu dumu
'all the sons'
do-ğ-ma do-ğ-ma
uşaqlar ; oğul-lar ; balalar
dumu tur+ra > dumu tur-ra
'for the small son'
do-ğ-ma tor-(r)u-na
dumu tur+(a)ni+Ø > dumu tur-ra-ni
'his/her small son'
do-ğ-ma tor- ru-ni
dumu tur+bi+ra > dumu tur-bi-ra
'for that small son'
o doğma tor-ra
dumu tur+(e)ne+ra > dumu tur-re-ne-ra
'for the small sons'
doğma tor-la-ra
dumu+(a)ni+(e)ne+ra > dumu-né-ne-ra
'for his/her sons'
törəmə-ləri-nə
doğma -ları-na
dumu tur+bi+(e)ne+da > dumu tur-bé-ne-da
'with those small sons'
doğma tor-ları-da
----
dumu + tur} small son
do-ğ-ma tor
---
dumu + tur + bi} that small son
do-ğ-ma tor-di
tor و tora و törə کوچک، نوزاد(ترکی); törənmiş; törəmə
dumu + tur} + bi + (e)ne} those small sons
bu do-ğ-ma tor-lar
doğma tor olmuş-lar
bi = olmuş= idi
dumu + tur + bi + (e)ne} + da} with those small sons
do-ğ-ma tor-lar-da
---
dub-sar tur-re-ne} the junior scribes
tur-re-ne در ترکی : törəni
dub-sar törə-lər
tora dubsar-lar
kiçik yazıçılar
---
An : sky; god اسم خدای آسمان
an-d : tanrı
----
ama ad-da-ni } his mother and father
ana ata-nı
ana ata-sı-nı
---
iri Lagaš ki-a} in the city Lagaš
iri در ترکی yeri ; yer : اینجا منظور city
yer Lagaš
Lagaš şəhəri yerin-də
---
é iri-a dù-a
the house built in the city
ev yerə du-ra
ev yerdə du-zə-lə
ev yerdə dur-du
ev şəhər-də du-zəl-di
lú é dù-a-ra
For the man who built the house
kişi-(yə), ev qu-ra
adam-a ki, ev qu-ra
kişiyə ki, ev qu-ra
ev quran kişi-yə
kişi ki, ev dur-du-ra
ama nu-tuku-me ama-ĝu10 zé-me
!I am one having no mother - you are my mother
anam nə, tək-əm, sən mənim anam
ĝ=ng
a nu-tuku-me a-ĝu10 zé-me
!I am one having no father - you are my father
a-am (ağam) yox,təkəm, a-am sən
(Gudea Cyl A 3:6-7 Ur III)
---
اشتباه نشود، tuku به معنی tək نیست. əldə bir şey olmaq «حاصل»،اینجا «داشتن» .
tuku معنی ازدواج، تکیگاه یا صخره و بافتن ، arxa ; qaya ؛ toxumaq نیز دارد.
tuku با معنی بافتن ، در ترکی toxu؛ toku بافتن ؛ میتوانند یکی باشند. رجوع شود به ePSD
alone
tək; yalqız
dili [SINGLE] wr. dili; di-il5 "(to be) single, unique, sole; (to be) alone" Akk. dēlu; ēdu
saĝdili [LONE] wr. saĝ-dil "lone, single; batchelor; noble" Akk. gitmalu; ēdēnû
ušu [ALONE] wr. ušu "alone" Akk. ēdiššu
منبع:
1-
INTRODUCTION TO SUMERIAN GRAMMAR
DANIEL A FOXVOG
UNIVERSITY OF CALIFORNIA AT BERKELEY
2-
ePSD
---در باره رنگین کمان
nənə eşini uzadib مادر طناب اش را پهن(دراز) کرده است. eş طناب. کوتاه eş-mə
---
[ĝen [GO سومری. تلفظ ngen یا nyen
در ترکی: gedin ; get یا yeri و yeri-yin ; یا !yeyin ( با معنی تند برو ؛ گویشی yein) با کلمه « nyen» برو ، [ĝen [GO هم معنی و هم آهنگ اند. که با کمی تغییرات صدایی (gedin یا yeyin ) میتواند حاصل شود.
کوتاه yeri-yin در تلفظ شفاهی به صورت yerin نیز استعمال میشود.
کینه، نفرت و نژادپرستی در لحنتان آشکار است. تحریف و حسرت داشتن نیرویی در حد و واره ی احزاب کورد نیز.
اقای اقبالی گرامی .تبلیغ شبانه روزی اخوندها برای دین و در جا زدن روی یک فقه ارتجاعی و کنار گذاشتن اصل میهن دوستی از سوی دین ورزان وضع کنونی را ببار اوره است.
تبلیغ صد ساله چپ برای جامعه سوسیالیستی و نفی هر گونه خیر خواهی و پیشرفت اقتصادی ودشمنی با مالکیت فردی و به تمسخر گرفتن میهن پرستی پایانی بهتر ازاین نمی‌توانست داشته باشد .
دو جریان بالا اگاهانه سعادت و خوشبختی ملتی را قربانی باور های دست نیافتی خود کردند .
اکنون این ارثیه شوم را میتوان در گروه های تجزیه طلب چپ تبار و مجاهدین اهل تشیع مشاهده کرد .
میهن دوستی وانسان گرایی در این دو باور جایی ندارد .
دوستان....همانطور که اطلاع دارید ماهواره (( این سایت )) دیروز در سطح کره مریخ نشست..تاریخ موفق آمیز این پروژه را باهم نگاه بکنیم...
https://www.youtube.com/watch?v=m6308PIJ130
کارهای که این ماهواره در کره مریخ خواهد کرد..
https://www.youtube.com/watch?v=csV0BCWZ0oA
یکی از مسئولین این پروژه دختر مهندسی است بنام (( فرح علی بیگ)) که متولد از پدر و مادر ماداگاسکاری در کانادا می باشد که تحصیلات خود را در انگلستان به پایان رساند..لحضات نشست این ماهواره را هم ببینیم.
https://www.youtube.com/watch?v=ihxYC1P4EaI
بهترین ها را برایتان آرزومندم..
دوستان.. ائلیار عزیز یک حرف خوبی دارد که من از آن بیشتر استفاده میکنم. ایشان می گویند که (( پان فارسیسم آنقدر گیج و سر در گم است که عقل و منطق را از دست داده است )).. کاربری که مرا به عنوان ( بچه بورژوازی فراری ) می نامد نوشته است (( در مسابقات شعر خوانی 5 هزارساله ایرانی ))..از این کاربر خواهشمند هستیم تنها 5 تا از « شعرای » قبل از اسلام 1400 ساله را در این سایت با نام و نام دیوان و یا کتابشان را درج بکنند. شعرا و زبان این شعرا و همچنین صنعت (( کاغذ سازی و یا پاپیروس و یا نوشتن بر روی چرم حیوانات )) 5 هزار ساله قبل هم پیشکشتان....
برنامه حیوانات را تماشا میکردم .پرنده ای بسیار زشت با پریدن پرنده ای زیبا از لانه اش به لانه او فرود امد وتخم ان پرنده را به بیرون پرتاب کرد و تخم خود را در سبد ان پرنده بی خبر از همه جا گذاشت و پرید رفت. پرنده زیبا دوباره به لانه باز گشت و روی تخمی قرار گرفت که از این خود نبود .
پس از مدتی از درون تخم جوجه ای زشت دیوار تخم را شکست و پرنده زیبا از این خلقت عجیب راهی جز کرم اورن برای این جوجه بیگانه نداشت.
دختران نکون بختی که در اثر فقر و یا در اثر یک اشتباه در دروه بلوغ جوانی به بیراهه کشیده می شوند و برای ارضا شهوت مردان هیز بعنوان بردگان جنسی در حضور همه و بی صدا بفروش می رسند، و سرنجام با مرگی جانگداز در کوچه پس کوچه های فساد همانند تفاله تسلیم مرگ می شوند، مدافعان این سیستم برده گونه کاملا مشخص است از چه نوع تفکری و از چه نوع دمکراسی حمایت می کننند دمکراسی حاکمیت سکس مردان و نابودی ابتدائی ترین حقوق زنان نماینگر اعتقادات وجودی اینهاست. و همین ها ملتهای ممنوع الزبان را بخاطر دفاع از زبان مادری و حفاظت از مرزهای پر گهر به اعدام تهدید می کنند، زندگی با این کوروگدیل های زن و آدم خوار شهوی چه مزیتی برای جامعه و ملل غیر فارس در ایران دارد؟
... خیلی ممنون از لطف تان بعد از بیست و چهار ساعت بلاخره کامنت ما را نیمه های شب زیر کامنت خودت که از دو روز پیش درج شده بودند جا دادی! در این خصوص باید از ذکاوت، تیزهوشی و بزرگواری تان نهایت تشکر را کرد! از این به بعد اگر مقدر باشد، کامنتهای ما را در انتهای کامنتهای خوانده شده جا بده تا از دید عموم بکلی پنهان باشد و ضرری بشما نرسد! در ضمن کامنت قبلی ما خطاب به آقای "جمال" را حذف کردی! از این بایت نیز باید از محضرتان تشکر کنم!
امروز در گزارش بامدادی امد که سفینه امپریالیسم به سطح مریخ نشت . گویا معنی این شعر که .. در خت تو گر بار دانش بگیرد /به زیر اوری چرخ نیلو فری را / غربی ها بهتر درک کردند تا پیروان طبقه کار گر و یا پیروان شریعت نا پاک محمدی . هنر و دانش ما کجاست که هنوز تن فروشی گروهی محروم از زندگی برای ما دستاویزی برای حمله به این وان است .
اما من باور دارم خدمات جنسی و روحی همین تن فروشان به مردان در طول تاریخ ایران بمراتب بیشتر از خدمات اسلام و انقلابیون چپ و دینی است. چرا ؟
وقتی جوانی به مسجد میرود یک ادم گش و حزب اللهی بازمیکرددو و هم او زمانیکه از کنار یک تن فروش بلند میشود فارغ از هر گونه خشم ونفرت است . فرق این تن فروش با ان بهشت فروش منبری همین جاست . با احترام به همه تن فروشان جهان که اتش را خاموش میکنند..
آقای دوشوکی، شما باید خیلی مواظب باشید، ایشان بدجوری از فیلمهای آبگوشتی قبل از انقلاب خوششان می آید، همان فیلمهائی که فردین و بیک ایمانوردی می گفتند مزه لوطی خاکه، و بعد از مستی، شعارشان آی نفس کش بود و چاقو کشی، این تیپ آدمها به محض ورود به فرودگاه تهران برای تجلیل از شهدای دمکراسی (از نوع عشرتکده ائی) عازم میدان شهید پری بلنده ( میدان قزوین سابق) خواهند شد و ضمن نثار دسته گل، دستور نصب مجسمه پری بلنده در میدان قزوین و مجسمه اشرف چهار چشم در مکان شهرنو سابق را صادر خواهند فرمود. باشد که یاد حافظان منافع دربار در شهر نو تا ابد در دفتر سکولار دمکراسی دنیا ثبت گردد.
، یقینا اینها و شاهچی ها هم شعار خواهند داد: ایران را سراسر شهرنو می کنیم، چون دیدگاهشان از آزادی از نوع دمکراسی عشرتکده ائی می باشد، و احتمالا شعارهای انقلابیشان هم این خواهد بود:در انقلاب ۱۳۵۷ فدائیان خلق شعار می دادند: ایران را سراسر سیاه کل می کنیم، بعدا طرفداران حکومت اسلامی به تقلید از آنها شعار می دادند: ایران را سراسر کربلا می کنیم، بخاطر وجود چشم هم چشمی شدید در ایران
من میخوام بغل اون یکی باشم حالیته
و یا آی بانو بانو بانو، بیا بشین رو زانو
زبان فارسی و ایرانیان, مسئول بیسوادی امثال تو نیستند. فقط کم بگو, گزیده بگو !
در نوشته هایت بحای قناری به هم قومی هایت میفروشی.در مسابقات شعر خوانی 5 هزارساله ایرانی , از کاسه شعر استفاده میشد. شما بدلیل بیگانگی در فرهنگ ایرانی ,آنرا توهین می بینی.
امیداست گزیده گویی را نیز ... گویی برداشت نفرمایی.
امثال شما بچه بورژواهای فراری خارج نشین, نیازی به طلاق ندارید. مرد و زن فراری , نصف راه طلاق را پیموده اند. طلاق شما, سلب هویت و مدارک ایرانی شما هم یزودی انجام میشود.
شما تجزیه طلبان مانند آخوندها، سیاست کشوری ایرانزمین را مانند یک خانواده و رابطه زن و شوهر در فرهنگ آخوندی می بینید.
شما که شیفته فرهنگ امریکا و رابات های آمریکایی و فرهنگ سرخپوستی هستید، از ایران , طلبی ندازید که بخواهید، تقاضای طلاخ و ارث کنید.
کم بگو , گزیده بگو !
با زبان و فرهنگ ایرانی خودت را آشنا کن !
هنوز فزق بین "عقاب"سرخپوستی و "شاهی" را نمیدانی. گنجشک را
اسمت را شاهین گذاشتی. و نمیدانی که در ترکیه "یاشار کمال" اسم کتابش را "ممد شاهین" گذاشته و نه "ممد لاشی" .
یعنی اینجا هم کارت حیله و فریب و بیسوادی است.
خلقهای ایران اجازه نخواهند داد امثال شما برایشان راه و چاه آماده کنید.
ناسیونالیسم و شونیسم ,متحد استراتژیک ارتجاغ دینی و توحش سرمایه سالاری و متخصصان بیسواد , هستند.
دوستان.... کسی که از ادبیات لمپنی شعبان بی مخی استفاده میکند و از کلمه (( کاسه شعر )) استفاده میکند , معلوم است که رشد یافته چه نوع فرهنگ رستاخیزی مالیخولیائی است. نکته خنده دار اینجاست این کاربر از « مبارزات داخلی و خارجی » حرف به میان آورد. این آقایان خیال می کردند که ترک های ایران بیش از هشتاد سال تحقیر و آدم حساب نشدن , بر رشد و آگاهی سیاسی و مبارزه حق طلبانه ( تعین سرنوشت ) این ملت تآثیر گذار نخواهد بود....من نماینده هیچ گروهی و یا ملتی نیستم ولی میدانم که همیشه ( طلاق های سیاسی ) در دنیا بوده و خواهد بود. به امید هر چه زودتر آن روز..
انشاء ماه نوامبر . ( اتحاد نوین در ایران را تعریف کنید. ) اقا همه جا سبز و خرم خواهد شد ماهی ها داخل دریا جفتک خواهند زد. مسئول کنسرت خوانندگان حتما یک ملا خواهد شد به جای قوه قضایی. بجای خرید از انگلیس و المان و فرانسه .از امریکا خرید خواهیم کرد. خانوم ها در ورزشگاها ورزش باستانی انجام خواهند و کار های خیاطی اینها را در ورزشگاه فوتبال در هین تماشای بازی پرسپولیس انجام خواهند داد دیگر شوهر وقتی دید شام نبست خواهد فهمید که عیال در ورزشگاه است.
اتوماتیک وار هی باران خواهد امد. و دیگر جاسوس امریکا و انگلیس لازم نیست چون ایران کاملا خودی است
این دو نفر , با این شعر و کاسه شعر در این سایت ,نماینده ترک و فارس در میان ایرانیان و اپوزیسیون نیستند.
نباید اجازه داد تا لس آنحلسی های باستانگرا - و مغولزادگان تجزیه طلب = فضای سیاسی درون و بیرون مبارزات مزدم ایران را آلوده کنند.
افتخار میکنم که من تورکـــم.....
تــــورک اوغــــلویام تورکـــــم اوغــــــول.......
ســــــوزلر : آشـــــیق مــــوراد نیــــــازلی...
..........................................
خبــــــر آلسان اجــــدادیـــــمی
تــــورک اوغــــلویام تورکـــــم اوغــــــول
منــــی اَیـــــمز نه یاغـــــلی دیــــل
نــــه ده قــــورو گـــــؤرکــــم اوغـــــول
تــــورک اوغــــلویام تورکـــــم اوغــــــول
...
اوچـــــورتـــــما کــــؤنلــــوم شــــهرینــــی.
بـــــولان‌دیــــرما غـــــم بحــــــرینـــــی.
چـــــکه بیـــــلمز ائل قــــهرینـــــــی.
هــــر عاغــــیل‌ســـــیز، هـــــر کــــم اوغــــــول،
تــــورک اوغــــلویام تورکـــــم اوغــــــول
...
آشـــــیغام ، هـــــر نــــــه‌یَم بــــویـــام
ایـــــنانــــما نــــامــــرده اویـــــام
.
آشـــــیغام ، هـــــر نــــــه‌یَم بــــویـــام
ایـــــنانــــما نــــامــــرده اویـــــام
آلیشــــانـــا ســـرین ســـویــــام
اوشـــــویـــه‌نــــه کـــــورکـَـــم اوغــــول
تــــورک اوغــــلویام تورکـــــم اوغــــــول
...
اصیـــــللــری اوز قـــالاســــی
جــــاوانشــــیرین بَـــذ قــــالاســــی
باکـــــی‌داکــــی قیــــز قالاســـــی
تبـــــریــــزده‌کـــــی اَرکـــــم اوغـــــول
تــــورک اوغــــلویام تورکـــــم اوغــــــول
...
نییـــــازلــــــی ال اوزمــــز حـــــاقدان
ایلهـــــام آلار هـــــــر صــــابـــــاحدان
مـــن چیخمیشــــام هر سینـــــاقدان
پــــولاددان دا بـــَـــرکَـــــــــم اوغـــــول
تــــورک اوغــــلویام تورکـــــم اوغــــــول.....
این شعر زیبا را « آشیق الهام اصلانلی بیگ » در برنامه ( مدنیّت کانالی AZTV) روز 17 نوامبر هم به نهو احسن اجرا کرده است.
گر مرا اعدام و تیرباران کنی
لاشه ام را تکه و ویران کنی
تکه هایش را سپس پنهان کنی
باز گویم من که من ایرانی ام
گر که بیرحمانه سنگسارم کنی
تیغ داغی برتن زارم کنی
همچو حلاجی تو بردارم کنی
باز گویم من که من ایرانی ام
گر که از تاریخ مرا پاکم کنی
دربدر در بین افلاکم کنی
زیر آوار ستم خاکم کنی
باز گویم من که من ایرانی ام
گر که آواره زِ ایرانم کنی
درد غربت را تو بر جانم کنی
نان من عشق است تو بی نانم کنی
باز گویم من که من ایرانی ام
گر زِ مِی نوشی تو ناکامم کنی
جای می زهری تو در کامم کنی
باده را خونین ودر جامم کنی
باز گویم من که من ایرانی ام
گر که ایران را تو زندانم کنی
رخنه در آئین و ایمانم کنی
اهرمن را حاکم جانم کنی
باز گویم من که من ایرانی ام
گر چه در دنیا کنون آواره ام
از نگاه این جهان دیوانه ام
گر چه ویرانه شده این خانه ام
باز گویم من که من ایرانی ام
گر چه امروز بی نسیب از یاری ام
پشت این غم خانه رسوائی ام
گر چه محکوم شب خاموشی ام
باز گویم من که من ایرانی ام
آقای دوشوکی عزیز،
«تمامیت ارضی» برای اینان بهانه است که فردا پرچم حاکمیت استبدادی و تبعیضگرای « ناسیونال-شونیسم فارسی» را باد نبرد.
ایران خواهی اینان در واقع ویران خواهی ست.
جناب آقای ف. م. سخن به این مقاله بنده جواب داده اند و نوشته اند بنده رعایت امانت و دقت، در نقل نوشته ی وی نکرده ام. و اینکه به دقتی که در انتخاب کلمات و نوشتن جملات داشته اند، توجه ننموده ام" ایشان نوشته اند : "این که یک کلمه ی تفنگ را بگیریم، و آن را به ابتدای انقلاب نکبت بار اسلامی ببریم و آن را به خلخالی و کشتار او در کردستان بچسبانیم و از نویسنده، خواسته یا ناخواسته، دیوی تفنگ به دست بسازیم، کار درستی نیست.
تنها نیستم. این "عیب"، ببخشید "هنر ملی" همه ماست. به همین دلیل شاید نباید جناب آقای ف. م. سخن را ملامت کنم.جواب ایشان را در سایت خبرنامه گویا بخوانید. لینک در زیر است و در پائین مقاله خودم هم لینک آن را گذاشته ام.
امیدوارم اینگونه باشد که جناب ف. م. سخن. فرموده اند. لذا مناسب نمی دانم این بحث را به درازا بکشانم. زیرا بنده در غلط دیدن و غلط نوشتن و غلط خواندن و غلط فهمیدن و غلط شنیدن و بددریابی جملات یا کژبرداشتی کلمات و کج فهمی مفاهیم و بدپی بردن معانی که به سوءتفاهم منجر می شود،
https://news.gooya.com/2018/11/post-20948.php
« تمامیت ارضی» درمکتب « ناسیونال – شوونیسم فارسی»
آدمی که حقوق خواه را دشمن می نامد، در اندیشه ارتجاعی خود « قتل و نابودیش» را دنبال میکند، و با دروغ و عوام فریبی ادعای مخالفت با خشونت دارد، استعداد فکری اش جز مکتب نژادگرای« ناسیونال – شوونیسم فارسی» چیز دیگری نمی تواند باشد.
صد رحمت به استعمار پیر انگلستان که اسکاتلندیها را « دشمن» نمیداند و حقوق خواهی را برابر « جنایت» نمیداند. آنان را استقلال طلب مینامد.در ایده لوژی شما « تمامیت ارضی» پرده ای ست که با آن مکتب « ناسیونال – شوونیسم فارسی» را مخفی میکنید.
واقعا اینان کیستند چنین افکار سطح پایینی مطرح میکنند که ارزش توجه را نیز ندارد؟
« شونیسم فارسی» قدرت تفکر را از دست داده و خود را ابزار تمسخر کرده است.
شماها با فرهنگ تبعیضگرای تان، در صد سال اخیر، روح میلیونها انسان تبعیض دیده را کشته اید. آیا جنایتکار نیستید؟
در مکتب فکری و ایده لوژی « ناسیونال-شونیسم» شما، مفاهیم « برابری و انتخاب و آزادی و داوطلبانه بودن و رضایت» محو شده است. لغت نامه ی شماها فاقد این کلمات است.
شماها بدون این مقولات حرکت میکنید. و افتضاح نیز همینجاست. ایران خواهی شما حقیقتاً ویران خواهی ست.
مردم غیرفارس که قریب هفتاد و پنج درصد جمعیت جغرافیای موسوم به ایران را تشکیل میدهند، دیگر نمیخواهند زیر هژمونی و یوغ فرهنگی ـ سیاسی پانفارسیسم برتری طلب، و نژاد پرستان افراطی جامعه فارس قرار گیرند! در ضمن تاریخ بارها این را نشان داده است که بدون مبارزان و آزادیخواهان مردم آزربایجان، همچنین بدون نخبگان و دانشمندان و رجل سیاسی جامعه تورک هیچ تحولی نمی تواند در جامعه دیکتاتور زده ایران رخ دهد. زیرا تقریبا نیمی از مردم ایران تورک هستند!
بود! زیرا موجودیت پانفارسیسم در گروه تحمیل زبان خود بر مردم غیر فارس است.مردم آزربایجان و رهبران سیاسی و نمایندگان اقشار مختلف آن بارها و بارها اعلام کرده اند، که دیگر دوران شعار"همه باهم" سپری شده است. دیگر نمی توان با چنین شعار هائی پشت مردم پالان گذاشت و بر آنان سوار شد. مردم این را نیز بخوبی میدانند که نژاد پرستان افراطی جامعه فارس هیچگونه حقوق زبانی ـ فرهنگی، ملی ـ مدنی برای خلقهای غیر فارس ایران قائل نیستند. و نخواهند
البته واضح است که این موضوع را هم پوتین میداند، هم آنگلا مرکل میداند، هم ترامپ میداند، هم رهبر چین میداند، و هم رئیس دولت فرانسه! آنها همچنین میدانند که اکثریت قرب باتفاق مردم آزربایجان از پیر و جوان گرفته تا بچه خرد سال، بر اثر تظلمی که در طول یکصد سال بر آنان رفته است دیگر اعتمادی به سیاست کاران جامعه فارس ندارند! زندگی کردن با آنان را در چهار چوب جهنم ایران تقریبا غیرممکن میدانند! چون اعتمادی به دوستی مرکز نشینان پان ایرانیسم و پانفارسیسم ندارند. زیرا نزدیک یکقرن است که نتایج استعمار اقتصادی، استثمار فرهنگی و تظلم سیاسی با هم زیستن را با پوست و گوشت و استخوان خود به تلخی تمام لمس کرده اند. زیرا تحت همان شعارهای مردم فریب "همه با هم" و"تمامیت ارضی" حتا ابتدائی ترین حقوق زبانی ـ فرهنگی، حقوق اقتصادی، حقوق ملی ـ مدنی، مخصوصا حقوق آزادیهای سیاسی و حق تعیین سرنوشتشان لگدمال شده است!
با توجه به اینکه هرگاه مردم آزربایجان به زورگوئیهای رژیمهای مرکز گرا و همچنین به تظلم سیاسی ـ اقتصادی، فرهنگی ـ سیاسی گردانندگان رژیمهای پانفارس اعتراض کرده اند، نژاد پرستان پانفارس و تشکیلاتهای اپوزیسیون فارس گرا، بر آنان مهر"پان تورک" زده اند! اکنون طبق شواهد برهمگان این موضوع روشن است که؛ تجربه را تجربه کردن خطاست!
اگرچه موضوع تلاشی ایران خواب از چشمان پان ایرانیسم و پانفارسیسم ربوده است، اما اگر قرار است جهنم ایران از هم بپاشد، اول از همه علت را باید پیش رژیمهای دیکتاتور پانفارس، همچنین پیش اپوزیسیون باصطلاح مرکز گرای دنباله رو جستجو نمود.
پانفارسهائی که هیچگونه حقوق ملی ـ مدنی، زبانی ـ فرهنگی و حق تعیین سرنوشت به ملل غیرفارس قائل نیستند. در واقع هدفشان مثل همیشه تحمیل هژمونی سیاسی پانفارسیسم، و بستن یوغ زبان فارسی بر گرده آنان است.
در صورتیکه با توجه به تحقیقات بعمل آمده، زبان فارسی، نه زبان علم است، نه زبان فلسفه است، نه زبان اختراعات و نه زبان اکتشافات است، و نه زبان تکنولژی مدرن. زبان فارسی جز در بخش کوچکی در نقاط مرکزی ایران تقریبا در هیچ جای دنیا کار برد ندارد.
در واقع درهیچ کجای دنیا هیچگونه اختراعات و اکتشافاتی بزبان فارسی صورت نگرفته است. زبان فارسی که هشتاد درصد آن از زبان عربی به عاریت گرفته شده است. بدون کلمات عربی قادر به تکلم نیست!
زبان فارسی در اصل بعنوان زبان قاتل ارتباط مردم ایران را با علم و صنعت، اختراعات و اکتشافات، و پیشرفت و تکنولژی مدرن دنیای خارج قطع کرده است. زبان فارسی در واقع زندان خلقهاست.
برای پایان دادن به این فاجعه هولناک لازم است هر ملتی در کنار زبان مادری خود با فراگیری زبانهای اروپائی مخصوصا زبان انگلیسی، فرانسوی و یا آلمانی( ازهمان دوران کودکستان)، خود را از اسارت فرهنگی و هژمونی دیکتاتور مآبانه زبان فارسی نجات دهد!
در خاتمه لازم است به این نکته نیز اشاره شود با توجه به هژمونی سیاسی پانفارسیسم و استبداد زبان فارسی در ایران، و انکار زبان و فرهنگ ملل غیر فارس، و بدتر از آن اسرار و تحمیل زبان عقیم فارسی بزور سرنیزه بر گرده ملل غیر فارس، جای هیچگونه تعجب نیست که دیر یا زود جغرافیای موسوم به ایران از هم بپاشد!
در یک رودخانه فقط یکبار میشود شنا کرد.
به این "پان ترک " رمانتیک باید گفت - اینقدر پشت سر مردهها حرف نزن و دروغ نگو !
غیرعلمی اش را در این سایت مفت, و بی در و پیکر , منتشر میکند. و موجب اشاعه فرهنگ خرافاتی ناسیونالیستی , آخوندی سلطنتی میگردد.آخر ,نژاد چینی مغولی ترک ,چگونه میتوانست از استپ های شرق و آسیای میانه ، در گرمای 50 درجه بین النهرین ؛ در اطراف باتلاقهای پر از پشه مالاریا زندگی کند و بجای شیر اسب و گوشت زنجافک ، خرما و ملخ و سوسمار شرق الاوسط رابخورد و بیمار نشود؟ !
یکی از نشانه های شونیسم رمانتیک، تاریخ و فرهنگ سازی جعلی و دزدی فرهنگی, و جعل و تحریف از دیگر خلقها و همسایگان است. ترک و آذری، فقط برای دامپروری و کوچ به خاورمیانه و ایران و قفقاز و آسیای صغیر در 400 سال گذشته آمدند و نه در زمان سومر و آکاد و ماد و کرد و پارس.
نوشتن این مزخرفات جعلی و خیالی, در محافل علمی ,جرم است و پیگرد قانونی دارد. غیر از این سایت آنارشیست مازی کاسپی، حتی سایتهای آذری , حاضر نیستند این لاطالات را منتشر کنند.
این شخص تمرینات ترجمه ای و نویسندگی
حکومتهای دینی و ایدئولوژیک با وعده های رفتن به بهشت موعود در آن دنیا و یا ساختن بهشت بی طبقه در این دنیا، با استفاده از کلمات شیرینی مثل عدالت، برابری، مساوات اخوت، رفقاقت، مردم را فریب می دهند، ولی در نهایت مردم هر چه قدر هم که ساده لوح باشند در گذر زمان متوجه واقعیات می شوند، همانطور که در شوروی متوجه شدند ، درایران هم آگاهی سیاسی به نقطه عطف تاریخی خود رسیده، و فروپاشی ایران همانند شوروی امری است اجتناب ناپذیر و بدیهی چون هیچ آلترناتو روشن و همه پسندی وجود ندارد، طبیعا هر کسی در منطقه خود پرچم ملت خود را بلند خواهد کرد،
تاریخ را ملتها می نویسند،
-چه سپاه قدرت را به دست گیرد و جنبش جامعه را هرچه بیشتر سرکوب کند، و چه نگیرد، حرکت نفی حکومت توسط جامعه ادامه خواهد داشت.
- حکومت نه راه پیش دارد، نه راه پس0. او در شرایط آچماز است.
-جنبش با افتد و خیز ادامه خواهد یافت.